* #شیخ_جعفر_مجتهدی
🔻آقای جعفر آقا مجتهدی، مرد بزرگی بود؛ حالا هر که هر چه می خواهد بگويد. ما چیز بدی از ایشان نديديم.
🔸واقعا نام مقدس اهلبيت عليهم السلام که برده میشد اين مرد اصلا تمام بدنش به لرزش می افتاد.
يک نفر بود به نام حاج آقا حسين توکل که سيد لطیف و رقیق القلبی بود که مرد زحمت کشيده اي بود و در جواني با آقاي مجتهدي رفيق بود.
🔹ایشان ميگفت ايامي که آقاي مجتهدي قم بودند شب هاي ماه رمضان گاهي من برای ایشان افطاری ميبردم. سفره را که پهن ميکرديم بعد از نماز مغرب و عشاء ايشان سر سفره مينشست و ميگفت «السلام عليک يا اباعبدالله» و تا سحر افطار نخورده ميخواند و گريه ميکرد.
🔸خلاصه جعفر آقا اینگونه بود و يک سوز غريبي داشت. چون خيلي زحمت کشيده بود.
┈┄┅═✾•••✾═┅┄┈
🔺کانال رسمی حجت الاسلام والمسلمین حاج شیخ جعفر ناصری در تلگرام، سروش، ایتا، بله و گپ: @nasery_ir
* #شیخ_جعفر_مجتهدی #امام_حسین
🔻خدا جعفر آقا مجتهدي را رحمت کند. عاشق بود و سوز عجيبي داشت.
يک دفعه با آیت الله كشميري به دیدنشان رفته بوديم. ايشان مطلبی را نقل می کردند که گویا از مشاهدات خودشان بود. (من كه در منابع تاریخی نديدم)
🔸می فرمود: آقا جان! وقتي حضرت اباعبدالله عليه السلام مي خواستند از مدينه به سمت كربلا حركت كنند شترها را رديف كردند. شترهايي كه آب بايد حمل مي كردند مشخص بودند. شترهايي كه براي اسباب و اثاثيه بودند، مشخص بودند. شترهايي كه محمل داشتند و افراد بايد سوارش مي شدند هم مشخص بودند.
🔹ناگهان ديدند شتري كه رنگش هم سفيد بود؛ مي آيد روبروي تک تک شترها سرش را مي برد نزديك سر آن ها و يك سر و صدایی می کند و می رود سراغ بعدی تا آخر.
🔸از حضرت اباعبدالله عليه السلام پرسیدند كه يابن رسول الله! اين شتر سفيد به بقیه چه مي گويد؟
حضرت مي فرمايند مي گويد اين افرادي كه بر اين محمل ها سوار مي شوند اهل بيت رسول خدا صلی الله علیه و آله هستند. جايگاهشان در خلقت ممتاز است. مواظب باشيد در راه رفتن مبادا باعث صدمه و آزار اين بزرگواران بشويد. ملايم برويد.
🔹خدا رحمتش کند با سوز عجیبی این مطلب را نقل می کرد.
┈┄┅═✾•••✾═┅┄┈
🔺کانال رسمی نشر آثار حجتالاسلام والمسلمین حاج شیخ جعفر ناصری:
👉 @nasery_ir
#طفلان_مسلم #شیخ_جعفر_مجتهدی
💠 خاطره جعفر آقا مجتهدی از ولایت طفلان مسلم
🔻يک وقتي مرحوم آیت الله کشميري گفتند برويم به خانه جعفر آقا مجتهدي، با ايشان رفتيم، آقاي مجتهدي عاشق طفلان مسلم بود، در عراق هم که بود مدتی پياده سر قبر طفلان مسلم ميرفت.
🔸 آقاي مجتهدي تعریف می کردند: آمدم تبريز با يکي از رفقا، در خانه ای دو نفري زندگي ميکرديم، او هم اهل معنا بود و مشغول برنامههاي عبادي بوديم. يک روز درِ خانه را زدند، رفيق ما رفت در را باز کرد و با شتاب آمد گفت: آقا دوتا آقازاده هستند ميگويند: به آقاي مجتهدي بگوييد بيايد.
🔹 ايشان ميگفت: من رفتم دمِ در و ديدم بله، دو تا آقازاده بسيار زيبا و معلوم بود عرب هستند. سلام و احوالپرسي، گفتم: بفرماييد. يکي از آنها گفت: من محمد هستم و اين اخوي من ابراهيم است، به ايشان گفتم آقاي مجتهدي عراق بود زياد به سراغ ما ميآمد، خوب است امروز هم ما سراغ ايشان برويم.
🔸 ايشان ميگفت: از ولايت اينها، آقا! منِ جعفر دست و پاي خود را گم کرده بودم. اينها گفتند: محمد و ابراهيم هستیم و عراق شما ميآمديد... اما اصلا من منتقل نشدم. بعد گفتم: بفرماييد داخل، گفتند: نه ميرويم. گفتم: کجا ميرويد؟ گفتند: ميرويم عراق. گفتم: بفرماييد تا من به رفقا بگويم ماشين بياورند شما را ببرند. گفتند: همانطور که آمديم ميرويم. خداحافظي کردند و رفتند. وقتي داشتند ميرفتند ديدم اينها لطيف هستند، گويا پاي آنها مماس با زمين نيست، همينطور دارند راه ميروند اما... آنجا متوجه شدم.
┈┄┅═✾•••✾═┅┄┈
🔺کانال رسمی نشر آثار حجتالاسلام والمسلمین حاج شیخ جعفر ناصری:
👉 @nasery_ir
* #شیخ_جعفر_مجتهدی #امام_حسین
🔻خدا جعفر آقا مجتهدي را رحمت کند. عاشق بود و سوز عجيبي داشت.
يک دفعه با آیت الله كشميري به دیدنشان رفته بوديم. ايشان مطلبی را نقل می کردند که گویا از مشاهدات خودشان بود. (من كه در منابع تاریخی نديدم)
🔸می فرمود: آقا جان! وقتي حضرت اباعبدالله عليه السلام مي خواستند از مدينه به سمت كربلا حركت كنند شترها را رديف كردند. شترهايي كه آب بايد حمل مي كردند مشخص بودند. شترهايي كه براي اسباب و اثاثيه بودند، مشخص بودند. شترهايي كه محمل داشتند و افراد بايد سوارش مي شدند هم مشخص بودند.
🔹ناگهان ديدند شتري كه رنگش هم سفيد بود؛ مي آيد روبروي تک تک شترها سرش را مي برد نزديك سر آن ها و يك سر و صدایی می کند و می رود سراغ بعدی تا آخر.
🔸از حضرت اباعبدالله عليه السلام پرسیدند كه يابن رسول الله! اين شتر سفيد به بقیه چه مي گويد؟
حضرت مي فرمايند مي گويد اين افرادي كه بر اين محمل ها سوار مي شوند اهل بيت رسول خدا صلی الله علیه و آله هستند. جايگاهشان در خلقت ممتاز است. مواظب باشيد در راه رفتن مبادا باعث صدمه و آزار اين بزرگواران بشويد. ملايم برويد. خدا رحمتش کند با سوز عجیبی این مطلب را نقل می کرد.
┈┄┅═✾•••✾═┅┄┈
🔺کانال رسمی نشر آثار حجتالاسلام والمسلمین حاج شیخ جعفر ناصری:
👉 @nasery_ir
* #شیخ_جعفر_مجتهدی #امام_حسین
🔻خدا جعفر آقا مجتهدي را رحمت کند. عاشق بود و سوز عجيبي داشت.
يک دفعه با آیت الله كشميري به دیدنشان رفته بوديم. ايشان مطلبی را نقل می کردند که گویا از مشاهدات خودشان بود. (من كه در منابع تاریخی نديدم)
🔸می فرمود: آقا جان! وقتي حضرت اباعبدالله عليه السلام مي خواستند از مدينه به سمت كربلا حركت كنند شترها را رديف كردند. شترهايي كه آب بايد حمل مي كردند مشخص بودند. شترهايي كه براي اسباب و اثاثيه بودند، مشخص بودند. شترهايي كه محمل داشتند و افراد بايد سوارش مي شدند هم مشخص بودند.
🔹ناگهان ديدند شتري كه رنگش هم سفيد بود؛ مي آيد روبروي تک تک شترها سرش را مي برد نزديك سر آن ها و يك سر و صدایی می کند و می رود سراغ بعدی تا آخر.
🔸از حضرت اباعبدالله عليه السلام پرسیدند كه يابن رسول الله! اين شتر سفيد به بقیه چه مي گويد؟
حضرت مي فرمايند مي گويد اين افرادي كه بر اين محمل ها سوار مي شوند اهل بيت رسول خدا صلی الله علیه و آله هستند. جايگاهشان در خلقت ممتاز است. مواظب باشيد در راه رفتن مبادا باعث صدمه و آزار اين بزرگواران بشويد. ملايم برويد. خدا رحمتش کند با سوز عجیبی این مطلب را نقل می کرد.
┄┅═✧❁••❁✧═┅┄
🔺کانال رسمی حجتالاسلام والمسلمین حاج شیخ جعفر ناصری:
🔹 تلگرام و ایتا: @Nasery_ir
🔸 واتساپ: www.al-hady.ir