﷽❣ #سلام_امام_زمانم ❣﷽
مهر شما همان
ڪیمیایے است ڪہ
روزگار مرا قیمتے مےڪند...
من بہ اعتبار محبت شما
نفس مےڪشم
اے قرار دل بے قرارم...
#فرج_مولا_صلوات
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
ادامه از قبل...
عباس جهانگیر از نظامیان عالی رتبه قبل از انقلاب بود.
او در روز ۱۵ خرداد، صدها نظامی که قرار بود با مردم برخورد نمایند را به منطقه دیگری منتقل کرد تا مردم بتوانند به کاخ سلطنتی نزدیک شوند!
او بعدها متوجه نفوذ شدید بهائیت در رده های بالای ارتش شد.
ایشان با استاد مطهری این موضوع را مطرح کرد. لذا هربار، یکی از بزرگان ارتش که تحت تاثیر بهائیان بود را به خدمت شهید مطهری می آورد تا سوالات خود را بپرسند و از لحاظ اعتقادی مشکلات خود را حل کنند.
او در آن سالها، روزها را در ارتش و شبها، همراه با ابراهیم در جلسات مذهبی و معنوی حضور داشت. او استاد عملی ابراهیم هادی بود.
💥نظام حاکم متوجه فعالیت های فرهنگی این نظامی شد. طرفداران بهائیت برایش پرونده سازی کردند. حتی به موضوع ۱۵ خرداد پرداختند.
عباس جهانگیر مدتی در حبس بود.
اواخر دهه چهل او را برای یک رزمایش سوار هواپیما کردند و با چتر نجات به پایین فرستادند... چتر باز نشد...
💐پرونده عباس جهانگیر در همان روزهای اول انقلاب بررسی شد و عمدی بودن حادثه اثبات شد و او را شهید اعلام کردند.
🌺عباس جهانگیر فعالیت های فرهنگی گسترده ای داشت. او ارتباط عمیقی با حضرت امام و یاران انقلابی اش داشت و یکی از کارهای مهم او تربیت معنوی شهید ابراهیم هادی است. کسی که الگوی هزاران جوان معاصر در ایران و دیگر کشورها گردید...
✅یادش گرامی
📚همراه باشید با ما در تنها کانال رسمی گروه و انتشارات شهید هادی در ایتا👇
https://eitaa.com/joinchat/2843344995C4bdc20cf63
🏴هر زمان ابراهيم در جمع رفقا در هيئت حاضر مي شد شور عجيبي بر پا مي كرد
در سينه زني و مداحي براي اهل بيت سنگ تمام مي گذاشت
✅ اما عادات خاصي در هيئت داشت، وقت مداحي داد نمي زد، صداي بلندگو را هم اجازه نمي داد زياد كنند، وقتي هنوز هيئت شروع نشده بود، سربلند گوها را به سمت داخل محل هيئت مي چرخاند تا همسايه ها اذيت نشوند، اجازه نمي داد رفقاي جوان، كه شور و حال بيشتري دارند تا دير وقت در هيئت عمومي عزاداري را ادامه دهند، مراقب بود مردم به خاطر مجلس عزاي اهل بيت اذيت نشوند
🔺 به اين مسائل توجه خاص داشت، همچنين زماني كه هنوز چراغ روشن نشده بود هيئت را ترك مي كرد، علت اين كار او را بعدها فهميدم وقتي كه شاهد بودم دوستان هيئتي، بعد از هيئت مشغول شوخي و خنده و ... مي شدند و به تعبيري بيشتر اندوخته ي معنوي خود را از دست مي دهند.
📚 "سلام بر ابراهیم۲"
📚همراه باشید با ما در تنها کانال رسمی گروه و انتشارات شهید هادی در ایتا👇
https://eitaa.com/joinchat/2843344995C4bdc20cf63
4⃣
📚بیامشهد.
خاطرات زیبای شهید علی سیفی.
📙۱۵۶صفحه مصور.
۱۵۰۰۰ تومان
📖اثر گروه شهید هادی.
ویرایش جدید و پالتویی
چاپ اول ۱۳۹۵ چاپ چهارم ۱۳۹۹
✅خاطرات اثرگذار و زیبا. پرفروش
یکی از کتاب های تاثیر گذار نشر شهید هادی کتاب بیا مشهد است
طلبه ای که پس از خود سازی ها راهی جبهه شد و کرامات فراوانی از او نقل شده.
علی سیفی به سختی مجروح شد و میخواستند پایش را قطع کنند اما در تجربه ای عجیب، چیزهایی دید که قابل درک نبود.
او اجازه نداد پایش را قطع کنند! باویلچیر راهی مشهد شد و با پای شفا یافته به جبهه بازگشت!
علی چشمانش به ان سوی هستی باز شده و نکات زیبایی نقل میکرد.
او پیام هایی از امام زمان برای شهید اشرفی اصفهانی می آورد و با ایشان ارتباط نزدیکی داشت.
💐 او زمان شهادت دوستانش را خیلی دقیق اطلاع می داد. حتی به فرمانده، مشکلات پیش رو را متذکر می شد. زمان شهادت خودش را می دانست و همراه با غواصان اروند در بهمن ۶۴ به شهادت رسید.
@pkhadi
حالات معنوی عجیبی داشت. وقتی دعا را شروع می کرد همه منقلب می شدند، خلاصه اینکه سیم معنویت علی وصل بود.
اولین بار که خدمت ایت الله اشرفی اصفهانی رفت، ایشان یک مصرع شعر خواند:
ای پیک راستان خبر یار ما بگو...
علی هم مکثی کرد و در حالی که سربه زیر بود گفت: درد عشقی کشیده ام که مپرس...
بعد همه بیرون رفتند و ساعتی این دو نفر با هم صحبت کردند.
ایت الله اشرفی از این طلبه ۲۰ ساله دعوت کرد قبل از خطبه ها برای مردم سخنرانی کند..
🌷شهید علی سیفی نسب
📙کتاب بیامشهد
📚همراه باشید با ما در تنها کانال رسمی گروه و انتشارات شهید هادی در ایتا👇
https://eitaa.com/joinchat/2843344995C4bdc20cf63
الاستماع..pdf
489.2K
نسخه عربی کتاب شنود(تجربه ای نزدیک به مرگ) که توسط یکی از اساتید عراقی به زبان عربی ترجمه شده.
📚همراه باشید با ما در تنها کانال رسمی گروه و انتشارات شهید هادی در ایتا👇
https://eitaa.com/joinchat/2843344995C4bdc20cf63
Overheard, A near-death experience.pdf
1.06M
نسخه انگلیسی کتاب شنود(تجربه ای نزدیک به مرگ) که توسط یکی از اساتید واحد شهدا در آستان قدس رضوی به زبان انگلیسی ترجمه شده.
📚همراه باشید با ما در تنها کانال رسمی گروه و انتشارات شهید هادی در ایتا👇
https://eitaa.com/joinchat/2843344995C4bdc20cf63
📖"Overheard: A Near-death Experience" is the English translation of a Farsi book named "Shonoud", a book by shaheed Ibrahim Hadi publications similar to their previous book "Three minutes of Judgement Day". It is an eye-opening account of the life that we all have yet fail to recognize—that is, the life after death.
The narrator, a committed and accomplished security professional of the Islamic Republic of Iran, describes a series of near death experiences that give him a firsthand view of the moments of transition from his temporal life to the eternal abode. At the cusp of death, he gains a Godly perspective on earthly operations and reinvigorates his commitment to the Islamic path as a result.
The story serves as a reminder for us all to prepare ourselves for our permanent lives by reevaluating our intentions, reassessing our actions, and reaffirming our reliance on God alone. We recommend the book to everyone in order to help understand the impact of their actions, both large and small, and recognize what makes a purposeful existence.
You can download the book from the link below:
https://haram.razavi.ir/post/Overheard-A-Near-death-Experience-Free-PDF-Download
جهت دانلود نسخه انگلیسی کتاب شنود و دیگر کتابهای ترجمه شده از این طریق اقدام کنید👆
7.07M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
💐آمادگی برای ظهور
🌺باید آماده باشیم
پایان کار
✅پرچم به دست صاحبش خواهد رسید
انشالله
#خاطرات_شهدا
حوالی میدان خراسان از داخل پیاده رو با سرعت در حال حرکت بودیم. یکباره ابراهیم سرعتش را کم کرد! برگشتم عقب و گفتم: چی شد، مگه عجله نداشتی؟!
🔅همینطور که آرام حرکت می کرد، به جلوی من اشاره کرد و گفت: یه خورده یواش تر بریم تا از این آقا جلو نزنیم.! من برگشتم به سمتی که ابراهیم اشاره کرد. یک نفر کمی جلوتر از ما در حال حرکت بود که به خاطر معلولیت، پایش را روی زمین می کشید و آرام را میرفت.
🔅ابراهیم گفت: اگر ما تند از کنار او رد شویم، دلش می سوزد که نمی تواند مثل ما راه برود. کمی آهسته برویم تا او ناراحت نشود.گفتم: ابرام جون، ما کار داریم، این حرفا چیه⁉️
🔅بیا سریع بریم. اصلا بیا از این کوچه بریم که از جلوی این معلول رد نشیم.آنچنان قلب رئوف و مهربانی داشت که به ریزترین مسائل توجه می کرد. او در حالی که عجله داشت، اما راضی نشد حتی دل یک معلول را برنجاند!
📚 سلام بر ابراهیم۲/ ص۳۱
#شهید_ابراهیم_هادی🌷
📚همراه باشید با ما در تنها کانال رسمی گروه و انتشارات شهید هادی در ایتا👇
https://eitaa.com/joinchat/2843344995C4bdc20cf63
3⃣
📚راهیان علقمه
چهل حکایت از ارادت شهدا به حضرت عباس ع همراه با چهل حکایت از کرامات سقای کربلا
📖اثر گروه شهید هادی
۱۴۴صفحه مصور.
۱۵۰۰۰ تومان
چاپ اول ۱۳۹۱ چاپ هفتم ۱۳۹۹
📙با ویرایش و قطع جدید
@pkhadi