ساده ترین جلسه مدیریت بحران
بدون تشریفات ، خاکی و افلاکی
در مقطعی حساس همراه با بینش و
تدبیر و قاطعیت...
جلسه فرماندهی تیپ یکم عمار
قبل از عملیات والفجر ۴
قلاجه
از چپ :
سردار شهید ابراهیم علی معصومی
برادر گرامی سردار جعفر عقیل محتشم
سردار شهید سید ابراهیم کسائیان
سردار شهید اکبر حاجی پور (کلاه بافتنی به سر دارند)
سردار شهید اسماعیل لشگری
#لشکر_27_محمد_رسول_اللهﷺ
#شهدای_لشکر_27_محمد_رسول_اللهﷺ
@nasle_Ashura
تصویری که نشان میدهد افراد مسلح با سلاح جنگی وارد فرمانداری خاش شده و در حال شلیک اند .
مولوی عبدالحمید امام جمعه اهل سنت زاهدان مدعی شده بود چند نوجوان با سنگ حمله کردند و جواب سنگ تیر جنگی نیست!
#پایان_مماشات
@nasle_Ashura
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💢 مواظب نفوذ شیاطین باشید!
🔹 هشدار امام خمینی (ره) به کارگران، دانشجویان، معلمان، دانش آموزان درباره قشرهای فاسد!
#لبیک_یا_خامنه_ای
#حجاب
@nasle_Ashura
🔴رسانههایی که چشمها را کور، قلبها را سیاه و افکار را تباه میکنند.
#طرح از سید محمدرضا موسوی اَوندین
@nasle_Ashura
در لباس رونمایی شده هواداران تیم ملی، دو سر یوزهای ایرانی در تقابلی خشمگین رو در روی هم و استانهای کشورمان به صورت جدا از هم نمایش داده شده!
این لباس بیشتر نماد درگیری داخلی و تجزیه ایران است.
یعنی باور کنیم این طراحی اتفاقی است؟!
👤حمید رسایی
#پایان_مماشات
#لبیک_یا_خامنه_ای
🌷@nasle_Ashura
▪️به افتخار پرچم خوشرنگ🇮🇷
و به افتخار تیم غیرتی هندبال #جمهوری_اسلامی ایران
👏🏻👏🏻👏🏻🇮🇷🇮🇷🇮🇷
@nasle_Ashura
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 الله اکبر /کرجی ها سنگ تمام گذاشتند
تشییع باشکوه شهید روحالله عجمیان در حصارک کرج
#حجاب
#لبیک_یا_خامنه_ای
@nasle_Ashura
🔺اعتراف رسمی fatf در اکانت رسمیاش که گفته یکی از اهدافش مقابله با دور زدنندگان تحریم هاست .
🔹حالا فهمیدید چرا روحانی و نوچههاش دنبال fatf بودن ؟
🔸 میخواستن راه های دور زدن تحریم ها رو به آمریکاییها نشون بدن تا اونها با هوشمندسازی تحریمها ایران رو محاصرره کامل اقتصادی کنه
⌛️#پایان_مماشات
@nasle_Ashura
«سجاد فراهانی» به جمع شهدای وطن پیوست
🔹معاونت اجتماعی فرماندهی انتظامی استان مرکزی: شهید مدافع وطن «سجاد فراهانی» از نیروهای استان مرکزی در روز یکشنبه ۱۵ آبان در درگیری با اشرار در استان سیستان و بلوچستان به درج رفیع شهادت نائل آمد.
@nasle_Ashura
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔺حضور باصلابت مادر #شهید_سید_روح_الله_عجمیان در مراسم تشییع فرزندش
🔹هم سید، هم بسیجی، هم قهرمان، واژههای زیبای مادری است که امروز با افتخار با زبان اصیل لری در گوش دشمنان این سرزمین طنین انداز شد.👌
#مادر #لر #کرج
@nasle_Ashura
تازگی برای مقابله با حرکت عمامه پرانی، حرکت عمامه بوسی رو دارن رواج میدن
پیام یکی از طلبهها:
آقا ما الان بخدا موندیم
یکی میاد سمتون برای بوسیدن میاد یا برای پروندن عمامه!
😂😂😂😂
به قول اون آهنگه!!
"برای بوسیدن به وقت ترسیدن"
#عمامه_بوسی
#حسین_دارابی
@nasle_Ashura
14.76M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 از گارد شاهنشاهی تا قائممقامی در سپاه، شهید یوسف کلاهدوز
@nasle_Ashura
🌸#من_میترا_نیستم
🍃#قسمت_سیزدهم
اتفاقاً وقتی مهرداد از جبهه به خانه آمد برای ما تعریف کرد که یک روز آنقدر گرسنگی به آنها فشار آورده بود که به یک تکه نان خشک هم راضی بودند ولی به جای نان خشک برای آنها لقمه گوشت کوبیده رسیده بود.
خودش و دوستانش تعجب کرده بودند که این چه نوع ساندویچی هست آنها با دل سیر لقمه ها را خورده بودند.
ما همان جا متوجه شدیم که لقمه های دست ساز خانم ها در مسجد پیروز تا سنگرهای شلمچه هم رفته و خدا دعای مینا را مستجاب کرده است.
من و مادرم با بچه ها به مسجد رفتیم شهرام بچه بود و نمی توانستم او را این طرف و آن طرف بکشم البته خودم هم اهل بیرون رفتن نبودم همیشه روز و شبم در خانه می گذشت و آنجا آرامش داشتم.
آخرهای مهر بود که مهران و مهرداد آمدن خانه و اصرار کردند که من و مادرم و دخترها از شهر برویم مینا و مهری مخالف بودند زینب هم تحمل دوری از آبادان را نداشت.
اصلا ما جایی را نداشتیم که برویم بچههایم چشم که باز کردند توی شهر خودمان بودند و حتی یک سفر هم نرفته بودند کجا باید میرفتیم. هفت نفر بودیم کدام خانه پذیرای هفت نفر بود پسر ها اصرار میکردند و دخترها زیر بار نمی رفتند کم کم بحث و گفتگوی بچه ها بالا گرفت و بین آنها دعوا شد.
مهرداد هر چند روز یکبار از خرمشهر میآمد و وقتی میدید که ما هنوز در شهر هستیم عصبی می شد می خواست از دست ما خودش را بکشد حرص میخورد و فریاد میزد اگه بلایی سر شما بیاد من چیکار کنم.
بابای مهران میخواست ما را به خانه تنها خواهرش در ماهشهر یا به خانه فامیل های پدریاش در رامهرمز ببرد چند سال قبل از جنگ دختر عموی جعفر برای گذراندن دوره های تربیت معلم آبادان آمد و مدت زیادی پیش ما زندگی کرد من هم حسابی از پذیرایی کردم.
مادرم چند بار دعوتش کرد و ماهی صُبور و قلیه ماهی برایش درست کرد منزل عموی بابای مهران در رامهرمز بود و جعفر اصرار داشت ما را به آنجا ببرد. مهران و مهرداد اصرار می کردند و دختر ها مخالفت مهرداد به مادربزرگش گفت مادربزرگ اگر عراقی ها آمدند و به خونه ما رسیدن مثل خونه های خرمشهر با دخترا چی کار می کنی من قبل از مادرم جواب دادم توی باغچه یک گودال بکنید ما رو توی گودال خاک کنید.
من و مادرم مشغول یک به دو کردن با مهرداد بودیم که مهری و مینا از دست برادرها فرار کردند و به مسجد پیروز رفتند و آنجا پنهان شدند.
مهران مادرم را برداشت و دنبال دخترها رفت بابای مهران و پسرها مصمم شده بودند که ما را از آبادان ببرند مهری و مینا در شبستان مسجد قایم شده بودند مهران به زور آنها را از مسجد بیرون آورد و به خانه برگرداند.
من تسلیم جعفر و پسرها شدم و با دخترها حرف زدم که راضی به رفتن شوند اما دختر ها مرتب گریه میکردند و مخالف بودند.
مینا عصبانی تر از بقیه بود شروع کرد به داد زدن و گفت من از شهرم فرار نمی کنم می خوام بمونم و مثل پسرا مثل برادرام از شهرم دفاع کنم. مهرداد از دست دخترا عصبانی بود و غصه ناموسش را داشت و از اینکه دخترها به دست عراقیها بیفتند وحشت داشت وقتی دید همه را می تواند مجاب کند غیر از مینا عصبانی شد و به خواهرش لگد زد. با عصبانیت آنچنان ضربهای به مینا زد که یک طرف صورتش کبود شد من و مادرم و بقیه جیغ میزدیم و سعی میکردیم جلوی مهرداد را بگیریم. مهرداد فریاد میزد میگفت امروز باید از شهر برید من نمیزارم شما دست عراقی ها بیفتید اگه نرید همینجا خودم رو میکشم شما هم تا هر وقت خواستید بمونید تا عراقی ها اسیرتون کنن. روز خیلی بدی بود حمله دشمن از یک طرف دعوای خواهر و برادری و ترک خانه و شهر مان هم یک طرف. در همه گسالهای زندگیام هیچ وقت بین بچه هایم دعوا و ناراحتی نشده بود تا جایی که یادم میآمد پسرها و دخترهایم همه کس هم بودند و به هم احترام می گذاشتند.
اما آن روز پسرها یک طرف فریاد میزدند و دخترها یک طرف تکتک بچهها به آبادان وابسته بودند. دخترها حاضر نبودند خانه فامیلی بروند که تا آن روز یک بار هم به آنجا نرفته بودند تنها عمه بچهها شوهرش عرب بود و آشپز شرکت نفت بود. او در ماهشهر زندگی می کرد خودش هشت تا بچه داشت خانه آنها برای خودشان هم کوچک بود ما هیچ وقت مزاحم او نشده بودیم.
خانه فامیل های بابای مهران در رامهرمز نرفته بودیم حالا با وضع جنگ زدگی و بی خانمانی میخواستیم به جایی برویم که در روزگار عزت سربلندی نرفته بودیم.
خیلی درد داشت مخصوصا برای من که همیشه با همه چیز ساخته بودم و عزتم را با هیچ چیز عوض نکرده بودم.
✨#حجاب
🌹#زن_عفت_افتخار
@nasle_Ashura
دعای فرج🌷
🍃آقا جهان بی تو برایم جهنم است
🍃پس کی طلوع میکنی آخر بهشت من
🍃تقدیر... انتظار به پای دلم نوشت
🍃باز آی تا که خوب شود سرنوشت من
#امام_زمان (عج)
@nasle_Ashura
📖 تقویم شیعه
☀️ امروز:
شمسی: سه شنبه - ۱۷ آبان ۱۴۰۱
میلادی: Tuesday - 08 November 2022
قمری: الثلاثاء، 13 ربيع ثاني 1444
🌹 امروز متعلق است به:
🔸زین العابدین و سيد الساجدين حضرت علي بن الحسين عليهما السّلام
🔸باقر علم النبی حضرت محمد بن علی عليه السّلام
🔸رئيس مكتب شيعه حضرت جعفر بن محمد الصادق عليهما السّلام
❇️ وقایع مهم شیعه:
🔹شهادت حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها (روایت 45روز)، 11ه-ق
📆 روزشمار:
▪️21 روز تا ولادت حضرت زینب سلام الله علیها
▪️29 روز تا شهادت حضرت زهرا سلام الله علیها (روایت 75روز)
▪️49 روز تا شهادت حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها (روایت 95روز)
▪️59 روز تا وفات حضرت ام البنین سلام الله علیها
▪️66 روز تا ولادت حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها
#امام_زمان
#لبیک_یا_خامنه_ای
👇👇👇
@nasle_ashura