آشیخ عبداللهی از تهران بود آدم خیلی خوبی بود. خدا رحمتشان کند، فوت کرد. الان در عالم برزخ خیلی وضعش خوب است. ما نجف هم مباحثه بودیم. پیرمرد بود و سنش بیشتر از بنده بود. ایشان یک دفعه گفت من میخواهم ریاضت بکشم تا بتوانم باطن اشخاص را بخوانم و مشغول ریاضت شد. مدتی گذشت و یک دفعه دیدیم به مدرسه آمد و خیلی ناراحت است. گفتیم آشیخ چی شده؟ گفت: سی، چهل روز است زحمت کشیدم و روزه گرفتم، فلان ختم را گرفتم تا باطن اشخاص را بخوانم، آن وقت دیشب به من گفتند: صلاحت نیست که این قدرت را به تو بدهیم. ما قدرت دیدن باطن هندوانه ها را به تو دادیم آقا. من این همه زحمت کشیدم حالا خدا قدرت دیدن باطن هندوانه ها را به من داده است! گفتم: یعنی چه؟ گفت: نگاه به هندوانه ها که میکنم، میفهمم کدام رسیده و کدام نرسیده است. خدا شاهد است. ما مکرر میخواستیم هنداوانه بخریم با هم بازار میرفتیم، همین طور که ایستاده بود میگفت، آن را برندار و آن را بردار، یک مورد هم بد در نیامد.
#علماء #برزخ #ریاضت #تقوا
┄┅═✧❁••❁✧═┅┄
🔻کانال رسمی آیت الله ناصری
🔷@naseri_ir