eitaa logo
انتشارات شهید کاظمی
13هزار دنبال‌کننده
9هزار عکس
1.8هزار ویدیو
84 فایل
«شبکه بزرگ تولید و توزیع کتاب خوب» آدرس:👇 قم، بلوار معلم، مجتمع ناشران، طبقه همکف واحد36 02533551818 خرید سریع و آسان کتاب ها👇 Manvaketab.com مشاوره،پشتیبانی و نظرات👇 @manvaketab_admin سامانه پیامکی ۴۰۰۰۱۴۱۴۴۱
مشاهده در ایتا
دانلود
انتشارات شهید کاظمی
انا لله و انا الیه راجعون مادر پاسدار #شهید_مسعود_آخوندی بعد از 31 سال دوری در سن 82 سالگی دارفانی
⚘⚘ ⚘⚘ 🔹️نام کتاب: (نیم نگاهی به زندگی و اوج بندگی ) 🔹️به کوشش: 🔹️ناشر: . 📚درباره‌ی کتاب: . همه ستارگان هدایتند که در این دنیای پررزق و برق، راه حق را به ما نشان می‌دهند. در این بین، ویژگی‌های شهیدانی چون ، آن‌ها را از سایرین ممتاز می‌کند. مسعود تک پسر خانه و عزیزدردانه‌ی مادر بود. ، کلاس و بود. یک در مسائل و در جبهه به‌سان یک و باتدبیر بود. از هر جنبه‌ای که به او نگاه کنید، یک و نمونه است تا ما بفهمیم حتی در هم می‌شود این چنین زندگی کرد. ارتباط عاشقانه‌ی مسعود با دانشجویان و تحول آنها در اثر این ارتباط، بیش از پیش این جمله را در ذهن تداعی می کند که « ». 02537840844 manvaketab.ir
به مناسبت شهادت شهدای منطقه مرزی ⚘⚘ ⚘⚘ 🔹نام کتاب: ؟! (نیم نگاهی به زندگی و اوج بندگی بخشدار ) 🔹به کوشش: 🔹ناشر:
انتشارات شهید کاظمی
#فروش_ویژه به مناسبت شهادت شهدای منطقه مرزی ⚘⚘#مجموعه_کتاب‌های_اوج_بندگی ⚘⚘ 🔹نام کتاب: #بای_ذنب_قتل
⚘⚘ ⚘⚘ 🔹نام کتاب: ؟! (نیم نگاهی به زندگی و اوج بندگی بخشدار ) 🔹به کوشش: 🔹ناشر: . ✂️برشی از کتاب: . من بومی دیواندره و از بچه‌های جوانان شهر بودم که همان‌جا با بهزاد آشنا شدم. بهزاد مسئول بود و مرا هم با خودش به جهاد برد. اصولا سعی می‌کرد مسئولیت‌ها را به نیروهای انقلابی و بومی منطقه بسپارد. می‌گفت: اینجا مال شماست؛ خودتان باید بسازید و آبادش کنید. سه سال از پیروزی انقلاب گذشته بود و منطقه‌ی با مضاعفی که نسبت به سایر نقاط کشور داشت، با مشکلات زیادی دست و پنجه نرم می‌کرد. مهم‌ترین مشکل منطقه، بود که توسط رقم می‌خورد. بهزاد به عنوان یک که از آمده بود، تلاش می‌کرد گرد را از چهره منطقه پاک کند. یک که برای خدمت به خواهران و برادران از خانه و کاشانه‌ی خود کرده بود. 02537840844 manvaketab.ir
انتشارات شهید کاظمی
⚘⚘ ⚘⚘ 🔹️نام کتاب: ؟! (نیم نگاهی به زندگی و اوج بندگی بخشدار ) 🔹️به کوشش: 🔹️ناشر: . ✂️برشی از کتاب: . من بومی دیواندره و از بچه‌های جوانان شهر بودم که همان‌جا با بهزاد آشنا شدم. بهزاد مسئول بود و مرا هم با خودش به جهاد برد. اصولا سعی می‌کرد مسئولیت‌ها را به نیروهای انقلابی و بومی منطقه بسپارد. می‌گفت: اینجا مال شماست؛ خودتان باید بسازید و آبادش کنید. سه سال از پیروزی انقلاب گذشته بود و منطقه‌ی با مضاعفی که نسبت به سایر نقاط کشور داشت، با مشکلات زیادی دست و پنجه نرم می‌کرد. مهم‌ترین مشکل منطقه، بود که توسط رقم می‌خورد. بهزاد به عنوان یک که از آمده بود، تلاش می‌کرد گرد را از چهره منطقه پاک کند. یک که برای خدمت به خواهران و برادران از خانه و کاشانه‌ی خود کرده بود.
انتشارات شهید کاظمی
⤴⚘⚘ ⚘⚘ 🔹️نام کتاب: (نیم نگاهی به زندگی و اوج بندگی ) 🔹️به کوشش: 🔹️ناشر: . ✂️برشی از کتاب: . حسین همیشه با دل خون در مورد صحبت می‌کرد. همیشه داخل یگان یک دستش بود و مطالعه می کرد. می‌گفت: این احترامات نظامی که می‌گذارید خوب است، ولی خوب است در جای بگیرید. عادت داشت که همه نیروها را با اسم کوچک صدا کند. خیلی از فرماندهان، در این نوع برخوردها را روا نمی‌دانند، اما ایشان با صمیمیت بسیار، با همه نیروهایش رفتار می‌کرد. اگر از دور ما را می‌دید، ابتدا ایشان دست بلند می‌کرد. حتی نوع دست تکان دادنش هم متفاوت بود. به قدری جذبه داشت که همه دنبال این بودند که ایشان را پیدا و ملاقات کنند، این ویژگی خاص ایشان بود. حتی وقتی با سربازی مواجه می‌شد، برخوردی متفاوت از بقیه داشت. به عنوان مثال بازوی سرباز را می فشرد یا آهسته با مشت به سینه او می‌زد و خوش‌وبشی می‌کرد و از دور نام افراد را صدا می‌زد، دستش را بالای چشمش می‌گذاشت و به عنوان مثال می‌گفت: آقا ناصر مخلصم!
تا پایان هفته بمناسبت سالروز ⚘⚘ ⚘⚘ 🔹️ (نیم نگاهی به زندگی و اوج بندگی ) 02537840844
انتشارات شهید کاظمی
#فروش_ویژه تا پایان هفته بمناسبت سالروز #تولد #شهیدفخری ⚘⚘#مجموعه_کتاب‌های_اوج_بندگی ⚘⚘ 🔹️ #عمو_حسی
⚘⚘ ⚘⚘ 🔹️نام کتاب: (نیم نگاهی به زندگی و اوج بندگی ) 🔹️به کوشش: 🔹️ناشر: . 📚درباره‌ی کتاب: . ماهر بود و با درآمدی که از این کار داشت، پدری یازده فرزند را تجربه می‌کرد. دشمن بعثی که به میهن اسلامی حمله کرد، عمو حسین‌علی از شغل بنایی و از خانه و کاشانه دست شست و وارد جبهه‌های حق علیه باطل شد. او با رشادت و شجاعت تمام، صدها رزمنده‌ی جوان شد و بیش از پنج سال، و بود. عمو حسین‌علی با دستان توانمند و با چهره‌ی خندانش، زیر آتش سنگین دشمن به بچه‌های رزمنده آب و غذا و مهمات می‌رساند و در این راه آن قدر و در عین حال، با و کار کرد که در جمع بچه‌های رزمنده به « » و به نقلی «» و «» معروف شد. خرید اینترنتی: http://l1l.ir/5c6s 02537840844
#مجموعه_کتاب‌های_اوج_بندگی ⚘ 🔹به کوشش: #موسسه_شهید_کاظمی . . شهادت در راه خدا مسئله‌ای نیست که بشود با پیروزی در صحنه‌های نبرد مقایسه شود، مقام #شهادت خود، #اوج_بندگی و سیر و سلوک در عالم معنویت است. . #امام_خمینی(ره) .......................... اساسا جهاد واقعی و شهادت در راه خدا، جز با مقدمه‌ای از اخلاص‌ها و توجه‌ها و جز با حرکت به سمت " #انقطاع_الی_الله " حاصل نمی‌شود. . #مقام_معظم_رهبری . مرکز پخش: 02537840844 خرید آسان: manvaketab.ir شبکه بزرگ تولید و توزیع کتاب خوب #انتشارات_شهید_کاظمی #من_و_کتاب
⚘⚘ ⚘⚘ 🔹نام کتاب: (نیم نگاهی به زندگی و اوج بندگی ) 🔹به کوشش: 🔹ناشر: . ✂️برشی از کتاب: . در جمع همرزمان دیروزش در می‌گفت: «تنها چیزی که نگران آن هستند، و است که با تضاد دارد. پرچمداران این تفکر هم و انقلاب و و است. ... امروز ما را بهانه می‌کنند، آمریکایی‌ها می‌دانند اگر بنا به جنگ هسته‌ای باشد، خودشان ده‌ها هزار دارند، پس دیگر چه ترسی از ما دارند؟! ترس آن‌ها از نهال و است که امام در انقلاب و ایران اسلامی کاشت؛ یعنی ؛ یعنی هر یک از شما که بمبی هسته‌ای بر سر دشمن هستید. برای آنان، امروز شما خطرناک است، نه زور بازویتان.» . خرید آسان: manvaketab.ir مرکز پخش: 02537840844 شبکه بزرگ تولید و توزیع کتاب خوب
⚘⚘#مجموعه_کتاب‌های_اوج_بندگی ⚘⚘ 🔹نام کتاب: #پهلوان_اکبر (نیم نگاهی به زندگی و اوج بندگی نوجوانِ ۱۷ ساله کربلای ایران؛ شهید عزیز؛ #اکبر_چمنی) 🔹به کوشش: #محمد_عباسی 🔹ناشر: #انتشارات_شهید_کاظمی . http://yon.ir/FhHkC ✂️برشی از کتاب: . اکبر همیشه بین رفقا از آن دوستان پرشور و بانشاط و هم باحال جمع بود. رفتار و روحیاتش، برای ما و برای جمعی که در آن حضور می یافت، «انرژی بخش» و «عشق آفرين» بود. شاداب و باحال و باحرارت بود. در عین حال، همیشه تمیز، مرتب و معطر بود. اردیبهشت سال ۶۱ حال و هوای عملیات، بچه‌ها را شاداب ترو پرنشاط‌تر کرده بود. ولی اکبر برخلاف خلق و خوی گذشته‌اش و نشاط مخصوصی که آن روزهای نزدیک به عملیات داشت (که همه‌گیر هم بود) آرامش و وقار خاصی پیدا کرده‌بود و هرچه هم که به عملیات نزدیک‌تر می‌شدیم این آرامش و آسودگی خیال در چهره و رفتارش بیشتر نمایان می‌شد. روز قبل از عملیات، دیدم آستین‌های لباسش را تا زده و در آن وقت سال که هوای جبهه جنوب، بدجوری پشه دارد! غرق در عوالم خودش هست. رفتم سراغش و به شوخی گفتم: "این همه پشه! حیفه که از خون ناپاک رفیق مانوش جون کنن؟ بعد بغلش کردم و با هم خندیدیم. خواستم آستین‌های لباسش را پائین بدهم که نگذاشت و گفت: "این دست ها فردا همین موقع، دیگه مال خودم نیست؟ فکر کردم از شدت نیش پشه ها این حرف را می‌زند. با شنیدن خبر شهادتش در عملیات، به یاد حرف دیروزش افتادم و منظوری که پشت حرفش نهفته بود. . خرید آسان: manvaketab.ir مرکز پخش: 02537840844 . #نشر_شهیدکاظمی #ناشر_برگزیده سال1395 و 1396 شبکه بزرگ تولید و توزیع کتاب خوب
. ⚘⚘ ⚘⚘ . 🔹️ 🔹 🔹️ . ۳۶۰صفحه|۱۴۰۰۰تومان . 📚درباره‌ی کتاب نیم نگاهی به زندگی و اوج بندگی . 🍃برشی از کتاب بنایی ماهر بود و با درآمدی که از این کار داشت، پدری یازده فرزند را تجربه می‌کرد. دشمن بعثی که به میهن اسلامی حمله کرد، عمو حسین‌علی از شغل بنایی و از خانه و کاشانه دست شست و وارد جبهه‌های حق علیه باطل شد. او با رشادت و شجاعت تمام، پدر صدها رزمنده‌ی جوان شد و بیش از پنج سال، مسئول تدارکات گردان‌های امام محمدباقر و حضرت امیرالمؤمنین بود. عمو حسین‌علی با دستان توانمند و با چهره‌ی خندانش، زیر آتش سنگین دشمن به بچه‌های رزمنده آب و غذا و مهمات می‌رساند و در این راه آن قدر و در عین حال، با و کار کرد که در جمع بچه‌های رزمنده به « » و به نقلی «» و «» معروف شد. . 🌹🍃🌹🍃🌹🍃🌹🍃🌹🍃🌹 . 🌏خرید اینترنتی Nashreshahidkazemi.ir 📞مرکز پخش 02537840844 📲پیامکی 3000141441 . 🌹🍃🌹🍃🌹🍃🌹🍃🌹🍃🌹 . 🆔 @nashreshahidkazemi