eitaa logo
مکتب شهدا_ناصرکاوه
797 دنبال‌کننده
19.7هزار عکس
13.7هزار ویدیو
475 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
... چند روز پیش بچه دار شده بود. دم سنگر که دیدمش، لبه ی پاکت نامه از جیب کنار شلوارش زده بود بیرون. گفتم: هان،آقا مهدی خبری رسیده؟ چشم هایش برق زد. گفت:" خبر که... راستش عکسش رو فرستادن خیلی دوست داشتم عکس بچه اش را ببینم. با عجله گفتم: خب بده، ببینم. گفت: خودم هنوز ندیدمش. خورد توی ذوقم. قیافه ام را که دید، گفت: راستش می ترسم؛ می ترسم توی این بحبوحه ی عملیات، اگه عکسش رو ببینم، محبت پدر و فرزندی کار دستم بده و حواسم بره پیشش. نگاهش کردم. چه می توانستم بگویم؟ گفتم: خیلی خب، پس باشه هر وقت خودت دیدی، من هم می بینم. کتاب پرواز در قلاویزان_ص 132
⚫️ (س) 👈به مناسبت فرارسیدن شب سوم محرم 🌷برنامه آن شب آموزش، پیاده روی در دشت بود آن هم بی پوتین و جوراب!! بچه ها اکراه داشتن. غلام شروع کردبه خواندن روضه حضرت رقیه... بسیجی ها یارقیه می گفتند اشک می ریختند و سینه می زدند و پای برهنه روی خارها میدوند... 🌷روز سوم محرم توی عملیات مجروح شد.. تیر به ناحیه سر اصابت کرد. شرایط درگیری به نحوی بود که راهی برای عقب کشیدن رضا نبود بجز اینکه پیکر پاکشو روی زمین بکشیم و آروم آروم بیایم عقب... رضا زنده بود و پیکرش رو سنگ و خاک کشیده میشد... چاره ای نبود, اگر این کارو نمی کردیم زبونم لال میوفتاد دست تکفیریها. رضا توی عشق به حضرت رقیه(س) سوخت... رضا پیکرش تو مسیر شام روی سنگ و خار کشیده شد...درست مثل بجه های اهل بیت... رضا زنده موند و زخم  این سنگ و خار رو تحمل کرد و بعد روحش پر کشید و آسمونی شد... رضا الان خوب میفهمه غم حضرت رقیه(س) رو که توی همون بیابونها می کشوندنش رو زمین.... فرمانده می گفت این مسیری که پیکر رضا کشیده شد روی زمین همون مسیر ورود اهل بیت به شام هستش... خاطره ایی از 🌷برای دخترش نامه فرستاد، نوشته بود: دخترم شاید زمانی فرا رسد که قطعه ای از بدنم هم به تو نرسد،تو "مانند رقیه امام حسین (ع)" هستی.آن خانم لااقل سر پدرش به دستش رسید ،ولی حتی یک تکه ازبدن من به دست شما نمی رسد. آرزویش این بود که اگر شهادت نصیبش شود مفقودالاثر باشد."چون قبرحضرت زهرا(س)هم گمنام است..." برشی از زندگی 🌷لبیک: «من به ولی فقیه خودم که نایب بر حق امام زمان (عج) من است، لبیک گفتم. مگر دختر من از حضرت رقیه عزیزتره؟ مگر پسر من از علی اصغر مهم‌تره؟ جانم، مالم، همسرم، مهلا، علی، همه و همه فدای بی بی زینب (س).» برشی اززندگی 🌷دختر من که از 💗رقیه(س)💕 امام حسین(ع) عزیزتر نیست!👇 روز اعزام بود. شهید غلامعلی رجبی توی حیاط نشسته بود و دختر سه ساله‌اش را بغل گرفته بود. یکی از بچه‌ها پرسید 👈آقا غلام، جبهه بری تکلیف دخترت چی میشه؟...😰 محکم جواب داد 👈دختر من که از رقیه (س)👈 امام حسین(ع) عزیزتر که نیست!💕