eitaa logo
مکتب شهدا_ناصرکاوه
1.1هزار دنبال‌کننده
24.8هزار عکس
20.9هزار ویدیو
754 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
3.67M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
‍ ⚘﷽⚘ 🖇عاشقانه‌_شهدا....❤️ 🌟امین روزها وقتے از ادراہ به من زنگ می‌زد و می‌پرسید چه می‌ڪنے ?... اگر می‌گفتم ڪارے را دارم انجام می‌دهم می‌گفت: «نمی‌خواهد! بگذار ڪناروقتے آمدم با هم انجام می‌دهیم.» 🌟 می‌گفتم:«چیزے نیست، مثلاً‌ فقط چند تڪہ ظرف ڪوچڪ است»... می‌گفت: «خب همان را بگذار وقتے آمدم با هم می‌شوریم!» 🌟مادرم همیشہ به او می‌‌گفت: «با این بساطے ڪه شما پیش می‌روید همسر شما حسابے تنبل می‌شود ها!» 🌟امین جواب می‌داد: «نه حاج خانم! مگر زهرا ڪلفت من است?... زهرا رئیس من است.» 🌟بہ خانہ ڪه می‌آمد دستهایش را به علامت احترام نظامے ڪنار سرش می‌گرفت و می‌گفت: 《سلام رئیس.》❤️ 🌟روزِ آماده شدن حلقه‌های ازدواجمون ، گفت : « باید کمی منتظر بمونیم تا آمـاده بشه !! » گفتم : «آمـاده است دیگه، منتظر موندن نـداره! » حلقه‌هـا رو داده بود تا ۲ حرف روش حک بشه "Z&A" 🌟اول اسم هردومون روی هر دو حلقه حک شد! خیلی اهل ذوق بود ؛ سپرده بود که به حالت شکسته حک بشه نه سـاده؛ واقعاً‌ از من هم که یه خانومم بیشتر ذوق داشت . . . راوی: خانم زهرا حسنوند (همسر شهید امین کریمی
5.7M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🚩صل الله علیک یا ابا عبدالله الحسین (ع) شب جمعه ست هوایت نکنم میمیرم ارباب 🙏التماس دعا
😔❤️ 🍃من از دنـیا فقـط دستے به یـک شـش گوشـه مےخواهم،🤲 و از شـش گوشـه اش کُنجے کنـارش تا ابـد باقے🦋 (مهدیـه_گودرزے) (۱۰فروردین۹۹) @mahdiyegoodarzi ۲۶۶
4.01M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
❤️"جرعہ اے از معرفت شهدا" ❉ شب عروسی هنگام برگشتن از آتلیه علی آقا به من گفتند.اگر موافق باشید قبل از رفتن پیش مهمانها اول برویم خانه خودمان ونمازمان را با هم بخوانیم "یڪ نماز دونفره عاشقانه..."😇و این هم درحالی بود ڪه مرتب خانوادهامون به ایشان زنگ میزدند ڪه چرا نمی آیید مهمانها منتظرند...من هم گفتم قبول فقط جواب آنها باشما... ایشان هم گفتند مشڪلی نیست موبایلم را برای یڪ ساعت می گذارم روی بی صدا تامتوجه نشویم. بعد با هم به خانه پر از مهر و محبت مان رفتیم و بعد ازنماز به پیشنهاد ایشان یڪ زیارت عاشورای دلچسب دونفره خواندیم👌بنای زندگی مان را بامعنویت بنا ڪردیم وبه عقیده من این بهترین زیارت عاشورایی بود ڪه تا حالا خوانده بودم ومن آن شب بیشتر به عمق اخلاص ومعنویت همسرم پی بردم... خواندن زیارت عاشورا ڪار همیشگی ایشان بود...هرصبح وشام باتمام وجودش می خواند... وسفارش شان هم به من همین بود ڪه هیچ موقع خواندن زیارت عاشورا را فراموش نڪن, ڪه من هرچه دارم از برڪات همین است... حتی از سوریه هم ڪه تماس می گرفتند مرتب این موضوع رایادآوری می ڪردند...
💥وصیت نامه شهید مدافع حرم علی شاه‌سنایی 🚩به نام خدا 📣شهادت لباس تک سایزی است که ما باید با اعمال و رفتار و اخلاص، خود را اندازه آن کنیم…..انشاالله پروردگارا من با تو عهد بستم که در دنیا به فرمان تو باشم. شهادت بر یگانگی و توحید تو میدهم که جز تو خدایی نیست. تو یگا نه و بی همتایی، تو یکتا و شریکی نداری، گواهی می دهم که بهشت و جهنم حق است و موجود؛ و اقرار می کنم که حساب و کتاب و میزان و صراط حق است. خدایا تو را سپاس می گویم این لیاقت را به من عطا نمودی که پی به عظمت تو ببرم و حق را از باطل تشخیص دهم، آن گاه خانه و زندگی را رها کنم و به سوی تو هجرت نمایم و در صف رزمندگان و جهادگران راه تو حضور یابم و از مظلومان عالم دفاع کنم. خدایا امید آن دارم که سرخی خونم، سیاهی گناهانم را غسل دهد و پاک شدن از گناه موجب آن شود که در جمع شهدای اسلام سر افکنده نباشم. در این راه کسی را مجبور نکرد که از پدر و مادر عزیزتر از جانم و از همسر مهربان و یار و یاور و در سختی ها و اقوا مم چشم بپوشم، بلکه تنها برای رضای خدا و پیروی از ولایت فقیه و دفاع از مظلوم و نابود کردن دشمنان اسلام. ای مردم این جانها از خودمان نیست، آن را خداوند تبارک و تعالی به ما داده و روزی هم از همه می گیرد. پس اگر این بدنها برای مرگ آفریده شده است که چه بهتر که انسان در راه خدا کشته شود. 📣سفارش به برادران و خواهران دینی و اما ای برادران و خواهران دینی به شما سفارشی می کنم به پیروی از ولایت فقیه و گوش دادن و عمل بی قید و شرط به فرمایشات ایشان و احترام به پدر و مادر که خیلی به گردن ما حق دارند، خواندن زیارت عاشورا، من خود هر صبح و شام زیارت عاشورا را می خواندم، نتیجه آن را در زندگی دیدم و از خدا بخواهید که به همه ما اشک چشم و دل مناجات عنایت کند، مخصوصا در مجالس روضه امام حسین(ع). 📣صحبت شهید با پدر و مادر اما پدر و مادر عزیزم من می دانم شما با چه زحمتی مرا بزرگ کردید من هر چه دارم بخاطر روزی حلالی است که شما سر سفره آوردید و تلاش کردم که شما را از خود راضی کنم اما نتوانستم و از شما می خواهم مرا حلال کنید و در نبود من صبر کنید و صبور باشید مانند امام حسین و حضرت زینب و به خود افتخار کنید که چنین فرزندی تقدیم انقلاب کردید من هم قول می دهم که اگر اختیار داشته باشم شما را شفاعت کنم و اگر خواستید در مراسم من گریه کنید برای جوان امام حسین(ع) و شهدای دشت کربلا گریه کنید و بعد از من، هوای همسر و فرزندم زهرا کوچولو را داشته باشید. 📣صحبت شهید با همسرش و سفارش برای تربیت دخترش زهرا و صحبتی با همسر مهربانم شما هم مرا حلال کنید در این چند سالی که با هم بودیم از شما جز احترام و بزرگی و پاک دامنی ندیدم و از شما تشکر می کنم که یار و یاور من در سختی ها و رسیدن به خدا بودی و از پدر و مادرت هم تشکر می کنم که چنین دختری تربیت کردند و از شما می خواهم که زهرا کوچولو نور چشم من را مانند خودت تربیت کنی و مسایل دینی را به او آموزش دهی و هوای پدر و مادرم را هم داشته باشی و در نبود من صبور باشی و خواهش می کنم که در مراسمم خود را کنترل کنی و الگو باشی، من هم شما را فراموش نخواهم کرد ای مهربان ترین همسر دنیا خیلی دوستت دارم و شما را به خدای بزرگ می سپارم و امیدوارم که حضرت زهرا شما را شفاعت کند. 📣سخن شهید با همکاران ای همکاران و پاسداران سبز پوش به خود افتخار کنید که در این نهاد مقدس مشغول به خدمت و در صف رزمندگان و جهاد گران هستید و دعا کنید که همگی عاقبت به خیر شویم و از شما می خواهم که این حقیر را حلال کنید مخصوصا بچه های با مرام گروهان تخریب و ۲۰ روز از مرخصی های استحقاقی من را به خاطر کم کاریها و کارهای شخصی که در وقت اداری انجام داده ام کم کنید، اگر شهادت قسمتم شد مرا در گلستان شهدا دفن کنید. 📣صحبت شهید با خواهران و برادران خود خواهر و برادران خوبم شما هم مرا حلال کنید و سعی کنید در همه شرایط باعث سر بلندی پدر و مادر باشید و جای خالی مرا در خانه برای پدر و مادر پر کنید و در خانه با صدای بلند اذان بگویید و قرآن بخوانید و احترام به پدر و مادر را فراموش نکنید که بهشت زیر پای مادران است و در مراسم من آبرو داری کنید و هر کس در مراسم من شرکت کرد احترام کنید. 📣سخنی با بچه های هیئت ال یس و شما رفقا و بچه های محل و بچه های هیئت ال یاسین، قدر این جلسه ها را داشته باشید و سعی کنید در این جلسه ها شرکت کنید و شما را وصیت می کنم که در مورد دیگران قضاوت نکنید، ما همه در حال امتحان هستیم. امیدواریم که موفق باشید و این بنده حقیر را هم حلال کنید. ما خانه به دوشان غم سیلاب نداریم             جز  پسر فاطمه ارباب نداریم
وقتی پای تلویزیون نسشته بودم و اخبار دادگاه مفسدین اقتصادی رو میدیدم، دفاع این متهم(طبری) خیلی بهم برخورد.. وقتی میگفت دوستان زیادی دارم که فلان مبلغ و فلان جا را بنامم میزنن، دلم گرفت!! نگاه به دورو برم کردم ببینم من چه رفیقای دارم و اگه نیاز بهشون داشتم، چی بنامم میکنن.. 🏴🏴 جناب طبری من رفقایی دارم، که با دستکاری توی شناسنامه، چهارده سال رو، هجده کردن، تا بتونن برن جلوی دشمن و از کشورشون، جلو تانک و توپ و خمپاره و میدان مین دفاع کنن... 😞😞همراهشون بودم که چه جور، تکه تکه شدن و بعضیاشون بی دست و بی پا، و بعضی قطع نخاع شدن! 💗 همه چیشون رو دادن، که با اون میلیارد میلیاد رفیقات، نمیتونی یک بندانگشتشون رو درست کنی و فقط عکساشون رو میتونی تو بعضی از خیابونای پایین شهر ببینی! 😓😓 چون دیگه تو بالاشهر، جاشون شده تبلیغات کت شلوار و مبل و پیتزا و سهمشون شده یک قبر در گوشه و کنار شهرها و روستاها که در بهترین نقطه اون محله هاست.. نمیدونم لواسونت کجاست و چرا بعضیای پایتخت نشین، ارزوی اونجا رو دارن و بنامت میزنن و تو را در منصبی گذاشته بودن که عدل و داد باید پای و دست میگرفتی.. 😧 در مقابل دست و پای که جانبازان دادن و بقول خودت بیست سال در انجا بودی چه کردی نا نجیب، که دشمن را از خودت اینقدر خوشحال کردی..! این بود جواب اون خون رفیقای من؟؟ 😷 حالا پز رفیقای دزد و اختلاس گرت رو میدی؟!! الهی شکر که همچین رفیقایی نداریم و دلمون خوش هست به رفقایی که در دل خاک گلزار شهدا و گوشه گوشه آسایشگاها و کنج خانه ها هستند.. رفیقای دارم که هنوز جان فدای کشورشون میکنن نه رفیقای که مال و اموال و بیت المال برمیدارن و وقتی گرفتار شدن تو و امثال تو با گرفتن رشوه اونا رو فراری میدادی! 💣 الهی شکر، که ما ازین رفیقا نداریم و رفقایی داریم، که دعای خیرشون از اون میلیارد پول رفیقات با ارزشتر هست... 🤲
🔅ﻣﻦ ﺑﺮﺍﺩﺭ ﺑﺰﺭﮒﺗﺮ ﻋﺒﺎﺱ ﻫﺴﺘﻢ . ﺍﻭ ﻫﻔﺖ ﺳﺎﻝ ﺍﺯ ﻣﻦ ﮐﻮﭼﮏﺗﺮ ﺑﻮﺩ . ﻣﺎ ﭼﻬﺎﺭ ﺧﻮﺍﻫﺮ ﻭ ﺑﺮﺍﺩﺭ ﻫﺴﺘﯿﻢ ﮐﻪ ﻋﺒﺎﺱ 18 ﺍﺭﺩﯾﺒﻬﺸﺖ ﺳﺎﻝ 72 ﺑﻪ ﺩﻧﯿﺎ ﺁﻣﺪ ﻭ ﺁﺧﺮﯾﻦ ﭘﺴﺮ ﺧﺎﻧﻮﺍﺩﻩ ﺑﻮﺩ . ﭘﺪﺭﻡ ﭘﺎﺳﺪﺍﺭ ﺑﻮﺩﻧﺪ ﻭ ﺩﺭ ﮐﻞ ﺧﺎﻧﻮﺍﺩﻩﺍﯼ ﻣﺬﻫﺒﯽ ﺩﺍﺭﯾﻢ . ﻋﺒﺎﺱ ﺑﺎ ﺭﻭﺣﯿﻪ ﺍﻧﻘﻼﺑﯽ ﺑﺰﺭﮒ ﺷﺪ . ﺍﺯ ﻫﻤﺎﻥ ﮐﻮﺩﮐﯽ ﺩﺭ ﻫﯿﺌﺖﻫﺎ ﺑﻮﺩ ﻭ ﺍﺯ ﺩﻭﺭﺍﻥ ﺭﺍﻫﻨﻤﺎﯾﯽ ﺧﻮﺩﺵ ﺭﺍ ﻭﻗﻒ ﺍﻫﻞ ﺑﯿﺖ ﻭ ﺷﺮﮐﺖ ﺩﺭ ﻣﺮﺍﺳﻢ ﺍﻣﺎﻡﺣﺴﯿﻦ ‏( ﻉ ‏)ﮐﺮﺩ...ﺍﺯ ﻫﻤﺎﻥ ﮐﻮﺩﮐﯽ ﺩﺭ ﻫﯿﺌﺖﻫﺎ ﺑﻮﺩ ﻭ ﺍﺯ ﺩﻭﺭﺍﻥ ﺭﺍﻫﻨﻤﺎﯾﯽ ﺧﻮﺩﺵ ﺭﺍ ﻭﻗﻒ ﺍﻫﻞ ﺑﯿﺖ ﻭ ﺷﺮﮐﺖ ﺩﺭ ﻣﺮﺍﺳﻢ ﺍﻣﺎﻡﺣﺴﯿﻦ (ﻉ) ﮐﺮﺩ. ﯾﮏ ﻫﯿﺌﺖ ﻫﻔﺘﮕﯽ ﺩﺭ ﭘﺎﯾﮕﺎﻩ ﺑﺴﯿﺠﺸﺎﻥ ﺩﺍﺷﺘﻨﺪ ﮐﻪ ﺑﺮﺍﺩﺭﻡ ﻫﺮ ﻫﻔﺘﻪ ﺩﺭ ﺁﻥ ﺷﺮﮐﺖ ﻣﯽﮐﺮﺩ ﻭ ﺑﻪ ﻫﻤﺮﺍﻩ ﺩﻭﺳﺘﺎﻧﺶ ﺯﯾﺎﺭﺕ ﻋﺎﺷﻮﺭﺍ، ﺩﻋﺎﯼ ﮐﻤﯿﻞ و...ﺑﺮﮔﺰﺍﺭ ﻣﯽﮐﺮﺩﻧﺪ. عباس ﺩﺭ ﺭﺷﺘﻪ ﺭﯾﺎﺿﯽ ﺧﻮﺍﻧﺪ ﻭ ﭘﯿﺶﺩﺍﻧﺸﮕﺎﻫﯽ ﺭﺍ ﮐﻪ ﺗﻤﺎﻡ ﮐﺮﺩ ﺩﺭ ﮔﺰﯾﻨﺶ ﺩﺍﺧﻠﯽ ﺩﺍﻧﺸﮕﺎﻩ ﺍﻣﺎﻡ ﺣﺴﯿﻦ ‏(ﻉ) ﻗﺒﻮﻝ ﺷﺪ. ﻋﺒﺎﺱ ﺍﺯ 19 ﺳﺎﻟﮕﯽ ﺑﻪ ﻣﻄﺎﻟﻌﻪ ﮐﺘﺎﺏﻫﺎﯼ ﺩﯾﻨﯽ ﺭﻭﯼ ﺁﻭﺭﺩﻩ ﺑﻮﺩ.ﻃﻮﺭﯼ ﮐﻪ ﻫﻤﯿﺸﻪ ﺟﻮﺍﺑﮕﻮﯼ ﺳﺆﺍﻻﺕ ﺩﯾﮕﺮﺍﻥ ﺩﺭ ﺍﯾﻦ ﺯﻣﯿﻨﻪ ﻣﯽﺷﺪ... ﻣﻄﺎﻟﻌﻪ ﺯﯾﺎﺩﯼ ﺩﺍﺷﺖ...ﺑﻪ ﻧﻤﺎﺯ ﺍﻭﻝ ﻭﻗﺖ ﺧﯿﻠﯽ ﺍﻫﻤﯿﺖ ﻣﯽﺩﺍﺩ ﻭ ﺗﻤﺎﻡ ﺗﻼﺷﺶ ﺍﯾﻦ ﺑﻮﺩ ﮐﻪ ﺑﻪ ﺟﻤﺎﻋﺖ ﻧﻤﺎﺯ ﺑﺨﻮﺍﻧﺪ. ﺍﺯ ﻃﺮﻑ ﺩﯾﮕﺮ ﺑﺴﯿﺎﺭﻣﻬﺮﺑﺎﻥ ﺑﻮﺩ ﻭ ﻫﺮ ﻭﻗﺖ ﺳﻤﻨﺎﻥ ﻣﯽﺁﻣﺪ ﺑﻪ ﺧﻮﺍﻫﺮﻣﺎﻥ ﺳﺮﻣﯽﺯﺩ ﻭ ﺑﻪ ﻣﻦ ﮐﻪ ﺑﺮﺍﺩﺭ ﺑﺰﺭﮒﺗﺮﺵ ﺑﻮﺩﻡ ﮐﻤﮏ ﻣﯽﮐﺮﺩ. 💢آتش درونش هر لحظه شعله‌ورتر می‌شد. به من گفت:عیدم باشه میام. گفتم: گذرنامه چی میشه؟... گفت: همه‌ چی هماهنگه. یک‌بار با آن شور و حالش زنگ ‌زد و گفت: حسین! گذرنامه‌ها رو هماهنگ کردیم، حاجی اجازه داده. ممکنه بیست و پنجم اسفند بریم، شایدم بیفته تو ایام عید. شما پاسپورتاتون آماده باشه که هروقت گفتن بریم... گفتم: ما که از خدامونه!.. ماجرای رفتنمان به سوریه در شرایط بسیار سختی اتفاق می‌افتاد. خیلی از شهدا را به ایران آورده بودند و از بچه‌های ما هم چند نفری به شهادت رسیده بودند. در چنین شرایطی رفتن به سوریه، نیازمندِ دل کندن از دنیا بود. و عباس از دنیا دل کنده بود. تازه نامزد کرده بود اومد پیش فرماندش گفت: حاجی اجازمو بده برم سوریه ... گفت: میزارم ولی الان نه ... گفت: دارم زمین گیر میشم،بزار برم .. میترسید عشق به خانومش، باعث بشه نره برای دفاع از حرم ... 💗عباس اولین نامحرمے ڪہ دیده بود نامزدش بود ... 💥یه روز جمعه باهم رفتیم قم.🕊جلو ضریح بهم گفت👈آدم باید زرنگ باشه، ما از تهران اومدیم زیارت.باید یه هدیه 🎁 بگیریم.گفتم چی میخوای؟ گفت شهادت!🕊 🌷فاصله ام با تو به اندازه تمام دنیاست به قول خودت زندگی کردن فاصله زمین تا آسمان است. دعا کن برا آسمانی شدن من...تویی که میهمان آسمونی هایی...
💗شهادت_با_زبان_روزه 💥همرزمان شهید هم قسم میشوند برای برگردوندن مدافع تازه داماد!!...اما خیالی باطل، مگر عباس کسی بود که زمین گیر شود. به قول خودش من سکون را دوست ندارم. وقتی دید دوستانش در خط به کمک نیاز دارند، سریع آماده شد و با فرمانده به سمت خط حرکت کرد. مهمات را که رساند،دید یکی ازبچه ها تیر خورده و میگه عباس را ببرید عقب. در حال برگشت دوام نمیارند که دوستانشان را تنها بگذارند، در کوچه می ایستند که از خودرو پیاده شوند، مورد اصابت موشک که در جنگ لبنان تانک های مرکاوا را از بین بردند،این بار برای عباس استفاده می شود وعباس بین در ودیوار مانند مادرمان زهرا میسوزد و نارنجکی که در پهلویش هم بود منفجر میشود... ای وای عباس! 😰چه گذشت میان تو حضرت زهرا خوشا بحالت میدانم بالای سر تو زینب کبری(س)با مادرش آمد... آه یا زهرا... 💥 داشتیم برمی گشتیم، یه مسجد حوالی اون منطقه بود و ما که از کنار این مسجد رد شدیم،  یکی از دوستان گفت: به حق همین مسجد ان شاالله که پیکر عباس رو پیدا می کنیم. آخه ما سر پیدا نشدن پیکر یکی دیگه از دوستان شهید مون خیلی زجر کشیدیم و طاقت نداشتیم که دیگه پیکر عباس هم برنگرده. 💥 رسیدیم به ماشین‌ها، من بین ماشین سوخته و دیوار، یک جسد سوخته دیدم که هرچه نزدیک تر می شدیم بیشتر شمایل عباس در آن دیده می‌شد. وقتی رسیدیم بدون دیدن چهره اش و بدون هیچ تردید تشخیص دادم که این عباس است، چون دوتا انگشترهای عباس را در دستش دیدم. فهمیدم که خود عباس است. یکی از این انگشترها رو یکی از بچه های سوریه بهش یادگاری داده بود و به عباس گفته بود که من شهید میشم و وقتی که این انگشتر رو دیدی یاد من کن، ولی عباس از همه جلو زد. ولی کجا بودی ببینی که الآن عباس خودش شهید شده و تو باید یادش کنی." ,
4.08M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
✋نیت کنید که مهمان امروز ما حاجت میــده, یا_زهرا_سلام_الله_علیها 🌷میزبان  امروز ما👇 💗شهید_عباس_دانشگر_است😊 شهید مدافع حرم عباس دانشگر هر کسی با هر شهیدی خو گرفت روز محشر آبرو از او گرفت ﺷﻬﯿﺪﻋﺒﺎﺱﺩﺍﻧﺸﮕﺮﻣﺘﻮﻟﺪ ۷۲ ﺑﻮﺩﮐﻪ ﻇﻬﺮ 20 ﺧﺮﺩﺍﺩﻣﺎﻩ 95 ﺩﺭ ﺳﻮﺭﯾﻪ ﺑﻪ ﺷﻬﺎﺩﺕ ﺭﺳﯿﺪ ﻭ ﭘﯿﮑﺮﺵ 25 ﺧﺮﺩﺍﺩ ﺩﺭ ﺯﺍﺩﮔﺎﻫﺶ ﺳﻤﻨﺎﻥ ﺗﺸﯿﯿﻊ ﻭ ﺑﻪ ﺧﺎﮎ ﺳﭙﺮﺩﻩ ﺷﺪ.ﺩﺭ ﺣﺎﻟﯽ ﮐﻪ ﺗﻨﻬﺎ 40 ﺭﻭﺯ ﻗﺒﻞ ﺍﺯ ﺍﻋﺰﺍﻡ ﺟﺸﻦ ﻧﺎﻣﺰﺩﯼﺍﺵ ﺭﺍ ﺑﺮﮔﺰﺍﺭ ﮐﺮﺩﻩ بود.
💥پسرم مقید به شرعیات و فرائض بود و هیچگاه ندیدم که نماز اول وقتش ترک شود، همیشه به این موضوع اهمیت میداد و خانواده را برای خواندن نماز اول وقت تشویق و ترغیب می‌کرد، صدای اذان همیشه در تلفن همراهش پخش میشد، یادم است پس از شهادتش، نیمه‌های شب که همه خواب بودند با صدای اذان بی‌موقع از خواب بیدار شدم و به حیاط خانه رفتم تا ببینم اذان مسجد است یا نه! علی الظاهر صدا از جای دیگر بود که پس از جستجو تلفن همراه عباس را که در چمدانش بود یافتم و آن صدای اذان از این تلفن بلند می‌شد، ساعت اذان مطابق برساعت شرعی منطقه حلب سوریه بود، خدا را بخاطر این قربانی پاک شکر کردم و با خودم گفتم «یا قابل القربان» تازه نامزد کرده بود اومد پیش فرماندش گفت: حاجی اجازمو بده برم سوریه ... گفت: میزارم ولی الان نه ... گفت: دارم زمین گیر میشم،بزار برم .. میترسید عشق به خانومش، باعث بشه نره برای دفاع از حرم ... 💗عباس اولین نامحرمے ڪہ دیده بود نامزدش بود ... 🌷شهید عباس دانشگر🌷
💥ﻋﺒﺎﺱ ﺗﻮﺻﯿﻪ ﻣﯽﮐﺮﺩ👈 ﻗﺎﻧﻮﻥ ﻫﻔﺖ ﺳﺎﻋﺖ ﺭﺍ ﻓﺮﺍﻣﻮﺵﻧﮑﻨﯿﻢ. ﻣﺎ ﺑﻨﺪﻩﺍﯾﻢ ﻭ ﮔﺎﻫﯽ ﭘﯿﺶ ﻣﯽﺁﯾﺪ ﺗﻨﺪﯼ ﻭ ﻏﯿﺒﺖ ﮐﻨﯿﻢ ﻭ ﺗﻬﻤﺘﯽ ﺑﺰﻧﯿﻢ ﺍﻣﺎ ﺧﺪﺍ ﻫﻔﺖ ﺳﺎﻋﺖ ﺍﺟﺎﺯﻩ ﺩﺍﺩ ﺍﻧﺴﺎﻥ ﺗﻮﺑﻪ ﮐﻨﺪ. ﻋﺒﺎﺱ ﻣﯽﮔﻔﺖ: 👈 ﻗﺎﻧﻮﻥ ﻫﻔﺖ ﺳﺎﻋﺖ ﯾﺎﺩﺕ ﺑﺎﺷﺪ👉 ﺑﻪ ﻓﺮﻣﻮﺩﻩ ﺍﻣﺎﻡ ﻣﻌﺼﻮﻡ ﻫﺮ ﺟﺎ ﺍﺷﺘﺒﺎﻩ ﮐﺮﺩﯾﻢ ﺧﺪﺍ ﺍﺟﺎﺯﻩ ﺩﺍﺩﻩ ﺳﺮﯾﻊ ﺑﮕﻮﯾﯿﻢ ﺍﺳﺘﻐﻔﺮﺍﻟﻠﻪ. ﺍﯾﻦ ﻗﺎﻧﻮﻥ ﻫﻔﺖ ﺳﺎﻋﺖ ﺧﯿﻠﯽ ﮔﺮﻩﮔﺸﺎﺳﺖ...🌷 💥وصیت_نامه_شهیدعباس_دانشگر ﺑﺴﻢ ﺍﻟﻠﻪ ﺍﻟﺮﺣﻤﻦ ﺍﻟﺮﺣﯿﻢ ﺁﺧﺮ ﻣﻦ ﮐﺠﺎ ﻭ ﺷﻬﺪﺍ ﮐﺠﺎ ﺧﺠﺎﻟﺖ ﻣﯿﮑﺸﻢ ﺑﺨﻮﺍﻫﻢ ﻣﺜﻞ ﺷﻬﺪﺍ ﻭﺻﯿﺖ ﮐﻨﻢ ﻣﻦ ﺭﯾﺰﻩ ﺧﻮﺍﺭ ﺳﻔﺮﻩ ﯼ ﺁﻧﺎﻥ ﻫﻢ ﻧﯿﺴﺘﻢ ,ﺷﻬﯿﺪ ﺷﻬﺎﺩﺕ ﺭﺍ ﺑﻪ ﭼﻨﮓ ﻣﯽ ﺁﻭﺭﺩ ﺭﺍﻩ ﺩﺭﺍﺯﯼ ﺭﺍ ﻃﯽ ﻣﯿﮑﻨﺪ ﺗﺎ ﺑﻪ ﺁﻥ ﻣﻘﺎﻡ ﻣﯽ ﺭﺳﺪ ﺍﻣﺎ ﻣﻦ ﭼﻪ ! ﺳﯿﺎﻫﯽ ﮔﻨﺎﻩ ﭼﻬﺮﻩ ﺍﻡ ﺭﺍ ﭘﻮﺷﺎﻧﺪﻩ ﻭ ﺗﻨﻢ ﺭﺍ ﻟﺨﺖ ﻭ ﮐﺴﻞ ﮐﺮﺩﻩ , ﺣﺮﮐﺖ ﺟﻮﻫﺮﻩ ﯼ ﺍﺻﻠﯽ ﺍﻧﺴﺎﻥ ﺍﺳﺖ ﻭ ﮔﻨﺎﻩ ﺯﻧﺠﯿﺮ , ﻣﻦ ﺳﮑﻮﻥ ﺭﺍ ﺩﻭﺳﺖ ﻧﺪﺍﺭﻡ... ﻋﺎﺩﺕ ﺑﻪ ﺳﮑﻮﻥ ﺑﻼﯼ ﺑﺰﺭﮒ ﭘﯿﺮﻭﺍﻥ ﺣﻖ ﺍﺳﺖ, ﺳﮑﻮﻧﻢ ﻣﺮﺍ ﺑﯿﭽﺎﺭﻩ ﮐﺮﺩﻩ 😔 ﺩﺭ ﺍﯾﻦ ﺣﺮﮐﺖ ﻋﺎﻟﻢ ﺑﻪ ﺳﻤﺖ ﻣﻌﺒﻮﺩ ﺣﻘﯿﻘﯽ ﺩﺳﺖ ﻭ ﭘﺎﯾﻢ ﺭﺍ ﺍﺳﯿﺮ ﺧﻮﺩ ﮐﺮﺩﻩ ,ﺍﻧﺴﺎﻥ ﮐﺮ ﻣﯿﺸﻮﺩ, ﮐﻮﺭ ﻣﯿﺸﻮﺩ ,ﻧﻔﻬﻢ ﻣﯿﺸﻮﺩ, ﮔﻨﮓ ﻣﯿﺸﻮﺩ ﻭ ﺑﺎﺯ ﻫﻢ ﺯﻧﺪﮔﯽ ﻣﯿﮑﻨﺪ. ﺑﻌﺪ ﺍﺯ ﻣﺪﺗﯽ ﻣﺴﺖ ﻣﯿﺸﻮﺩ ﻭ ﻋﺎﺩﺕ ﻣﯿﮑﻨﺪ ﺑﻪ ﻣﺴﺘﯽ ﻭ ﻭﺍﯼ ﺑﻪ ﺣﺎﻟﻤﺎﻥ ﺍﮔﺮ ﺩﺭ ﻣﺴﺘﯽ ﺧﻮﺵ ﺑﮕﺬﺭﺍﻧﯿﻢ ﻭ ﺩﺭﺩ ﻧﺪﺍﺷﺘﻪ ﺑﺎﺷﯿﻢ😔 🌟ﺩﺭﺩ ﺭﺍ , ﺍﻧﺴﺎﻥ ﺑﯽ ﻫﻮﺵ ﻧﻤﯿﮑﺸﺪ, ﺍﻧﺴﺎﻥ ﺧﻮﺍﺏ ﻧﻤﯿﻔﻬﻤﺪ,ﺩﺭﺩ ﺭﺍ, ﺍﻧﺴﺎﻥ ﺑﺎ ﻫﻮﺵ ﻭ ﺑﯿﺪﺍﺭ ﻣﯿﻔﻬﻤﺪ. ﺭﺍﺳﺘﯽ! ﺩﺭﺩﻫﺎﯾﻢ ﮐﻮ؟ ﭼﺮﺍ ﻣﻦ ﺑﯿﺨﯿﺎﻝ ﺷﺪﻩ ﺍﻡ؟ ﻧﮑﻨﺪ ﺑﯽ ﻫﻮﺷﻢ؟ ﻧﮑﻨﺪ ﺧﻮﺍﺑﻢ؟ ﻣﺜﻞ ﺁﺏ ﺧﻮﺭﺩﻥ ﭼﻨﺪﯾﻦ ﻫﺰﺍﺭ ﻣﺴﻠﻤﺎﻥ ﺭﺍ ﮐﺸﺘﻨﺪ ﻭ ﻣﺎ ﻓﻘﻂ ﺁﻥ ﺭﺍ ﻣﺨﺎﺑﺮﻩ ﮐﺮﺩﯾﻢ😞 ﻗﻠﺐ ﭼﻨﺪ ﻧﻔﺮﻣﺎﻥ ﺑﻪ ﺩﺭﺩ ﺁﻣﺪ؟ ﭼﻨﺪ ﺷﺐ ﺧﻮﺍﺏ ﺍﺯ ﭼﺸﻤﺎﻧﻤﺎﻥ ﮔﺮﯾﺨﺖ؟ ﺁﯾﺎ ﻣﺴﺖ ﺯﻧﺪﮔﯽ ﻧﯿﺴﺘﯿﻢ؟ 🌟ﺧﺪﺍﯾﺎ ﺗﻮ ﻫﻮﺷﯿﺎﺭﻣﺎﻥ ﮐﻦ... ﺗﻮ ﻣﺮﺍ ﺑﯿﺪﺍﺭ ﮐﻦ ,ﺻﺪﺍﯼ ﺍﻟﻌﻄﺶ ﻣﯿﺸﻨﻮﻡ... ﺻﺪﺍﯼ ﺣﺮﻡ ﻣﯽ ﺁﯾﺪ ﮔﻮﺵ ﻋﺎﻟﻢ ﮐﺮ ﺍﺳﺖ😭 ﺧﯿﺎﻡ ﻣﯿﺴﻮﺯﺩ ﺍﻣﺎ ﺩﻟﻤﺎﻥ ﺁﺗﺶ ﻧﻤﯿﮕﯿﺮﺩ.ﻣﺮﺿﯽ ﺑﺎﻻﺗﺮ ﺍﺯ ﺍﯾﻦ ﭼﺮﺍ ﺩﺭﻣﺎﻧﯽ ﺑﺮﺍﯾﺶ ﺟﺴﺘﺠﻮ ﻧﻤﯿﮑﻨﯿﻢ , ﺭﻭﺣﻤﺎﻥ ﺍﺯ ﺑﯿﻦ ﺭﻓﺘﻪ ﺳﺮﮔﺮﻡ ﺑﺎﺯﯾﭽﻪ ﺩﻧﯿﺎﯾﯿﻢ😞 ﺍﻟَّﺬِﯾﻦَ ﻫُﻢْ ﻓِﯽ ﺧَﻮْﺽٍ ﯾَﻠْﻌَﺒُﻮﻥَ ﻣﺎ ﻫﺴﺘﯿﻢ , ﻣﺮﺩﻩ ﺍﻡ ﺗﻮ ﻣﺮﺍ ﺩﻭﺑﺎﺭﻩ ﺣﯿﺎﺕ ﺑﺒﺨﺶ , ﺧﻮﺍﺑﻢ ﺗﻮ ﺑﯿﺪﺍﺭﻡ ﮐﻦ . ﺧﺪﺍﯾﺎ! ﺑﻪ ﺣﺮﻣﺖ ﭘﺎﯼ ﺧﺴﺘﻪ ﯼ ﺭﻗﯿﻪ ‏(ﺱ) ﺑﻪ ﺣﺮﻣﺖ ﻧﮕﺎﻩ ﺧﺴﺘﻪ ﯼ ﺯﯾﻨﺐ ‏(ﺱ) ﺑﻪ ﺣﺮﻣﺖ ﭼﺸﻤﺎﻥ ﻧﮕﺮﺍﻥ ﺣﻀﺮﺕ ﻭﻟﯽﻋﺼﺮ‏ (ﻋﺞ ) ﺑﻪ ﻣﺎ ﺣﺮﮐﺖ ﺑﺪﻩ. 💗ﺷﻬﯿﺪ_ﻋﺒﺎﺱ_ﺩﺍﻧﺸﮕﺮ 1395/2/2 ❤️🌹❤️🌹❤️🌹❤️