فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎬 #کلیپ | #مداحی
🔻کاشکی منم فدای دلبرم بشم...
ششمین سالگرد شهادت شهید حاج محمد بلباسی، مسئول راهیان نور سپاه استان مازنداران
#خادمی_تاشهادت
🎙مداح: کربلایی کاظم اکبری
➕ به راهیان نور بپیوندید👇
🆔 @Rahianenoor_News
🔰 #اطلاعیه| #شهید_شاخص_راهیان_نور
▫️آئین بزرگداشت شهید شاخص راهیان نور، سردار جهادگر شهید حاج عباس پورش همدانی فرمانده پشتیبانی و مهندسی رزمی جنگ جهاد سازندگی همدان
⏰زمان : جمعه ۲۳ اردیبهشت ماه ۱۴۰۱
💠مکان: بانه، یادمان شهدای بوالحسن
➕ به راهیان نور بپیوندید👇
🆔 @Rahianenoor_News
🔰 #خاطرات_شهدا | #سنگر_خاطره
💠همیشه با دو سه نفر میرفت گلزار شهدا
قدم به قدم که میرفت جلو، دلتنگ تر از قبل میشد، دلتنگ شهادت، دلتنگ رفقای شهیدش....
کنار قبور می ایستاد و رازهای مگویش را به یارانش میگفت. جنس نجواهای فرمانده را نشنیده هم میشد فهمید. نجواهایی از جنس دلتنگی، جاماندگی و دلواپسی .حاجی بین قبر ها راه میرفت مینشست و خلوت میکرد بعد رو میکرد به ما و میگفت:《قرآن همراهتون هست؟》
اگر بود که سوره حشر را میخواند و اگر هم نبود از توی موبایل برایش می آوردیم این عادت حاجی بود باید سوره حشر را سر مزار شهدا حتما میخواند..
➕ به راهیان نور بپیوندید👇
🆔 @Rahianenoor_News
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎬 #کلیپ | #روایتگری
🔻جوان دیروز یک جور درخشید ...
جوان امروز در دفاع از حرم، دفاع از سلامت، رفتن وسط سیل و زلزله و غم و غصه مردم یک جور دیگر دارد می درخشد...!
جوان دیروز و امروز هیچ فرقی درتکلیف و عمل خوشگل و مخلصانه اش نکرده...
🎙راوی: حاج حسین یکتا
➕ به راهیان نور بپیوندید👇
🆔 @Rahianenoor_News
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 #فیلم | #هویزه
🔻 هویزه؛ نماد ایستادگی و مقاومت
👈 گزارش خبرگزاری صدا وسیما از سالروز آزادسازی هویزه قهرمان
#آزاد_سازی_هویزه
➕ به راهیان نور بپیوندید👇
🆔 @Rahianenoor_News
🔰 #شهدای_شاخص | #بازی_دراز
💠شهید حسین ادبیان ۲۰ مرداد ۱۳۳۰ در روستای مرادحاصل از توابع شهرستان کرمانشاه به دنیا آمد.
تبعید شدن به مریوان و پاوه از نتایج مبارزات «حسین ادبیان» در زمان طاغوت بود. در کرمانشاه «کومله» و «دموکرات» برایش چوبه اعدام آماده کرده بودند.
با درجه سرهنگ دومی در لشکر ۸۱ زرهی ارتش و در تیپ دوم، فرماندهی گردان ۱۶۶ را به عهده داشت و مدت ۱۲ ماه در جبههها حضور داشت. در فاصله زمانی ۲۰ فروردین تا پنج اردیبهشت سال ۵۹ در سمت فرمانده گروه رزمی بهمن با کمال شجاعت تمامی ماموریتهای رزمی را انجام داده.به علت انجام رشادت در کردستان و رشادتهای منطقه غرب به یک درجه ارشدیت مفتخر شد.
سرانجام دوم اردیبهشت ۱۳۶۰ در منطقه سرپل ذهاب و در محل بازی دراز در حوالی ارتفاع ۱۱۵۰ به شهادت رسید.
🌷شهید حسین ادیبان🌷
#قهرمانان_جبهه_غرب_کشور
➕ به راهیان نور بپیوندید👇
🆔 @Rahianenoor_News
🔰 #معرفی_شهید | #شهید_محمد_پازوکی
🔆متولد : ۳۰ شهریور ۱۳۵۵ در شهرری
یگان: سپاه تهران-کمیته جستجوی مفقودین
🕊 شهادت :۱۸ اردیبهشت ۱۳۹۵
💠محل شهادت : پنجوین عراق
🔻 شهید محمد پازوکی طرودی فرزند داود در تاریخ۳۰ شهریور سال ۱۳۵۵ در شهرری بدنیا آمد. وی دارای دو فرزند دختر و پسر می باشد. ایشان بدون داشتن تحصیلات دانشگاهی و تنها با داشتن دو مدرک فنی و حرفه ای برق و جوشکاری و دنبال کردن شغل تأسیسات در تمام عمر خود توانست دستگاه های بسیاری را اختراع و به ثبت برساند که در راه همین اختراعات که شناخته ترینشان دستگاه استخوان یاب-جسد یاب بود به فیض شهادت نائل گردید. ایشان با تلاش بسیار و هزینه های شخصی این دستگاه را اختراع نمود و در حالی که با گروه تفحص شهدا همراه شده بود در تاریخ ۱۸ اردیبهشت ۱۳۹۵ بر اثر انفجار مین والمری در منطقه پنجوین عراق به درجه رفیع شهادت نائل و پیکر پاکش در گلزار شهدای امامزاده یحیی(ع) سمنان آرام گرفت. روحش شاد و یادش گرامی باد.
🌷شهید محمد پازوکی طرودی🌷
➕ به راهیان نور بپیوندید👇
🆔 @Rahianenoor_News
قسمتی ازوصیتنامه شهید محمد برنا:
خواهرانم شما باید هر یکتان چون زینب(س) باشید و همچون زهرا (س) فرزندان پاک و مبارز اسلامی پرورش دهید و هر چه بیشتر حجاب و عفت و پاکدامنی خود را حفظ کنید و در بپا داشتن نماز ای عزیزان سهل انگاری نکنید زیرا که نماز سنبل و سلاح ما مسلمین است و همیشه نمازتان را به جا آورید در نمازجمعه ها و دعاها شرکت کنید و گرفتن به این مراسم غفلت نکنید زیرا به وسیله همین دعاهاست که بتوانیم بخدا نزدیک شویم و خدا ما را یاری می کند و همین نمازجمعه هاست که وحدت مسلمین در آن است و با کمبودها بسازید و صبر و استقامت داشته باشید و از افراط و تفریط کاریها جلوگیری کنید و در نظر داشته باشید که از چه نظر مادی و اقتصادی ما در چه وضعی هستیم.
#برای_شادی_روح_امام_شهدا_وشهدا_صلوات
https://eitaa.com/joinchat/2216820748Cfb12fb35c1
شهید حسین #مرحمتی
اول دی ماه سال ۱۳۴۵ در جوار مرقد حضرت علی (علیه السلام)در شهر نجف اشرف به دنیا آمد و در سن هشت سالگی به همراه خانواده، بر اثر فشار حاکم بعثی عراق یعنی صدام به ایران بازگشت. این خانواده در هجرت به ایران در جوار آستان مقدس حضرت عبدالعظیم الحسنی علیه السلام ساکن شدند. او در ۱۹ سالگی در منطقه فاو به شهادت رسید. ۳۰ شربت شهادت را نوشید.
خواهر شهید مرحمتی خاطرات او را روایت کرده که در ادامه می آید:
آغوش #سحر تشنه ي ديدار شماست
مهتاب خجل ز نور #رخسار شماست
#خورشيد كه در اوج فلك خانه ي اوست
همسايه ي ديوار به ديوار #شماست
#روزتون_شهدایی🌹
https://eitaa.com/joinchat/2216820748Cfb12fb35c1
معمولا حسین نمی گفت کدام منطقه است و چه مسئولیتی دارد. یک بار که آمده بود مرخصی؛گوش درد شدید و غیرقابل تحملی داشت. با اصرار مادرم به دکتر رفت. بعد از معاینه، دکتر گفته بود: «چه کار می کنی که گوشت اینطور شده؟» بلافاصله مادرم جواب داده: «جبهه بوده و دیروز آمده مرخصی و دارد درد می کشد.» حسین خیلی ناراحت شد که چرا مادر از جبهه رفتنش برای دکتر گفت. دکتر گفته بود: «پس چرا به درمانگاه جبهه نرفتی؟» حسین هم جواب داد: «آنقدر آنجا مریض های بدحال و واجب تر از من هست که خجالت می کشم بروم و بگویم گوشم درد می کند.»
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
❣سلام پناه خستگیم 🤚
سلام رفیق با مرام 🤚
#استوری
https://eitaa.com/joinchat/2216820748Cfb12fb35c1
❣
به هر حال با قطره و دارو خوب شد. روز بعد از او پرسیدیم: «حسین چکار کردی که گوشت اینقدر آسیب دیده؟» گفت:« از نقاشی هایی که برایتان می کشیدم متوجه نشدید؟» گفتم:«متوجه چی؟!» گفت: «من در منطقه هر مسئولیتی که انجام می دهم را به صورت نقاشی برای محمد می فرستادم.» به نامه ها که رجوع کردیم دیدیم داخل نامه هایش یا نقاشی توپخانه است که در حال شلیک به سمت بصره است، یا تک تیرانداز، یا جهادگر خاکریز و رزمنده با خمپاره انداز. حسین در تمام نامه هایش که حدودا ۴۰۰ نامه می شود، مطالب را با حدیث و روایت و نقاشی تزئین می کرد.
🔹تبلیغ برای آقای خامنه ای
ابتدای هر سال تقویم جیبی می خرید. اسم و فامیل و تمام مشخصات را می نوشت و برای خودش شعار سال داشت. مثلا سالی که مقام معظم رهبری کاندید شدند، برای ریاست جمهوری، داخل تقویم پر رنگ نوشته بود: «رای من خامنه ای است.» در حالیکه سنش به رای دادن نمی رسید ولی تبلیغ می کرد. روی تبلیغات حساس بود.
#کلام_شهید
مواظب باشیم که خدای ناکرده ازصراط مستقیم دورنشویم وهمیشه در حالت مراقبت ازخویشتن خویش باشیم.دنیارفتنی است دینافانی است،بیاییم وخودمان رابسازیم.
#شهید_ماشاالله_ابراهیمی🕊🌹
https://eitaa.com/joinchat/2216820748Cfb12fb35c1
#شهید_موسی_آقا_هادی
#شهید_موسی_آقا_هادی در 1342/07/14در شهر آبادان متولد شد . سرانجام بعد از حدود 20 ماه حضور در جنگ تحمیلی در تاریخ 1361/02/15 در سنگر دیدبانی مورد اصابت ترکش خمپاره مزدوران بعثی قرار گرفت و به درجه رفیع شهادت نائل شد و پیکر پاکش در بهشت رضا آبادان به خاک سپرده شد .
#برای_شادی_روح_امام_شهدا_وشهدا_صلوات
#حماسه_جنوب_شهدا
https://eitaa.com/joinchat/2216820748Cfb12fb35c1
❣کمک مالی به جبهه
جنگیدن اجر خودش را دارد و از مال گذشتن اجر دیگری
معمولا ایام دهه فجر خودش را می رساند شهرری و در رزمایش ۲۲ بهمن شرکت می کرد. خیلی به نماز جماعت اهمیت می داد و می توان گفت اصلا در خانه نماز نمی خواند یا مسجدشیخ طاهر بود یا حرم سیدالکریم. صدای صلوات و تکبیر بعد از نمازش آنقدر بلند بود که بین جمعیت قابل تشخیص بود. بعد از نماز برای کمک به جبهه پول جمع آوری می کردند و حسین حتما مقید بود که مبلغی کمک کند.
یکبار که از مسجد آمد با تعجب گفت: «اگر یک چیزی به شما بگویم باور می کنید؟ امروز که از منطقه به خانه آمدم، هیچی پول نداشتم. با برگه سپاه آمدم راه آهن و از آنجا هم با یکی از بچه ها آمدم شهر ری. غروب رفتم پیش صاحبکارم حاج محمود و گفتم یک هفته آمدم مرخصی، اگر کارگر خواستی بهم خبر بده و او هم قبول کرد.»
برای همین آن شب که کیسه پول را در مسجد می گردانند حسین خیلی دلش می گیرد و می گوید: «ای کاش من هم پول داشتم و کمک می کردم.» حسین گفت: «همینطوری دست کردم تقویم را از جیبم درآوردم و باز کردم و در کمال ناباوری دیدم ۱۰ تومان پول داخلش هست. خدا می داند چقدر خوشحال شدم و پول را داخل کیسه کمک های مردمی انداختم.» به او گفتیم: «حسین تو رزمنده ای! تازه امروز از جبهه رسیدی نیازی نبود تو کمک مالی بکنی.» گفت: «چه ربطی دارد؟ جنگیدن و جهادکردن اجر خودش را دارد. از مال گذشتن و کمک کردن هم اجر خودش را. قرار نیست هرکسی می جنگد، دیگر کمک مالی نکند. پس جبهه ها را باید چطوری اداره کرد؟»
https://eitaa.com/joinchat/2216820748Cfb12fb35c1
❣
❣ شهید حمید ادیبی سال ۱۳۶۷ در سن ۲۰ سالگی در منطقه فاو به شهادت رسید؛ از این شهید والامقام فقط نامی باقی ماند و بهعنوان شهید مفقودالاثر نامیده شد.
اوایل سال ۱۳۹۱، در منطقه فاو پیکر مطهر شهیدی تفحص شد که به دلیل نبودِ آثار و نشانه ای از اینکه شهید متعلق به کجاست و نامش چیست در زمره شهدای گمنام نام گرفت.
پنجم اردیبهشت ماه ۹۱ بود، دانشگاه علوم پزشکی کرمان همزمان با ایام شهادت حضرت فاطمه زهرا (س) میزبان یکی از شهدای دفاع مقدس شد، این شهید والامقام در آیینی با شکوه و با حضور قشرهای مختلف مردم شهید پرور کرمان، در محل دانشگاه علوم پزشکی به خاک سپرده شد.
هنوز سال ۹۱ به پایان نرسیده بود که این شهید گمنام به عنوان شهید «حمید ادیبی» نام گرفت.
🔻🔻
❣دوئل رضا با تکتیرانداز داعشی، نگذاشت زمینگیر شویم.
«مأموریت اولمان به سوریه در سال ۹۴ بود و در همان مأموریت اول هم شجاعت رضا حاجیزاده به همه اثبات شد. در یکی از عملیاتها، در منطقهای در حلب گیر افتاده بودیم. بچهها یکییکی گلوله مستقیم میخوردند و روی زمین میافتادند؛ شهید مرادخانی و شهید شیخالاسلامی را همینطور از دست دادیم و چند مجروح هم روی دستمان ماند. کار، کار تکتیرانداز داعشی بود؛ نیروی کارکشتهای که هر لحظه هم جایش را تغییر میداد. تنها کسی که با شمّ بالای نظامیاش توانست نقطه کمین تکتیرانداز دشمن را شناسایی کند، رضا بود.
لحظات هنرنمایی رفیق عزیزش در میدان جنگ، مثل یک فیلم از جلوی چشمهایش میگذرد و انگار خون تازهای میدود در رگهایش. آقا حیدر مکثی میکند و در ادامه میگوید: «خوب است بدانید یکی از تخصصهای رضا هم همین تکتیراندازی بود. خلاصه از آن به بعد آن میدان، به صحنه دوئل رضا و تکتیرانداز دشمن تبدیل شد و کسی که از این نبرد مستقیم سربلند بیرون آمد، رضا بود. شهید حاجیزاده گرچه از ناحیه دست مجروح شد، اما در پایان آن کشوقوس پرگلوله توانست تکتیرانداز دشمن را به هلاکت برساند. همین کافی بود تا یگان ما بتواند قد راست کند و شروع به پیشروی کند. در نهایت هم به لطف خدا توانستیم منطقه موردنظر در عملیات را تصرف کنیم.»
https://eitaa.com/joinchat/2216820748Cfb12fb35c1
❣
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
❣ از قول تا عمل
🔹شهید مدافع حرم،
بابک نوری هریس
https://eitaa.com/joinchat/2216820748Cfb12fb35c1
❣
لحظہ لحظہ
بہ خدا ؛
جاے شهیدٰان
خـــالے است !
حِیف ؛
جامانده از آن
قافِلہی یٰار
شدیم
https://eitaa.com/joinchat/2216820748Cfb12fb35c1
❣ چگونه شهید گمنام نامدار شد؟
«حسین ادیبی» پدر شهید گفت:
زمانی که شهید گمنام را در کرمان به خاک سپردند من در سفر حج بودم بعد از بازگشت از سفر، برادر زاده ام تعریف کرد که مادر شهید را که چند سالی است فوت کرده در خواب دیده و او در خواب بیان کرده که فرزندمان در این نزدیکی ها دفن است. پس از پرس و جو متوجه شدیم شهید گمنامی در دانشگاه علوم پزشکی به خاک سپرده شده است.
وی با بیان اینکه وقتی که برمزار شهید حضور یافتم ادامه داد: متوجه شدم زمان، سن و مکان شهادت این شهید گمنام که بر سنگ مزارش حک شده بود با همه اطلاعاتی که در آن زمان فرزندم به شهادت رسیده، مطابقت دارد. پس از آن به بنیاد شهید و امور ایثارگران استان مراجعه کردم و آنها نیز ما را به بنیاد حفظ آثار و نشر ارزش های دفاع مقدس معرفی کردند در آنجا از ما خواسته شد که برای مشخص شدن هویت شهید، آزمایش های ژنتیک از خود، خواهر و برادر شهید انجام دهیم. بالاخره بعد از ماهها انتظار در ۲۲ اسفندماه سال ۹۱ مشخص شد که شهید گمنام همان شهید حمید ادیبی است.
🔻🔻
❣ شهید ادیبی رفتن به جبهه برایش تکلیف بود
پدر شهید ادیبی گفت:
حمید در کلاس سوم راهنمایی مشغول به تحصیل بود که رفتن به جبهه را برای خود تکلیف دانست و برای حضور در جبهه بسیار اصرار می کرد. در آن زمان فرزندم ۱۵ سال بیشتر نداشت و هرچه او را نصحیت می کردم که هنوز سن شما کم است و نمی توانید به جبهه بروید اما فرزندم بر رفتن به جبهه اصرار می کرد. سرانجام برای اینکه بتواند به جبهه برود و به دلیل سن کم با دستکاری کردن کپی شناسنامه و بالا بردن سن خود توانست به عنوان یک بسیجی در جبهه حضور یابد.
وی اضافه کرد: حمید بعد از گذراندن دوره آموزشی در پادگان شهید بهشتی کرمان به عنوان بسیجی به مدت دو سال در جبهه حضور یافت. پس از دو سال حمید به کرمان برگشت و در رشته ریخته گری و تراشکاری فنی و حرفه ای ثبت نام کرد تا بتواند شغل و حرفه ای را برای خود انتخاب کند بعد از گذراندن این دوره ها، برای خدمت سربازی دعوت شد. در سال ۶۵ سربازی خدمت می کرد که من خود نیز نزدیک به چهار تا پنج ماه همراه با فرزندم در جبهه حضور داشتم. در دوران سربازی دستش یک مرتبه ترکش خورد که پس از بهبودی باز دوباره به جبهه برگشت اما این بار نیز دستش در منطقه حادثه دید.
ایشان ماهها بعد از اتمام سربازیش نیز به صورت داوطلب بسیجی در جبهه حضور داشت و مسئولیت دیدبانی و هدایت خط آتش نیروهای خودی را در سنگر های کمین که نزدیک دشمن بعثی بوده را بر عهده داشت تا اینکه در منطقه فاو و در تک دشمن به شهادت رسید و البته پس از عملیات فاو به ما اطلاع داده شد که فرزندمان شهید شده و پیکرش مفقود الجسد است که من و مادرش سالها چشم انتظار آمدنش بودیم.
با توجه به اینکه محل دفن شهید در نزدیکی محل کارم قرار دارد این مکان جای بازی دوران کودکی فرزندم بود. شاید چندین مرتبه در این منطقه آمد و رفت کرده است. پدر شهید گفت: ۲۴ سال انتظار آمدنش را می کشیدیم اما امروز خوشحالم و خداوند را شاکرم .ای کاش مادرش که سالها چشم انتظار آمدنش بود نیز در جمع ماحضور داشت.
https://eitaa.com/joinchat/2216820748Cfb12fb35c1
❣
ننگ بر وطن فروشان غربگدا👊🏻
اغلـب اینـایی کـه
نقشه ایران گرسنه
را استـوری کردنـد
همونهایی هستند که
جوجه کباب آخر هفته
ازشون قضا نمیشه و
از گرسنگی همسـایه و
حتی ارحام خودشون
بیخبرنـد
تا دیـروز میگفتنـد
کی ماکارونی میخوره‼️
حالا شده غذای هشتاد
میلیـون ایرانـی 😨
اینـا همـه جـا هستنـد
و عـادت کردنـد مثـل
مگس روی زخم بنشینند
داستـان هویـج
خاطرتون هست ...؟
حالا که شده سه کیلو
ده هـزار تومـان؛
چـرا نمیخرنـد؟
اینهـا واسـه دیـدن
ماه شـوال و عیـد فطـر
از روزهداران بیشتـر
جـوش میزننـد
بـه مخـارج هیاتهـا
بـرای امـام حسیـن و
اربعیـن گیـر میدهنـد
و فتوا میدن این پولا
خـرج مـردم بشـه
امـا خودشـون
پولهـا رو تـوی
کنسـرت تتلـو در
ترکیـه خـرج میکننـد
دقیقاً خودشون هم مثل
ماکارونی هستند: نه به
درد عروسـی میخورند
و نه عـزاء👌