Rafiee_Shab8moharam.mp3
17.16M
🔊 #سخنرانی
▪️ #شب_هشتم_محرم
🎤حجت الاسلام #دکتر_رفیعی
☑️کانال اشک - پایگاه نشر روضه
Eitaa.com/Kanal_AshK
Shab8_Moharam_Mirzamohamadi.mp3
9.86M
🔊 السلام علیک یا علی بن الحسین
▪️#روضه حضرت علی اکبر علیه السلام
#شب_هشتم_محرم
#پیشنهاد_دانلود
🎤حجت الاسلام #میرزامحمدی
☑️کانال اشک - پایگاه نشر روضه
Eitaa.com/Kanal_AshK
Shab8_Moharam_Khalaj.mp3
11.88M
🔊 لشكر دارند به هم میگن حسین زمین خورده...
▪️#روضه حضرت علی اکبر علیه السلام
#شب_هشتم_محرم
🎤 حاج حسن #خلج
☑️کانال اشک - پایگاه نشر روضه
Eitaa.com/Kanal_AshK
Shab8_Moharam_Rasuli.mp3
7M
🔊اَشهَدُ اَنَکَ عشت سعیدا
▪️#سینه_زنی
#شب_هشتم_محرم
#پیشنهاد_دانلود
🎤 حاج مهدی #رسولی
☑️کانال اشک - پایگاه نشر روضه
Eitaa.com/Kanal_AshK
💥اگر شد این مطلب را صد بار بخوانید😇 تا عمق نفوذ و کاری که یک نفوذی میتواند انجام دهد را بهتر درک کنید👇
🚨کشمیری مرتکب جرم بسیار بزرگی شده است که احتمالا تا آخر عمرش هم همچنان محتاج منافقین خواهد ماند. کشمیری جرائم زیادی دارد؛ اما شاید بزرگترین آنها را👈فریب دادن مرحوم رجایی باشد. رجایی به این آدم اعتماد کرده بود... ترکیب جلسه شورای عالی امنیت ملی اینطوری بود: رئیسجمهور، نخستوزیر، وزیر کشور، رئیس شهربانی، رئیس اطلاعات نخستوزیری (هنوز وزارت اطلاعات تشکیل نشده بود) و چندتایی از فرماندهان نظامی که آن روزها به خاطر شرایط جنگی، تعدادشان از مواقع معمول بیشتر هم بود.
💥جلسه آن روز، روز سهشنبه هشت شهریور دستور خاصی نداشت. فقط قرار بود هر کسی گزارش حوزه مسوولیتش را بدهد. سر میز رجایی نشسته بود و سمت چپ او باهنر نشسته بود. در ورودی پشت سر باهنر بود و کنار در هم میزی که رویش فلاسک چایی و وسایل پذیرایی بود. بعد از باهنر، صندلی وزیر کشور آقای مهدوی کنی بود که هنوز نرسیده بود. کنارش سرتیپ هوشنگ وحید دستجردی نشسته بود و بعد بقیه فرماندهها. خسرو تهرانی، مسوول اطلاعات نخستوزیری دقیقا روبهروی رجایی در آن سر میز نشسته بود. سمت راست رجایی هم منشی جلسه نشسته بود، مسعود کشمیری.
💥کشمیری بعد از قرآن خواندن رجایی بلند شد و رفت برای رجایی چایی ریخت. بعد همینطور که وحید دستجردی داشت گزارش حوزه شهربانی را میداد، آمد و با باهنر شوخی کرد. بعد رفت و در گوش تهرانی چیزی گفت و از اتاق رفت بیرون. کشمیری دیگر هرگز برنگشت...
💥جلسه علنی داشتیم و لایحه بازسازی مطرح بود. ساعت سه بعدازظهر- هنگامی که عازم رفتن به جلسه علنی بودم، صدای انفجاری شنیدم. معلوم شد در نخستوزیری بوده. دود و آتش بلند شد. از پنجره دفترم نگاه کردم. گفتند اتاق جلسات دولت است. فوراً خبر رسید که جلسه شورای امنیت بوده وآقایان رجایی و باهنر هم حضور داشتهاند. یک ربع بعد، بهزاد نبوی آمد که خودش در نخست وزیری بوده؛ سخت ناراحت و شوکه بود.
💥گفت: «آقایان باهنر و رجایی شهید شده و عدهای نجات یافتهاند... خبرهای متناقض میرسید. عدهای مدعی بودند که بعد از انفجار،آقایان رجایی و باهنر را در حال انتقال به بیمارستان زنده دیدهاند و عدهای میگفتند: اشتباه میکنند؛ آنها در آتش سوختهاند.
💥رئیس شهربانی سرهنگ وحید [دستگردی]، معاون ژاندارمری سرهنگ ضیایی، و معاون نیروی زمینی تیمسار شرفخواه و سرهنگ کتیبه مجروح و بستری بودند.کلاهدوز، مسوول سپاه پاسداران و تهرانی سالم درآمده بودند. اما تهرانی کمی سوخته بود.» این روایتی است که آن شب هاشمی رفسنجانی در دفتر خاطراتش نوشت.
💥آن شب خیلیهای دیگر هم خواب نداشتند. یکیشان یوسف کلاهدوز که نیمههای شب زنش را بیدار کرد و از او خواست خوب ردیف دندانهایش را نگاه کند و مشخصات آنها مثل دندانهای پرشده یا روکشدار را به خاطر بسپارد.
💥کلاهدوز دیده بود که بعد از انفجار، کسی قادر نبوده جسد سوخته رجایی و باهنر را بشناسد و عاقبت همسرهایشان از روی روکش دندانهایشان آنها را شناسایی کرده بودند.
💥بمب در نزدیکترین فاصله نسبت به رجایی و باهنر کار گذاشته شده بود. بقیه اعضای جلسه کمی سوختگی داشتند؛ اما بدن رجایی و باهنر طوری سوخته بود که حتی نمیشد تشخیص داد کدام بدن برای کدامیکی است. این شدت سوختگی در سر میز باعث شده بود که فکر کنند کشمیری هم که سر میز و کنار رجایی بوده، بدنش مثل آن دو نفر سوخته و قابل تشخیص نیست؛ به خصوص کسی که خودش را جای همسر او معرفی میکرد هم همان روز عصر خودش را به نخستوزیری رسانده بود و دنبال جسد همسرش میگشت. عاقبت بخشهایی از بدنهای سوخته و متلاشی را در کیسه کردند و رویش نوشتند؛ «شهید مسعود کشمیری.» خیلیها شک نداشتند که کشمیری هم شهید شده...
(ادامه دارد)👇
💥کشمیری اول در معاونت سیاسی ـ اجتماعی وزیر مشاور در امور اجرایی (که حالا شده معاونت اجرایی رئیس جمهور) کار میکرد. قبلش هم در اطلاعات نیروی هوایی بود. بهزاد نبوی، وزیر مشاور اجرایی تعریف میکند که کشمیری در تنظیم صورتجلسهها خیلی دقیق بوده و برای همین او را برای منشیگری جلسات شورای عالی امنیت ملی انتخاب کردهاند.
💥کشمیری صدای آرامی داشت؛ یک ریش محرابی قشنگ و مراقبت شدید نسبت به مسائل شرعی. در جیبش همیشه دوتا خودکار میگذاشت؛ یکی برای کارهای شخصی و یکی هم برای کارهای اداری؛ یعنی نمیخواست برای کار شخصی از خودکار بیتالمال استفاده کند. یک بار یکی از کارمندهای نخست وزیری را دعوا کرده بود که چرا جمعهها میرود کوه و نماز جمعه نمیآید؟ مقید به نماز اول وقت بود. 👈رجایی هم از این اخلاقهای کشمیری خیلی خوشش میآمد و پشت سر او نماز میخواند.
💥اولین بار موسی زرگر نماینده تهران شک کرد. فردای روز انفجار وقتی تابوتهای شهدا را بردند مجلس تا از آنجا تشییع کنند، دکتر زرگر آن کیسه را که رویش نوشته بودند «شهید مسعود کشمیری» دید، پرسید که پس استخوان هایش کو؟ گفتند در انفجار سوخته و دکتر توضیح داد که در بدن استخوان هایی هست مثل استخوان جمجمه که حتی اگر 24 ساعت هم توی آتش بماند، باز از بین نمیرود.
💥توی بهشتزهرا هم نماینده پزشکی قانونی شک کرد و گواهی فوت را صادر نکرد. توی تمام مسیر تشییع اما آن جمعیت انبوه یک میلیونی در کنار رجایی و باهنر برای کشمیری هم شعار داده بودند و خوانده بودند 👈 «کشمیری چی شد؟ شهید شد.» دفتر نخستوزیری عاقبت بیانیهای داد که مردم! آن پیکر سومی که تشییع کردید برای عبدالحسین دفتریان، مدیر مالی نخستوزیری بوده. دفتریان آن روز موقع انفجار در آسانسور بود. بر اثر انفجار برق ساختمان قطع میشود و آسانسور که بین طبقات گیر کرده بوده، پر میشود از دود حاصل از انفجار و در نتیجه همین دود دفتریان فوت میکند.
💥یک هفته بعد از تشییع، خبرهای عجیب دیگری هم منتشر شد. مرحوم ربانیاملشی، دادستان کل کشور شب 18 شهریور آمد توی استودیو خبر شبکه یک و برای مردم توضیح داد: «عامل انفجار نخستوزیری شخصی به نام مسعود کشمیری بوده است.این شخص بمبی در کیف خودجاسازی کرده بود که به طور عادی و معمولی، بدون اینکه هیچکس به او ظنین شود و هیچکس هم کیف او را بازرسی و رسیدگی نمیکرده و خیلی عادی و طبیعی بوده که کیفش را دست بگیرد و برود در جلسه شرکت کند، و از آنجا که منشی جلسه هم بود، کنار مرحوم شهید رجایی بنشیند و این کار را کرده و کیف خود را هم در کنار آنها قرار داده و طوری هم تنظیم کرده بود که انفجار، اولین بار این دو شخصیت بزرگ و ارزنده و عزیز را بگیرد.
💥خودِ او هم رفتاری معمولی داشته است، گاهی بیرون میرفته، داخل میشده، با این و آن صحبت میکرده، میرفته چیزی از بیرون میآورده و گاهی چای میداده است. دربین یکی از این مواقعی که رفتوآمد میکرده است، به بیرون رفته و دیگر برنگشته و درهمان موقع، این انفجار به وجود آمده و این عزیزان را از ما گرفت. کشمیری فرار کرد و هماکنون نیز متواری است و زنده است، مگر اینکه سازمان منافقین از آنجا که ببینند شاید مثلاً وجودش برایشان مضرباشد، وی را از بین برده باشند.»
💥خبر مطلقا حیرتانگیز بود. کسی که آنهمه به رجایی نزدیک بود، نفوذی منافقین از آب درآمده بود.کشمیری نه اولین نفوذی (منافقین) بود و نه آخرین آنها. دو ماه قبل از انفجار نخستوزیری یک نفوذی دیگر که کارمند دفتر حزب جمهوری اسلامی و مورد اعتماد کامل شهید بهشتی بود، انفجار هفت تیر را باعث شده بود.
💥روز 14 شهریور هم یک نفوذی دیگر در دادستانی تهران بمبی را منفجر کرد و مرحوم قدوسی را به شهادت رساند. با این حال، مورد کشمیری به دلیل میزان نفوذ او تا عالیترین سطوح، از همه موارد قبلی عجیبتر است.چرا کشمیری توانسته بود اینهمه نفوذ بکند؟ این سوال اصلی است. جوابی که به این سوال داده میشود، معمولا این است که در اوایل انقلاب، سازمان اطلاعاتی دقیقی وجود نداشت و هر کسی میتوانست با پنهان کردن سوابق قبلیاش، خود را فردی انقلابی جا بزند؛ مثلا همین کشمیری، با اینکه زنش عضو رسمی سازمان و برادر زنش کاندیدای رسمی سازمان مجاهدین برای نمایندگی شهر اسلامآبادغرب در انتخابات مجلس اول بوده (البته او رای نیاورد و بعدها در جریان یکی از عملیاتهای خیابانی منافقین در تیر 60 کشته شد)؛ اما به دلیل اینکه فامیلی آنها با کشمیری یکی نبوده کسی نتوانسته این رابطه فامیلی را بفهمد.(ادامه دارد)
💥این جواب البته همان موقع هم چندان قابلقبول واقع نشد و تحقیقات مفصلی از همه کسانی که با کشمیری در ارتباط بودند به عمل آمد که رسیدگی به پرونده آن تا خرداد 65 ادامه داشت. در جریان این رسیدگیها دو نفر اعدام شدند و یک نفر به نام تقی محمدی هم خودش را در زندان حلقآویز کرد. جالب است بدانید که تقی محمدی، همان کسی بود که تصویرش در جریان تسخیر لانه جاسوسی بعدها از سوی رسانههای غربی به عنوان احمدینژاد معرفی شد.
💥درباره مسعود کشمیری هنوز خیلی چیزها هست که نمیدانیم. کشمیری همان روز انفجار از ایران فرار کرد. حتی همسرش هم همان ساعت سه روز هشت شهریور منزلش در مهرشهر کرج را ترک کرد و به سمت مرز غربی کشور فرار کرد؛ یعنی آن زنی که به اسم همسر کشمیری در نخستوزیری و بعد هم در ختم او حاضر شد، همسرش نبود و احتمالا یکی دیگر از اعضای منافقین بود که برای پوشش فرار کشمیری ماموریت داشته. در بازدید از خانه کشمیری معلوم شد که خانه او انبار اسلحه منافقین بوده است. از ارتباطات او و محلهای قبلی خدمتش (یعنی اطلاعات نیروی هوایی) هم چیزهای دیگری معلوم شد.
💥مثلا اینکه او مسوول رسیدگی به کودتای نوژه بوده و احتمالا در فراری دادن سرهنگ احسان بنیعامری، فرمانده این کودتای آمریکایی دخالت داشته. اینکه برخی اسناد پروژههای مهم دفاعی گمشده به او نسبت داده شد؛ حتی اینکه چرا هواپیماهای ارتش نمیتوانستند مقر رادیو منافقین، معروف به «رادیو مجاهد» را که وظیفه خط دادن به بقایای منافقین در ایران را برعهده داشت بمباران کنند هم معلوم شد. ماجرا خیلی ساده بود؛ اینکه خود کشمیری در شورای عالی امنیت مسوول این پروژه بوده است.
کشمیری و کشمیری ها هنوز زنده هستند. و خدا می داند تا کجاها نفوذ کرده اند و چه نقشه هایی در سر دارند و...👈 کشمیری جرائم زیادی دارد؛ اما شاید بزرگترین آنها فریب دادن مرحوم رجایی باشد. رجایی به این آدم اعتماد کرده بود... پایان
#کتاب_خاطرات_دردناک
#ناصر_کاوه
زُبُرالْحَديد هم كه باشى، اگر شبى ماهِ آسمانت را، چون ستاره هايى سُرخ، فروريخته و بى جان بر زمين ببينى، مى شكنى! نفس مى كشى آه مى شود؛ لبخند مى زنى آه مى شود؛ تمام زندگى ات آه مى شود. وقت شهادتت انگار، عطر ياس و سيب و روضه ى شب هشتم بود كه در فضا مى پيچيد.. و هنوز هم كاروان كربُ بلا در پىِ عاشورائيان و عاشقانِ حسين بن على(ع)، منزل به منزل مأمن مى گيرد و دامان حسين مى شود آخرين پناهشان.
خيره مانده ام به صورتت؛ تا مى خواهم زخم هايت را بشمارم، روضه باز مى شود...
پسرم به فدايت حسين!
🖤پیکر شهید مدافع ولایت و امنیت شهید محمدحسین حدادیان 🌷
*💧هنگام نوشیدن آب اگر حسین(ع) را یاد کنی...*
➖➖➖➖➖➖➖➖
*💠امام صادق(علیهالسلام) فرمودند:*
*✔هر کس آبی بیاشامد و جدم حسین(علیهالسلام) را یادکند و برقاتلین او لعن و نفرین نماید؛*
*✔خداوند صد هزار حسنه برایش بنویسد و صد هزار گناه او را بیامرزد،*
*✔و او را در جایگاههای بلند جای دهد و مانند این است که صد هزار بنده را آزاد کرده باشد.*
*✔پس او در روز قیامت با دلی شاد و چهرهای خندان محشور میشود.*
*⬅منتهی الامال صفحه ۳۴*
➖➖➖➖➖➖➖➖
*✔هیات رزمندگان غرب تهران*
➖➖➖➖➖➖➖➖
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#فیلم_استوری_شهدایی ۲
🌺 فیلم کوتاه از سخن معروف شهید سلیمانی:
#ما_ملت_امام_حسینیم
#امام_حسین #شهیدسلیمانی #ماه_محرم
🇮🇷کانال خاطرات کوتاه و ناب شهدا:
@khakriz1
#شهیـــد_حسن_باقری
"اگـــر خســـته شدیم باید ببیـــنیم
کجای کار اشـــکال دارد و گرنه کار
برای خدا خســـتـــگی ندارد، لذت
بخش اســـــــت.
➕ به کانال راهیان نور بپیوندید👇
🆔 @Rahianenoor_News
🔳 سایت حامی دولت: روحانی حوصله شنیدن نقد ندارد
▪️شاید تیم رسانهای دولت با خود گفته است که چه کاری است، با چند مدیر روزنامه و خبرگزاری دور هم مینشینیم، چای و کیک میخوریم، آنها چند کلمه میگویند، رئیسجمهور چند کلمه میگوید و بعد به همه میگوییم که روحانی با مردم و اهالی رسانه به صورت مستقیم حرف زده است.
▪️وقتی با آدمهایی که گرفتار هستند مثلا بدهکاراند، حرف میزنید آنها به ظاهر به شما گوش میدهند ولی در باطن حواسشان به حساب و کتابشان است و رئیسجمهور این روزها به شدت شبیه این افراد است.
▪️این سایت در پایان مینویسد: خیلی از کسانی که امروز روحانی به چشم منتقد به آنها نگاه میکند و حاضر نیست دور یک میز با ایشان بنشیند، روزی تلاش کردند که روحانی بر کرسی تکیه بزند. نه برای روحانی بلکه برای ایران تلاش کردند.
▪️مقصر شرایط امروز دولت نه ترامپ است، نه دلواپسان و نه حتی کرونا. همه آنچه امروز میبینیم یک مقصر دارد و آن هم شخص حسن روحانی است. رئیسجمهوری که زودتر از آنچه تصور میکردیم دستهایش را بالا برد و منتظر پایان دولتش نشست.
دفاع همچنان باقیست
https://eitaa.com/defa_baghist
بی بی سی فارسی در راستای القای دوگانه سلامت و دیانت، تصاویر عزاداری ماه محرم را در اخبار مربوط به آمار روزانه مبتلایان به کرونا در ایران انتخاب می کند.
دفاع همچنان باقیست
https://eitaa.com/defa_baghist
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
⭕️ وهابی شیعه شده
♨️ اظهارات تکان دهنده یک وهابی که شیعه شد.
🔺حاضر بودم شیطان پرست باشم اما شیعه نشوم!
🔺دوستم به من گفت یک مجلس روضه امام حسین (ع) بیا،گفتم استغفرالله من مجلس کفر نمیروم!
دفاع همچنان باقیست
https://eitaa.com/defa_baghist
📝اکبر ترکان: فرزندان کسانی که دلار ۴۲۰۰ تومانی گرفتند در کانادا و استرالیا کیف میکنند
مشاور سابق رئیس جمهور:
🔸با خوشخیالی ارز را ۴۲۰۰ تومان دادیم، یک عده هم بردند. فکر میکنید کالاهایی را که با ارز ۴۲۰۰ تومانی آوردند با چه قیمتی فروختند؟ مسلما با قیمت ارز آزاد.
🔹مابهالتفاوت قیمت ارز ۴۲۰۰ تومانی و قیمت بازار را چه کسانی خوردند؟ آیا یک فرد، کاسب یا تاجر معمولی میتوانست ارز ارزان بگیرد؟ هیچوقت، چون فسادهایی اتفاق افتاد و ارزهای ارزان را به عدهای دادند و آنها هم خوردند، یک لیوان آب هم روی آن. الان هم جوابگو نیستند، تنها شلوغکاری میکنیم و بعد هم آبها از آسیاب میافتد و فرزندانشان در کانادا و استرالیا کیف میکنند.
🔸 بچهسوسولهایی که ریشهایشان درنیامده و پشت ماشینهای چندمیلیارد تومانی در خیابانهای تهران دوردور میکنند را که حتما دیدهاید. آیا پدرهایشان با عرق جبین و کد یمین این پولها را درآوردهاند؟ این پولها از کجا آمده؟ از همین دلارهایی که مفت دادیم و بردند خارج خوردند.
دفاع همچنان باقیست
https://eitaa.com/defa_baghist
📝 "توبه واقعی (از ته دل)"
✍از مهمترین وظایف شیعیان نسبت به امامِ عصر، انجام #توبه واقعی است. یکی از اصلی ترین دلایل غیبت #امام_زمان ، گناهانی است که از انسان ها سر می زند. امام زمان در نامه خود به شیخ مفید، گناهان ما را دلیل اصلی غیبت می دانند و می فرمایند: پس تنها چیزی که ما را از آنان پوشیده می دارد، اعمال ناخوشایندشان است که به ما می رسد و از آنان نمی پسندیم و انتظار نداریم.
📚 کتاب مکیال المکارم ج۲
💢 "دَلیلِ غِیْبَتِ تُو، مَنَمْ، می دانَمْ"
دفاع همچنان باقیست
https://eitaa.com/defa_baghist
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥شعرخوانی سردار سلیمانی از حضرت علی اکبر قبل از عزیمت شهید بدرالدین به میدان نبرد
دفاع همچنان باقیست
https://eitaa.com/defa_baghist
💥کشمیری اول در معاونت سیاسی ـ اجتماعی وزیر مشاور در امور اجرایی (که حالا شده معاونت اجرایی رئیس جمهور) کار میکرد. قبلش هم در اطلاعات نیروی هوایی بود. بهزاد نبوی، وزیر مشاور اجرایی تعریف میکند که کشمیری در تنظیم صورتجلسهها خیلی دقیق بوده و برای همین او را برای منشیگری جلسات شورای عالی امنیت ملی انتخاب کردهاند.
💥کشمیری صدای آرامی داشت؛ یک ریش محرابی قشنگ و مراقبت شدید نسبت به مسائل شرعی. در جیبش همیشه دوتا خودکار میگذاشت؛ یکی برای کارهای شخصی و یکی هم برای کارهای اداری؛ یعنی نمیخواست برای کار شخصی از خودکار بیتالمال استفاده کند. یک بار یکی از کارمندهای نخست وزیری را دعوا کرده بود که چرا جمعهها میرود کوه و نماز جمعه نمیآید؟ مقید به نماز اول وقت بود. 👈رجایی هم از این اخلاقهای کشمیری خیلی خوشش میآمد و پشت سر او نماز میخواند.
💥اولین بار موسی زرگر نماینده تهران شک کرد. فردای روز انفجار وقتی تابوتهای شهدا را بردند مجلس تا از آنجا تشییع کنند، دکتر زرگر آن کیسه را که رویش نوشته بودند «شهید مسعود کشمیری» دید، پرسید که پس استخوان هایش کو؟ گفتند در انفجار سوخته و دکتر توضیح داد که در بدن استخوان هایی هست مثل استخوان جمجمه که حتی اگر 24 ساعت هم توی آتش بماند، باز از بین نمیرود.
💥توی بهشتزهرا هم نماینده پزشکی قانونی شک کرد و گواهی فوت را صادر نکرد. توی تمام مسیر تشییع اما آن جمعیت انبوه یک میلیونی در کنار رجایی و باهنر برای کشمیری هم شعار داده بودند و خوانده بودند 👈 «کشمیری چی شد؟ شهید شد.» دفتر نخستوزیری عاقبت بیانیهای داد که مردم! آن پیکر سومی که تشییع کردید برای عبدالحسین دفتریان، مدیر مالی نخستوزیری بوده. دفتریان آن روز موقع انفجار در آسانسور بود. بر اثر انفجار برق ساختمان قطع میشود و آسانسور که بین طبقات گیر کرده بوده، پر میشود از دود حاصل از انفجار و در نتیجه همین دود دفتریان فوت میکند.
💥یک هفته بعد از تشییع، خبرهای عجیب دیگری هم منتشر شد. مرحوم ربانیاملشی، دادستان کل کشور شب 18 شهریور آمد توی استودیو خبر شبکه یک و برای مردم توضیح داد: «عامل انفجار نخستوزیری شخصی به نام مسعود کشمیری بوده است.این شخص بمبی در کیف خودجاسازی کرده بود که به طور عادی و معمولی، بدون اینکه هیچکس به او ظنین شود و هیچکس هم کیف او را بازرسی و رسیدگی نمیکرده و خیلی عادی و طبیعی بوده که کیفش را دست بگیرد و برود در جلسه شرکت کند، و از آنجا که منشی جلسه هم بود، کنار مرحوم شهید رجایی بنشیند و این کار را کرده و کیف خود را هم در کنار آنها قرار داده و طوری هم تنظیم کرده بود که انفجار، اولین بار این دو شخصیت بزرگ و ارزنده و عزیز را بگیرد.
💥خودِ او هم رفتاری معمولی داشته است، گاهی بیرون میرفته، داخل میشده، با این و آن صحبت میکرده، میرفته چیزی از بیرون میآورده و گاهی چای میداده است. دربین یکی از این مواقعی که رفتوآمد میکرده است، به بیرون رفته و دیگر برنگشته و درهمان موقع، این انفجار به وجود آمده و این عزیزان را از ما گرفت. کشمیری فرار کرد و هماکنون نیز متواری است و زنده است، مگر اینکه سازمان منافقین از آنجا که ببینند شاید مثلاً وجودش برایشان مضرباشد، وی را از بین برده باشند.»
💥خبر مطلقا حیرتانگیز بود. کسی که آنهمه به رجایی نزدیک بود، نفوذی منافقین از آب درآمده بود.کشمیری نه اولین نفوذی (منافقین) بود و نه آخرین آنها. دو ماه قبل از انفجار نخستوزیری یک نفوذی دیگر که کارمند دفتر حزب جمهوری اسلامی و مورد اعتماد کامل شهید بهشتی بود، انفجار هفت تیر را باعث شده بود.
💥روز 14 شهریور هم یک نفوذی دیگر در دادستانی تهران بمبی را منفجر کرد و مرحوم قدوسی را به شهادت رساند. با این حال، مورد کشمیری به دلیل میزان نفوذ او تا عالیترین سطوح، از همه موارد قبلی عجیبتر است.چرا کشمیری توانسته بود اینهمه نفوذ بکند؟ این سوال اصلی است. جوابی که به این سوال داده میشود، معمولا این است که در اوایل انقلاب، سازمان اطلاعاتی دقیقی وجود نداشت و هر کسی میتوانست با پنهان کردن سوابق قبلیاش، خود را فردی انقلابی جا بزند؛ مثلا همین کشمیری، با اینکه زنش عضو رسمی سازمان و برادر زنش کاندیدای رسمی سازمان مجاهدین برای نمایندگی شهر اسلامآبادغرب در انتخابات مجلس اول بوده (البته او رای نیاورد و بعدها در جریان یکی از عملیاتهای خیابانی منافقین در تیر 60 کشته شد)؛ اما به دلیل اینکه فامیلی آنها با کشمیری یکی نبوده کسی نتوانسته این رابطه فامیلی را بفهمد.(ادامه دارد)
💥اگر شد این مطلب را صد بار بخوانید😇 تا عمق نفوذ و کاری که یک نفوذی میتواند انجام دهد را بهتر درک کنید👇
🚨کشمیری مرتکب جرم بسیار بزرگی شده است که احتمالا تا آخر عمرش هم همچنان محتاج منافقین خواهد ماند. کشمیری جرائم زیادی دارد؛ اما شاید بزرگترین آنها را👈فریب دادن مرحوم رجایی باشد. رجایی به این آدم اعتماد کرده بود... ترکیب جلسه شورای عالی امنیت ملی اینطوری بود: رئیسجمهور، نخستوزیر، وزیر کشور، رئیس شهربانی، رئیس اطلاعات نخستوزیری (هنوز وزارت اطلاعات تشکیل نشده بود) و چندتایی از فرماندهان نظامی که آن روزها به خاطر شرایط جنگی، تعدادشان از مواقع معمول بیشتر هم بود.
💥جلسه آن روز، روز سهشنبه هشت شهریور دستور خاصی نداشت. فقط قرار بود هر کسی گزارش حوزه مسوولیتش را بدهد. سر میز رجایی نشسته بود و سمت چپ او باهنر نشسته بود. در ورودی پشت سر باهنر بود و کنار در هم میزی که رویش فلاسک چایی و وسایل پذیرایی بود. بعد از باهنر، صندلی وزیر کشور آقای مهدوی کنی بود که هنوز نرسیده بود. کنارش سرتیپ هوشنگ وحید دستجردی نشسته بود و بعد بقیه فرماندهها. خسرو تهرانی، مسوول اطلاعات نخستوزیری دقیقا روبهروی رجایی در آن سر میز نشسته بود. سمت راست رجایی هم منشی جلسه نشسته بود، مسعود کشمیری.
💥کشمیری بعد از قرآن خواندن رجایی بلند شد و رفت برای رجایی چایی ریخت. بعد همینطور که وحید دستجردی داشت گزارش حوزه شهربانی را میداد، آمد و با باهنر شوخی کرد. بعد رفت و در گوش تهرانی چیزی گفت و از اتاق رفت بیرون. کشمیری دیگر هرگز برنگشت...
💥جلسه علنی داشتیم و لایحه بازسازی مطرح بود. ساعت سه بعدازظهر- هنگامی که عازم رفتن به جلسه علنی بودم، صدای انفجاری شنیدم. معلوم شد در نخستوزیری بوده. دود و آتش بلند شد. از پنجره دفترم نگاه کردم. گفتند اتاق جلسات دولت است. فوراً خبر رسید که جلسه شورای امنیت بوده وآقایان رجایی و باهنر هم حضور داشتهاند. یک ربع بعد، بهزاد نبوی آمد که خودش در نخست وزیری بوده؛ سخت ناراحت و شوکه بود.
💥گفت: «آقایان باهنر و رجایی شهید شده و عدهای نجات یافتهاند... خبرهای متناقض میرسید. عدهای مدعی بودند که بعد از انفجار،آقایان رجایی و باهنر را در حال انتقال به بیمارستان زنده دیدهاند و عدهای میگفتند: اشتباه میکنند؛ آنها در آتش سوختهاند.
💥رئیس شهربانی سرهنگ وحید [دستگردی]، معاون ژاندارمری سرهنگ ضیایی، و معاون نیروی زمینی تیمسار شرفخواه و سرهنگ کتیبه مجروح و بستری بودند.کلاهدوز، مسوول سپاه پاسداران و تهرانی سالم درآمده بودند. اما تهرانی کمی سوخته بود.» این روایتی است که آن شب هاشمی رفسنجانی در دفتر خاطراتش نوشت.
💥آن شب خیلیهای دیگر هم خواب نداشتند. یکیشان یوسف کلاهدوز که نیمههای شب زنش را بیدار کرد و از او خواست خوب ردیف دندانهایش را نگاه کند و مشخصات آنها مثل دندانهای پرشده یا روکشدار را به خاطر بسپارد.
💥کلاهدوز دیده بود که بعد از انفجار، کسی قادر نبوده جسد سوخته رجایی و باهنر را بشناسد و عاقبت همسرهایشان از روی روکش دندانهایشان آنها را شناسایی کرده بودند.
💥بمب در نزدیکترین فاصله نسبت به رجایی و باهنر کار گذاشته شده بود. بقیه اعضای جلسه کمی سوختگی داشتند؛ اما بدن رجایی و باهنر طوری سوخته بود که حتی نمیشد تشخیص داد کدام بدن برای کدامیکی است. این شدت سوختگی در سر میز باعث شده بود که فکر کنند کشمیری هم که سر میز و کنار رجایی بوده، بدنش مثل آن دو نفر سوخته و قابل تشخیص نیست؛ به خصوص کسی که خودش را جای همسر او معرفی میکرد هم همان روز عصر خودش را به نخستوزیری رسانده بود و دنبال جسد همسرش میگشت. عاقبت بخشهایی از بدنهای سوخته و متلاشی را در کیسه کردند و رویش نوشتند؛ «شهید مسعود کشمیری.» خیلیها شک نداشتند که کشمیری هم شهید شده...
(ادامه دارد)👇
💠 آنچه موافق مذاق عامه است، این که زندگی شما ساده باشد
🌷شما گمان نکنید که اگر با چندین اتومبیل بیرون بیایید وجهه تان پیش مردم بزرگ می شود. آن چیزی که مردم به آن توجه دارند و موافق مذاق عامه است، این که زندگی شما ساده باشد، همان طوری که سران اسلام و پیغمبر اسلام و امیرالمؤمنین و ائمه ما زندگی شان ساده و عادی بود بلکه پایین تر از عادی آنها هم که جمهوری اسلامی را بپا کردند، مردم عادی هستند و کسانی که بالا بالاها نشسته اند، هیچ دخالتی در این مسائل نداشته و ندارند...
#کتاب_چند_واحد_خمینی_شناسی
#ساده_زیستی_مسئولین
#امام_سید_روح_الله_موسوی_خمینی
#صحیفه_امام
#امام_خمینی
صحیفه نور،جلد 19،صفحه188
مورخ:1364/04/25
💥 حاج احمد آقا داشت حڪم ریاست جمهوریاش را در محضر امام میخواند📜 اون لحظه چهره شهید رجایی خیلی برام قابل توجه بود ، چهرهای گرفته😞و متفڪر ... شب ازش پرسیدم : وقتی داشتن حڪم ریاست جمهوریت را میخوندند ، خیلی توی خودت بودی ، جریان چی بود⁉️
💢بهم گفت : خوب فهمیدی . اون موقع داشتم به خودم میگفتم فڪر نڪنی حالا ڪسی شدی ،تو همان رجایی سابقی☝️ . از خدا خواستم ڪمڪم ڪنه تا خودم رو گم نڪنم ... ازش خواستم قدرتی بهم بده تا بتونم به این مردم خدمت ڪنم .🌹
#مسئول_بودن_يعنى_همين!👇
🌷ما همسایه شهید رجائی بودیم و او نخست وزیر شده بود. اتفاقاً همان روزها ما کمی کار تعمیرات ساختمانی داشتیم. صبح روزی که مواد زائد بنایی را با شوهرم به کوچه می بردیم او از نانوایی محل نان خریده بود و به منزل می رفت.
🌷....ما را دید و طبق معمول سلام کرد و گفت: کمک نمی خواهید؟ شوهرم تشکر کرد و اظهار داشت: کار مهمی نیست. اما او خیلی سریع نان را به منزل رساند و پیش ما برگشت و جدی آستین را بالا زد و با خلوص خاصش به کمک ما شتافت.
🌷هر چه اصرار کردیم و خواستیم او را از این کار پر زحمت باز داریم نپذیرفت و به کمکش ادامه داد و در همان حال تلاش گفت: همسایه بودن یعنی همین. او با این بزرگواری ما را در نهایت بهت و حیرت شرمنده ساخت.
#کتاب_زندگی_به_سبک_شهدا
#ناصر_کاوه
💥این جواب البته همان موقع هم چندان قابلقبول واقع نشد و تحقیقات مفصلی از همه کسانی که با کشمیری در ارتباط بودند به عمل آمد که رسیدگی به پرونده آن تا خرداد 65 ادامه داشت. در جریان این رسیدگیها دو نفر اعدام شدند و یک نفر به نام تقی محمدی هم خودش را در زندان حلقآویز کرد. جالب است بدانید که تقی محمدی، همان کسی بود که تصویرش در جریان تسخیر لانه جاسوسی بعدها از سوی رسانههای غربی به عنوان احمدینژاد معرفی شد.
💥درباره مسعود کشمیری هنوز خیلی چیزها هست که نمیدانیم. کشمیری همان روز انفجار از ایران فرار کرد. حتی همسرش هم همان ساعت سه روز هشت شهریور منزلش در مهرشهر کرج را ترک کرد و به سمت مرز غربی کشور فرار کرد؛ یعنی آن زنی که به اسم همسر کشمیری در نخستوزیری و بعد هم در ختم او حاضر شد، همسرش نبود و احتمالا یکی دیگر از اعضای منافقین بود که برای پوشش فرار کشمیری ماموریت داشته. در بازدید از خانه کشمیری معلوم شد که خانه او انبار اسلحه منافقین بوده است. از ارتباطات او و محلهای قبلی خدمتش (یعنی اطلاعات نیروی هوایی) هم چیزهای دیگری معلوم شد.
💥مثلا اینکه او مسوول رسیدگی به کودتای نوژه بوده و احتمالا در فراری دادن سرهنگ احسان بنیعامری، فرمانده این کودتای آمریکایی دخالت داشته. اینکه برخی اسناد پروژههای مهم دفاعی گمشده به او نسبت داده شد؛ حتی اینکه چرا هواپیماهای ارتش نمیتوانستند مقر رادیو منافقین، معروف به «رادیو مجاهد» را که وظیفه خط دادن به بقایای منافقین در ایران را برعهده داشت بمباران کنند هم معلوم شد. ماجرا خیلی ساده بود؛ اینکه خود کشمیری در شورای عالی امنیت مسوول این پروژه بوده است.
کشمیری و کشمیری ها هنوز زنده هستند. و خدا می داند تا کجاها نفوذ کرده اند و چه نقشه هایی در سر دارند و...👈 کشمیری جرائم زیادی دارد؛ اما شاید بزرگترین آنها فریب دادن مرحوم رجایی باشد. رجایی به این آدم اعتماد کرده بود... پایان
#کتاب_خاطرات_دردناک
#ناصر_کاوه