eitaa logo
نشر شهید هادی
18.4هزار دنبال‌کننده
5.8هزار عکس
1.5هزار ویدیو
16 فایل
کانال رسمی انتشارات و گروه فرهنگی شهید ابراهیم هادی جهت معرفی آثار و... تبلیغ و تبادل نداریم دفتر نشر جهت خرید کتاب ۰۲۱۳۶۳۰۶۱۹۱ (۹صبح تا ۵عصر) ارتباط با مدیر مجموعه ۰۹۱۲۷۷۶۱۶۴۱ @nashre_hadi
مشاهده در ایتا
دانلود
•═┄•※🍃🌸🍃※•┄═• می گفت: همیشه به دنبال باش! مال زندگی را به 🔥آتش می کشد. حلال کم هم باشد برکت دارد.
🔴 مردانی را دیدم با شکم هایی بسیار بزرگ، آنقدر بزرگ که مانند بشکه بود و توان راه رفتن را از آن ها گرفته بود! آن ها روی زمین افتاده بودند و بوی تعفن می دادند. نمی دانستم چرا به این وضع دچار شدند‌. به من گفته شد این‌ ها کسانی هستند کـه شکمشان با مـال پر شده... 📚 کتاب تقاص https://eitaa.com/joinchat/2843344995C4bdc20cf63
🟢 ☄مردانی را دیدم با شکم هایی بسیار بزرگ، آنقدر بزرگ که مانند بشکه بود و توان راه رفتن را از آن ها گرفته بود! آن ها روی زمین افتاده بودند و بوی تعفن می دادند. نمی دانستم چرا به این وضع دچار شدند‌. 👈به من گفته شد این‌ ها کسانی هستند کـه شکمشان با مـال پر شده... 📙تقاص. اثر گروه شهید هادی https://eitaa.com/joinchat/2843344995C4bdc20cf63
🔴 مردانی را دیدم با شکم هایی بسیار بزرگ، آنقدر بزرگ که مانند بشکه بود و توان راه رفتن را از آن ها گرفته بود! آن ها روی زمین افتاده بودند و بوی تعفن می دادند. نمی دانستم چرا به این وضع دچار شدند‌. به من گفته شد این‌ ها کسانی هستند کـه شکمشان با مـال پر شده... 📚 کتاب تقاص. اثر گروه شهید هادی https://eitaa.com/joinchat/2843344995C4bdc20cf63
🔴 مردانی را دیدم با شکم هایی بسیار بزرگ، آنقدر بزرگ که مانند بشکه بود و توان راه رفتن را از آن ها گرفته بود! آن ها روی زمین افتاده بودند و بوی تعفن می دادند. نمی دانستم چرا به این وضع دچار شدند‌. به من گفته شد این‌ ها کسانی هستند کـه شکمشان با مـال پر شده... 📚 کتاب تقاص https://eitaa.com/joinchat/2843344995C4bdc20cf63
🔴 مردانی را دیدم با شکم هایی بسیار بزرگ، آنقدر بزرگ که مانند بشکه بود و توان راه رفتن را از آن ها گرفته بود! آن ها روی زمین افتاده بودند و بوی تعفن می دادند. نمی دانستم چرا به این وضع دچار شدند‌. به من گفته شد این‌ ها کسانی هستند کـه شکمشان با مـال پر شده... 📚 کتاب تقاص https://eitaa.com/joinchat/2843344995C4bdc20cf63
جزای آبرو بردن 🔸در لابه لای صفحات به یک ماجرا از آزار مؤمنین برخوردم، شخصی از دوستانم بود که خیلی با هم می‌کردیم. یکبار در یک جمع رسمی با او شوخی کردم و خیلی بد او را کردم. خودم هم فهمیدم کار بدی کردم برای همین سریع از او کردم او هم چیزی نگفت. 🔸گذشت تا روز آخر که میخواستم برای عمل جراحی به بروم دوباره به او زنگ زدم و گفتم من خیلی به تو بد کردم یکبار دیگر خواهش میکنم من رو کن من ممکنه از این بیمارستان برنگردم. بعد در مورد عمل گفتم و دوباره بهش التماس کردم تا اینکه گفت حلال کردم ان شاء الله که و خوب بر می‌گردی. 🔸آن روز در نامه عملم همان را دیدم جوان پشت میز گفت: این دوست شما همین دیشب از شما شد. اگر رضایت او را نمی گرفتی باید تمام اعمال خوب خودت را میدادی تا رضایتش را کسب کنی مگه شوخیه، آبروی یک رو بردی. 🔸بعدها مطلبی از گرامی اسلام (ص) دیدم که روزی آن حضرت به کعبه نگاه کردند و فرمودند ای خوشا به حال تو خداوند چقدر تو را بزرگ و حرمتت را گرامی داشته به خدا قسم مؤمن از تو بیشتر است زیرا خداوند تنها یک چیز را از تو کرده ولی از مؤمن سه چیز را حرام کرده؛ مال، جان و آبرو، تا کسی به او بد نبرد. 📚کتاب سه دقیقه در قیامت https://eitaa.com/joinchat/2843344995C4bdc20cf63