eitaa logo
مکتب شهدا_ناصرکاوه
1.1هزار دنبال‌کننده
24.9هزار عکس
21هزار ویدیو
758 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
✅ توصیه های امام عصر به شیعیان 🔴🔴 ذکری برای برآورده شدن همه حوائج 🌹مرحوم آيت الله شيخ محمدتقى اصفهانى معروف به آقانجفى اصفهانى در احوال خود چنين مینويسد : كه زمانى در نجف اشرف مشغول رياضت بودم كه در آن دوره اسرارى بر من مكشوف گرديد يكى از آن اسرار اين بود كه شب چهارشنبه اى در مسجد سهله نشسته بودم. نزديك سحر شخصى از رجال الغيب را ديدم و سؤالات بسيارى از او نمودم و جواب سؤالاتى كه از قول حضرت نقل میكرد مرتب مینوشتم كه مبادا فراموش شود. يكى از آن سؤالات اين بود كه ذكرى به من بياموزيد تا در تمام حوائج به دردم بخورد جواب فرمودند: 🌺 ذكرى نزديك‌تر از صلوات بر محمد و آل محمد -صلي الله عليه و آله و سلم- در پيشگاه خداى متعال نيست. 📚 منبع:کتاب فوايد الصلوات ص 49
🌹طنز جبهه! 💥داستانهای آقا فریبرز (13):👇 🌿... یڪے  از 👱بچہ ها خیلے اهل معنویت و دعا بود .برای خودش یہ قبری ڪنده بود . شب ها مےرفت تا صبح با خدا راز و نیاز مےڪرد . 🙌 شبها گذشت تایہ شب مهتابـے فریبرز با👥چند نفر، رفتند سرقبر .😇با خوشان گفتتد, بریم یہ ڪمے باهاش شوخے ڪنیم.😁 خلاصہ قابلمہ ی بزرگ گردان را برداشتند و با بچہ ها رفتند سراغش...😜 پشت خاکریز قبرش نشستند... اون بنده ی خدا هم بی خبر از همه جاداشت با یہ شور و حال خاصے نافلہ ی شب مےخوند ، واقعا دیگہ عجیب رفتہ بود تو حال !...😌 🌿... فریبرز بہ مصطفی شیپور قورت داده ڪہ تن صدای بالایـے داشت، گفت👈 داخل قابلمہ برای این ڪہ صدا توش بپیچہ و بہ اصطلاح اڪو بشہ ، بگو : 👇 اقراء ... 😐  اقراء ... 😐 اون بنده خدا در قبر, یهو تنش شروع ڪرد بہ لرزیدن و شور و حالش بیشتر شد یعنے بہ شدت متحول شده بود و فڪر مےڪرد برایش باب رحمتی باز شده است...!😰 💥 برای بار دوم و سوم هم گفت : اقراء😇بنده ی خدا با شور و حال و گریہ گفت : چے بخونم ؟...😇 و این دفعه خود فریبرز باصدای بلند و گیرا گفت : بابا ڪرم بخون ...😂😇 دعوتید به کانال شهدا👇 https://t.me/nasserkaveh44 Www.naserkaveh.com
🌹شهید عبدالحمید دیالمه : مطمئن باشیم در هر شغلی که هستیم اگر ذره ای در ما باشد ، امروز نکنیم ، فردا سقوط میکنیم. فردا نباشد پس فردا سقوط میکنیم ؛ چون هر زمان یک می زند و یک مشت را بیرون می ریزد.
شماره۱ ▫️این رفیقم که می‌بینید.. با مرگ شهادت گونه در اواخر سال ۹۵ و در سن ۶۳ سالگی به جمع رفقای شهیدش پیوست.. ▫️آشنایی و رفاقت من با ایشان به سال ۷۵ برمیگرده.. ▫️مبارز و جانباز دوران انقلاب و دفاع مقدس، شکنجه شده به دست ساواک و بعث عراق، آزاده، عارف، انقلابی، اخلاقی، مردمی و چهره آشنا برای پیشکسوتان و مسئولین، به ویژه رهبری.. متن پیام رهبری..👇 بسم الله الرحمن الرحیم از درگذشت مجاهد صادق و فداکار آزاده جانباز و ایثارگر، مرحوم آقای حاج حسن حسینزاده، دیرهنگام اطلاع یافتم. ایشان را از دوران جوانیش به ایمان و صلاح و بصیرت و مجاهدت می‌شناختم. صبر و ثبات و توکّل وی نیز در روزگار سخت اسارت در زندان‌های رژیم طاغوت و سپس در اردوگاه های اسیران بینام و نشان در چنگال دژخیمان بعثی، بر آنان که وی را می‌شناختند آشکار شد. پس از بازگشت ناباورانه از اسارت، اینجانب همان روحیه پرشور و قدم ثابت را در پیکر نحیف و معلول و شکنجهدیدهی او مشاهده کردم، و همین صلابت و سلامت معنوی وی را تا آخر عمر در خدمت هدف‌های والای انقلاب ، به تلاش و کوشش برانگیخت. امید است که اکنون در سایهسار رحمت بیکرانهی پروردگار متنعم و سرافراز باشد، بمنّه و کرمه. سیّد علی خامنه‌ای ۹/اردیبهشت/۹۵ @ba_rofaghaye_shahidam
شماره۲ ▫️من با ایشان توفیق همراهی در مسافرت های گوناگونی را در دهه هفتاد داشتم.. راهیان نور، همدان، پیاده روی مشهد مقدس و.. ▫️ایشان در همه این سفرها با ادعیه و قرآن مأنوس بود و ما را هم شریک انس خود میکرد.. همه اونارو هم از حفظ میخوند.. اونایی هم که حفظ نبود به ما می‌گفت بخونیم و همه دسته جمع میخوندیم.. ▫️توو سفر پیاده روی حرم تا حرم، از حرم حضرت امام ره تا حرم حضرت رضا علیه السلام که تقریبا نزدیک ۱۸ روز توو راه بودیم گاهی به من میگفت جوشن کبیر رو بخون! منم با کمک رفقا بندهای جوشن رو بین هم تقسیم می‌کردیم و در راه پیاده روی مشهد درحال راه رفتن پشت سر ایشان میخوندیم.. گاهی مناجات خمسه‌عشر، خودشم جامعه کبیره، دعای یستشیر، دعای مجیر رو هر روز برامون از حفظ میخوند.. دعای ندبه رو هم جمعه‌ها همه رو از حفظ توو مسیر برامون میخوند.. ▫️ساعت خوندن این ادعیه و مناجات نزدیکای ظهر زیر نور شدید آفتاب در حال پیاده روی به سمت مشهد ولی با عشق و علاقه همه مشتاقانه انجام میدادیم.. ▫️صبح ها سوره‌های یاسین و الرحمن رو برامون از حفظ توو مسیر پیاده روی میخوند.. ▫️حدود ۳۰ ۴۰ نفر، ایشان را توو مسیر پیاده روی با برنامه های معنوی همراهی میکردیم.. خیلی باصفا بود.. @ba_rofaghaye_shahidam
شماره۳ ▫️ایشان در سوم فروردین ماه سال ۱۳۳۱در خانوادهای مذهبی و مبارز و در محلۀ امامزاده یحیی (نزدیک خیابان ۱۵خرداد فعلی و بوذرجمهری سابق) متولد شد. ▫️پدرش، مرحوم محمدمهدی حسینزاده موحد از شاگردان حاج آقا مرتضی زاهد (استاد اخلاق و عرفان) و آیتالله سید ابوالقاسم کاشانی (رهبر سیاسی و معنوی مردم ایران در دهههای بیست و سی) بود. مرحوم حاجآقا مهدی حسینزاده از معتمدین گروههای سیاسی مذهبی و رابط و پیک خاص آیتالله کاشانی بین ایشان و امام خمینی (ره) بود، و همچنین بین آیتالله کاشانی و رهبران و نخستین شهدای فدائیان اسلام. ▫️مرحوم حاجآقا مهدی حسینزاده پس از درگذشت مرحوم آیتالله بروجردی برای پیروی از مرجع تقلید از آیتالله کاشانی سوال میکنند و ایشان در پاسخ امام  را با عنوان «حاجآقا روحالله» معرفی میکنند. با این معرفی آیتالله کاشانی، حاجآقا مهدی از نخستین مقلدان اجتهاد و مرجعیت امام خمینی شد. بههمین خاطر حاجآقا مهدی حسینزاده که پیش از شهرت امام به عنوان رهبر معنوی و سیاسی مسلمانان، شناختی قدیمی نسبت به امام خمینی داشت فرزندانش را از کودکی با فرهنگ امام خمینی آشنا کرده بود. او همچنین برای آشنایی با فرهنگ مبارزه و شهادت، پسران خود را در همان کودکی پنجشنبۀ هرهفته با خود به زیارت مزار شهیدان فدائیان اسلام در مسگرآباد میبرد. موضوعی که با شهادت گروه بعدی شهدای موتلفه به زیارت مزار آنان نیز انجامید. ▫️ایشان برادرانش پیش از آغاز علنی نهضت امام خمینی چندباری در کودکی و هنگام تشرف پدر به خدمت امام خمینی در قم و در امامزاده قاسم تهران، امام را دیده بودند و به این مرد بزرگ تاریخ جهاد و مبارزه دلبسته بودند. اینگونه بود که حاجحسن همراه اعضای خانواده مبارزات سیاسی خود را از نوجوانی و از سیزده سالگی آغاز کرده بود و نخستین دستگیری او در ۱۵سالگی هنگام پخش اعلامیۀ امام خمینی در امجدیه اتفاق افتاده بود. حسن حسینزاده تا پیروزی انقلاب اسلامی در سال ۵۷که همراه با برادر مبارزش (محمد حسین زاده موحد) بالاخره از زندان آزاد شد، نزدیک به ۹ سال غیرپیوسته را در زندان و بازجویی و شکنجه گذراند. زندان قصر، زندان قزلقلعه، زندان کمیته مشترک و زندان جمشیدیه زندانهایی بودند که هرکدام مدتی میزبان این مرد مبارز بودند. ▫️ایشان به قول گزارش محرمانه ساواک «جوان خودسر و متعصب» و به قول مهندس بازرگان «جوان معقول و خیلی مقدس و محجوب» در ابتدای مبارزه از شاگردان و دوستداران آیتالله شهید سعیدی بود. پس از شهادت ایشان با جمعی از جوانان مبارز به منزل علما و ائمۀ جماعات مساجد محدودۀ خیابان ۱۷شهریور میرفت تا آنان را متقاعد به برگزاری مراسم ختمی برای شهید سعیدی کند. از جمله در مسجد مهدوی، مسجد لرزاده، مسجد خیابان صفاری و.... وی با همراهی دوستانش همچنین به انتشار آگهیها همراه با عکس این شهید و دعوت از سخنرانان انقلابی برای پرشور شدن این برنامهها اقدام کرد. ▫️سالهای زندان را به یادگیری علوم حوزوی و اسلامی نزد مجتهدان و اساتید برجستۀ حوزه که در آن دوران در زندان ستمشاهی به سر میبردند ( مثل «آیتالله طالقانی»، «آیتالله ربانیشیرازی»، «آیتالله شهید حقانی»، «آیتالله انواری» و...) گذراند. او در ایام آزادی به فعالیتهای سیاسی و مذهبی در قالب برگزاری جلسات و هیئات با انقلابیون میپرداخت. هیئتی که خود حاج حسن و برادرش تشکیل داده بودند و به طور هفتگی در شبهای جمعه برگزار میشد «انصار المهدی» نام داشت. هیئتی در محدودۀ میدان خراسان و خیابان ۱۷شهریور کنونی تهران که با تفسیر قرآن و ترویج معارف اهل بیت (علیهم السلام) و همچنین فعالیتهای سیاسی و اعتقادی همراه بود و بسیاری از روحانیان انقلابی آنزمان در دهههای مختلف به آن دعوت میشدند. از جمله رهبر عزیز انقلاب «حضرت آیتالله خامنهای» که در یکی از دههها به موضوع «مرگ، زندگی و شهادت» پرداخت و در دههای دیگر به موضوع حساسیتبرانگیز «استعمار». گفتنیست شهید مظلوم «امیر مراد نانکلی» نیز از اعضای ثابت این هیئت جوان و کوچک بود که سال ۱۳۵۳ زیر شکنجۀ ساواک در کمیتۀ مشترک به شهادت رسید. @ba_rofaghaye_shahidam
#حاج_حسن_حسین_زاده بعد از اسارت، اومده سر مزارش.. آخه سه چهارسال خانوادش فکر میکردن شهید شده.. براش سنگ مزار نمادین درست کرده بودن.. از خجالت، دست به صورت گرفته..😭 شاید دوست میداشت شهید بشه اونم از نوع گمنامش.. @ba_rofaghaye_shahidam
#حاج_حسن_حسین_زاده @ba_rofaghaye_shahidam