eitaa logo
انتشارات شهید کاظمی
12.4هزار دنبال‌کننده
8هزار عکس
1.6هزار ویدیو
84 فایل
«شبکه بزرگ تولید و توزیع کتاب خوب» آدرس:👇 قم، بلوار معلم، مجتمع ناشران، طبقه همکف واحد36 02533551818 خرید سریع و آسان کتاب ها👇 Manvaketab.com مشاوره،پشتیبانی و نظرات👇 @manvaketab_admin سامانه پیامکی ۴۰۰۰۱۴۱۴۴۱
مشاهده در ایتا
دانلود
‍#فروش_ویژه به مناسبت سالگرد شهادت #شهید_مصطفی_کاظم_زاده . #22مهر⏰ . 📍کتاب#دیدم_که_جانم_می_رود 🔸و کتب نوشته شده به قلم #حمید_داود_آبادی 🔹از 15 تا 22 مهر ماه، به مدت یک هفته 🔹ارسال رایگان یه سراسر کشور . #سه_شهید #دیدم_که_جانم_می_رود #تبسم های_جبهه #پهلوان_سعید #نامزد_خوشگل_من #سید_عزیز #مثل_آب_خوردن #چادر_وحدت #شهید_بعد_از_ظهر #تفحص #خاطر_اعلی_حضرت_آسوده #ناگفته_ها #سی_و_هفت_سال . 📲مرکز پخش 02537840844 . 🌐خرید اینترنتی lish.ir/1nFx 🔺🔻🔺🔻🔺🔻🔺🔻🔺🔻🔺 . 🆔 @nashreshahidkazemi
🔹#دیدم_که_جانم_می‌رود 🔹#حمیدداودآبادی 🔹 #انتشاراتشهیدکاظمی . ✂️برشی از کتاب . اولین باری بود که وارد #خرمشهر می‌شدم. خانه‌های ویران، گلوله‌های عمل نکرده، تیرآهن‌های میخ شده و ماشین‌های عمودی در خاک فرورفته، همه برایم تازگی داشت. در #عملیاتبیتالمقدس خیلی علاقه داشتم شهر را ببینم، ولی قسمت نشد. نمازی که در #مسجدجامع نیمه ویران خواندم، به قدری چسبید که سابقه نداشت. شب به مقر جدید گردان حبیب در مدرسه‌ی شهید «#زهرهبنیانیان» برگشتیم؛ بعد از فلکه‌ی چهارشیر. روز بعد، به یکی دیگر از مدارس #اهواز رفتیم که #گردانعماریاسر در آن جا مستقر بود. نادر محمدی و سعید فتحی - از بچه های مسجد جعفریه تهران نو - آن جا بودند که چندتایی عکس با آنها گرفتیم. جوانی با اخلاق تند، آمد طرف‌مان و پرسید که آنجا چه می‌کنیم؟ من هم با او جروبحثم شد. فهمیدم نامش #محمدعیدی و فرمانده #گردانعمار است. نمیدانم چرا، ولی از او اصلا خوشم نیامد.... . ‍ ‍#فروش_ویژه به مناسبت سالگرد شهادت #شهید_مصطفی_کاظم_زاده . تا #22مهر⏰ . 📍کتاب#دیدم_که_جانم_می_رود 🔸و کتب نوشته شده به قلم #حمید_داود_آبادی . خرید آسان Manvaketab.ir 02537840844 . #من_و_کتاب #انتشارات_شهید_کاظمی
🛑 به برای مصطفی نوجوان، من العسل بود، او کند از دنیا و که با هم از کودکی بودند، چون کوچکش، دنیا را برنمی تابید ✍️ حمید داوود آبادی، دوستی که همراه مصطفی بود تا زمان شهادتش، می خواهد برایمان از روزهایی بگوید که با او دوست بود، قسم خورده بودند که از هم جدا نشوند، اما نمی دانستند که خدا هست و دوست و همرزم دیرین حمید را از او می گیرد 🔔 روایات هایی از ؛ از رفیقی که برایش از جانش ، عزیزتر بود 📌 انتشارات‌شهیدکاظمی 🖇 شبکه بزرگ تولید و توزیع کتاب خوب درکشور 🆔https://eitaa.com/joinchat/1573650433C72276e8cc1