#فروش_ویژه
به مناسبت شهادت شهدای منطقه مرزی
⚘⚘#مجموعه_کتاب‌های_اوج_بندگی ⚘⚘
🔹نام کتاب: #بای_ذنب_قتلت؟!
(نیم نگاهی به زندگی و اوج بندگی
#جهادگر_دانشجو بخشدار #شهید_بهزاد_همتی)
🔹به کوشش: #آذر_همتی
🔹ناشر: #انتشارات_شهید_کاظمی
⚘⚘#مجموعه_کتاب‌های_اوج_بندگی ⚘⚘
🔹نام کتاب: #بای_ذنب_قتلت؟!
(نیم نگاهی به زندگی و اوج بندگی
#جهادگر_دانشجو بخشدار #شهید_بهزاد_همتی)
🔹به کوشش: #آذر_همتی
🔹ناشر: #انتشارات_شهید_کاظمی
.
✂️برشی از کتاب:
.
من بومی دیواندره و از بچه‌های #انجمن_اسلامی جوانان شهر بودم که همان‌جا با بهزاد آشنا شدم.
بهزاد مسئول#جهاد_سازندگی بود و مرا هم با خودش به جهاد برد. اصولا سعی می‌کرد مسئولیت‌ها را به نیروهای انقلابی و بومی منطقه بسپارد.
می‌گفت: اینجا مال شماست؛ خودتان باید بسازید و آبادش کنید. سه سال از پیروزی انقلاب گذشته بود و منطقه‌ی #کردستان با #محرومیت مضاعفی که نسبت به سایر نقاط کشور داشت، با مشکلات زیادی دست و پنجه نرم می‌کرد.
مهم‌ترین مشکل منطقه، #ناامنی بود که توسط #گروهک‌ها رقم می‌خورد.
بهزاد به عنوان یک #نیروی_مهاجر که از #کرمانشاه آمده بود، تلاش می‌کرد گرد #محرومیت را از چهره منطقه پاک کند.
یک #جوان_شیعه که برای خدمت به خواهران و برادران #اهل_سنت از خانه و کاشانه‌ی خود #هجرت کرده بود.
02537840844
manvaketab.ir
این کتاب به معرفی و شناخت گروهک‌های منافقین و آتش فتنه آنان در کردستان می‌پردازد؛ و از حاکمیت و ظلم و جنایت آنان تا سقوطشان را به تصویر می‌کشد.
حضور جوانان 20 و 22 ساله‌ی آن سال‌ها که با یک ساک دستی کوچک از آغوش گرم خانواده بیرون می‌آمدند و راهی جبهه‌های بی‌بازگشت می‌شدند.
برشی از کتاب:
یازده کرد روستایی در یکی از روستاهای مریوان و چم مجیدخان به دلیل اعتراض در زمستان سال 1363 اعدام می‌شوند... .
شعار این گروه‌ها در عمل این است: می‌کشیم و سر می‌بریم برای سه هدف؛ یکی ایجاد رعب و وحشت؛ دوم برای انتقام و تسویه حساب با مخالفان؛ سوم برای سکوت و تسلیم مردم کُرد... هرکس مخالف ما باشد، دشمن ماست و حکمش اعدام است...
#نشرشهیدکاظمی
02537840846
www.manvaketab.ir
زندگی نامه و خاطرات
#شهدای_مدافع_حرم_زینبیون
کتاب میشود
به زودی خاطرات و زندگی نامه شهدای فاتح زینبیون توسط انتشارات شهید کاظمی منتشرمیشود.
#نشرشهیدکاظمی
02537840846
www.manvaketab.ir
.
🔹️نام کتاب: #پاسداران_جوان
(( از حاکمیت تا سقوط گروهک‌ها در کردستان))
🔹️نویسنده: #غلامحسین_فرحی_یزدی
🔹️#انتشارات_شهید_کاظمی
.
📚درباره کتاب:
.
این نوشته‌ها و تکه کاغذها... یادمان و یادگار حضور جوانان ۲۱ و ۲۲ ساله‌ی ملت ما در آن سال‌های دور است.
یاد و خاطرات #شجاعت‌ها و #مظلومیت‌ها و #فداکاری‌های آن جوانان است ...
لذا بیرون آوردن این پاره یادداشت‌ها و زدودن خاک و غبار از روی آنها، در واقع زنده نمودن یاد و خاطره آنها و حضورشان در سال‌های دور جنگ است...
این یادداشت‌ها و عکس‌ها و نوشته‌ها هرکدام نشانی از حادثه‌ای، دوستی و #شهادتی می‌داد.
نشانی از سرمای ۲۰- درجه ی #کردستان در شب‌های تاریک و #سرد_زمستان سال ۶۰ و ۶۱، میان کوه‌های سرد و منجمد #کانی_مانگا ۔ #سورن- #سورکوه و #قوچ_سلطان می‌داد، که کنارم ، برادر مجروحم در سن و سال ۲۱ و ۲۲ ساله از شدت سرما یخ می‌زد و همان جا غریبانه و مظلومانه جان به جان آفرین تسلیم می نمود ...
این پاره نوشته‌ها همه و همه #نشان بودند و #حجت و #راهنما...
حیات دادن به این پاره نوشته ها...
و احیا و زنده نمودن حضور جوانان ۲۰ و ۲۲ ساله ی آن سال‌ها که با یک ساک دستی کوچک از آغوش گرم خانواده بیرون می‌آمدند و راهی جبهه‌های بی بازگشت می‌شدند...
#نشرشهیدکاظمی
02537840846
www.manvaketab.ir
#شهید_کاظمی
#خط_تماس
به قلم محمدرضا بایرامی
۱۲۰,۰۰۰ ریال
«خط تماس»، روایت دو روز پایانی زندگی پرافتخار سردار شهید حاج احمد کاظمی است که بایرامی با ظرافتی قابل تامل از این دو روز که شاید اتفاق ویژه‌ای در آن رخ نداده باشد داستانی 251 صفحه‌ای ساخته که نه تنها خواننده را خسته نمی‌کند بلکه برای رسیدن به آخرین صفحه و حادثه‌ای که وی از آن با خبر است مشتاق‌تر میشود.
02537840844
manvaketab.ir
طواف هواپیمای سوخو دور حرم امام رضا(ع)
هواپیمای سوخو را حاج احمد وارد نیروی هوایی سپاه کرد. همه انتظار داشتیم مراسم افتتاحیه‌اش در تهران باشد، سردار ولی گفت: می‌خواهم مراسم افتتاحیه توی مشهد باشد. پایگاه هوایی مشهد کوچک بود. کفاف چنین برنامه‌ای را نمی‌داد. بعضی‌ها همین موضوع را به سردار گفتند. سردار ولی اصرار داشت مراسم در مشهد باشد.
با برج مراقبت هماهنگی‌های لازم انجام شده بود. خلبان، برفراز آسمان، هواپیما را چند دور، دور حرم حضرت علی بن موسی الرضا(ع) طواف داد. سردار کاظمی این را از خلبان خواسته بود. خیلی‌ها تازه دلیل اصرار سردار را فهمیده بودند. خدا رحمتش کند؛ همیشه می‌گفت: ما هیچ وقت از لطف و عنایت اهل بیت، خصوصاً آقا امام رضا(ع) بی‌نیاز نیستیم.
️نام کتاب: #پاسداران_جوان
(( از حاکمیت تا سقوط گروهک‌ها در کردستان))
نویسنده: #غلامحسین_فرحی_یزدی
#انتشارات_شهید_کاظمی
.
درباره کتاب:
.
اینجا کجاست ، اینجا #پاوه است؛ نامی آشنا از حماسه #چمران بزرگ و خط دفاعی گروهک‌ها...
می‌خواهم برایت از #کردستان بگویم.
آیا می‌توانم شرایط، فضا و چشم اندازهای #سختی‌ها، #وحشت‌ها، #جو_نظامی، روانی و #ترس و #خفقان آن روز کردستان را خوب برایت نمایان کنم یا نه ؟
اگر نتوانم، کاستی از من و امثال من است.
آیا می‌توان #جان_فشانی‌ها، #دلاوری‌ها، #تلاش‌ها، بی‌خوابی‌ها، گرسنگی‌ها و سرمازدگی‌های جوانان ۲۰ و ۲۲ ساله آن زمان، که جانشان را در دامنه صخره‌ها، کوه‌ها، عمق دره‌ها، میان علفزارها و جنگل‌ها از دست دادند، به زبان و قلم آورم؟
اگر می‌خواهی #تاریخ را بفهمی و حوادث را درک کنی، شکست‌ها و پیروزی‌های ملت و کشوری را احساس کنی، یا باید خود در عمق حادثه حضور داشته باشی و یا حداقل بتوانی فضا و شرایط، روح و جان، احساس و التهاب آن زمان را خوب بفهمی، والا خواندن تاریخ می‌تواند کار همه باشد، ولی فهم و درک روح تاریخ، نه!
این سخن درباره کردستان عمق بیشتری می‌یابد.
⚘⚘#مجموعه_کتاب‌های_اوج_بندگی ⚘⚘
🔹️نام کتاب: #بای_ذنب_قتلت؟!
(نیم نگاهی به زندگی و اوج بندگی
#جهادگر_دانشجو بخشدار #شهید_بهزاد_همتی)
🔹️به کوشش: #آذر_همتی
🔹️ناشر: #انتشارات_شهید_کاظمی
.
✂️برشی از کتاب:
.
من بومی دیواندره و از بچه‌های #انجمن_اسلامی جوانان شهر بودم که همان‌جا با بهزاد آشنا شدم.
بهزاد مسئول#جهاد_سازندگی بود و مرا هم با خودش به جهاد برد. اصولا سعی می‌کرد مسئولیت‌ها را به نیروهای انقلابی و بومی منطقه بسپارد.
می‌گفت: اینجا مال شماست؛ خودتان باید بسازید و آبادش کنید. سه سال از پیروزی انقلاب گذشته بود و منطقه‌ی #کردستان با #محرومیت مضاعفی که نسبت به سایر نقاط کشور داشت، با مشکلات زیادی دست و پنجه نرم می‌کرد.
مهم‌ترین مشکل منطقه، #ناامنی بود که توسط #گروهک‌ها رقم می‌خورد.
بهزاد به عنوان یک #نیروی_مهاجر که از #کرمانشاه آمده بود، تلاش می‌کرد گرد #محرومیت را از چهره منطقه پاک کند.
یک #جوان_شیعه که برای خدمت به خواهران و برادران #اهل_سنت از خانه و کاشانه‌ی خود #هجرت کرده بود.
⤴⚘⚘#مجموعه_کتاب‌های_اوج_بندگی ⚘⚘
🔹️نام کتاب: #کاک_حسین
(نیم نگاهی به زندگی و اوج بندگی #شهید_حسین_شهرام‌فر )
🔹️به کوشش: #کیوان_نوری_کوچی
🔹️ناشر: #انتشارات_شهید_کاظمی
.
✂️برشی از کتاب:
.
حسین همیشه با دل خون در مورد #ظلم_رژیم_شاه صحبت می‌کرد.
همیشه داخل یگان یک #کتاب دستش بود و مطالعه می کرد.
می‌گفت: این احترامات نظامی که می‌گذارید خوب است، ولی خوب است در #دل_مردم جای بگیرید.
عادت داشت که همه نیروها را با اسم کوچک صدا کند. خیلی از فرماندهان، در #روابط_نظامیشان این نوع برخوردها را روا نمی‌دانند، اما ایشان با صمیمیت بسیار، با همه نیروهایش رفتار می‌کرد.
اگر از دور ما را می‌دید، ابتدا ایشان دست بلند می‌کرد. حتی نوع دست تکان دادنش هم متفاوت بود. به قدری جذبه داشت که همه دنبال این بودند که ایشان را پیدا و ملاقات کنند، این ویژگی خاص ایشان بود.
حتی وقتی با سربازی مواجه می‌شد، برخوردی متفاوت از بقیه داشت.
به عنوان مثال بازوی سرباز را می فشرد یا آهسته با مشت به سینه او می‌زد و خوش‌وبشی می‌کرد و از دور نام افراد را صدا می‌زد، دستش را بالای چشمش می‌گذاشت و به عنوان مثال می‌گفت: آقا ناصر مخلصم!
#همسایه_سدر_و_همسفر_رود
#حسین_قرایی درباره این کتاب میگوید:
زمانه و زندگی #دکتر_محمدرضا_سنگری، روایت #معلم #شاعر و عاشقی است که با سخنرانی ها و کلام بدیع خود در جامعه، دانایی می افشاند. پیدا کردن #دکتر_سنگری کار بسیار دشواری است... او مدام در حال سفر و سخنرانی است. شاید پربسامدترین واژه هایی که در زندگی اش بتوان نام برد، همین دو واژه باشد: سفر و سخنرانی.
#نشرشهیدکاظمی
02537840844