eitaa logo
مکتب شهدا_ناصرکاوه
887 دنبال‌کننده
20.7هزار عکس
15هزار ویدیو
509 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
🍂 🔻لشکر پیرزن 🔹 عبدالحسین آریان‌نژاد (معلم روستای خلیفه حیدر در حومه اهواز و از نیروهای شهید حسن باقری در واحد اطلاعات و عملیات) ⊰•┈┈📚┈┈⊰• "اوایل جنگ در اطراف پادگان حمید به شناسایی می رفتیم، مردم محلی هم در امر شناسایی به ما کمک می کردند. یک‌بار کنار جاده پیرزنی را دیدم. به اوگفتم: می‌توانی ماشین‌های عراقی را که شب در اینجا تردد می کنند، بشماری؟ گفت: آره وقتی برمی‌گشتم یادم افتاد که سمت تردد ماشین‌ها را به او نگفته‌ام. پیش خودم گفتم مگر این پیرزن تاچند می‌تواند بشمارد. فردا صبح که پیش او رفتم، دیدم دو کوپه سنگ مقابلش گذاشته است. گفت: این کوپه آن طرف رفتند، این کوپه این طرف. هر دو جهت را شمرده بود. گفت: شب تاصبح نشستم آنها را شمردم. این پیرزن، خود، یک لشکر یک نفره بود. روزی موقع برگشت دیدم پشت سرم یک شاخه درخت گرفته و روی زمین می‌کشد. پرسیدم: چکار می کنی؟ گفت: چند روز پیش عراقی‌ها آمدند و رد موتورت را دیدند. پرسیدند: این چیست؟ گفتم: یک نفر از اینجا رد شد. از آن روز به بعد هر روز که تو می‌آیی با این شاخه رد موتورت را پاک می کنم. 📚 کتاب «ملاقات در فکه» (زندگی‌نامه شهید حسن باقری.نویسنده: حسن علامیان.نشر سوره مهر) ص ۹۵ ❤️تقدیم به این پیرزن مجاهد و گمنام صلواتی تقدیم کنیم. ⊰•┈┈📚┈┈⊰•
🌹شهید کلاهدوز توی مصرف بیت المال خیلی دقیق بود. در آن روزها سرکوبیِ ضد انقلاب، که در گوشه و کنار قد علم کرده بودند، باعث می‌شد خریدها با شتاب انجام شود. در یکی از جلسات وقتی آقا یوسف لیست اقلام خریداری شده رو نگاه کرد، با دیدن بعضی از اقلام که خریدش ضرورت نداشت، برآشفته شد و گفت: چه ضرورتی داره، این چیزها از خارج خریداری بشه و ارزِ مملکت صرفِ تهیه‌ی آنها شود؟ .... 🌷خانه شان در انتهای یک کوچه فرعی بود، شبها که دیر وقت از ستاد به خانه باز می گشت، ماشین را سر کوچه خاموش می کرد و تا انتهای کوچه به تنهائی هُل می داد، نکند مزاحمت برای همسایه ها باشد. 🌷صبح ها هم که تاریک نماز از خانه بیرون می زد حال و حکایت همین بود، ماشین را تا ابتدای کوچه هُل می داد. این روح ایثارگری اش را کسی تا بعد از شهادتش متوجه نشد. 🌷....او کسی نبود جز سردار رشید اسلام شهید یوسف کلاهدوز قوچانی، روحش شاد و یادش گرامی باد. 🌷اوایل ازدواجمون بود و هنوز نمى تونستم خوب غذا درست کنم. یه روز تاس کباب بار گذاشتم و منتظر شدم تا یوسف از سر کار بیاد. همین که اومد، رفتم سر قابلمه تا ناهارو بیارم ولی دیدم همه سیب زمینیها له شده،خیلی ناراحت شدم. یه گوشه نشستم و زدم زیر گریه!... وقتی فهمید واسه چی گریه مى كنم، خنده اش گرفت. خودش رفت غذا رو آورد سر سفره. اون روز اینقدر از غذا تعریف کرد که اصلاً یادم رفت غذا خراب شده. 📚 زندگی_به_سبک_شهدا, ناصرکاوه راوى: همسر شهید یوسف کلاهدوز منبع: كتاب نیمه پنهان ماه، جلد ٨
🔰 | 🔻 دل تنگی ام را چگونه برایت بگویم ؟؟!! چگونه بگویم هوای قدم زدن در خاک اسمانیت را دارد ؟! چگونه بگویم دلم بوی خدا را در نزدیکی شما میخواهد ؟! اری دلم تورا میخواهد ای قطعه ای از بهشت، همان جای که خون شهدا بر خاکت بوسه زدنند.. 🔅 در این روزهای دوری دلم تو رامیخواهد. دلم همان صدای راوی می خواهد که از مظلومیت شهدای شلمچه بگوید ومن ارام بر روی خاک ها بنشینم و زانویم را بغل بگیرم و اشک های دلتنگی صورتم را بشویند و مرا رها کنند از این دلتنگی دیرینه .... ➕ به راهیان نور بپیوندید👇 🆔 @Rahianenoor_News
🎨 | ✍🏻 شهید مصطفی صدرزاده ؛ 🔻اگر می‌خواهید کارتان برکت پیدا کند به خانواده شهدا سر بزنید، زندگی نامه شهدا را بخوانید سعی کنید در روحیه خود شهادت طلبی را پرورش دهید ... . ➕ به راهیان نور بپیوندید👇 🆔 @Rahianenoor_News
| 🔻خواب زیبایی که بالاخره تعبیر شد... 🌟خوابِ امام‌حسین علیه‌السلام رو دیده بود. به حضرت عرض‌کرده بود: کاش من هم درکربلا بودم و شما رو یاری می‌کردم. امام فرموده بودند: ناراحت نباش! سیدی از نسل ما علیه کفر قیام می‌کنه؛ تو در اون جنگ شرکت می‌کنی و شهید میشی... چهارده سال گذشت. جنگ ایران و ارتش‌بعثِ‌عراق شروع شد. باز هم خواب امام‌حسین علیه‌السلام رو دید. حضرت بهش فرموده بود: پسرم! وقتش رسیده که به آرزوت برسی. محمدعلی عزمش رو برای رفتن به جبهه جزم کرد، و مدت زیادی از خوابش‌نگذشته بود که شهید شد. یاد شهدا با صلوات🌷 ➕ به راهیان نور بپیوندید👇 🆔 @Rahianenoor_News
🔰 | 🔻با احمد در مورد مسائل‌ مختلفی حرف می‌زدیم‌ ولی‌ احمد تمرکزش‌ روی‌ جنگ نرم و خطرات‌ آن‌ بر جامعه‌ بود معتقد بود که ‌دشمنان‌ اسلام‌ نمی‌توانند‌ در جنگ‌ سخت، اسلام‌ را شکست دهند و به‌ همین دلیل رو به‌ جنگ‌ ویرانگر نرم آورده‌اند یکی‌ از بزرگترین‌ حربه‌ها و ابزارهای دشمن‌ بی‌حجابی‌ و بی‌بندباری‌ است‌ و بی‌اهمیتی به مسئله‌ی حجاب در عصر حاضر خیانت به اسلام‌ و خون پاک شهیدان است. ◽️ احمد به موضوع‌ حجاب اهمیت‌ زیادی‌ می‌داد و اعتقاد داشت‌ که‌ حجاب مهم‌تر از خون شهیدان‌ است‌ قضیه حجاب‌ برایش‌ مسئله‌ی مهمی‌ بود و همیشه نگران‌ بود حرمت حجاب‌ از بین‌ برود و زمانی‌ که‌ دختری را می‌دید حجاب‌ نداشت‌ یا حجاب آخر الزمان داشت‌ می‌گفت: خدایا من و او را هدایت‌ کن.. 🎙راوی:علی مرعی(دوست شهید) ➕ به راهیان نور بپیوندید👇 🆔 @Rahianenoor_News
🚩بزرگترین شکارچی تانک جهان ❤️شهید محمدعلی صفا در جریان جنگ با عراق به تنهایی در یک هفته ۱۶۴ تانک را مورد هدف قرار داد و حتی در روز شهادتش ۳۴ تانک را منهدم کرد. طوری که حتی خود عراقی‌ها هم در حیرت بودند و صدای صدام نیز درامد و خرمشهر را گورستان تانک‌های خود نامید... گفته می شود که بعد از شهادتش پایگاه کماندویی رویال مارین انگلستان پرچم پایگاه را به مدت ۳ روز نیمه برافراشته کرده بود. و تندیسی از این قهرمان در این پایگاه ساخته شد. در تهران، بجنورد و بوشهر نیز خیابان‌هایی به نام این شهید نام گذاری شده است... محمدعلی صفا دوره‌های رزمی مختلف، دوره‌های چتربازی، دوره تکمیلی تکاوری، دوره شکار تانک و ... را با امتیاز عالی سپری کرده بود. تلاش‌های او موجب شده بود تا مدرک تخصصی شکار تانک از پایگاه تکاوری رویال مارین انگلستان دریافت کند. او برای آموزش تخصصی انهدام‌ ناوهای جنگی به پایگاه تکاوری جان‌ اف کندی آمریکا اعزام شد و بعنوان اولین ایرانی مدرک تخصصی انهدام ناو جنگی را دریافت کرد... کتاب فاتحان قله های عاشقی, ناصر کاوه
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🍂 نسیمی از بهشت.. راوی دفاع مقدس / جناب اسماعیل زاده فکه / ۵ آبان ماه ۱۴۰۰ http://eitaa.com/joinchat/2045509634Cf4f57c2edf 🍂
🍂 🔻 درخواست صلح صدام پس از اجرای طرح عملیاتی شهید باقری ۲ ┄┅┅❀💠❀┅┅┄ راه نجات فتح تپه‌های نبعه بود. حسن باقری طرحی آماده کرد به نام «عملیات مولای متقیان» تا نیروهای ایران تپه‌های نبعه را تصرف کنند. با طرح و فرماندهی او، روز اول اسفند سال ۱۳۶۰ چهار گردان از سپاه پاسداران از چند جهت به تپه‌ها حمله و با کشتن حدود ۴۰۰ تن از عراقی‌ها، تپه را تسخیر کردند، سپس به خط خودی که در اختیار آن‌ها بود حمله کرده، عراقی‌ها را تا خط قبلی خود عقب راندند و به این ترتیب، مشکل چزابه برای همیشه حل شد. ارتش عراق مجبور شد از چزابه عقب بنشیند، اما هنوز اعلام می‌کرد که در بستان است. آقای هاشمی رفسنجانی در جلسه فرماندهان در پادگان گلف اهواز شرکت کرد و بعد با آن‌ها به چزابه رفت و از قرارگاه‌ها و پل‌ها بازدید کرد. نشان دادن این دیدار ادعاهای عراق را باطل کرد. صدام که از این حمله هم نتیجه‌ای نگرفته بود، نگران از پیروزی‌های بزرگ‌تر ایران و از دست دادن دیگر جاهایی که اشغال کرده بود، درخواست صلح کرد. طاها یاسین رمضان، معاون نخست‌وزیر و یکی از نزدیک‌ترین دوستان صدام در فوریه ۱۹۸۲ اعلام کرد: «عراق آماده عقب‌نشینی مرحله‌ای به شرط ظاهر شدن علائم مثبت از گفت‌وگوهای دوطرفه یا با طرف ثالث و حتی پیش از پایان گفت‌وگوهاست.» دو ماه بعد، صدام خودش شرایط عراق را برای صلح تعدیل کرد و اعلام کرد آماده است از خاک ایران عقب بنشیند، به شرط آنکه به او تضمین کافی دهند که عقب‌نشینی منجر به گفت‌وگوهای صلح می‌شود. ┄┅┅❀💠❀┅┅┄ کانال حماسه جنوب http://eitaa.com/joinchat/2045509634Cf4f57c2edf 🍂
🍂 🔴 از اولین تا آخرین دیدار با شهید قاسم سلیمانی 2⃣ به روایت سردار مرتضی قربانی برگرفته از پایگاه خبری جماران ━•··‏​‏​​‏•✦❁🧿❁✦•‏​‏··•​​‏━ 🔅حاج قاسم گردان ۳۰۰ نفری را مدیریت کرد اولین آشنایی ما تقریبا ۴۰ روز مانده به عملیات طریق القدس (فتح بستان)  در سال ۶۰ بود. منتها حاج قاسم سلیمانی یک مرحله دیگر به جنوب آمده بود و آنجا به عنوان فرمانده خط. اما ما وقتی لشکر را تشکیل دادیم یکی از گردان های خوب و قدر ما بچه های کرمان بودند که فرمانده اش حاج قاسم سلیمانی بود. یک گردان ۳۰۰ نفر نیرو دارد.  مدیریت ۳۰۰ نفر بسیار سخت است. برای اینکه اینها را از کرمان به منطقه ای مثل خوزستان که آب و هوایش خیلی تفاوت دارد بیاورید، باید برای تغذیه، بهداشت، اسکان و استراحت، طهارت، آموزش، تیراندازی، رزم شبانه، استقرار در خط پدافندی و شناسایی آنها تدارک ببینی. ۱۰-۱۵ تا تدارک و کار اصلی لازم است که این گردان را حفظ کنید. سردار شهید حاج قاسم سلیمانی یکی از فرماندهان مقتدر ما بودند که توانستند ۳۰۰ نفر نیرو را هم آموزش دهند، تدارکات اولیه و هم تدارک تسلیحاتی و هم مانور عملیاتی شان را فراهم کنند.   🔅 خواب را از چشمش گرفته بود آن موقع ایشان سردار سلیمان ۲۱-۲۲ ساله بود. همه ما همسن بودیم. هیکل لاغر و ضعیفی داشت. اما خواب را کامل از چشم خودش گرفته بود. دو نفر دیگر از برادران مثل آقای بنی اسدی و رحیمی که با ایشان بودند به صورت شبانه روزی چهل روز کار کردند تا ما به شب عملیات رسیدیم. جاده ای که از حمیدیه و سوسنگرد به سمت بستان می رفت ماموریت ما بود. حسین خرازی هم باید از بالای چذابه می آمد. ما سمت چپ جاده سوسنگرد به سمت بستان از خط اول را به حاج قاسم سلیمانی و نیروهای کرمان دادیم. ماموریت ایشان این بود که خط اول دشمن، خط دوم دشمن و جاده تعاون (که از پل سابله به هویزه می رفت) را بگیرد. به نحو احسن شناسایی کرد، هم فرماندهانش را توجیه کرد. شب عملیات زمین یک مقدار خشک بود، و هوا مناسب نبود. وقتی نیروهای شناسایی ما می رفتند، پایشان را روی زمین می گذاشتند صدا می کرد؛ بوته ها خشک بود. به لطف خدا با اینکه دشمن صد در صد آماده بود – ما که نمی دانستیم در جبهه دشمن چه خبر است، اسرایی که می گرفتیم می گفتند صد در صد آماده اند - باران رحمت الهی شروع شد و ما عملیات مان را انجام دادیم و حاج قاسم سلیمانی که از خط اول عبور کرد، در خط اول دشمن درگیری شد. خط اول دشمن را کاملا منهدم و تصرف کرد و به سمت جاده تعاون رفت و مورد اصابت کالیبر دشمن قرار گرفت. کالیبر دوشکا ده برابر قدرتش بیشتر از کالیبر کلاش است. کالیبر دوشکا به دست حاج قاسم خورده بود و این دست را تا نزدیک آرنج منهدم کرده و عصب و استخوان را شکسته بود. حاج قاسم در همان صحنه بین خط اول و دوم دشمن روی زمین می افتد.  🔅وقتی خیال کردند حاج قاسم شهید شده است همین دستی که انگشتر داشت و در صحنه جنایات آمریکایی ها آن را تا آرنج می بینیم. به نظر من این دست واقعا یک ویژگی بهشتی دیگری داشت. یعنی یک قداست و حرمت دیگری داشت که در حمله آمریکایی ها تا بازو قطع شد. باید به عنوان یک سند برای ملت ایران ارائه شود. همه حاج قاسم را از همین دست شناختند. خدا می خواست با نشان دادن این دست زحمات هشت ساله جنگ حاج قاسم را به نمایش بگذارد تا رزمندگان دوران عزت و پیروزی الهی را فراموش نکنند. این دست سند عزت ملت ایران  در دفاع مقدس بود که در مجاهدت جبهه مقاومت تقدیم خدا شد. من با حاج قاسم تماس گرفتم دیدم صدایش قطع شد. به بیسیمچی او گفتم گوشی را بده دست حاجی.  رمزمان قاسم قاسم مرتضی بود. بیسیمچی گفت حاج قاسم شهید شد. این در تاریکی شب، دود و آتش و خمپاره بود. گفتم گوشی را به بنی اسدی یا رحیمی بده. در تاریکی گشت و آنها را پیدا کرد. گفتم چی شده؟ گفت حاجی افتاد روی زمین و شهید شده. حاجی بیهوش شده بود و آنها در تاریکی شب خیال می کردند شهید شده است.
من دو سه تا از بچه های اصفهان را فرستادم گفتم سریع با برانکار بروید. زیر آتش رفتند. همین دوشکایی که حاجی را زد، صد برابرش در هر نقطه شلیک می شد. بچه ها رفتند و الحمدلله ایشان را با برانکار آوردند. جیپ فرماندهی من پشت خاکریز بود که حاجی را از روی خاکریز پایین آوردند. رفتم بالای سرش، دستم را روی پیشانی حاجی گذاشتم دیدم گرم است؛ پیشانی اش عرق کرده بود اما این دست کامل منهدم و رها شده بود. به بچه ها گفتم او را جمع و جور کردند. خون ریزی زیاد بود و ترکش به سینه حاج قاسم اصابت کرده بود. همانجا یک اورژانس و آمبولانس داشتیم؛ ایشان را سوار آمبولانس کردم و با سرعت رفتند اهواز، چون سوسنگرد یک اورژانس ضعیف داشتیم. تا اهواز حدود یک ساعت و نیم راه بود. هوا بارانی شده بود و یک مقدار جاده لغزنده بود. اما احتیاط کامل انجام شد و ایشان را به اهواز رساندند. ایشان بستری شدند و جانشینان ایشان کمک کردند و ما به تمام اهدافمان رسیدیم. ✦━•··‏​‏​​‏•✦❁🍃❁✦•‏​‏··•​​‏━✦ دنبال کننده باشید http://eitaa.com/joinchat/2045509634Cf4f57c2edf 🍂
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎬 | 🔻برای اینکه خدا،لطفش ورحمتش وآمرزشش شامل حال مابشه بایداخلاص داشته باشیم... ➕به راهیان نوربپیوندید👇 🆔 @Rahianenoor_News
🔰 | 🔅 تاریخ تولد: ۱۳ تیر ۱۳۷۰ 📆 تاریخ شهادت: ۱ آبان ۱۳۹۴ 📌مزار شهید: بهشت زهرا 🕊محل شهادت : سوریه ‍ ◽️ برای محمدحسین، پسری از جنس آسمان، متولد۱۳ تیرماه ۱۳۷۰، پرچمدارِ مدافعانِ جوانِ حرم، تربیت شده در دامانِ مادری فاطمی و پدری علوی...از پدر ولایت را آموخت، اینکه پشتیبانِ آن باشد و تا لحظه آخر از ولایت دفاع کند. ➖ برای محمدیاسا هم همین را به یادگار گذاشت. او رفت و قرار است همسفرش، پسرشان را در راهِ حق و پشتیبان ولایت بزرگ کند. و به او بگوید که پدرت برای امنیت کسانی مثل خودش در این راه رفت. 📍در یگانِ صابرین خدمت می‌کرد... یگانی که سخت ترینها به آن محول می‌شد و محمدحسین و دوستانش، مرد روزهای سخت بودند. 🔻مادرش محمدحسین را می‌شناخت! منتظرِ شهادت او بود و راضی است! راضی است از اینکه امانتش را، به دست صاحب اصلی بازگردانده. از اینکه نورِ چشمش عاقبت به خیر شده است. و صبور است، مثلِ همه مادرانی که عزیزشان را برای خدا و در راه او می‌دهند. 🚩 بامت بلند که مرا، از هرچه غیرِ تو بیزار کرده است. ✍🏻 نویسنده: ➕ به راهیان نور بپیوندید👇 🆔 @Rahianenoor_News
🔰 | 🔻 روح الله پس از گرفتن رضایت پدر و مادر و همسرش، لحظه وداع وقتی دید حنانه دختر یک و نیم ماهه اش گریه می کند، حتی پشت سرش را هم نگاه نکرد. 🔅 بعدها در سوریه گفته بود: وقتی صدای گریه حنانه را شنیدم یک لحظه می خواستم برگردم اما اگر لحظه خداحافظی، یک لحظه برمی گشتم شاید نظرم عوض می شد... ! 📍شما بودین از این دردونه می گذشتین؟؟؟؟ ➕ به راهیان نور بپیوندید👇 🆔 @Rahianenoor_News
| 📍رفتارِ جالبِ فرمانده‌ی شهید در میدانِ‌جنگ 🌟در عملیاتِ بازی‌دراز هلی‌کوپترهایِ بعثی مستقیم به سنگرِ بچه‌ها شلیک می‌کردند. اوضاع وخیم شده بود. یکی رفت سراغِ فرمانده‌مون (شهیدوزوایی) و با ناراحتی گفت: پس این نیروهایِ کمکی چرا نمیان؟ چرا بچه ها رو به کشتن میدی؟ دیدم شهید وزوایی سرش رو به سمتِ آسمان گرفت و با صدایِ بلند این آیه رو خوند: أَلَمْ تَرَ كَيْفَ فَعَلَ رَبُّكَ بِأَصْحَابِ الْفِيلِ ... بچه ها هم با فرمانده این آیه رو فریاد زدند. یهو دیدم یکی از هلی‌کوپترهایِ بعثی اشتباهی تانکِ خودشون رو زد. چند لحظه بعد دو تا از هلی‌کوپترهایِ بعثی با هم برخورد کرده و منفجر شدند... یاد شهدا با صلوات🌷 ➕ به راهیان نور بپیوندید👇 🆔 @Rahianenoor_News
📝 | 🔻 شما چهل روز دائم الوضو باشید،خواهید دید که درهای رحمت خداوند چگونه یک به یک مقابل شما باز خواهد شد. نمازهای واجب خودرا دقیق واول وقت بخوانید:خواهید دیدکه چگونه درهای خداوند درمقابل شما بازخواهد شد. 🔅 سوره واقعه راهرشب یک مرتبه بخوانید: خواهید دید که چگونه فقر از شما روی بر میگرداند. انسان اگربخواهد به جایی برسد، با نمازشب می رسد. ➕ به راهیان نور بپیوندید👇 🆔 @Rahianenoor_News
🌹تلاش فرهنگی شهید سید حسین علم الهدی سال ۵۸ بود و حسین در شورای فرماندهی سپاه اهواز برای تقویت بخش های فرهنگی حضور فعالی داشت. موتور گازی داشت که پول آن را هم از برادرش کاظم قرض کرده بود و هر ماه قسط آن را می پرداخت. در نقاط مختلف شهر کلاس داشت و برای رسیدن به آنها از این موتور استفاده می‌کرد. ❤️ شهید سید حسین علم الهدی ❤️ ✍کتاب سه روایت از یک مرد ❣همسفر با شهدا❣ @ham_safare_ba_shohada
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
✅ چقدر زیبا و مبنایی حرف می زند آیت الله مصباح (ره) 🔰 خدا رحمتت کند مرد، ایکاش سالها بودی و عمارگونه از رهبری دفاع می کردی ✳️ بشنوید حرف های زیبایش درباره لزوم اطاعت از رهبری ✅ اگر باور داریم فرمان ولی فقیه مانند فرمان معصوم (علیه السلام) است، وظیفه ما گوش دادن به سخن اوست؛ ولو در هزار مورد، یک مورد هم اشتباه کند! 👌 ایکاش برخی ها که دنبال توجیهات حرف های رهبری هستند، این کلیپ را ببینند ❣همسفر با شهدا❣ @ham_safare_ba_shohada
🔴تعویض مادر با لباس لئونل مسی! 🔶در جریان یکی از بازی‌های اخیر تیم فوتبال پاری سَن ژِرمن فرانسه، پسربچه‌ای از علاقمندان لئونل مسی، دست‌نوشته‌ای را به این مضمون روی دستان خود بلند کرده بود: «لئو پیراهنت را بمن بده و من هم مادرم را به تو می‌دهم!» گویا مادرش هم در کنارش نشسته است! 🔶بعید می‌دانم که در بچه‌های چارپایان و درندگان هم این سطح از انحطاط و سقوط را بتوانیم مشاهده کنیم! 🔶البته در کنار رسانه‌ها و ابزارهای فرهنگ‌ساز مدرن و در کنار فرهنگ منحط سرمایه‌داری و ارزش‌های حیوانی لیبرالیستی، خود پدران و مادران نیز در این انحطاط تربیتی و اخلاقی مقصر و متهم ردیف اولند. ❣همسفر با شهدا❣ @ham_safare_ba_shohada
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
سهم شان از سفره انقلاب یک نان بود همون هم بعضی ها نگرفتن...‼‼‼ ❣همسفر با شهدا❣ @ham_safare_ba_shohada
👓 این آقای خوشتیپ که می‌بینید، یکی از پولدارترین اساتید موفقیت و مدیریت هست، آقای کوین که در خیلی از کشورها به عنوان استاد مدیریت فردی و روش‌های پولسازی معروفه؛ ❗️ این آقا چندسال قبل کتابی می‌نویسه که توش راجع به سلامت فردی توضیحاتی داشته و در اون یک سری توصیه‌های دارویی هم داشته! نتیجه این می‌شه که به جرم دارو بدون به ده سال محکوم می‌شه!! ❗️❗️ این خیلی کار درست و عقلایی هست و در قانون مجازات اسلامی ما هم این مسئله اومده و تصویب شده: 🔹 هرکس بدون خرید و فروش انجام بده تا ۳ سال حبس و در صورت تکرار تا ده سال حبس درانتظارشه! به نظرتون برخی‌ها که تو فضای مجازی مثل آب خوردن داروهای مختلف رو به اسم گیاهی می‌فروشن چندسال باید برند حبس؟! جون مردم بازیچه است مگه؟!! ❣همسفر با شهدا❣ @ham_safare_ba_shohada