eitaa logo
مکتب شهدا_ناصرکاوه
793 دنبال‌کننده
19.7هزار عکس
13.7هزار ویدیو
474 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
«مهدی شریف‌پور» یکی از همرزمان شهید رمضانی است که با او به مرور فرازهایی از احوالات و خاطرات آن روزهای او در کنار حاج حمید پرداختیم. او در آغاز می‌گوید: 🔅 حمید با اینکه فرمانده گردان اطلاعاتی قائم و مسئول اطلاعات قرارگاه سری نصرت و در اواخر جنگ مسئول اطلاعات سپاه ششم امام جعفر صادق(ع) بود ولی انسانی ساده و بی‌تکلف و به‌ دور از هیاهو و غوغا بود. با آن همه سمت و مسئولیت روزهایی که در شهر و در جمع خانواده به سر می‌برد به هیچ وجه از امکانات دولتی استفاده نمی‌کرد و کارهای خود را به کسی نمی‌سپرد و همه را خودش با یک دستگاه موتور سیکلت 125 یاماها آبی‌رنگ که داشت انجام می‌داد. 🔅 این رزمنده دوران دفاع مقدس می‌گوید: دستورالعملی در جنگ‌ها وجود دارد که بر اساس آن افسران رکن دوم هر یگان در عملیات نظامی باید الف- مثل دشمن فکر کنند ب- مثل دشمن ببینند ج- همکار و راهنمای فرمانده در مسایل مربوط به اطلاعات از دشمن باشند د- خود را جای فرماندهان دشمن قرار داده و بدانند که وی چه عملی را انجام خواهد داد، چطور و چه وقت؟ با این دستورالعمل حاج حمید روزانه بیش از 400 کیلومتر به طور میانگین در خطوط مواصلاتی دشمن برای تهیه و تکمیل اطلاعات خود از منطقه تردد داشت و به همین خاطر همیشه در تحلیل‌های اطلاعاتی حرف اول و موثر را می‌زد و نکته جالب‌تر اینکه این مربوط به مقطعی است که ایشان هنوز دوره دانشکده فرماندهی و ستاد را نگذرانده بود. 👇👇👇 @defae_moghadas2 🍂
❣ 🔻شهید حمید رمضانی 🔅 شریف‌پور حاج حمید با همه مشغله و مسئولیت سنگینی که به واسطه سمت‌های مختلف بر عهده داشت به دو مورد بسیار مقید بود؛ اول نماز شب و دیگری غسل روز جمعه. از آن زمانی که با حاج حمید رمضانی در گردان قائم به شکل گسترده و تنگاتنگ شروع به همکاری نمودم وی را بسیار علاقه‌مند به انجام دادن کارها در اسرع وقت و با دقت بالا یافتم. پیگیر، کیفیت‌خواه و به دنبال دانش و وسایل و تجهیزات جدید برای پیشبرد در امر جنگ بود، به خاطر همین روحیه، تقریبا هر زمانی که در گردان حضور داشت خواب و خوراک را از همه می‌گرفت. به طوری که در حضور ایشان و معاونشان «حاج نعیم‌ الهایی» همیشه به شوخی می‌گفتم «وقتی حاج حمید هست راحتی نداریم ولی وقتی شما هستی راحتیم؛ اما چه فایده که روزهای راحتی ما به دلیل حضور همیشگی حمید در گردان  بسیار بسیار کم است.» یاد دارم شبی از جزیره مجنون به طرف اهواز می‌آمدیم که من سوالی در مورد نقشه و کار اطلاعات رزمی پرسیدم و ایشان با علاقه و اشتیاق فراوان تا نزدیکی‌های اهواز در حال توضیح دادن موضوع برای من بود و تازه می‌گفت هر زمانی هم که سوال داشتی و یا علاقه‌مند یادگیری بودی رودربایستی نکن و بپرس. در مدت آشنایی ما که از سال 1360 در منطقه عملیاتی فتح‌المبین شوش شروع  و تا شهادت حمید در سال 1367 ادامه داشت؛ شاهد بودم در کنار مدیریت برجسته‌ای که داشت همیشه به نیروهایی که با ایشان کار می‌کردند  و یا تحت امر ایشان بودند اعم از بسیجی و سپاهی وقتی برای گرفتن برگه پایان ماموریت به ایشان مراجعه می‌کردند شهید رمضانی با نگاهی نافذ و کلامی محکم و صدایی رسا و همراه با ادب فراوان به آنها می‌گفت هر کجا می‌خواهید بروید (منظور سایر یگان‌ها بود) اما قول بدهید از جبهه نروید. و همین دلیلی بود برای جذب هر چه بیشتر نیروها گرداگرد حاج حمید. @defae_moghadas2 👇👇👇
شهید حمید رمضانی قرارگاه نصرت
فقط یادتون باشه بااسم ویادچه شهیدی شروع کردید!؟فقط جهت یادآوری که خدا,پیامبران,چهارده معصوم,امام وشهدا .ملت با هیچکس عقد اخوت نبسته است یادتان باشد روی خون 300 هزار بنا شده باخیل عظیمی و _شهداوجانبازان
💐 کشکول(99/102):👇 امام صادق(ع):هنگامیکه فرا رسد ملائکه ای به تعداد مورچگان [حاکی از کثرت آنهاست] از آسمان فرود می آیند و در دستانشان قلم هایی از طلا و کاغذهایی از نقره است و تا شب شنبه چیزی نمینویسند جز صلوات بر محمد و آل محمد. پس زیاد بفرست. 📚الکافی جلد3ص 416 🌹دعای پرفضیلت شبهای جمعه: یا دائم الفضل على البریه، یا باسط الیدین بالعطیه، یا صاحب المواهب السنیه، صل على محمد و آله خیر الورى سجیه و اغفر لنا یا ذا العلى فی هذه العشیه...  ✅هر که در شب جمعه ده مرتبه این دعا را بخواند نوشته شود در نامه عمل او هزار هزار حسنه و محو شود هزار هزار سیئه و بلند شود در بهشت برای او هزار هزار درجه و جنات احدیت. سه مرتبه فرماید که: نیستم خدای او اگر او را نیامرزم و در درجه حضرت ابراهیم خلیل علیه السلام باشد. 📚مفاتیح الجنان ‌‎ 🌷شب جمعه است و تمام اموات چشم انتظار ياد کنیم امام , شهدا و تمام اسیران خاک را با این دعا👈 اللّهُمَّ اغفِر لِلمُومِنینَ وَ المُومِنَاتِ وَ المُسلِمینَ وَ المُسلِمَاتِ اَلاَحیَاءِ مِنهُم وَ الاَموَاتِ ، تَابِع بَینَنَا وَ بَینَهُم بِالخَیراتِ اِنَّکَ مُجیبُ الدَعَوَاتِ اِنَّکَ غافِرَ الذَنبِ وَ الخَطیئَاتِ وَ اِنَّکَ عَلَی کُلِّ شَیءٍ قَدیرٌ بِحُرمَةِ 🌷الفَاتِحةِ مَعَ الصَّلَوَات 😁 اوضاع مملکت داره به سمتی پیش میره که شبهای جمعه 👈اموات برای ما فاتحه می خوانند:👇 شادی روح زنده ها, 🙏الفاتحه 🌷مجروح که شد، به اسارت دشمن درآمد و در آنجا به شهادت رسید. او را دفن کردند و شانزده سال بعد هنگام تبادل جنازه شهدا با اجساد عراقی، جنازه «محمدرضا شفیعی» و دیگر شهدای دفن شده را بیرون می آورند تا به گروه تفحص شهدا تحویل دهند. اما جنازه محمدرضا سالم است ، سالمِ سالم... 🌷بعد از تبادل اسرا، حالا نوبت جنازه ‌ها بود. قرار شد حتی استخوان‌ های شهدا را تحویل بدهند. عراقی ‌ها رفتند سراغ قبرها. یكی شان هم قبر محمدرضا بود. مشغول شدند و با بیل و كلنگ خاك‌ ها را كنار زدند، اما بيچاره ها، بیچاره بودند در كفرشان، بیچاره‌ تر شدند... 🌷دشمن به یقین رسید در كفر و جهنم رفتنش. خبر به گوش صدام رسید. دستور داد جنازه را تحویل ندهند... آبرو كه نداشت ولى محمدرضا رسواترش می‌ كرد. سه ماه محمدرضا را به دستور صدام سه ماه زیر آفتاب داغ عراق گذاشتند... 🌷....پودر تجزیه روی بدن و صورت محمدرضا ریختند. اما تفاوتی نمی کند. هیچ اتفاقی نیفتاد....نه سوخت و نه پودر شد. فقط كمی تغییر كرد. سفید بود رنگش. سبزه بامزه شد. بدبختی و شقاوت شده بود خوره و به جانشان افتاده بود. صلیب سرخ در جریان بود و ایران هم مدرك داشت. مجبور شدند كه محمدرضا را تحویل بدهند؛ «و مكروا مكروالله والله خیر الماكرین» 🌷محمدرضا صحیح و سالم بود. به فكر چهار تكه استخوان بودند و حالا بدن محمدرضا سالم بود. موهایش، پوستش، مژه ‌اش، زخم تنش...، انگار محمدرضا همين چند دقیقه پیش شهید شده! عكس‌ ها و مدارك را مطابقت كردند اما قبر، قبر محمدرضا بود و جناره سالم سالم... 🌷مادر شهید می گوید: موقع دفن محمدرضا، حاج حسین کاجی به من گفت: شما می دانید چرا بدن او سالم است؟ گفتم: چرا؟ گفت: راز سالم ماندن ایشان چهار چیز است: هیچ وقت نماز شب ایشان ترک نمی شد؛ دائماً با وضو بود، هیچ وقت زیارت عاشورایش ترک نمی شد. مداومت بر غسل جمعه داشت. 🌷....آخر مجلس همه اشکاشون رو با چفیه پاک می کردند ولی محمد رضا اشکاشو می مالید به صورتش دلیل تازگی بدنش بعد از ١٦ سال همین بود اثر اشک امام حسین(ع)!... مادرش می گوید: به امام زمان (عج) ارادت خاصّی داشت و هر وقت به قم می آمد، رفتن به جمکران را ترک نمی کرد... 🌷.... شهید محمد رضا شفیعی در سال ١٣٤٦ در قم به دنیا آمد. این شهید یکی از رزمنده های گردان تخریب لشگر ١٧ علی ابن ابی طالب قم بود. در عمليات کربلای ٤ مجروح و اسير شد. در ٤ دی سال ١٣٦٥ در سن ١٩ سالگی در بيمارستان بغداد به شهادت رسید... پیکر او به همراه شهدای دیگری در ١٤ مرداد ١٣٨١ به کشور بازگشت. بعد از ١٦ سال خودم تو گلزار شهدای قم دفنش کردم... , راوی: حسین علی کاجی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📣سلام یکی از دلایلی که امام جامعه حتی به مخالفان خود مسئولیت میدهد!؟
قدیری ابیانه:👈 🚢زمان آغاز تحریم ایران علیه آمریکا فرا رسیده است. خبر 👈وال‌استریت‌ژورنال: 🔹مقام‌های آمریکایی برای جلوگیری از شکل‌گیری ائتلاف اقتصادی میان ایران و ونزوئلا نفتکش‌های حامل سوخت ایران را به تحریم تهدید کرده‌اند. 🔹دو کشتی تحت مالکیت یونان با پرچم لیبریا حرکت می‌کنند و حامل محصولات نفتی ایران به مقصد ونزوئلا هستند. 🔹دولت آمریکا در حال بررسی راهکارهایی برای مقابله با حرکت نفتکش‌های حامل محصولات نفتی ایران است. نظر 👈 قدیری ابیانه: زمان آغاز تحریم ایران علیه آمریکا فرا رسیده است. مناسب است ایران اعلام کند که در صورت تحریم نفت کش های مذکور تمام نفت کش ها با پرچم آمریکا و یا با مالکیت آمریکا را تحریم کرده و اجازه عبور از آب های ایران در تنگه هرمز نخواهد داد.
🌷چند واحد👈 (1) 💥امروز توفیق خواندن خاطره ای از امام (ره) نصیبم شد که بعد خواندن خاطره، لازم دیدم، یک بار دیگر هم شده، برای  خودم👉🏾 و 👈🏾 دیگران، درس «خمینی شناسی» بگذارم... دریای عمیق شخصیت این بزرگ مرد تاریخ، نیاز به کاوش چند وجهی دارد که هر فرد انقلابی باید برای انقلابی ماندن آن را انجام دهد... من این گونه به ذهنم می رسد در حال حاضر پیروان قدیم و‌جدید او به چند دسته تقسیم شده اند و اگر ما بخواهیم راه آن پیشوای فرزانه و از طرفی پیروان راستین و وفادار او را بشناسیم، بهترین راه شناخت،👈🏾 بررسی تطبیقی اندیشه و سیره افراد مدعی راه امام راحل با خود امام خمینی (ره) است.... و اما خاطره ای که از امام خواندم:👇 📣خانه‌ای کنار جماران اجاره کرده بودیم که بشود 👈 دفتر امام؛ خانه‌ای آجری و قدیمی... رفتیم از بازار پنج شش فرش بته جقه‌ای 👈  (اصطلاحی است برای نوعی طرح تزئینی به شكل پر مرغ  که روی ترمه و بعضی قالی‌ها دیده می‌شود) خریدیم؛ از همان‌ها که توی مساجد می‌اندازند. [وقتی] آمد دیدگفت:👇 «مگر می‌خواهید از من، «رضاشاه» درست کنید؟»... 📘 یادگاران: کتاب روح‌الله/ انتشارات روایت‌ فتح پ ن:👇 🔴 لیست اموال امام خمینی(ره) 💥قابل توجه مسئولین بالاشهر نشین و دارای ویلا در لواسان,شمال, کیش, کانادا, ترکیه, سینه چاکان قلابی امام ور هبری, مرفهین بی درد, نوکیسه های تازه به دوران رسیده و... 📣دارایى غیر منقول (باذکر مشخصات): 1- یک باب منزل مشتمل بر بیرونى و اندرونى در قم، محله باغ قلعه که معروف است. 2- قطعه زمینى است ارث پدرى است و به حسب اطلاع حضرت آقاى پسندیده مشاع است بین این جانب و معظمٌ له و ورثه مرحوم اخوى (آقاى هندى) که اجاره سهمیه این جانب از قرار اطلاع آقاى اخوى، سالى چهار هزار ریال است که داده نمى‌شود. 📣 دارایى منقول اعم از نقدى، موجودى یا سپرده بانکى، سهام و اموال غیر منقول دیگر با ذکر قیمت تقریبى: 1- وجه مختصرى است در تهران که نذورات و هدایاى شخصى است. 2- اثاث منزل ندارم، مختصر اثاثى است در قم و تهران، مِلک همسرم مى‌باشد. دو قطعه قالى در منزل است، داده‌اند که اگر خواستم بابت خمس حساب کنم، و مال این جانب و ورثه نیست باید به سادات فقیر بدهند. چند جلد کتاب، بقیه کتبى است که در زمان شاه مخلوع به غارت رفت و نمى‌دانم چقدر است و... 3- کلیه وجوهى که در بانکها یا در منزل یا نزد اشخاص است وجوه شرعیه مى‌باشد و مِلک این جانب نیست... 💥 و حالا یک سوال ساده خصوصا از مسئولین جمهوری اسلامی ایران👈 با توجه به زندگی ساده امام خمینی و مقام معظم رهبری, ما در کجای کار هستیم, آیا زندگی ما به عنوان یک مسئول رنگ و بوئی از زندگی حضرت رسول (ص) و امیرالمومنین (ع) ودر سطح پایین تر در راستا و دستورات امام و رهبری است😊 یک لحظه کلاه خود را قاضی کنیم🎩 ما با خودمان چند هستیم, ما کجا ایستاده ایم😇 آیا زندگی ما رنگ و روی محمدی,علوی,خمینی و خامنه ای دارد!؟ ...
📣 بازی رسانه ای:👇 🔴دیدید چی شد ؟ 💥هفته گذشته سرخط خبرهای بین‌المللی و بیشترین گزارش‌های رسانه‌ای در جهان اختصاص داشت به حرکت پنج ایرانی و تعریف از قدرت‌نمایی و ... اما یهو ناپدید شدند !!! ها رو با چه موشکی زدن؟
🍂 🔻 روایت معاون طرح و عملیات قرارگاه قدس در عملیات بیت المقدس 🔅 جریانات پشتیبانی کننده از عراق در جریان جنگ تحمیلی ابتدا فکر کردند به خاطر ۳ به ۱ بودن امکانات و تجهیزات عراقی ها، از پس ایران بربیایند اما وقتی دیدند ایرانی ها توانستند کمتر از یکسال خودشان را بسیج کنند و مناطقی را که از دست داده بودند پس بگیرند تازه فهمیدند چه کرده اند! 🔅 اوج هنرنمایی ایرانی ها از لحاظ تاکتیکی این بود که توانستیم این آرایش نظامی را به نیروی های مان بدهیم. هنرنمایی سپاه این بود که سازمانی که برای اقدامات نظامی تشکیل نشده بود را به چنین سازمان رزمی برسانیم. اصلا شما به عنوان ما نگاه کنید. 《سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، چنین اسمی قرار نبود نظامی بشود ولی آن روز وقتی ماموریت پاسداریش حفظ نظام علیه اقدامات نظامی ارتش بعث عراق شد، می بینید چگونه خودش را به روز کرد و در نبرد با ارتش تا دندان مسلح عراق چگونه پیروز شد. 🔅 شما مهر سال ۵۹ اگر سوال می کردید حسن باقری را می‌شناسید اصلا کسی چنین اسمی را تا آن روز نشنیده بود. اصلا اسمش غلامحسین افشردی است. اسمش را هم عوض کرد. شما اگر می پرسیدید رحیم صفوی، حسین خرازی، احمد کاظمی؛ اصلا کسی چنین اسم هایی را نمی شناخت اما بعد از این عملیات دیگر همه با اسم هایی چون محسن رضایی، علی شمخانی، رحیم صفوی، غلامعلی رشید، عزیز جععفری، مصطفی ردانی، حسین خرازی، مرتضی قربانی، احمد کاظمی و خیلی اسم های بزرگ دیگری آشنا هستید. 🔅 حالا نکته بسیار جالب بعدی این است؛ آن اسامی که نام بردم دانش آموخته دانشگاه های نظامی دنیا بودند؟ رییس احزاب خاصی بودند؟ دانشجوی دکترا رشته خاصی بودند؟ اصلا سن و سال شان به این بازی ها قد نمی داد! 🔅 همه این ها را این جنگ، این دفاع مقدس تبدیل کرد به چنین اسطوره هایی که امروز یکی از آن اسطوره ها سرلشکر قاسم سلیمانی است. سرلشکر رحیم صفوی است. سرلشکر عزیز جعفری است. سرلشکر علی شمخانی است. سرلشکر محسن رضایی است. سرلشکر مصطفی ایزدی است. مجموعه این تدابیر و مجموعه این خوش فکری هایی که در عملیات های شاخص دوران دفاع مقدس رقم خورد آن ها را به چنین القابی رساند. 🔅 بعد از این جنگ دیگر فهمیدند نمی توانند با این جماعت ایرانی بدین شکل سر شاخ شوند. فهمیدند از پس این مدل فکری بر نمی آیند. ✅ حالا سوال اصلی؛ چرا بعد از فتح خرمشهر جنگ تمام نشد؟... @defae_moghadas 🍂
🍂 🔻 روایت معاونت طرح و عملیات قرارگاه قدس در عملیات 🔻 پاسخ به یک سوال پر تکرار... 🔅 و اما چرا بعد از آزادسازی خرمشهر جنگ تمام نشد؟ 🔅 صدام در زمان بنی‌صدر باورش این بود ایران در داخل کشور درگیر اغتشاشات و درگیری های داخلی است. یعنی در مرزهای شرقی با بلوچ ها و افغان ها درگیر است. در شمال ترکمن صحرا، در خوزستان با خلق عرب، خلق مسلمان در کردستان و در داخل شهر ها هم گروه های درجه یک نهضت آزادی، جبهه ملی، توده و چریک های فدایی و منافقین و حالا ایران یک تیر خلاص می خواهد به اسم جنگ! اما امام(ره)، مرد استراتژیست ایران اجازه این کار را به آن ها نداد. آن ها بعد از فتح خرمشهر می‌خواستند یک استخوان لای زخم برای ایرانی ها باقی بگذارند. یعنی چه؟ یعنی برای پایان دادن به این جنگ قطعنامه ای صادر کنیم که هیچ بند و مفادی نداشته باشد. 🔅 یک سال بعد و پس از پایان عملیات خیبر پیشنهاد دادند یک قطعنامه ای بنویسیم و در آن به دو طرف جنگ بگوییم برگردید سر مرز های تان! بدون اشاره به هیچ محور سیاسی. 🔅 ما فهمیدیم شورای امنیت این قطعنامه ها را مکانیزمی برای خودشان طراحی کرده اند. یعنی ۵ کشور اَبرقدرت به اسم شورای امنیت سازوکاری طراحی کرده اند که هر وقت به نفع شان بود برای اسرائیلی ها رای صادر کنند، یه زمانی برای فلسطینی ها رای بدهند... 🔅 حضرت امام(ره) دست آن ها را خوانده بود. می دانست وقتی صدام جلوی چشم همه قطعنامه الجزایر را پاره می کند، باید آن را به طور محکمی سر جایش نشاند. باید بنویسند چه کسی جنگ را شروع کرد و چه کسی این همه خسارت به بار آورد. 🔅 من رشته ام روابط بین الملل است. آن زمان وقتی درس می خواندیم، دکتر معتضدزاده به ما می گفت وقتی هر کدام از قطعنامه هایی را که تا سال ۱۳۶۷ صادر کرده اند را می‌خوانیم نه میتوانیم بگوییم قطعنامه هست و نه میتوانیم بگوییم نیست. تنها نکته ای که دارد شماره های روی آن است! شما اهل تحقیق هستید. بروید در اینترنت جستجو کنید و همه قطعنامه هایی را که برای ما صادر کردند را بخوانید و ببینید محتوای آن ها چیست. به غیر از قطعنامه ۵۹۸ هیچ کدام اصلا لفظ جنگ ندارد! تا قبل از آن می نوشتند درگیری! زد و خُردهای مرزی! می گفتند اختلافات! اصلا اسم واژه جنگ را نمی آوردند. در حالی که این ها به مدت ۸ سال جنگی به راه انداختند که به اندازه دو جنگ جهانی اول و دوم زمان آن طول کشیده است. آن هم با این عمق و این خسارات. شما باید می بودید آن روزی که وارد شهر خرمشهر شدیم می دیدید چه بر سر این شهر آورده بودند. همه را صاف کرده بودند. می خواستند نقشه شهر را عوض کنند. حالا با یک توصیه بگوییم تمام؟! برویم خانه های مان و دوباره هر زمان هوس کردید برگردید؟؟؟ 🔅 باید بنویسید. باید بنویسید اشتباه کردید. باید بنویسید غلط کردید و دیگر از این غلط ها به سرتان نخواهد زد. از عواملی که دیگر هوس آمدن به سمت ما را نمی کند همین پافشاری رزمنده های ما به فرماندهی حضرت امام(ره) بود. 🔅 امروز هم حضرت آقا فرمودند فکرش را نکنید اگر آمدید و زدید برخواهید گشت! نه؛ مهمان ما خواهید بود تا جوابش را بگیرید. دوران بزن در رو تمام شده است. بزنید جوابش را محکم تر دریافت خواهید کرد. 🔅 لذا آن ها دیگر نخواهند آمد. آن ها ممکن است خیلی تجهیزات به روز و مدرن داشته باشند اما آن ها این بسیجی و مدل جنگیدن و فکر کردن را ندارند و دنیا پشت همین بسیجی گیر کرده است. پشت همین فرماندهی حضرت امام(ره) و امروز حضرت آقا(حفظه الله) گیر افتاده است فلذا ان شالله هیچ وقت نخواهید دید دیگر این سمت ها پیدای شان بشود... 💢 عزیزان گرامی؛ آن چه خواندید بخش هایی از سخنرانی سردار شهید حاج احمد سیاف زاده بود در خصوص انتقال مفاهیم دوران دفاع مقدس، که در روز سوم خرداد سال ۱۳۹۰ در دانشگاه آب و برق اهواز اجرا گردیده بود که به سمع و نظر شما عزیزان رسید. پایان @defae_moghadas 🍂
🍂 🔻 عجب مادری داشت حاج اسماعیل راوی: حاج صادق آهنگران ❣ اسماعیل فرجوانی فرمانده تیپ یکم لشکر 7 ولی عصر عجل الله تعالی فرجه بود. او در یکی از عملیاتها مجروح گردید و یک دستش قطع شد. [ابراهیم برادر] ایشان در عملیات [طریق القدس] به شهادت رسید و پیکر پاکش مانند مولایش اباعبدالله صلوات الله علیه سر در بدن نداشت. ❣ وقتی جنازه ی او را به اهواز آوردند مادرش هم آنجا بود. به خاطر این که پیکر سر در بدن نداشت بچه ها اجازه  نمی دادند مادرش بالای سرش بیاید. اما ایشان کوتاه نمی‌آمد و می گفت: هر طور شده  من باید بچه م رو ببینم. در نهایت بچه ها کوتاه آمدند و حاج خانم توانست جنازه فرزندش را ببیند. ❣ همه منتظر بودند صحنه های دلخراش و مویه مادر و خراشیدن صورتش را ببینند اما مادر اسماعیل و ابراهیم به قدری صلابت نشان داد که تعجب همه را برانگیخت. ❣ حاج خانم وقتی بالای پیکر بدون سر فرزندش آمد و با آن وضع مواجه شد فقط سه بار گفت: مرگ بر آمریکا مرگ بر آمریکا  مرگ بر آمریکا بعد زینب وار بوسه ای بر حنجر جگرگوشه اش زد و بدون گریه و زاری محوطه را ترک کرد. ❣ این صحنه تأثیر عجیبی روی من گذاشت. پس از آن، ماوقع را برای آقای معلمی شرح دادم و او هم نوحه هایی با مضمون مادر از جمله : ❣بیا ای مهربان مادر کنار سنگر من یا ای مادر قهرمان شد نوجوانت فدا و ... را سرود و من آنها را اجرا کردم. @defae_moghadas 🍂
🍂 🔻 تاریخ شفایی مصاحبه حجت الاسلام دکتر عبدالله حاجی صادقی 🔅 قسمت اول همانطورى که اشاره کردید، در باره دفاع مقدس، علیرغم همه آثار و مطالبى که گفته شده، هنوز حق مطلب ادا نشده. البته منظور از ناگفته ها، آن اسرار نظامى نیست که نباید گفته شود. اما ناگفته هایى از آن دوران هنوز هم وجود دارد که شایسته است، در نوشته ها، در رمان ها، در فیلم ها و مانند آن توجه ویژه اى به آنها بشود. اما در خصوص بُعد معنوى، آنچه من مى توانم بگویم از زبان خودم نباشد بهتر است. از زبان حماسه سازان شهید بگویم که غالب آنها معتقد بودند جنگ 8 ساله ما و دفاع مقدس ما جنگ بین ایمان و کفر بود و در صحنه هاى نبرد هر گاه بعد معنوى، ارتباط با خدا، اخلاص، بى توجهى به امکانات دنیوى و در یک کلمه توکّل قوى تر بود، موفقیت، پیروزى و سلحشورى خودش را بیشتر نشان مى داد و اگر احیانا در بعضى مواقع ما به امکانات مادى، نیروى انسانى ـ از لحاظ کمیت ـ و طرح و عملیات خودمان تا حدودى اعتماد مى کردیم، با عدم موفقیت روبه رو مى شدیم. شاید اینها به خاطر این بود که خدا مى خواست ما را متوجه کند، که رو به کدام سمت و سو داریم. در همین رابطه شاید نقل یکى دو خاطره بى مناسبت نباشد و بعد یک استفاده اى بکنم. اوایل جنگ، فکر کنم اسفند 59 و اوایل سال 60 بود. در سپاه خرمشهر بودم و قرار بود بیایم قم و برگردم. براى خداحافظى خدمت شهید جهان آرا رسیدم و گفتم دارم مى روم قم و برگردم. شما فرمایشى ندارید؟ شهید محمد جهان آرا برادر عجیبى بود، برادر فوق العاده اى بود! او این جمله را به این مضمون به من گفت: «وقتى به قم رسیدى، سلام مرا به علما و مخصوصا آیت الله مشکینى برسانید و بگویید ما فرماندهان در جبهه ها خیلى که تلاش کنیم، دو کار را مى توانیم انجام دهیم: یکى شکم رزمندگان را سیر کنیم و غذا به آنها برسانیم تا رمق جنگیدن داشته باشند، دوم سلاح آنها را از مهمات پر کنیم تا امکان مبارزه داشته باشند. اما (حضرت) آیت اللّه مشکینى! اینجا نه شکم پر مى جنگد نه سلاح پر! اینجا ایمان است که در برابر کفر مى جنگد. اینجا باورها و اعتقادات است که مى جنگد. اینجا اندیشه هاب معنوى و باورهاى معنوى مبارزه مى کند و اعتقادات مذهبى است که در برابر دشمنى استقامت مى کند که هم از ما سیرتر است و هم امکاناتش از ما بیشتر است و هیچ کمبودى در این زمینه ندارد! این بیانى بود که ایشان فرمودند و بعد قریب به این مضمون فرمودند: «پشتیبانى از این بُعد و پر کردن ظرف روح ها، بر عهده شماست و حوزه هاى علمیه باید همواره تغذیه کننده ایمان و معنویت و ارزش هاى اسلامى جبهه ها باشند.» این یک خاطره که مربوط به اوایل جنگ بود و همیشه در ذهن من بوده است و یکى هم از آخر جنگ بگویم. ادامه دارد @defae_moghadas 🍂
ناگفته هایی از دفاع مقدس مصاحبه با دکتر عبدالله حاجی صادقی منبع: حصون 1385 شماره 8 حوزه های تخصصی: علوم سیاسی مسایل ایران جنگ (دفاع مقدس) حجت الاسلام والمسلمین حاجی صادقی با توجه به توانمندی و شایستگی که در سال ها مسئولیت، چه در دوران دفاع مقدس در سنگر جبهه ها و چه در مسئولیت های اجرایی و حضور در میدان های عملی داشت، از سوی رهبر انقلاب و فرماندهی معظم کل قوا به عنوان نماینده مقام معظم رهبری در سپاه منصوب شد. حاجی صادقی از اوائل جنگ بارها به عنوان طلبه به جبهه مخصوصا خرمشهر اعزام شد و در بهمن 1359 بنا به درخواست حضرت حجت الاسلام والمسلمین میثمی که از پیشکسوتان روحانیون رزمنده بود رسما وارد سپاه شد و در استان‌های مختلف مسئولیت دفتر نمایندگی دفتر حضرت امام (ره) در سپاه را برعهده داشت مانند سپاه استانهای بوشهر، هرمزگان، منطقه 4 نوح، قرارگاه نوح و سپاه سوم قدس که در مناطق جنگی مستقر بود و پنجاه ماه از دوران جنگ را در جبهه دفاع از ایران اسلامی پرداخت.
🍂 بازکردن میدان موانع باز کردن میدان موانع در بخش کوچکی از سیم های خار دار دشمن در روز روشن و در شرایط غیر عملیاتی با دشواری های بسیار همراه بود . رزمندگان تخریب که از قهرمانان و شگفتی سازان بی مانند جنگ بودند . این موانع را زیر آتش سنگین دشمن و در دل شب تاریک خنثی می کردند و از میان آن ها گذرگاه هایی احداث می کردند که معبر نامیده می شدند و محل عبور سایر رزمندگان به سمت نیروهای دشمن بود. عمق این موانع گاهی به صدها متر می رسید . در چنین شرایطی وبا پشت سر گذاشتن این میادین وسیع مین و موانع ایذایی، نیروهای تخریب و گردان های عملیاتی خود را به دشمن می رساندند . ودر آن حالت تازه نبردهای اصلی با دشمن شروع می شد . @defae_moghadas 🍂
4_702924891808072079.mp3
900.9K
🍂🔴 نواهای ماندگار حاج صادق آهنگران در وصف مادران شهدا 🔶 بیا ای مهربان مادر کنار سنگر من حجم : 879 کیلوبایت مدت آهنگ: 11:00 دقیقه تقدیم به شما 🔅🔆🔅🔆❣🔆🔅🔆🔅 🔴 به ما بپیوندید ⏪ در کانال حماسه جنوب @defae_moghadas 🍂
‍ 🍂خاطره‌ای از رهبر انقلاب فتح خرمشهر 🔻وقتی جوانان ما خرّمشهر را پس گرفته بودند، اوایل ریاست جمهوری بنده بود. یک هیأت جهانی به ایران آمد و رئیس آن به من گفت: امروز در دنیا وضع شما با یک سال پیش، از زمین تا آسمان تفاوت کرده است... او راست می گفت. دنیا باور نمی‌کرد جوانان ما، بسیجیان ما، سپاه نورسِ ما و ارتش ضربه دیده ما بتوانند خرّمشهر را با آن همه استحکاماتی که دشمن و پشتیبانانش درست کرده بودند، پس بگیرند. این کار را جوانان ما کردند؛ آن‌هم نه با تجهیزات پیشرفته و نه با پشتیبانی های اطّلاعاتی؛ بلکه با قدرت اراده و فکر و هوشمندی و با جوانی کارساز . ۸۲/۰۶/۲۶ @defae_moghadas 🍂
 جان بی جمال جانان میل جهان ندارد هر کس که این ندارد حقا که آن ندارد @defae_moghadas 🍂