eitaa logo
مکتب شهدا_ناصرکاوه
797 دنبال‌کننده
19.7هزار عکس
13.7هزار ویدیو
473 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
(32)👇 😳روحانی امروز، نه📍 به روحانی دیروز👇 🔸سخنان روحانی علیه آمریکا برای تمام سیاست‌مداران، کارشناسان، روزنامه‌نگاران، قلم‌نویسان و همه کسانی که کمی با ادبیات سیاسی آشنایی دارند غیرقابل باور است 🔹کسی نمی تواند باور کند روحانی امروز همان روحانی دیروز است که ۵ سال کشور را به گذاشته است ولی حالا شده است مدافع مقاومت در برابر آمریکا ❗️ 🔸القصه باید کرد از حرف‌های روحانی و کرد از عمل نکردن به وعده‌هایش و 5 سال که برای کشور به بار آورد و همچنین با انعکاس گسترده و تحلیل‌های دقیقی از مواضع، باید گفتمان سازش با آمریکا را به گفتمان مقاومت فراگیر در مقابل زورگو یان و دیکتاتورها بدل کرد چرا که گفتمان غالب در جامعه هم در اجرا و مطالبه سیاست‌ های کلی کشور تاثیرگذار است و هم در انتخابات‌ها و گزینش افراد متعهد به منافع ملی کشور 🔹چرا که دوبار تجربه داشته‌ایم که گفتمان غالب جامعه بسیار مهم است تا جایی که گفتمان در سال ۸۴ و سازش با آمریکا در ۹۲ به ترتیب و را به کرسی ریاست جمهوری رسانده‌اند. 🔸و این گفتمان‌سازی غالب نیازمند مواضع و اقدام افراد مختلف از مختلف است که بوسیله باید در جامعه منعکس شود تا مردم به این باور برسند که تنها راه رسیدن به پیروزی، استقلال، آزادی، جمهوری اسلامی ایرانی، مقاومت در مقابل غربی‌هاست. فرق حیات و ممات برجام😰👇 تاج: حساب بانکی کی‌روش به خاطر تحریم‌ها مسدود است و از اول سال [ قبل از خروج آمریکا از برجام ] حقوقی دریافت نکرده است. این چه برجامی هست که در زمان حیاتش هم نمی‌شد یه حساب بانکی باز کرد؟🎩😇 خاطره ای از شهید مقدم / ساخت موشک فوق حساس با 3 روز توسل در حرم امام رضا(ع) 💥 روزی با هم ازنماز جماعت برمی گشتیم و از هر دری صحبت می کردیم؛ به ناگاه ایشان از سفر خویش به روسیه به اتفاق هیاتی برای خرید یکی از سیستم های موشکی دقیق روسی که سامانه ای با برد 300 کیلومتر و ضریب اطمینان بالا بود؛ سخن گفت. این موشک می توانست با کمترین اختلاف و انحرافی به هدف خود برخورد کند و این فناوری تنها در انحصار روسیه قرار داشت. مذاکرات برای خرید این موشک به سرانجام نرسید چرا که آن ها این سامانه را جزو سلاح های استراتژیک و مبنایی خود می دانستند و به دلیل حساسیت ویژه ای که روس ها داشتند، از دادن موشک سر باز زدند.😇 این شهید عزیز نقل می کرد که من به ژنرال های روسی با اطمینان گفتم که ما می توانیم به این فناوری دست پیدا کنیم و همانند این موشک را بسازیم و البته پوزخندی به عنوان پاسخ بر لبان ژنرال های روسی نقش بست.😎 او می گفت در برگشت از سفر روسیه تمام هم و غم من این شد که نمونه این موشک روسی را بسازم اما دائما در مسیر انجام تست های موشک اخلال به وجود می آمد.🎩 این شهید عزیز بیان می کرد که برای حل این مشکل به خدا توکل کردم و به ائمه اطهار (ع) متوسل شدم؛ به مشهد مقدس رفتم و سه روز در حرم حضرت امام رضا (ع) به ایشان توسل کردم و راجع به اختلال پیش آمده به تفکر مشغول شدم.😜 شهید تهرانی نقل می کرد که بعد از سه روز در حرم حضرت رضا(ع) یک دفعه موضوعی به ذهنش رسید که احساس می کرد راه حل این مشکل است. :طرحی در ذهنش جرقه زد که تعبیر ایشان درباره آن ساده و زیبا بود؛ او می گفت زیارت خودم را تکمیل کردم و سریع برگشتم منزل، دفترچه نقاشی دخترم را گرفتم و آن چه را که در ذهنم بود ترسیم کردم. بعد از بازگشت از مشهد این طرح را مدل سازی کردیم و به لطف خدا جواب هم گرفتیم و مشکل حل شد.💪در یک زمان دیگر شهید تهرانی مقدم نتایج کاری را که انجام شده بود بر روی رایانه به من نشان داد، واقعا غرورآفرین بود؛ موشک ساخته شده توسط جهاد خود کفایی سپاه در مقایسه با مدل روسی آن در بعضی ویژگی ها برتر هم بود. لذا ایشان اهل توکل به خدا بود و در عبور از موانع و رسیدن به اهداف خود به ائمه معصومین (ع) متوسل می‌شد.👌 -شهدا-و-اهل-بیت-ناصر-کاوه راوی :علی رضا زاکانی نماینده مردم تهران منبع:تبیان - دعوتید به کانال کتاب👇 https://t.me/nasserkaveh44 Www.naserkaveh.com
🌸بسم الله الرحمن الرحیم 🌸 🔘!!! ▪️کجای حرف های رحیم پور ازغدی به ضرر حوزه است !؟ آن جمعیت بزرگ طلاب و فضلای انقلابی حوزه علمیه که در پای سخنرانی او نشسته بودند را ندیدید !؟ ▪️رحیم پور در ابتدای همین سخنرانی اهداف کلام خود را اینچنین بیان کرد : ما برای این به اینجا نیامدیم که و سر و صدا و ... راه بیاندازیم ! امده ایم برای به معروف تلاش برای اقامه دفاع از از نظام تلاش برای مشکلات به مسئولین سه قوه تا وقتی که در مسیر عدالت هستن و به آنها وقتی که از مسیر خارج شدند ....✖️رحیم پور تا آخر سخنرانی خود براین اهداف پای فشرد ... 👈🏻کجای این حرفها به زیان نظام و حوزه و مراجع ... بود !؟🔺اینکه بگوید فقه حوزه باید پویا باشد این گناه کبیره است !؟ ▪️اینکه با دلیل و سند ثابت کند ریشه سکولاریزم در حوزه است نه در دانشگاه این حرف کفر است !؟🔺خب اگر غیر از این است بیائید ثابت کنید که اشتباه است چرا تکفیرش می کنید !؟ ▪️اینکه می گوید جامعه امروز ما نیاز به روحانیون باسواد روز جامعه دارد نه سواد تکراری بدون حاصل ! آیا این جسارت به حوزه است !؟▪️این که بگوید حوزه های علمیه باید برای مسائل روز جامعه پاسخ داشته باشد این تضعیف حوزه است !؟▪️اینکه بگوید اکثر روحانیون با وضعیت بد اقتصادی زندگی می کنند و یک اقلیتی به زندگی اشرافی افتاده اند این حرف به زیان روحانیت است !؟ ▪️اینکه بگوید چرا به شبهات مهم مردم پاسخ نمی دهید این به ضرر روحانیت است !؟ ✖️اینکه یکی پیدا شود و اشکالات به حق وارد شده بر اولویت های موجود در حوزه ها را به چالش بکشد و ثابت کند که امروز رسالت مهم حوزه های علمیه چیزهای دیگریست این عصبانیت دارد ؟▪️اینکه بگوید آقایان روحانی و جهانگیری و لاریجانی از تخلف برادرانشان ابهام زدایی کنند این حرف تقدس ! حوزه ها را زیر سوال برده !!؟ ▪️اینکه به رئیس قوه قضائیه یادآوری کند ، چرا به وعده خودتان مبنی بر انتشار لیست قاضی های فاسد عمل نمی کنید.خطرناک است!؟▪️اینکه بگوید وزیرانی که ابتدای انقلاب جیب شان خالی بوده و امروز خودشان می گویند ثروتشان هزاران میلیارد است باید جواب دهند که از کجا آورده اند ... این حرف به فلان مرجع برمی خورد !!؟ ✖️اینکه می گوید ضربه اصلی قوه قضائیه باید به فساد در داخل حکومت وارد بیاید ! این حرف بدی است !؟▪️اینکه بر علیه اشرافی گری یک اقلیت مذهبی از روحانیون و غیر روحانیون ... حرف می زند این موجب وهن حوزه ها می شود !▪️اینکه می گوید نباید با طرح فساد سیستماتیک در حکومت نا امیدی را به جامعه پمپاژ کرد و برعکس باید آبروی دزد را در هر لباسی که هستند، برد ! این حرف به ضرر روحانیت است !؟ 🔺رحیم پور اتفاقا این را هم گفت که بعضی به اسم انتقاد خیلی دروغ می گویند تهمت می زنند آمارهای دروغ می گویند تا همه نظام را فاسد نشان دهند و این خیانت است ... ▪️این حرفها را که حضرت امام خمینی و امام خامنه ای بارها در دیدارهای خصوصی و عمومی با جامعه مدرسین حوزه علمیه مطرح کرده اند !!!✖️رحیم پور ازغدی که اکثر حرفهایش از منشور روحانیت پایه گذار انقلاب است !!!🔺این حرفها که مطالبه اصلی رهبری انقلاب از حوزه هاست !! 🔺چرا با کشیدن هاله تقدس به دور حوزه های علمیه آنها را از نقد دلسوزانه اندیشمندان صاحب نظر و بی غرض محروم می کنید !؟ ▪️حرفهای رحیم پور ازغدی که حرف دل اکثریت این مردم گرفتار در چنبره اقلیت مسئولین لیبرالی است ... ▪️چرا بی جهت خود را در مقابل توده های محروم و مستضعف جامعه قرار می دهید !؟ 🔺یقین داریم که اگر مراجع عظام تقلید اصل سخنرانی رحیم پور را شخصا و بدون واسطه بشنوند، پیشانی او را برای گفتن این حرفها می بوسند !؟ آیا این انصاف است که بخاطر دست نوشته طلبه ای که بصورت خود جوش شعاری را سر دست گرفته کل این تجمع پر از خیر و برکت را زیر سوال ببرید !؟
🍂 🔻 ، از دیروز تا امروز گفتگویی دوستانه با محسن رضایی قسمت اول 👇 دبیر مجمع تشخیص مصلحت نظام، شام‌گاه شنبه سوم مهرماه 1395 در برنامه زنده «تیتر امشب» در شبکه خبر، با گرامی‌ داشت هفته دفاع مقدس گفت: درود می‌فرستم به روح بلند حضرت امام که فرمانده این دفاع مقدس بودند. به‌ویژه شهدا و جانبازان عزیز و بالاخص جانبازان شیمیایی که هنوز درگیر دفاع هستند و هر چند مدت خبری می‌شنویم که یکی از ایشان به عروج الهی رسیده و شهید می‌شود.   در آغاز، مجری برنامه به عبارت "جعبه سیاه جنگ" و باز شدن این جعبه اشاره کرد و از فرمانده سپاه پاسداران در دوران دفاع مقدس در این مورد سوال کرد. دکتر رضایی گفت: جعبه سیاه همان‌طور که از اسمش پیداست مکالمات خلبانان با یکدیگر و با مرز رادار فرودگاه‌ها است. مقر تصمیم‌گیری‌ها و اقداماتی که داخل هواپیما و بیرون آن صورت می‌گیرد. جنگ هم همین‌طور است. جنگ هم جعبه سیاهی دارد که شامل مراکز تصمیم‌گیری و مکالمات فرماندهان با یکدیگر و تحولاتی که در جنگ رخ داده و  پاسخی که فرماندهان به حوادث جنگ دادند، می‌شود. این قسمت هنوز برای مردم باز نشده و آن‌چه باز شده، بیشتر صحنه‌های بیرونی جنگ یعنی خط مقدم، درگیری‌ها، پیشروی‌ها و شکست‌ها است. اما چگونگی‌اش در آن جعبه سیاه است؛ این‌که چرا بعضی جاها عدم فتح داشته‌ایم، در آن جعبه سیاه است. آن جعبه وقتی باز می‌شود بسیاری از حوادث روشن می‌گردد که مثلا چگونه ما در کربلای پنج یا فاو تصمیم گرفتیم یا چه بحث‌هایی در جریان بوده و چه مسائلی گفته شده؟ این قسمت‌ها هنوز پخش نشده و خوشبختانه ما الان حدود سی‌هزار نوار ضبط شده داریم. به تعبیری می‌شود گفت که جعبه سیاه، همین سی‌هزار نوار ضبط شده است که تنها تکه‌هایی از آن در مجلاتی چون نگین چاپ شده. تا الان این کار به‌طور کامل انجام نشده اما به مرور صورت می‌گیرد. من قبلا سعی می‌کردم وارد این حوزه‌ها نشوم و پرهیز داشتم. حتی خاطراتم را هم منتشر نکرده بودم. اما الان دو سه سال است که شروع کردیم و اولین بخش خاطرات من، با عنوان کتاب راه بیرون آمده است و چند روز پیش صد و بیستمین جلسه تاریخ شفاهی را ضبط کردیم و احتمالا با شصت جلسه دیگر، توضیحات من به پایان می‌رسد. این‌ خاطرات در فرصتی از دوران حیات من یا بعد از من، چاپ می‌شود. الان مثل گذشته برای خودم محدودیتی قائل نیستم و سعی می‌کنم حقایق جنگ را بازگو کنم. 👋 @defae_moghadas 🍂
🍂 🔻 ، از دیروز تا امروز گفتگویی دوستانه با محسن رضایی قسمت دوم 👇 🔻دکتر رضایی در پاسخ به این سوال که مهم‌ترین نقد شما به راهبردهای نظامی چیست، اظهار داشت: معمولا جنگ‌ها پیچیده‌ ترین رویداد های سیاسی کشورها هستند. جنگ، که تنها نبرد خط مقدم بین رزمندگان و دشمن نیست. یک بخش از جنگ صحنه نبرد است، بخش دیگر جنگ، عده و عُده نیروها است. یک بخش، مسائل اقتصادی است و یک بخش آن روحیه یک ملت و آمادگی برای فداکاری. همه این‌ها در کنار هم نتیجه جنگ را مشخص می‌کنند. جنگ، تنها تیراندازی دو گروه به طرف هم نیست. استاد دانشگاه جامع امام حسین ادامه داد: تصور نسل سوم و چهارم انقلاب باید نسبت به حادثه جنگ روشن شود. به این موضوعات کمتر پرداخته شده. جنگ پیچیده را کشورهای با تجربه‌ای که صد سال و دویست سال تجربه اداره حکومت‌داری دارند، به‌خوبی اداره می‌کنند. اما در ایران ما یک سال و نیم تجربه حکومت داشتیم. مسئولانمان و یا فرماندهان جنگ، تجربه حکومت‌داری نداشتند. برادران عزیز ارتش ما در هیچ جنگی شرکت نکرده بودند. حالا یک جنگ بزرگ در ابتدای حکومت‌داری حاکمان و فرماندهانمان اتفاق می‌افتد. یکی از دلایلی که دشمن فکر می‌کرد صد در صد موفق می‌شود همین بود. مثلا در بعد سیاسی، مقام معظم رهبری و آقای هاشمی رفسنجانی بیشترین نقش را داشتند. مخصوصا آقای هاشمی در صحنه‌های عملیات می‌آمد و حضور پیدا می‌کرد. هر دو عزیز تجربه حکومت‌داری نداشتند. یک مقدار آشنایی با مسائل نظامی داشتند. تجربه حکومت‌داری به این معنا که مثلا چهل سال و پنجاه سال تجربه داشته باشند نبود. خود ما فرماندهان هم در جنگی شرکت نداشتیم. قبل از انقلاب کار چریکی می‌کردیم و  اسلحه را می‌شناختیم اما این‌که بیاییم و جنگ را اداره کنیم در تجربه ما نبود. هم دولت‌مردان ما و هم نظامیان ما تجربه حکومت‌داری نداشتند. جنگ این تجربه را می‌خواهد چرا که در جنگ باید ملتی را بسیج کرد. دیپلماسی و  سیاست خارجی دارد. چند اتفاق مهم افتاد که ما توانستیم از این جنگ سرافزار بیرون بیاییم. یکی این‌که مسئولان سیاسی و فرماندهان نظامی ما، انسان‌های شجاع و هوشمندی بودند. مقام معظم رهبری که ریاست شورای عالی دفاع را بر عهده داشتند و آقای هاشمی که بعد از سال 62 به‌عنوان فرماندهی آمدند، افراد بسیار شجاعی بودند و قدرت یادگیری فراوانی داشتند. البته فرماندهی هم داستانی دارد که بعدا توضیح می‌دهم. یک اتفاق که می‌افتاد از آن ده درس می‌گرفتند و در عملیات بعدی و در دیپلماسی بعدی از تجاربشان استفاده می‌کردند. مجری برنامه سوال کرد، آیا در جنگ عملیاتی بوده که بهتر بود انجام نشود؟ رضایی گفت: قطعا چنین عملیاتی بوده است. والفجر مقدماتی را به‌جای چند مرحله، فقط یک مرحله‌اش را انجام می‌دادیم کافی بود. در کربلای چهار هم باید گردان‌های کمتری را وارد می‌کردیم. 👋 @defae_moghadas 🍂
🍂 🔻 ، از دیروز تا امروز گفتگویی دوستانه با محسن رضایی قسمت سوم 👇 مجری پرسید، حضرت امام در جریان این عملیات‌ها بودند؟ سرلشکر رضایی تصریح کرد: امام در جریان جزئیات قرار می‌گرفتند. ایشان دخالت نمی‌کردند، جز در مواردی که تذکراتی به آقای هاشمی یا به من و به برادرمان صیاد شیرازی می‌دادند. رضایی در مورد سخت‌ترین عملیات در دوران دفاع مقدس اظهار داشت: از نظر فشارهای دشمن، عملیات فاو، سخت بود. بعد از این‌که آنجا را گرفتیم در پدافند 75 شبانه روز، بدون این‌که شب‌ها بخوابیم پیوسته و مستمر جنگ داشتیم. در عملیات کربلای پنج 20 شبانه‌روز از زمین و آسمان گلوله می‌بارید. زمین مثل غربال شده بود. وی در پاسخ به این سوال که موفق‌ترین عملیات را کدام می‌دانید، پاسخ داد: عملیات فاو؛ یعنی والفجر هشت و کربلای پنج. بیشترین شهید هم در کربلای پنج بود. بیشترین شهید را به‌خاطر شدت آتش و تمرکز آتش داشت. چون ما داشتیم به بصره نزدیک می‌شدیم و آتش دشمن متمرکز بود. مجری پرسید اگر بار دیگر فرمانده سپاه در دوران دفاع مقدس می‌شدید، همان راهبرد و مسیر را طی می‌کردید؟ رضایی تاکید کرد: مسیر همان بود. بعضا در فرماندهی، اصلاحات جدی می‌دادیم. در عملیات‌ها رعایت می‌کردیم. در بعد غافل‌گیری بیشتر رعایت داشتیم. در بعضی عملیات‌ها با احتیاط بیشتری پیش می‌رفتیم. در کربلای چهار به‌جای 30 گردان می‌توانستیم با 15 گردان بفهمیم که دشمن کجا ضعیف است و کجا قوی. کربلای چهار در حقیقت مقدمه‌ای شد برای کربلای پنج. این 30 گردان از بین نرفتند ولی قطعا گردان‌های کمتر، تلفات کمتری می‌داد. در بعد سیاسی اگر جنگ تکرار شود، تصمیم‌گیری‌مان را تغییر می‌دهیم. در دفاع مقدس بعد از آزادی خرمشهر می‌توانستیم وقفه شش هفت ماهه بدهیم و وارد خاک عراق نشویم. اعلام هم می‌کردیم که اگر دولت عراق خواسته‌های ما را عمل نکند ما وارد عراق می‌شویم. حتما او به ما پاسخ نمی‌داد. اما خود ما بدون این‌که چنین سند تاریخی ایجاد کنیم، سرمان را انداختیم پایین و از مرز عبور کردیم. شاید از بی‌تجربه بودن ما بود. اگر دوباره آن فرصت تکرار می‌شد حتما در سر مرز، جنگ را متوقف و خواسته‌های خودمان را در مورد قرارداد الجزایر و خساراتمان مطرح می‌کردیم. این شاید تاثیری از نظر عملی نداشت اما از نظر سیاسی و سندی به درد امروز ما می‌خورد. در بحث‌های فرماندهان و دوستان سیاسی هم شاید بهتر می‌توانستیم یکدیگر را قانع کنیم. 👋 @defae_moghadas 🍂
🍂 🔻 ، از دیروز تا امروز گفتگویی دوستانه با محسن رضایی قسمت چهارم 👇 🔻دکتر رضایی گفت: در سال اول جنگ نقد ما به راهبرد نظامی آقای بنی‌صدر این بود که هر کس هر چیزی می‌گفت او قبول می‌کرد، مثلا جناب آقای ظهیرنژاد معتقد بود که ما باید از دزفول برویم، آقای فلاحی معتقد بود که ما باید از اهواز حرکت بکنیم. ستاد جنگ آبادان می‌گفت باید از آبادان و ماهشهر شروع کنیم. ایشان قدرت تشخیص نداشت و این نظرات را یکی یکی عمل کرد و در همه شکست خورد. سال اول جنگ، راهبرد نظامی نداشتیم. در سال دوم که از عملیات ثامن‌الائمه شروع کردیم راهبرد ما بسیار تفاوت کرد. اول حصر آبادان را شکستیم. در عملیات طریق‌القدس به مرز رسیدیم. جبهه راه را دو تکه کردیم. تکه شمالی را با فتح‌المبین انجام دادیم و تکه جنوبی را با بیت‌المقدس و به مرز رسیدیم. مسئله این شد که وارد خاک عراق بشویم یا نشویم؟ بعضی می‌گفتند چرا جنگ بعد از آزادسازی خرمشهر ادامه پیدا کرد؟ این‌جا بحث‌هایی صورت گرفت. ما دیدیم که اگر سر مرز بمانیم و آتش‌بس را بپذیریم ممکن است چند وقت بعد، آتش‌بس خنثی شود و هر سه چهار سال این مسئله تکرار شود و این‌طوری معلوم نبود جنگ کی تمام شود. گفتیم ما که می‌خواهیم ده‌ها لشکر سر مرز بگذاریم برای حفظ آتش‌بس، از مرز عبور می‌کنیم و پشت اروند می‌ایستیم که با یک نیروی کم در دوران آتش‌بس، هزینه‌های سنگینی را چهل پنجاه سال به ملتمان تحمیل نکینم. سرلشکر رضایی ادامه داد: بعد از شکست در عملیات رمضان، نقد ما شروع می‌شود. آن‌موقع بین ما اختلاف افتاد. ما فرماندهان می‌خواستیم تا سقوط صدام، جنگ را طراحی کنیم و لازم بود که همه کشور وارد بشود. آقای هاشمی اما معتقد بود که اگر ما یک عملیات موفق انجام بدهیم آبرومندانه جنگ تمام می‌شود. در این بحث نمی‌توانستیم ایشان را قانع کنیم،ایشان هم نمی‌توانست ما را قانع کند. هر دو برای خودمان استدلال‌های محکمی داشتیم. 👋 @defae_moghadas 🍂
🍂 🔻 ، از دیروز تا امروز گفتگو دوستانه با محسن رضایی قسمت پنجم 👇 🔻حضرت امام معتقد بود تا سقوط صدام بجنگیم. وقتی بین ما اختلاف پیش می‌آمد امام می‌گفت از شورای عالی دفاع تبعیت کنید. آقای هاشمی تصمیماتشان را با نظر مقام معظم رهبری هماهنگ می‌کردند و بعد به ما می‌گفتند که تصمیم این شد.البته عرض کردم تا قبل از عملیات خیبر، خود مقام معظم رهبری یک سال فرماندهی را بر عهده داشت. قبل از ایشان من و برادرمان صیاد، جنگ را اداره می‌کردیم. از والفجر مقدماتی به بعد، آقای هاشمی و مقام معظم رهبری فرماندهی می‌کردند. هیچ کس حق وتو نداشت. معمولا اقناعی بود اگر هم اقناعی نبود، ما تبعیت می‌کردیم. مثلا ما اختلاف نظر پیدا کردیم، نقد هم داشتیم. اما آن‌چیزی که عمل کردیم، نظر خودمان نبود، چون ما اصلا امکانات کل کشور را نداشتیم. امام می‌فرمود از آقایان تبعیت کنید. نظرمان را به امام می‌گفتیم، وقتی می‌دیدیم نمی‌شود، حرفمان را کنار گذاشته و به نظر مسئولان کشور عمل کردیم. استاد دانشگاه جامع امام حسین(ع) گفت: ما در صحنه جنگ، دو حوزه فعالیت داشتیم. یکی میز دیپلماسی بود که از اول تا آخر جنگ، شرایط امام تغییر نکرد. آقای ولایتی که زحمت مذاکرات را با تیم خبره‌شان داشتند، هیچ‌گاه شرایط میز مذاکره را تغییر ندادند. امام تا آخر بر حرف خود ماند. نیروها باید برگردند به مرزهای بین‌الملل. صدام باید محاکمه و غرامت پرداخت شود. آن‌چه در میز مذاکره بود، تغییر نکرد. اما در بیرون از این میز از آزادسازی سرزمین‌هامان را می‌گفتیم تا سقوط صدام یا حتی این‌که راه قدس از کربلا می‌گذرد. بعضی‌ها در تطبیق این دو نمی‌توانند خوب عمل کنند و لذا در پذیرش 598 گرفتار می‌شوند. امام در صحنه نبرد می‌گفت تا سقوط صدام، ولی در میز مذاکره سقوط صدام شرط نبود. بعضی‌ها در تحلیل جنگ به میز مذاکره تکیه می‌کنند و برخی‌ به صحبت‌های حضرت امام در صحنه نبرد. این‌ها مکمل هم هستند. چرا که اگر حداقل شرایط ما در میز مذاکره را نمی‌پذیرفتند، ما تا قدس پیش می‌رفتیم. ما اگر توان داشتیم تا آن‌جا می‌رفتیم. یعنی اگر دولت با امکاناتش می‌آمد پشت رزمندگان، ما تا آن‌جا پیش می‌رفتیم. 👋 @defae_moghadas 🍂
🔻 🔻 ، از دیروز تا امروز گفتگویی دوستانه با محسن رضایی قسمت ششم 👇 🔻حضرت امام معتقد بود تا سقوط صدام بجنگیم. وقتی بین ما اختلاف پیش می‌آمد امام می‌گفت از شورای عالی دفاع تبعیت کنید. آقای هاشمی تصمیماتشان را با نظر مقام معظم رهبری هماهنگ می‌کردند و بعد به ما می‌گفتند که تصمیم این شد.البته عرض کردم تا قبل از عملیات خیبر، خود مقام معظم رهبری یک سال فرماندهی را بر عهده داشت. قبل از ایشان من و برادرمان صیاد، جنگ را اداره می‌کردیم. از والفجر مقدماتی به بعد، آقای هاشمی و مقام معظم رهبری فرماندهی می‌کردند. هیچ کس حق وتو نداشت. معمولا اقناعی بود اگر هم اقناعی نبود، ما تبعیت می‌کردیم. مثلا ما اختلاف نظر پیدا کردیم، نقد هم داشتیم. اما آن‌چیزی که عمل کردیم، نظر خودمان نبود، چون ما اصلا امکانات کل کشور را نداشتیم. امام می‌فرمود از آقایان تبعیت کنید. نظرمان را به امام می‌گفتیم، وقتی می‌دیدیم نمی‌شود، حرفمان را کنار گذاشته و به نظر مسئولان کشور عمل کردیم. استاد دانشگاه جامع امام حسین(ع) گفت: ما در صحنه جنگ، دو حوزه فعالیت داشتیم. یکی میز دیپلماسی بود که از اول تا آخر جنگ، شرایط امام تغییر نکرد. آقای ولایتی که زحمت مذاکرات را با تیم خبره‌شان داشتند، هیچ‌گاه شرایط میز مذاکره را تغییر ندادند. امام تا آخر بر حرف خود ماند. نیروها باید برگردند به مرزهای بین‌الملل. صدام باید محاکمه و غرامت پرداخت شود. آن‌چه در میز مذاکره بود، تغییر نکرد. اما در بیرون از این میز از آزادسازی سرزمین‌هامان را می‌گفتیم تاه سقوط صدام یا حتی این‌که راه قدس از کربلا می‌گذرد. بعضی‌ها در تطبیق این دو نمی‌توانند خوب عمل کنند و لذا در پذیرش 598 گرفتار می‌شوند. امام در صحنه نبرد می‌گفت تا سقوط صدام، ولی در میز مذاکره سقوط صدام شرط نبود.  پیگیر باشید 👋 @defae_moghadas 🍂
🍂 🔻 ، از دیروز تا امروز گفتگویی دوستانه با محسن رضایی قسمت هفتم 👇 🔻بعضی‌ها در تحلیل جنگ به میز مذاکره تکیه می‌کنند و برخی‌ به صحبت‌های حضرت امام در صحنه نبرد. این‌ها مکمل هم هستند. چرا که اگر حداقل شرایط ما در میز مذاکره را نمی‌پذیرفتند، ما تا قدس پیش می‌رفتیم. ما اگر توان داشتیم تا آن‌جا می‌رفتیم. یعنی اگر دولت با امکاناتش می‌آمد پشت رزمندگان، ما تا آن‌جا پیش می‌رفتیم. نکته مهم دیگری که باید بگویم این است که اگر فقط در اداره ایران و انقلاب اسلامی، تجربه جنگ را داشته باشیم می‌توانیم تا دویست سال دیگر کشورمان را اداره کنیم. آن‌قدر درس و تجربه در سیاست خارجی، سیاست داخلی، اقتصاد، نظامی‌گری، در ساخت سلاح و ... هست که به اندازه 200 سال تجربه داریم. یک نمونه‌اش در دیپلماسی، برجام است. در این رویداد، ایران یک طرف میز بوده و همه قدرت‌های بین‌الملل یک طرف دیگر میز. اقداماتی که این‌ها انجام دادند، هر چند ما در برجام نقدهایی داریم اما اداره برجام توسط مقام معظم رهبری و دولت و تیم مذاکرکننده، یک دیپلماسی فوق‌العاده پیشرفته‌ای را از یک کشور جهان سومی به نمایش می‌گذارد و این به‌دلیل تجربه‌ای است که در دیپلماسی جنگ داشتیم. آن تجربه در همه ابعاد به ما کمک کرد. آن تجربه به ما کمک کرد تا بتوانیم یک راه بهتری نسبت به گذشته طی کنیم. من می‌خواهم بگویم جنگ، در همه ابعاد، دولت‌مردان و فرماندهان ما را آب‌دیده کرد. دانش فراوانی را در همه ابعاد برای ما ایجاد کرد و حکومت‌داری و تجربه آن را 20-30  سال جلوتر انداخت. یعنی ما در اثر این جنگ20-30 سال بیشتر توانستیم حکومت‌داری را یاد بگیریم. دکتر رضایی در پاسخ سوالی در مورد سال‌های آخر جنگ و بیانات سیاسیون در خطبه‌های نماز و تریبون‌های دیگر که از حمله نهایی سخن می‌گفتند، بیان داشت: البته این سخن جنبه تهدید داشت و شدنی هم بود، اما مشکلی که ما داشتیم و هیچ‌گاه به این نقطه نرسیدیم این بود که ما عقیده داشتیم باید تا سقوط صدام پیش برویم ولی دوستان سیاسی ما می‌گفتند ما با یک عملیات هم می‌توانیم جنگ را به پایان برسانیم. وقتی ما می‌گفتیم باید تا سقوط صدام پیش برویم از ما سوال می‌شد چه نیازهایی دارید و ما پاسخ می‌دادیم که با توان سپاه و ارتش نمی‌توانیم به این خواسته برسیم و برای این مهم باید همه کشور به کارزار بیایند. سیاسون می‌گفتند اگر تمام کشور در جنگ شرکت کنند، زندگی مردم چطور می‌شود؟  پیگیر باشید 👋 @defae_moghadas 🍂
🍂 🔻 ، از دیروز تا امروز گفتگویی دوستانه با محسن رضایی قسمت هشتم 👇 🔻ما  باید هم جنگ را اداره کنیم و هم زندگی مردم را. ما می‌گفتیم که اگر می‌خواهیم در جنگ زودتر پیروز شویم و کار را زودتر انجام داده و موفقیتمان را کامل کنیم، راهی غیر از این نداریم و فوقش باید مردم مدتی ریاضت بکشند وگرنه هم جنگ طول خواهد کشید و هم پیروزی بزرگی به‌دست نخواهد آمد. این یکی از اختلافات ما با سیاسیون بود. پس اگر ما می‌خواستیم آن حمله نهایی را انجام دهیم شدنی بود ولی کار ساده‌ای نبود. مشکل دومی که داشتیم این بود که ما می‌گفتیم صدام باید سقوط کند، از ما سوال می‌شد که تا کجا می‌خواهید پیشروی کنید؟ ما می‌گفتیم باید تا بغداد پیش برویم. می‌گفتند اگر تا بغداد پیش بروید در نزدیکی بغداد، آمریکایی‌ها دخالت کرده و از بمب اتم استفاده خواهند کرد. ما می‌گفتیم اگر کار به صورت گسترده و وسیع صورت بگیرد و موفیقت‌آمیز باشد، آمریکایی‌ها این کار را نخواهند کرد. این جایی بود که ما نمی‌توانستیم یکدیگر قانع کنیم. ولی مقصودم این هست که این مهم، شدنی بود ولی کار ساده و سهل‌الوصولی نبود. اما این تهدید را می‌کردیم. یعنی ما همواره دشمن را تهدید می‌کردیم و حتی امام در شرایطی فرمودند صدام کاری نکند که من حکم جهاد به زنان ایرانی صادر کنم. با این کار هم یک نوع تحریک غیرت مردان ما بود و هم واقعا بیانگر این بود تا دشمن را بترساند که من اگر تصمیم نهایی را بگیرم از زن و مرد ما همه مسلح شده و وارد جنگ می‌شویم. استاد دانشگاه جامع امام حسین(ع) در پاسخ به این‌که چرا قطعنامه پایان جنگ شد، اظهار کرد: قطعنامه وقتی صادر شد ابتدا ایران نپذیرفت. علت نپذیرفتن ایران روی میز مذاکره یک چیزی بود و بیرون میز مذاکره چیز دیگر. روی میز مذاکره این بود که دوستان ما(شورای عالی دفاع و هم مذاکره‌کنندگان از سوی ایران) می‌گفتند بعضی از شروط باید تغییر کند. مثلا تعیین متجاوز را ما معتقد بودیم که باید جلوتر از آزادسازی اسرا انجام شود، چون نگرانی که دوستان ما داشتند این بود که اگر اسرا آزاد شوند ولی آن بندی که متجاوز جنگ را مشخص می‌کند عقب‌تر باشد، ممکن است عمل نکنند و لذا چون ما برگ برنده‌مان تعداد زیاد اسیران ارتش عراق بود، بنابراین اختلاف نظرهایی روی بندهای قطعنامه بود. بحث بود که اگر این بندها کامل شود ایران آن را خواهد پذیرفت، لذا ایران اعلام کرد که ما مخالف با قطعنامه 598 نیستیم، ولی اصلاحاتی باید در آن صورت بگیرد. پیگیر باشید 👋 @defae_moghadas 🍂
🍂 🔻 ، از دیروز تا امروز گفتگویی دوستانه با محسن رضایی قسمت نهم 👇 🔻بعد قرار شد دبیرکل، بیانیه‌ای منتشر کند و طی آن اصلاحاتی در قطعنامه صورت بگیرد که صدام حملات را به ایران شروع کرده است. در فاصله‌ای که دبیر کل می‌خواست بیانیه را برای تکمیل شدن قطعنامه 598 صادر کند، صدام حملاتی را به ما شروع کرد و پیشروی‌هایی که ما در خاک عراق داشتیم را از ما گرفت. و بعد هم که به مرز رسید شروع کرد به حمله کردن و این‌جا بود که ایران قطعنامه را پذیرفت تا یک سد دفاعی سیاسی جلوی صدام به‌وجود بیاورد. ولی صدام توجهی به پذیرش قطعنامه از سمت ایران نکرد و هم خرمشهر را محاصره و هم از غرب به سمت کرمانشاه حمله کرد که عملیات مرصاد انجام شد. دو عملیات سرنوشت و عملیات مرصاد در انتهای جنگ و بین زمانی که ما قطعنامه را پذیرفته بودیم ولی صدام زیر بار قطعنامه نمی‌رفت، صورت گرفت ولی چون ما هر دو عملیات عراق را با شکست مواجه کردیم و دوباره او را تا مرز عقب زدیم، تقریبا 7-8 روز پس از ما، او هم پذیرفت که قعطنامه 598 را قبول دارد و جنگ تمام شد. دکتر رضایی، همچنین در پاسخ به این‌که آیا ناگفته‌ای از جنگ هست که در این سال‌ها بیان نکرده باشید، گفت: ناگفته که زیاد است اما بعضی چیزها را نمی‌گویم و در خاطراتم نیز بیان نخواهم کرد، چون برای ما منافع ملی و حفظ ارزش‌های انقلاب مهم‌تر از منافع شخصی خود ماست، اما ناگفته‌هایی هست که گفتنش اشکالی ندارد و برای تجربه فرماندهان ما و دوستان سیاسی ما می‌تواند موثر باشد. یکی از آن ناگفته‌ها بر می‌گردد به مسئله مک فارلین که در یک مقطعی از جنگ، آمریکایی‌ها احساس کردند ایران احتمالا صدام را شکست خواهد داد، لذا بدون این‌که به صدام بگویند و به دوستان خودشان اطلاع دهند، ریگان مک فارلین را به ایران فرستاده و در حقیقت به دنبال این بودند که از طریق او یک نوع رابطه‌ای را با ما برقرار کنند که اگر در این تغییر و تحولات صدام سقوط کرد، از در دیگری یعنی ایران بتوانند وارد اداره منطقه شوند. پیگیر باشید 👋 @defae_moghadas 🍂
🍂 🔻 ، از دیروز تا امروز گفتگویی دوستانه با محسن رضایی قسمت دهم 👇 🔻این اتفاقات (جریان مک فارلین) از طریق مشاور آقای میرحسین موسوی یعنی آقای کنگرلو صورت می‌گرفت. من زمانی متوجه شدم بدون این‌که ما مطلع شویم، پشت صحنه جنگ، کارهایی در حال انجام است. من با ترفندی، یکی از دوستان خودمان را فرستادم و اداره این کار را بر عهده گرفتیم تا آن‌چیزی که پشت صحنه و پنهان دارد صورت می‌گیرد، خارج از اداره و صحنه جنگ نباشد. لذا به‌جای این‌که خواسته‌های ساده‌ای را به طرف آمریکایی اعلام بکنند، من یک لیستی دادم از توپ‌های 155 میلی‌متری که برای ما بسیار دقیق می‌توانست بزند و وقتی آمریکایی‌ها این لیست را دیده بودند، زیر بار نرفتند. شاید فهمیدند که اگر این توپ‌ها دست ما بیفتد ممکن است سرنوشت جنگ را عوض کنیم، زیر بار نرفته و با یک کیک و انجیل و مقداری قطعات ضدهوایی، مک فارلین را فرستاده بودند در فرودگاه و چون خواسته‌هایی که ما از آن‌ها داشتیم را نیاورده بودند و از طرف دیگر از سوی دفتر آقای منتظری، مطلبی در نشریه‌ای در لبنان به نام الشراع گفته شده بود، حضرت امام به آقای هاشمی فرموده بودند که بروید و این قضیه را سریع افشا کنید و به آنان بگویید برگردند. یعنی یک کار سیاسی همراه با یک درخواست منطقی نظامی از آنان باعث شده تا راه آنان بسته شده و مشخص شود که آمریکایی‌ها به‌دنبال این نیستند که کمک جدی به ما در جنگ کنند تا صدام را شکست بدهیم. شاید یکی از مطالب ناگفته این مطلب باشد. مجری برنامه در ادامه سوال کرد: چه حسرتی از زمان جنگ دارید؟ سردار رضایی پاسخ داد: حسرت ساقط کردن صدام هنوز بر دل من مانده است. دبیر مجمع تشخیص مصلحت نظام در مورد قوی‌ترین و باهوش‌ترین فرمانده ارتش عراق، اظهار کرد: عراق فرماندهان خیلی برجسته‌ای داشت. یکی از آن‌ها آقای ماهر عبدالرشید، فرمانده سپاه سوم که یک انسان بسیار عملیاتی و با استعداد بود. آقای عدنان خیرالله آدم بسیار باهوشی بود. اتفاقا صدام از لحاظ نظامی نسبت به بسیاری از فرماندهان خود ضعیف‌تر بود. یعنی شاید اگر شعور برخی از فرماندهان پایین‌تر از خودش را داشت این همه اشتباه بزرگ در جنگ مرتکب نمی‌شد. استاد دانشگاه جامع امام حسین(ع) در پاسخ به این سوال که کدام کشور بیشترین کمک مستشاری به عراق را از لحاظ تاکتیک‌های زمینی در دوران جنگ می‌کرد، گفت: مصری‌ها و روس‌ها بیشترین نقش را از نظر تاکتیکی داشتند، ضمن این‌که از نظر راهبردی، آمریکایی‌ها بیشترین نقش را در کمک به عراقی‌ها داشتند. پیگیر باشید👋 @defae_moghadas 🍂
🍂 🔻 ، از دیروز تا امروز گفتگویی دوستانه با محسن رضایی قسمت یازدهم 👇 سرلشکر رضایی در پاسخ به این‌که آیا شایعه رفتن فرماندهان به عراق برای زیارت عتبات عالیات حقیقت دارد بیان داشت: هیچکدام از فرماندهان ما این‌کار را نمی‌کردند، اما دوستان اطلاعات ما این کار را می‌کردند. مثلا در عملیات خیبر، بچه‌های ما برای شناسایی رفته بودند و من نگران بودم اسیر نشوند. قبل از این‌که عملیات لو برود، چهار پنج روز نیامده بودند و من خیلی ناراحت شده بودم که چرا برنگشته‌اند. بعد از این‌که برگشتند از آن‌ها سوال کردم چرا این‌قدر تاخیر داشتید، گفتند که به نجف و کربلا رفته بودند و با خیال راحت زیارت کرده و حتی عکس یادگاری هم انداخته‌ و برگشته‌اند. دکتر رضایی سخنان خود را در مورد پیوند صنعت و دانشگاه در زمان جنگ، این‌گونه ادامه داد: ما، طوری جنگ را اداره می‌کردیم که هم نگاهمان به حال بود و هم آینده و لذا وقتی برخی دوستان در مورد این‌که ما دانشگاه را وارد جنگ می‌کردیم می‌گفتند این که نمی‌تواند به این جنگ برسد، ما می‌گفتیم برای آینده که می‌رسد. بعضی فکر می‌کردند سپاه نمی‌خواهد بجنگد و می‌خواهد سازمان و تشکیلات و دانشگاه درست کند که این‌طور نبود. این پیوند بسیار مهم بود و همان باعث شد که ما امروز موشک و پهباد بسازیم و بخش زیادی از پیشرفت امروز ما مربوط به آن اتفاق است. این‌که چرا در عرصه اقتصاد این کار را نمی‌کنند این همان حرف ما هست. ما می‌گوییم چطور شد که ما در اقتدار که محدودیت‌ها بیشتر بود و تحریم‌های زیادی شدیم و حتی سیم خاردار که جنبه نظامی و دفاع داشت را به ما نمی‌دادند، این همه پیشرفت کرده‌ایم؟ محدودیت‌های این زمینه که از محدودیت‌های بعد اقتصادی بیشتر بود. ما مدرن‌ترین سلاح‌ها را داریم می‌سازیم اما در اقتصاد مثلا وضعیت خودرو ما این است که هم کیفیتش پایین هست و هم قیمتش بسیار بالاست و یا چیزهای دیگر. این‌که ما در اقتصاد این همه مشکل داریم مربوط به این است که ما راهی را که در جنگ و در حوزه اقتدار طی کردیم، در اقتصاد کنار گذاشته‌ایم. پیگیر باشید 👋 @defae_moghadas 🍂
🍂 🔻 ، از دیروز تا امروز گفتگویی دوستانه با محسن رضایی قسمت سیزدهم ( آخر ) سوال بعدی این بود؛ آیا این‌ ادعا که داشته‌های امروز ما در عرصه امنیت و نظامی، مرهون دفاع مقدس است واقعیت دارد یا شعار است؟ فرمانده سپاه پاسداران در دوران دفاع مقدس، پاسخ داد: ‌‌‌‌این یک واقعیت است. ما در زمینه امنیت و اقتدار روی ریل افتاده‌ایم و روز به روز در حال پیشرفت هستیم، اما در اقتصاد هنوز روی ریل نیستیم. یعنی میلیاردها دلار هم اگر بیاید و برود اتفاقی نمی‌افتد. اگر آقای احمدی‌نژاد به‌جای هفتصد میلیارد دلار، هزار و پانصد میلیارد دلار درآمد داشت و یا به آقای روحانی همین امروز هزار میلیارد دلار بدهند، تا این ریل درست نشود کاری انجام نخواهد شد و این پول‌ها از یک طرف می‌آید و از طرف دیگر می‌رود و اتفاقی به‌وجود نمی‌آید. ریل اقتصاد باید مثل ریل اقتدار، روی دور بیفتد. روزی نیست که شما یک اختراع جدید در عرصه نیروهای مسلح نبینید. روز به روز موشک‌های ما به برد بیشتری رسیده و دقت بیشتری هم پیدا می‌کند. پاسخ سردار رضایی در مورد این‌که اگر جنگ دیگری آغاز شود و او فرمانده آن جنگ شود تکیه‌اش بر کدام نیروی هوایی، زمینی یا دریایی خواهد بود، این‌گونه بود: ما متناسب با تهدید عمل می‌کنیم و سعی می‌کنیم از امکاناتی که داریم به نحو احسن استفاده کنیم. ضمن این‌که اگر تاکتیک خود را اعلام کنیم، تفکر ما لو خواهد رفت و ما دستمان را هیچ‌وقت رو نمی‌کنیم. البته ما واقعا به دنبال جنگ نیستیم و تلاش می‌کنیم از هر نوع جنگی جلوگیری کنیم ولی اگر کسی جنگی را به ما تحمیل کند، قطعا ما سیلی محکمی به او خواهیم زد. سرلشکر رضایی در مورد حضور مستشاران ایرانی در سوریه، عنوان داشت: اگر ما فعالیت‌های مستشاری خود را در عراق و سوریه انجام نداده بودیم، امروز ایران به یک ناامنی بزرگ دچار شده بود و داعش به مرزهای ایران می‌آمد و بسیاری از استان‌های مرزی ما امروز ناامن بود و خسارات بسیار زیادی را متحمل می‌شدیم. در بخش پایانی این برنامه مجری، از دبیر مجمع تشخیص مصلحت نظام، خواست تا در مورد شخصیت‌هایی که نام می‌برد توصیف یک یا دو کلمه‌ای بیان کند. توصیفات دکتر رضایی چنین بود: شهید همت، پرتلاش؛ شهید زین‌الدین، مخلص؛ سردار (شهید) سلیمانی، خستگی‌ناپذیر؛ شهید مهدی باکری، محجوب و متواضع؛ شهید حمید باکری، دانشمند ساکت؛ شهید بروجردی، مسیح؛ مرتضی قربانی، شجاع؛ شهید موحددانش، متفکر؛ رحیم صفوی، انسان فداکار و هوشمند؛ حاج احمد متوسلیان، مقاوم؛ شهید حسن باقری، انسان بی‌نظیر؛ حسین باقری، جوان با استعداد و آب‌دیده؛ غلامعلی رشید، استراتژیست؛ شهید صیاد شیرازی، ارتشی آزاده و بسیجی و محسن رضایی، سرباز ملت ایران و رهبر انقلاب. @defae_moghadas 🍂