ادامه مطلب قبل...
🔻اين گونه عملکرد، تأثير مادر را هم نشان ميدهد. ما گاهي برای رسیدن به نتيجه زحمات سلوکی که می کشیم، تعجيل ميكنيم يا نمي دانيم كه انسان اگر گذشت كرد خداي متعال درختش را بارور ميكند.
🔸زن و مرد فرقي نميكند. اگر گذشت آمد، نصيب ميآيد. اگر خیر و نصيب آمد ثبت ميشود و زن و مرد فرقي نمي كند. حالا اين زن چه خودش چه بچه هاش هر دو گذشت کردند. از بچهاش و شوهرش گذشت کرد.
🔹بخصوص بعد از کشته شدن شوهر، تمام خواستۀ اين زن در فرزندش تجلّي پيدا كرده بود اما از آن هم گذشت؛ لذا همۀ خير و موفقیت آن فرزند برای اين زن هم هست و به او هم می دهند.
┈┄┅═✾•••✾═┅┄┈
🔺کانال رسمی نشر آثار حجتالاسلام والمسلمین حاج شیخ جعفر ناصری:
👉 @nasery_ir
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#فتوکلیپ #امام_حسین
🔺صفحه رسمی حجت الاسلام و المسلمین حاج شیخ جعفر ناصری در اینستاگرام:
Instagram.com/nasery_ir
* #امام_حسین
🔻بيخود ما گمان ميكنيم كه اگر در زمان اهل بيت بوديم يا در كربلا بوديم جزء آن هفتاد و دو نفر بوديم.
🔸معلوم نيست؛ كار سخت بوده است. انسان عافيت طلب است. يك نفر از لشكر ابنسعد براي گرفتن پاداش به شام رفت تا به يزيد گزارش پایان یافتن جنگ را بدهد و جایزه بگیرد. اما تا گزارش داد یزید گفت كه:« چرا آن ها را كشتيد؟ من از شما بدون اين كشتن هم راضي ميشدم. چطور شد؟»
🔹علت این که یزید این طور برخورد کرد این بود که شخصيت پيچيدهي عجيبي داشته و دو رویی می کرده است؛ علاوه بر اینکه حضرت سيدالشهداء عليه السّلام به دشمنانشان نفرين کرده بود که حتی به اهداف مادی که در این جنگ دارید نخواهید رسید و این نفرین گرفت تا جایی كه حتي يزيد هم از ایشان تقدير نكرد و سر بزنگاه ها يزيد هم به اين ها خشم می گرفت.
🔸آن شخص در جواب یزید گفت: «ما مواجه بوديم با گروهي كه توصیه به بیعت می کردیم بیعت نمی کردند؛ امان مي داديم نمي خواستند؛ پيشنهاد مالی مي كرديم قبول نميكردند. اين ها از مرگ هم نمی هراسيدند. ما هيچ راهی نداشتيم جز اينكه با اين ها بجنگیم.»
🔹ببينيد اصحاب حضرت چقدر و چگونه وارد شده بودند که دشمن در موردشان این طور تحلیل می کند.
ادامه دارد...
ادامه مطلب قبل...
🔻ما خيال نكنيم مرگ يك لحظه است و يك انتخاب است و من اگر در حال جهاد قرار بگیرم یک مرتبه آن را انتخاب می کنم و شهید می شوم و تمام می شود؛ نه، در جریان کربلا قدم به قدم اتفاقاتي مي افتاد تا جوهره ها رو بيفتد.
🔸لحظه به لحظه قضیه سخت مي شده است. حمايت از حق سخت است. يعني در مواقع فشار و سختی درون ها بيرون ریخته می شود. این خيالات است كه من بگويم اگر من هم عاشورا بودم مثل حبيب بن مظاهر بودم. انسان نمي تواند چنین ادعایی کند؛ به قول قرآن «إنّك لن تستطيع معي صبرا» اين صبر و همراهي و صبر در همراهي كار هر كسي نيست.
🔹يک لحظه نيست كه من الآن بگويم اگر امروز من را در موقعیتی مانند ظهر عاشورا قرار بدهند يك دفعه سينهام را سپر ميكنم يك گلوله توي مغزم ميخورد و خلاص ميشوم! معلوم نيست اينجور پيش بيايد.
بايد افراد زمينه داشته باشند و مهذب، نوراني و دنياگريز باشند تا بتوانند مرحله مرحله مراحل را طي كنند.
🔸اصحاب حضرت در طول سفر همراه آقا سيدالشهداء بودند. خيلي ها در این بین آمدند و رفتند؛ بخاطر اينكه فكر مي كردند كه آقا سيدالشهداء دارند وارد يک شهري مي شوند كه حكومت و امکانات آماده است بعد ديدند خبري نيست لذا برگشتند؛ ولي اين هايي كه ماندند؛ اين ها از همه ی جهات خالص ترينها و بهترين ها و از آب گذشته بودند.
🔹بله لحظات آخر شب عاشورا، حضرت سيدالشهداء ديگر اين ها را راه دادند و آسمان را براي اين ها باز كردند و جاهايشان را نشان دادند
اما اين ديگر لحظات آخر بود.
ادامه دارد...
ادامه مطلب قبل...
* #حضرت_عباس
🔻شما ببینید گاهی ماه رمضان و تابستان است يك نفر تشنه اش مي شود و اخلاقش بد می شود؛ دمِ مغرب مي رود یك گوشه مي نشيند و لحظه شماری می کند تا اذان بگويند و آب بخورد اما شما آقا قمر بني هاشم و اصحاب حضرت را ببینید دو سه روز آنجا آب نبوده است.
🔸آقا قمر بني هاشم آمدند و به شريعه فرات رسيدند دستشان را زير آب زدند. آب را نزديك دهانشان آوردند اما نميخورند!
اين آب خوردن كه براي حضرت حرام نيست ولي شما ببینید چقدر ايشان پایبند به قواعد بوده اند؛ از جمله اینکه حضرت اباعبدالله فرزند فاطمه و امام است و تبعيت از امام و احترام امام خیلی ضروری است تا جایی که چون الان امام تشنه است من حق ندارم آب نخورم.
ادامه دارد...
ادامه مطلب قبل...
* #حضرت_عباس #شاکله
🔻اين قواعد سی سال در زندگی حضرت و تعامل با امام رعایت شده و جاي خودش را در شاکله و شخصیت آقا قمر بنی هاشم باز كرده كه الان می تواند يك همچنين کار شگفتی بکند و چنین اثري را بگذارد.
🔸يک حركت خيالي با يک حركت گام به گامِ رو به رشد فرق می کند.
اين ها عمرشان را اين جوري طي كرده بودند که در عاشورا توانستند چنین صحنه هایی را خلق کنند.
اين كه آدم در طول حياتش حيات عادی خودش را داشته باشد و در طول زندگی مسیر صحیح و درست را نرود بعد دم مرگ يك انقلابی بشود و یک مرتبه ورق برگردد و همه چیز عالی شود يا نيست يا خيلي نادر است.
🔹حيات و ممات انسان بايد يكي و در يک مسير و يک جهت باشد تا آخر کار عاقبت بخیری و سعادتی این چنینی حاصل گردد.
┈┄┅═✾•••✾═┅┄┈
🔺کانال رسمی نشر آثار حجتالاسلام والمسلمین حاج شیخ جعفر ناصری:
👉 @nasery_ir
* #امام_حسین #حضرت_قاسم
🔻شب عاشورا وقتي كه حضرت با اصحاب در خيمه نشسته بودند و فرمودند فردا همه ما را مي كشند، حضرت قاسم سیزده سال داشتند و خيلي مورد لطف و محبت حضرت اباعبد اللّه عليه السلام بودند و در صحبت آزاد بودند و آزادانه سؤال مي كردند.
🔸چند سؤال كردند كه فردا عاقبت فلان شخص چه مي شود و... بعد پرسيد علي بن الحسين (حضرت زين العابدين) هم كشته مي شوند؟
حضرت فرمودند: نه؛ او براي بقاء نسل رسول خدا زنده می مانند.
🔹بعد حضرت قاسم علیه السلام عرض كردند: من هم كشته مي شوم؟
فرمودند: مرگ در نظرت چگونه است؟
جواب دادند: «اَحلَي مِنَ العَسَل»
بعد حضرت فرمودند: بله!
ولي بعد از يك ابتلاء حسن كه همان تازاندن اسب ها روي بدن حضرت قاسم بود.
🔸راجع به حضرت دارد که «لَم يَبلُغُ الحُلُم» یعنی هنوز به بلوغ نرسیده بودند. سيزده سال داشتند.
وقتي كه مي خواست خداحافظي كند
حضرت فرمودند: نزدیک بيا «حَتَّي اُوَدِّعُكَ وَتُودِّعُني وَ اَشُمُّكَ وَ تَشُمُّني»
یعنی بیا تا من با تو وداع کنم و تو هم با من وداع کنی و من تو را ببویم و تو هم من را ببویی.
🔹به هر حال ایشان نوه حضرت زهراء عليها السلام هستند و حاصل حضرت امام مجتبي عليه السلام.
بقيه فرزندان امام مجتبي عليه السلام در كربلا كشته شدند ولي گويا حضرت قاسم ممتاز بودند.
ادامه دارد...
ادامه مطلب قبل...
* #حضرت_قاسم #امام_حسین
🔻حضرت قاسم عليه السلام اولاً جنگشان جنگ با ابطال و شجاعان بود. در ميان جنگ بند كفش پاي چپشان پاره شد و حضرت همه دشمن را رها كردند و مشغول شدند كه بند كفششان را گره بزنند تا به آنان بفهمانند كه هيچ توجهی به آن ها ندارند.
🔸اشعاري هم كه حضرت به عنوان رجز خواندند خیلی جالب بود:
«اِن تَنكُرُونِي فَاَنَا بنُ الحَسَنِ
سِبطُ النَّبي المُصطَفَيالمُؤتَمَن
هَذا حُسينٌ كَالأَسيرِ المُرتَهَن.»
اين اشعار حساب شده بود است.
می خواستند بفرمایند شما كه مدعي مسلماني هستيد اين پسر رسول خداست كه در دست شما اسير شده است.
🔹روز عاشورا هر كسي از اصحاب كه كشته مي شد در تاریخ نقل نشده که حضرت اباعبداللّه عليه السلام قاتل او را كشته باشند حتي قاتلان حضرت اباالفضل عليه السلام و حضرت علي اكبرعليه السلام را نكشتند ولي فقط قاسم بن الحسن را دارد که حضرت وقتی به میدان آمدند اول رفتند سراغ قاتلش و او را كشتند و بعد آمدند بالاي سر حضرت قاسم.
┈┄┅═✾•••✾═┅┄┈
🔺کانال رسمی نشر آثار حجتالاسلام والمسلمین حاج شیخ جعفر ناصری:
👉 @nasery_ir
* #شیخ_جعفر_مجتهدی #امام_حسین
🔻خدا جعفر آقا مجتهدي را رحمت کند. عاشق بود و سوز عجيبي داشت.
يک دفعه با آیت الله كشميري به دیدنشان رفته بوديم. ايشان مطلبی را نقل می کردند که گویا از مشاهدات خودشان بود. (من كه در منابع تاریخی نديدم)
🔸می فرمود: آقا جان! وقتي حضرت اباعبدالله عليه السلام مي خواستند از مدينه به سمت كربلا حركت كنند شترها را رديف كردند. شترهايي كه آب بايد حمل مي كردند مشخص بودند. شترهايي كه براي اسباب و اثاثيه بودند، مشخص بودند. شترهايي كه محمل داشتند و افراد بايد سوارش مي شدند هم مشخص بودند.
🔹ناگهان ديدند شتري كه رنگش هم سفيد بود؛ مي آيد روبروي تک تک شترها سرش را مي برد نزديك سر آن ها و يك سر و صدایی می کند و می رود سراغ بعدی تا آخر.
🔸از حضرت اباعبدالله عليه السلام پرسیدند كه يابن رسول الله! اين شتر سفيد به بقیه چه مي گويد؟
حضرت مي فرمايند مي گويد اين افرادي كه بر اين محمل ها سوار مي شوند اهل بيت رسول خدا صلی الله علیه و آله هستند. جايگاهشان در خلقت ممتاز است. مواظب باشيد در راه رفتن مبادا باعث صدمه و آزار اين بزرگواران بشويد. ملايم برويد.
🔹خدا رحمتش کند با سوز عجیبی این مطلب را نقل می کرد.
┈┄┅═✾•••✾═┅┄┈
🔺کانال رسمی نشر آثار حجتالاسلام والمسلمین حاج شیخ جعفر ناصری:
👉 @nasery_ir
4_6023651285717222657.mp3
3.83M
* #کلیپ_صوتی #امام_حسین
🔻شنیدنی و جذاب
🎧 موضوع: اشک بر سیدالشهداء علیه السلام
🎙 حجتالاسلام و المسلمین ناصری
⏱ زمان: ۳ دقیقه
🔺 @Nasery_ir
* #امام_حسین
🔻بايد دقيق تر و بازتر وارد قضيه عاشورا شد و اصناف مختلف مردم آن زمان را شناخت. واقعاً مردم آن زمان فقط دو گروه نيستند که يا طرف ابن سعد باشند يا طرفدار حضرت سید الشهداء علیه السلام؛ بلکه بین این دو دسته اصناف متعدد و مختلفی هستند.
🔸ما در یک تصورِ خيالي، يك ابن سعد درست ميكنيم و يك حضرت أباعبدالله؛ ولي اين بين، صد ها رتبه هست. این افراد و اصنافی که بین این دو رتبه هستند را هم با شرح صدر، بايد ديد.
🔹بله یک گروه بودند که برای یاری حضرت و شهادت در رکاب ایشان نصيب داشتند؛ امثال زهير بن قين که اين جمله را دارند كه اگر بارها كشته شويم باز دست از یاری حضرت بر نمی داریم. اين ها ديگر نهايت فداكاري را داشتند که حضرت درباره ایشان فرمودند اصحابي بهتر از اين ها نيست.
🔸منتهی اين ها یک گروه هستند امّا در آن زمان مردم اصناف و گروه هاي مختلفي داشتند که لازم است بررسی شوند.
ادامه دارد...
ادامه مطلب قبل...
🔻مثلا یک دسته از مردم کسانی هستند که بخل و جُبْن(ترس) بر ايشان حاكم است. حضرت سيدالشهداء و اقامة عدل را دوست دارند ولي اين كه پاي اقتضائات بعد آن هم ايستاده باشند، نه این طور نبودند...
🔸در بين راه كه حضرت اباعبد الله علیه السلام به سمت کوفه مي آمدند بسياري از قبائل با حضرت همراه شدند؛ منتهی همین كه خبر شهادت حضرت مسلم سلام الله عليه به آقا سيد الشهداء عليه السلام رسيد و ورق برگشت، خيلي ها آرام آرام خودشان را کنار كشيدند.
🔹این ها براي اين آمده بودند كه يك حكومتي برپا بشود که حكومت عدل و خوب باشد و حضرت اباعبدالله علیه السلام هم بالای سرشان باشند و زندگيشان را ادامه بدهند و در آسايش بگذرانند ولي براي جهاد، شهادت و از خود گذشتن آمادگي نداشتند.
🔸باز از این نمونه هم بودند کسانی که حتی حاضر به جنگیدن برای حضرت بودند اما نه در حد شهادت. چنانچه در مورد ضحاک بن عبدالله مشرقی نقل شده که قبل از عاشورا خدمت حضرت آمد و عرض كرد كه آیا كشته شدن من از كشته شدن شما جلوگيري مي کند؟
حضرت فرمودند نه.
گفت پس من تا وقتی فایده داشته باشم می مانم و بعد می روم.
🔹روز عاشورا همین کار را هم کرد و در لحظات آخر فرار کرد که قضیه اش مفصل در منابع آمده است. اين هم يك رقم و یک صنف از مردم بود. حتي برای رفتن از حضرت اذن گرفت. حضرت هم فرمودند: اذن دادم برو.
🔸اينها بينابينی ها هستند كه بايد بهتر آنها را شناخت. در سلوک هم اینجور آدم ها هستند.
ادامه دارد...