eitaa logo
نشر شهید هادی
18.7هزار دنبال‌کننده
5.9هزار عکس
1.6هزار ویدیو
16 فایل
کانال رسمی انتشارات و گروه فرهنگی شهید ابراهیم هادی جهت معرفی آثار و... تبلیغ و تبادل نداریم دفتر نشر جهت خرید کتاب ۰۲۱۳۶۳۰۶۱۹۱ (۹صبح تا ۵عصر) ارتباط با مدیر مجموعه ۰۹۱۲۷۷۶۱۶۴۱ @nashre_hadi
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌷۱۵ مرداد سالروز شهادت سردار گمنام جبهه‌ها شهید مصطفی ردانی پور گرامیباد كودكي خردسال بود كه به شدت مريض شد. مريضي ادامه پيدا كرد و باعث مرگ كودك شد! جنازه بچه را در كنار حياط گذاشتند تا صبح فردا دفن كنند. اما... مصطفي پسري تيزهوش و زيرك بود. در همان سالهاي دبيرستان خواب عجيبي ديد كه ثمره آن ورود به حوزه علميه بود. در ايام پيروزي انقلاب بارها دستگير شد. بنيانگذار و اولين فرمانده سپاه ياسوج شد. در جبهه مجروح و در بيمارستاني در تهران بستري شد. ميخواست به منطقه برود اما پولي نداشت. 📙هيچ آشنايي جز امام زمان(عج) در تهران پيدا نکرد. متوصل شد. سيدي نوراني به ملاقاتش آمد و کتابی داد که لابه لای آن چند اسکناس نو بود. گفت شما را تا جبهه می رساند و همین هم شد... ✅ او رده هاي مختلف فرماندهي را تا مسئوليت سپاه صاحب-الزمان(عج) كه شامل پنج لشكر مي شد تجربه كرد. او صدها رزمنده بااخلاص را در مسير شهدا تربيت كرد. 💐با همسر يكي از شهدا كه از سادات بود ازدواج كرد. ميخواست به حضرت زهرا(س) محرم شود. سه روز بعد از عروسي پرماجرايش جبهه رفت و گفت ميخواهم گمنام بمانم. در والفجر2 بر روي تپه برهاني حماسه ها آفريد. از آن روز تا كنون كسي از شهيد حجت الاسلام مصطفي رداني پور خبر ندارد... 📙برگرفته از کتاب مصطفای خدا. اثر گروه شهید هادی 📚همراه باشید با ما در تنها کانال رسمی گروه و انتشارات شهید هادی در ایتا👇 https://eitaa.com/joinchat/2843344995C4bdc20cf63
در قم طلبه بود. با شهیدان میثمی هم حجره بودند. 🌷مصطفی ردانی پور یک عاشق واقعی بود. سه شنبه ها با دوستانش با پای پیاده عازم جمکران میشد. یکبار وقتی مریض شد، برادرش به دیدنش آمد. وسایلش را جمع کرد تا به اصفهان برگردند. یک کیسه لباسهای کارگری داشت! از دوستانش پرسید: این ها چیست؟ گفت: مصطفی روزهای آخر هفته در کارخانه گچ کار میکند و مزد آن را به آیت الله قدوسی میدهد تا به شهریه طلبه های متاهل اضافه کند!! 📕برگرفته از کتاب مصطفای خدا. 📚همراه باشید با ما در تنها کانال رسمی گروه و انتشارات شهید هادی در ایتا👇 https://eitaa.com/joinchat/2843344995C4bdc20cf63
همه ما زمینی هستیم اما رفقای داریم... رفیق که نباید حال دلشون خراب باشه.. رفقایی که عشق و محبتشون زندگیمون رو عوض کرده.. مگه میشه باشه و ما خوب نباشیم.. مگه میشه باشن و ما غم بگیریم..!
! توپ را در دستش گرفت. آمد بزند که صدائی آمد. الله اکبر.... ندای اذان ظهر بود. توپ را روی زمین گذاشت. رو به قبله ایستاد و بلند بلند اذان گفت. در فضای دبیرستان صدایش پیچید. بچه ها رفتند. عده ای برای وضو، عده ای هم برای خانه. او مشغول نماز شد. همانجا داخل حیاط. بچه ها پشت سرش ایستادند. جماعتی شد داخل حیاط. همه به او اقتدا کردیم.... 🌹 شهدا را یاد کنیم با ذکر صلوات 📚همراه باشید با ما در تنها کانال رسمی گروه و انتشارات شهید هادی در ایتا👇 https://eitaa.com/joinchat/2843344995C4bdc20cf63
قبل از عروسی یه کارت دعوت می‌نویسه برای حضرت زهرا(س) و میندازه تو حرم حضرت معصومه(س). بعد از عروسی خواب می‌بینه که حضرت زهرا(س) اومده بودن مراسم عروسیش! با تعجب می‌پرسه: خانم واقعا باور کنم که شما تشریف آوردید عروسی من؟ حضرت زهرا(س) هم جواب میدن: "مصطفی جان، ما اگه به مجالس شما نیایم کجا بریم؟!" 🗓 به مناسبت 15 مرداد، سالروز شهادت
﷽❣ ❣﷽ مهر شما همان ڪیمیایے است ڪہ روزگار مرا قیمتے مے‌ڪند... من بہ اعتبار محبت شما نفس مے‌ڪشم اے قرار دل بے قرارم...
ادامه از قبل... عباس جهانگیر از نظامیان عالی رتبه قبل از انقلاب بود. او در روز ۱۵ خرداد، صدها نظامی که قرار بود با مردم برخورد نمایند را به منطقه دیگری منتقل کرد تا مردم بتوانند به کاخ سلطنتی نزدیک شوند! او بعدها متوجه نفوذ شدید بهائیت در رده های بالای ارتش شد. ایشان با استاد مطهری این موضوع را مطرح کرد. لذا هربار، یکی از بزرگان ارتش که تحت تاثیر بهائیان بود را به خدمت شهید مطهری می آورد تا سوالات خود را بپرسند و از لحاظ اعتقادی مشکلات خود را حل کنند. او در آن سالها، روزها را در ارتش و شبها، همراه با ابراهیم در جلسات مذهبی و معنوی حضور داشت. او استاد عملی ابراهیم هادی بود. 💥نظام حاکم متوجه فعالیت های فرهنگی این نظامی شد. طرفداران بهائیت برایش پرونده سازی کردند. حتی به موضوع ۱۵ خرداد پرداختند. عباس جهانگیر مدتی در حبس بود. اواخر دهه چهل او را برای یک‌ رزمایش سوار هواپیما کردند و با چتر نجات به پایین فرستادند... چتر باز نشد... 💐پرونده عباس جهانگیر در همان روزهای اول انقلاب بررسی شد و عمدی بودن حادثه اثبات شد و او را شهید اعلام کردند. 🌺عباس جهانگیر فعالیت های فرهنگی گسترده ای داشت. او ارتباط عمیقی با حضرت امام و یاران انقلابی اش داشت و یکی از کارهای مهم او تربیت معنوی شهید ابراهیم هادی است. کسی که الگوی هزاران جوان معاصر در ایران و دیگر کشورها گردید... ✅یادش گرامی 📚همراه باشید با ما در تنها کانال رسمی گروه و انتشارات شهید هادی در ایتا👇 https://eitaa.com/joinchat/2843344995C4bdc20cf63
🏴هر زمان ابراهيم در جمع رفقا در هيئت حاضر مي شد شور عجيبي بر پا مي كرد در سينه زني و مداحي براي اهل بيت سنگ تمام مي گذاشت ✅ اما عادات خاصي در هيئت داشت، وقت مداحي داد نمي زد، صداي بلندگو را هم اجازه نمي داد زياد كنند، وقتي هنوز هيئت شروع نشده بود، سربلند گوها را به سمت داخل محل هيئت مي چرخاند تا همسايه ها اذيت نشوند، اجازه نمي داد رفقاي جوان، كه شور و حال بيشتري دارند تا دير وقت در هيئت عمومي عزاداري را ادامه دهند، مراقب بود مردم به خاطر مجلس عزاي اهل بيت اذيت نشوند 🔺 به اين مسائل توجه خاص داشت، همچنين زماني كه هنوز چراغ روشن نشده بود هيئت را ترك مي كرد، علت اين كار او را بعدها فهميدم وقتي كه شاهد بودم دوستان هيئتي، بعد از هيئت مشغول شوخي و خنده و ... مي شدند و به تعبيري بيشتر اندوخته ي معنوي خود را از دست مي دهند. 📚 "سلام بر ابراهیم۲" 📚همراه باشید با ما در تنها کانال رسمی گروه و انتشارات شهید هادی در ایتا👇 https://eitaa.com/joinchat/2843344995C4bdc20cf63
4⃣ 📚بیامشهد. خاطرات زیبای شهید علی سیفی. 📙۱۵۶صفحه مصور. ۱۵۰۰۰ تومان 📖اثر گروه شهید هادی. ویرایش جدید و پالتویی چاپ اول ۱۳۹۵ چاپ چهارم ۱۳۹۹ ✅خاطرات اثرگذار و زیبا. پرفروش یکی از کتاب های تاثیر گذار نشر شهید هادی کتاب بیا مشهد است طلبه ای که پس از خود سازی ها راهی جبهه شد و کرامات فراوانی از او نقل شده. علی سیفی به سختی مجروح شد و میخواستند پایش را قطع کنند اما در تجربه ای عجیب، چیزهایی دید که قابل درک نبود. او اجازه نداد پایش را قطع کنند! باویلچیر راهی مشهد شد و با پای شفا یافته به جبهه بازگشت! علی چشمانش به ان سوی هستی باز شده و نکات زیبایی نقل میکرد. او پیام هایی از امام زمان برای شهید اشرفی اصفهانی می آورد و با ایشان ارتباط نزدیکی داشت. 💐 او زمان شهادت دوستانش را خیلی دقیق اطلاع می داد. حتی به فرمانده، مشکلات پیش رو را متذکر می شد. زمان شهادت خودش را می دانست و همراه با غواصان اروند در بهمن ۶۴ به شهادت رسید. @pkhadi
حالات معنوی عجیبی داشت. وقتی دعا را شروع می کرد همه منقلب می شدند، خلاصه اینکه سیم معنویت علی وصل بود. اولین بار که خدمت ایت الله اشرفی اصفهانی رفت، ایشان یک مصرع شعر خواند: ای پیک راستان خبر یار ما بگو... علی هم مکثی کرد و در حالی که سربه زیر بود گفت: درد عشقی کشیده ام که مپرس... بعد همه بیرون رفتند و ساعتی این دو نفر با هم صحبت کردند. ایت الله اشرفی از این طلبه ۲۰ ساله دعوت کرد قبل از خطبه ها برای مردم سخنرانی کند.. 🌷شهید علی سیفی نسب 📙کتاب بیامشهد 📚همراه باشید با ما در تنها کانال رسمی گروه و انتشارات شهید هادی در ایتا👇 https://eitaa.com/joinchat/2843344995C4bdc20cf63
الاستماع..pdf
489.2K
نسخه عربی کتاب شنود(تجربه ای نزدیک به مرگ) که توسط یکی از اساتید عراقی به زبان عربی ترجمه شده. 📚همراه باشید با ما در تنها کانال رسمی گروه و انتشارات شهید هادی در ایتا👇 https://eitaa.com/joinchat/2843344995C4bdc20cf63
Overheard, A near-death experience.pdf
1.06M
نسخه انگلیسی کتاب شنود(تجربه ای نزدیک به مرگ) که توسط یکی از اساتید واحد شهدا در آستان قدس رضوی به زبان انگلیسی ترجمه شده. 📚همراه باشید با ما در تنها کانال رسمی گروه و انتشارات شهید هادی در ایتا👇 https://eitaa.com/joinchat/2843344995C4bdc20cf63
📖"Overheard: A Near-death Experience" is the English translation of a Farsi book named "Shonoud", a book by shaheed Ibrahim Hadi publications similar to their previous book "Three minutes of Judgement Day". It is an eye-opening account of the life that we all have yet fail to recognize—that is, the life after death. The narrator, a committed and accomplished security professional of the Islamic Republic of Iran, describes a series of near death experiences that give him a firsthand view of the moments of transition from his temporal life to the eternal abode. At the cusp of death, he gains a Godly perspective on earthly operations and reinvigorates his commitment to the Islamic path as a result. The story serves as a reminder for us all to prepare ourselves for our permanent lives by reevaluating our intentions, reassessing our actions, and reaffirming our reliance on God alone. We recommend the book to everyone in order to help understand the impact of their actions, both large and small, and recognize what makes a purposeful existence. You can download the book from the link below: https://haram.razavi.ir/post/Overheard-A-Near-death-Experience-Free-PDF-Download جهت دانلود نسخه انگلیسی کتاب شنود و دیگر کتابهای ترجمه شده از این طریق اقدام کنید👆
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💐آمادگی برای ظهور 🌺باید آماده باشیم پایان کار ✅پرچم به دست صاحبش خواهد رسید انشالله
📙بر دفتر خاطرات من بنویسید من هرچه که دارم ازشهیدان دارم
حوالی میدان خراسان از داخل پیاده رو با سرعت در حال حرکت بودیم. یکباره ابراهیم سرعتش را کم کرد! برگشتم عقب و گفتم: چی شد، مگه عجله نداشتی؟! 🔅همینطور که آرام حرکت می کرد، به جلوی من اشاره کرد و گفت: یه خورده یواش تر بریم تا از این آقا جلو نزنیم.! من برگشتم به سمتی که ابراهیم اشاره کرد. یک نفر کمی جلوتر از ما در حال حرکت بود که به خاطر معلولیت، پایش را روی زمین می کشید و آرام را میرفت. 🔅ابراهیم گفت: اگر ما تند از کنار او رد شویم، دلش می سوزد که نمی تواند مثل ما راه برود. کمی آهسته برویم تا او ناراحت نشود.گفتم: ابرام جون، ما کار داریم، این حرفا چیه⁉️ 🔅بیا سریع بریم. اصلا بیا از این کوچه بریم که از جلوی این معلول رد نشیم.آنچنان قلب رئوف و مهربانی داشت که به ریزترین مسائل توجه می کرد. او در حالی که عجله داشت، اما راضی نشد حتی دل یک معلول را برنجاند! 📚 سلام بر ابراهیم۲/ ص۳۱ 🌷 📚همراه باشید با ما در تنها کانال رسمی گروه و انتشارات شهید هادی در ایتا👇 https://eitaa.com/joinchat/2843344995C4bdc20cf63
3⃣ 📚راهیان علقمه چهل حکایت از ارادت شهدا به حضرت عباس ع همراه با چهل حکایت از کرامات سقای کربلا 📖اثر گروه شهید هادی ۱۴۴صفحه مصور. ۱۵۰۰۰ تومان چاپ اول ۱۳۹۱ چاپ هفتم ۱۳۹۹ 📙با ویرایش و قطع جدید @pkhadi
👆معرفی کتاب از کتابهایی که با موضوع ماه محرم بسیار تاثیر گذار است کتاب راهیان علقمه است. این کتاب در سال قبل با قطع پالتویی و طرح جلدی زیبا، برگرفته از مناره حرم منتشر شد. 📙در این کتاب ماجرای چهل شهیدی که عاشق قمر بنی هاشم علیه السلام بودند همراه با تصاویر شهدا به زیبایی مطرح شد و در طلیعه هر داستان، یک حکایت تاریخی از کرامات آقا اباالفضل بیان شده است. ✅در یکی از قسمتها می خوانیم: مرحوم حاج آقا الطافی از عرفای بزرگی بود که در همدان مشغول لحاف دوزی بود. پسری داشت که عاشق قمر بنی هاشم بود. پسرش در سال ۱۳۶۵ به شهادت رسید. در حالی که لحظه شهادت چند بار نام زیبای یا اباالفضل را زمزمه کرد... ✅ایشان میگفت: پسرم را در عالم رویا دیدم و علت بردن نام آقا در لحظه شهادت را سوال کردم. پسرم گفت: من طبق علاقه ای که در دنیا داشتم اقایم را صدا کردم. اما بار دیگر وقتی مولا را صدا کردم که دیدم ایشان بالای سرم هستند و سرم را به دامن گرفتند. 💐عجب لذتی دارد، شهادت در آغوش مولا... 📚همراه باشید با ما در تنها کانال رسمی گروه و انتشارات شهید هادی در ایتا👇 https://eitaa.com/joinchat/2843344995C4bdc20cf63
🌹🍃🌹 🌷شهید ابراهیم هادی می گفت: یادگار حضرت زهرا(س) است، ایمان یک زن وقتی کامل می شود که را کامل رعایت کند ... 🌷🌷🌷🌷🌷 خواهرم: اگر گیسوان تو، عنوانی است که شاعران در شعر ها از آن یاد کرده اند. اما شرم وحیا تو هم عنوانی است که خدا در قرآن از آن یاد کرده.
🌺 پیامبر اکرم (ص) میفرمایند: اگر خداوند به وسیله ی تو یک نفر را هدایت کند، برای تو بهتر است از دنیا و هر آنچه در آن است. 📘 الحیاه، ج۱/ ص۶۹۲ 🔸نصیحت های او را هنوز به یاد دارم. ما در زورخانه کسانی را داشتیم که بر خلاف ابراهیم، بسیار آدم های ناشایست بودند. ابراهیم ویژگی های این افراد را برای من توضیح می داد و با توجه به شرایط بد جامعه در آن زمان می گفت: مهدی، با کسی رفیق باش که زور تو از او بیشتر باشد. تا نتواند تو را اذیت کند. من کسی را در منزل نداشتم که برای ما وقت بگذارد و خوب و بد را یادآوری کند. ابراهیم خیلی برای ما وقت می گذاشت و نصیحت می کرد. بشتر نصیحت های او هم غیرمستقیم بود. بعد هم ما را به سمت مسجد کشاند. اوایل زیاد اهل مسجد و... نبودم. تا ابراهیم می رفت وضو، من هم از مسجد در می رفتم! اما رفته رفته جاذبه ی شخصیت ابراهیم ما را مسجدی کرد. 📚 سلام بر ابراهیم۲/ ص۶۲ 📚همراه باشید با ما در تنها کانال رسمی گروه و انتشارات شهید هادی در ایتا👇 https://eitaa.com/joinchat/2843344995C4bdc20cf63
5⃣ 📚کتاب قرار یکشنبه ها. خاطرات شهید داود عابدی 📙۱۴۴صفحه مصور. ۱۴۰۰۰تومان او عاشق و شبیه به شهید هادی بود و خاطرات زیبایی دارد. 📖اثر گروه شهید هادی. ویرایش جدید و پالتویی چاپ اول ۱۳۹۶ چاپ چهارم۱۳۹۹ ✅خاطرات اثرگذار و زیبا @pkhadi
⭕️‌یک روز صبح داود به محل کار آمد. آن زمان همراه با داود در سپاه فعالیت می کردیم. تا داود را دیدم احساس کردم خیلی ناراحت است. گفتم: داود جون، چیزی شده؟ خیلی تو خودتی... گفت: نه، چیز خاصی نیست. دیروز توی بازار دوم نازی آباد در گیر شدم. گفتم: دعوا کردی؟ تو اهل این حرفا نبودی؟! با ناراحتی ادامه داد: خیلی ناراحتم. سه چهار سال از جنگ و شش سال از انقلاب گذشته، هنوز بعضی از خانم ها حجاب رو درست رعایت نمی کنند. دیروز میخواستم برم منزل، توی بازار دوم نازی آباد، دو تا خانم رو دیدم که خیلی از لحاظ حجاب افتضاح بودند. بعضی از جوانها دنبال آن ها راه افتاده بودند و جو بسیار بدی ایجاد شده بود. ✅من طبق وظیفه رفتم جلو و خیلی آرام گفتم: ببخشید خواهر، حجاب رو رعایت کنید. اما این دو نفر نه تنها رعایت نکردند، بلکه به من فحش دادند و.... بعد هم چند نفر در حمایت آنها جلو اومدند و کار به دعوا کشید! هر چند نتونستند کاری بکنند و آخرش فرار کردند، اما خیلی از این وضع ناراحت هستم. ⁉️چرا زنان مسلمان ما به حجاب، که دستور صریح اسلام است توجه نمی کنند؟! تذکرات زبانی داود فقط در مورد حجاب خانم ها نبود. اگر کسی از دوستان حرفی می زد که غیبت بود، یا حرف درستی نبود، به او مخفیانه تذکر می داد که فلانی این کار شما درست نبود 🌹 📚برگرفته از کتاب قرار یکشنبه ها 📚همراه باشید با ما در تنها کانال رسمی گروه و انتشارات شهید هادی در ایتا👇 https://eitaa.com/joinchat/2843344995C4bdc20cf63
نشر شهید هادی
5⃣ 📚کتاب قرار یکشنبه ها. خاطرات شهید داود عابدی 📙۱۴۴صفحه مصور. ۱۴۰۰۰تومان او عاشق و شبیه به شهید
شهید داود عابدی شباهت بسیاری به شهید ابراهیم هادی داشت، تا جایی که بعد از شهادت ابراهیم، وقتی در جمع رفقای شهید هادی وارد شد، یکباره همه سکوت کردند و برخی گفتند ابراهیم زنده شد!! او دو بار به سختی مجروح شد اما خودش می گفت با مدد امام زمان و عنایت شهدا حالش خوب شده. یکبار چشم داود آسیب دید به گونه ای که قادر به دیدن نبود، میگفت آن شب یک یک رفقای شهیدم را نام بردم و از آنها خواستم دعا کنند تا چشمانم خوب شود و بتوانم به جبهه برگردم. داود عابدی عاشق ابراهیم بود، خیلی تلاش کرد او را ببیند اما با خبر مفقودی ابراهیم مواجه شد. او هیئت محبان المرتضی که اولین هیئت رزمندگان بود را راه اندازی کرد و قرار گذاشت که یکشنبه ها دور هم جمع شوند و این قرار هنوز ادامه دارد. او در عملیات بدر به قافله شهدا پیوست. 📙برگرفته از کتاب قرار یکشنبه ها، اثر گروه شهید هادی 📚همراه باشید با ما در تنها کانال رسمی گروه و انتشارات شهید هادی در ایتا👇 https://eitaa.com/joinchat/2843344995C4bdc20cf63