eitaa logo
مکتب شهدا_ناصرکاوه
872 دنبال‌کننده
20.6هزار عکس
14.9هزار ویدیو
501 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
‏راس ‎ ها در انقلاب اسلامی کیست و چه تفکراتی دارد؟ مستند 7 قسمتی را در مورد اعمال و افکارش دنبال بفرمایید. قسمت دوم ‎
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
‏راس ‎ ها در انقلاب اسلامی کیست و چه تفکراتی دارد؟ مستند 7 قسمتی را در مورد اعمال و افکارش دنبال بفرمایید. قسمت پنجم ‎
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
‏راس ‎ ها در انقلاب اسلامی کیست و چه تفکراتی دارد؟ مستند 7 قسمتی را در مورد اعمال و افکارش دنبال بفرمایید. قسمت ششم ‎
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
‏راس ‎ ها در انقلاب اسلامی کیست و چه تفکراتی دارد؟ مستند 7 قسمتی را در مورد اعمال و افکارش دنبال بفرمایید. قسمت سوم ‎
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
‏راس ‎ ها در انقلاب اسلامی کیست و چه تفکراتی دارد؟ مستند 7 قسمتی را در مورد اعمال و افکارش دنبال بفرمایید. قسمت هفتم و آخر ‎
ای وای بر این لحظه های استخوان سوز.. پس کو؟ چه شد؟ آن قامت رعنا و پیروز.. اشک زلال همسرت را کس نفهمید.. فریاد سرخ مادرت را کس نفهمید.. 📸تصویری از وداع جانسوز همسر و مادر شهید مدافع حرم " سعید کمالی " هم اکنون در مشهد مقدس
👆کُلُنا أَبْناءُکَ یا حَیْدَر 💥این یه عکس سلفی معمولی نیست !! اینجا مادری با صبر خود به ما درس میدهد !! درس گذشتن از تعلقات و هدیه کردن بهترینها در راه خدا و اهل بیت. ساده نیست، اما امروز بسیاری از مادران ایرانی، لبنانی، افغانستانی، پاکستانی و ...دسته گلهای شان را برای دفاع از حریم زینبـی با صبر و رضایت به سوی خدا می فرستند ... یا زینب«س»این گلها را به رسم هدیه از مادران زهرایی بپذیر 💥جوانی که می‌توانست ستاره سینما شود، اما جهاد و مقاومت را انتخاب کرد ...او یتیم زندگی کرد ولی برغم یتیم بودنش شکسته قلب و شکسته دل نبود، بر عکس انسانی پاک، دوست داشتنی و دارای قلبی بزرگ بود، در دنیا با ایمان و امید زیست. دوستان زیادی داشت و نزد کسانی که می‌شناختند محبوب بود... علاء، عکاسی، طراحی، بازیگری و کارگردانی را دوست داشت. شاید اگر این راه را انتخاب نمی‌کرد زیبایی فوق‌ العاده‌اش او را تبدیل به ستاره می‌کرد، مشهور می‌شد و مورد توجه همگان، ولی "تراب الحسین" (خاک حسین) 👈 که نام جهادی‌اش بود... راه آخرت، طریق جهاد و مقاومت را انتخاب و از گمراهی‌ها و زیبایی‌های دنیا دور شد... 💥او چند روز قبل از شهادتش در صفحه شخصی‌اش در فیسبوک عبارت ناراحت کننده‌ای نوشت:🚩اشک‌های جاری خود را آماده کنید... این جمله را درباره استقبال از عاشورای حسینی نگاشت و شاید برای آمادگی شهادت خود نوشته بود. او مجاهدی بود که جانش را آماده شهادت کرده بود. پس از رفتنش همه دوستانش آمدند. تصاویر او در همه شبکه‌های مجازی پخش شد...
🌹مهران آزاد شد👈 دل امام شاد شد 📣تاریخ هرگز دهم تیرماه سال 1365 را فراموش نخواهد کرد زیرا در این روز دلاوران صحنه نبرد در یک حمله قهرمانانه در عملیات کربلای یک با رمز یا ابوالفضل العباس در جبهه‌های استان ایلام حماسه آفریدند و مهران را از اسارت آزاد کردند. ارتفاعات «قلاویزان»، «کله قندی» و شهرکهای «منصورآباد»، «هرمزآباد» و «امامزاده سید حسن» (ع) هنوز هم پس از سالها از زمان انجام این عملیات غرور آفرین، این ندای مقدس را در جای جای خود حفظ کرده‌اند. این پیروزی تا بدان حد اهمیت داشت که امام راحل در آن روز فرمودند، «مهران را هم خدا آزاد کرد» و این همان جمله‌ای بود که بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران پس از فتح «خونین شهر» بر زبان جاری کردند. . مهران، دیار عشق بازی و جانبازی دهها رزمند سرافراز اسلام که دست در دست هم دادند و در برابر گلوله‌های دشمن ایستادند، تا رژیم غاصب صدام نتواند یک ذره از این خاک را به اسارت گیرد. نخلهای سوخته‌اش گواه است، دهها لاشه تانک که در مسیر جاده ایلام - مهران بر روی سکوهایی چشم انداز جاده را همچون تصویر از سالهای جنگ و دفاع مقدس در ذهن‌ها ترسیم می‌کند خود گویای لحظات تلخ و شیرین سالهای دفاع مقدس در این دیار است. هنوز هم هر روز از خاک پر گهر این دیار در منطقه عملیاتی «شرهانی»، در دشت‌های پر مین منطقه مرزی مهران و دهلران، در میان سنگرهای تخریبی، گوهری بی نام و نشان از خاک بیرون می‌آید. آزادسازی مهران چنان غافلگیرکننده و مهم بود که رسانه‌های غربی آن روز بلافاصله آن را به منزله شکست و پایان راهبرد دفاع متحرک عراق توصیف کردند. خبرگزاری فرانسه در گزارشی دراین مورد اعلام کرد: ناظران در خلیج فارس عقیده دارند که اشغال مهران توسط قوای ایرانی، شکست پذیری رژیم عراق به ویژه راهبرد نظامی جدید آن موسوم به دفاع متحرک را به اثبات رساند. عملیات آزادسازی شهر راهبردی مهران در دهم تیرماه سال 1365 در منطقه‌ای به گستره 175 کیلومتر مربع در دو محور جاده ایلام - مهران و جاده دهلران - مهران آغاز شد. در این عملیات ارتفاعات «حمرین» و جاده‌های مهم مهران به ایلام و مهران به دهلران از تصرف و شعاع تیر رس دشمن خارج شد و پاسگاه‌های مرزی و شهرهای «بدره»، «زرباطیه» و جاده‌های تدارکاتی عراق نیز برای قوای بعث ناامن شد. عملیات کربلای یک علاوه بر شهر مهران به آزادسازی ارتفاعات قلاویزان، روستاهای اطراف و شهرکهای «منصور آباد»، «هرمز آباد»، «بهروزان»، «قلعه کهنه»، «فیروزآباد» و «فرخ آباد» منجر شد. علاوه بر این پاسگاه‌های عراقی «تعان»، «محمد قاسم» و «دراجی» نیز به تصرف رزمندگان اسلام درآمد. در این عملیات نظامی 39 گردان از یگانهای عمل‌کننده رزمی، زرهی و مهندسی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی دلاورانه با دشمن بعثی پیکار کردند. نیروهای سپاه اسلام در عملیات آزادسازی مهران در مجموع موفق به انهدام دو تیپ 4 و 5 گارد ریاست جمهوری عراق، تیپهای 433 از لشکر 17،507،66 کماندویی، 35،93، 113 ، 71، 72 از لشکر 35 و دو گروهان پیاده این کشور بین 50 تا 100 درصد شدند. همچنین دراین عملیات تیپ 3 گارد زرهی ریاست جمهوری، یک تیپ کماندویی ویژه، تیپهای 70 زرهی، 59، 501، 95 و 24 مکانیزه از لشکر 10 و گردانهای 228 ، 53 ، 447 توپخانه، گردان 6 زرهی و... به میزان قابل توجهی منهدم شدند. در عملیات کربلای 1 همچنین بیش از 9 هزار نفر از قوای بعثی کشته و زخمی شدند و بیش از هزار و 200نفر نیز به اسارت رزمندگان اسلام درآمدند. در این عملیات در مجموع هزار و 170 دستگاه انواع تانک، نفربر و خودرو دشمن منهدم شد و بیش از 200 دستگاه از این ادوات و هزاران قبضه سلاح سبک و نیمه سنگین نیز به غنیمت نیروهای خودی درآمد💪✌👌
چاوشی (استاد دانشگاه صنعتی شریف): رئیس دانشگاه و وزیر علوم بخاطر بی اطلاعی از ورود جاسوسان به دانشگاه استعفا بدهند/ کدخدامحوری را جایگزین خدامحوری کردند https://b2n.ir/722117
💥ترور فرمانده مبارزه با تروریسم؛ رفوزه ها و شرمنده های یک پرونده 🔸یک سایت حامی FATF، دو سال قبل نوشته بود "چرا ما عضو FATF نشویم و استرداد فرماندهان ارتش جنایتکار اسرائیل و بانیان آمریکایی تحریم ها علیه ایران را نخواهیم؟ چرا خودمان را از این امتیاز محروم کنیم؟ FATF را تصویب کنیم و ژنرال های اسرائیلی را تحویل بگیریم!". 🔸دیروز دادستان تهران اعلام کرد "۳۶ نفر از افرادی که در ترور حاج قاسم مباشرت، مبادرت و آمریت داشتند، اعم از مسئولان سیاسی و نظامی آمریکا و دیگر دولت‎ها شناسایی شدند که توسط مقام قضایی برای آن‌ها دستور جلب و اعلام وضعیت قرمز از طریق اینترپل (پلیس بین الملل) صادر شده است". این درخواست کاملا روشن و قانونی بود. 🔸اما چند ساعت بعد، برایان هوک رئیس میز اقدامات ضد ایرانی در آمریکا گفت: "ارزیابی ما این است که اینترپل در این زمینه دخالت نکرده و هشدار قرمز منتشر نخواهد کرد. اقدام ایران را جدی نگیرید". امروز یورونیوز از قول اینترپل اعلام کرد " این سازمان درخواست دادستانی ایران را جدی نمی‌گیرد". 🔸از روحانی، ظریف، معاون حقوقی ریاست جمهوری و برخی اعضای مجمع تشخیص مصلحت، تا تحلیل گران نشریات زنجیره ای کجا هستند که توضیح دهند چرا FATF (کارگروه مبارزه با جرائم سازمان یافته و تامین مالی تروریسم) یا اینترپل و شورای امنیت، درباره یک اقدام تروریستی آشکار موضع نمی گیرند؟ 🔸ژنرال قاسم سلیمانی، شناخته شده ترین فرمانده مبارزه با تروریسم در دنیاست که سر افعی داعش و جبهه النصره را در عراق و سوریه به سنگ کوبید. او و همراهانش، در حالی بزدلانه توسط آمریکا ترور شدند که به دعوت دولت عراق به بغداد سفر کرده بودند. 🔸اینترپل، تروریست های آمریکایی را تعقیب نمی کند، درست به همان دلیل که در استرداد جنایتکارانی مانند سران سازمان منافقین و متهمان اقتصادی مانند خاوری و مرجان شیخ الاسلامی و غلامرضا منصوری، تعلل کرده است. 🔸و FATF پیگیر قاتلان فرمانده بزرگ مبارزه با تروریسم نخواهد شد، درست به همان دلیل که آمریکا، ژنرال سلیمانی و هم رزمانش در سپاه پاسداران را دشمن می دارد. 🔸عجب از آنها نیست. تعجب از برخی سیاسیون ماست که اول به آمریکا و انگلیس و فرانسه، و سپس سگ نگهبان آنها (FATF) اعتماد کردند و کشور را گرفتار خود تحریمی نمودند. 🔸البته ناگفته نماند که به فضل الهی، جنایتکاران این پرونده دیر یا زود مجازات خواهند شد. و اخراج آمریکا از منطقه نیزراهبردی است که سلیمانی ها پیش بردند و هرگز در اتمام آن کوتاهی نخواهیم کرد. ایمانی
شهادت👈 "قمر جنوب" 👆😇 🌺 شهید زینبی، علی مصطفی حیدر معروف به «جواد»، در جبهه جهاد علیه جیره خواران کفر و وهابیت به یاران جاودانه اش پیوست...رسانه‌های لبنانی به واسطه چهره درخشان و دلنشین این مجاهد شهید، از او با عنوان💚 «قمر جنوب» یاد می‌کنند...💖 این تکه کاغذ کوچکی است که پس از شهادت، از جیب شهید,علی حیدر پیدا شد و حاوی آخرین نوشته‌ی او است که به خون پاکش نیز آغشته شده در این دست نوشته آمده است: 👈 ای مولای من!... من بهشت 🌟و نعمت ها💢 و درختان💚 و جاودانگی اش🌻 را نمی خواهم...😇 من به چیزی بزرگ تر طمع دارم. بهشتِ💖 من👤، بودن در کنار" اباعبدالله,💕 (ع) است" 💥علی مصطفی حیدر(با نامِ جهادی👈 جواد) به تاریخ 2 دی ماه 1373 شمسی، در روستای «سکسکیه» (جنوب «لبنان») متولد شد. وی در نوجوانی به صفوف, مقاومت اسلامی پیوست و چندی قبل، داوطلبانه به مدافعان حرم بانوی مقاومت حضرت زینب کبری(س) در «سوریه» ملحق شد... ,
🍂 🔻روایت سردار غلامپور از عملیات کربلای ۵ 5⃣ 🔅 آغاز تلاش‌های قرارگاه کربلا در منطقه شلمچه پس از جلسه فرماندهی کل سپاه و ابلاغ مأموریت به قرارگاه کربلا، من (مجید مختاری) به‌دلیل آنکه در عملیات کربلای4 راوی قرارگاه نجف (به فرماندهی برادر مصطفی ایزدی و جانشین برادر شوشتری) بودم و شناخت خوبی از منطقه داشتم. به‌عنوان راوی قرارگاه کربلا انتخاب شدم و درکنار احمد غلامپور قرار گرفتم. احمد غلامپور به‌محض بازگشت از جلسه قرارگاه خاتم، معاونین خود در قرارگاه کربلا را به جلسه‌ای به‌منظور آماده‌سازی عملیات در منطقه شلمچه فراخواند. در این جلسه ابتدا درباره طرح مانور عملیات و سپس درباره آماده‌سازی عقبه‌ها بحث و گفت‌وگو شد و چهار محور اصلی برای شکستن خطوط دفاعی دشمن و تداوم عملیات تعیین شد: محور اول: جناح راست عملیات با عبور از آب‌گرفتگی شلمچه، پد بوبیان و پل دوم کانال ماهی با لشکر33 المهدی و تیپ18 الغدیر. محور دوم: محور کانال ماهی از پل دوم تا نوک کانال ماهی با لشکر 25 کربلا و لشکر41 ثارالله. محور سوم: دژ مرزی و منطقة پنج‌ضلعی با لشکر31 عاشورا و 19 فجر. محور چهارم: محور دژ مرزی و جاده شلمچه با لشکر 10 سیدالشهدا. پس از این جلسه پی‌گیری‌های برادر غلامپور درزمینه طراحی مانور عملیات، احداث عقبه‌ها، آغاز شناسایی‌ها، توجیه فرمانده یگان‌ها، مسئله عبور از آب‌گرفتگی میان پاسگاه زید و پد بوبیان، احداث جاده‌ها و پدهای توپخانه و شکستن خطوط دفاعی دشمن توسط موج اوّل نیروها آغاز شد. زمان محدود تعیین‌شده ازسوی فرماندهی کل سپاه موجب می‌شد تا کلیه پی‌گیری‌ها در جلسات قرارگاه و سرکشی به یگان‌ها در منطقه صورت گیرد. این مسئله حتی شامل مباحث مانور عملیات نیز می‌شد. با گذشت بیش از دو روز از تصویب و ابلاغ اجرای عملیات آینده در منطقة شلمچه به یگان‌ها، هنوز احساس می‌شد، یگان‌ها به‌صورت جدی وارد عمل نشده‌اند و مسائل و مشکلات خود را همراه با ابهام و تردید نسبت به عملیات دنبال می‌کنند. این مسئله موجب شد تا محسن رضایی به‌منظور ایجاد سرعت عمل در قرارگاه کربلا و یگان‌های واگذارشده، دستورالعمل آمادگی برای اجرای عملیات را براساس زمان‌بندی معین در تاریخ 7/10/1365 به قرارگاه کربلا ابلاغ کند. در این دستورالعمل آمده بود: از تاریخ 8/10/1365 تا 12/10/1365 شناسایی‌ها شروع و تکمیل شود. از تاریخ 9/10/1365 نقل‌وانتقالات آغاز و در تاریخ 15/10/1365 پایان یابد و از تاریخ 10/10/1365 تا تاریخ 12/10/1365 فرمانده گردان‌ها توجیه شوند. در این میان، اصلی‌ترین موضوعات، طرح مانور عملیات، حضور یگان‌ها در منطقه و استقرار در محورهای تعیین‌شده بود تا ضمن شروع شناسایی‌ها، نقل‌وانتقالات اولیه آغاز و اقدامات مهندسی دنبال شود. احمد غلامپور در روز 8/10/1365 در جلسه‌ای که به‌منظور بررسی طرح مانور و توجیه فرماندهان یگان‌ها با حضور برادر رحیم صفوی جانشین فرمانده نیروی زمینی تشکیل شد، ضمن تأکید بر قطعی‌بودن عملیات در محور شلمچه، خواستار مشارکت فرمانده یگان‌ها در طراحی عملیات شد. وی در این جلسه خطاب به سایر فرماندهان گفت: به خدا ما می‌دانیم یک پنجاهم فشاری که به محسن می‌آید ما نمی‌توانیم تحمل کنیم. این بسیجی‌ها عجب روحیه‌ای دارند، براشون صحبت شد [که بمانند] آنها حتی ساک‌هایشان را تحویل نگرفتند. به‌هرحال مانور در این منطقه مشکل است، باید درباره آن بحث کرد. امین شریعتی فرمانده لشکر عاشورا نیز ضمن تأیید سخنان برادر غلامپور درباره مانور عملیات آینده گفت: منطقه پنج‌ضلعی چون محدود است و متکی به جاده‌ها نیست، باید قدم به قدم پاک‌سازی شود، بالای پنج‌ضلعی [محور کانال ماهی] نیز خیلی مشکلات دارد و ما حداکثر کاری که می‌توانیم بکنیم ضلع شمالی کانال ماهی‌گیری است. اینجا باید بحث شود من خودم باید قانع بشوم تا بتوانم فرمانده گردانم را توجیه کنم. اینها [فرمانده گردان‌ها] سؤالاتی می‌کنند که من قادر به پاسخگویی نیستم. اگر الآن هم مسئله‌ای مطرح می‌کنم مال این نیست که خدای ناکرده نمی‌خواهیم عملیات کنیم، خدا نکند این‌طور باشد، فقط یک مقدار باید بیشتر بحث شود. پیگیر باشید http://eitaa.com/joinchat/2045509634Cf4f57c2edf 🍂
🍂 🔻 🔅 نادر، هیزم، کتری سیاه و چای اعلاء درطول دفاع مقدس و درماموریت های مختلف دوستی به نام نادر وثوقی (مشهودی) داشتیم که از نیروهای تک تیرانداز گردان امام حسین ع تیپ 15 امام حسن مجتبی (ع) بود، همه رزمندگان او را با چای دم باغبونی یا چایی نادر می شناختند، چای نادر ☕️ در بین بچه های رزمنده معروف و زبانزد بود. دربدترین شرایط و کم ترین امکانات بساط چای آتشی 🔥 را فراهم می کرد و به عبارتی همیشه هیزم و کتری سیاه و قند و چای وی آماده و با توقف لنکروز و یا اتوبوس در مسیرهای مختلف جبهه ها و درمدت زمان بسیار کم و در شرایط سخت به گونه ای که بعضی وقت ها دوستان هم متوجه نمی شدند چای اعلا زغالی را فراهم آورده و برای نوشیدن آن رزمندگان را صدا می کرد. این رویه حتی بعد از پایان جنگ هم ادامه یافت و درگردهمایی ها، مراسمات و جمع های دورهمی برای بزرگداشت شهدا و رزمندگان گوشه ای برنامه خود را اجرا می کرد و برای تحقق این برنامه همیشه عقب صندوق ماشین خود هیزم آماده داشت تا در حداقل زمان آتش را روشن و چای زغالی نادری را دم کرده و عرضه نماید. اولین ماموریت تیپ 15 امام حسن (ع) در اواخر اسفند سال 1364 بود که بعد از ماموریت فاو ما را به کردستان اعزام کردند، همه تجهیزات را درون کامیون جا داده و نیروهای دسته شهید چمران از گردان امام حسین (ع) سوار بر اتوبوس شدیم ، برادران علی نمدساز ، عبدالصاحب غلامی، فرشاد درویشی (بعدها به شهادت رسیدند) و دیگر دوستان از موقعیت تیپ در پادگان شهید بهروز غلامی معروف به سایت خیبر در کیلومتر 10 جاده اهواز-حمیدیه به طرف منطقه دهگلان درنزدیکی های شهرستان قروه پادگان شهید کاظمی اعزام شدیم. هوا بسیار سرد و برف همه مسیر را فرا گرفته بود. نیمه های شب بود و خستگی راه و گرمای درون اتوبوس سبب شده بود همه برادران به خواب عمیقی فرو روند، برادر نادر از این فرصت استفاده کرده و در اندیشه درست کردن چای افتاد، به یکباره جرقه ای در ذهن او روشن شد، بدون اینکه کسی متوجه بشود، بساط چای خود را به عقب اتوبوس برده و ضمن روشن کردن چراغ والر نفتی و گذاشتن کتری سیاه خود اقدام به دم کردن چای دراتوبوس نمود. جاده مملو از برف بود و چاله چوله و توانهای زیاد اتوبوس که ممکن بود هر اتفاقی را شکل دهد ولی نادر کاری به این حواشی نداشت و اصل برای او تهیه چای اعلاء بود که سرانجام بعد از دقایقی آماده کرد. نادر در حالی که یک شیشه مربایی که رزمندگان از آن برای نوشیدن چای استفاده می کردند را پر از چای داغ کرده بود، برای رفع خستگی راننده و خوشحال نمودن وی به طرف ابتدای اتوبوس به راه افتاد. در ذهن نادر این عمل باید از جانب راننده با دست مریزاد و آفرین گفتن روبرو می شد. لیوان چای را به دست راننده داد، راننده‌ی متعجب ولی خوشحالی از چای داغ در آن شرایط، در حالی که لیوان را از او گرفته و به دهان نزدیک می کرد، بعد از تشکر از نادر گفت: پسرم ، من که جایی توقف نکردم، رستورانی هم که بین راه نبود، آب جوشی هم درمسیر من ندیدم، بگو ببینم چگونه چایی درست کردی؟؟ نادر هم که منتظر همچین سوالی بود، ذوق زده، سینه را جلو داد و با خوشحالی گفت: عقب اتوبوس چراغ والر نفتی روشن کردم، آب جوش آمد و چای دم کردم. حالا نوش جانت بخور دوباره برایت لیوان را پر می کنم تا خستگی از تنت بیرون برود. برای همه اتوبوس عم چای هست نگران نباش. راننده وحشت زده و با ترس پا روی ترمز گذاشت و لحظاتی بعد اتوبوس در جاده مملو از برف در کناری متوقف شد و هراسان و عصبانی رو به نادر کرد و گفت: با چی درست کردی؟ نادر با ترس و لرز گفت: با والر نفتی در بوفه عقب اتوبوس!!! راننده امان نداد شروع به داد و فریاد کرد. همه بچه ها از خواب بیدار شده بودند و....، راننده می گفت: آخه تو فکر نکردی اتوبوس ممکنه آتش بگیره، آخه جاده پر از دست انداز و برفی که هر لحظه ماشین به طرفی غلطیده و تکان های شدید داشته 😡 به هر حال با وساطت بچه ها که دیگر خواب از چشم‌شان پریده بود غائله ختم به خیر شد و راننده مجدداً به سمت کردستان به راه افتاد. اما حکایت چای زغالی نادر در کتری سیاه هنوز باقی‌ست. اگر روزی روزگاری گذرتان به نادر با آن روحیه شاد و صمیمی اش افتاد اولین حرفش این است چای می خوری؟؟ .... راوی، عبدالصاحب مرائی http://eitaa.com/joinchat/2045509634Cf4f57c2edf 🍂