بهترین زمان برای غبارروبی وجود از گناهان
یکی از بهترین زمان ها برای شروع غبارروبی و ارزشمند کردن وجودمان از گرد و غبار بدیها و آلودگی ها شب جمعه و روز جمعه است، با دستور العملی که امام صادق علیه السلام بیان فرموده اند؛ صلوات بر محمّد و آل محمّد در شب جمعه با هزار كار نیك برابر است و هزار گناه را پاك می كند و مقام انسان را هزار درجه بالا می برد و مستحب است كه پس از نماز عصر پنجشنبه تا آخر روز جمعه بر محمّد و آل محمّد بسیار صلوات فرستند.
💥توسل به امام زمان(عج) درتفحص
🌷قرارگاه به ما اجازه ی تفحص نمی داد. می گفتند: امنیت ندارد. منافقین توی منطقه اند، نمی شود. وقتی اصرار ما را دیدند قرار شد یک هفته موقت باشیم اگر شهید پیدا کردیم مجوز بدهند. و ما رسماً وسایلمان را بیاوریم و شروع کنیم. از یک طرف خوشحال بودیم که مانده ایم، از طرف دیگر وقت کم و منطقه وسیع و خطرناك، می ترسیدیم نتوانیم شهیدی پیدا کنیم.
🌷هر روز از میدان های وسیع مین، سیم خاردارها وتله های انفجاری می گذشتیم. اما هر روز ناامیدتر می شدیم. مین های منطقه، منافقین، عراقی ها از هیچکدام آنقدر نمی ترسیدیم که از دست خالی بر گشتن می ترسیدیم. روز آخر ماندنمان، نیمه شعبان بود آن روز رمز حرکت مان👈 "یا مهدی (عج) " بود.
🌷عجیب همه پریشان بودند. خورشید هم دست پاچه بود انگار. زودتر از همیشه رفت پشت ارتفاع ١٧٥، نزدیک غروب بود و لحظه ی وداع، باید سریع از منطقه می رفتیم. بچه ها از خود بی خود بودند. مى گفتند: دیدید قابل نبودیم. با نام👈 "مهدی" روز نیمه شعبان کار را شروع کردیم و حالا باید برگردیم.
🌷اشک حلقه زده بود توی چشم های شان. هر کس دنبال چیزی می گشت برای یادگار و تبرک با خودش ببرد يكى یک مشت خاک بر می داشت. یکی یک تکه سیم خاردار. من هم رفتم سراغ شقایق وحشی. می خواستم با ریشه درش بیاورم بگذارم توی قوطی کنسرو، وقتی شقایق را آرام جدا کردم از زمین دیدم ریشه ی شقایق روی جمجمه ی شهید سبز شده، روی سجده گاهش، با فریاد👈"یا مهدی (عج) " بچه ها همه جمع شدند.
🌷آرام آرام خاک ها را کنار می زدیم دلهره داشتیم کاش هم پلاک داشته باشد هم از لشکر باشد. پلاک که پیدا شد همه سلام دادند بر محمد (ص) و آلش. پلاک را استعلام کردیم روی پا بند نبودیم شهید "مهدی منتظرالقائم بود" از لشکر امام حسین(ع)....ناصر_کاوه
📚 شهدا_و_اهل_بیت
📚 کتاب سرزمین مقدس ، صفحه ١٣٩
💗شهدا_را_ياد_كنيم_با_ذكر_صلوات
🍂
🔻 #نکات_تاریخی_جنگ
اوایل جنگ، فکر کنم اسفند 59 و اوایل سال 60 بود. در سپاه خرمشهر بودم و قرار بود بیایم قم و برگردم. براى خداحافظى خدمت شهید جهان آرا رسیدم و گفتم دارم مى روم قم و برگردم. شما فرمایشى ندارید؟ شهید محمد جهان آرا برادر عجیبى بود، برادر فوق العاده اى بود! او این جمله را به این مضمون به من گفت: «وقتى به قم رسیدى، سلام مرا به علما و مخصوصا آیت الله مشکینى برسانید و بگویید ما فرماندهان در جبهه ها خیلى که تلاش کنیم، دو کار را مى توانیم انجام دهیم: یکى شکم رزمندگان را سیر کنیم و غذا به آنها برسانیم تا رمق جنگیدن داشته باشند، دوم سلاح آنها را از مهمات پر کنیم تا امکان مبارزه داشته باشند. اما (حضرت) آیت اللّه مشکینى! اینجا نه شکم پر مى جنگد نه سلاح پر! اینجا ایمان است که در برابر کفر مى جنگد. اینجا باورها و اعتقادات است که مى جنگد. اینجا اندیشه هاب معنوى و باورهاى معنوى مبارزه مى کند و اعتقادات مذهبى است که در برابر دشمنى استقامت مى کند که هم از ما سیرتر است و هم امکاناتش از ما بیشتر است و هیچ کمبودى در این زمینه ندارد! این بیانى بود که ایشان فرمودند و بعد قریب به این مضمون فرمودند: «پشتیبانى از این بُعد و پر کردن ظرف روح ها، بر عهده شماست و حوزه هاى علمیه باید همواره تغذیه کننده ایمان و معنویت و ارزش هاى اسلامى جبهه ها باشند.»
مصاحبه با
دکتر عبدالله حاجی صادقی
@defae_moghadas
🍂
🍂
🔻 #نکات_تاریخی_جنگ
🔅 رویارویی نظامی ایران در دو جناح
آمریکا و عراق
هاوارد تیچر از مقامات پنتاگون می گوید:
رابطه ما با عراق فقط یک تبادل اطلاعات معمولی نبود.ما به عراق هر چه که لازم داشت تا از ایران شکست نخورد دادیم. ما تمام آسیب پذیری هایشان در خطوط دفاعی را تشخیص دادیم و مطلعشان کردیم.
می دانستیم اگر این کار را نمی کردیم نیروهای رزمنده ایرانی تا بغداد پیش می رفت.
زمین شلمچه پرمانع ترین منطقه در مناطق جنگی در بین دو کشور بود اما دژ اسطوره ای عراقی ها در کربلای 5 فرو ریخت و کمک های خارجی هم نتوانست امنیت صدام را تامین کند.
#کربلای5
#استحکامات
@defae_moghadas
🍂
💗شهید_تندگویان👇
🌟 ازخاطرات یک آزاده از زندان صدام:
به خاطر آنكه در اسارت قاب عكس صدام را شكسته بودم، مرا به گودالی كه هشتاد و یك پله از زمین فاصله داشت، بردند. آنجا شبیه یك مرغدانی بود...😇 وقتی مرا در سلولم حبس كردند، از بس كوچك بود، میبایست به حالت خمیده در آن قرار میگرفتم. آن سلول درست به اندازه ابعاد یك میز تحریر بود. شب فرا رسید و كلیههایم از شدت سرما به درد آمده بود. به هر طریق كه بود،شب را به صبح رساندم. تحملم تمام شده بود...با پا محكم به در سلول كوبیدم...😞 نگهبان كه فارسی بلد بود، گفت: چیه؟👈 چرا داد میزنی؟ گفتم: یا مرا بكشید یا از اینجا بیرون بیاورید😰 كلیهام درد میكند. اگر دوایی هست برایم بیاورید!دارم میمیرم.😰 او در سلول را باز كرد و چند متر جلوتر در یك محوطه بازتر كشاند و گفت: همین جا بمان تا برگردم... در آنجا متوجه یك پیرمرد ناتوان شدم. او در حالی كه سكوت كرده بود، به چشمانم زل زد. بیمقدمه پرسید:👈 ایرانی هستی!؟جوابش را ندادم. دوباره تكرار كرد. گفتم: آره، چه كار داری؟ پرسید:مرا میشناسی؟ گفتم: نه از كجا بشناسم؟گفت: اگر ایرانی باشی، حتما مرا میشناسی. گفتم: اتفاقا ایرانیام؛ ولی تو را نمیشناسم. پرسید: وزیر نفت ایران كیست؟ گفتم: نمیدانم. گفت: 👈 نام محمد جواد تندگویان را نشنیدهای؟... گفتم: آری، شنیدهام. پرسید: كجاست؟... گفتم: احتمالاً شهید شده...😪
سری تكان داد و گفت: تندگویان شهید نشده و كاش شهید میشد...😭دیگر همه چیز را فهمیدم. بغض گلویم را گرفته بود. فقط نگاهش میكردم. نگاه به بدنی كه از بس با اتوی داغ به آن كشیده بودند، مثل دیگ سیاه شده بود...😢 گفتم: اگر پیامی داری بهم بگو. گفت: این سیاه چال، طبقه زیرین پادگان هوا نیروز الرشید است...
گفت: پیـام من مرزداری از وطن است... صبوری من است... نگذارید وطن به دست نااهلان بیفتد... نگذارید دشمن به خاك ما تعرض كند... استقامت، تنها راه نجات ملت ماست... بگذارید كشته شویم، اسیر شویم؛ ولی سرافرازی ملت به اسارت نیفتد...👌گفتم: به خدا قسم... پیامت رابه همه ایرانیان میرسانم خم شدم دستش را ببوسم كه نگذاشت...🙏
💢پسر شهید تندگویان نقل میکند👈زماني پيكر پدر را براي مان آوردند كه بسياردلتنگ او بوديم..پس از 11سال انتظار كه انتظار غريبي بود، پاهايي را كه بسيار دلتنگ آمدنش بودم، بوسيدم...😰 او در سالهاي اسارت، و در سلول انفرادي، تنها صدايش براي ستايش پروردگار بود... او آزاده اي تمام قامت بود كه فرياد «هيهات منا الذله» را با صداي بلند فرياد مي زد... هميشه خاك وطن را عزيز مي دانست و بر زبان سخن زنده باد ميهن را مي سرود...✌او آن قدر قرآن را با صداي بلند خوانده بود كه نگهبانان عراقي به او مي گفتند ما از تو اطلاعات نمي خواهيم، فقط با قرآن خواندنت به ديگر اسيران روحيه نده... وقتي پيكر پدر را تحويل گرفتیم، آن قدر👈 "حنجره او را فشرده بودند كه تمام استخوان هاي حنجره اش خرد شده بود..."😭"او آرزوي «سكوت» را بر دل عراقي ها گذاشت...
💗شهید رجایی به همسر محمدجواد تندگویان گفت: عراق حاضر شده 8 خلبان بعثی را آزاد کنیم تا آنها تندگویان را آزاد کنند. همسر تندگویان گفت: اگر ما هم حاضر به این معامله شویم، محمدجواد قبول نمیکند که این خلبانان آزاد شوند و دوباره بمب بر سر مردم بیگناه بریزند.
کتاب_خاطرات_دردناک,ناصر_کاوه
29 آذر سالگردشهید آزاده محمدجواد تندگویان,وزیرنفت جمهوری اسلامی ایران
شهید آزاده محمد جواد تندگویان شهیدی با استقامت در اسارت زندان های عراق در هشت سال جنگ تحمیلی
http://naserkaveh.com/%D8%B4%D9%87%DB%8C%D8%AF-%D8%AA%D9%86%D8%AF%DA%AF%D9%88%DB%8C%D8%A7%D9%86/
⚘﷽⚘
🖇عاشقانه_شهدا....❤️
🌟امین روزها وقتے از ادراہ به من زنگ میزد و میپرسید چه میڪنے ?
اگر میگفتم ڪارے را دارم انجام میدهم میگفت: «نمیخواهد! بگذار ڪناروقتے آمدم با هم انجام میدهیم.»
🌟 میگفتم:«چیزے نیست، مثلاً فقط چند تڪہ ظرف ڪوچڪ است»
میگفت: «خب همان را بگذار وقتے آمدم با هم میشوریم!»
🌟مادرم همیشہ به او میگفت: «با این بساطے ڪه شما پیش میروید همسر شما حسابے تنبل میشود ها!»
🌟امین جواب میداد: «نه حاج خانم!
مگر زهرا ڪلفت من است?
زهرا رئیس من است.»
🌟بہ خانہ ڪه میآمد دستهایش را به علامت احترام نظامے ڪنار سرش میگرفت و میگفت: 《سلام رئیس.》❤️
🌹💕🌹💕🌹💕🌹💕🌹💕🌹
🌟روزِ آماده شدن حلقههای ازدواجمون ،
گفت : « باید کمی منتظر بمونیم تا آمـاده بشه !! »
گفتم : «آمـاده است دیگه، منتظر موندن نـداره! »
حلقههـا رو داده بود تا ۲ حرف روش حک بشه "Z&A"
🌟اول اسم هردومون
روی هر دو حلقه حک شد!
خیلی اهل ذوق بود ؛ سپرده بود که به حالت شکسته حک بشه نه سـاده؛ واقعاً از من هم که یه خانومم بیشتر ذوق داشت . . .
#کتاب_مدافعان_حرم
#ناصر_کاوه
راوی: خانم زهرا حسنوند (همسر شهید)
#شهید_مدافع_حرم_امین
[WWW.FOTROS.IR]RisheyeMohabbat[14].mp3
17.14M
🎵 #بشنوید
#زمينه ( شراره سينه ها از آه سرده )
نوحههاى #حضرت_زهرا ( سلاماللهعليها )
با مداحى حاج محمود كريمى
🔸🔸🔸
✅ #حاج_محمود_کریمی
🆔 @HajMahmoud_Karimi
✍ #یاد_خوبان
روحالله به خانمها خیلی احترام میگذاشت👌 و در حالی که نگاهش همیشه به زمین بود، سعی میکرد محترمانه برخورد کند.
🍃یکبار باهم کنار خیابون نشسته بودیم یک خانمی اومد آدرس پرسید.
من همونطوری که نشسته بودم جواب اون خانم رو دادم.🙊
🍂 وقتی که رفت روحالله با ناراحتی نگاهم کرد و گفت:
وقتی خانمی میخواد باهات صحبت کنه قشنگ مودب بلند شو وایستا، سرت و بنداز پایین جوابش رو بده.☝️
از ادب دورِ نشسته جوابش رو دادی!
🍃نصیحتهاش به جا بود برای همین به جان و دل آدم مینشست.
#کتاب_مدافعان_حرم
#ناصر_کاوه
راوی: یکی از رفقای شهید
#روح_الله_قربانی🌷
#شهید_مدافع_حرم
💥کشکول (46):👇
💢 قابل توجه همه مسئولین فعلی و کاندیداهای مجلس شورای اسلامی👈 با دقت بخوانیدتا بفهمید وام دار چه خونهای ریخته شده در نظام مقدس جمهوری اسلامی ایران هستید👇
💗حماسه عملیات کربلای چهار
💥دمی_با_شهدای_کربلای_چهار
تا حالا سگ دنبالت کرده ؟🤔
نکرده؟😥
خب خداروشکر که تجربشو نداری...😥
اما بزار برات بگم...😪
وقتی سگ دنبالت میکنه...🤕
مخصوصا اگه شکاری باشه...😰
خیلیا میگن نباید فرار کنی ازش ...🙄
اما نمیشه... یه ترسی ورت میداره که فقط باید بدویی...😨
امـا...خدا واست نیاره اگه پات درد کنه...
یا یه جا گیر کنی...😰
عملیات... کربلای_چهار بود...😣
وقتی منافقین لعنتی عملیاتو لو دادن... مجبور شدیم عقب نشینی کنیم...😩
نتونستیم زخمیا رو بیاریم...😔
بچه های زخمیه غواص تو نیزارهای👈 ام الرصاص, بوارین, ابوالخضیب و... جاموندن...☹️
چون نه زمان داشتیم و نه شرایط نیزار ها نمی ذاشت برشونگردونیم...🙁
هنوز خیلی دور نشده بودیم از نیزارا که یهو صدای ناله ی زخمیا بلند و بلند تر شد...😨
آخ ...😖 نمیدونم چنتا بودن👇 سگها ... از آن سگهای شکاری ...🐶
ریخته بودن تو نیزار... بعثیا به سگ های شکاری شون یه ماده ائی تزریق کرده بودن که سگا رو هار کرده بود ...😓
هنوز صدای ناله های بچه ها تو گوشمه...😭 زنده زنده رفیقامو که دیگه پای فرار کردن نداشتن رو...😥😭
داشتن تیکه تیکـ ....💔💔💔
کاری از دست بجه ها بر نمیومد ...😩شنیدی رفیق؟😔
دیگه باید چی کار می کردن واسه ما😭مردم و خصوصا عزیزان مسئول در هر رده ائی که هستید ... راحت پا روی خونشون نزاریم...😰لااقل اگر ناتوان در خدمت به مردم هستیم و نمی توانیم مرهمی بر دلهای زخمی و مجروح مردم باشیم😎 با خنده هایمان نمک بر روی زخم هایشان نباشیم🎩 اگر هنوز غیرت و یا ایمانی برایتان مانده است...
📚خاطرات-دردناک,ناصر_کاوه
معذرت_بابت_تلخی_روایت...🙏🏻
شرمنده_شهدا😞💫
🍂
🔻 نواهای ماندگار
💢 محمد میرزاوندی
🔰 ترانه لری
⏪ دایه دایه وقت جنگه
🔻 زمان اجرا: سال ابتدایی جنگ
🔻 حجم :
🔻 مدت آهنگ: 03:50 دقیقه
در سالهای جنگ، هرکس با هر لهجه و هنری که داشت تلاش می کرد تا خدمتی به جبهه اسلام کند و سهمی داشته باشد. ترانه دایه دایه یکی از خاطره انگیزترین آهنگ های ساخته شده است که برای دوران خود اثرگذاری خاصی ایفا نمود. و اینک گوشه ای از خاطرات رزمندگان ما، خصوصا اقوام لر می باشد.
🔅🔆🔅🔆❣🔆🔅🔆🔅
کانال حماسه جنوب
@defae_moghadas
🍂
🍂
🔻 #نکات_تاریخی_جنگ
پروکوپیوس مورخ رومی در کتاب “تاریخ جنگها” در بخش جنگهای ایران و روم چنین مینویسد:
گرچه به سود ما رومیان نیست و باعث تضعیف روحیه میشود، اما ژوستینین(امپراتور روم) باور دارد که در خون سربازان ایرانی مادهای وجود دارد که باعث میشود ترس نداشته باشند و بیباک و مغرور باشند...
سربازان ایرانی اگر هم اسیر شوند برخلاف دیگر ملتها در برابر فاتح زانو نمیزنند و اظهار عجز و التماس نمیکنند. با زور نمیشود اسیر ایرانی را به بیگاری وادار کرد و یا با شکنجه غرور و شخصیتش را شکست.
من نمیدانم ایران چه آب و خاکی دارد که بذر میهن پرستی را در جان مردمش پرورش میدهد.
@defae_moghadas
🍂
🍂
🔻 #نکات_تاریخی_جنگ
پروکوپیوس مورخ رومی در کتاب “تاریخ جنگها” در بخش جنگهای ایران و روم چنین مینویسد:
گرچه به سود ما رومیان نیست و باعث تضعیف روحیه میشود، اما ژوستینین(امپراتور روم) باور دارد که در خون سربازان ایرانی مادهای وجود دارد که باعث میشود ترس نداشته باشند و بیباک و مغرور باشند...
سربازان ایرانی اگر هم اسیر شوند برخلاف دیگر ملتها در برابر فاتح زانو نمیزنند و اظهار عجز و التماس نمیکنند. با زور نمیشود اسیر ایرانی را به بیگاری وادار کرد و یا با شکنجه غرور و شخصیتش را شکست.
من نمیدانم ایران چه آب و خاکی دارد که بذر میهن پرستی را در جان مردمش پرورش میدهد.
@defae_moghadas
🍂
🍂
🔻 #نکات_تاریخی_جنگ
🔅 فریب خوردن صدام در کربلای5
حمدانی از فرماندهان گارد ریاست جمهوری عراق میگوید:
«حمله (کربلای4) ایران به کلی شکست خورد و رقابتی میان فرماندهان سپاه سوم و هفتم عراق که همیشه موفق بودند، پدید آمد. فرمانده سپاه سوم، طالی الدوری برای اینکه نشان دهد ایران را شکست داده است، آمار و ارقامی از تلفات فوق العاده سنگین نیروهای ایرانی ارائه داد که غیر منطقی به نظر می رسید.
ماهر عبدالرشید، فرمانده سپاه هفتم هم میدانست که باید مطابق میل صدام رفتار کند. او هم آمارهای غیر واقعی داد. آمارهایی که تقریبا خندهدار یود. اما صدام رضایت داشت چون پس از فاو، این دروغگویی ها تسکینش می داد.
فرماندهان می گفتند با تلفات سنگینی که به ایرانی ها وارد شده، می توانیم همه نفس راحتی بکشیم. فرماندهانی که مدت ها در جبهه بودند به مرخصی رفتند و آماده باش لغو شد.
مردم در جامعه هم آمارها را باور کردند و می گفتند تا ایرانیها عملیات دیگری شروع کنند، حداقل شش ماه زمان میخواهند. ایرانی ها کمتر از دو هفته بعد حمله کردند و دروغها برملا شد. معلوم شد فرماندهان تلفات ایرانی را 10 برابر بیشتر اعلام کردهاند.»
@defae_moghadas
🍂
از سردار شهید همدانی پرسیدند: بعد از بازگشت از سوریه برنامتون چیه⁉️
گفت: «تصمیمی گرفتم که مطمئنم از ۴٠سال مجاهدت بالاتره،...☝️
بروم یک گوشهای از این مملکت تو یک مسجدی، تو یک پایگاه بسیجی برای بچههای نوجوان و جوان کار فرهنگی انجام بدم ❇️ برای #امام_زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف آدم تربیت کنم، سرباز تربیت کنم👌، کاری که تاحدودی کوتاهی کردیم و آن دنیا باید جواب بدیم....!!!
@Modafeaneharaam
💥کشکول (47):👇
🌟بادولتی مواجهیم که اهل برنامه است؛😇 این سالها را زمانبندی و برای هر چندماه مملکت یک موضوع داشته و تا ملت تنوع و شادی داشته باشند:👈 چندماه ژنو، چندماه لوزان، چندماه وین، چندماه قبل از برجام، چندماه بعد برجام, چندماه قبل از ترک برجام توسط آمریکا, چندماه بعد از ترک آمریکا از برجام, چند ماه منتظر اروپا ماندن, در انجام تعهدش به برجام, چند ماه بعد از عمل نکردن اروپا, به تعهداتش, چهار ماه انتظار برای اولین واکنش دولت, چهار ماه بعد واکنش دوم ودوباره چهار ماه بعد برای واکنش سوم و سرانجام منتظر رسیدن چهار ماه چهارم هستیم برای واکنش چهارم و...😎🎩 و در حین این شش سال سرکاری ملت, هنوز با این مسائل ادامه دارد👈 چند ماه ipc، چندماه FATF، چندماه CFT، چندماه اینستکس، چندماه ۲۰۳۰, چندماه مذاکره دوباره, چند ماه عدم مذاکره دوباره و ...تا هشت سال دولت تمام شود! 😰 جالب نیست👈 خسته نباشید دلاوران😳😠
💢آقایونا 👈مسئولین عزیز👇
🌟خداوکیلی ماهانه میلیونها تومان حقوق میگیرین که برای آلودگی هوا فقط مدرسه تعطیل کنید؟ 🎩😎
😇خب این کار رو که مهسا ۴ ساله از تهران هم میتونست!!!😠😵😣
💥شکاف طبقاتی بعد از برجام بیشتر شد: طبق آمار بانک مرکزی ضریب جینی در سال ۱۳۹۴ (شروع برجام) ۰.۳۸۵ واحد بوده که در آخرین آمار (یعنی پایان سال قبل) به ۰.۴۰۹ واحد افزایش یافته است؛ به عبارتی، میتوان گفت شکاف طبقاتی در دوره پسابرجام بیش از شش درصد افزایش یافته است.
🌟 قابل توجه مسئولین:
🌷فرمـانده گفت :👇
✨اگر مطـمین نیستـی میتـونی برگردی ...
✨غواص جواب داد نـــه !
✨پای حرف 💗امـام ایستاده_ام ،
✨فقط می ترسم👈 دلـم گیر خـواهـر کوچولوم باشه...
✨ آخـه تو یه حـادثه اقـوامم رو از دست دادم و الان هم خـواهـرم رو سپردم به همسایه ها تا تو عـملیـات شرکت کنم...
■ کربلای چهار، ارونـد وحشی، فرمانـده داد زد 👇یا_زهـــــرا (س) ، غواص قصه ی ما اولین نفری بود که تو آب پرید... او اولین نفری بود که به شهادت رسید....
📚خاطرات_دردناک, ناصر_کاوه