#هرچی_تو_بخوای
پارت پنجاه و پنجم
دروغ هم نگفته بودم.واقعا استادم به حضور و غیاب حساس بود.
-باشه.پس بعد کلاست میبینمت.😍
سر کلاس مدام ذهنم مشغول بود.هیچ گزینه ی دیگه ای به ذهنم نمیرسید.
وقتی کلاس تموم شد،ناراحت شدم.😔برای اولین بار دوست نداشتم امین رو
ببینم.توی محوطه دانشگاه دیدمش.با خوشحالی میومد سمتم.😀
به خودم نهیب زدم 😠 که مگه قرار نبود مانعش نشی؟😠☝مگه قرار نبود
حتی دلخور هم نشی؟ 😠☝
نفس عمیقی کشیدم و به امین که بهم نزدیک میشد لبخند زدم.یهو ایستاد،مثل
کسیکه چیز مهمی رو فراموش کرده باشه.بالبخند رفتم نزدیکش.به گرمی سلام
کردم.️☺اما امین ناراحت بود.
باهم رفتیم پارک.🌳⛲روی نیمکتی نشستیم. ساکت بود و ناراحت.هیچی
نمیگفت. حتی نگاهم نمیکرد.داشتم کلافه میشدم..مثل برزخ بود برام.
میدونستم بعدش سخت تره ولی میخواستم هرجور شده فضا رو عوض
کنم.😊بهش نگاه کردم و گفتم:
_امین️☺
بدون اینکه نگاهم کنه مثل همیشه با مهربانی گفت:
_جانم.😔
میخواستم #بابهترین_کلمات بگم.بالبخند گفتم:
_سعادت سوریه رفتن قسمتت شده؟️☺😇
امین مثل برق گرفته ها از جا پرید و نگاهم کرد.بالبخند گفتم:
_همونه نور بالا میزنی.پس شیرینی ت کو؟😋☹
بغض کرده بود...😳😢
نمیدونست چی بگه.ناراحت بود.😒به چشمهام خیره شد.میخواست از چشمهام
حرف دلمو بفهمه.به چشمهام التماس میکردم نگن تو دلم چه خبره.ولی
میدونستم از چشمهام میفهمه.
گفتم:
_معلومه که دلم برات تنگ میشه.معلومه که دوست دارم کنارم باشی.💕ولی
اونوقت حرم حضرت زینب(س) چی میشه؟💖اسلام چی میشه؟💖 امین من
راضیم به رفتنت.خیالت از من راحت باشه.ذهنتو مشغول من نکن.️☺️☝
چشمهاش داشت بارونی میشد.سریع بلند شدم و گفتم:
_من به سور کمتر از یه شام حسابی رضایت نمیدم ها.😌😋
امین هم لبخندی زد و بلند شد.تو ماشین هم اونقدر شوخی کردم و خندیدم که
امین هم حالش خوب شد و شوخی میکرد...😁😄
انگار یادمون رفته بود که داره میره.وقتی رفت دستهاشو بشوره به خودم گفتم
:زهرا تا حالا ادعات میشد میتونی تحمل کنی.هنوز هم فکر میکنی میتونی؟به
خودم گفتم نه.امین بره،من میمیرم.😓😣
رو به روی من نشست...
از چشمهام حالمو فهمید.چشم های خودش هم بهتر از من نبود.
گفتم:کی میری؟
-هفته ی دیگه.😊
لبخند زدم و گفتم:
_خیلی خوش قولی️☺
با لبخند جوابمو داد.😊
گفتم:
_به کسی هم گفتی؟
-تو اولین نفری.😍
-ای ول بابا،تو خوش قولی معرکه ای.😇
دوباره لبخند زد.️☺
-به خانواده ت چطوری میگی؟😟
-روز قبل از رفتنم بهشون میگم.فعلا به روی خودت نیار.😎☝
-امین😊
-جان امین😍
ادامه دارد ...
(@nasle_jadideh_Englab|)
(🌸⚡️☄✨✨)