#دختره_تویه_نگاه_عاشق_میشهاما_ببین_چهجوری.....😅🤕🤣
سینی شیر کاکائو رو از دست #مریم گرفتم تا #چادرشو درست کنه.
دستشو بالا برد که چادرشو درست کنه اما دستش زیر سینی خورد و باعث شد تمام شیر کاکائو های داغ بریزه روی شکمم.
#اشکم در اومد و با درد #داد زدم
_#سوختممم!!
دستمو گذاشتم جای سوختگی. #گریه می کردم که همون موقع در باز شد و قامت دو #مرد نمایان شد..
با #ترس سرمو بالا آوردم که نگاهم افتاد به دو چشم مشکی،نگاهم فقط یک #ثانیه بود ولی #احساس کردم چیزی تو دلم تکون خورد. هاج و واج بودم که یهو پسره با نگرانی اومد جلومو و.....❤️😍
⇨♡https://eitaa.com/joinchat/2949840914C3521c39e0c ♡⇦
بدو رمان «کوچه پشتی» رو بخون😍❤️👏🏻🏃🏽♀🏃🏽♂
#عاشقانه_مذهبی_واقعی