eitaa logo
نشر شهید هادی
19هزار دنبال‌کننده
6هزار عکس
1.7هزار ویدیو
17 فایل
کانال رسمی انتشارات و گروه فرهنگی شهید ابراهیم هادی جهت معرفی آثار و... تبلیغ و تبادل نداریم دفتر نشر جهت خرید کتاب ۰۲۱۳۶۳۰۶۱۹۱ (۹صبح تا ۵عصر) ارتباط با مدیر مجموعه ۰۹۱۲۷۷۶۱۶۴۱ @nashre_hadi
مشاهده در ایتا
دانلود
5⃣3⃣ 📚بی خیال زندگینامه و خاطرات شهید علی حیدری خاطرات شهیدی با ویژگی های شهید احمد نیری 📖اثر گروه شهید هادی ۱۴۴صفحه مصور. ۱۷۰۰۰ تومان چاپ اول ۱۳۹۸ چاپ دوم ۱۴۰۰ ✅با استقبال گسترده مخاطبان درسال اخیر 📙قبلا سه بار با نام علی بی خیال چاپ شده @pkhadi
از کودکی مشغول مراقبت از اعمال بود. مسیر منزل تا مسجد را طولانی کرده بود و از مسیر اصلی نمی رفت! می گفت در آن کوچه تعدادی خانم هستند که حجاب درستی ندارند و همیشه در کوچه نشسته اند. می خواهم نگاهم به آنها نیفتد. علی تصاویر شهدا را ترسیم می‌کرد. با شهدا حرف می زد و از آنها نصیحت می شنید!! عجیب ترین مطلبی که رفقای علی تعریف می کردند در مورد بوی عطر او بود! همه از بوی خوش عطرش می شناختنش. هر کجا می رفت آنجا را نیز خوش بو می کرد! وقتی از نام عطرش می پرسیدیم، جواب سر بالا می داد . شهید که شد در وصیت نامه اش نوشته بود: به خدا قسم؛ هیچ گاه به خودم عطر نزدم! هر وقت می خواستم معطر شوم از ته دل میگفتم : «یا حسین» ... 📚برگرفته از کتاب بی خیال. اثر گروه شهید هادی 📚همراه باشید با ما در تنها کانال رسمی گروه و انتشارات شهید هادی در ایتا👇 https://eitaa.com/joinchat/2843344995C4bdc20cf63
7.82M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
افشاگری حجت‌الاسلام ارفع از صهیونیستی که چندین سال بعد از انقلاب هم در پوشش شهروند اسرائیلی در ایران ماند و به تحقیق درباره ایرانی‌ها مشغول شد در نتیجه تحقیقات این جاسوس اسرائیلی مشخص شد سه عامل مهم ایرانیان را نمی‌تواند از پای در بیاورد ببینید و رو نقاط قوت خودتون بیشتر کار کنید
9.41M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
فیلمی که جهت معرفی کتاب انتظار، شهید دکتر محمود رفیعی از رسانه ها پخش شد. 📚همراه باشید با ما در تنها کانال رسمی گروه و انتشارات شهید هادی در ایتا👇 https://eitaa.com/joinchat/2843344995C4bdc20cf63
rafiei-.mp3
5.58M
🎤سخنرانی شهید استاد دکتر محمود رفیعی در یادواره شهدا و بیان خاطرات جانبازی و... ⁉️آیا همه شهدا و مومنان رجعت می کنند!؟
بیشترین مطلبی که از کتاب منتظر میتوان فهمید، زندگی عاشقانه یک منتظر امام زمان عج الله است که چگونه زندگی و کار کند تا محبوب مولای خود باشد. دکتر رفیعی برای مدتها نماز امام زمان و دعای عهد می خواند تا بتواند به زیارت امام خود برسد. ایشان در فیلمی که اجازه نداد تا زمان حیاتش پخش شود می گوید: لذت زندگی به دیدار با امام است. شیرینی زندگی در لبخند رضایت امام است. اصلا همه زیبایی دنیا در همین است. یک دارو یا یک شربت وجود دارد که دوای تمام دردهای ماست، ما از آن دارو دوری می کنیم و این همه گرفتاریم، کمی از این شربت بچشیم تا ببینیم زندگی ما چه تغییری می کند؟! این شربت، عشق به مولای ما امام زمان عج الله است. 📙برگرفته از کتاب منتظر اثر جدید گروه شهید هادی 📚همراه باشید با ما در تنها کانال رسمی گروه و انتشارات شهید هادی در ایتا👇 https://eitaa.com/joinchat/2843344995C4bdc20cf63
از دکتر رفیعی دو عنوان کتاب منتشر شده، یکی در خصوص شرح اولین غزل حافظ و دیگری کاری بس عجیب در بررسی و نقد کرامات اولیا در مثنوی! دوستان و شاگردان استاد می گفتند که دکتر رفیعی تقریبا تمام اشعار مولانا را از حفظ بود. به کتاب های شعر و ادبیات تسلط عجیبی داشت. ✅این کتاب وزین، سطح علمی استادی را مشخص می‌کند که در زمان جنگ برای او ۹۰ درصد جانبازی ثبت شد و هیچ کس فکر نمی کرد که او توانایی درس خواندن داشته باشد!
💐سید شهدای شهر بهبهان روحانی وارسته ای بود به نام شیخ عبدالکریم بخردیان. سالها شاگرد حضرت امام بود، اما اولین باری که راهی زیارت کربلا شد خاطره جالبی نقل می کرد. او شبانه از مرز عبور کرد و خود را به بصره رساند. چشم هایش کم بینا بود و در شب جایی را نمی دید. متوسل به مولایش شد. شخصی او را به اسم صدا کرد و به راحتی او را با خود به کربلا برد. پس از مدتی، وقتی که زیارت او تمام شد، دستش را گرفت. او در چشم بر هم زدنی، عبدالکریم را به آبادان رسان. شیخ در ایام انقلاب، نیروهای انقلابی را در بهبهان مدیریت می کرد. ایشان پس از پیروزی انقلاب، منشا خدمات بسیاری شد و سرانجام به دست منافقین به شهادت رسید. خاطرات و حکایت های زیبای او در کتاب شیخ عبدالکریم توسط انتشارات شهید هادی منتشر گردید و هفته دفاع مقدس رونمایی می‌شود. 📚همراه باشید با ما در تنها کانال رسمی گروه و انتشارات شهید هادی در ایتا👇 https://eitaa.com/joinchat/2843344995C4bdc20cf63
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
صبح روز هفده شهریور ابراهیم هادی از خانه بیرون رفت و تا سه روز هیچکس از او خبر نداشت... ابراهیم یکی از حماسه سازان هفدهم شهریور سال ۱۳۵۷ بود. یادش گرامی 🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
یکی از مسئولین برنامه از لاک جیغ تا خدا میگفت: بسیاری از کسانی که با این برنامه تماس می گیرند و ماجرای هدایت خود را تعریف می‌کنند، از کتاب سلام بر ابراهیم و خاطرات شهید هادی به عنوان علت هدایت خود یاد می‌کنند، گوی این شهید به تنهایی یک مجموعه فرهنگی بزرگ برای هدایت نسل جوان ایجاد کرده است. ده ها دختر جوان با عنایت این شهید بزرگوار مسیر درست زندگی را آموختند و به سوی خدا حرکت کردند، اما یکی از ماجراهای این برنامه مربوط به پسر جوانی است که بهتر است از زبان خود او بشنویم: من افشین میکائیلی هستم که تقریباً شش سال است نام خود را به علی اصغر تغییر داده ام. در خانواده ای معمولی در جنوب شرق تهران زندگی می کردم. در سال های اول دبیرستان تحت تاثیر دوستان، لباس و مدل موی من تغییر کرد. بیشترین پولی که آن زمان هزینه می کردم، برای آرایشگاه بود. شب نشینی های مختلف با دوستان و تغییر دادن تیپ ظاهری، کار هر روزه ام بود. رفقایی داشتم که شبیه خودم بودند. مادرم می گفت دیگر نمی خواهم در کوچه و خیابان تو را ببینم، اینقدر چهره ام تغییر کرده بود. مسیر زندگی ام همان گونه ای بود که دوستانم میخواستند. در این میان تنها کار مثبتی که انجام می دادم این بود که هیئت هفتگی من ترک نمی‌شد، با همان تیپ ظاهری! یادم هست یک بار ناظم مدرسه مرا دید وگفت: کلاهت را بردار و زمانی که مدل موی مرا دید گفت: میروی و از ته موهایت را کوتاه می زنی... زندگی من در آن شرایط ادامه داشت و هر روز بدتر می شد. تا اینکه یک سال به عنوان خادم به برنامه راهیان نور دعوت شدم، حضور در دوکوهه و مناطق جنگی، خیلی در روحیه من تاثیر داشت. پس از آن کمی در افکار و عقاید خودم فکر کردم. یک روز که به بهشت زهرا رفته بودم، شخصی تصویر یک شهید گمنام به نام ابراهیم هادی را به من هدیه داد. چهره بسیار زیبا و جذابی داشت. علاقه مند به شخصیت او شدم. کتاب سلام بر ابراهیم را تهیه کردم و خواندم. چقدر برایم جذاب بود. او هم مثل من می‌توانست مدل مو و تیپ ظاهری آنچنانی درست کند، اما به خاطر خدا و جلوگیری از وسوسه شیطانی، موهایش را همیشه از ته می زد، حتی عکس روی جلد کتاب مشخص است که موهایش کوتاه است. شخصیت او بسیار در من تاثیر گذاشت. آنقدر که تلاش کردم مانند ابراهیم باشم. دیگر مدل مو برایم املاک نبود، ارزشها برایم تغییر کرد، تا آنجا که بعد از دبیرستان، اسم خودم را عوض کردم. راهی حوزه علمیه شدم و اکنون شش سال است که مشغول به تحصیل هستم. خدا را شکر که شهید ابراهیم هادی در مسیر زندگی من قرار گرفت... 📙برگرفته از کتاب یاران ابراهیم. ❁═══┅┄
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا