eitaa logo
مکتب شهدا_ناصرکاوه
797 دنبال‌کننده
19.7هزار عکس
13.7هزار ویدیو
473 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
مشرق گزارش می‌دهد ⬛️ راز عصبانیت این روزهای آقای ظریف چیست؟ ❎چرا ظریف، ضعیف ترین و شکست خورده ترین وزیر خارجه ایران پس از انقلاب است؟ چه عواملی وزیر امور خارجه دولت تدبیر و امید را تا به این اندازه عصبی کرده است؟ ❎محمد جواد ظریف -سال ۹۴- در شورای راهبردی روابط خارجی گفت:«آمریکا نمی تواند از برجام خارج شود»! اما ترامپ-۱۸ اردیبهشت ۹۷- از برجام خارج شد. ❎نگاهی به روند اقدامات اروپا در رابطه با تضمین‌ منافع اقتصادی ایران پس از خروج آمریکا از برجام به خوبی نشان می‌دهد که طرف اروپایی در پی وقت‌کشی با هدف خرید زمان برای آمریکاست. مشروح در لینک زیر🔻 mshrgh.ir/910870 دفاع همچنان باقیست Eitaa.ir/Defa_baghist
🚫 - - حضرت علی علیه‌السلام در دوران حکومت پنج‌ساله‌ی خود با سه روبه‌رو شد. تکرار وضع زمان  بود: 🔸بذل و بخشش‌های بی‌جهت، 🔹اسراف کاری، 🔸تثبیت حکومت افراد نالایقی چون معاویه  🔹و تحکیم فرمانروایی استانداران حکومت پیشین.  این سه گروه عبارت بودند از: 🌑 ناکثان یا گروه پیمان‌شکن: سردمداران این گروه، خصوصاً  و  که در سایه احترام  همسر پیامبر صلی‌الله علیه‌وآله، و    که در حکومت امام‌علی علیه السلام دستشان از همه جا کوتاه شده بود، برای تصرف کوفه و بصره ترتیب دادند، خود را به بصره رساندند و آن را تصرف کردند.  در این نبرد که به  مشهور است، طلحه و زبیر کشته شدند و سپاهشان پراکنده شد و گروهی به اسارت در آمدند که بعداً مورد امام علیه‌السلام قرار گرفتند.  🌑 قاسطان یا گروه ستمگر: رئیس این گروه بود که با فریب و نیرنگ، حدود دو سال و بلکه تا پایان عمر امام، فکر آن حضرت را به خود مشغول ساخت.   در منطقه‌ای میان عراق و شام بین و همین گروه به سرکردگی معاویه رخ داد که در آن، خون بیش از صدهزار مسلمان ریخته شد. در این نبرد، امام علیه‌السلام به هدف نهایی خود نرسید؛ هر چند معاویه در منطقه شام منزوی شد.  🌑 مارقان یا گروه خارج از دین: اینان همان گروه « خوارج » هستند که تا پایان نبرد صفین در رکاب علی‌_علیه‌السلام بودند و به نفع آن حضرت شمشیر می‌زدند، ولی سبب شد بر امام خود شورش کنند و گروه سومی تشکیل دهند که هم بر و هم بر باشند.  علی علیه‌السلام با این گروه در منطقه‌ای به نام نهروان رو به رو شد و جمع آنها را متفرق ساخت. اما سرانجام یکی از همین خوارج، او را به رساند.  منابع: فروغ ولایت، ص 391 - 393 دفاع همچنان باقیست Eitaa.ir/Defa_baghist
(141):👇 رهبرانقلاب : با فرزندان خود تعامل ڪنید . با همسران خود و ڪنید . حقیقتاً همسر شما باید احساس ڪند ڪه شما قدر او را میدانید ... اگر همسر شما یڪ همسر همراه و موافق با شما نمی‌بود، شما قادر به ڪار نبودید . میگویید نه ، امتحان کنیم ؛ به این خانم‌ها بگوییم یڪ روز با شماها بداخلاقی ڪنند تا بفهمید وضعیت چطوری است..ِ 🌼 اینڪه می‌سازند ، همراهی می‌ڪنند ، ڪمڪ می‌کنند ، خوش‌اخلاقی می‌ڪنند ، خانه‌داری می‌ڪنند ، بچه‌ها را نگه می‌دارند و محیط خانه را باصفا نگه میدارند ؛ یڪی از بزرگترین عوامل موفقیت ڪار شماست . ۸۰/۷/۲۷ و ۸۳/۷/۲ 💠 دیشب در انتهای همایش نکوداشت مرحوم آیت الله سید علی قاضی ره در حرم مطهر رضوی ، از والدین شهید مصطفی احمدی روشن تجلیل شد... پدر شهید پشت تریبون آمد و سخنان متفاوتی گفت. گفت مادر مصطفی به علت پا درد ، قصد حضور در جلسه را نداشت ؛ ولی من او را با اصرار آوردم تا در حضور او چیزی به شما بگویم... سپس در حضور مادر شهید گفت می خواستم بگویم اگر مصطفی ، مصطفی شد ، از برکت این زن بود. این زن که هم از سلاله رسول است و هم از نسل عالمان یزد ، در دامن مطهرش مصطفی را پروراند. مصطفی از قِبَل این مادر، مصطفی شد، نه از جانب من... پدر شهید ، ابراز علاقه خود به مادر شهید را با این جملات لبریز کرد که حاضرم در حضور این جمع ، دست و چادر مادر مصطفی را ببوسم و بابت تربیت این فرزند از او تشکر کنم... امروز توقع داشتم خبر این سخنان فضای مجازی را پر کند. اما دیدم بی عرضگی رسانه ای ما تمامی ندارد. وقتی عاشقانه های نجیبانه و مومنانه این چنینی را ضریب نمی دهیم ، کار به آنجا می رسد که مجری خام برنامه زنده ، به همسر جوان یک روحانی می گوید به شوهرت ابراز علاقه کن تا مردم ببینند این قشر هم اهل این عاشقانه ها هستند... اما نکته دیگری که توجهم را جلب کرد این بود که خوش به حال مصطفی که پدر و مادرش لیاقتش را داشتند! 💥مادر شهید توکلی ،خیر مدرسه ساز! ۲۶آبان سالروز شهادت شهید علی نقی توکلی از دانشجویان دانشکده صدا و سیما است.ایشان در سال۱۳۶۱در عملیات محرم و در منطقه عملیاتی سومار به درجه والای شهادت رسید. 😪نکته جالب در وصیتنامه شهید توکلی این بود‌که درخواست کرده بود محل دفنش در حیاط دبستان باشدو به همین وصیت نیز عمل گردید.ِ.. در سال۱۳۶۶مادر این شهید بزرگوار نسبت به ساخت یک مجتمع نوساز راهنمایی در این محل اقدام و نامش را بعنوان یک خیر مدرسه ساز جاویدان کرد... اکنون این مادر بیش از ۲۰سالی است که فوت نموده و با این باقیات صالحات نامش را بر روح  وجان اهالی لایبید ماندگار نموده است. ارادتمند ناصر کاوه-دعوتید به کانال کتاب https://t.me/nasserkaveh44 Www.naserkaveh.com
(142):👇 💟 آیا ما هم مومن هستیم؟؟! 👈 فردی برای امام صادق(ع) خبری آورد که فلانی در مهمانی علیه شما حرف میزد! امام صادق(ع) فرمود:حتما اشتباه شنیده ای! گفت: نه مطمئن ام...امام صادق(ع) فرمود: شاید تاریک و شلوغ بوده واشتباه فهمیده ای گفت: نه یقین دارم! امام فرمود: شاید در عصبانیت و اجبار بوده و حرفی زده!  گفت: در آرامش و اختیار بوده است. امام صادق(ع) آنقدر بهانه آورد (۷۰ مرتبه بهانه و تاویل آوردن) تا آن فرد خبرچین خسته و پشیمان شد! ✅ اخلاق مومنانه یعنی نسبت به برادر دینی ات حسن ظن داشته باشی چون امام صادق(ع) فرمود حسن ظن و خوش گمانی از قلب سالم ناشی می شود... مصباح الشریعه ص ۵۱۵ 💥جناب آیت الله آملی لاریجانی! اگر در بیانات رهبر انقلاب دقت کنید: ۱. تقصیر عمده متوجه کسی است که ارز یا سکه را با بی تدبیری داده (یعنی مقامات دولتی). ۲. ایشان تاکید می کند که اقدامات شما قرار است در حقیقت برخورد با کسانی باشد که با این خطای بزرگ، زمینه این فساد را فراهم کردند (یعنی مقامات دولتی). ولی تا اینجا قوه قضاییه، کسی که تقصیرش در مرحله بعدی است، محاکمه و اعدام کرده و هنوز گزارشی از پرونده مقصران اصلی به مردم نداده است، چرا؟!هرکس که به کشور کرده باید در چارچوب قانون مجازات شود؛ همانطور که به دلیل اخلال در نظام اقتصادی کشور مجازات شد، لازمست کسانی که در بحبوحه‌ی و در آستانه‌ی تحریم‌ها منابع طلای کشور را حراج کردند نیز هرچه زودتر محاکمه شوند!! 💥 تفاوت عود و چوب در بویی است که پس از سوختن شان به مشام می رسد . ما آدمها هم چنین هستیم . فرق آدمها زمانی است که در تنگنا و سختی قرار می گیرند. وقتی همه چیز بر  وفق مراد است، همه خوبند  و خوش و آرام. 💕 تفاوت وقتی دیده می شود که در تنگنا و سختی بیفتیم. در رنجها و نا مرادی هاست که واقعیت وجودمان برملا می شود. چوب و عود تا نسوخته اند ظاهر یکسانی دارند؛ در آتش است که بوی هر یک، حقیقت وجودشان را برملا می کند. 💗ای برادران! قبل از اینکه به جبهه بیایم، دخترم میخواست با من با لباسِ نظامی عکس بگیرد؛ اگر شدم، دورش را بگیرید، چراکه من او را بسیار دوست دارم...😰 پ.ن: "فاطمه دقیق" دختر خردسال شهید «علی شفیق دقیق» رزمنده جاوید الاثر و دانش آموز مدرسه ابتدایی با نوشتن جمله‌ای تأثیرگذار تحسین همگان را برانگیخت وی در وصف رزمنده نوشته است: 💥اگر شما گُلی را در صحرای حلب دیدید خاک آن را ببوسيد ممکن است آنجا دفن شده باشد...-مدافعان-حرم-کاوه دعوتید به کانال کتاب https://t.me/nasserkaveh44 Www.naserkaveh.com
متولد1372 برامون تعریف میکند...👆 از اول نامزدیمون... با خودم کنار اومده بودم که من... اینو تا ابد کنارم نخواهم داشت... یه روزی از دستش میدم... اونم با شهادت... وقتی که گفت میخواد بره... انگار ته دلم...آخرین بند پاره شد... انگار میدونستم که دیگه برنمیگرده... اونقد ناراحت بودم... نمیتونستم گریه کنم... چون میترسیدم اگه گریه کنم... بعداً پیش ائمه(ع) شرمنده شم... یه سمت ایمانم بود و یه سمت احساسم... احساسم میگفت جلوش وایسا نذار بره... ولی ایمانم اجازه نمیداد... یعنی همش به این فکر میکردم که قیامت... چطور میتونم تو چشای امیرالمؤمنین(ع)نگاه کنم و... انتظار شفاعت داشته باشم... در حالی که هیچ کاری تو این دنیا نکردم... اشکامو که دید... دستامو گرفت و زد زیر گریه و گفت... "دلمو لرزوندی ولی ایمانمو نمیتونی بلرزونیاااا..." راحت کلمه ی... ...دوستت دارم... ...عاشقتم... رو بیان میکرد... روزی که میخواست بره گفت... . … . "من جلو دوستام، پشت تلفن نمی تونم بگم... ...دوستت دارم... میتونم بگم... ...دلم برات تنگ شده... ولی نمیتونم بگم دوستت دارم... چیکار کنم...؟!" گفتم... "تو بگو یادت باشه...من یادم میفته..." از پله ها که میرفت پایین... بلند بلند داد میزد... ...یادت باشه...یادت باشه ... منم می خندیدم و می گفتم... ...یادم هسسست...یادم هسسست... این کلمات رمز بین ما بود! 💥 تلنگر:👇 *** روی سخن من با خواهرنم است... بانو ... من هم یادم هست . خون شهدا را یادم هست ! یادم هست که امنیت امروزم را مدیون شهدا هستم ! و مدیون بانوانی چون شما ...! یادم هست و همه ی سعی خودمو میکنم، از امانت شون پاسداری کنم ! به خودم میگم آی ... یادت هست ؟ راهتو اشتباه نری ... مواظب باش ... اگه اشتباه بری ... همه زحمات شونو هدر دادی ... اونوقت می مونی که چطور باید جواب همسران شهدا رو که تو اوج جوونی عشق شون رو اهدا کردند، بدی...😰👌 -365-روز-365-خاطره-کاوه دعوتید به کانال کتاب👇 https://t.me/nasserkaveh44 Www.naserkaveh.com
لحظات سخت وداع شهید حمید سیاهکالی با همسرش:👇 روز آخری که قرار بود برود، دستانم 🙌 را گرفت و اشک😰 ریخت و گفت دلم را لرزاندی،💓 بعد از چند دقیقه گفت اما نمی‌توانی ایمانم را بلرزانی. 💞 همین که پایش را از خانه بیرون گذاشت گریه 😰امانم نداد، به هرکس که می‌شناختم زنگ زدم تا بلکه آرام شوم اما نشد، انگار که می‌دانستم دیگر برنمی‌گردد...💥 حمید روحیه‌ای لطیف و دوست‌داشتنی داشت. همیشه وقتی در کارهای منزل کمکم می‌کرد از او تشکر می‌کردم اما می‌گفت این حرف‌های یک همسر به همسرش نیست، شما باید بهترین دعا را در حق من کنید، باید دعا کنید شهید شوم. اوایل من از گفتن این دعا ممانعت می‌کرد و دلم نمی‌آمد اما آنقدر اصرار می‌کردند تا من مجبور می‌شدم دعا کنم شهید شود اما از ته دل راضی نبودم.💥 همیشه خیلی راحت جمله‌های احساسی را بیان می‌کرد، اما صبح روزی که قرار بود برود به من گفت: من در کنار دوستانم شاید بتوانم بگویم دلم تنگ شده اما نمی‌توانم بگویم دوستت دارم، باید چه کنم؟ من نیز برنامه‌ای را دیده بودم که همسر یک شهید تعریف می‌کرد وقتی به همسرش نامه می‌نوشت احتمال می‌داد که کسی نامه را بخواند، بین خودشان رمز گذاشته بود. من نیز دوستت دارم را یادت باشد گذاشتیم، وقتی از پله‌های خانه پایین می‌رفت بلند بلند داد می‌زد، یادت باشد💓، یادت باشد، من هم می‌گفتم یادم هست.💞💥 نماز شب او هرگز قضا نشد و عادت داشت در اتاق تاریک نماز می‌خواند، همیشه صدای دعاهای او را می‌شنیدم، همواره با گریه طلب شهادت می‌کرد و این آرزوی او بود.💥 در دوران نامزدی بودیم که فهمیدم هرگز برای ابد حمید را نخواهم داشت و یک روز با شهید شدنش او را از دست می‌دهم، او عکس‌هایش را به من نشان می‌داد و می‌گفت ببین چقدر برای بنر اعلام شهادت مناسب و زیبا است. جالب است که خیلی از همان عکس‌ها برای بنرهای او استفاده شده است.💥 به خاطر دارم عصر روز ۱۶ آبان بود که از دانشگاه به منزل بازگشتم، حمید خانه بود و به من گفت بیا کنارم بنشیم، این جمله را که شنیدم بند دلم پاره شد، نشستم و گفتم باز هم سوریه؟ حمید خندید و گفت: آفرین! خیلی باهوش هستی... 💥 وقتی که برای آخرین لحظات در خانه بود آرزو می‌کردم جایی از تنش درد بگیرد و دلیلی باشد که نتواند به سوریه برود اما بعد با خودم گفتم هرگز راضی به درد کشیدنش نیستم، اشکالی ندارد برود و باز می‌گردد. نفسم را می‌گرفت وقتی در راه پله داد می‌زد: 💗یادت باشد، یادت باشد💕... -خاطرات-دردناک-ناصر-کاوه دعوتید به کانال کتاب👇 https://t.me/nasserkaveh44 Www.naserkaveh.com
💢 روایاتی که از ائمه علیهم‌السلام درباره نقل شده است را با مقایسه کنید: ✳️ در آخـرالزمان، شدن به وسیله‌ی و است. حضرت محمد(ص) ✳️ در آخرالزمان، به و می‌گویند. امام صادق(ع) ✳️در آخرالزمان، فراوان می‌شود. حضرت محمد(ص) ✳️ در آخرالزمان، از فقط آن باقی می‌ماند. حضرت محمد(ص) ✳️ در آخرالزمان، کاملا می‌شود. حضرت علی(ع) ✳️ در آخرالزمان، می ڪنند؛ حتی در و . حضرت محمد(ص) ✳️ در آخرالزمان، دیر و می‌شود. حضرت محمد(ص) ✳️ در آخرالزمان، مردان خواهند بود. حضرت محمد(ص) ✳️ در آخرالزمان، مردم از علما می گریزند. حضرت محمد(ص) ✳️ در آخرالزمان، پست و عزیز می‌شود. امام حسن عسکری(ع) ✳️ در آخرالزمان، بدحجاب و می‌شوند. حضرت علی(ع) ✳️ در آخرالزمان، چون ظرف می‌ماند. حضرت علی(ع) ✳️ در آخرالزمان، برای باید از گریخت. حضرت محمد(ص) ✳️ در آخرالزمان، را به می‌نهند. حضرت محمد(ص) ✳️ در آخرالزمان، بعضی از می‌شوند. حضرت محمد(ص) ✳️ در آخرالزمان، امّت حضرت محمد(ص) گروه می‌شوند. ✳️ در آخرالزمان، را برای انجام می‌دهند. حضرت محمد(ص) ✳️ در آخرالزمان، در است. امام زمان(عج) ✳️ در آخرالزمان، افزایش می‌یابد. حضرت علی(ع) ✳️ در آخرالزمان، به علت گناه در وقتش نمی‌شود. حضرت محمد(ص) ✳️ در آخرالزمان، بیشتر در خانه بماند حفظ می‌گردد. امام باقر(ع) ✳️ در آخرالزمان، اعمالشان را با انجام می‌دهند. حضرت محمد(ص) ✳️ در آخرالزمان، را به اسم حلال می‌ڪنند. حضرت محمد(ص) ✳️ در آخرالزمان، همه را فرا می‌گیرد. ✳️ در آخرالزمان، با گریه بر امام حسین(ع) دل مادرش را شاد می‌ڪنند. حضرت محمد(ص) ✳️ در آخرالزمان، بعضی از مردم می‌شوند. حضرت محمد(ص) ✳️ در آخرالزمان، مردم از بین رفتن را نمی‌خورند. حضرت محمد(ص) ✳️ در آخرالزمان، هیچ چیز از و یافت نمی‌شود. امام هادی(ع) ✳️ در آخرالزمان، از آب می‌شود. حضرت علی(ع) ✳️ در آخرالزمان، در نظر مردم می‌آید و دنیا باارزش می‌شود. حضرت محمد(ص) ✳️ در آخرالزمان، از زنش ڪرده و از پدر و مادرش می‌ڪند. حضرت محمد(ص) قضا را بر می‌گرداند هر چند آن قضا و قدر شما شده باشد پس سرنوشت خودمان را با تغییر دهیم دفاع همچنان باقیست Eitaa.ir/Defa_baghist
اینجوری ایستاده اند... گم شد! هم پلاکت... هم #استخوانت... هم آرمانت... و اتوبان رد شد از کوچہ ای ڪہ بہ نامت بود iD ➠ @sangarshohada🕊🕊
🍂 🔻 بشکه کاه بعد از اعزام و پیوستن به لشکرهفت ولیعصر  مسئول تدارکات شدم. با پایان یافتن عملیات فتح المبین برای صورت برداری از کمک های مردمی که در سالن جلسات مدرسه کوی شعبان جمع آوری شده بود حاضر شدیم و شروع به تفکیک کمک های مردمی و صورت برداری شدیم. در حین کار بشکه ای حدود ۲ لیتری دیدم که داخل آن پر از کاه بود. تعجب کردم که چرا این بشکه پر از کاه است و این چه کمکی است که به جبهه شده است. با خالی کردن کاه از درون بشکه دیدم که یک نامه و ده تخم مرغ داخل بشکه است. با خواندن نامه اشک در چشمان من و سایر افراد حلقه بست و شروع به گریه کردن کردیم. 👈 در نامه این گونه نوشته شده بود: خدایا تو شاهد باش که دارایی من همین ده تخم مرغ است که آن را به رزمندگان اسلام هدیه کرده ام و تنها موجودی خود را برای کمک به جبهه ها داده ام. و جالب تر اینکه نام و نشانی در نامه نبود و این نامه و تخم مرغ ها ما را دقایقی به فکر واداشت که عظمت روح بلند مردم خوبمان و بخصوص مستضعفان و مستمندان آنقدر هست که از تنها دارایی خود برای پیروزی رزمندگان دریغ ندارند. @defae_moghadas #عید_بیعت 🍂
🍂 🔻نشانی برای قیامت دکتر جراحم آمد بالا سرم و گفت: تیری که از توی پایت در آوردند را دیدی؟ گفتم نه. به همراش گفت تیر را برایش بیارید و بهش بدید. آن در شیشه ای گذشته بودند و به من دادند. مرمی رسام کلاش بود. برایش حلقه ای درست کردم و هنوز هم دارمش و از آن نگهداری می کنم. شاید با نشان دادن آن در روز قیامت بتوانم از شرمندگی دوستان شهیدم در بیایم و الا چه دارم . @defae_moghadas #عید_بیعت 🍂
🍂 🔻 خاطرات تفحص خاطره ای از شهید غلامی: جنگ تمام شده بود و بسیاری از شهدا جا مانده بودند . دلمان پیش آنها بود . باید می رفتیم و بر می گرداندیمشان ؛ اما منطقه حساس بود و موافقت نمی کردند . بالاخره یک فرصت ده روزه گرفتیم . گذشته از دوری راه ، دور و برمان پر از میدانهای گسترده مین بود . چند روزی کارمان جستجو ، سوختن زیر آفتاب و دست خالی برگشتن بود . فرصت ما روز نیمه شعبان به پایان می رسید . بعضی بچه ها پیشنهاد کردند کار را تعطیل کنیم و روز عید ، به خودمان برسیم . اما شهید غلامی گفت : (( نه ، تازه امروز ، روز کار است و باید عیدی خود را امروز از آقا بگیریم .)) همه به این امید حرکت کردیم ، ناامیدتر شدیم . آفتاب داشت غروب می کرد که صدای ناله و توسل شهید غلامی بلند شد : « آقا جون دیگه خجالت می کشیم تو روی مادرای شهدا نگاه کنیم ... » باید وداع می کردیم و بر می گشتیم . بغض توی گلوی بچه ها ترکید و به گریه افتادند . چند لحظه بعد ، فریاد شهید غلامی که رفته بود شاخه شقایقی را برای معراج شهدا از ریشه بیرون بیاورد ، میخکوبمان کرد . به سویش دویدیم ... شقایق درست روی جمجمه شهیدی سبز شده بود ! چه حالی می شدی در این غروب نیمه شعبان ، اگر می دانستی نام این شهید ، « مهدی منتظر القائم » است....  @defae_moghadas 🍂
هدایت شده از بیداری ملت
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 دکتر فریدون عباسی رییس سابق سازمان انرژی اتمی: ما در آستانه غلبه بر غربی‌ها بودیم امّا مالک را از پشت خیمه معاویه برگرداندند! خفت از این بالاتر که معاون رئیس جمهور برود دست به ایرباسِ نو بکشد؟ 🔴به کمپین بپیوندید👇 http://eitaa.com/joinchat/963837952Cb758f6bd13
ﺳﺮﺑﺎﺯ ﺁﻟﻤﺎﻥ ﺷﺮﻗﯽ ﮐﻪ ﺑﺮﺍﯼ ﮐﻮﺩﮎ ﺟﺎﻣﺎﻧﺪﻩ ﺍﺯ ﺧﺎﻧﻮﺍﺩﻩ ﺍﺵ ﺳﯿﻢ ﺧﺎﺭﺩﺍﺭ ﺩﯾﻮﺍﺭ ﺑﺮﻟﯿﻦ ﺭﺍ ﮐﻨﺎﺭ ﺯﺩ. ﺍﯾﻦ ﺳﺮﺑﺎﺯ ﺑﻪ ﺩﻟﯿﻞ ﺧﯿﺎﻧﺖ ﺑﻪ ﮐﺸﻮﺭ ﺍﻋﺪﺍﻡ ﺷﺪ. ﻣﺘﻦ ﺯﯾﺮ ﻧﻮﺷﺘﻪ ﺍﯼ ﺩﺭ ﺩﻓﺘﺮ ﯾﺎﺩﺍﺷﺖ ﺍﯾﻦ ﺳﺮﺑﺎﺯ ﺍﺳﺖ: ﮔﺎﻫﯽ ﺍﻧﺴﺎﻥ ﺑﻮﺩﻥ ﮔﻨﺎﻩ ﺑﺰﺭﮔﯿﺴﺖ. ﺍﮐﻨﻮﻥ ﻣﯽﺩﺍﻧﻢ ﺑﺨﺎﻃﺮ ﮐﻤﮏ ﮐﺮﺩﻥ ﺑﻪ ﮐﻮﺩﮐﯽ ﺑﯿﮕﻨﺎﻩ ﮐﻪ ﺑﺎﺯﯾﭽﻪ ﺟﻨﮓ ﻭ ﺧﺸﻮﻧﺖ ﺷﺪﻩ ﺍﺳﺖ ﻓﺮﺩﺍ ﻗﺒﻞ ﺍﺯ ﻃﻠﻮﻉ ﺁﻓﺘﺎﺏ ﻣﺮﺍ به دﺳﺘﺎﻥ ﺧﺪﺍﻭﻧﺪ ﻣﯽﺳﭙﺎﺭﻧﺪ. ﻣﯿﺪﺍﻧﻢ ﮐﻪ ﺍﻧﺴﺎﻧﯿﺖ ﻫﺮﮔﺰ ﻧﻤﯿﻤﯿﺮﺩ ﻭﻟﯽ ﺑﺪﺍﻧﯿﺪ ﮐﻪ ﮔﺎﻫﯽ ﺍﻧﺴﺎﻧﯿﺖ ﮔﻨﺎﻩ ﺑﺰﺭﮔﯿﺴﺖ. ﻣﺠﺴﻤﻪ ﺍﯾﻦ ﺳﺮﺑﺎﺯ ﺩﺭ 70 ﮐﺸﻮﺭ ﺩﻧﯿﺎ ﺳﺎﺧﺘﻪ ﺷﺪ ﻭ 317 ﺧﯿﺎﺑﺎﻥ ﺩﺭ ﺩﻧﯿﺎ به ناﻡ ﺍﯾﻦ ﺍﻧﺴﺎﻥ ﺑﺰﺭﮒ ﻧﺎﻣﮕﺬﺍﺭﯼ ﺷﺪ ﻭ ﺁﻥ ﮐﻮﺩﮎ ﻫﻢ ﺑﻨﯿﺎﻧﮕﺬﺍﺭ ﯾﮑﯽ ﺍﺯ ﺑﺰﺭﮔﺘﺮﯾﻦ ﺑﻨﯿﺎﺩﻫﺎﯼ ﺧﯿﺮﯾﻪ ﺩﺭ ﮐﺸﻮﺭ ﺁﻟﻤﺎﻥ ﺷﺪ. ﺍﺯ ﺧﻮﺩﺗﺎﻥ ﺍﻧﺴﺎﻧﯿﺖ ﺑﻪ ﯾﺎﺩﮔﺎﺭ ﺑﮕﺬﺍﺭﯾﺪ ﻧﻪ ﺍﻧﺴﺎﻥ، ﺗﻮﻟﯿﺪ ﻣﺜﻞ ﺭﺍ ﻫﺮ ﺟﺎﻧﻮﺭﯼ ﺑﻠﺪ است 🔰🔰🔰🔰 ازقبــــــــــــرتاقیـــــامـــتـــ📚👇 🆔 @GHABR_ghiYAMAT🔥
#علائم_نجومی (از علائم ظهور).. نشانه هایی که چون پرچمهای سیاه خراسان و شخصیّت های مهمّ قبل ظهور، با حربۀ راه اندازی پرچمهای تقلّبی و شخصیّت سازیهای جعلی، قابل شبیه سازی نیستند. بســـوے ظــــــــهور💫✨👇 🆔 @Besoye_zohor
✨💠✨ شـخصی رســـید محـضر عـــــلامه طــباطبایی (ره)ســوال ڪرد راه رسیدن به امام زمان عج چیست؟؟ علامـه پاسخ دادند خود امام زمان عــج فرموده است: شما خــــوب باشــید ما خــودمان شــما را پـیدا میڪنیـــــم. 📚 آداب انتــظار عارفــان بســـوے ظــــــــهور💫✨👇 🆔 @Besoye_zohor 💯
✨﷽✨ 👌 مژده ای برای مردم آخرالزمان از امام صادق (ع) نقل شده است که پیامبر به حضرت علی (ع) فرمودند : ✅«یا علی بدان که استوارترین ایمان ها از آن مردمی است که در آخر الزمان هستند چون آنها به پیامبر ملحق نشدند و در زمان او نبودند و در واقع خیلی از حقیقت ها را که در زمان پیامبر رخ داد آنها نبودند که ببینند و بر آنها حجت بود ولی آن مردم این حجت ها را ندیدند و تنها به نوشته هایی که در سفیدی کاغذ ها نوشته شده ایمان می پذیرند با این حال ایمان آنها به مراتب قوی تر از ایمان مردم زمان پیامبر است» 📚 ( بحارالانوار جلد 125 ) 【 الّلهُــمَّ عَجِّــلْ لِوَلِیِّکَــــ الْفَــرَج 】 بســـوے ظــــــــهور💫✨👇 🆔 @Besoye_zohor 💯
💥دل نوشته يك زن:👇 بعد از این که زایمان کردم 40 روز خونه مادرم موندم, روز چهلم همسرم تماس گرفت و گفت میخوام بیام دنبالت برای این که خونه بدون تو هیچ ارزشی نداره خواستم ناز کنم 4 تا خواهر مجردم هم تشویقم کردن بنابراین گفتم نه نمیام میخوام دو هفته بیشتر بمونم, البته این حرف خواهرام بود منم حرف گوش کن ناراحت شد و تلاش کرد قانعم کنه ( این جمله رو نمیدونم چیه ) عصر دوباره زنگ زد و ازم خواست که برگردم خونه اما من بر نظر خودم اصرار کردم, دیگه با من حرف نزد و سراغمو نگرفت تا دو هفته بعد اومد منو از خونه مادرم برد...💗 تو راه بهم گفت : من خواستم بیام, ببرمت اما تو لج کردی.منم نتونستم تو خونه تنها بمونم زن دوم گرفتم...😇 و طبقه بالای خونمون جاش دادم... تلاش کردم باهاش حرف بزنم سرم داد زد : 👊اگر میخوای خونه پدرت بمونی بمون اگرم میخوای با من بیای بیا مطمئنا انتخاب من این بود که باهاش برم 👫 و قیافه زن دوم رو ببینم و حالشو بگیرم 😈 💥وقتی وارد خونمون 🏡 شدم از غصه و حرص سوختم چون می شنیدم صدای کفش پاشنه بلندش 👠 رو که مدام تو خونه حرکت می کرد این صدا گوشامو کر میکرد و از غصه می کشت😡 همسرم هرساعت میرفت بالا پیشش چیزی که خونمو بجوش می اورد 😡 صدای کفشش👠 بود...یعنی 24 ساعته ⌚ بخاطر همسرم بخودش رسیده 💃و تو خونه راه می ره ... دو روز بعد همسرم اومد و گفت میخوام آماده بشی تا بریم بالا به عروس👰 خانم یه سلامی کنی اینم اجباریه...💭بهترین لباسامو 👗 پوشیدم 🕶 و باهم رفتیم بالا و دم در ایستادیم که کلید رو در بیاره و بذاره تو قفل در 🗝 در همین حین تا شنید کسی در 🚪 رو داره باز میکنه اومد سمت در منم که صدای کفشش👠 رو. شنیدم داره میاد...😞 تعادلمو از دست دادم و از هوش رفتم ...به هوش نیومدم تا این که دیدم همسرم بهم آب می پاشه 💦 صدام کرد و گفت پاشو ببین👀 💥وقتی نگاه کردم دیدم گوسفندی که سم هاش تو قوطیه 🛢 💥گفت این قربونیه سلامتی تو و نی نی 👶👸فقط اشتباهی که کردی نمیخوام دیگه تکرار بشه👿🎩😇👽 💥گوسفند بیشعور این همه وقت یه صدا نداد بگه بعععععععع🐏😂😂ارادتمند ناصرکاوه
💥دختری در كابل کتاب می‌فروخت و معشوقه‌اش را دید که به‌سویش میاید، در این حال پدرش در نزدیکش ایستاده بود. به معشوقه‌اش گفت : آیا به‌خاطر گرفتنِ کتابی‌که نامش " آیا پدر در خانه‌ هست" از يورگ دنيل نویسنده آلمانی، آمده‌ای؟ پسر گفت: خیر! من به‌خاطر گرفتنِ کتابی به اسم"کجاباید ببینمت"از توماس مونیز نویسنده انگلیسی، آمده‌ام. دختر در پاسخ گفت: آن کتاب را ندارم، اما می‌توانم کتابی‌ به نام " زیرِ درختِان سيب" از نویسنده آمریکایی، پاتریس اولفر را پيشنهاد كنم. پسر گفت: خوب است و اما؛ آیا می‌توانی فردا کتابِ "بعد از۵دقیقه تماس میگیرم" از نویسنده بلژیکی، ژان برنار رابیاوری؟ دختر در پاسخش گفت:بلی! باکمالِ مَیل، ضمنا توصيه ميكنم کتاب " هرگز تنها نمی‌گذارمت"ازنویسنده فرانسوی میشل دنیل را بخوانى. بعد از آن ... پدر گفت: این كتاب ها زیاد است، آیا همه‌اش را مطالعه خواهد کرد؟! دختر گفت: بلی پدر، او جوانى باهوش و کوشا است. پدر گفت ؛ خوب است دخترِ دوست‌داشتنی‌ام، در اينصورت بهتر است کتابِ "من کودن نیستم" از نویسنده هلندى فرانک مرتینیز را هم بخواند. و تو هم بد نيست کتاب" براى عروسی با پسر عموت آماده شو"از نویسنده روسی، موریس استانكويچ را حتما بخوانی..!!!😂👌 📚هفته کتابخوانی مبارک