eitaa logo
مکتب شهدا_ناصرکاوه
938 دنبال‌کننده
22.1هزار عکس
17.1هزار ویدیو
548 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
(4) 📣بمناسبت فرا رسیدن دوم اردیبهشت, روز تأسیس سپاه پاسداران چند روزی میهمان شهدای سپاهی هستیم👇 🌹 محمود کاوه، ١٨ سال بیشتر نداشت که فرمانده حفاظت از بیت‌ امام (ره) در جماران شد و حیرت بزرگان ارتش را در آن زمان به خود واداشت. به گونه ‌ای که به سرهنگ صیاد شیرازی گفتند: یک نوجوان ١٨ ساله در جبهه کردستان پیدا شده که وقتی در اتاق جنگ شرح عملیات میدهد، آدم مات و مبهوت می‌ ماند و سرا پا گوش است. همان که در ١٩ سالگی وقتی فرمانده لشگر شهدای کردستان شد, برای زنده یا مرده سرش دو میلیون جایزه گذاشتند و تا سال ٦٥ موقع شهادتش قیمت سرش به رکورد دست نیافتنی هفت میلیون رسید!... کتاب زندگی به سبک شهدا, ناصر کاوه خاطره ای از سرتیپ پاسدار, شهید محمود کاوه, فرمانده لشگر ویژه شهدای کردستان 🌹روزِ آماده شدن حلقه‌های ازدواجمون، گفت: باید کمی منتظر بمونیم تا آمـاده بشه! گفتم: آمـاده است دیگه، منتظر موندن نـداره! "حلقه‌هـا رو داده بود,تا ۲ حرف روش حک بشه "Z&A"... اول اسم هردومون روی هر دو حلقه حک شد! خیلی اهل ذوق بود؛ سپرده بود که به حالت شکسته حک بشه نه سـاده؛واقعاً‌ از من هم که یه خانومم بیشتر ذوق داشت. زندگی به سبک شهدا, ناصر کاوه برشی از زندگی شهید مدافع حرم, امین کریمی 🌹 سربازیش را باید داخل خانه جناب سرهنگ ارتش شاه می گذراند... وارد خانه شد و چشمش به زن نیمه عریان سرهنگ افتاد، بدون معطلی پا به فرار گذاشت و خودش را برای جریمه ای که انتظارش را می کشید، آماده کرد.... جریمه اش تمیز کردن تمام دستشویی های پادگان بود. هیجده دستشویی که در هر نوبت، چهار نفر مامور نظافت شان بودند!...هفت روز از این جریمه سنگین می گذشت که سرهنگ برای بازرسی آمد و گفت: بچه دهاتی! سر عقل اومدی؟... عبدالحسین گفت: این هیجده توالت که سهله، اگه تا آخر سربازی هم کارم همین باشه؛ با کمال میل قبول می کنم؛ ولی دیگه توی اون خونه پا نمیذارم... کتاب زندگی به سبک شهدا, ناصر کاوه خاطره ای از سرتیپ پاسدار شهید, عبدالحسین برونسی فرمانده تیپ جواد الائمه(ع) 🌹ناهار خونه پدرش بودیم. همه دور تا دور سفره نشسته بودن و مشغول غذا خوردن. رفتم تا از آشپزخونه چیزی برای سفره بیارم.چند دقیقه طول کشید... تا برگشتم نگاه کردم دیدم آقا مهدی دست به غذا نزده تا من برگردم و با هم شروع کنیم. این قدر کارش برام زیبا بود که تا الان تو ذهنم مونده... نزدیك عملیات بود می دانستم دختردار شده. یك روز دیدم سر پاكت نامه از جیبش زده بیرون.گفتم: این چیه؟گفت: عكس دخترمه...گفتم: بده ببینمش... گفت: خودم هنوز ندیدمش! گفتم: چرا؟ گفت: "الآن موقع عملیاته,می ترسم مهر پدر و فرزندی كار دستم بده. باشه بعد" کتاب زندگی به سبک شهدا, ناصر کاوه خاطره ای از شهید مهدی زین الدین, فرمانده لشگر علی ابن ابی طالب(ع) 🌹نجف آباد اصفهان که بودیم یه پیرزن سراغ حاج احمد رو می گرفت. وقتی حاجی برا سر کشی اومد، پیرزن رفت ملاقاتش و بعد از چند دقیقه گفتگو رفت... یک هفته بعد پسر پیرزن اومده بود برای تشکر و می گفت: حاج احمد مشکلم رو حل کرده... بعد فهمیدیم پسر پیرزن به خاطر نداشتن دیه قرار بوده بره زندان... اما حاج احمد بخشی از ارثیه ای که از پدر و مادرش بهش رسیده رو میده تا ديه رو پرداخت کنن. و این جوری پسر پیرزن آزاد شده بود... کتاب زندگی به سبک شهدا, ناصر کاوه خاطره ای از زندگی سرلشگر شهید, حاج احمد کاظمی فرمانده لشگر نجف اشرف
🌹طنز جبهه! 💥داستانهای آقا فریبرز (29):👇 🌿... بر اثر ترکش خمپاره آبگرمکن مقرشون ترکش خورده بود و سوراخ شده بود و فریبرز و بچه های دیگر  نمی تونستند توی سرما حمام برند😇 و باید برای حمام میومدند عقب😣 ولی محور طوری بود که نمی تونستند اونجا رو زیاد ترک کنند😣 مسئول پشتیبانی هم باهاش لج کرده بود و آبگرمکن بهش نمی داد فریبرز هم بد بو گرفته بود گفت حال مسئول پشتیبانی را می گیرم...😊 حالا ببینید😜 🌿...وقتی فرمانده لشکر برای سرکشی اومد... فریبرز گفت حالا وقتشه😝 بدو بدو دوید و رفت فرمانده لشگر رو بغل کرد و تند تند بوسش می کرد😊 و از بغلش جدا نمی شد😣 فرمانده لشکر گفت بابا بسته دیگه خیلی هم خوش بویی چسبیدی به ما!؟😉 فریبرز هم بدون معطلی گفت حاج آقا حمام نداریم چیکار کنیم؟😜فرمانده لشگر مسئول پشتیبانی را صدا زد و دستور داد سریع مشکل ایشون رو رفع کنید😁 مسئول پشتیبانی هم مجبور شد حلش کنه.😉 بعد از چند روز فریبرز  چندتا شاخه گل گرفته بود وبرای مسئول پشتیبانی آورده بود تا از دلش بیرون کند👌 دعوتید به کانال شهدا👇 https://t.me/nasserkaveh44 Www.naserkaveh.ir
🔹 بر اثر تهاجم به مقر نیروهای زرهی و ستاد فرماندهی بسیج در پایگاه «کالسو» بابل، ۸  نیروی امنیتی شهید شدند.‌‌ ارتش عراق: امشب مستقیما به ما حمله شد. ⭕️یک منبع امنیتی: هواپیمای بمباران کننده بابل عراق از پایگاه "برج 22" در منطقه رکبان، شمال شرقی اردن، نزدیک مرز اردن و سوریه به پرواز در آمده بود. محمد مهدی بابایی⭕️گزارش های اولیه حاکی از آن است که تعداد مجروحان حشد شعبی و ارتش عراق در حمله هوایی به پایگاه کالسو در شمال بابل به 8 نفر افزایش یافت.‌‌ ⭕️ کمیته امنیت در بابل: 🔹 گستردگی آتش سوزی در محل انفجار ناشی از انفجار تجهیزات نبوده، بلکه ناشی از سوختن درختای اطراف پایگاه بخاطر تهاجم هوایی بوده. رسانه‌های عراقی: دهها هواپیمای آمریکایی در آسمان تعدادی از مناطق در استان‌های بغداد، بابل و کربلا به پرواز درآمدند.
(3) 📣بمناسبت فرا رسیدن دوم اردیبهشت, روز تأسیس سپاه پاسداران چند روزی میهمان شهدای سپاهی هستیم