✍ طلبه ی شهیدی که با روش های زیبا به تبلیغ دین می پرداخت...
#متن_خاطره
با توجه به سرما و یخبندانهایِ شدیدِ مشهد و همچنین حضورِ روسها در کشور، زندگی برای مردم خیلی سخت شده بود. بارها میدیدم که آیت الله سعیدی تویِ صفهایِ طولانیِ نان ایستاده تا برایِ فقرا نان و آذوقه تهیه کند... در همسایگیِ آیت الله سعیدی بنده خدایی زندگی میکرد که وضعِ خوبی نداشت، او می گفت: محلِ سکونتِ ما طبقهی سوم بود. یک روز صدایِ نفسنفس زدنِ یکی را شنیدمکه از پلهها بالا میآمد. وقتی نگاه کردم، دیدم آیت الله سعیدی یک گونیِ ذغال به دوش گرفته و برای ما آورده است.
📌خاطرهای از زندگی روحانی شهید آیت الله سیدمحمدرضا سعیدی
📚منبع: کتاب بَلاغ ( سیره تبلیغی شهدای روحانی) ، صفحات 65 و 69
#ایثار #کمک_به_فقرا #بی_تفاوت_نبودن #شهید_آیت_الله_سعیدی
📝 متن خاکریز خاطرات ۲۲۶
🌺 فرار از گناه، به سبکِ شهید مجتبی...
#متن_خاطره
برای شرکت در مراسمِ عروسیِ یکی از آشنایان رفته بود تهران. مراسم با بزن و بکوب همراه بود مجتبی بچههای کوچکِ اقوام رو جمع کرد توی یه اتاق و در رو بست. بعد با زبانِ کودکانه بهشون احکام آموزش داد. بچهها هم دورش حلقه زده بودند...
🌹خاطرهای از زندگی سردار شهید مجتبی قطبی
📚منبع: کتاب همسفر تا بهشت۱ ، صفحه ۵۸
#شهیدقطبی #آموزش_احکام #ترک_گناه #موسیقی #امر_به_معروف #بی_تفاوت_نبودن #کودک_و_نوجوان