#داستان_کوتاه_انقلابی
#قسمت_دوم
نام داستان؛ دزد نابغه
نویسنده؛ عاطف گیلانی
اردیبهشت ماه بود و تازه انقلاب شده بود ،بازار سنتی کاشان پر بود از همه نوع آدم .
از آدم سالم و ناسالم ،پیر و جوان ،مرد و زن معلم و شاگرد ،حتی دزد و شاه دزد.
هنوز اوضاع مملکت آنچنان سر و سامان نگرفته بود و امکان داشت هر اتفاق ناگواری بیفتد ،به همین خاطر ،جوانان انقلابی را در بازارها و چهار راهها می گذاشتند تا حواسشان به هر اتفاق ناگواری باشد.
دزد نابغه توی بازار کاشان رفت وآمد میکرد و خوشحال بود از اینکه کسی او را نمی شناسد.
گاهی تسبیح دانه درشتش را در دست می چرخاند و گاهی به محاسنش دست می کشید،
دزد نابغه دنبال یک دکان مناسب میگشت برای دزدی.
از کنار چند طلبه که مامور حفظ امنیت بازار بودند و جلوی در یکی از حجره های بازار ایستاده بودند رد شد و با آنها سلام کرد ،
آنها هم که مردی با محاسن و یقه آخوندی میدیدند دستشان را روی سینه گذاشتند و جواب سلام گرمی به او دادند.
دزد نیشخندی زد ،چند قدم جلو رفت و با گفتن سلام علیکم وارد دُکان عطاری شد ،عطار که پیرمردی با نماز و با خدا بود ،دست از چرتکه کشید و گفت؛
- علیکم السلام ،چه میخواهی باباجان در خدمتم.
دزد نگاهی به جعبه های خشکبار انداخت و گفت؛
- نیم کیلو نخود ،اگر زحمتی نیست .
پیرمرد عطار پلاستیک را برداشت و گفت؛
- زحمت چرا بابا جان! شما رحمتی.
- استغفرالله ربی و اتوب الیه ،شما به من لطف دارید.
عطار نخود را وزن کرد و گفت؛ قابل شما را ندارد میشود دو تومان
- خواهش می کنم بفرمایید.
عطار پول را گرفت و گفت خدا خیر دنیا و آخرت به تو بدهد باباجان.
- خدا همه ما را عاقبت به خیر کند مشتی ،خدا حافظ.
دزد میخواست از عطاری بیرون برود که دستش خورد به چهارپایه و پلاستیک نخود پخش زمین شد.
- الله اکبر از این حواس پرتی.
عطار تند و تند خودش را به مشتری رساند و گفت؛ آخ آخ عیبی ندارد بابا جان خودم جمع می کنم.
- نه مگر من مُرده ام حاج آقا! چرا شما با این سن و سال تان ؟
عطار که پلاستیک را در دستش گرفته بود و نخودها را جمع میکرد گفت؛آنقدر پیر نشدهام که نتوانم نخود جمع کنم ،شما مشتری هستید مهمان ما هستید آدم از مهمان که کار نمیکشد.
دزد نیشش تا بناگوش باز شد ،تسبیحش را در جیبش گذاشت و آرام نگاهی به دخل عطاری که درش باز بود انداخت ،دستش را داخل برد و پول ها را تا کرد و در جیبش گذاشت ،عطار که پشت به دکان خودش داشت هم ،همینطور حرف می زد؛
دیدم رنگ و رخت پریده ،گفتم حتماً خجالت کشیده ای ،خجالت ندارد که بابا جان ، آدمی است دیگر ،میبینی یک بار حواسش نیست ،چیزی پیش می آید.
دزد که تسبیح در دست می گرداند لبخندی زد و گفت؛ بله همین طور است تا آدم های خوبی مثل شما هستند آدمهایی مثل من باید هم
خجالت زده شود.
عطار بلندشد پلاستیک را گره زد و گفت؛ تمام شد بگذار این پلاستیک را توی پلاستیک دیگری بگذارم تا اگر هم اتفاقی افتاد .....
ناگهان دزد نابغه دوید و از عطاری بیرون رفت پیرمرد که چشمش به دخل خالی افتاد ،فریاد زد دزد....دزد..... بگیرید....
طلبه ها که فاصله کمی با دزد داشتند ،دنبال دزد دویدند همه فریاد میزدند؛ دزد ... بگیرید....
اما در آن بازار شلوغ هیچکس دزد را نمی گرفت چون خود دزد بیشتر از همه فریاد میزد؛ دزد..... دزد را بگیرید.....
مردم چهار نفر را می دیدند که دنبال دزد می دوند ،اما نمی دانستند دزد دقیقاً کجاست! و این چهار مرد مذهبی و انقلابی دقیقا دنبال چه کسی می دوند؟
آن روز طلبه ها موفق نشدند دزد را بگیرند و حتی نتوانستند به کسی بفهمانند آن انقلابی که جلوتر از ما میدود دزد است.
عطار هم آموخت که دیگر به هیچ آدمی نمی شود اطمینان کرد،ولی این داستان را جایی نقل نکرد ،تا مردم به هر چه ریش دار و مسجد است بی اعتماد نشوند.
ایام گذشت انقلابی ها تا توانستند کار کردند و به روستاها گاز و برق و آب رساندند،آنها علم و فناوری را افزایش دادند.
انقلابیها جنگیدند ،عده ای شهید شدند ،عده ای جانباز ، عده ای هم ماندند.
اما هنوز دزد ها بودند ،آن ها حتی طرفدار هم پیدا کردند.
دزدها نه شهید شدند ،نه جانباز و نه پای این انقلاب ماندند.
آنها جبهه رفتند اما نه برای جنگیدن ،بلکه برای گرفتن عکس یادگاری!
اگر آنها میجنگیدند پس چه کسی دزدی می کرد؟!
چهل سالگی انقلاب رسید و مردم گفتند؛ انقلاب خوب است ولی از دزدی خسته شده ایم.
گفتند؛ پس کی قرار است این دزدیها تمام شود؟
گفتند؛ انقلابیها دزد شده اند.
آری مردم نمیدانستند دزدها بودند که انقلابی شده اند.
پایان
اینستاگرام atef.gilani.2000
🔸🔹🍃🌸🍃🌺🔸🔹🍃🌸🍃🌺🍃🔸🔹🍃🌸🍃🌺🍃🔸🔹
باذکر صلوات بزن روی لینک زیر🌹👇🏻
@NASEMEBEHESHT 💞
http://eitaa.com/joinchat/961347592Cde0bac8f2a
با ارسال مطالب درثواب انها سهیم باشید 🌷
@ostad_shojaeما قیام میکنیم_10.mp3
زمان:
حجم:
11.6M
#ما_قیام_میکنیم ۱۰
عزاداری، #ابزار ی قدرتمندند،
برای فهمِ اهدافِ خلقت،
و تلاش برای رسیــدن به آن!
اگر عزاداریها، عزادار را به این ادراک،
و عملیاتی شدن، برای مقدمهسازی ظهور،
که تنها فضایِ رسیدن به هدف است؛
نرساند...
عزاداریِ مؤثری نبوده است.
🔸🔹🍃🌸🍃🌺🔸🔹🍃🌸🍃🌺🍃🔸🔹🍃🌸🍃🌺🍃🔸🔹
باذکر صلوات بزن روی لینک زیر🌹👇🏻
@NASEMEBEHESHT 💞
http://eitaa.com/joinchat/961347592Cde0bac8f2a
با ارسال مطالب درثواب انها سهیم باشید 🌷
❤️
💙دنیای بی حسین نفسگیر و مبهم است
❤️هر روز بی سلام برایم جهنم است
💚آدم همیشه در بدر شاه کربلاست
💛وقتی حسین اشرف اولاد آدم است
#صلی_الله_علیک_یا_ابا_عبدالله
🔸🔹🍃🌸🍃🌺🔸🔹🍃🌸🍃🌺🍃🔸🔹🍃🌸🍃🌺🍃🔸🔹
باذکر صلوات بزن روی لینک زیر🌹👇🏻
@NASEMEBEHESHT 💞
http://eitaa.com/joinchat/961347592Cde0bac8f2a
با ارسال مطالب درثواب انها سهیم باشید 🌷
💢معنای کار برای خدا چیست؟
❤️حضرت امام صادق علیه السلام :
👈خداوند بندگانی دارد که روز قیامت پروندۀ اعمالشان کاملاً خالی و سفید است. ملائکه از پروردگار میپرسند: چرا هیچ چیزی در پروندۀ اعمال اینها ثبت نشده است؟
👈خداوند میفرماید: اینها برخی از بندگان #مخلص من هستند که آنقدر خلوصشان بالا بوده که وقتی کار خوبی انجام میدادند حتی دوست نداشتند ملائکهای که اعمال را #ثبت میکنند هم ببینند، فقط دوست داشتند خدا ببیند! لذا هر وقت اینها میخواستند کار خوب انجام دهند، خدا اجازه نمیداد ملائکه ببینند و ثبت کنند. اینها حسابشان با خود خداوند است.
📚عدة الداعی و نجاح الساعی/ص207
🔸🔹🍃🌸🍃🌺🔸🔹🍃🌸🍃🌺🍃🔸🔹🍃🌸🍃🌺🍃🔸🔹
باذکر صلوات بزن روی لینک زیر🌹👇🏻
@NASEMEBEHESHT 💞
http://eitaa.com/joinchat/961347592Cde0bac8f2a
با ارسال مطالب درثواب انها سهیم باشید 🌷
4.44M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔴چرا غیرت خودتون بہ تاراج گذاشتید⁉️😔
یه کلیپ #تلنگر امیز با موضوع
بی غیرت شدن
مردان و بیحیایی زنان
🔸🔹🍃🌸🍃🌺🔸🔹🍃🌸🍃🌺🍃🔸🔹🍃🌸🍃🌺🍃🔸🔹
باذکر صلوات بزن روی لینک زیر🌹👇🏻
@NASEMEBEHESHT 💞
http://eitaa.com/joinchat/961347592Cde0bac8f2a
با ارسال مطالب درثواب انها سهیم باشید 🌷
#امان_از_غیبت⁉️
💚_منفورترينِ مخلوقات نزد خدا، #غیبت_کننده است. ۱ (امام علی ع)
💚_ #غیبت آن است كه از برادرت چيزى بگويى، كه خوش ندارد. ۲ (پیامبر خدا)
💚_اگر آنچه در او هست بگويى، غيبتش كرده اى و اگر آنچه در او نيست بگويى، به او #تهمت زده اى. ۳ (پیامبر اکرم ص).
💚_لغزشهاى مسلمانان را جستجو نکنید كه هر كس لغزشهاى برادرش را جستجو کند، خداوند لغزشهاى او را پيگيرى مى كند و هر كه را كه خداوند #عیبجویی كند، رسوايش مى سازد هر چند در اندرون خانه خود باشد! ۴ (پیامبر خدا ص)
💚_بهترين چيزى را كه دوست داريد به شما گفته شود، به مردم بگوييد؛ زيرا خداوند از شخص لعنتگر دشنام ده بدگوى مؤمنان و ناسزاگوى بد دهن و گداى سمج نفرت دارد. ۵ (امام باقر ع)
💚_هرگاه در حضور كسى از برادر مسلمانش غيبت شود و او بتواند ياريش دهد اما به يارى (و دفاع از) او برنخيزد، خداوند در دنيا و #آخرت تنهايش میگذارد. ۶ (پیامبر خدا ص)
💚شنونده غيبت، مانند غيبت كننده است. ۷ (امیرالمؤمنین ع)
💚_غيبت كردن بدتر از زناست. (زیرا) مرد زنا مى كند و سپس #توبه مى نمايد و خدا توبه اش را مى پذيرد. امّا غيبت كننده آمرزيده نمى شود، تا زمانى كه غيبت شونده او را ببخشد. ۸ (پیامبر رحمت ص)
منابع #روایت ها:
۱= غرر الحكم : 3128
۲= كنز العمّال : 8024
۳= بحار الأنوار : 77/89/3
۴= الكافي : 2/355/5
۵= بحار الأنوار : 78/181/67
۶= من لا يحضره الفقيه : 4/372
۷= غررالحکم ؛ 1171
۸= وسائل الشيعه، ج 12، ص281
🔸🔹🍃🌸🍃🌺🔸🔹🍃🌸🍃🌺🍃🔸🔹🍃🌸🍃🌺🍃🔸🔹
باذکر صلوات بزن روی لینک زیر🌹👇🏻
@NASEMEBEHESHT 💞
http://eitaa.com/joinchat/961347592Cde0bac8f2a
با ارسال مطالب درثواب انها سهیم باشید 🌷
سهشنبه شب
نسیم جمکرانت میدهد
گیسوی دلها را نوازش
جان به قربان قدوم مهربانت،
کی میآیی؟؟؟
🔸🔹🍃🌸🍃🌺🔸🔹🍃🌸🍃🌺🍃🔸🔹🍃🌸🍃🌺🍃🔸🔹
باذکر صلوات بزن روی لینک زیر🌹👇🏻
@NASEMEBEHESHT 💞
http://eitaa.com/joinchat/961347592Cde0bac8f2a
با ارسال مطالب درثواب انها سهیم باشید 🌷
♥️﷽
💠✨داستان قضاوت حضرت علی(ع)
✍🏻روزی نزد عمر دو طفل را آوردند ڪه به هم جزیی چسبیده بودند. یڪی از آن دو مرده بود. از عمر پرسیدند، عمر گفت: با آهنی مرده را از زنده جدا کنید.
✍🏻قضاوت را نزد امیرالمومنین(ع) آوردند. امام فرمودند: اگر چنین کنید توان کنترل خونریزی نداشته باشید و احتمال مرگ طفل زنده نیز هست.
✍🏻امام در چاره امر فرمودند: طفل مرده را دفن کنید و زنده را مرتب همان جا سر قبر مرده شیر دهید. پس از 3 روز مرده از زنده جدا خواهد شد. چنین کردند و فرزند زنده سالم از مرده جدا شد.
🔸🔹🍃🌸🍃🌺🔸🔹🍃🌸🍃🌺🍃🔸🔹🍃🌸🍃🌺🍃🔸🔹
باذکر صلوات بزن روی لینک زیر🌹👇🏻
@NASEMEBEHESHT 💞
http://eitaa.com/joinchat/961347592Cde0bac8f2a
با ارسال مطالب درثواب انها سهیم باشید 🌷
⭕️وضعیت گناهان در قیامت⭕️
✍️حضرت علی (ع) در فرمایشی مهم گناهان را به سه دسته کلی تقسیم کردهاند:
🔴گناهان سه دسته هستند:
1️⃣گناهانی که بخشیده میشوند
2️⃣گناهانی که بخشینده نمیشوند
3️⃣گناهانی که برای مرتکبین آنها، هم امید عفو داریم و هم نگران عذاب هستیم.
👈امّا گناه مغفور، گناهی است که خداوند بر اثر آن بندهاش را در دنیا عذاب داده است؛ و خداوند بزرگوارتر است از آنکه بندۀ خود را دوبار عذاب کند.
👈و امّا گناه غیر مغفور، ستمی است که بندگان خدا بعضی به بعض دگر مینمایند. خداوند چون برای خلائق ظاهر شود سوگندی بزرگ بر خویشتن یاد کرده است و گفته است:
💭خداوند برای بندگانش قصاص میکند، و حقّ بعضی را از بعضی دیگر میستاند؛ بطوریکه برای هیچ بندهای در نزد دیگری تظلّم و دادخواهی باقی نماند. و سپس همه را به معرض حساب گسیل مینماید
👈و اما گناه دسته سوم گناهی است که خدا آنرا بر مخلوقات پوشانده و به او توفیق توبه داده است و او از یک طرف از گناهش میترسد و از طرف دیگر به رحمت خدایش امیدوار است، و حال ما هم اینچنین است که هم امید به رحمت خدا داریم و هم از عذاب او میترسیم
📚اصول الکافی، ج۲، ص۴۴۳
🔸🔹🍃🌸🍃🌺🔸🔹🍃🌸🍃🌺🍃🔸🔹🍃🌸🍃🌺🍃🔸🔹
باذکر صلوات بزن روی لینک زیر🌹👇🏻
@NASEMEBEHESHT 💞
http://eitaa.com/joinchat/961347592Cde0bac8f2a
با ارسال مطالب درثواب انها سهیم باشید 🌷
زمان:
حجم:
5.42M
#اربعین
🎵همش دلم می گیره برا حرم
🎤سیدمجید #بنی_فاطمه
🔸🔹🍃🌸🍃🌺🔸🔹🍃🌸🍃🌺🍃🔸🔹🍃🌸🍃🌺🍃🔸🔹
باذکر صلوات بزن روی لینک زیر🌹👇🏻
@NASEMEBEHESHT 💞
http://eitaa.com/joinchat/961347592Cde0bac8f2a
با ارسال مطالب درثواب انها سهیم باشید 🌷
✨﷽✨
✅ داستان واقعی مرد تهرانی
✍️وقتی امام زمان عج مسافرِ مینی بوس می شوند!
🔰وقتی جوابِ رَد را از آخرین پزشک متخصص هم شنید، آمد خانه و رو به همسرش کرد و گفت : «کارهایت را انجام بده تا عازم سفر کربلا بشویم،دکتر که فقط همین دکترهای خودمان نیستند...» بر اثر یک بیماری مرموز و ناشناخته بدنش لمس شده بود و قدرت حرکت نداشت مرد میانسال تهرانی،در همین تهران خودمان زندگی می کرد، شاید حدود ده پانزده سال قبل
🔷 بیست شبانه روز دعا و تضرع در کربلا هم کارساز نشد، تصمیم گرفتند به زیارت سامرا هم بروند،سوار مینی بوس شدند با دیگر همراهان و راهی سامرا، میانه ی راه،در بیابان های بی آب و علف عراق راننده مینی بوس توقف کرد، راننده جوان نسبتا قد بلندی کنار جاده دیده بود دست تکان می دهد،جوان هیبت خاصی داشت و لباس اعراب به تن،هنگام ورود دست به سینه گذاشت، خم شد و با فروتنی خاصی به تک تک مسافران نگاه کرد و سلام،«نشست صندلی پشت راننده، شروع کرد با نوای دلنشینی آرام آرام قرآن خواندن،کمکم توجه مسافران به او جلب شده بود...
💠 رو کرد به راننده و اورا به «اسم»صدا زد که فلانی چرا امسال مشهد نرفتی؟ راننده که سرگرم رانندگی اش بود، جواب داد قسمت نبود، جوان عربی گفت :«نه، نرفتی چون پول نداشتی،مقداری پول مقابل راننده گذاشت، این پول، رفتی آنجا سلام مارا به جد مان برسان...»
💚 مرد زیبارو آمد دو ردیف عقب تر،از مرد تهرانی که بخاطر لمس بودن دو صندلی را اشغال کرده بود خیلی خودمانی احوالپرسی کرد، سوال کرد چرا اینجوری نشسته ای؟ پاسخ داد:از کربلا می آیم، مریضم، درد دارم، نمی توانم...جوان عرب گفت : «می دانم، خیلی وقت هم هست که کربلا بودی، بعد دستی به پای مرد فلج کشید و به راننده گفت نگه دارید، من پیاده می شوم...
🌸 راننده مینی بوس به جوان عرب گفت اینجا که آبادی و خانه ای به چشم نمی خورد... جوان زیبارو گفت :من امشب اینجا هستم ... آنقَدَر مسافران را مجذوب کرده بود که زمان پیاده شدن همهی آنهابرای بدرقه اش به پائین آمدند،همسر مرد بیمار وقتی اورا بیرون از ماشین دید، با تعجب از او پرسید! چطور تو آمدی با این پای لمس بیرون ماشین؟! مرد به خودش آمد و دید هیچ اثری از درد در بدنش نیست که نیست، مسافران وقتی ماجرا فهمیدند شروع کردند های های گریه کردن، صدای ناله ی یا صاحب الزمان تا ساعت ها در مینی بوس بلند بود...
باز با گریه به آغوش تو برمی گردم؛
چون غریبی که خودش را برساند به وطن...
📚برداشتی آزاد از سخنرانی شیخ حسین انصاریان
【 الّلهُــمَّ عَجِّــلْ لِوَلِیِّکَــــ الْفَرج
🔸🔹🍃🌸🍃🌺🔸🔹🍃🌸🍃🌺🍃🔸🔹🍃🌸🍃🌺🍃🔸🔹
باذکر صلوات بزن روی لینک زیر🌹👇🏻
@NASEMEBEHESHT 💞
http://eitaa.com/joinchat/961347592Cde0bac8f2a
با ارسال مطالب درثواب انها سهیم باشید 🌷