دوست قالیباف، سلیمانی و دشمنش روحانی است
حسین قدیانی: دوم اسفند بیش از آنکه انتخابات مجلس باشد، انتخابات ریاستجمهوری است؛ #خدمت را در جنگ با #سیاست و #قالیباف را در مصاف با #روحانی تنها نمیگذاریم! کوچهی فرعی باز نکنیم! همه میدانیم که دوگانهی واقعی، دوگانهی #کار و #ناکارآمدی و نیز دوگانهی #کارنامه و #حرف است؛ اتکای حاجباقر به کوهی از کار و کارنامه از دورهی دفاعمقدس تا شهرداری است. قالیباف بیش از زبان و بیان، برنامه دارد و این نیز به محک تجربه ثابت شده است. شأن بلندبالای رفیق شفیق حاجاحمد کاظمی و حاجقاسم سلیمانی را با بردن قالیباف به جنگ با ضدانقلابهای انقلابینما پایین نیاوریم! اینها حریف باقر نیستند؛ حریف باقر و فیالواقع رقیب باقر، شیخ بنفشی است که ۶ سال تمام فقط #وعده داد و #دروغ گفت! اگر #تغییر میخواهیم؛ اگر همچنان که امنیت، مجهز به حاجیزاده است، میخواهیم اقتصاد را نیز قوی کنیم؛ اگر مترصد تماشای آستینهای بالازده هستیم؛ اگر باز هم بوستان ولایت و اتوبان امامعلی و عطش خدمت و افتتاح پروژه و پل طبیعت و تونل نیایش و کار و کار و کار و باز هم کار میخواهیم و اگر مردی از تبار #شهید_برونسی میخواهیم، بسمالله! جمعهی بعد، جمعهی ما جمهور است! و قالیباف، هم به شهادت حاجاحمدها و حاجقاسمها و حاجیزادهها و هم به شهادت خدماتش ثابت شده است! جوجهها لطفا با افرادی در سطح خودشان دعوا کنند! کلاسکار حاجباقر بالاست؛ دوست قالیباف #سلیمانی و دشمن قالیباف #روحانی است! یار باقر، خدمت و رقیبش خیانت است! رفیق باقر، کار و خصمش بیکاری و بیعاری است! انشاءالله جمعه با یک رأی درست، مجلسی تشکیل میدهیم که آغازگر دولت تغییر باشد! هیهات! هیچ گفتمانی وجود ندارد، الا گفتمان کار و خدمت! جوانان انقلابی قطعا اینبار فریب مارهایی که نام #عمار را دزدیدهاند، نخواهند خورد! حاجباقر در سال ۹۶ با انصراف به نفع رئیسی، نشان داد حقا و انصافا همان قالیباف زمان جبهه و جنگ است! برخلاف جو مسمومی که بنا دارند راه بیندازند، معتقدم؛ اولحامی قالیباف، اتفاقا جوانان بصیر انقلابی هستند که هرگز نظر امثال سلیمانی را به نظر بغضآلوده ۴ تا خودعماربین نمیفروشند! پس #راه را گم نکنیم! حریف سردار خدمت، سربار ملت است و بس! قالیباف یعنی از اول اتوبان امامعلی تا آخرش و روحانی یعنی نجفی، یعنی زنگنه، یعنی آخوندی، یعنی جهانگیری، یعنی برادر جهانگیری و یعنی فریدون! قالیباف یعنی تمام مساحت دریاچهی خلیجفارس و روحانی یعنی شعار و شعار و شعار! جمعهی جمهور به #سردار_خدمت رأی میدهیم...
#حسین_قدیانی
🔰 #سیره_شهدا | #شهید_برونسی
🔻شهید برونسی یک بار خیلی دیر از منطقه به خانه آمد، شب همه خوابیده بودیم که متوجه شدم صدای شهید میآید، در خواب با کسی صحبت میکرد و میگفت، یازهرا(س)
📍چند بار صدایشان کردم اما اصلاً متوجه نمیشدند در حال و هوای خودشان بودند. وقتی توانستم بیدارشان کنم، ناراحت شد به سمت اتاق دیگری رفت، من نیز پشت سرش رفتم.
🌟 دیدم گوشهای نشست، اسم حضرت فاطمه را صدا میزد و از شدت گریه شانههایش میلرزد؛آرامتر که شد، به من گفت: چرا بیدارم کردی، داشتم اذن شهادتم را از بی بی فاطمه(س) میگرفتم.
💬 نقل از همسر شهید عبدالحسین برونسی
➕ به راهیان نور بپیوندید👇
🆔 @Rahianenoor_News
🎨 #لوح | #شهید_برونسی
📍انسان باید بفهمد...
💠انسان باید بفهمد که عالم آخرت چقدر بزرگ است و نعمتهایی که در آنجا برای رهروان راه انبیاء هست و به حرف و به زبان و به گفته، هیچکسی نمیتواند توصیف آنها را بکند.
این چند روزه دنیا، قابل آن نیست که شما
به گمراهی بروید و به این طرف وآن طرف بزنید.
➕ به راهیان نور بپیوندید👇
🆔 @Rahianenoor_News
🎨 #لوح | #شهید_برونسی
🔻۲۳ اسفند ماه سالروز شهادت سردار فاطمی، شهید عبدالحسین برونسی گرامی باد.
➕ به راهیان نور بپیوندید👇
🆔 @Rahianenoor_News
📊 #اینفوگرافیک | #شهید_برونسی
🔻سالروز شهادت سردار فاطمی شهید عبدالحسین برونسی گرامی باد.
➕ به راهیان نور بپیوندید👇
🆔 @Rahianenoor_News
1.44M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🍂 آدم ها دو دستهاند
غیرتی و قیمتی..
شهید برونسی
┄═❁๑🍃๑🌺๑🍃๑❁═┄
#نماهنگ
#کلیپ
#شهید_برونسی
.
#برشی_از_کتاب [ ۱۱ ]
📌 سخنرانی اجباری؛
❁ هفتهای یکی، دو بار توی صبحگاه سخنرانی میکرد. یکبار قبل از صبحگاه مرا خواست. رفتم پهلوش. گفت: اخوان امروز بیا صحبت کن برای بچهها. لحنش مثل نگاهش جدی بود. یک آن دست و پام را گم کردم. تا حالا سابقه این جور کارها را نداشتم. متواضعانه گفتم: حاج آقا شما سخنران هستی، ما که اهلش نیستیم. لحنش جدیتر شد. گفت: بری صحبت کنی، بلد میشی.
❁ شروع کردم به اصرار که نروم. آخرش ناراحت شد. گفت: من که یک پیرمرد بیسواد و روستایی هستم صحبت میکنم؛ شماها که محصل هستین و درس خونده از پسش بر نمی آین؟ واقعاً خجالت داره! سرم را انداختم پایین. حاجی راه افتاد. در حال رفتن گفت: برو، برو خودت رو آماده کن که بیای صحبت کنی.
❁ نه تنها من، همه کادر تیپ را وادار به این کار میکرد. یکی سخنرانی اجباری بود؛ یکی هم غذا خوردن توی چادر بسیجیها. وقت صبحانه که میشد میگفت: وحیدی و اخوان و مسئول عملیات برن تو گردان جندالله. خودش و یکی دو نفر دیگر میرفتند تو گردان بعدی و بقیه کادر را هم تقسیم میکرد بین گردانهای دیگر؛ آنوقت صبحانه را مهمان بسیجیها میشدیم. همیشه کار خودش از همه مشکلتر بود: یکی، دو لقمه توی این چادر میخورد؛ یکی دو لقمه توی چادر بعدی و اینجوری به همه چادرها سر میزد.
📚 کتاب «خاکهای نرم کوشک» صفحه ۸۹. | راوی: مجید اخوان | #شهید_برونسی
📱 @Doc_d_moghadas
.