هدایت شده از هادے دلها،ابراهیم هادے🇮🇷
از صدای سخن عشق ندیدم خوشتر
یادگار ی که در این گنبد دوار بماند
هدایت شده از همسفر شهدا
🔰 #هادی_دلها
🌸پیرو #ولایت_فقیه باشید.
🌺اگر دنبال این مسیر باشید به آن چیزی که میخواهید میرسید، همانطور که من رسیدم.
🌷 #شهید_محمد_هادی_ذوالفقاری
🍃🌹پسرک فلافل فروش🌹🍃
✳سالهاي آخر ماه رمضان را به ايران مي آمد. هميشه با ورود به ايران ابتدا به مشهد مي رفت و موقع بازگشت به نجف هم به مشهد مي رفت.
💟در شبهاي ماه رمضان با هم به مسجدالشهدا و مجلس دعاي حاج مهدي سماواتي مي رفتيم.
🔗برخي شبها نيز با هم به مسجد ارك و مجلس دعاي حاج منصور مي رفتيم. چه شبها و روزهايي بود. ديگر تكرار نمي شود.
🔆هادي در كنار كارهاي حوزه وتحصيل به كارهاي هنري هم مشغول شده بود.
✴يادم هست كه در رايانه ي شخصي او تصاوير بسيار زيبايي ديدم كه توسط
خود هادي كار شده بود؛ تصاوير شهدا كه توسط فتوشاپ آماده شده بود.
🌟بودن در آن روزها كنار هادي براي ما دنيايي از معرفت بود.در اين آخرين سفر رفتار و اخلاق او خيلي تغيير كرده بود؛ معنوي تر شده بود.
📌يك شب از برادرم سؤال كردم چطوراينقدر تغيير كردي؟ گفت: كتابي هست به نام معراج السعاده. واقعاً اگر كسي مي خواهد به معراج يا به سعادت برسد، بايد هر شب يك صفحه از اين كتاب را بخواند.
🔳بعد كتاب خودش را آورد و از روي كتاب براي ما مي خواند و مي گفت:به این توصیه ها عمل کنید تا به سعادت برسید
📚برگرفته از کتاب پسرک فلافل فروش
هدایت شده از همسفر شهدا
🌷 #شهید_مهدی_عزیزی
🍃ولادت : ۶۱/۷/۱ - تهران
🍂شهادت: ۹۲/۵/۱۱ - حلب
🍁آرامگاه: تهران - گلزار شهدای بهشت زهرا سلام الله علیها
🌸سبد کالاهایی که محل کار بهش می دادند را برای افراد نیازمند می برد.
🌺از كنار عكس #شهيد_ابراهيم_هادی رد می شدیم که مهدی به شهید سلام كرد. گفتم به جای سلام فاتحه بخون
🌼گفت: «ابراهيم زنده است و داره ما رو می بينه.... »
هدایت شده از همسفر شهدا
🌺 بر پاکیِ لحظه های باران صلوات
🌺بر حال و هوای خوب یاران صلوات
🌺 هر لحظه ی روزِ پنج شنبه بفِرِست
🌺 بر قامتِ خونرنگِ شهیدان صلوات
🎁 #شهدا_هدایای_ما_را_میپذیرند
هدایت شده از همسفر شهدا
🔰 #همسفر_شهدا
#جذب_حداکثری
🌸سید میگفت: باید یک مجموعه #فرهنگی داشته باشیم. باید پایگاه تابستانی بزنیم و برنامههای آموزشی، هنری، ورزشی را در کنار کار عقیدتی برگزار کنیم تا بچهها #جذب_مسجد شوند.
🌺سید با #توکل_به_خدا خیلی مصمم شروع به کار کرد. همه وقتش را گذاشت برای مسجد.
🌼از هزینه شخصی، تراکتهای تبلیغاتی زیبایی تهیه کرد. در مدارس راهنمایی اطراف نصب نمود. برگههای کوچک هم آماده کرد و بین نمازگزاران توزیع نمود.
💠از هر طریقی برای جذب بچهها استفاده میکرد. برگزاری مسابقه، صحبت با مدیر و مربیان مدرسه و...
🔴👈تا اینکه کانون فرهنگی #شهید_آوینی را تاسیس نمود.
🌷 #همسفر_شهدا_سید_علیرضا_مصطفوی
📚برگرفته از کتاب #همسفر_شهدا اثری از گروه فرهنگی #شهید_ابراهیم_هادی
هدایت شده از افسران جوان جنگ نرم
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔸امام خامنهای: برخی سعی دارند این را القا کنند که راه حلی جز زانو زدن در برابر آمریکا نیست. تا جان در بدن دارم نمی گذارم به به هدف خود برسید.
@Afsaran_ir
هدایت شده از افسران جوان جنگ نرم
🔻وقتی فرمانده میگوید تا جان در بدن دارم در میدان هستم، سرباز اینگونه اشک میریزد.
@Afsaran_ir
بسته راه چاره دید و گریه کرد
طفل بیگهواره دید و گریه کرد
دختر آواره دید و گریه کرد
روسری پاره دید و گریه کرد
#یاسیدالساجدین
شهادت امام زین العابدین به پیشگاه امام عصر تسلیت!
هرگز نگذاشت
تا ابد شب باشد
او ماند که در
کنار زینب(س)باشد
سجّاد(ع) که سجّاده
به او دل میبست
تدبیرخدا بود که
کربلا در تب باشد
شهادت سیدالساجدین حضرت امام سجاد(ع)تسليت باد
هدایت شده از همسفر شهدا
💠هفته #نیروی_انتظامی گرامی باد.
🌷 #شهید_جواد_خدا_کرم
🔰فرمانده نیروی انتظامی #سیستان و #بلوچستان
🌷 خاطره ای از شهید مدافع حرم سید میلاد مصطفوی و نماز شب در طلاییه🌷
🔷🔷🔷🔷🔷🔷🔷
🌸روزهای آخر راهیان بود رفتیم منطقه #طلاییه
غروب بود که رسیدیم هیچ کس نبود طلاییه خیلی غریب بود سید تا پاش رسید طلاییه حال عجیبی پیدا کرد گریه امانش نمی داد من به حال خودش رهاش کردم
رفت طرف ضریح شهدای گمنام گریه هاش تبدیل به #ضجه شده بود
دیدم سید داره از دست میره رفتم نزدیکش
🍃گفت فلانی #قلبم داره از جا کنده میشه ، دستش رو گرفتم بردم داخل یادمان دراز کشید خیلی نگران شدم تا شهر فاصله ی زیادی داشتیم از طرفی هم تاریکی شب امکان تردد در جاده مرزی را نمی داد
بالا سر سید نشستیم تا یک مقدار حالش بهتر شد جای مناسبی براش تهیه کردیم تا خوب #استراحت کنه من هم گوشه ای چشمم گرم شد و خوابیدم .
🌼نیمه های شب یک لحظه نگران بیدار شدم و سمت سید چرخیدم سر جاش نبود!!!!!
چشم چرخوندم دیدم گوشه ای مشغول #نماز_شب هست از #خجالت آب شدم من فکر می کردم سید با این حال زارش نماز صبحش هم به زور می خونه غافل از اینکه سید کجا و ما کجا
راوی : دوست شهید
کتاب مهمان شام
هدایت شده از شهید ابراهیم هادی
چه زیباست زیارت #اربعین به نیابت #شهدا🌷
یادمان نرود ستون به ستون این مسیر را مدیون شهدا هستیم.
یادش بخیر آن روز که میخواندیم:
✳️به روی سینه و پشت بسیجی
✳️ نوشته یا زیارت یا شهادت.
🆔 @Ebrahimhadi
💫شهید احمد علی نیری💫
☘من چهار سال از ایشان کوچک تر بودم، اما شخصیت ایشان بسیار در من تاثیر گذاشته بود.توجه او به نماز اول وقت و مناجات عاشقانه او در تمام نوجوان هایی که اطراف او بودند تاثیر گذاشته بود.البته اینها همه از تاثیرات استادی مانند حاج اقا حق شناس بودایشان برای ما داستان ها و روایت های بسیاری در فضیلت نماز اول وقت و با حضور قلب می گفت.
☘ما در مسجد دیده بودیم که بارها آیت الله حق شناس ایشان را صدا می زد و آهسته و به طور خصوصی او را نصیحت می کرد.
ندیده بودم که احمد آقا کسی را در جمع نصیحت کند.به جای این کار کاغذ های کوچکی بر می داشت و معایب اخلاقی ما را داخل آن می نوشت.بعد آن را به طور مخفیانه به شاگرد هایش تحویل می داد.
☘هر چه جلو تر می رفتیم نماز او معنوی تر می شد..
یک بار وقتی احمد اقا شروع به نماز خواندن کرد رفتم و در کنارش مشغول نماز شدم، دقایقی بعد از این کار خودم پشیمان شدم!
احمد اقا بعد از اینکه نماز را شروع کرد به شدت منقلب شد.بدنش میلرزید..گویی یک بندهی حقیر در مقابل یک سلطان با عظمت قرار گرفته.
در روایات ما نماز را معراج مومن معرفی کرده اند.من به نماز های خودم نگاه می کنم اثری از عروج به درگاه خدا را نمی بینم.اما اعتقاد قلبی من و همه شاگردان احمد اقا این بود که تمام نمازهایش مخصوصا در سال های اخر نشان از معراج داشت! یعنی هرنماز احمدآقا یک پله او را به خدا نزدیک تر می کرد.
البته او خیلی کتوم بود، یعنی از حالات درونی خود حرفی نمیزد.
من یک بار از خود ایشان شنیدم که حدیث: « نماز معراج مومن است» را خواند.و بعد خیلی عادی گفت: بچه ها باید نماز شما معراج داشته باشد تا حقیقت بندگی را حس کنید.
من آن شب اصرار کردم که: احمد اقا آیا این معراج برای شما اتفاق افتاده؟
معمولا در این شرایط به نحوی زیرکانه بحث را عوض می کرد اما آن شب بعد از اصرار من سرش را به نشانهی تایید تکان داد.
🌼 کتاب عارفانه 🌼