eitaa logo
مکتب شهدا_ناصرکاوه
1.1هزار دنبال‌کننده
25.2هزار عکس
21.3هزار ویدیو
769 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️منظور از عبارت «اشبه الناس خَلقا و خُلقا و منطقا برسولك...» درباره حضرت‌ علی‌ اکبر (ع) چيست؟ 🔹امام‌ حسين (ع) شش فرزند داشت؛ يكی از آنها بود كه در كربلا شهيد شد، نام مادر علی، ليلی دختر ابی‌ مرّه‌ بن‌ عروة بن‌ مسعود ثقفی بوده است. [۱] كنيه‌اش ابوالحسن و ملقب‌ به‌ ميباشد چون بزرگترين‌ فرزند امام‌ حسين (ع) بود، لذا به اين لقب، ملقب شده است. بنابر نقل برخی از مورخان و محققان، پس از شهادت اصحاب امام حسين (ع) (ع) نخستين كسی بود كه از بنی هاشم به ميدان جنگ رفت و به شهادت رسيد. [۲] او با ديدن تنهايی پدر، برای اجازه از پدر سوار بر اسب، به حضورش رسيد و از آن حضرت اجازه خواست و امام حسين (ع) او را بدرقه كرد، و در حين بدرقه، در حالی‌که زيباترين و نيكوخوترين مردم را با چشمان اشك بار به ميدان جنگ می‌فرستاد، چنين فرمود: «خدايا گواه باش كه جوانی به مبارزه ايشان ميفرستم كه از همه‌ی مردم اخلاق‌ و اندام‌ و گفتارش به (ص) شبيه‌تر است، ما هر وقت شوق ديدار پيامبرت را داشتيم به او می نگريستيم...». [۳] 🔹جمله « ...اَشبه الناس خَلقاً و خُلقاً و منطقاً برسولك...» يعنی شبيه‌ ترين‌ مردم از نظر رفتار و خلق و خوی و از نظر گفتار به پيامبرت؛ اين جمله امام حسين (ع) سه شباهت حضرت علی اكبر (ع) به پيامبر اکرم (ص) را بيان می‌نمايد. در رابطه با ، آنچه از اين روايت استفاده می‌شود، اين است كه (ع) اخلاقی‌ بسيار نيكو و پسنديده داشت و در اين «نيك خُلقی» به پيامبر اكرم (ص) كه قرآن کریم خُلق آن حضرت را تحسين می‌نمايد، شباهت داشت. حُسن اخلاق پيامبر اسلام (ص) مورد اعجاب و حيرت قرآن كريم می‌باشد، چنانكه می‌فرمايد: «وَ إِنَّكَ لَعَلَىٰ خُلُقٍ عَظِيمٍ؛ [قلم، ۴] و یقیناً تو بر بلندای سجایای اخلاقی عظیمی قرار داری»؛ و بر اثر همين حُسن خُلق و نوع برخورد پيامبر اسلام (ص) با مردم بود، كه اسلام با سرعت چشمگيری رونق و گسترش يافت. چنانكه قرآن کریم در اين باره سخن گفته است. با اين اوصاف حضرت علی اكبر (ع) شباهت كامل به پيامبر (ص) داشت كه امام حسين (ع) آن را اظهار می‌نمايد. 🔹شباهت ديگری که مورد توجه امام حسین (ع) بوده است، و جسمانی است که با عبارت «خَلقاً» در روايت مطرح شده است. بنابر اظهار امام (ع)،  (ع) از نظر قيافه و شمايل به پيامبر اكرم (ص) شباهت كامل داشته است. اين شباهت نيز در بين اصحاب پيامبر (ص) كه آن جناب را ديده بودند، معروفيت داشت و تمام بنی هاشم و اصحاب پيامبر (ص) كه ياد پيامبر (ص) می‌افتادند، به زيارت حضرت‌ علی‌ اكبر (ع) می‌رفتند، چنانكه از عبارت حديث امام حسين (ع) اين مطلب روشن می‌شود. [۴] اما شباهت (ع) به پيامبر اكرم (ص) از نظر ، شباهت‌ در نطق‌ و گفتار است، چنانكه می‌دانيد پيامبر اكرم (ص) بيانی بسيار زيبا و فصيح داشت و بسيار روشن و واضح سخن می‌گفت، خوش بيان، ‌خوش لحن و خوش صدا بود. لذا از اين حيث، حضرت علی‌اكبر (ع) در اين خصوصيات از جدش رسول خدا (ص) ارث برده بود و كاملاً شبيه آن حضرت سخن می‌گفت. پی‌نوشت‌ها؛ [۱] الارشاد، ج ۳، ص ۱۳۵ [۲] اعيان الشيعه، ج ۱، ص ۶۰۷ [۳] مثيرالاحزان، ص ۶۸ و الفتوح، ص ۹۰۷ [۴] موسوعة كلمات‌ الامام‌ حسين (ع) ص ۶۱۰ منبع: وبسایت‌ مرکز مطالعات و پاسخگویی‌ به‌ شبهات حوزه‌ علمیه‌ قم @tabyinchannel
📜از صلّی‌الله‌علیه‌و‌آله روایت شده است که فرمودند: ⭕️ «روزگاری بر مردم فرا می‌رسد که در آن دوران، دل مؤمن (از شدّت غصّه و فشار) مانند سُرب در آتش ذوب می‌شود؛ و این تنها به سبب بلاها و بدعت‌هایی است که در دینشان می‌بیند، ولی قدرت ندارد و نمی‌تواند (در جامعه) تغییری ایجاد کند.» 📚 الأمالی (شیخ‌طوسی)، ص۵۱۸، ح۴۳
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️وسعت «علم غيب» امام علی (علیه السلام) تا چه حدّ است و چرا جزئيات آن را براى همگان بيان نكرده است؟ 🔹 (ع) در بخشی از خطبه ۱۷۵ به گوشه اى از علم خود به و «حوادث آينده» اشاره كرده، ميفرمايد: «وَاللهِ لَوْ شِئْتُ أَنْ أُخْبِرَ كُلَّ رَجُل مِنْكُمْ بِمَخْرَجِهِ وَ مَوْلِجِهِ وَ جَمِيعِ شَأْنِهِ لَفَعَلْتُ، وَ لكِنْ أَخَافُ أَنْ تَكْفُرُوا فِيَّ بِرَسُولِ اللهِ». (به خدا سوگند! اگر بخواهم ميتوانم هريك از شما را از آغاز و پايان كارش و از تمام شئون زندگانى اش آگاه سازم؛ ولى از آن ميترسم كه اينكار، سبب كافر شدن شما به رسول خدا شود [و درباره من غلوّ كنيد و آن حضرت را به فراموشى بسپاريد]). 🔹در حديثى میخوانيم: روزى پيامبر اكرم (ص) نشسته بود که (علیه السلام) وارد شد؛ (ص) فرمود: «إِنَّ فِيكَ شَبَهاً مِنْ عِيسَى بْنَ مَرْيَمَ وَ لَوْلَا أَنْ تَقُولَ فِيكَ طَوَائِفٌ مِنْ أُمَّتِي مَا قَالَتِ النَّصارى فِي عَيسَى بْنَ مَرْيَمَ لَقُلْتُ فِيكَ قَوْلاً لَا تَمُرُّ بِمَلَإ مِنَ النَّاسِ إِلَّا اَخَذُوا التُّرَابَ مِنْ تَحْتِ قَدَمَيْكَ يَلْتَمِسُونَ بِذلِكَ الْبَرَكَةَ». [۱] (تو به عيسى‌ بن‌ مريم شباهتى دارى [از نظر زهد و عبادت] و اگر از اين بيم نداشتم كه گروه هايى از امتم درباره تو [غلوّ كنند و] همان بگويند كه درباره عيسى بن مريم گفتند، سخنى درباره تو میگفتم كه از كنار هيچ جمعيّتى از مردم عبور نمیكردى، مگر آنكه خاك‌ زير قدم‌هاى‌ تو را براى تبرّك بر مى گرفتند!). 🔹 (ع) در ادامه اين بحث به دو نكته اشاره ميفرمايد: نخست اينكه من اين را در اختيار گروهى از خاصّان با ايمان و پرظرفيت و سرّ نگهدار ميگذارم و ديگر اينكه من آنچه میگویم از خودم نمیگويم؛ همه اين امور را از (ص) شنيده ام؛ در قسمت اوّل ميفرمايد: «أَلا وَ إِنِّی مُفْضِيهِ إِلَى الْخَاصَّةِ مِمَّنْ يُؤْمَنُ ذلِكَ مِنْهُ». (آگاه باشيد! من اين را به خاصّانى كه از عدم انحراف و غلوِّ آنها در حق خود مطمئنم خواهم سپرد). 🔹اين گروه، افرادى همانند «كميل بن زياد»، «رشيد هجرى»، «اصبغ بن نباته»، «ميثم تمّار» و «حبيب بن مظاهر» بوده اند كه هر يك حافظ بخشى از اين اسرار محسوب میشدند. در تاريخ زندگى آنها مى خوانيم كه در مواقع حسّاسى پرده ها را بالا میزدند و گوشه اى از آن اسرار را فاش میكردند كه در تواريخ مذكور است. هنگامى كه شاگردان ايشان، حامل چنين اسرار و داراى چنين مقاماتى باشند، پيداست كه استاد آنها در چه پايه و مقامى بوده است!! 🔹سپس به مطلب دوّم پرداخته، مى فرمايد: «وَ الَّذِی بَعَثَهُ بِالْحَقِّ، وَاصْطَفَاهُ عَلَى الْخَلْقِ، مَا أَنْطِقُ إِلَّا صَادِقاً، وَ قَدْ عَهِدَ إِلَيَّ بِذلِكَ كُلِّهِ، وَ بِمَهْلِكِ مَنْ يَهْلِكُ، وَ مَنْجَى مَنْ يَنْجُو، وَ مَآلِ هذَا الاَمْرِ. وَ مَا أَبْقَى شَيْئاً يَمُرُّ عَلَى رَأْسِي إِلاَّ أَفْرَغَهُ فِی أُذُنَيَّ وَ أَفْضَى بِهِ إِلَيّ». (به خدايى كه محمّد را به حقّ برانگيخت و او را از ميان مردم برگزيد، سوگند ياد میكنم كه من سخنى جز راست نمیگويم و همه اينها را به من تعليم داد، و از هلاكت آن كس كه هلاك میشود و نجات آن كس كه نجات مى يابد و پايان اين امر [خلافت] مرا آگاه ساخته، [خلاصه] هيچ حادثه اى بر من نمى گذرد، مگر اينكه او آن را در گوشم فرو خوانده و علم آن را در اختيارم گذارده است). 🔹آيا تعليم (ص) در مورد اين به صورت بيان جزئى و مشروح هر واقعه بوده يا اينكه آن حضرت، اصول و كلياتى به (ع) آموخت كه از هر بابى هزار باب گشوده می‌شد؛ و يا اينكه موارد، مختلف بود، گاه به اصول كلى قناعت میكرد و گاه به جزئيات مى پرداخت؟ احتمال سوّم نزديكتر به نظر میرسد. اين مطلب دقيقاً بر ما روشن نيست و خدا و رسولش از آن آگاه ترند؛ 🔹ولى اينقدر می دانيم كه (ع) در موارد مختلف پيشگويی های فراوانى نسبت به آينده كرده كه همه آنها دقيقاً واقع شد و نمونه هاى مختلفى از آنها در خطبه هاى متعددى از بيان شده است كه اگر گردآورى شود، خود، كتاب جالب و پرمعنايى خواهد شد. البتّه همانگونه كه ذكر شد، هيچيك از اينها علم‌ غيب‌ ذاتى ـ كه مخصوص خداوند متعال است ـ نمى باشد؛ بلكه آموزه‌ هايى است كه از آموزگار بزرگى همچون (ص) به آن حضرت رسيده و به تعبيرى كه در خطبه ۱۲۸ آمده است: «إِنَّمَا هُوَ تَعَلُّمٌ مِنْ ذِی عِلْم»، می باشد. پی نوشت‌؛ [۱] الكافی، دار الكتب الإسلامية، چ۴، ج۸، ص۵۷ 📕پيام امام اميرالمومنين(ع)‏، مكارم شيرازى، ناصر، دارالكتب الاسلاميه‏، چ۱، ج۶، ص۵۳۳ منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت) @tabyinchannel