eitaa logo
مکتب شهدا_ناصرکاوه
797 دنبال‌کننده
19.7هزار عکس
13.7هزار ویدیو
473 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
🍂 🔻 کربلای ۵ رونمايی از موفقيت نظامی و سياسی ايران درجنگ (۶ ┄┅┅❀🔴❀┅┅┄ 🔻سردار سرلشكر حاج قاسم سليماني: يكي از پرخاطره ترين و مهمترين برگهاي تاريخ پر افتخار جنگ براي مردم كشور، عمليات كربلاي پنج است كه اگر بگويم در روز عمليات كربلاي پنج، كربلايي در جوار كربلاي امام حسين (ع) بوقوع پيوست و همه آن فداكاري، ايثار، گذشت و ارزشهايي كه توسط ياران امام حسين (ع) به نمايش در آمد، سخني به گزاف نگفته ام. چهره هاي تابناك و بزرگي دراين عمليات بين خودمان داشتيم كه انصافاً جاي تك تك آنها خالي است. امروز در آن تابلويي كه مقابل چشمم مجسم است، قامت رساي آنها را مي بينم. انگار همه آنها حس كرده بودند كه اين عمليات جز آخرين عملياتهاي جنگ است و بايد خود را به قافله اي كه متعلق به آنهاست برسانند و ملحق شوند. 🔻كوثری، فرمانده وقت لشکر ۲۷ محمدرسول‌الله (ص): كارشناسان نظامي دنيا عبور از منطقه شلمچه را غيرممكن مي‌دانستند. رزمندگان اسلام درعمليات كربلاي ۵ با تأسي به فرهنگ عاشورا موفق به عمليات در منطقه‌اي شدند كه از نظر كارشناسان نظامي برتر دنيا هيچ نيرويي نمي‌توانست از آن عبور كند. بعد از اينكه عمليات كربلاي ۴ با عدم موفقيت روبرو شد،‌ رزمندگان اسلام كه با يك جنگ رواني روبرو بوده و از نتيجه عمليات گذشته نيز دل‌گير بودند، براي آغاز يك عمليات ديگر لحظه‌شماري مي‌كردند و خواسته‌شان اين بود كه ما آمده‌ايم تكليف را انجام دهيم و حاضريم عاشورايي بجنگيم. در همان روزهايي كه عمليات كربلاي ۴ با عدم موفقيت روبرو شده بود، راديوي زبان فارسي عراق دائماً آن را به رخ مي‌كشيد و جنگ رواني به راه انداخته بود. كارشناسان نظامي برتر دنيا بر اين عقيده بودند كه منطقه عملياتي شلمچه ۹۳ درصد مسلح است و هيچ نيرويي نمي‌تواند از آنجا عبور كند و رزمندگان اسلام درعمليات كربلاي ۵ به خوبي نشان دادند كه با الگو قرار دادن امام حسين (عليه‌السلام) و تكليف الهي پيروز ميدان هستند. رزمندگان اسلام در طول عمليات كربلاي ۵ حتي يك قدم هم عقب‌نشيني نكردند و با دست خالي توانستند پيروزي بسيار بزرگي را به دست آورند؛ بعد از عبور از كانال ماهي كه نزديك‌ترين نقطه به بصره بود، استكبار به وحشت افتاد و پيغام داد آماده‌ايم قطعنامه با شرايطي كه خواسته‌ايد را بپذيرد. اگر در مقابل دشمن تا دندان مسلح، رزمندگان اسلام ايستادند و پيروزي‌هايي را به دست آورده‌اند، علتش صادقانه بودن و با خدا معامله كردن بود؛ همان‌گونه كه ياران امام حسين (عليه‌السلام) مولاي خود را ياري كردند. ┄┅┅❀❀┅┅┄ انتقال، با لینک مشترک مجاز است http://eitaa.com/joinchat/2045509634Cf4f57c2edf 🍂
🍂 🔻 کربلای ۵ رونمايی از موفقيت نظامی و سياسی ايران درجنگ (۷ ┄┅┅❀🔴❀┅┅┄ 🔻 سرلشكرغلامعلي رشيد: عمليات كربلاي ۵ بعد از پيروزي ما در فاو نقش سرنوشت‌سازي در تغيير روند جنگ به سود ايران داشت و در نتيجه موقعيت سياسي- نظامي ايران را ارتقاء بخشيد. اين نكته، برتري‌هاي تاكتيكي ما در عمليات كربلاي ۵ را بوضوح نشان داد ، برتري‌هاي تاكتيكي ما در عمليات كربلاي ۵ و دستاوردهاي سياسي‌ـ‌ نظامي ما نكتهٔ مهمي را در جنگ به دنيا اثبات كرد. در اين عمليات برتري نظامي ايران برعراق يك‌بار ديگر به اثبات رسيد، غافلگيري تاكتيكي دشمن پيش آمد و فرصت پيشروي در استحكامات دشمن توسط قواي خودي به‌دست آمد،‌ پيروزي در عمليات كربلاي ۵ علاوه‌ بر دستاوردهاي سياسي از سوي ناظران و تحليل‌گران خارجي به معناي برتري نظامي ايران بر عراق ارزيابي شد. اينكه قدرت دفاعي عراق مورد ترديد جدي حاميان عراق قرار گرفت، شكستن خطوط متعدد دفاعي ارتش عراق كه من معتقدم از آب‌گرفتگي تا مثلثي‌هاي پشت كانال زوجي ۹ ردهٔ دفاعي پشت سر هم بود، با محاسبهٔ نهر دوعيجي و نهر جاسم، ۹ ردهٔ دفاعي بود و همه جا هم عراق پيش حاميان خودش گفته بود كه ايراني‌ها كه سهل است، هيچ ارتشي نمي‌تواند اين خطوط مستحكم دفاعي را بشكند، خوب ما اين خطوط دفاعي را شكستيم و عبور قدرتمندانهٔ ما از اين استحكامات و پيشروي به سمت بصره، قدرت دفاعي عراق را در ميان حاميان خودش مورد ترديد قرار داد. با پيروزي ما در كربلاي ۵ و اثبات برتري نظامي ايران بر عراق ، عراقي‌ها رفتند سراغ جنگ نفتكش‌ها، مجموعهٔ اين مسائل باعث شد كه نهايتاً قطعنامهٔ ۵۹۸ را در آغاز سال ۶۶ شوراي امنيت صادر كرد و براي نخستين‌بار به بخشي از خواسته‌هاي ملّت ايران توجه شود. 🔻سرلشكر عبدالحميد محمود الخطاب ، رئيس دفتر صدام: تاريخ ۱۶ ژنويه ۱۹۸۷ مطابق با ۱۹ دي ۱۳۶۵ تلفن دفتر رئيس جمهوري عراق به صدا درآمد. خبر حمله به شلمچه را دادند. صدام دائم زير لب مي گفت: « امان از دست افراد (امام ) خميني... امان ...» مدام پلك هايش به هم مي خورد. به او عرض كردم كه اتفاق مهمي پيش آمده است ؟ رئيس جمهوري كه در اتاق قدم مي زد، گفت «امشب بصره به دست نيروهاي ايران خواهد افتاد». همان شب جلسه اي تشكيل شد كه تا صبح ادامه داشت. ارتش ما داشت از هم مي پاشيد. ماشين جنگي و مدرن ما از كار مي افتاد. هر روز و هر ساعت گزارش هايي درباره عقب نشيني و تلفات بهت آور به دست ما مي رسيد. وقتي خبر رسيد نيروهاي ايراني به منطقه ديده باني شماره يك لشكر ۱۱ رسيده اند، رئيس جمهوري گفت «الان زمان آن فرا رسيده كه از سلاح شيميايي استفاده كنيم». با هدايت مستقيم صدام اين كار انجام شد. با اين احوال ، رئيس جمهوري هيچ گاه مايل به پايان جنگ نبود. او در جلسه هاي محرمانه به ما مي گفت «اميدوارم اين جنگ ادامه يابد، چون كمك هاي كشورهاي خليج فارس ادامه خواهد داشت و ما با اين ثروت مي توانيم مشكلات داخلي را هم حل كنيم. اگرچه تعداد مصدومان شيميايي متوسط و شديد عمليات كربلاي ۵ كمتر از ۳ هزار نفر مي شدند، اما با در نظر گرفتن مصدومان خفيف احتمالا جمع آنان به ۷ هزار نفر مي رسيد. ┄┅┅❀❀┅┅┄ انتقال، با لینک مشترک مجاز است http://eitaa.com/joinchat/2045509634Cf4f57c2edf 🍂
🍂 🔻 کربلای ۵ رونمايی از موفقيت نظامی و سياسی ايران درجنگ (۸ ┄┅┅❀🔴❀┅┅┄ 🔻 دلايل انتخاب منطقه شلمچه - ارزش سياسي نظامي زمين شلمچه؛ در شرايط حاكم بر جنگ ، انتخاب منطقه عملياتي واهميت سياسي نظامي آن از جايگاه ويژه اي برخوردار بود. با توجه به اين كه شهر بصره وتاسيسات نفتي آن به عنوان مهم ترين هدف استراتژي نظامي جمهوري اسلامي در دستور كار قرار داشت ، منطقه شلمچه مي توانست به عنوان سر پل مناسب جهت دستيابي به شهر بصره و تاسيسات عمده نفتي عراق ، مورد بهره برداري قرار گيرد. - استقرار يگان ها در منطقه ونقش آن در غافلگيري دشمن؛ از آنجا كه منطقه شلمچه ، يكي از محورهاي پشتيباني كننده عمليات كربلاي ۴ به شمار مي رفت و قرارگاه نجف با يگان هاي تابعه در اين محور عمل مي كرد، بخش قابل توجهي از منطقه و عقبه هاي آن به طور نسبي آماده بهره برداري بود. - انطباق ويژگي هاي منطقه شلمچه با شعار عمليات سرنوشت ساز؛ تصرف شلمچه به دليل نزديكي به بصره و اهميت آن به منظور محاصره اقتصادي عراق مي توانست تا حدودي پاسخگوي انتظارات عمومي ناشي از تبليغات عمليات سرنوشت ساز باشد. - تناسب منطقه با توان موجود؛ محدوديت توان خودي در پشتيباني از جنگ ، همواره انتخاب منطقه عملياتي را تحت الشعاع قرار مي داد و فرماندهان نظامي نيز در انتخاب منطقه عملياتي به دليل محدوديت توان دچار تنگنا بودند. در اين منطقه ، توان باقيمانده از عمليات كربلاي ۴ ، براي عمليات كربلاي ۵ كافي بود. - قابل پدافند بودن منطقه به دليل وجود عوارض مناسب؛ از ويژگي ديگر منطقه شلمچه ، وجود عوارض طبيعي و مصنوعي در آن بود كه امكان پدافند در هر مرحله از عمليات را فراهم مي كرد. - امكان آتش مناسب؛ محدوديت دشمن در استفاده از جاده هاي مواصلاتي به دليل فشردگي زمين ، تاثير آتش توپخانه و ادوات نيروهاي خودي را بسيار افزايش مي داد. - شلمچه و موفقيت نيروهاي عمل كننده در عمليات كربلاي ۴؛ در طراحي عمليات كربلاي ۴ ابتدا محور شلمچه به عنوان يكي از فلش هاي اصلي حمله و سپس به دلايلي چون محدوديت توان ، به عنوان حركت تامين كننده جناح راست عمليات و با هدف درگيركردن سپاه سوم و تجزيه فرماندهي ، امكانات و توان دشمن ، در نظر گرفته شد، اگر چه ماموريت اين منطقه در دو محور پنج ضلعي و جزيره بوارين به عهده قرارگاه نجف قرار گرفت كه به جز رخنه يگان هاي ۱۹ و ۵۷ درپشت خطوط دفاعي شلمچه در بوارين موفقيتي به دست نيامد اما دست آوردهاي شلمچه قابل بهره برداري و توجه بود. ┄┅┅❀❀┅┅┄ انتقال، با لینک مشترک مجاز است http://eitaa.com/joinchat/2045509634Cf457c2edf 🍂
🍂 🔻 کربلای ۵ رونمايی از موفقيت نظامی و سياسی ايران درجنگ (۹ ┄┅┅❀🔴❀┅┅┄ 🔻 بازتاب عمليات كربلاي 5 در رسانه ها محافل سياسي جهان پيشروي در شرق بصره ، توانايي ها و قابليت هاي نظامي عراق را بار ديگر زير سوال برد ، به طوريكه روزنامه ' آبرزور' چاپ پاريس به نقل از كارشناسان غربي نوشت:' براي اولين بار از آغاز جنگ تاكنون ، ناظران و كارشناسان غربي در مورد امكانات دفاعي عراق دچار ترديد شده اند.' همچنين تأكيد برتوانايي نظامي ايران ، چنانكه شبكه بي بي سي طي تحليلي درهمين زمينه ، با توجه به تجربه سپاه در عمليات فاو و عبور از رودخانه اروند ، ضمن اشاره به عبور از منطقه آبگرفتگي و كانال پرورش ماهي دركربلاي 5 اعلام كرد: ' موفقيت ايران در عبور از درياچه ماهي ، يك بار ديگر توانايي ايران درعبوراز آبراهها رانشان مي دهد. ' هفته نامه نيوزويك نيز نوشت : ' تهاجم ايراني ها در نزديكي بصره ، حداقل يك مساله را درخصوص جنگ ايران و عراق تغيير داده و آن اين مساله است كه براي اولين بار طي چند سال گذشته ، اين احتمال را كه يك طرف حقيقتا' بر ديگري پيروز شود ، مطرح ساخته است.' « كربلاي 5 نقطه عطفي در فرهنگ ايثار و شهادت در كشور ما جمهوري اسلامي ايران است». ┄┅┅❀❀┅┅┄ پایان انتقال، با لینک مشترک مجاز است http://eitaa.com/joinchat/2045509634Cf457c2edf 🍂
🍂 🔻 شکست در والفجر یک، صلح‌طلب‌شدن صدام بررسی دلیل ناکامی‌ها/۱ ┄┅┅❀🔴❀┅┅┄ 🔻 فردای سخنرانی صدام در اجلاس کشورهای کنفرانس اسلامی، یعنی روز یکشنبه ۲۸ فروردین ۶۲ فرماندهان قرارگاه مرکزی خاتم‌الانبیا و قرارگاه‌های عملیاتی کربلا و نجف در محل قرارگاه خاتم‌الانبیا تشکیل جلسه داده و دلایل ناکامی در عملیات والفجر ۱ را بررسی کردند. یکی از سخنان تاریخی در این جلسه، مربوط به سرهنگ علی صیاد شیرازی فرمانده وقت نیروی زمینی ارتش است که گفت نیروهای ایرانی پس از عملیات رمضان، به مرور طعم شکست را چشیده‌اند و این مساله را ناشی از لطف خدا دانست که شکست را باعث شناخت نقاط ضعف نیروهای خودی قرار داده است. ازجمله اتفاقات مهم آن برهه تاریخی، این است که آیت‌الله هاشمی رفسنجانی هم در خاطراتش از ۲۸ فروردین ۶۲ در یادداشت‌های روزانه خود، به بی‌اعتمادی مردم نسبت به اخبار رسانه‌های نظام در صورت نگفتن واقعیت‌های نتایج والفجر ۱ و نگرانی از این مساله نوشته است. او در این ‌بخش از خاطرات خود نوشته است: «از اول سعی داشته‌ایم که حتی‌المقدور واقعیت‌های جبهه را به مردم بگوییم، ولی دشمن معمولاً به شیوه‌های جنگ روانی متوسل می‌شود و با امکانات فراوان حامیان شرقی و غربی و مرتجعین منطقه، حقایق را به نفع خودش، وارونه جلوه می‌دهد…» طبق نوشته‌های آیت‌الله هاشمی‌رفسنجانی در خاطرات دوشنبه ۲۹ فروردین، عراق در عملیات والفجر ۱، سی و هفت‌مرتبه پاتک کرد و حدود یک‌میلیون و ۵۰۰ هزار گلوله توپ و خمپاره روی سر مواضع ایران ریخت. پس از عملیات والفجر۱ و برگزاری جلسه بررسی دلایل ناکامی این عملیات در قرارگاه خاتم‌الانبیا، سمینار فرماندهان مناطق ۱۱ گانه کشوری سپاه طی روزهای ۳۰ و ۳۱ فروردین ۶۲ در تهران برگزار شد که در پایان روز دومش، فرماندهان با آیت‌الله خامنه‌ای رئیس‌جمهور و رئیس شورای عالی دفاع در نهاد ریاست‌جمهوری در خیابان پاستور دیدار کردند. رحیم صفوی که آن زمان، مسئول طرح و عملیات ستاد مرکزی سپاه بود، در سخنرانی خود در سمینار مورد اشاره به تحلیل اتفاقات جبهه پس از فتح خرمشهر پرداخت و گفت دشمن شیوه خود را تغییر داده و جناح‌های یگان‌های خود را از دسترس ما دور کرده است. صفوی کار دیگر دشمن را هم تغییر شیوه سیاسی و شعارهای تبلیغاتی عنوان کرد و گفت دشمن یک‌شبه طالب صلح شده است. او همچنین به سخنان مقامات آمریکا و شوروی هم اشاره کرد که ورود ایران به خاک عراق را برنتابیده و برای جلوگیری ازشکست صدام در جنگ، همه توان خود را به کار گرفته بودند. صفوی در آن جلسه گفت دشمن دیگر فهمیده نباید در خط مقدم خود خاکریز بزند و دیگر تانک و نفربرهایش را به خط اول درگیری نمی‌آورد. پس از عدم موفقیت ایران در عملیات والفجر ۱، صدام حسین به تعبیر گلعلی بابایی نویسنده کتاب، ژست صلح‌طلبی و اسلام‌پناهی گرفت. او روز شنبه ۲۷ فروردین ۶۲ در محل برگزاری اجلاس کنفرانس خلق‌های اسلامی در بغداد حضور پیدا کرد و خواستار اعلام آتش‌بس شد و گفت عراق صلح می‌خواهد. صدام در این اجلاس به رهبران کشورهای عضو کنفرانس اسلامی پیشنهاد حکمیت داد و گفت این جنگ توسط بمباران مناطق غیرنظامی عراق توسط ایران آغاز شد. همچنین گفت با وجود همه تجاوزگری‌های ایران، وقتی مسلمانان جهان، عقب‌نشینی عراق از خاک ایران را خواستار شدند، به این خواسته جامه عمل پوشانده است. ┄┅┅❀❀┅┅┄ انتقال، با لینک مشترک مجاز است http://eitaa.com/joinchat/2045509634Cf4f57c2edf 🍂
🍂 🔻 شکست در والفجر یک، صلح‌طلب‌شدن صدام بررسی دلیل ناکامی‌ها/۲ ┄┅┅❀🔴❀┅┅┄ 🔻 فردای سخنرانی صدام در اجلاس کشورهای کنفرانس اسلامی، یعنی روز یکشنبه ۲۸ فروردین ۶۲ فرماندهان قرارگاه مرکزی خاتم‌الانبیا و قرارگاه‌های عملیاتی کربلا و نجف در محل قرارگاه خاتم‌الانبیا تشکیل جلسه داده و دلایل ناکامی در عملیات والفجر ۱ را بررسی کردند. یکی از سخنان تاریخی در این جلسه، مربوط به سرهنگ علی صیاد شیرازی فرمانده وقت نیروی زمینی ارتش است که گفت نیروهای ایرانی پس از عملیات رمضان، به مرور طعم شکست را چشیده‌اند و این مساله را ناشی از لطف خدا دانست که شکست را باعث شناخت نقاط ضعف نیروهای خودی قرار داده است. ازجمله اتفاقات مهم آن برهه تاریخی، این است که آیت‌الله هاشمی رفسنجانی هم در خاطراتش از ۲۸ فروردین ۶۲ در یادداشت‌های روزانه خود، به بی‌اعتمادی مردم نسبت به اخبار رسانه‌های نظام در صورت نگفتن واقعیت‌های نتایج والفجر ۱ و نگرانی از این مساله نوشته است. او در این ‌بخش از خاطرات خود نوشته است: «از اول سعی داشته‌ایم که حتی‌المقدور واقعیت‌های جبهه را به مردم بگوییم، ولی دشمن معمولاً به شیوه‌های جنگ روانی متوسل می‌شود و با امکانات فراوان حامیان شرقی و غربی و مرتجعین منطقه، حقایق را به نفع خودش، وارونه جلوه می‌دهد…» طبق نوشته‌های آیت‌الله هاشمی‌رفسنجانی در خاطرات دوشنبه ۲۹ فروردین، عراق در عملیات والفجر ۱، سی و هفت‌مرتبه پاتک کرد و حدود یک‌میلیون و ۵۰۰ هزار گلوله توپ و خمپاره روی سر مواضع ایران ریخت. پس از عملیات والفجر۱ و برگزاری جلسه بررسی دلایل ناکامی این عملیات در قرارگاه خاتم‌الانبیا، سمینار فرماندهان مناطق ۱۱ گانه کشوری سپاه طی روزهای ۳۰ و ۳۱ فروردین ۶۲ در تهران برگزار شد که در پایان روز دومش، فرماندهان با آیت‌الله خامنه‌ای رئیس‌جمهور و رئیس شورای عالی دفاع در نهاد ریاست‌جمهوری در خیابان پاستور دیدار کردند. رحیم صفوی که آن زمان، مسئول طرح و عملیات ستاد مرکزی سپاه بود، در سخنرانی خود در سمینار مورد اشاره به تحلیل اتفاقات جبهه پس از فتح خرمشهر پرداخت و گفت دشمن شیوه خود را تغییر داده و جناح‌های یگان‌های خود را از دسترس ما دور کرده است. صفوی کار دیگر دشمن را هم تغییر شیوه سیاسی و شعارهای تبلیغاتی عنوان کرد و گفت دشمن یک‌شبه طالب صلح شده است. او همچنین به سخنان مقامات آمریکا و شوروی هم اشاره کرد که ورود ایران به خاک عراق را برنتابیده و برای جلوگیری ازشکست صدام در جنگ، همه توان خود را به کار گرفته بودند. صفوی در آن جلسه گفت دشمن دیگر فهمیده نباید در خط مقدم خود خاکریز بزند و دیگر تانک و نفربرهایش را به خط اول درگیری نمی‌آورد. ┄┅┅❀❀┅┅┄ انتقال، با لینک مشترک مجاز است http://eitaa.com/joinchat/2045509634Cf4f57c2edf 🍂
🍂 🔻 شکست در والفجر یک، صلح‌طلب‌شدن صدام بررسی دلیل ناکامی‌ها/۳ ┄┅┅❀🔴❀┅┅┄ 🔻 در سمینار فرماندهان مناطق ۱۱ گانه سپاه، به آمار و گزارش‌های حمایت قدرت‌های غرب و شرق از صدام هم اشاره شد؛ به‌عنوان مثال ۴۰۰ دستگاه تانک T۵۴ که لهستان به عراق داد یاموشک‌های هوا به زمین، هوابه‌هوا و زمین‌به‌زمین زیادی که فرانسه و شوروی به عراق دادند. خلاصه و جان کلام رحیم صفوی در جلسه‌ای مذکور، این بود که دشمن از نظر توان نظامی از ایران قوی‌تر است و کلیه عوامل شکست و پیروزی را توسط محققین نظامی بررسی و تجزیه و تحلیل می‌کند. همچنین عراق، به‌جز ۱۲ لشکری که دارد، حداقل ۳ لشکر دیگر هم به وجود آورده و در مجموع، قدرت آتش یگان‌های عراق، حداقل ۲۰ برابر ایران است. عراق در آن برهه قدرت تحرک بالاتری هم نسبت به ایران داشت که گوشه کوچکی از آن به‌خاطر تریلرهای تانک‌بر آلمانی «فاون» بود که باعث می‌شد تانک‌ها و نیروهای زرهی عراق، در مدت کوتاهی بتوانند تعویض موقعیت کرده و به خط درگیری نبرد منتقل شوند. تجهیزات مخابراتی تیپ مستقل ۱۰ زرهی عراق هم در آن برهه توسط کمپانی تله‌کام در فرانسه تامین می‌شد. مشکل دیگری که در بحث و گفتگوی فرماندهان سپاه مطرح شد، این بود که اکثر اطلاعات نظامی ایران، توسط منافقین به عراق می‌رسد و در چنین‌شرایطی کادر فرماندهی یگان‌های سپاه، شهیدان زیادی داده و ظرفیت پرورش فرمانده نظامی‌اش بسیار کم است. اولین‌کمبود سپاه در این جلسه، فرمانده آموزش‌دیده عنوان شد که به‌طور همزمان با طرح این اشکال در سمینار فرماندهان سپاه، قرار بود مناطق استانی سپاه، تعداد بیشتری پاسدار به لشکرهای خود در جبهه اعزام کنند. در سمیناری که به آن اشاره کردیم، پس از سخنرانی رحیم صفوی، شهید محمدابراهیم همت فرمانده وقت لشکر ۲۷ هم سخنرانی کرد و به‌خاطر بی‌توجهی‌ها و باری‌به‌هرجهت گذرانیدن امور تامین نیروی انسانی مجرب و کارآمد یگانش از طرف شماری از مسئولین سپاه منطقه ۱۰ تهران، گلایه کرد. او در سخنرانی‌اش به معرفی آفاتی که دستگاه‌های متولی پشتیبانی و تامین نیروی انسانی یگان‌های رزم سپاه را تهدید می‌کردند، پرداخت. شهید همت در این سمینار به «طرح ۴۰ درصد» یا «طرح والعادیات» اشاره کرد که پس از عملیات والفجر ۱ به اجرا گذاشته شد و طبق آن بنا بود ۴۰ درصد از استعداد نیروی انسانی هر یک از مناطق کشوری سپاه، به یگان رزم آن در جبهه منتقل شوند. اما شهید همت در سخنرانی خود گفت تنها ۱۴ درصد از میزان ۴۰ درصد این طرح اجرا شده است. همت در سخنرانی خود به این مساله اشاره کرد که جنگ به این‌زودی‌ها تمام‌شدنی نیست و بزرگ‌ترین ایراد کل سیستم کشور را کمبود عناصر مدیریتی دانست. معضل بعدی را هم رویکردهای مقطعی در قبال مسائل مبرم اجرایی عنوان کرد و گفت پس از سه‌سال از شروع جنگ، یکی از عیوب بزرگ این است که پس از انجام هر عملیات، سازمان رزمی یگان‌های سپاه از هم می‌پاشند. همت همچنین گفت در گذر زمان، حضور ضربتی در میادین بحران، تبدیل به برگزاری جلسات در ستادها شده و سپاه به مرضِ جلسه مبتلاست. ┄┅┅❀❀┅┅┄ انتقال، با لینک مشترک مجاز است http://eitaa.com/joinchat/2045509634Cf4f57c2edf 🍂
🍂 🔻 شکست در والفجر یک، صلح‌طلب‌شدن صدام بررسی دلیل ناکامی‌ها/۵ ┄┅┅❀🔴❀┅┅┄ 🔻 همت هم در همان‌برهه در جلسه با مسئولین پرسنلی لشکر ۲۷ گفته بود در حالی که ۲ سال و نیم از جنگ می‌گذرد، سه‌چهارگونه پاسدار در سپاه وجود دارد که همگی در لفظ پاسدار با هم اشتراک دارند. اما تنها درصد کم و بسیار محدودی از آن‌ها مدت‌های بی‌وقفه در جبهه مانده‌اند. او با کنایه گفت غیرت و شرف این پاسدارها اجازه نداده به تهران برگردند و خانه‌هایشان را تبدیل به شعبه غیررسمی واحد تعاون سپاه یا خانه شهید کنند. همت دسته دوم پاسداران را آن‌هایی معرفی کرد که یک‌بار به جبهه آمده‌اند و سپس با برگشت به شهر و دیارشان، مشغول به کار شدند که درصد زیادی از گونه پاسدار را تشکیل می‌دهند. او گفت دسته سوم هم که متاسفانه تعدادشان خیلی زیاد است، کسانی هستند که با شرایط زندگی در محیط راحت و امن پشت جبهه خو گرفته‌اند. فرازی از حقایق بی‌تعارفی که همت در این سخنرانی خود تذکرش را لازم دیده، از این قرار است: «در مجموعه تشکیلات سپاه، نه فقط سازمان آن متناسب با استعداد نیروهایش رشد نکرد، نه‌تنها سازمان موجود سپاه نمی‌دانست که به اتکا چنین نیرویی بنا دارد به چه نقطه هدفی برسد و ایده و مرام و استراتژی آینده‌اش چیست، بلکه حتی طرح‌های سازمانی موجود در سپاه هم، به صورت برهه‌ای و براساس فرمول بی‌خاصیت "آزمون و خطا" ترسیم، به‌کارگیری و بعد هم کنار گذاشته می‌شدند.» (صفحه ۱۳۲) همت در فراز دیگری از این سخنان، به بیشترشدن کنجکاوی و پیگیری امام خمینی نسبت به اتقافات جبهه پس از ناکامی والفجر مقدماتی اشاره کرد و گفت: «حالا شاید برای یک‌تعداد آدم بی‌تفاوت و برای کسانی که سرشان توی امورات همین زندگی دنیوی چندروزه است و سنگینی بار مسئولیت بر دوش‌شان نیست، شنیدن خبر نوشتن وصیت‌نامه توسط امام، یک‌خبر وحشت‌انگیز و به منزله نهیبی به آن‌ها برای ایجاد یک دگرگونی روحی و نفسانی تلقی نشود. لیکن برای آنانی که شان و جایگاه معنوی حضرت امام را درک کرده‌اند، وضع فرق می‌کند.»در بخشی از فصل اول کتاب «کوهستان آتش» که مربوط به روزهای پس از والفجر یک است و «تلاش برای برون‌رفت از بن‌بست» عنوان دارد، به کتاب «درس‌های جنگ مدرن» به‌عنوان تنها اثری اشاره شده که با ادبیاتی نیش‌وکنایه‌دار از لفظ امواج انسانی استفاده کرده و ایران را به استفاده از تاکتیک غیرانسانیِ امواج انسانی متهم کرده است. توضیحاتی که گلعلی بابایی درباره سمینار فرماندهان سپاه و پیاده‌کردن سخنرانی شهید همت در فصل اول «کوهستان آتش» آورده، در حکم پاسخ به ادعاهای آنتونی کوردزمن و آبراهام واگنر نویسندگان آمریکایی کتاب «درس‌های جنگ مدرن» در این‌باره هستند. چون این دو نویسنده در پی بررسی دلایل ناکامی‌های نظامی ایران از عملیات رمضان به بعد تا شروع عملیات خیبر بوده‌اند. به‌هرحال این دو نویسنده خارجی درباره مقطع زمانی مورد اشاره گفته‌اند عراق پس از آزادسازی خرمشهر، برای حفظ خاک خود مقابل ایران می‌جنگید و هنوز از نظر نیروی هوایی، از برتری ۴ به ۱، در زمینه نیروی زرهی و توپخانه عملیاتی از برتری ۳ به ۱ و در کل، از برتری جنگ‌افزار و مهمات پیاده برخوردار بود. در همان‌زمانه‌ای که این‌دومحقق آمریکایی از آن صحبت کرده‌اند، فرماندهان ارشد سپاه و نیروی زمینی ارتش معتقد بودند پس از فتح خرمشهر، عمده‌ترین چالش نیروهای نظامی ایران، اختلاف دیدگاه مبنایی فرماندهان ارتش و سپاه بر سر مساله وحدت فرماندهی است. در آن مناقشه، سپاه طرفدار روش فرماندهی مشترک عملیاتی بود اما فرمانده نزاجا، خواستار اجرای اصل وحدت فرماندهی با محوریت ارتش بود. ┄┅┅❀❀┅┅┄ انتقال، با لینک مشترک مجاز است http://eitaa.com/joinchat/2045509634Cf4f57c2edf 🍂
🍂 🔻 شکست در والفجر یک، صلح‌طلب‌شدن صدام بررسی دلیل ناکامی‌ها/۴ ┄┅┅❀🔴❀┅┅┄ 🔻 فرمانده لشکر ۲۷ در سخنرانی خود گفت طرح‌هایی مثل طرح والعادیات دارند لوث می‌شوند و پیش‌تر به فرماندهان پایگاه‌های چهارگانه ابوذر، مالک، مقداد و شهید بهشتی سپاه منطقه ۱۰ تهران گفته که همه در خون شهدا شریک هستند و نفر به نفر فرماندهان باید در آخرت جوابگوی خون شهدا باشند. همت گفت فرماندهان سپاه نیروی بالقوه مناطق روستایی را رها کرده‌اند و به شهرها فشار می‌آورند. جالب است که او در آن برهه، روش کار نیروهای پذیرش را به‌خاطر مصاحبه‌ها و فرم‌پرکردن‌ها با سوال‌های سفت و سخت و به تعبیر خودش غیرشرعی و وحشتناک، به باد انتقاد گرفت و کار پذیرش را شرم‌آور خواند. همت در سخنان خود در این سمینار گفت: «حالا شاید الان بعد از پیام امام در مورد ضرورت تجدیدنظر اساسی در عملکرد غلط و بعضاً خلاف شرع مسئولین دوایر جذب و پذیرش نیروی انسانی در ادارات دولتی و نهادهای انقلابی کشور، یک مقدار شیوه عمل این‌ها بهتر شده باشد…» کلیدواژه‌ای که همت در این سخنرانی خود به کار برده، «مدیریت منابع انسانی مناطق سپاه» است و در توضیح و تشریح مشکلات مربوط به این کلیدواژه گفت خودمان را گول نزنیم. اینکه بیاییم دفتر جنگ درست کنیم و به آن جنبه ظاهرسازی و چیدن میز و زدن کاغذ دیواری بدهیم، این به درد نمی‌خورد. همت خطاب به فرماندهان حاضر در آن سمینار گفت: «بینی و بین‌الله، خداوکیلی، حضرت عباسی کار کنید.» در فصل سوم کتاب «کوهستان آتش» با عنوان «تجدیدسازمان در قلاجه» هم نقل‌قولی از حسن زمانی فرمانده گردان حمزه سیدالشهدای لشکر ۲۷ وجود دارد که مربوط به زمان انتقال لشکر ۲۷ به اردوگاه شهید بروجردی در قلاجه است. زمانی گفته «متاسفانه تعدادی از پاسدارانی که براساس طرح والعادیات، یعنی اعزام دوپنجم عناصر دفتری سپاه، از تهران به منطقه اعزام می‌شوند، به دلیل وابستگی‌هایی که به زندگی راحت شهری در پشت جبهه پیدا کرده‌اند، نمی‌توانند خودشان را با فضای عملیاتی لشکر وفق بدهند.» (صفحه ۱۲۳) زمانی در مصاحبه‌ای که ۲۸ آبان ۶۲ در شرق پنجوین با اسدالله توفیقی راوی لشکر ۲۷ داشته گفته: «اگر مسئولین سپاه تهران می‌خواهند به لشکر ما نیرو بدهند؛ از میان همین پاسدارانی بدهند که تازه از دوره آموزشی پادگان امام حسین ترخیص می‌شوند و رخت سپاهی به تن می‌کنند.» (صفحه ۱۲۴) درهمان‌زمان وقتی گردان سلمان فارسی در تیپ ۲ سلمان در حال بازسازی بود، حسین اسکندرلو فرمانده وقت این گردان درمصاحبه با مرتضی تفرشی راد راوی لشکر ۲۷ مخالفت خود را با اجرای طرح والعادیات اعلام کرد و علت این مخالفت را این‌چنین بیان کرد: «چون پاسداری که او را به زور از ستاد سپاه در شهر به منطقه بیاورند، اصلاً قابل کنترل و مسئولیت‌پذیر نیست. هر مسئولیتی را هم که می‌خواهی به او واگذار کنی، نمی‌پذیرد و می‌گوید می‌خواهم تفنگدار ساده باشم.» (صفحه ۱۳۱) ┄┅┅❀❀┅┅┄ انتقال، با لینک مشترک مجاز است http://eitaa.com/joinchat/2045509634Cf4f57c2edf 🍂
🍂 🔻 شکست در والفجر یک، صلح‌طلب‌شدن صدام بررسی دلیل ناکامی‌ها/۶ ┄┅┅❀🔴❀┅┅┄ 🔻 در آستانه زمستان ۶۱ با تصویب شورای عالی دفاع، اصل فرماندهی مورد توجه سران کشور قرار گرفت و امام خمینی (ره) فرمان تعیین رئیس شورای عالی دفاع را به‌عنوان مسئول ارشد سیستم دفاعی کشور صادر کرد که آیت‌الله خامنه‌ای برای این‌سِمت انتخاب شد و تصمیم گرفت فرماندهی عملیات بزرگ زمستانی ایران (والفجر مقدماتی) در جنوب فکه_شرق میسان را به فرماندهی کل سپاه واگذار کنند. در ادامه هم، باحضور یکی از عناصر نفوذی منافقین در واحد اطلاعات و عملیات سپاه ۱۱ که به‌عنوان بسیجی در این واحد خدمت می‌کرد، اطلاعات محرمانه زیادی از نیروهای ایرانی عمل‌کننده در والفجر مقدماتی به‌دست فرماندهان سپاه چهارم عراق رسید و رزمندگان زیادی در والفجر مقدماتی در قتلگاه فکه به شهادت رسیدند. آن عنصر نفوذی پیش از شروع عملیات مورد اشاره، خود را از محور طاووسیه به عراق رساند و پناهنده شد. احمد استادباقر یکی از سرتیم‌های اطلاعات عملیات لشکر ۲۷ هم در خاطرات خود که در کتاب «خاطرات شناسایی منطقه قصر شیرین و ذهاب» چاپ شده‌اند و در فصل پنجم کتاب «کوهستان آتش» به آن‌ها اشاره شده، گفته در جریان شناسایی پاسگاه طاووسیه در منطقه والفجر مقدماتی، یکی از بچه‌ها گم شد. آن شخص محسن سرواهرابی عنصر نفوذی مجاهدین خلق بود که اطلاعات باارزشی را به ارتش عراق رساند و عملیات را لو داد. در نتیجه چنین‌اتفاقاتی بود که محسن رضایی فرمانده وقت سپاه، به فرماندهان لشکرهای سپاه دستور داد نباید از عناصر غیرسپاهی در واحد اطلاعات عملیات استفاده کنند. همین‌مساله هم باعث دلخوری یکی از نیروهای مهم اطلاعات عملیات لشکر ۲۷ به‌نام مجید زادبود شد که یک بسیجی بود و علاقه‌ای به فعالیت در قالب کادر سپاه نداشت. به‌هرحال با شکست عملیات والفجر مقدماتی، نظر آیت‌الله خامنه‌ای و دیگر اعضای شورای عالی دفاع همچنان بر اصل وحدت فرماندهی بود اما برای عملیات بعدی، یعنی والفجر ۱، محوریت فرماندهی به نیروی زمینی ارتش واگذار شد که این عملیات هم به ناکامی انجامید. پس از ناکامی در والفجر ۱، امام خمینی دستور داد ماموریت فرماندهی ادامه سری‌عملیات‌های والفجر به آیت‌الله هاشمی رفسنجانی واگذار شود. به این ترتیب از اردیبهشت تا بهمن‌ماه ۶۲ با رعایت همان‌اصل وحدت فرماندهی، عملیات‌های والفجر ۲، والفجر۳ و والفجر۴ در کوهستان‌های غرب و شمال غرب کشور در دستور کار قرار گرفتند. اما بحران انتخاب بهترین شیوه مدیریت عالی دفاع در جبهه ایران علیه عراق، تا ۳۰ بهمن ۶۲ یعنی سه‌روز پیش از اجرای عملیات خیبر ادامه داشت که در نهایت در همان‌روز با دستور امام خمینی، آیت‌الله هاشمی رفسنجانی به‌طور رسمی به‌سمت فرمانده عالی جنگ منصوب شد. اما مشکلی که تا پیش از این انتصاب وجود داشت، گسترش ناگهانی ظرفیت کمّی سازمان رزم سپاه بود که خود را از آذرماه سال ۶۱ به بعد، به‌ویژه با تشکیل سپاه‌های سوم صاحب‌الزمان، هفتم فجر و یازدهم قدر نشان داد. شهید همت که در برهه اجرای عملیات والفجر مقدماتی فرمانده سپاه ۱۱ قدر بود، پس از پایان این عملیات سخنرانی جالبی داشته که دربخشی از آن گفته پس از گفتگوی محسن رضایی با میرحسین موسوی خامنه نخست‌وزیر وقت و مطلع‌شدن موسوی از این‌که سپاه در آن ‌مقطع ۱۲ لشکر رزمی دارد، تازه موضع دولتمردان کشور نسبت به سپاه نرم شده و برای اولین‌بار از زمان شروع جنگ، بودجه نظامی سپاه به سطح بودجه مصوب ارتش رسیده است. به این ترتیب، با دستور محسن رضایی، از اواخر بهمن ۶۱، مقرر شد فرماندهان سپاه‌های سه‌گانه سوم صاحب‌الزمان، هفتم فجر و یازدهم قدر، فرماندهی لشکرهای اصلی این سپاه‌ها یعنی لشکر ۲۷، لشکر ۱۴ و لشکر ۸ را هم به‌طور همزمان به عهده داشته باشند. این تدبیر در عملیات والفجر ۱ به کار گرفته شد و در نهایت اوایل اردیبهشت ۶۲ بود که با دستور رضایی، این‌سه‌سپاه در سازمان رزم نیروی زمینی سپاه ادغام شده و فرماندهانشان نیز به سمت پیشین خود یعنی فرماندهی لشکرهای ۲۷ محمدرسول‌الله، ۱۴ امام حسین و ۸ نجف اشرف برگشتند. ┄┅┅❀❀┅┅┄ انتقال، با لینک مشترک مجاز است http://eitaa.com/joinchat/2045509634Cf4f57c2edf 🍂
🍂 🔻 شکست در والفجر یک، صلح‌طلب‌شدن صدام بررسی دلیل ناکامی‌ها/۷ ┄┅┅❀🔴❀┅┅┄ 🔻 با انحلال تشکیلات سپاه ۱۱ قدر، شهید همت دستور داد عمده کادرهای ستادی قرارگاه سپاه ۱۱ قدر، دوباره به ستاد فرماندهی لشکر ۲۷ برگردند. حسین الله‌کرم یکی از همین‌چهره‌هاست که از اوایل شهریور ۶۱ به لشکر ۲۷ پیوسته و با تشکیل سپاه ۱۱ قدر و سپس انحلالش در اواخر فروردین ۶۲، معاون اطلاعات و شناسایی سپاه ۱۱ بود. او تا اواسط مهر آن سال مسئول واحد طرح و شناسایی لشکر ۲۷ بود. در همین زمان بود که پس از شکست‌های والفجر مقدماتی و والفجر یک، در بهمن ۶۱ و فروردین ۶۲ در عقبه سازمانی لشکر ۲۷ یعنی سپاه منطقه ۱۰ تهران جبهه‌ای علیه فرماندهانی چون همت شکل گرفت که او در محاورات خود از این جبهه با عنوان خط سوم یا خوارج جدید یاد می‌کرد و ماجرای درگیری لفظی‌اش با اکبر گنجی در مقر سپاه تهران مربوط به همین‌جبهه‌گیری‌هاست. گلعلی بابایی هم در کتاب «کوهستان آتش» ضمن اشاره به ماجرای درگیری همت و گنجی، از لفظ فیلدمارشال‌های جبهه‌ندیده تهران‌نشین برای اشاره به اعضای این جبهه اشاره کرده است. به‌هرحال پس از ناکامی‌های والفجر مقدماتی و والفجر یک و جلساتی که همت در تهران در این‌باره داشت، به پادگان دوکوهه برگشت و با برگزاری یک‌نشست ضربتی با سه‌مدیر ارشد اطلاعات عملیات لشکر ۲۷ یعنی سعید قاسمی، مجید زادبود و حمید میرزایی اعلام کرد ماندن بیشتر در جبهه خوزستان به صلاح نیست و باید لشکر را برای عملیات به غرب برد. به این ترتیب بود که روند جابه‌جایی عظیم لشکر ۲۷ به جبهه غرب آغاز شد که البته فعالیت‌های مقدماتی نیروهای اطلاعات عملیات این لشکر در زمین‌های غرب پیش‌تر و از روز ۱۴ اردیبهشت ۶۲ با دستور همت شروع شده بود. شهید همت آن‌زمان‌، به‌عنوان فرمانده لشکر ۲۷ تابع قرارگاه نجف اشرف با فرماندهی عزیز جعفری و (به گفته سعید قاسمی) دارای تیم اطلاعات عملیات بسیار قوی‌ای بود. همت بدون این‌که دستوری از عزیز جعفری گرفته باشد، به نیروهای اطلاعات عملیات خود گفته بود حالا که قرار است لشکر ۲۷ را در مناطق عملیاتی جنوب خرج کنند تا عملیات‌های ناموفقی مثل والفجرهای مقدماتی و یک را انجام دهد، بهتر است نیروهای اطلاعات عملیات را به جبهه میانی ببریم و در محورهایی که دارای عوارض طبیعی بسیار خوب و قابل شناسایی هستند مستقر کنیم. به‌خاطر همین‌تفکر بود که همت یک‌روزپس از پایان والفجر یک، به نیروهای اطلاعات عملیات لشکر خود گفت زمین جنوب، زمینی قفل شده است و باید به غرب فکر کرد. علت این موضعش هم این بود که عملیات در جبهه میانی ایران و عراق، مربوط به مناطق تحت کنترل سپاه دوم نیروی زمینی عراق در نوار مرزی شرق استان دیاله عراق با منطقه کوهستانی مرزی مهران در خاک ایران و رو به شمال بود. به‌این‌ترتیب با عمل در این مناطق می‌شد شهرهای بعقوبه، مندلی و در نتیجه بغداد را تهدید کرد. ضمن این‌که همت معتقد بود جنگیدن در مناطق غرب و شمال‌غرب، از دادن تلفات زیادی که ایران در جبهه جنوب می‌داد، جلوگیری می‌کند. گلعلی بابایی مستندات مربوط به آن ‌دوره را در فصل دوم کتاب «کوهستان آتش» آورده که عنوانش «جنوب قفل شد؛ به غرب فکر کنید» است. حسین الله‌کرم که آن زمان مسئول واحد و شناسایی لشکر ۲۷ بوده، گفته آن زمان جبهه غرب نسبت به جبهه شمال غرب حساسیت بیشتری داشت چون نیروهای ایرانی می‌توانستند از سه‌محور به دروازه‌های شرقی بغداد برسند. ایران شش‌ماه پیش از آن در عملیات مسلم‌بن‌عقیل در محور میانی عمل کرده و به نتایج مطلوبی هم رسیده بود. این بار هم هدفش از عمل در غرب، اهداف اقتصادی جبهه جنوب نبود. چون در جنوب بحث حمله به مراکز نظامی و اقتصادی عراق مطرح بود. این بار فرماندهان ایرانی، برای رفتن به جبهه غرب و شمال غرب، اهداف نظامی و سیاسی را در نظر داشتند. در جبهه غرب، جنگ نفر با نفر مطرح بود که صدام از آن پرهیز داشت. برتری ایران در این ‌زمینه این بود که نیروی بی‌شمار مردمی را درلباس‌های گوناگون داشت که صدام نداشت. همان‌طور که می‌دانیم برتری صدام از نظر تسلیحات و امکانات بود که پس از فتح خرمشهر، ۱۵ میلیارد دلار سلاح خریده و خط پدافندی خود را در جبهه جنوب محکم کرده بود ┄┅┅❀❀┅┅┄ انتقال، با لینک مشترک مجاز است http://eitaa.com/joinchat/2045509634Cf4f57c2edf 🍂
🍂 🔻 شکست در والفجر یک، صلح‌طلب‌شدن صدام بررسی دلیل ناکامی‌ها/۸ ┄┅┅❀🔴❀┅┅┄ 🔻زمین رملی قتلگاه فکه و شهدایی که پس از سال‌ها، تفحص و شناسایی شدند. وقتی همت، سعید قاسمی را با وسایل و تدارکات ضروری از پادگان دوکوهه به یک‌مدرسه متروکه در شهر سرپل‌ذهاب فرستاد تا شناسایی‌های مناطق غرب را هدایت کند، با معضل فقدان شدید کادرهای عملیاتی روبرو بود که برای رفع این مشکل، با گردآوری کادرهای عملیاتی لشکر ۲۷ در پادگان دوکوهه و برگزاری سلسله‌نشست‌های تحلیلی تلاش کرد روحیه تهاجمی لطمه‌خورده این کادرها را ترمیم و تجربیات فرماندهی خود و عبرت‌های والفجر مقدماتی و والفجر یک را به آن‌ها منتقل کند. او در پی جایگزینی ضربتی کادرهای بااستعداد و نخبه در رده‌های دسته، گروهان و گردان بود. شهید همت در یکی از همین‌جلسات که روز سه‌شنبه ۳۰ فروردین ۶۲ برگزار و فیلمبرداری‌اش توسط ابراهیم حاتمی‌کیا انجام شده، خطاب به کادرها گفت کارش را از رده تک‌تیرانداز و مسئول دسته شروع کرده است. او با انتقاد از شیوه جنگ در عملیات‌های والفجر مقدماتی و یک گفت این شیوه جنگیدن با دشمن، درست نیست؛ آن‌هم دشمنی که تاکتیکی شده و عیناً دارد روش‌های پیشرفته رزم زمینی دانشکده‌های جنگ را برای ما روی تپه ۱۴۳ فکه شمالی اجرا می‌کند. همت در سخنان خود، توجه مخاطبانش را به این نکته جلب کرد که دشمن با مدرن‌ترین متدهای تاکتیکی نبرد می‌جنگد پس نباید با دیوار گوشتی با او روبرو شد. او گفت سخنش با فرماندهان ارشد سپاه این است که نمی‌تواند این مسائل و مسئولیت ناشی از آن‌ها را بپذیرد. شهید همت این مساله را به اطلاع نیروهایش رساند که برای بهبود وضعیت، معیارهایی برای واحد پرسنلی لشکر ۲۷ تعیین شده تا سابقه و تجربه نیروها مشخص شود. تهیه شناسنامه عملیاتی از نیروها برای مشخص‌شدن کیفیت‌شان و کار کردن با آن‌ها براساس همین‌کیفیت، مساله‌ای بود که او در این سخنرانی‌ها آن را مطرح و بر آن تاکید کرده است. او خطاب به فرماندهان و کادرهای لشکر ۲۷ گفت باید کادرسازی کنند. در مراکز آموزشی مانند پادگان امام علی و پادگان امام حسین تهران دو دوره کلاس آموزشی فرماندهی گردان برگزار شده که بازده خوبی داشته‌اند و در نتیجه آن‌ها حدود ۳۰۰ تا ۴۰۰ فرمانده گردان تربیت شده‌اند. او به مخاطبان خود گفت می‌توان دوره به دوره و رده به رده در همین دوکوهه کلاس برگزار کرد و فرمانده گروهان تربیت کرد اما متاسفانه این کار انجام نمی‌شود. وقتی هم یکی از حاضران گفت چنین‌کاری نیاز به پیگیری دارد، همت عدم این پیگیری را متوجه سپاه منطقه ۱۰ تهران دانست. در ادامه این اتفاقات، همت خود در روزهای اردیبهشت ۶۲ کادرهای فرماندهی لشکر ۲۷ را در پادگان دوکوهه گردآوری و برای آن‌ها دوره ۲۰ روزه آموزشی برگزار کرد. برگزاری برخی از جلسات این دوره‌ها، گاهی به عهده علی فضلی که آن زمان معاون لشکر ۲۷ بود، گذاشته می‌شد. پس از این دوره آموزشی و اتمام مباحث نظری، مانوری هم در منطقه چناره خرم‌آباد انجام شد و در حاشیه آن، حوادث عملیات بیت‌المقدس و چگونگی مانور و نحوه درگیری گردان‌های لشکر ۲۷ در آن عملیات توسط اکبر حاجی‌پور تشریح شد. ┄┅┅❀❀┅┅┄ انتقال، با لینک مشترک مجاز است http://eitaa.com/joinchat/2045509634Cf4f57c2edf 🍂
🍂 کربلای ۴ و جوسازی ها / ۱ 🔅 سردار احمد غلامپور ┄┅┅❀💠❀┅┅┄ ما چند سال است که در مورد کربلای ۴ گرفتار جوسازی‌هایی هستیم. خب در مورد این جوسازی‌ها به عناصر بیرونی ایرادی نیست اما متأسفانه بعضی قلم به دست‌های داخلی یک اجحاف و بی انصافی خارج از قاعده در مورد کربلای ۴ انجام می‌دهند و متأسفانه قضاوت‌شان در مورد کل دفاع مقدس را به سمت عملیات «کربلای ۴» می‌برند و از آن‌جا نگاه می‌کنند و این ناجوانمردانه است. مواردی که عرض می‌کنم به این مسئله برمی‌گردد و دلم می‌خواهد اگر به این مسئله پرداخته می‌شود یک واکاوی و فراتحلیل نسبت به کل جریان کربلای ۴ و ۵ هم انجام شود، دلیلش هم این هست که ما عملیات‌های پیروزمند و موفق زیادی داشتیم و کسی هم خیلی به آنها نمی‌پردازد اما وقتی به «کربلای ۴» می‌رسیم زمین و زمان بسیج می‌شود تا از این علمیات صحبت بکنند. واقعیت این هست که مقوله جنگ، مقوله روشن و تعریف شده‌ای هست. مظلومیت ما از جایی شروع می‌شود که اساساً از واژه‌هایی استفاده می‌کنیم که ظلم به خودمان است واز این حادثه بزرگ تحت عنوان جنگ ایران و عراق نام می بریم. در حالی که تعریف جنگ این هست که دو طرف جنگ بر اساس یک سری از موضوعات و اختلافات و بعد از عدم نتیجه رسیدن مذاکرات سیاسی از نظر نظامی به جان هم می‌افتند تا یک نفر اراده‌اش را به دیگری تحمیل کند. تعریف علمی جنگ این هست. اما اینکه ما می‌گوئیم جنگ ایران و عراق! اشکالش این هست که ما با کسی جنگ و اختلاف و دعوا نداشتیم. ما که وارد جنگ نشدیم. ما سر جای خودمان نشسته و درگیر مسائل انقلاب بودیم و کسی آمد به ما تهاجم کرد، بنابراین اسم این از نظر ما جنگ نیست. ┄┅┅❀💠❀┅┅┄ ‌ادامه دارد کانال حماسه جنوب برگرفته از خبرگزاری مهر کانال مکتب شهدا - ناصرکاوه ┄┅┅❅🇵🇸 🇵🇸 🇵🇸 ❅┅┅┄        https://eitaa.com/joinchat/4212850690C6651aa4497
🍂 کربلای ۴ و جوسازی ها / ۲ 🔅 سردار احمد غلامپور ┄┅┅❀💠❀┅┅┄ نکته دوم در مورد جنگ این هست که بالاخره جنگ یک حادثه‌ای و مسئله‌ای هست که آثار و تبعاتی دارد و نمی‌شود خودی و غیرخودی را از آن جدا کرد و نکته مهم‌تر هم این هست که حتی اگر شما در جنگی ورود کنید که ماهیت حق و باطلی هم داشته باشد، مثل جنگ خود ما گاهی وقت‌ها جبهه حق هم آسیب می بیند و با وجود همه حقانیتش شکست می‌خورد! ما از پیغمبر خدا که بالاتر نداریم که در جنگ احد شکست خوردند، اینها دیگر عالی‌ترین انسان‌های روی زمین هستند. بنابراین جنگ نکته‌ای هست که قضاوت در مورد آن و ورود به حوزه تحلیل و تفسیر آن یک عدالت و وجدان آگاهانه می‌خواهد. وجدانی که بتواند حق و باطل را تشخیص بدهد. من فکر می‌کنم که یکی از اشکالاتی که ما در کربلای ۴ با آن مواجه هستیم همین مسئله هست. یعنی عدم نگاه به مسئله کل جنگ! کسانی که متولی جنگ بودند، شاید جاهایی آمارهای اشتباهی هم داده باشند. مثل همان توییت آقای رضایی، خب این اتفاقات هم می‌افتد! اما اگر کسی بخواهد آگاهانه قضاوت بکند نباید از یک اشتباه کوچک آسمان و ریسمان به هم ببافد. آقای رضایی می‌گفت که کسی که آن مطلب را تایپ کرده یک کلمه رو جا به جا کرده، یعنی به جای اینکه بنویسد: تبدیل فریب، نوشته عملیات فریب! جا افتادن یک کلمه باعث این ماجراها شد. حالا اصلاً فرض هم این باشد که اشکال و تناقضی بین روایت فرماندهان وجود دارد اما این هم بعد از گذشت سی سال طبیعی است. اما صحبت سر این موضوع هست که کسانی که می‌خواهند وارد این مسئله بشوند، آیا باید جنگ را به صورت نقطه‌ای قضاوت کنند یا در قالب یک فرآّیند؟ وقتی به ماهیت جنگ نگاه کنیم، می‌بینیم که من و همرزمانم اصلاً نظامی نبوده‌ایم. اما یک جنگی اتفاق افتاد و ما هم به عنوان سپاه هیچ مسئولیت قانونی و رسمی برای ورود به مسئله جنگ نداشتیم و فقط به سبب تعهد و وظیفه نسبت به انقلاب وارد جنگ شدیم. حالا با این شرایط سپاه وارد جنگ می‌شود و هشت سال مقاومت می‌کند و آیا این نتیجه کلی جنگ پیروزی بوده یا شکست؟! شما از این منظر قضاوت کنید! به روایت امام و و حتی به روایت دشمنان، ما در جنگ پیروز شدیم. -------- من به شما ثابت می‌کنم که در عملیات فتح‌المبین دشمن هوشیارتر از کربلای ۴ بود! و دشمن فهمیده بود . دلیلش هم این هست که قبل از اینکه ما عملیات کنیم، دشمن از سه جا به ما حمله کرد. در صورتی که در کربلای ۴ از هیچ نقطه‌ای به ما حمله نکرد --------- ما برای این پیروزی در جنگ اینقدر استدلال داریم که حد ندارد! این بسیار روشن است. حالا به ما می‌گویند که شما قطعنامه را پذیرفتید! خب این که یک تدبیر بود. اینکه ایده امام و هدف گذاری که در مسئله جنگ کرده بودند خیلی فراتر از این بود که مسئولین سیاسی کشور داشتند، نگاه امام به مسئله جنگ عمدتاً نگاه به تهدیدی بود که می‌خواست تبدیل به یک فرصت شود. حرف امام این بود که الان که رژیم بعث عراق حماقت کرده، ما می‌توانیم مردم عراق رو از دست این رژیم فاسد نجات بدهیم. این نگاه امام بود چون نگاه امام در تراز انقلاب اسلامی بود. امام جمهوری اسلامی را در حد یک کشور نمی‌دید! امام در حد انقلاب اسلامی بود بخاطر همین می‌گفتند که جنگ جنگ تا رفع فتنه در عالم، برای همین می‌گفتند که راه قدس از کربلا می‌گذرد. تراز امام در حد انقلاب اسلامی بود. حالا یک سری از آقایان نمی‌کشیدند و نمی‌ توانستند و می‌گفتند همین جمهوری اسلامی را ما حفظ کنیم!! من می‌خواهم بگویم که این تمرکز و این ایرادهایی که از عملیات کربلای ۴ می‌گیرند، بی انصافی هست که مبنای تحلیل کل جنگ باشد. من عرض کردم که ما که کسی نبودیم و پیغمبر خدا هم در جنگ احد شکست خورده است! مگر می‌شود ما نپذیریم که ما در کربلای ۴ شکست خوردیم. شما می‌گوئید کربلای ۴، من می‌گویم در عملیات بدر و والفجرمقدماتی هم ما شکست خوردیم اما هر کدام از اینها دلایل خودش را دارد و ضمن اینکه این را هم بدانید و من تاکید می‌کنم گاهی اوقات شکست در صحنه‌های نظامی لزوماً دلایل نظامی ندارد! دلایل غیرنظامی هم وجود دارد. من به صورت قاطع عرض می‌کنم که ما در طول جنگ همیشه با سی تا چهل درصد امکانات وارد جنگ می‌شدیم در حالی که در دروس تخصصی نظامی کلاسیک که در ارتش‌های دنیا تدریس می‌شود، می‌گویند که با زیر ۵۰ درصد امکانات اصلاً مأموریت قابل اجرا نیست. یعنی ما در تمام عملیات‌هایی که به عهده‌مان بوده قاعدتاً بایدمی‌گفتیم نه! منتها فرهنگ و روحیه جهادی ما این طور نبود. اما این طور هم نیست که ما بگوییم شکست در کربلای ۴ را نمی‌پذیریم. ┄┅┅❀💠❀┅┅┄ ‌ادامه دارد کانال حماسه جنوب برگرفته از خبرگزاری مهر کانال مکتب شهدا - ناصرکاوه ┄┅┅❅🇵🇸 🇵🇸 🇵🇸 ❅┅┅┄        https://eitaa.com/joinchat/4212850690C6651aa4497
🍂 کربلای ۴ و جوسازی ها / ۳ 🔅 سردار احمد غلامپور ┄┅┅❀💠❀┅┅┄ *دشمن در عملیات فتح‌المبین هوشیارتر از کربلای ۴ بود مشکل ما این است که در یک شرایط انفعال قرار گرفتیم، یعنی هر جا که احساس می‌کنیم ابهام و اشکال و سوالی هست و یا دشمن در مورد موضوعی تمرکز می‌کند وارد عمل می‌شویم و در واقع به مسائل می‌پردازیم. طبیعی هست که هر جا سوال باشد وارد پاسخ می‌شویم و الا وقتی ما جنگ را تحلیل می‌کنیم همه جنگ را تحلیل می‌کنیم. بنابراین جاهایی که احساس می‌کنیم نسبت به جنگ اجحاف می‌شود و ذهن مخاطبان و جوانان را با زیرسوال بردن کربلای ۴، می‌خواهند کل جنگ رو زیر سوال ببرند، خب طبیعی هست که ما ورود می‌کنیم. الان همه اصرار و استدلال دشمن این هست که بگویند شما در کربلای ۴ غافلگیر شدید. من به شما ثابت می‌کنم که در عملیات فتح المبین دشمن هوشیارتر از کربلای ۴ بود! و دشمن فهمیده بود. دلیلش هم این هست که قبل از اینکه ما عملیات کنیم، دشمن از سه جا به ما حمله کرد. در صورتی که در کربلای ۴ از هیچ نقطه‌ای به ما حمله نکرد. در فتح‌ المبین حمله کرد چون مطمین بود که ما می‌خواهیم حمله کنیم. و او می‌خواست تمام ساختارهای ما را بهم بزند، یعنی کار به جایی رسید که اینقدر شرایط تصمیم گیری برای فرماندهان سخت شد که آقای محسن رضایی با یک فانتوم جنگنده از دزفول خدمت امام برای کسب تکلیف رفتند. بنابراین اگر از بُعد غافلگیری باشد که در فتح المبین این اتفاق افتاده بود! این ناجوانمردی‌هایی که در داخل انجام می‌شود، مبنایش این هست. ┄┅┅❀💠❀┅┅┄ ‌ادامه دارد کانال حماسه جنوب برگرفته از خبرگزاری مهر کانال مکتب شهدا - ناصرکاوه ┄┅┅❅🇵🇸 🇵🇸 🇵🇸 ❅┅┅┄        https://eitaa.com/joinchat/4212850690C6651aa4497
🍂 کربلای ۴ و جوسازی ها / ۴ 🔅 سردار احمد غلامپور ┄┅┅❀💠❀┅┅┄ سال ۱۳۶۴ بعد از اتمام والفجر ۸ که یک عملیات بسیار موفق و با دستاوردهای بسیار بزرگ بود و ادامه آن به سال ۱۳۶۵ کشید، یعنی تا اردیبهشت سال ۶۵ که ما منطقه فاو را تثبت کردیم، این عملیات طول کشید، وقتی که این اتفاق افتاد، مسئولین سیاسی کشور جلسه‌ای را با فرماندهان گذاشتند. از اوایل سال ۱۳۶۴ چند تصمیم اساسی گرفته شد و دو سه اتفاق مهم افتاد، اولین مسئله این بود که فرماندهان سپاه بعد از جلسات فشرده چند روزه به این نتیجه رسیدند که از این به بعد نمی‌توانند با ارتش به صورت مشترک بجنگند و ما باید از ارتش جدا بشویم. این یک تصمیم مهم بود و باید فرمانده جنگ هم در موردش تصمیم می‌گرفت. ما این موضوع را رفتیم و با آقای هاشمی رفسنجانی مطرح کردیم و ایشان هم پذیرفتند. این برای قبل از فاو هست. پس این نکته روشن بشود! چون من دیدم که برای کربلای ۴ هم آمدند و ارتش را با سپاه ادغام کردند. پس این اشتباه باید اصلاح بشود. 🔅 سال سرنوشت ساز جنگ! عملیات بزرگ برای تمام کردن کار بصره سال ۱۳۶۵ بعد از عملیات موفقیت آمیز فاو مسئولین آمدند و با فرماندهان سپاه جلسه گذاشتند و گفتند که ما می‌خواهیم این سال را سال سرنوشت جنگ تلقی کنیم! ما طرحی را تهیه کردیم که بتوانیم از سه محور هور، شلمچه و فاو یک عملیات بزرگی را انجام بدهیم و کلاً کار استان بصره را تمام کنیم. پیش بینی هم این بود که اگر این اتفاق بیفتد، حتماً دشمن تسلیم می‌شود و یا حداقلش این هست که خواسته‌های ما را صد در صد خواهند پذیرفت. و بر این اساس ما این طرح را تهیه کردیم و برآوردمان این بود که ۵۰۰ گردان نیرو (معادل ۱۵۰ هزار نفر) برای ما مهیا کنند و یک لیست امکانات را هم دادیم. این موضوع بعد از والفجر هشت و قبل از کربلای ۴ هست. اینجا آقای هاشمی رفسنجانی گفتند که من هم در نماز جمعه رسماً اعلام می‌کنم و کاری هم به غافلگیری ندارم و به همه ائمه جمعه هم می‌گویم که به صراحت این را اعلام کنند. نتیجه کار یک جمعیت ۱۰۰ هزار نفری شد که در استادیوم آزادی جمع شدند که این افراد به جبهه بیایند. خب با این تعداد نفرات آن ۵۰۰ گردان تشکیل نمی‌شد و دو سوم خواسته ما محقق شده بود اما اتفاق دیگری هم افتاد و سی چهل درصد این تعداد هم زمان آمدن به جبهه ریزش کردند. پس چیزی که دست ما را گرفت چیزی حدود یک سوم شد. حدود ۲۵۰ گردان. ده تا بیست درصد این گردان‌ها هم همیشه نیروهای تدارکاتی و خدماتی هستند و نیروی عملیاتی نبودند. پس باز هم تعداد گردان‌ها کمتر شد و طرح ما تحت تأثیر قرار گرفت و ما دیگر نمی‌توانستیم در سه جبهه بجنگیم. بنابراین مبنا بر این شد که در یک جا بجنگیم و قرار شد که بیاییم در محور شلمچه و کربلای ۴ عمل کنیم. پس وقتی قرار هست که ما یک شکست را بررسی کنیم باید مسائل قبل و حین و بعد آن را هم بررسی کنیم. پس لطمه اول را ما در این جا خوردیم که خواسته اول ما در خودِ نیروها محقق نشد. ┄┅┅❀💠❀┅┅┄ ‌ادامه دارد کانال حماسه جنوب برگرفته از خبرگزاری مهر کانال مکتب شهدا - ناصرکاوه ┄┅┅❅🇵🇸 🇵🇸 🇵🇸 ❅┅┅┄        https://eitaa.com/joinchat/4212850690C6651aa4497
🍂 کربلای ۴ و جوسازی ها / ۵ 🔅 سردار احمد غلامپور ┄┅┅❀💠❀┅┅┄ ما در کربلای ۴ سه فلش حمله داشتیم. یکی از شلمچه، یکی از محور رودخانه کارون و فلش سوم هم جزیره مینو بود. در این جزیره هم دوتا قرارگاه گذاشته شد! یعنی چهار قرارگاه در سه محور بنا شد که وارد عمل بشویم. قرارگاه کربلا و نوح در محور جزیره مینو بودند و قرارگاه قدس هم در محور رودخانه کارون بود و قرارگاه نجف هم در محور شلمچه بود. برنامه ریزی و طرح ریزی ها انجام شد و یکی دو شب مانده به عملیات، چون بعضی از دوستان تردید داشتند که دشمن فهمیده یا نه! جلسه‌ای توسط آقای رضایی گذاشته شد و همه فرمانده هان حضور پیدا کردند و ادله‌های لو نرفتن عملیات نوشته شد! همه نکات که شاهد این موضوع بود که عملیات لو نرفته حدود هشت بند شد! ادله‌های لو رفتن عملیات هم نوشته شد و هفت بند شد و بعد بحث شد و خب ادله‌های لو نرفتن عملیات بیشتر بود و نتیجه این شد که عملیات انجام شود. بخشی از فرماندهان موافق و بخشی مخالف عملیات بودند که اسامی آنها در اسناد و مدارک هست. در واقع این بحث فرماندهان نبود و یک بحث تخصصی اطلاعاتی بود! دو دیدگاه وجود داشت یعنی لو رفتن و لو نرفتن عملیات و معمولاً اتفاقاتی که قبل از عملیات می‌افتاد تقریباً بخشی از آن طبیعی بود! مثلاً بمباران‌ها و ثبت تیر دشمن. اینها طبیعی بود و من به جرأت می‌توان بگویم که منهای عملیات خیبر ما هیچ عملیاتی را نداشتیم که حفاظت و غافلگیری به طور کامل انجام شده باشد. خب با این فرآیند عملیات کربلای ۴ شروع شد! جالب هست که بدانید در محور شلمچه که قوی‌ترین، سخت‌ترین و حساس‌ترین محور عملیاتی ما با دشمن در طول جنگ بود و دشمن بیشترین توجه را داشت برای اینکه یک مسیر و یک معبر کاملاً باز به سمت بصره بود و نزدیک نقطه ما به بصره هم همین قسمت بود. بنابراین قوی‌ترین استحکامات و موانع دشمن در اینجا بود. وقتی کربلای ۴ شروع شد، یکی از موفق‌ ترین محورهایی که ما پیروزی به دست آوردیم و توانستیم در کوتاه‌ترین زمان ممکن خطوط دشمن را بشکافیم و در واقع جبهه دشمن را ساقط کنیم شلمچه بود. این هم علی‌رغم تصوراتی بود که عملیات لو رفته است! سوال اینجاست که اگر عملیات لو رفته چرا در شلمچه که سخت‌ترین جبهه است به این موفقیت بزرگ دست پیدا کردیم؟ این سوال اول! دوم هم در محور سمت چپ رودخانه کارون، یعنی سمت چپ قرارگاه قدس که قرارگاه کربلا و نوح هست، بخشی از نیروهای هر دو قرارگاه از رودخانه اروند عبور کردند و به ساحل دشمن رسیدند! یعنی به جاده فاو- بصره رسیدند و مستقر شدند. خب اگر عملیات لو رفته چرا اینها عبور کردند و جاده دشمن رو تصرف کردند؟ خب شاید این ایده مطرح شود که دشمن اینجا منتظر نیروهای ما بود؟ نه اصلاً همچنین چیزی نیست! ما جاده را گرفته بودیم و هیچ فشاری هم نبود. اما اشکالی که اینجا به لحاظ فنی وجود دارد که معمولاً در فرهنگ نظامی این رو عنوان می‌کنند که وقتی یک عملیاتی قرار هست انجام بشود ما یک تلاش اصلی داریم و و یک تلاش فرعی (پشتیبانی) مشکلی که ما اینجا بهش برخوردیم این بود که آن تلاش اصلی ما که باید انجام می‌شد و روبروی رودخانه کارون بود، این تلاش مواجه با هوشیاری دشمن می‌شود. اینجا هم باز این سوال پیش میاد که هوشیاری دشمن فقط مربوط به این نقطه هست؟! و دشمن این هوشیاری رو از قبل داشته؟ یعنی فرمانده دشمن یک فرد هوشیاری بوده و تحرکاتی دیده و متوجه این موضوع شده! ضمن اینکه عرض بکنم که محور جغرافیایی ما به لحاظ جغرافیایی یک محور سخت و پیچیده بود! یعنی اگر ما توی فاو از این سمت رودخانه حرکت می‌کنیم و بدون هیچ مانعی به آن سمت رودخانه می رسیم، اشکالش این است که اینجا دو سه تا جزیره متعلق به دشمن هست که باید این جزایر رو بگیریم و بعد به ساحل دشمن برسیم. یعنی از نظر جغرافیایی بسیار پیچیده است و از این نظر خیلی کار سختی هست. بنابراین این محور ما به مشکل برخورد! اعتقاد من این هست که اگر هوشیاری متعلق به کل دشمن بود، قاعدتاً اولین جایی که باید بیشترین مقاومت رو می‌کردند، شلمچه بود ولی ما از شلمچه به راحتی عبور کردیم. و همین عبور از شلمچه مبنای تصمیم گیری برای کربلای ۵ می‌شود. ┄┅┅❀💠❀┅┅┄ ‌ادامه دارد کانال حماسه جنوب برگرفته از خبرگزاری مهر کانال مکتب شهدا - ناصرکاوه ┄┅┅❅🇵🇸 🇵🇸 🇵🇸 ❅┅┅┄        https://eitaa.com/joinchat/4212850690C6651aa4497
🍂 کربلای ۴ و جوسازی ها / ۶ 🔅 سردار احمد غلامپور ┄┅┅❀💠❀┅┅┄ حالا اینجا این اتفاق افتاد و ما به مانع برخوردیم، حالا گزارش‌ها به فرماندهی می‌رسد، قرارگاه شلمچه اعلام می‌کند که با موفقیت پیش می‌رود و دوتا قرارگاه دیگر هم اعلام می‌کنند که از آب عبور کردند و بخشی هم در حال انجام است و این محور وسط به مشکل برمی‌خورد! در دو سه ساعت اول فرماندهی به یک جمع بندی می‌رسد که الان که تلاش اصلی محقق نشده، تلاش‌های فرعی در حال انجام هم هر چند هم پیروز بشوند، نمی‌توانند خودشان را تثبت بکنند چون تلاش اصلی ما مواجهه با شکست شده است. بنابراین فرماندهی برای اولین بار در طول جنگ تصمیم به قطع درگیری می‌گیرد. این تصمیم ظرف چند ساعت گرفته می‌شود. همه قرارگاه‌ها درگیری را تمام کنند تا هر کس تا هر جا رفته برگردد. سخت‌ترین جغرافیایی ممکن در جلوی بچه‌هایی بود که در محور کارون باید می‌رفتند. حالا اگر سوال هم بپرسید که چرا باید سخت‌ترین جا را از نظر جغرافیایی انتخاب کنیم باید بگویم این هم از مسائل فنی بود که در حوزه بحث نیست و قضاوتش هم نمی‌شود کرد. بنابراین با عدم الفتح در کربلای ۴ فرمانده دستور عقب نشینی می‌دهد و تقریباً تا فردا بعدازظهر تمام تلاش ما این است که نیروها را به عقب برگردانیم. طبیعتاً در عقب نشینی هم شهید، مجروح و اسیر می‌دهیم ولی نکته مهم این هست که کلاً در کربلای چهار ۹۸۷ نفر شهید دادیم. شهدایی که به دست ما رسیده اما نزدیک به سه هزار نفر هم مفقود شدند! بخشی از این مفقودین شهید هستند. بخشی هم اسیر و بخشی هم مجروح شدند که بعداً برگشتند. اما بعد از دوهفته که تمام مسائل منطقه تمام شد و وضعیت یگان‌ها آمار گرفته شد، کل شهدای ما ۹۸۷ نفر شدند اما متأسفانه بعضی از افراد صحبت از ۶۰۰۰ و ۷۰۰۰ شهید می‌کنند. عددی هم که در مورد مفقودین عرض کردم، بعداً معلوم شد که بخش قابل توجهی از آن اسیر بودند. یعنی از آن ۲۵۰ گردان، ۴۰ گردان وارد شد که بخش قابل توجه آن هم برگشتند. بنابراین این اعداد و ارقامی که رسانه‌های غربی مطرح می‌کنند اصلاً واقعیت ندارد. برای اینکه کل نیرویی که ما در کربلای ۴ وارد کردیم ۸۰۰۰ نفر بودند و بعد می‌گویند ما ده هزار شهید دادیم! این نکات قابل توجه است. به نظرم این تصمیم گیری در کربلای ۴ یک نقطه عطف و جسارت در فرماندهی بود که همان ساعت اولیه عملیات تصمیم به برگرداندن نیروها بشود. این برگشت هم به معنای پذیرش شکست نبود، بلکه به معنای این بود که فرماندهی به سرعت نتیجه گرفته بود. ┄┅┅❀💠❀┅┅┄ ‌ادامه دارد کانال حماسه جنوب برگرفته از خبرگزاری مهر کانال مکتب شهدا - ناصرکاوه ┄┅┅❅🇵🇸 🇵🇸 🇵🇸 ❅┅┅┄        https://eitaa.com/joinchat/4212850690C6651aa4497
🍂 کربلای ۴ و جوسازی ها / ۷ 🔅 سردار احمد غلامپور ┄┅┅❀💠❀┅┅┄ 🔅 عقب نشینی از کلیه محورها بود؟ بله حتی از محور شلمچه هم که پیروز شدیم، به عقب برگشتیم. همه به عقب آمدند و فردای عملیات کربلای ۴ یک جلسه‌ای برگزار شد و همه فرماندهان عمل کننده آمدند و اولین کار ما یک واکاوی کامل از کربلای ۴ بود. 🔅 چه کسانی توی این جلسه بودند؟ آقایان مرتضی قربانی، احمد کاظمی، حسین خرازی، عزیز جعفری، رشید و بنده… تمام فرماندهان یگانها و قرارگاه‌ها بودند. سه چهار ساعت این عملیات تحلیل شد. 🔻جرقه عملیات کربلای ۵ کجا زده شد؟ 🔅این جلسه کجا برگزار شد؟ در قرارگاه فرماندهی آقا محسن! قرارگاه کل. اینجا یک جمع بندی صورت گرفت و در همان حین جلسه آقا محسن یک تیمی را پیش آقای هاشمی رفسنجانی می‌فرستد، چون در این زمان آقای هاشمی در امیدیه بود، ایشان قبلاً رفته بود بوشهر و دلیل رفتنشان هم این بود که بخاطر انجام عملیات کربلای ۴ وقتی دشمن بفهمد آقای هاشمی بوشهر هست، این تلقی برای دشمن پیش بیاید که آقای هاشمی که فرمانده جنگ هست در بوشهر هست و بنابراین ایرانی‌ها حالا حالا نمی‌خواهند عملیات کنند. این مصلحتی بود که آقای هاشمی انجام دادند و وقتی عملیات شروع شد، آمدند پایگاه امیدیه. برای همین یک تیم سه نفره یعنی آقای شمخانی، آقای رفیق دوست و یک نفر دیگه که یادم نیست چه کسی بود، به امیدیه می‌رود و آنجا یک گزارش کلی نسبت به عملیات می‌دهند. جالب اینجاست که همانجا به ایشان می‌گویند که نظر آقا محسن این هست که ما به سرعت یک عملیات دیگر انجام بدهیم. بعد از اتمام این جلسه، آقا محسن همان دو یگان اصلی ما را که در شلمچه عمل کرده بودند و موفق شده بودند، صدا می‌کنند و به صورت خصوصی با هم صحبت می‌کنند. مسائل را به صورت ریز بررسی می‌کنند که در شلمچه چه اتفاقی افتاد. 🔅 چه یگان‌هایی بودند؟ یک تیپ از استان لرستان و لشکر ۱۹ فجر شیراز. وقتی این یگان‌ها توضیح می‌دهند اشاره می‌کنند که وقتی خط را شکستند، وارد یک کانال بزرگ و بسیار مجهز شدیم و مثل خیابانی تا انتهای آن رفتیم. در واقع تصمیم برای انجام کربلای ۵ اینجا برای آقای محسن رضایی مسجل می‌شود. این هم قابل توجه است که بر اساس این هجوم این دویگان بخش قابل توجهی از استحکامات دشمن در شلمچه هم شکسته می‌شود. دو اتفاق مهم در اینجا باعث تصمیم گیری آقای رضای برای کربلای ۵ می‌شود! یکی رفتار دشمن! دشمن نسبت به پیروزی کربلای ۴ غره می‌شود و شروع می‌کند به نشان دادن اسرای ما در رسانه‌ها و تبلیغات علیه ما و برای همین پیروزی بزرگ صدام به تمام افسران ارشدش مرخصی می‌دهد. چون ما در طول جنگ سالی یک عملیات بزرگ انجام نمی‌دادیم! یعنی خیال دشمن راحت بوده است که ما دیگر عملیاتی انجام نمی‌دهیم. و این تفکر و هوشمندی آقای رضایی بود که یک تحلیل محیطی از وضعیت دشمن و خودمان کرد. سمتی دیگری هم این بود که هیچ کدام از فرماند هان لشکر ما باور این رو نداشتند که می‌خواهیم به سرعت وارد عملیات دیگری بشویم. ┄┅┅❀💠❀┅┅┄ پایان کانال حماسه جنوب برگرفته از خبرگزاری مهر کانال مکتب شهدا - ناصرکاوه ┄┅┅❅🇵🇸 🇵🇸 🇵🇸 ❅┅┅┄        https://eitaa.com/joinchat/4212850690C6651aa4497
🍂 (۱) 🔻 کربلای ۴ محسن رضایی ┄┅┅❀💠❀┅┅┄ 🔅 ۲۴ ساعت بعد از آغاز عملیات، این عملیات تبدیل به فریب شد. پس از آغاز عملیات این نکته به ذهن ما رسید که درگیری را قطع کنیم و تا اهواز نیروها را عقب ببریم. از طرف دیگر از شیوه تبلیغات که بعد از هر عملیات از آن استفاده می‌کردیم، استفاده کنیم؛ یعنی مارش پیروزی زدیم. امام خمینی(ره)، شورای عالی دفاع و مرحوم هاشمی رفسنجانی و آقای حسن روحانی از عملیات خبر داشتند؛ چون آقای‌هاشمی و روحانی از بوشهر به صورت زمینی به محل عملیات آمدند. فرماندهان رده بالای جنگ از انجام عملیات کربلای ۴ اطلاع داشتند، در رده فرماندهان پایین هم به صورت جمعی تصمیم گرفتیم؛ چرا که اساسا شیوه من در جنگ اقناپذیری بود و تصمیم درباره عملیات کربلای ۴ به صورت جمعی گرفته شد. بنده به آقای زارعی که مسئول شنود بود گفتم که ببینید عراقی‌ها پس از عقب نشینی نیروها چه می‌گویند. شنودی از ستاد کل عراق را که انگلیسی‌ها به آنها داده بودند را کشف کرده بودیم و به دانشگاه صنعتی شریف دادیم که آن را مهندسی معکوس کند. زارعی به بنده گفت که عراقی‌ها می‌گویند، ایرانی‌ها دارند عقب نشینی می‌کنند. بنده به دوستان گفتم در ساحل نیز نیروهای خود را ۵۰ درصد کم کنید. در سه روز اول عراقی‌ها مشکوک بودند اما پس از چند روز دستور مرخصی به نیروهای خود دادند و به مرخصی رفتند. در ۴ سال آخر صحبت‌های به کلی سری آنها را نیز شنود می‌کردیم. 🍂 (۲) 🔻 کربلای ۴ محسن رضایی ┄┅┅❀💠❀┅┅┄ 🔅 زمانی که عملیات کربلای ۵ انجام شد و نیروهای ما به سمت عراق رفتند، بچه‌ها یک سرتیپ عراقی که تا ساعت ۱۲ شب پیش زن و بچه‌اش بوده و به او گفته بودند که با هر وضعیتی شده به قرارگاه خود برسد، چون تیپ او از بین رفته بود را اسیر کرده بودند و با همان وضع او را آورده بودند. عملیات کربلای ۵ محصول فریب در کربلای ۴ بود. در ۴ روز ابتدایی عملیات کربلای ۴ شهدا ۹۹۱ نفر اعلام شد اما در روز چهاردهم یعنی ۱۷ دی ماه پس از آمارگیری نهایی مشخص شد ۹۸۵ نفر آمار نهایی شهداست. این درحالی بود که در کربلای ۵ ما سه تا چهار هزار شهید داشتیم. از مزایای عملیات‌های کربلای ۴ و ۵ این بود که جهانیان برای اولین بار فهمیدند، صدام نمی‌تواند دیواری در مقابل ایران باشد و پس از آن بود که قطعنامه ۵۹۸ صادر شد. اگر عملیات کربلای ۴ نبود کربلای ۵ نیز شکل نمی‌گرفت و دشمن به فاو حمله می‌کرد، اگر این اتفاق نمی‌افتاد جنگ تا به امروز ادامه داشت و غائله کویت و عراق شکل نمی‌گرفت. امروز نیروهای ما و عراق در پشت مرزها آماده جنگ بودند و پایان جنگ هم کمتر از آزادسازی سرزمین‌ها نبود. ┄┅┅❀💠❀┅┅┄ کانال حماسه جنوب کانال مکتب شهدا - ناصرکاوه ┄┅┅❅🇵🇸 🇵🇸 🇵🇸 ❅┅┅┄        https://eitaa.com/joinchat/4212850690C6651aa4497
🍂 (۳) 🔻 کربلای ۴ محسن رضایی ┄┅┅❀💠❀┅┅┄ 🔅 ما در هیچ عملیاتی در دفاع مقدس غافلگیری ۱۰۰ درصد نداشتیم، عراق در زمان جنگ نه تنها بر تانک، توپخانه و هواپیما مسلط بود؛ بلکه از لحاظ اطلاعاتی، سیستم اطلاعاتی تمام دنیا در اختیارش بود و منافقین نیز از خانه‌های ما در تهران، اهواز و کرمانشاه اطلاعات جمع آوری می‌کردند و به صدام می‌دادند. ما در شرایط لو رفتگی پیروزی‌هایی در جنگ به دست آوردیم که این از افتخارات جنگ بود، زمانی که همه چشم‌ها برما متمرکز بود این جنگ را به پیروزی رساندیم. بحث لو رفتن اتفاقا از افتخارات جنگ است. از این بُعد ما نمی‌توانستیم حالت غافلگیری ۱۰۰ درصدی داشته باشیم و جنگ را در محیط لورفتگی با موفقیت به پایان رساندیم. هر سال دیماه با یک داستان تکراری مواجه می‌شویم و آن اینکه "عملیات کربلای ۴ لو رفته است، هزاران نفر شهید شدند و فرماندهان ما توجهی به جان بچه‌های مردم نداشتند"، بنده یک توئیت زدم و خواستم از یک زاویه دیگر به این موضوع نگاه کنیم. نظرم این بود که ما عملیات کربلای ۴ را تبدیل به فریب کردیم و چند روز بعد یک عملیات بزرگتر انجام شد که برداشت‌های متفاوتی از این گفته بنده ایجاد شد. ┄┅┅❀💠❀┅┅┄ کانال حماسه جنوب کانال مکتب شهدا - ناصرکاوه ┄┅┅❅🇵🇸 🇵🇸 🇵🇸 ❅┅┅┄        https://eitaa.com/joinchat/4212850690C6651aa4497
🍂 (۴) 🔻 کربلای ۴ سردار شهید قاسم سلیمانی ┄┅┅❀💠❀┅┅┄ 🔅 وقتی در حین عملیات کربلای 4 با مواجهه شدید دشمن مواجه شدیم و فهمیدیم امکان مقابله و عبور از ام‌الرصاص وجود ندارد، تصمیم‌گیری شد که عملیات متوقف شود. وقتی در فاصله کمتر از ۱۵ روز عملیات کربلای ۵ را انجام دادیم و بزرگترین موفقیت را کسب کردیم، آن زمان هم ما با عملیات موافق نبودیم و بحث می‌کردیم اما مرحوم آقای‌هاشمی اصرار داشتند که عملیات انجام بگیرد. در عملیات کربلای ۵ تصور این بود که دشمن در آنجا هم هوشیار است و فرماندهان موافق نبودند اما فرماندهی جنگ موافق عملیات بود. تصور دشمن از هنگام انجام عملیات کربلای ۵ که ما توانستیم خود را کناره بصره برسانیم، این بود که کربلای ۴ عملیات فرعی بوده و این تصور در دشمن وجود داشت. ┄┅┅❀💠❀┅┅┄ کانال حماسه جنوب کانال مکتب شهدا - ناصرکاوه ┄┅┅❅🇵🇸 🇵🇸 🇵🇸 ❅┅┅┄        https://eitaa.com/joinchat/4212850690C6651aa4497
🍂 🔴 نقش شهید حسن باقری در طرح ریزی استراتژی نظامی و فرماندهی جنگ (۲ سخنرانی رحیم صفوی ━•··‏​‏​​‏•✦❁🧿❁✦•‏​‏··•​​‏━ 🔅 نخستین ویژگی شهید باقری در بعد نظامی نبوغ فکری وی بود. این شهید بزرگوار را نه تنها یک فرمانده، بلکه باید یکی از استراتژیستهای هشت سال دفاع مقدس، دانست که در تدوین جنگ انقلابی و استراتژی آن در مقابله با دشمن بعثی عراق، از نبوغ در طرح ریزیهای عملیاتی، راه اندازی واحدهای اطلاعاتی، سازماندهی یگانهای رزم و آموزش نیروهای مردمی برخوردار بود. این بزرگوار در ذهن الهی خود، جنگ نامتقارنی را به پیروزی می رساند که طرف مقابل تمام تجهیزات و امکانات از عده و عُده گرفته تا پشتیبانی برتر اقتصادی، سیاسی و تبلیغی را داشت و نیروهای اسلام تقريبا، با آن قابل قیاس نبودند. به یاد خود و شما بزرگواران می آورم زمانیکه در روز ۱۰ آبان ماه سال ۱۳۵۹، همراه با حدود صد نفر از پاسداران، مستقیم به خوزستان و اهواز وارد شدم، صحنه جنگ به صورت بسیار عجیبی بود و هیچ سر و سامانی نداشت؛ خرمشهر، بستان، مهران و قسمت شمال غرب سرپل ذهاب سقوط و سوسنگرد نیز پس از سقوط آزاد شده بود. پاسداران، عزیزان ارتشی و نیروهای مردمی نیز طرح ریزی منسجمی نداشتند. شاید نخستین کار منسجمی که در جبهه های جنوب انجام شد، اقدامات شهید حسن باقری بود. بنده پس از مدت کوتاهی که در جبهه دارخوین بودم، به فرمانده ستاد عملیات جنوب منصوب شدم، کار بزرگی که شهید حسن باقری (در این ستاد کرد، این بود که از همان سال ۱۳۵۹ ساماندهی جبهه های نبرد را انجام داد. آن زمان ما محورهای آبادان، سوسنگرد، شوش را داشتیم. از همان زمان، آموزشها آغاز و سازمان رزم مطرح شد. خدایش با اوليا محشور کند، در مورد اینکه سازمان رزم از دسته و گروهان و گردان چگونه چند نفر و چه سلاحهایی داشته باشد، چندین بار، به طور مفصل با ایشان بحث کردیم. برادر عزیزم، سرلشکر رشید، جانشین بنده در فرماندهی عملیات و شهید حسن باقری، معاون اطلاعات ستاد عملیات جنوب بود. روی تنظیم سازمان نظامی تلاش زیادی شد تا برای نیروی انسانی تجهیزات آن، خودروها و سازمان رزم نوشته شود. این شهید بزرگوار برای آموزش نیروها، آموزش اطلاعاتی به عملیاتی، کار گسترده ای را آغاز کرد. ایشان در طرح ریزیهای عملیات، چه شکستن حصر آبادان و چه عملیاتهای بعدی طریق القدس، فتح المبين و بیت المقدس نقش بی نظیری داشت. ✦━•··‏​‏​​‏•✦❁❁✦•‏​‏··•​​‏━✦ پیگیر باشید
🍂 🔴 نقش شهید حسن باقری در طرح ریزی استراتژی نظامی و فرماندهی جنگ (۱ سخنرانی رحیم صفوی ━•··‏​‏​​‏•✦❁🧿❁✦•‏​‏··•​​‏━ 🔅 بسم ا... الرحمن الرحيم، الحمدا... رب العالمين سلام و درود بر حجت بن الحسن عسکری که صاحب اصلی انقلاب اسلامی است. در اینجا در مورد بزرگداشت شهادت این فرمانده دلاور سپاه توحید به اشاره چند نکته بسنده می کنم؛ نکته هایی همچون ویژگیهای فرماندهی شهید غلامحسین افشردی و مطلب دوم اینکه این شهادتها برای ما چه کار سازی می کند. نخستین ویژگی شهید باقری در بعد نظامی نبوغ فکری وی بود. این شهید بزرگوار را نه تنها یک فرمانده، بلکه باید یکی از استراتژیست‌های هشت سال دفاع مقدس، دانست که در تدوین جنگ انقلابی و استراتژی آن در مقابله با دشمن بعثی عراق، از نبوغ در طرح ریزیهای عملیاتی، راه اندازی واحدهای اطلاعاتی، سازماندهی یگانهای رزم و آموزش نیروهای مردمی برخوردار بود. این بزرگوار در ذهن الهی خود، جنگ نامتقارنی را به پیروزی می رساند که طرف مقابل تمام تجهیزات و امکانات از عِده و عُده گرفته تا پشتیبانی برتر اقتصادی، سیاسی و تبلیغی را داشت و نیروهای اسلام تقريبا، با آن قابل قیاس نبودند. به یاد خود و شما بزرگواران می آورم زمانیکه در روز ۱۰ آبان ماه سال ۱۳۵۹، همراه با حدود صد نفر از پاسداران، مستقیم به خوزستان و اهواز وارد شدم، صحنه جنگ به صورت بسیار عجیبی بود و هیچ سر و سامانی نداشت؛ خرمشهر، بستان، مهران و قسمت شمال غرب سرپل ذهاب سقوط و سوسنگرد نیز پس از سقوط آزاد شده بود. پاسداران، عزیزان ارتشی و نیروهای مردمی نیز طرح ریزی منسجمی نداشتند. شاید نخستین کار منسجمی که در جبهه های جنوب انجام شد، اقدامات شهید حسن باقری بود. بنده پس از مدت کوتاهی که در جبهه دارخوین بودم، به فرمانده ستاد عملیات جنوب منصوب شدم، کار بزرگی که شهید حسن باقری در این ستاد کرد، این بود که از همان سال ۱۳۵۹ ساماندهی جبهه های نبرد را انجام داد. آن زمان ما محورهای آبادان، سوسنگرد، شوش را داشتیم. از همان زمان، آموزشها آغاز و سازمان رزم مطرح شد. خدایش با اوليا محشور کند، در مورد اینکه سازمان رزم از دسته و گروهان و گردان چگونه چند نفر و چه سلاحهایی داشته باشد، چندین بار، به طور مفصل با ایشان بحث کردیم. برادر عزیزم، سرلشکر رشید، جانشین بنده در فرماندهی عملیات و شهید حسن باقری، معاون اطلاعات ستاد عملیات جنوب بود. روی تنظیم سازمان نظامی تلاش زیادی شد تا برای نیروی انسانی تجهیزات آن، خودروها و سازمان رزم نوشته شود. این شهید بزرگوار برای آموزش نیروها، آموزش اطلاعاتی به عملیاتی، کار گسترده ای را آغاز کرد. ایشان در طرح ریزیهای عملیات، چه شکستن حصر آبادان و چه عملیاتهای بعدی طریق القدس، فتح المبين و بیت المقدس نقش بی نظیری داشت. انصافا، در بعد طرح ریزی عملیات از نظر قدرت فکری و تجسم وضعیت دشمن، زمین، نیروهای خودی و پیدا کردن ضعف دشمن و تمرکز نیروهای خودی بر نقاط ضعف دشمن، ایشان یک استراتژیست جنگ و فرمانده فکوری در جنگ نامتقارن و جنگ انقلابی بود. قدرت بیان، استدلال، منطق و نوشتن ایشان از دیگر ویژگیهایش بود. در جلسات مختلف، کسی جز ایشان نمی توانست به بهترین وضع، وضعیت جبهه ها را تشریح بکند. به یاد دارم در زمان بنی صدر ضدانقلاب، در جلسه ای حضور پیدا کردیم که بنده و شهید باقری از سپاه در این جلسه شرکت کردیم، بنی صدر هم به عنوان رئیس جمهور و فرمانده کل قوا بود و مقام معظم رهبری هم به عنوان نماینده حضرت امام (ره) در شورای عالی دفاع حضور داشتند. خب، باید وضعیت جبهه ها تشریح می شد، من از این شهید عالی مقام خواستم که برای تشریح جبهه ها برود. هنگامی که این بزرگوار با آن جثه ظریف، قلب نورانی و سخنان توأم با حكمت الهی پای تابلو رفت خدا می داند تمام آن جمع، که جمع بزرگی از فرماندهان و بعضی از نیروهای سیاسی بود، متعجب شد و وی را تحسین کرد. ✦━•··‏​‏​​‏•✦❁❁✦•‏​‏··•​​‏━✦ پیگیر باشید
🍂 🔴 نقش شهید حسن باقری در طرح ریزی استراتژی نظامی و فرماندهی جنگ (۳ سخنرانی رحیم صفوی ━•··‏​‏​​‏•✦❁🧿❁✦•‏​‏··•​​‏━ 🔅 شهید باقری، انصافا، در بعد طرح ریزی عملیات از نظر قدرت فکری و تجسم وضعیت دشمن، زمین، نیروهای خودی و پیدا کردن ضعف دشمن و تمرکز نیروهای خودی بر نقاط ضعف دشمن، یک استراتژیست جنگ و فرمانده فکوری در جنگ نامتقارن و جنگ انقلابی بود. قدرت بیان، استدلال، منطق و نوشتن ایشان از دیگر ویژگی‌هایش بود. در جلسات مختلف، کسی جز ایشان نمی توانست به بهترین وضع، وضعیت جبهه ها را تشریح بکند. به یاد دارم در زمان بنی صدر ضدانقلاب، در جلسه ای حضور پیدا کردیم که بنده و شهید باقری از سپاه در این جلسه شرکت کردیم، بنی صدر هم به عنوان رئیس جمهور و فرمانده کل قوا بود و مقام معظم رهبری هم به عنوان نماینده حضرت امام (ره) در شورای عالی دفاع حضور داشتند. خب، باید وضعیت جبهه ها تشریح می شد، من از این شهید عالی مقام خواستم که برای تشریح جبهه ها برود. هنگامی که این بزرگوار با آن جثه ظریف، قلب نورانی و سخنان توأم با حكمت الهی پای تابلو رفت. خدا می داند تمام آن جمع، که جمع بزرگی از فرماندهان و بعضی از نیروهای سیاسی بودند، متعجب شدند و وی را تحسین کردند. جبهه خوزستان را از آبادان تا دزفول به طور دقیق صحنه و واقعیت جنگ و دشمن و نیروهای خودی را به بهترین وجه ترسیم کرد. قدرت بیان استدلال و منطق قوی ایشان تنها در مورد تشریح مسائل نبود، بلکه در برخورد با فرماندهان دیگر نیز همین شکل را داشت. وضعیت جنگ ما طوری بود که با فرماندهان تیپ‌ها و لشکرهایمان در روندی منطقی به طرح ریزی عملیات می رسیدیم، ایشان بسیاری از فرماندهان را همچون شهید باکریها، خرازیها و همتها را جدا جدا نسبت به عملیاتها توجیه می کرد. شهید باقری هر شب پیش از خواب، عملکرد آن روزش را می نوشت. مطمئن هستم که دست نوشته های ایشان هنوز باقی است، اتاقهای ما کنار هم بود در قرارگاه کربلا، گلف سابق، که ما نام آن را پایگاه منتظران شهادت گذاشته بودیم، آخرین چراغی که خاموش می شد، مال ایشان بود. همان طور که گفتم، ایشان تمامی مطالب و وقایع را می نوشت و منظم ترین فرد در نوشتن، ایشان بود. ✦━•··‏​‏​​‏•✦❁❁✦•‏​‏··•​​‏━✦ پیگیر باشید