✅ گفتوگو با خانم فاطمه الیاسی پیرامون رمان «تونل سوم»
📌آخرین اثر منتشر شده این نویسندۀ جوان، رمان #من_خواب_دیده_ام است که به همت شرکت چاپ و نشر بینالملل به چاپ رسیدهاست.
https://www.ibna.ir/fa/longint/316844/
گزارش مراسم رونمایی از کتاب #سیمرغ_سی_مرغ، زندگینامه داستانی حضرت امام خمینی رحمهُالله، نوشتۀ محمدقائم خانی که دیروز در فرهنگسرای خانواده برگزار شد.
https://www.ibna.ir/fa/report/318157/
شرکت چاپ و نشر بینالملل از مسئولین فرهنگسرای خانواده کمال تشکر را دارد.
#گزیده_کتاب
#فرهنگ_جامع_شهادت_معصومین
📚 ابنقولویه از امامصادق علیهالسلام روایت کردهاست:
اسماعیلی که خداوند در قرآن از او یاد میکند و میفرماید: «وَ اذْکرْ فِی الْکتابِ إِسْماعیلَ إِنَّهُ کانَ صادِقَ الْوَعْدِ وَ کانَ رَسُولاً نَبِیا؛ اسماعیل را در کتاب یاد کن، او راستوعده و پیامبری مرسل بود»، پسر حضرت ابراهیم نبود؛ بلکه پیامبری بود که خداوند او را برای هدایت قومش برانگیخت، او را گرفتند و پوست سر و صورتش را کندند. فرشتهای از سوی خدای متعال نزد او آمد و گفت: «خدا مرا فرستادهاست. هر دستوری دهی انجام میدهم». گفت: من به حسین علیهالسلام اقتدا میکنم.
📌 فرهنگ جامع شهادت معصومین علیهمالسلام، تألیف پژوهشکدۀ باقرالعلوم، ترجمۀ جواد محدثی، نشر بینالملل، ۱۳۹۰ش، ج ۲، ص ۵۳
#معرفی_کتاب
#رسته_سنگ_اندازان
کتاب «رسته سنگ اندازان» نوشتۀ علیاکبر والایی با موضوع نقش نوجوانان فلسطینی در انتفاضه، بهتازگی توسط شرکت چاپ و نشر بینالملل منتشر گردیدهاست.
مجموعه داستان «رسته سنگ اندازان» روایت زندگی پر فراز و نشیب نوجوانان فلسطینی در مبارزه با اشغالگران صهیونیست است. نوجوانانی که دوشادوش بزرگترها، مسیر پرفراز و نشیب انتفاضه را شکل میدادند.
شکلگیری مجموعه داستان رسته سنگاندازان در میانه دهه شصت صورت گرفت. دغدغه مظلومیت فلسطین و جنایات صهیونیستها نویسنده را واداشت تا آنکه داستانهایی با موضوع مردم فلسطین به رشته تحریر درآورد و جملگی داستانها در برنامه «قصه ظهر جمعه» از رادیو پخش شد و مورد استقبال قرار گرفت و به دنبال آن، نامههای بسیاری از سوی مخاطبان برنامه دریافت میشد که خواستار پخش چنین داستانهایی بودند. رسته سنگاندزان، پیراسته و ویراسته همان قصههاست که با محوریت مردم فلسطین و مظلومیتشان نگاشته شدهاست. با قهرمانهایی که نوجوانان فلسطینی بودند و در داستانها نقشآفرینی داشتند.
«رستۀ سنگ اندازان»، نوشتۀ علی اکبر والایی، در 128 صفحه، با شمارگان 1000 نسخه و به قیمت 27 هزار تومان بهتازگی توسط شرکت چاپ و نشر بینالملل منتشر شدهاست.
معرفی تفصیلی 👇👇👇
https://www.ibna.ir/fa/book/317883
گفتوگوی تفصیلی آقای محمدقائم خانی با خبرگزاری کتاب ایران، پیرامون ویژگیهای کتاب #سیمرغ_سی_مرغ و تفکر حاکم بر آن
https://www.ibna.ir/fa/longint/317909/
چاپ و نشر بینالملل
گفتوگوی تفصیلی آقای محمدقائم خانی با خبرگزاری کتاب ایران، پیرامون ویژگیهای کتاب #سیمرغ_سی_مرغ و تف
مصاحبه با آقای خانی.pdf
298.9K
البته خبرگزاری کتاب ایران، بنا بر اقتضائات حاکم بر آن، در متن مصاحبه تغییراتی دادهاست که ما در اینجا متن اصلی گفتوگو را تقدیم میکنیم.
درگذشت جناب آقای سعید تشکری، نویسنده، هنرمند و منتقد ادبی را به جامعۀ فرهنگی کشور تسلیت عرض میکنیم.
شرکت چاپ و نشر بینالملل
#گزیده_کتاب
#عرفان_و_سیاست
📚 این که گفته شود حضرت علامه درباره حضور در صحنه اجتماعی انقلاب اسلامی بعد از هجرت مبارکشان به مشهد کوتاهی کردند اصلا و ابدا اینچنین نیست. علاوه بر این فعالیت ها، ایشان همواره معاضدت های خودشان را در باطن نسبت به رهبر معظم انقلاب داشته اند؛ همیشه فرموده بودند ما نمی خواهیم جلودار باشیم و ما در حال و هوای پشتیبانی فکری و معنوی بوده و دعاگو هستیم. جالب است که رهبر می فرمایند انگشتری را که علامه طهرانی در ملاقات آخرشان برای حفظ به من هدیه کرده بودند، من بعد از یکی دو سال به آقای سید حسن نصر الله نقدیم کردم.
https://www.irna.ir/news/84623508/
نشست «ادبیات انقلاب و ادبیات انقلابی (نسبت موضوعی یا مضمونی انقلاب اسلامی به ادبیات داستانی)» به مناسبت سالگرد پیروزی انقلاب اسلامی با حضور محمود بشیری؛ نویسنده، پژوهشگر ادبی و استاد دانشگاه، مجتبی رحماندوست؛ نویسنده و استاد دانشگاه و محمدقائم خانی؛ نویسنده و کارشناس ادبی با همکاری گروه ادبیات پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی در خانه کتاب و ادبیات ایران برگزار شد.
صحبتهای آقای خانی، نویسندۀ کتاب «سور سوریه» و «سیمرغ سی مرغ» در این نشست:
قبل از انقلاب اسلامی چیزی که شناخته شده بود، ادبیات مبارزه بود و این هم ملک جریان چپ بود. هر چند بهصورت استثناء نویسندههای معتقد هم بودند، اما فضای سوسیالیستی، مهمترین مکتبی بود که داعیهدار بودند. در چنین فضایی پیروزی انقلاب اسلامی و بازگشت امام خمینی(ره) صورت گرفت و درگیرودار این که چیز دیگری به عنوان ادبیات انقلاب میتواند وجود داشته باشد، بودند که جنگ شروع شد و هنوز ادبیات انقلاب، ناخواسته به خاطر هژمونی چپ، نهایت مسئلهاش جداکردن صفش از ادبیات چپ بود. وقتی ماجرای جنگ پیش آمد، توجه نویسندگان را به خود جلب کرد و این اتفاق تا آخر دهه 60 ادامه داشت.
نگاشتههایی در حوزههای مختلف صورت گرفت، ولی چون ادبیات چپ، مسلط بود و از دهه 20 داعیهدار ادبیات مبارزه بود، بنابراین ادبیات انقلاب در مقابل پدرخواندهای که داعیهدار نسلی بود که به گونهای دیگر میاندیشید قرار داشت. پس از پایان جنگ، رحلت امام خمینی(ره) اتفاق افتاد. با سقوط شوروی همه سویههای گفتمان چپ دچار خلأ شد و ادبیات فرمالیستی تبدیل به محور ادبیات داستانی ایران شد و تا 15 سال شاید مهمترین محور ادبیات داستانی ایران بود.
زمانی که بهصورت جمعی، این حس بهوجود آمد که ما مردمی هستیم، اواخر دهه 80 فضای ادبیات انقلابی شکل گرفت که بخشی از ادبیات محسوب میشود و بخش بزرگی از نویسندگان افتخارشان این است که درباره انقلاب مینویسند. امام خمینی(ره) در سخنرانی معروف خود در جمع دانشجویان بعد از صحبتهای روزمره این بحث را مطرح کردند که؛ «از وابستگی اقتصادی نمیهراسیم، ما از وابستگی فرهنگی میترسیم»، بنابراین تا دهه 80، فضای ادبیات انقلاب، وابستگی دارد و در دهه 90 ادبیات انقلابی مورد توجه قرار گرفت و میتوان گفت این استقلال که تازه بهوجود آمده، ثمرههایی داشته است ازجمله شعارهایی مانند توجه به عدالت و جمهوریت که نشاندهنده توجهی است که از درون برآمده و البته به معنای انکار ضعفها نیست، ولی به نظرم اتصالش به ریشهها، اتصال واقعی است و این روی پای خود بودن هرچند ضعیف اما مهمترین اتفاقی است که افتاده و نویسندگان دیگر خود را وابسته نمیدانند.
در چنین برههای با سیل ترجمه مواجه شدیم. یکی از کارهای مارکسیستها این بود که شروع به بازتعریف ادبیات کردند. ما در ایران معضلی داریم و آن این است که اساساً نظریهپردازی درباره انقلاب، ترجمهای بود و تا نظریهپردازها به ریشههای انقلاب بپردازند، طول کشید. کمکم پهنهای شکل گرفت که توانستند تا حدی ادبیات انقلاب را توضیح دهند. مشکل دیگر اینکه برخلاف انقلاب چپ که مهمترین آن انقلاب مارکسیستی است، اتفاقی که در انقلاب ایران افتاده این است که بالاتفاق هیچکدام انقلاب اسلامی را انقلاب صوری نمیدانند. در انقلاب اسلامی اولین مشکل این بود که شعار واحد نداشتند و شعارها تفسیر واحد ذیل اسلام است و این زمینه بهوجود آمدن کثرت است و کار فهم انقلاب اسلامی را سخت میکند. مثلا اینکه آیا ادبیاتی که در آن به مستضعفان توجه شده باشد، ادبیات انقلابی است؟ باید گفت به تعبیری آری و به تعبیری خیر و اینها معضلاتی است که در تعریف ادبیات انقلاب اسلامی وجود دارد.
https://www.ibna.ir/fa/gozaresh_poosheshi/318426/
#گزیده_کتاب
#آنچه_در_آمریکا_نیافتم
📚 اين خواسته اسلام و قرآن از فرد مسلمان است كه ميزان و سنجشگر امور دين باشد، و اسلام او همه جوانب را در بر بگيرد و اسلام را به صورت حقيقى مزه كند تا يك فرد آمريكايى تفاوت بزرگ و شكاف عظيمى را ميان جامعه خودش كه ماده، آن را به صورتى وحشيانه، بىرحمانه و بيهوده به حركت در مىآورد و جامعه اسلامى، مشاهده كند و ببيند كه جامعه اسلامى يك جامعه هدايتيافته، سنگين، باوقار، مؤدب، عفيف و صالح بوده و جامعهاى است كه شب را با عبادت و روز را با تلاش و كوشش در راه امرار معاش پاك و كسب روزى حلال و خدمت انسانيت زنده نگه مىدارد.
خود وجود چنين جامعهاى براى اسلام يك پيروزى و فتح به حساب مىآيد. يك آمريكايى با ديدن چنين جامعهاى با خود مىگويد كه طعم لذت زندگى در جامعه اسلامى يافت مىشود، نه در جامعه ما.
#معرفی_کتاب
#سیره_نامه_امیرالمومنین
📚 از جمله آثار محققانه علامه علی کورانی در سالهای اخیر، بحثی مفصل پیرامون سیرۀ امیرالمؤمنین علی علیهالسلام است. این تحقیق در سه جلد به زبان عربی منتشر شدهاست. جلد اول در بردارندۀ حوادث زندگی ایشان از زمان ولادت تا نقشآفرینی غیر مستقیمشان در فتوحات است. جلد دوم به سیرۀ ایشان در دوران حکومت ابوبکر، عمر و عثمان میپردازد و جلد سوم اختصاص دارد به جنگ جمل؛ جنگی که به تصریح مؤلف، بدر دوم علیه بنیهاشم است.
حالا جلد اولِ مجلدات مذکور ترجمه و با عنوان «سیرهنامه امیرالمؤمنین: از ولادت تا ایفای نقش در فتوحات» منتشر شدهاست.
جلد اول کتاب، در 31 فصل تدوین شده و بطور خاص، هفت فصل انتهایی کتاب که مشتمل بر حوادث پس از شهادت حضرت فاطمه سلاماللهعلیهاست، حاوی مطالبی است که برای افراد غیرمتخصص در تاریخ اسلام، تازه و جذاب است.
«سیرهنامه امیرالمؤمنین: از ولادت تا ایفای نقش در فتوحات»، تألیف علی کورانی عاملی، با ترجمۀ سید ابوالقاسم حسینی (ژرفا)، در 816 صفحه، با قیمت 165 هزار تومان، توسط شرکت چاپ و نشر بینالملل بهتازگی منتشر شد.
#گزیده_کتاب
#سیره_نامه_امیرالمومنین
📚 سخن برگزیده نزد ما آن است که رسول خدا صلّیاللهعلیهوآلهوسلّم فاطمه بنت اسد را به کعبه آورد و در آن داخل ساخت؛ چنان که ابنمغازلی مانند آن را گزارش نمودهاست: سپس فاطمه، کودکی پاک و پاکیزه زاد که در زیبارویی مانندش را ندیده بودم. ابوطالب، او را علی نام نهاد و رسول خدا وی را بر دوش نهاد تا به خانه فاطمه برد.
📌 برگرفته از ص 53 کتاب «سیرهنامۀ امیرالمؤمنین علیهالسلام»، جلد اول، تألیف علی کورانی عاملی، ترجمۀ سید ابوالقاسم حسینی (ژرفا)، شرکت چاپ و نشر بینالملل
فهرست.pdf
1.24M
فهرست جلد اول #سیره_نامه_امیرالمومنین، تألیف علامه کورانی، ترجمه سید ابوالقاسم حسینی (ژرفا)
#گزیده_کتاب
#سیره_نامه_امیرالمومنین
📚 حاکم با سندی که با مبانی مسلم و بخاری، صحیح شمرده میشود، از علی علیهالسلام روایت کرده است: «من بنده خدا، برادر رسولش، و صدیق اکبر هستم. این ادعا را پس از من کسی نخواهد کرد، مگر آن که دروغگوی افترا زن باشد. من هفت سال پیش از دیگر مردم، نماز خواندم.»
در احادیث اهلبیت علیهمالسلام به صراحت آمده که جبرئیل در سن 37 سالگی پیامبر صلّیاللهعلیهوآلهوسلّم بر ایشان نازل گشت و به او خبر داد که بهزودی رسول خواهد گشت. نیز وضو و نماز را به وی آموخت. او هم به خدیجه و علی این خبر را رساند و آن دو، تصدیقش نمودند و با وی نماز مینهادند.
📌 برگرفته از ص ۷۱ کتاب «سیرهنامۀ امیرالمؤمنین علیهالسلام»، جلد اول، تألیف علی کورانی عاملی، ترجمۀ سید ابوالقاسم حسینی (ژرفا)، شرکت چاپ و نشر بینالملل
به روایت نویسنده/ جایی که باید سراغ واقعیت رفت
محمد قائم خانی
«سیمرغ سی مرغ»
مؤلف: محمدقائم خانی
ناشر: شرکت چاپ و نشر بینالملل، چاپ اول 1400
216 صفحه، 42000 تومان
اگر قرار باشد شما بخشی از تاریخ را بازگو کنید، یا بنویسید، باید بتوانید از منظری عمومی، از نقطهای مشترک و در فضایی بین الاذهانی به حوادث و وقایع نگاهی بیندازید. اگر کسی نتواند چنین بیانی داشته باشد، فارغ از این که حقیقت را میداند یا نه، چقدر به واقعیت دسترسی دارد، و چه میزان به پاسخ سوالها رسیده، نمیتواند رأیی درباره تاریخ صادر کند. برای همین سروکار داشتن با تاریخ، ما را از مواضع شخصی جدا میکند به سمت موضع عمومی، و یا آن دو را به هم نزدیک میکند تا قابلیت طرح مسائل ایجاد بشود. مثلاً یک اتفاق که در کتاب «سیمرغ سی مرغ» هم بخشی از آن را آوردهام، گفتوگوی آیتالله حکیم و امامخمینی در نجف است. امام از ترکیه راه افتاده آمده بغداد، از آنجا رفته کاظمین و کربلا، حالا وارد نجف شدهاست.
«در شارع الرسول نجف مستقر شدند. علما آمدند به دیدارش. فردایش آقای حکیم نیز آمد. 26 مهر آقای خمینی به دیدار آقای حکیم رفت.
- خوب است جنابعالی سفری به ایران بفرمایید تا از نزدیک مشاهده کنید بر این ملت مسلمان چه میگذرد... 800 دختر و 800 پسر به عنوان دعا در محلی به جان هم انداختند. به عناون دعا چه کردهاند؟ از گفتنش خجلم.
- شما که اینجا هستید من لطفی ندارد ایران بروم. وانگهی چه میشود کرد؟ چه اثری دارد؟
- اما قطعاً اثر دارد ... اگر علما اتحاد داشته باشند به خدا اثر دارد.
...
- اقدامی حاد کنیم مردم از ما تبعیت نمیکنند... برای دین سینه چاک نمیکنند ... مرید شهوات و اغراض مادیه هستند.
- ما که قیام کردیم و از احدی به جز مزید احترام و سلام و دستبوسی ندیدیم ... در تبعید ترکیه به یکی از دهات رفتم ... آتاتورک ده را محاصره و چهل نفر از علمای ترکیه را به قتل رسانید ... علمای شیعه در این خطر عظیمی که بر دیانتشان وارد آمده، خون از دماغشان نیامد ... بگذارید تاریخ ثبت کند که وقتی دین مورد حمله واقع شد، عدهای از علمای شیعه قیام کردند و دستهای از آنها کشته شدند.
- تاریخ چه فایده دارد؟ اثر باید داشت باشد.
- ... مگر قیام حسین ابن علی (ع) به تاریخ خدمت موثری نکرد؟ ...
- راجع به امام حسن (ع) چه میفرمایید؟ ...
- اگر امام حسن (ع) هم به اندازه شما مرید داشت قیام میکرد ... شما در تمام ممالک اسلامی مقلد و مرید دارید که یکی از آنها خود من میباشم. شما بیفتید جلو و من و همه عقب شما تبعیت میکنیم.
آقای حکیم در جریان مبارزات ضدانگلیسی در عراق، خونهای زیادی را ریخته بر خاک دیده بود، بی آنکه طرفی هم بسته شود. تجربه، ترسانش کرده بود از دمدمیمزاجهای حزب بادی.»
ادامه...
https://www.alef.ir/news/4001125130.html
#گزیده_کتاب
#فرهنگ_جامع_سخنان_امام_حسین
📚 امام علیهالسلام به سبب جراحات از هوش رفت. زینب کبری سلاماللهعلیها برادر را صدا میزد. امام به هوش آمد و با نگاه مظلومانه و اشارۀ دست به زینب، او را بیتاب کرد و از هوش برد.
زینب چون به خود آمد عرض کرد: برادر جانم! تو را به حق جدم رسول خدا صلّیاللهعلیهوآله با من سخن بگو! تو را به حق پدرم امیر مؤمنان علیهالسلام با من حرف بزن! ای واپسین لحظه زندگیم! به حق مادرم فاطمه زهرا سلاماللهعلیها جوابم ده! ای نور دیدهام! ای میوۀ دلم! با من گفتوگو کن!
امام فرمود: «خواهرم! امروز روز دیدار و خرسندی است. این همان روزی است که جدم وعده داده و او مشتاق من است.» سپس بیهوش شد. زینب از پشت سر امام را بلند کرد و به سینه چسبانید (و سخت میکریست). امام متوجه شد و فرمود: «خواهرم زینب! دلم را شکستی و بر غمهایم افزودی! تو را به خدا سوگند میدهم آرام بگیر و خاموش باش!»
📌 برگرفته از کتاب «فرهنگ جامع سخنان امامحسین علیهالسلام»، تآلیف گروه حدیث پژوهشکدۀ باقرالعلوم علیهالسلام، ترجمۀ علی مؤیدی، ص ۵۶۰، شرکت چاپ و نشر بینالملل
#گزیده_کتاب
#قمقام_زخار_و_صمصام_بتار
📚 پس [عبیدالله] روی به جانب سجاد علیهالسلام کرده، نام مبارکش باز جُست ... و به کشتن او اشارت کرد. زینب سلاماللهعلیها برادرزادۀ بیمار را در آغوش گرفته بدو بیاویخت و گفت: یابن زیاد، مگر با چند تن که از ما بکشتی، باز بسنده ندانی؟ من از برادرزادۀ خود دست باز ندارم، اگر از این اراده نگذری، مرا نیز با او بکش. حضرت سجاد گفت: چون مرا بخواهی کشتن، نیک مردی را که با اینان قرابتی دارد، همراه کن تا به حرم جدّشان برساند. گویی آن ملعون از این سخن حیا کرده، لحظهای بدیشان نگریست و گفت: واعجبا للرحم ...
📌 برگرفته از ص ۳۹۳ کتاب «قمقام زخار و صمصام بتّار»، تألیف فرهاد میرزا قاجار، تصحیح غلامحسین انصاری، شرکت چاپ و نشر بینالملل
#گزیده_کتاب
#قمقام_زخار_و_صمصام_بتار
📚 ابوالفرج در مقاتل الطالبیین روایت کرده که یزید آهنگ قتل سید سجاد علیهالسلام نمود. مردی از شامیان گفت: مرا اجازت ده تا خونش بریزم. زینب خود را به روی برادرزاده افکند، گفت: ای یزید مگر تو را ریختن خون ما هنوز بس نیست؟ سجاد گفت: اکنون که مرا بخواهی کشتن، اگر تو را با این زنان قرابتی است، یک نفر امین پرهیزکار با اینان بفرست که به مدینهشان برساند. یزید را دل بسوخت و گفت: تو خویشتن آنها را ببری.
📌 برگرفته از ص ۴۲۶ کتاب «قمقام زخار و صمصام بتّار»، تألیف فرهاد میرزا قاجار، تصحیح غلامحسین انصاری، شرکت چاپ و نشر بینالملل
#گزیده_کتاب
#قمقام_زخار_و_صمصام_بتار
📚 زینب چندان که به مسجد رسول صلّیاللهعلیهوآلهوسلّم داخل شد، بازوان در روضۀ مبارکه به هر دو دست بگرفت و گفت: یا جداه انی ناعیة الیک اخی الحسین. اینک منم که خبر مرگ «فلذة الکبد و ثمرة الفؤاد» تو، به حضرت آوردم و سوز دل خود بازمینمایم.
📌 برگرفته از ص ۴۳۹ کتاب «قمقام زخار و صمصام بتّار»، تألیف فرهاد میرزا قاجار، تصحیح غلامحسین انصاری، شرکت چاپ و نشر بینالملل
چاپ و نشر بینالملل
#معرفی_کتاب #سیره_نامه_امیرالمومنین 📚 از جمله آثار محققانه علامه علی کورانی در سالهای اخیر، بحثی
#گزیده_کتاب
#سیره_نامه_امیرالمومنین
📚 علی هاشم را برای شهادت فرستاد و به او فرمود: «ای هاشم! تا کی میخواهی از نان دنیا بخوری؟« چشم هاشم به شهادت در محضر مولایش روشن شد. در نبرد صفین، قهرمانانه جنگید و با عمار در یک روز شهید شد. هاشم از یاران خاص امیرالمؤمنین بود و با او مزاح میکرد.
امام او را از وقت شهادتش آگاه کرد و بشارتش داد که همان روز از غذای بهشت خواهد خورد. هنگام غروب، وی مردم را خطاب کرد و گفت: «هان هر که خدا و آخرت را میخواهد، پیش آید!» افراد به سوی وی آمدند.
او همراه شماری از یارانش بارها بر شامیان یورش آورد و پس از نبردی سخت، به یارانش گفت: «مبادا پایداری آنان، شما را به هراس اندازد! ... آنان بر گمراهیاند و شما بر حق. ای قوم! صبر پیشه کنید و پایدار باشید و گرد آیید! بشتابید تا به سوی دشمن خود حرکت کنیم و پایداری ورزیم. خدا را یاد کنید! مبادا مردی برادرش را تسلیم دشمن نماید! به این سو و آن سو بسیار ننگرید! تنها برای خدا پیکار کنید تا خداوند میان ما و آنان داوری کند؛ که او بهترین داوران است!» (ص. ۸۰۲).
https://www.irna.ir/news/84652937/