تا کنون ،در اکثر فعالیتهای فرهنگی ،علمی ،اجتماعی و ... بچه ها رو با خودم همراه میکنم( حتی وقتی یکی دو ساله بودند) .مخصوصا در فعالیتهای فرهنگی مثل مشاوره دادن در پارک به مناسبتهای مختلف و ...بچه ها رو میبرم تا از همین کوچیکی دغدغه فرهنگی داشتند رو ببینند و بفهمند که در دین ما ،دیگران اهمیت دارند و اثرگذاری اجتماعی اولویت داره و فقط به فکر خودمون نیستیم و اطرافیان و جامعه مون برامون مهمه و برای بهتر شدنش تلاش میکنیم 💪💪
#فعالیت_فرهنگی_اجتماعی
#جهاد
https://eitaa.com/joinchat/1670054016Ca1b358c444
#نسل_تمدن_ساز
یکی از آیات جزء ۲۱ که خیلی الهام بخشه و امید آفرینه☺️
مادری و فرزندآوری جهاده و خدا خودش وعده کمک به جهادگران داده است❤️
پس هر وقت تو مادری کردن کم آوردیم یاد این آیه و وعده یاری خدا بیفتیم و از امداد های غیبیش استفاده کنیم😍
#فرزند_آوری
#جهاد
https://eitaa.com/joinchat/1670054016Ca1b358c444
به بهانه روز میلاد امام حسین (ع) جانمان❤️
کاچی پختن را دوست دارم، تعریف از خودم نباشد... کاچی هایم هم خوب میشود.... ما رسم داریم آن را برای مادرهای تازه زایمان کرده می پزیم.... من هم گاهی به نیت مادر ائمه در روز میلاد شان، کاچی میپزم!
امروز هم به نیت مادر حسین جانمان (ع) کاچی ام را هم می زدم..... در فکر مادرش بودم... که حسینش (ع) را دنیا آورده... در حالیکه حسنش (ع) تنها یازده ماه سن دارد، لابد طفل نوپایی است شیرین و پر تلاطم....
مادرش خدیجه (س) هم که سالهاست به جوار رحمت حق رفته....
زائویی کم سن و سال بدون مادر.....
طبق تاریخ، اسماء که همان اوایل عروسی حضرت زهرا (س) بوده و بعدا شوهر کرده و رفته.... فضه هم سالهای بعدتر به آنها ملحق شده.....
پس کنیز و کمکی هم نداشته بانوی ما.....
همسرش هم که سخت مشغول کار بیرون از منزل بوده، ولیِ خدا بوده حتما کارهای فرهنگی زیادی هم بر دوشش بوده .... اصلا همان سالهایی بوده که تازه از جنگ احد گذشته بوده و تعداد غزوات، درگیری های اجتماعی و جهاد زیاد بوده.....
بوی آرد تفت خورده ام بلند شده..... باز هم مرا در فکر بانوی زائویم، میبرد
اصلا نمیدانم کسی برای بانوی ما غذای گرمی برده آن روزها؟
آسیاب که خودش می چرخیده..... شاید دل سنگ او هم از دست تنهایی بانوی ما نرم شده بوده....
کاش ما بودیم و می رفتیم کمک.... مثلا با حسنش (ع) بازی می کردیم، یا حسینش (ع) را می خواباندیم تا او کمی بخوابد.....
اسم حسین (ع) که می آید بی اختیار دنبال زینب (س) میگردم در خانه ی بانو....
باورش برایم سخت است، تنها نه ماه بعد.....
زینبش (س) هم دنیا آمده.....
آب را روی آرد تفت داده می ریزیم، قل قل میزند و قوام می آید....
بهتر که حساب می کنم،
بانوی من در روزهایی که همسرش درگیر غزوه خندق بوده.... فرزند سومش را هم دنیا آورده....
عطر گلاب و زعفران خانه مان را پر کرده.....
کاش من بودم و برای بانوی عالم کاری می کردم......
کاچی حاضر است........
کاش می شد یک کاسه را هم میبردم در کوچه های تنگ و بی رحم مدینه.....
اسم کوچه آمد.... اشک هایم روی صورتم قل میخوردند....
وقت دعاست...
خدای من....... به برکت این ماه عزیز.... کمکم کن کمی بیشتر شبیه بانویم باشم..... اگر دنیا جای راحتی بود... قطعا لایق ترین بانوی عالم برای آن زهرای علی (ع) بود ....
#بانوی_دو_عالم
#فرزندآوری
#جهاد
#کاچی
#زائو
#انتظاری_به_سبک_مادرانه
https://ble.ir/mehmother