🌹با مجروح شدن پسرم محمّدحسین برای ملاقاتش به بیمارستان رفته بودم؛ نمی دانستم در کدام اتاق بستری است. در حال عبور از سالن بودم که یک دفعه صدایم کرد: مادر! بیا اینجا.
🌹وارد اتاق شدم. خودش بود؛ محمّدحسین من! امّا به خاطر مجروح شدن، هر دو چشمش را بسته بودند!
بعد از کمی صحبت گفتم: مادر! چطور مرا دیدی؟! مگر چشمانت بسته نبود؟
امّا هر چه اصرار کردم، بحث را عوض کرد
#شهید_محمد_حسین_یوسف_الهی
📙برگرفته از کتاب پنجاه سال عبادت. اثر گروه شهید هادی
🌹با مجروح شدن پسرم محمّدحسین برای ملاقاتش به بیمارستان رفته بودم؛ نمی دانستم در کدام اتاق بستری است. در حال عبور از سالن بودم که یک دفعه صدایم کرد: مادر! بیا اینجا.
🌹وارد اتاق شدم. خودش بود؛ محمّدحسین من! امّا به خاطر مجروح شدن، هر دو چشمش را بسته بودند!
بعد از کمی صحبت گفتم: مادر! چطور مرا دیدی؟! مگر چشمانت بسته نبود؟
امّا هر چه اصرار کردم، بحث را عوض کرد
#شهید_محمد_حسین_یوسف_الهی
📙برگرفته از کتاب پنجاه سال عبادت. اثر گروه شهید هادی
https://eitaa.com/joinchat/2843344995C4bdc20cf63
6.67M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
📹#ببینیم
🌷با تمام خویش نالیدم چو ابری بی قرار
گفتم: ای باران که می کوبی به طبل بادها!
هان، بکوب اما به آن عاشق ترین عاشق بگو:
زنده ای، ای زنده تر از زندگی! در یادها🌷
🔰۲۷ام بهمن ماه سالروز شهادت #شهید_محمد_حسین_یوسف_الهی🕊
💠کسی که حاج قاسم عاشق او بود و در نهایت به درخواست خود ایشان در جوار این شهید عارف به خاک سپرده شدند🌹
✅این فیلم را به قصد زیارت تماشا کنید
🗓#۲۷بهمن
https://eitaa.com/joinchat/2843344995C4bdc20cf63