#دنیاطلبی #زبیر #جنگ_جمل #عایشه
🔻 یک وقت اصحاب صفّه خدمت رسول خدا(ص) میآمدند، گاهی حتی یک خرما هم نبود [که به آنها بدهند]؛ ولی قوی بودند.
🔸 یک فصل بعد که کمی امور مالی به میان آمد و بنیامیه آمدند و خَراج یک کشور به مدینه میآمد و عثمان به قوم و خویشهایش میداد که اوضاع به هم ریخت. فتنههای داخلی از قبل باعث شد که آن زمان [این دنیاطلبی] بیرون بریزد.
🔹 مثلا زبیر، پسرعمه امیرالمؤمنین (علیهالسلام) است. وقتی که به خانه حضرت حمله کردند، او هم شمشیر را برداشت. منتها در کنار او پسر فاسدش عبدالله، داشت بزرگ میشد. فرمود: «دائما زبیر مؤید ما بود تا اینکه فرزند شومش امور را به دست گرفت.» او در پدر رخنه کرد. و این هم این خطر را در طول مدت نشان میدهد که گاهی ضعف مدیریت حتی نسبت به اداره کردن فرزند چقدر گران درمیآید!
🔸 عبدالله شروع به خطدهی و جهتدهی کرد و خودش را بیچاره کرد؛ حضرت امیرالمؤمنین(ع) هم وقتی او را میدیدند، گاهی به او میفرمودند و مدت کوتاهی حکومت را برایش پیشبینی میکردند؛ ولی پدر را آواره کرد و میخواست در جنگ جمل پدرش را بکشد.
ادامه دارد...
┄┅═✧❁ااا❁✧═┅┄
🔺 کانال رسمی حجتالاسلام والمسلمین حاج شیخ جعفر ناصری:
🔘 @nasery_ir
ادامه قبل...
#زبیر
🔻 یک نمونه آن زبیر است. در جنگ جمل هر طوری بود آقا امیرالمؤمنین علیهالسلام زبیر را خواستند و زبیر محضر حضرت رسید. حضرت فرمودند: زبیر یادت هست که در کوچههای مدینه با پیغمبر خدا میرفتی، من رسیدم و تو به پیغمبر خدا صلی الله علیه و آله و سلم گفته بودی که یا رسولالله، علی خوب است اما تبختر دارد و پیغمبر خدا به تو فرموده بودند که: خاموش باش. تو نسبت به او ظلم خواهی کرد.
🔸 زبیر تازه این جمله را یادش آمد که برای سالهای قبل بود.
🔹 این یک بخش است. آنها مراعات آداب و ادب را حتی نسبت به خود رسول خدا(ص) نداشتند. گاهی خدماتی انجام میدادند. در خود جریان سقیفه، حملهای که خانهٔ حضرت زهرا سلامالله علیها کردند. زیبر ایستاد، اما چه سود؟ «گاهی خانه از پایبست ویران است»،
🔸 منتها علت انحراف بیشتر زبیر در طول مدت بر اثر تسلط فکری بود که فرزندش عبدالله بر او داشت. از جهت فکری با پدر کاملاً هماهنگ شده بود و مانند یک چاهِ مسموم بخاراتِ سیاسی متصاعد میکرد و این پدر تحت تأثیر او بود، چون که ارتباطشان با هم زیاد بود ولی وقتی امیرالمؤمنین علیهالسلام این را فرمودند، متحیّر شد اما چه زمانی متحیّر شد؟ وقتی که جنگ جمل را به راه انداخته بود، ولی گریزی ندید مگر اینکه کناره بگیرد ولی بعد از این همه آشوب و فتنه، دست روزگار امان نمیدهد که کسی اینطور خودش را کنار بکشد و برود جای خلوتی نماز بخواند و روزه بگیرد. این خبرها نیست و اعمال انسان دامنگیر انسان است.
🔹 بالأخره نوع مخاطبت و ادبی که گاهی لازم بوده ولی فرد نداشته و نوع قدرشناسی که نبوده، اینها خیلی زیاد بوده است. حق مطلب ادا نمیشده است و لذا منجر به فتنههای عظیمی شد و دامن همهٔ آنها را گرفت.
کد ۸۵۰
┄┅═✧❁ااا❁✧═┅┄
🔺 کانال رسمی حجتالاسلام والمسلمین حاج شیخ جعفر ناصری:
🔘 @nasery_ir
#زبیر
🔻 انحراف زبیر توسط فرزندش عبدالله
چقدر آقا امیرالمؤمنین از دست زبیر ناله کرد! با اینکه خیلی خوب بود و مؤید جریان ولایت هم بود، تا [اینکه] فرزند شومش عبدالله به دنیا آمد و او را دور کرد.
🔸 [زبیر،] پسرعمهی پیامبر است. چقدر با شمشیرش با دشمنان رسول خدا جنگ میکرد! ولی دچار ضعف شد.
🔹 گاهی این نوع ضعف در شخصیت ما هم زیاد خواهد بود که حرف دیگران آرام آرام در ما تأثیرمیگذارد و کارها را به دیگران یا به فرزند واگذار میکنیم و آنها را معتمَد قرار میدهیم و آن حالت ثبات و مدیریت قبلی از ما میرود.
🔸 زبیر هم خسته از جنگها و کشمکشها بود و عبدالله هم که شخصیت پیچیدهای داشت، افسار فکری و مدیریتی زبیر را به دست گرفت.
🔹 زبیر به فرزندش گفت: هرچه تو بگویی؛ آخرش هم برایش بد شد، چون امیرالمؤمنین علیهالسلام را رها کرد و عبدالله را گرفت.
🔸 البته «إِنَّ اللَّـهَ لَا يَظْلِمُ النَّاسَ شَيْئًا وَلَـكِنَّ النَّاسَ أَنفُسَهُمْ يَظْلِمُونَ» (خدا به هيچ وجه به مردم ستم نمىكند، ليكن مردم خود بر خويشتن ستم مىكنند. یونس/۴۴).
🔹 طلحه و زبیر کوفه بودند که برای فتنه راه افتادند و به مدینه رفتند. عایشه خواهرزن زبیر بود. جریان جنگ جمل را راه انداختند و نقض عهد کردند.
سند ۸۳۴
┄┅═✧❁ااا❁✧═┅┄
🔺 کانال رسمی حجتالاسلام والمسلمین حاج شیخ جعفر ناصری:
🔘 @nasery_ir
#زبیر #تاثیر_نفوس
💠 خطر مدیریت منفی بر انسان از ناحیه دیگران
🔻 عبداللّه پسر زبیر، فرد شرّی بود. [به خاطر] کینهای که از اهل بیت (علیهم السّلام) داشت، یک نوع تأثیر فرهنگی را در پدر شروع و خوب در او رخنه کرد، پدرش نیز دنبال کار را گرفت تا اینکه جنگ جمل را به پا کردند و مردم را برای جنگ گسیل داشتند. عایشه خالهی عبداللّه بود، یعنی زبیر شوهرخواهر عایشه و داماد ابوبکر بود.
🔸 وقتی که دو لشکر باهم روبرو شدند، امیرالمؤمنین علیه السّلام مکرر به دنبال زبیر فرستادند تا آمد. حضرت به او فرمودند: زبیر یک جمله به یادت میآورم. یادت هست در مدینه، وقتی که تو با رسول خدا (ص) میرفتی، من رسیدم، پیغمبرخدا (ص) مرا که دیدند خندان شدند و تو گفتی که یا رسول اللّه! علی خوب است، امّا تبختر دارد. پیامبر فرمودند: خاموش باش زبیر! تو در آینده، دربارهی او ظلم خواهی کرد.
🔹 زبیر به یکباره به خاطر آورد، و [با اینکه] جنگ را برپا کرده، بنی امیه را گرد هم جمع نموده و دشمن را مقابل امیرالمؤمنین (علیه السّلام) قرار داده بود، امّا خود دیگر نتوانست. از جنگ جمل کنار کشید و اسبش را برداشته و رفت و بعد هم کشته شد.
🔸 [هرچند زبیر] در ظاهر با امیرالمؤمنین علیه السّلام همراه بود، ولی یک مدیریت منفی از زاویهی پسرش عبداللّه بر روی او بود. این خطرهایی است که ممکن است در آینده برای هر کدام از ما پیش آید.
سند ۸۵۹
┄┅═✧❁ااا❁✧═┅┄
🔺 کانال رسمی حجتالاسلام والمسلمین حاج شیخ جعفر ناصری:
🔘 @nasery_ir