هدایت شده از گسترده پُربازده اُفق
💝تا #عید چیزی نمونده💝 اگه هنوز یه لباس پوشیده مناسب پذیرایی پیدا نکردی😔 و موندی چیکار کنی😐 یه سر به این کانال بزن. یکی از دوستام این کانالو معرفی کرد. عجب کانالیه😳😳 دست خالی برنمی گردی😊
http://eitaa.com/joinchat/1786118144Cbc4f22016e
#چادر_مجلسی #کیف #روسری #دامن
#معدن_ست_روسری و... #فقط 61 ت
کلیک کنید تا لینکش پاک نشده👇👇
http://eitaa.com/joinchat/1786118144Cbc4f22016e
✅ ارسال موشکی ✈🚀 و رایگان💰
#پیشنهاد_ویژه_امشب
هدایت شده از تبلیغات داستان&ترفند
.......
⚠️گوشیم قفل شده! ☹️
چجوری قفلشو باز کنم‼️
بدون این که به موبایل فروشی بروید❗️ خیلی راحت😄
با روشی که در لینک زیر هست👇
قفل گوشیتونو باز کنید🔓
https://eitaa.com/joinchat/3262185543Cf306adae95
خیلی جالبه☝️
هدایت شده از ▫
🔆 #پندانه
🔴 «در زندگی مردم شَر نندازیم!»
🔹دختری درسش را میخواند و سر کار میرود، فامیلی او را در مهمانی میبیند میگوید "شوهر نکردی؟ میتُرشیا!" حرفش را میزند و میرود ولی روح و روان دختر را به هم میریزد.
🔸زنی بچه دار شد، دوستش گفت "برای تولد بچه، شوهرت برات هیچی نخرید؟ یعنی براش هیچ ارزشی نداری؟" بمب را انداخت و رفت. ظهر که شوهر به خانه آمد کار به دعوا کشید و تمام!
🔸جوانی از رفیقش پرسید "کجا کار میکنی؟ ماهانه چند میگیری؟ صاحبکار قدر تو رو نمیدونه!" از شغلش دلسرد شد و درخواست حقوق بیشتر کرد، صاحب کار هم قبول نکرد و اخراجش کرد!
🔹پدری در نهایت خوشبختیست؛ یکی میگوید "پسرت چرا بهت سر نمیزند؟ یعنی برات وقت نمیگذاره؟" با این حرف صفای قلب پدر را تیره و تار میکند!
🔺این است سخن گفتن به زبان شیطان؛ در طول روز خیلی سؤال ها را ممکن است از همدیگر بپرسیم: "چرا نخریدی؟ چرا نداری؟ چطور زندگی میکنی؟" ممکن است هدفمان صرفا کسب اطلاع باشد، یا از روی کنجکاوی یا... اما نمیدانیم چه آتشی به جان شنونده میاندازیم!
♦️مفسد و شرور نباشیم♦️
هدایت شده از ▫
4_6003471210078275559.mp3
3.97M
هدایت شده از ▫
مداحی آنلاین - شهید تند مزاج - استاد عالی.mp3
3.37M
🧡•✵﷽✵•🧡
🍂"عذاب قبر در انتظار آدم هایی که در خانه بد اخلاقند"🍂
🎙"حجت الاسلام عالی"
🍃🍂🍃🍂🌹🍂🍃🍂🍃
هدایت شده از کانون تبلیغاتی VIP فجر
‼️فروشویژه چادرمشڪی درایتا‼️
🌟چـــادرهای ارزان و باکیفیت🌟
🌟حــــامی ڪـــالای ایــرانــــے🌟
🌟ارســال به سراســر ڪشور 🌟
🌑تخفیـف ویــژه ایام فــاطمیـه🏴
👇به همراه هدایای ویژه 👇
🎁زعفـــــران اصـل قائنات🎁
🎁قابفرش امامرضا علیهالسلام🎁
🎁حرز امامجواد روی پوستآهو🎁
🎁تسبیــــح بنـیفاطـمـــے🎁
http://eitaa.com/joinchat/1196228609Ce36ce60469
🎀مرکزخرید چادر بنیفاطمۍ😍☝️
هدایت شده از تبلیغات داستان&ترفند
ایزنبهتوازفاطمهس اینگونهخطاباست
ارزنده ترین زینت زن حفظ حجاب است
فرقی نداره چادری هستی یا نه بزن روی
چادر ببین تورو کجا میبره👇
⚫️
⚫️
⚫️ ⚫ ⚫️
⚫️ ⚫️ ⚫️ ⚫️ ⚫️
⚫️ ⚫️ ⚫️ ⚫️
⚫️ ⚫️⚫️ ⚫️⚫️⚫️⚫️
⚫️ ♦️♦
♦️
سری در این دعوته حتماً ببین چیه🎁👆
✅ عاشقانه شهدایی🌹
♥️🍃 #رمان_یادت_باشد... 🍃♥️
🌹🍃شهید سیاهکالی به روایت همسر🍃🌹
🍃قسمت42
درنهایت قرارگذاشتیم هروقت میخواستیم بیرون برویم ازنیم ساعت قبل حمیدشروع کندبه آماده شدن!تازه بعدازنیم ساعت که میخواستیم سوارموتوربشویم،میدیدی یک وسیله راجاگذاشته.یک بارسوییچ موتور،یک بارکلاه ایمنی،یک بارمدارک.وقتی برمیگشت بازهم دست بردارنبود.دوباره به آینه نگاهی میکردودستی به لباسهایش میکشیدبعدازمهمانی عمه هزارتاگردوی دوپوست تازه به مادادکه فسنجان درست کنیم.به خانه که رسیدیم گردوهاراکف آشپزخانه پهن کردم تابعدازخشک شدن مغزشان کنم.بگذریم ازاینکه تااین گردوهاخشک بشوندحمیدبیشترازصدتایش راخورده بود!توی پذیرایی جلوی تلویزیون می نشست،به گردوها
نمک میزدومیخورد.
روزسه شنبه دانشگاه برنامه داشتیم.ازاول صبح به خاطربرگزاری همایش کلاسرپابودم.ساعت 12بودکه حمیدزنگ زدوگفت که برای یکسری کارهای بانکی مرخصی گرفته والان هم رفته خانه.پرسیدبرای ناهاربه خانه میروم؟گفتم:"حمیدجان ماهمایش داریم.احتمالاامروزدیربیام.توناهارتوخوردی استراحت کن."ساعت پنج غروب بودکه به خانه رسیدم
.حمیدمثل مواقع دیگری که من دیرترازاوبه خانه میرسیدم تاکناردربه استقبالم آمد.ازدرپذیرایی که واردشدم به حمیدگفتم:"ازبس سرپابودم وخسته شدم حتی یه دقیقه هم نمیتونم بایستم."بعدهم همان جاجلوی درنقش زمین شدم.
کمی که جان گرفتم،به حمیدگفتم:"ببخش امروزکه توزوداومدی من برنامه داشتم نتونستم بیام.حتماتنهایی توی خونه حوصلت سررفته ازبیکاری."جواب داد:"همچین هم بیکارنبودم.یه سربری آشپزخونه میفهمی
."حدس زدم که ناهارگذاشته یابرای شام ازهمان موقع چیزی تدارک دیده باشد.واردآشپزخانه که شدم تمام خستگیم دررفت.باحوصله اکثرگردوهارامغزکرده بودوفقط چندتایی مانده بود.وقت هایی که حوصله اش میگرفت،کارهایی میکردکارستان.گفتم:"حمیدجان!خداخیرت بده.بااین وضعیت کلاس ودانشگاه مونده بودم بااین همه گردوچکارکنم."حمیددرحالی که باخوشحالی مغزگردوهای داخل سینی رااین طرف وآن طرف میکرد،گفت:"فرزانه!ببین چه قدرگردوداریم.یعنی تومیتونی هرروزبرای من فسنجون درست کنی!"
دی ماه سال 92،حمیدبیست روزی خانه نبود.برای ماموریت رفته بودخارج قزوین.نزدیک امتحاناتم بود.دلتنگی ودوری ازحمیدنمیگذاشت روی درس وکتابم تمرکزکنم.ده روزاول خانه ی پدرم بودم.غروب روزیازدهم راهی خانه ی خودمان شدم.هم میخواستم سری به خانه وزندگیمان بزنم،هم این که فکرمیکردم شایددیدن خانه ی مشترکمان کمی ازدلتنگیهایم کم کند
.
واردخانه که شدم همه چیزسرجایش بود،البته به همراه کلی گردوخاک که روی همه ی وسایل نشسته بود.میدانستم حمیدکه برگرددکمک میکندتادستی به سروروی خانه بکشیم.
خانه بدون حمیدخیلی سوت وکوربود.داشتم به گلدان روی اپن آب میدادم که بادیدن مارمولکی کناردیوارآشپزخانه،نصفه جان شدم.سریع پریدم روی مبل.نمیدانستم چکارکنم.مارمولک دوتاچشم داشت،دوتاهم قرض گرفته بودوبه من نگاه میکرد.ازجایش تکان نمیخورد.میخواستم حاج خانم کشاورزراصداکنم.بعدپیش خودم گفتم الکی این پیرزن راهم اذیت نکنم.بایدیک جوری شراین مارمولک بدپیله راازخانه وزندگیمان دورمیکردم.
ترسم راقورت دادم.ازمبل پایین آمدم ولنگه دمپایی رابرداشتم.باهزاربدبختی مارمولک راکشتم.بعدازآن کلی گریه کردم.شایدگریه ام بیشتربه خاطرتنهایی بود.این مسایل برایم آزاردهنده بود.سختی دوری ازحمیدوماموریت های زیادی که میرفت یک طرف،تحمل این طورچیزهاهم به آن اضافه شده بود.باخودم گفتم:"من دراین زندگی مردمیشوم!"
این بیست روزباهمه ی سختی هایش گذشت.اول صبح یک لیست ازوسایل موردنیازخانه رانوشتم وبعدازخریدهمه رابه سختی به خانه رساندم.برای ناهارفسنجان درست کردم.معمولابعدازهرماموریت باپختن غذای موردعلاقه اش به استقبالش میرفتم.به خاطراینکه دندان هایش راارتودنسی کرده بود،معده حساسی داشت.خیلی ازغذاهابه خصوص غذاهای تندرانمیتوانست بخورد.بااینکه من غذاهای تندرادوست داشتم،امابه خاطرحمیدخودم راعادت داده بودم که غذای تنددرست نکنم.
اولین چیزی که بعدازهرماموریت یاهربارافسرنگهبانی داخل خانه می آمد،دستش بودکه یک شاخه گل داشت.همیشه هم گل طبیعی میخرید.آن قدرتعدادگل هایی که خریده بودزیادشده بودکه به حمیدگفتم:"عزیزم!شماکه خودت گلی.بابت این همه محبتت ممنون،ولی سعی کن به جای گل طبیعی گل مصنوعی بگیری که بتونیم نگه داریم.چون مااینجامستاجریم،زیادجای بزرگی نداریم که بتونم این همه گل روخشک کنم.
&ادامه دارد...
❌❌کپی رمان بی اجازه ممنوع❌❌
🔅سلامتی #امام_زمان (عج)صلوات🔅
•┈┈••✾❀🌺❀✾••┈┈•
🔅نسیـــم بهشـــت
🔅 @nasemebehesht
هدایت شده از تبلیغات گسترده پایتا
شوخی جوان یزدی با رهبر انقلاب و عکس العمل جالب رهبر😊
سالن منفجر شد😂😂😂😂😂
نبینی از دستت رفته😁😁👇👇
https://eitaa.com/joinchat/3690987585C4daa7774a9
هدایت شده از تبلیغات گسترده پایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🚨 این کلیپ تعیین کنندهی سرنوشت انتخابات آیندهی کشور است👆
💥مناظرهی جنجالی بین یک روحانی و جوانان
👈 کتاب دکل #اولین مستند داستانیِ جذّاب است که برای پاسخگویی به #شبهات_سیاسی جوانان بسیار مفید میباشد!
🌹 شروع #تخفیف_ویژه 👌
لینک معرفی و تهیهی کتاب دکل
👇👇
http://eitaa.com/joinchat/3844341782C1d3396f3c3
هدایت شده از تبلیغات داستان&ترفند
🚨#واریز_نقدی
نحوه دریافت هدیه 2/000/000 تومانی
سازمان بیمه تامین اجتماعی اعلام شد
👇👇👇
https://eitaa.com/joinchat/1209204789Ce03d4ce525
برای دریافت هدیه کلیک کنید فرصت محدود 👆