eitaa logo
چاپ و نشر بین‌الملل
185 دنبال‌کننده
514 عکس
41 ویدیو
22 فایل
در این کانال ان‌شاءالله ضمن معرفی کتاب‌های انتشارات، گزیده‌های سودمند از کتاب‌ها هم منتشر می‌شود.
مشاهده در ایتا
دانلود
📚 🖇 برای اینکه کمک کنیم دخترای و تون بشن برنامه داریم و تو این برنامه، از سه جهت مختلف، راهکار معرفی می کنیم. جهت اوّل، راهکارهاییه که آ گاهی دخترا رو درمورد علت چادر سر کردن و فوایدش افزایش میده؛ جهت دوم، راهکارییه که انگیزه و میل دخترا رو برای سر کردن تقویت می‌کنه و جهت سوم، راهکارهاییه که مهارت اونا رو در استفاده از چادر بالا می‌بره. ‏‎✍️ نویسندگان: و 📌 صفحه: ۱۸۸ 📌 شمارگان: ۱۰۰۰ 📌 خرید و دانلود رایگان بخشی از کتاب در لینک زیر: https://b2n.ir/Chadornemipooshad 💸 ۲۰٪ تخفیف با وارد کردن کد hafteh_hejab1402 📞 ۰۲۱-۸۸۹۱۲۰۵۷ 📚 @nashre_beynolmelal 🌱
📖 📚 🖇 کمی اطرافش را نگاه کرد. بهترین جا برای پناه گرفتن، همان بوته‎‌های درخت خرزهره بود. خودش را به آن‌ها رساند و منتظر شد تا ببیند اوضاع از چه قرار است؟ هیبتی بلند و چهارشانه، با اسلحه‌ای روی دوش، در تاریکی به آخور نزدیک می‌شد. درست نمی‌توانست ببیند. صدای ناله‌ی در آخور بلند شد. از لای شاخه‌ها سرک کشید و سعی کرد دید بهتری پیدا کند. تا موقعیت مناسبی پیدا کند، هیبت، داخل آخور شده بود و کسی را جلوی در نمی‌دید. 📖 خواست جلو برود. اما پاهایش نمی‌کشید. نفسش به شماره افتاده بود. قلبش تند تند می‌زد. فکر کرد اگر صدایی که شنید، واقعاً صدای علی باشد، این لندهور الان داخل آخور چه کار می‌کند؟ خواست از پشت بوته‌ها بیرون بیاید که کسی را کنار دیوارِ آخور احساس کرد. کسی که سرش را پوشانده بود. چراغ‌قوه در یک دستش بود و اسلحه‌ای هم در دست دیگر داشت. ‏‎✍️ نویسنده: 📌 صفحه: ۱۴۸ 📌 شمارگان: ۱۰۰۰ 📌 خرید و دانلود رایگان بخشی از کتاب در لینک زیر: ‏B2n.ir/Kookam 🌱 🌱 ‏📚 @nashre_beynolmelal
📚 📎 🧩 🖇 - چشمت چی شده؟ + داشتم تیمم می‌کردم، خاک رفت توی چشمم - چه جوری تیمم می‌کردی؟ + داشتم خاک رو به دست و صورتم می‌مالیدم. یه لحظه که چشمم رو باز کردم، خاک رفت توش. - یعنی خاک ریختی روی صورتت و مالیدی؟ + مگه تو تیمم به جای آب، خاک نمی‌ریزن؟ ایلچی چشم خانه‌اش را گشاد کرد: «یعنی تو خاک رو به جای آب ریختی روی صورتت؟» ایلچی نتوانست رفتارش را خشک و جدی، ادامه دهد. لبخند زد و ادامه داد: « اصلا چرا تیمم می‌کنی؟» + میخوام نماز بخونم ملداش. - آب که هست ... چرا وضو نمی‌گیری؟ + ببخشید ملداش... تنم پاک نیست. غسل جنایت دارم. ایلچی نفس عمیقی کشید: «غسل جنایت نه ... جنابت. اون خاک رو هم باید می‌ریختی روی سرت!» یعقوب گفت: «کاری که من دیشب توی خواب کردم، از صدتا جنایت هم بدتر بود!» ایلچی نمی‌دانست که یعقوب واقع «جنایت» را با « جنابت» اشتباه گرفته یا دارد سر به سرش می‌گذارد. - نمی خواد توضیح بدی. وقتی غسل جنابت داری و آب هم دم دستته، ضرری هم نداره، تیمم درست نیست. باید غسل کنی. ‏‎✍️ نویسنده: 📌 صفحه: ۱۴۰ 📌 شمارگان: ۱۰۰۰ 📌 خرید و دانلود رایگان بخشی از کتاب در لینک زیر: B2n.ir/Meldash 🌱 🌱 ‏🆔 @nashre_beynolmelal
🇮🇷 📚 📝 ✍️ رهبر انقلاب اسلامی ایران در زمانی که رخت و لباس‌ها و خانه و کاشانه‌ها هنوز رنگی از این چهره هویدا نمی‌کرد و تسبیح‌های در دست و اذکار لق‌لقه زبان جلوه‌های نفس را در خود پوشانده بود، سر نخ جدال‌های اولیه را از گره پایانِ پنهان بیرون کشید و بی‌تعارف بزرگترین آسیب شناسی تاریخ را در سخنانی با نمایندگان مجلس اول در ششم خرداد ۱۳۶۰ مطرح کرد. کلامی که مخاطبش فقط مسئولین بودند. کسانی که شماری از آنان همانجا نشسته بودند و حتی یکی دو بار در خلال کلام او خندیدند. آن قدر بی تعارف بیان شد که حاضران و نسل‌های بعدی شان باور نکردند آنان را مخاطب گرفته و درباره بقای هشدار می‌دهد. 🖇 گفت: دعواهای ما دعوایی نیست که برای خدا باشد. این را همه از گوشتان بیرون کنید! همه‌تان همه ما، از گوشمان بیرون کنیم که دعوای ما برای خدا است، ما برای مصالح اسلام دعوا می‌کنیم. خیر! مساله این حرف‌ها نیست. من را نمی‌شود بازی داد! دعوای خود من و شما و همه کسانی که دعوا می‌کنند همه برای خودشان است. همه می‌گویند پیش بده برای ما! همه می‌خواهند تمام این قدرت چی‌چی. آخر من نمی‌فهمم چه قدرتی الآن در کار هست! 📖 خوب، محمدرضا اگر دنبال این مسائل می‌رفت مطلبی بود، برای اینکه یک قدرتی بود قدرت بود کسی حق نداشت یک کلمه بگوید؛ اما امروز که بقال سر محله می آید و می‌گوید که برادر نخست وزیر اینجا این کار درست نیست، برادر رئیس جمهور این کار درست نیست، این دیگر قدرتی نیست. یک برادری است، یک دسته برادرند، یک دسته شان شانس‌شان آورده است آنجا نشسته‌اند؛ یک دسته بیچاره هم برای اینها سینه می‌زنند! 📝 متن کامل این سخنرانی که کوتاه هم نیست بسیار مهم است که اتفاقا روی هیچ دیوار و سر در سازمانی هم هیچ‌گاه به صرفه نبود نوشته شود. ادامه می دهد: «... به حسب وجدان، این مردمی که شماها را روی کار آورده اند، این مردم زاغه‌نشین که شماها را روی مسند نشانده‌اند ملاحظه آنها را بکنید. و این جمهوری را تضعیفش نکنید بترسید از آن روزی که مردم بفهمند در باطن ذات شما چیست و یک انفجار حاصل بشود. از آن روز بترسید که ممکن است یکی از "ایام الله" -خدای نخواسته- باز پیدا بشود. و آن روز دیگر قضیه این نیست که برگردیم به 22 بهمن. قضیه [این] است که فاتحه همه مارا می‌خوانند!.» ✍️ نویسنده: 📌 صفحه: ۲۸۹ 📌 شمارگان: ۵۵۰۰ خرید از طریق لینک زیر: B2n.ir/Ayatoallah 🌱 🌱 ‏🆔 @nashre_beynolmelal
🇮🇷 📚 📝 📝 مخاطب را در یک سیر تاریخی از بحبوحه‌ی قبل از به انقلابی بزرگ و پرشور می‌کشاند. همچنین به سمت و سوی اتفاقات و جریانات اوایل انقلاب. انقلابی که در رشد ابتدایی‌اش از نگاه بدخواهانش مصون نبود. از تعیین و حکم نخست وزیری تا تشکیل حزب و تبلیغاتی که توسط منافقین علیه شهید بهشتی انجام می‌شد. همچنین جلوگیری امام از دوقطبی خطرناک تا جنگ هشت ساله و بعد از آن. 📿 نخ تسبیح در این کتاب شخصیت انقلابی، دینی و سیاسی (ره) می‌باشد که در هر بخش به مراتب خواندن آن را جذاب‌تر می‌کند. جذابیتی که نویسنده از دل چالش‌های تاریخی بیرون کشیده و با یک قلمی توانا نوشته است. ✍️ نویسنده: 📌 صفحه: ۵۷۴ 📌 شمارگان: ۱۰۰۰ 📍 ۱۰٪ تخفیف و ارسال رایگان با کد fajr1402 📍برای تهیه کتاب با ۸۸۹۱۲۰۵۷ تماس بگیرید 📍و یا از طریق nashrebeynolmelal.ir اقدام نمایید. 🌱 🌱