💥 چگونگی شهادت:
🌟 با آغاز عملیات آبی ـ خاکی خیبر، شهید همت فرمانده لشکر 27 محمد رسولالله (ص) طی چند مرحله نبرد سخت همراه گردانهای خط شکن خود، محور طلائیه را مورد هجوم قرار داد اما هر بار با مشکلاتی روبرو میشد با این حال سختیها و مشکلات او را از پای ننشاند... با تمام تلاشهایی که گردانهای لشکر 27 در محور طلائیه داشتند با دژ مستحکمی مواجه میشدند و پیچیدگی عملیات با موانعی که دشمن به کار برده بود، بیشتر میشد و همین آتشها شهادت بسیاری از رزمندگان و فرماندهان را در پی داشت... وقتی از میدان مین عبور کردیم، برادر حسن زمانی؛ فرمانده گردان ما، دو دسته از نیروها را به دو طرف فرستاد تا آنان نیروهای دشمن را مشغول کنند و ما هم با استفاده از این موقعیت، همراه خود ایشان از روبهرو، پل را به کانال برسانیم. همانطور که داشتیم پل را حرکت میدادیم، یکییکی بچهها روی زمین میافتادند و شهید میشدند. در همین حین، بیسیمچی برادر زمانی هم شهید شد. آمدیم بیسیم را برداریم، که یک تیر وسط بیسیم خورد و آن را هم از کار انداخت.
💥حیران مانده بودیم که چه کنیم؟ دیگر تقریباً به کانال رسیده بودیم. برادر زمانی به من گفت: جواد؛ با بچهها سریع بروید و پل را داخل کانال بیندازید... به هر مصیبتی بود، پل را روی آن کانال سیمتری انداختیم؛ اما دیدیم پل کوتاه است و وقتی آن را داخل کانال انداختیم، تقریباً روی آب شناور شد. با سرعت به عقب بازگشتم، تا برادر زمانی را در جریان امر قرار بدهم. منتها هر چه گشتم، او را پیدا نکردم... یکی از بچهها گفت: اگر دنبال برادر زمانی میگردی، این جاست. به طرفش رفتم و دیدم آرام خوابیده است شهید شده بود. زدم توی سرم؛ ولی خیلی زود متوجه شدم که اینجا، جای این کارها نیست این بود که عملیات را ادامه دادیم ولی به دلیل وجود موانع زیاد، هرچه میزدیم به دربسته میخورد.
💥سردار شهید حسن زمانی آرزو داشت گمنام بماند. خدا هم آرزویش را در جزایر مجنون برآورده کرد... «حسن زمانی» هنوز هم بی نشان است زیرا هنوز اثری از پیکرش یافت نشده است. او جزو معدود فرماندهان گردانی است که نتوانستیم پیکرش را بیابیم. شهید حسن زمانی از 8اسفند 62 شیدای مجنون شد ودر آنجا ماند.7ماه بعد محمد رضا تنها پسر او به دنیا آمد...
#کتاب_کشکول_دفاع_مقدس #ناصر_کاوه
راوی:جواد نوروزبیگی_دعوتید به کانال کتاب
https://t.me/joinchat/AAAAAEJEIKPUP7yYXPfLSg
https://t.me/nasserkaveh44
Www.naserkaveh.com
💥گروهان زندانی های سابق:👇
💢 شهید حسن زمانی به دلیل ویژگی های بیانی خاصی که داشت می توانست یک گردان خاص را به خوبی هدایت کند. برخی از افراد گردان او از زندانیان زندان قصر بودند...
🌟... زمستان سال ۱۳۶۲، من در گردان حمزه سیدالشهداء، پیک فرمانده این گردان؛ برادر حسن زمانی بودم. عصر روز سوم بهمن بود و تقریباً یک ماه مانده به شروع عملیات خیبر. داخل اتاق فرماندهی گردان نشسته بودیم که از واحد پرسنلی لشکر به آنجا زنگ زدند. من گوشی را برداشتم. طرف مکالمه گفت: تعدادی نیروی بسیجی به پرسنلی آمده اند، سریع بیایید و آنها را تحویل بگیرید. به اتفاق مسؤول کارگزینی گردان، سوار بر موتور تریل هوندا به سمت محل تقسیم نیروهای تازه وارد حرکت کردیم. به آنجا که رسیدیم، دیدیم به استعداد یک گروهان نیرو روی زمین نشسته اند. خوب که دقت کردم، متوجه شدم که این نفرات، هم از نظر شکل و شمایل و هم به لحاظ طرز صحبت، با کل بسیجی هایی که تا آن روز دیده بودیم، تفاوت دارند...
🌟صورتها از دم سه تیغه تراش، سبیل ها تاب داده رو به بالا و سینه ها و بازوهایشان کلکسیونی بودند از انواع خال کوبی. همان طور که محو تماشای این بسیجی های تازه وارد بودم، مأمور تقسیم نیروها که از نفرات واحد پرسنلی لشکر بود، به طرفم آمد و گفت: برادر نوروزبیگی خوب حواسات را جمع کن! حاج آقا همت گفته اند که این نیروها را به گردان حمزه تحویل بدهیم. پرسیدم: موضوع چیست؟ چرا این جماعت، این تیپی اند؟! مرا به گوشه ای کشید و با صدایی خفه، طوری که اطرافیان نشوند گفت: اینها هشتاد نفر از زندانی های سابق زندان قصر تهران هستند که خودشان داوطلب شده اند تا به جبهه بیایند. حالا هم این هشتاد نفر، تحویل شما، آنها را ببرید و در گردان حمزه، سازماندهی کنید...
🌟 گفتم: آمدیم و برادر زمانی این افراد را قبول نکرد، آن وقت چه کار کنم؟ گفت: تو اینها را ببر و به برادر زمانی بگو که حاج همت گفته این برادرها بایستی در گردان حمزه پذیرش بشوند و مستقیماً زیر نظر او باشند. مطمئن باش برادر زمانی هم از دستور حاج همت تمرد نمی کند. در نتیجه؛ آن هشتاد بسیجی تازه وارد را از پرسنلی لشکر تحویل گرفتیم. برای اینکه تیم شان را محک زده باشم، همان جا چند بار به آنها دستور بشین و برپا دادم. دیدم، خداوکیلی دستور را خوب اجرا می کنند...
🌟 به مسؤول کارگزینی گردان گفتم:
تو این حضرات را به خط کن و آنها را بیاور دم ساختمان گردان حمزه، تا من هم زودتر بروم و ماجرا را به حسن زمانی بگویم. بعد هم سریع رفتم سروقت فرمانده گردان مان. وقتی وضعیت نیروهای اعزامی را برای برادر زمانی شرح دادم، اول کمی یکه خورد، دست آخر گفت: نمی شود درباره ی آدم ها و باطن آنها قضاوت کرد، بگذار این نیروها بیایند، آن وقت تصمیم میگیریم که چه کاری کنیم. ضمن اینکه حاج همت بی حساب چنین دستوری به ما نداده، لابد خیری در این قضیه دیده. سعی ما هم بر این است که آدم های جورواجور را به کار بگیریم. همیشه که نباید به ما بسیجی های پاستوریزه تحویل بدهند، اگر توانستیم با چنین تیپ آدم هایی هم کار کنیم و آنها را به راه بیاوریم، مردیم...
🌟 چند لحظه بعد، آن هشتاد نفر تازه وارد، جلوی ساختمان گردان حمزه به خط شدند و برادر زمانی به استقبال شان رفت. ابتدا به آنها خوش آمد گفت و بعد ادامه داد: دوستان عزیز؛ روراست گفته باشم؛ من نمی دانم شما با چه نیتی به جبهه آمده اید، چون تنها کسی که به نیت آدمها واقف است خدا است و بس. شما با هر نیتی که تا اینجا آمده اید، قدم تان روی چشم بنده و دوستانتان در این گردان است. به شرط آنکه موقعیت اینجا را درک کرده باشید و بدانید که در چه مکان مقدسی قدم گذاشته اید. بنده در جایگاه مسؤول گردان حمزه، با سوابق و گذشته شما کاری ندارم. تنها چیزی که برای من اهمیت دارد، رفتار و کردار شما آقایان در این پادگان و در محیط گردان است. یک رنگی؛ فقط مختص لباس های ما نیست، بلکه باید در روابط مان با برادرهای هم رزم مان هم، یکدل و یکرنگ باشیم. فقط یک توصیه به شما دارم و خلاص: مواظب باشید که در رفتار و گفتار، خلافی از شما سر نزند...
🌟 جالب اینکه وقتی صحبت های برادر زمانی تمام شد، آن هشتاد نفر با همان اصطلاحات داش مشدی، با صدای بلند به حسن گفتند:
ایول داش، دمت گرم با مرام، خاک کف پاتیم سالار... در پایان سخنرانی، حسن زمانی آن نیروها را به من که مسؤول آموزش گردان هم بودم، تحویل داد و گفت: جواد؛ این اخوی ها یک هفته در اختیار تو هستند تا حسابی آنها را سرحال بیاوری. من هم نامردی نکردم؛ هر تاکتیکی که بلد بودم را طی آن یک هفته به این میهمانان تازه وارد یاد دادم؛ بعد هم به دستور برادر زمانی این نیروها تحویل مصطفی میرابی؛ فرمانده گروهان سوم گردان حمزه شدند تا همگی آنها در آن گروهان سازمان دهی بشوند.»
🌟 شاید یکی از دلایل عمده ی پذیرش جمع سابقاً خلاف کار اعزامی به دوکوهه از سوی حسن زمانی، در سازمان رزم گردان حمزه، نصب العین قرار دادن سفارشات مؤکد همت به فرماندهان گردان های لشکر ۲۷ در جهت رشد دادن استعدادهای بالقوه ی بسیجیان توسط فرمانده گردان ها بود. همت به زمانی و دیگر کادرهای عملیاتی توصیه کرده بود...
#کتاب_زندگی_به_سبک_شهدا #ناصر_کاوه
منبع: معشوق بی نشان_دعوتید به کانال کتاب
https://t.me/joinchat/AAAAAEJEIKPUP7yYXPfLSg
https://t.me/nasserkaveh44
Www.naserkaveh.com
💕 شهید حسن زمانی:👇
💥 این درست که شما پاسدارها، سابقه ی حضور در جبهه و تجربه ی عملیاتی تان، به مراتب از بسیجی بیشتر است. اما این سابقه و تجربه، نبایستی در میان شما عجب و غرور ایجاد کند... شما باید دست بسیجی را بگیرید و سطح او را ارتقاء بدهید. باید او را جلو بکشید…
💥شما معلم بسیجی هستید. در امر آموزش انسانها؛ نحوه ی برخورد معلم با شاگردان، خیلی تأثیرگذار است. توی یک مدرسه به محض اینکه معلم از شاگردان رو برمی گرداند تا با گچ روی تخته سیاه چیزی بنویسد، بازیگوش های کلاس، با لوله خودکار بیک، پوست پرتقال را فوت می کنند و می زنند به پس کله ی معلم. یا تا معلم سرش را به سمت پنجره می چرخاند، برای او شکلک درمی آورند.
💥 بال بال می زنند کی باشد زنگ تفریح را بزنند، که اینها زودتر از معلم شان، از کلاس بزنند بیرون. حالا در اینجا هم مناسبات شما و بسیجی ها باهم، یک جورهایی عین مناسبات معلم با شاگردهایش است. گردان؛ کلاسی است که محصلین آن، در جریان عمل کسب تجربه می کنند. همه ی افراد این کلاس، دارند برای خون دادن به عملیات می روند؛ در این کلاس شما می توانید با برخورد انسانی، رفتار معنوی و نحوه ی عملتان در حضور جمع، شاگردهایتان را آموزش، رشد و تعالی بدهید…»
#کتاب_365_خاطره_365_روز #ناصر_ کاوه
دعوتید به کانال کتاب 👇
https://t.me/joinchat/AAAAAEJEIKPUP7yYXPfLSg
https://t.me/nasserkaveh44
Www.naserkaveh.com
✅ سی ویژگی نلسون ماندلا
✍️ دکتر محمود سریع القلم
۱- ۶۷ سال برای مبارزه با نژادپرستی در آفریقای جنوبی تلاش کرد؛
۲- ۲۷ سال زندانی کشید. ۱۸ سال آن را در زندانی با ابعاد: ۲/۷۰ * ۲/۱۰ متر؛
۳- معتقد بود نفرت، مانع فکر کردن منطقی میشود؛
۴- پس از آزادی از زندان، از مردم خواست از سفیدپوستان انتقام نگیرند و آنها را ببخشند؛
۵- فراتر از استدلال، از طریق احترام به انسانها، به دستاوردهای بزرگی دست یافت؛
۶- از زندان، به صورت مکاتبه ای، لیسانس حقوق خود را از دانشگاه لندن گرفت؛
۷- به مردم گفت: اگر میخواهید با مخالف به صلح برسید باید با او کار کنید و با او شریک شوید؛
۸- معتقد بود سخت تر از تغییر جامعه، تغییر خود است؛
۹- در پی شوکت فردی نبود (Self- glory)؛
۱۰- ایرادها و اشتباهات خود را مخفی نمیکرد؛
۱۱- کنترل عمیقی بر احساسات و رفتار خود داشت؛
۱۲- در مراسم تحلیف ریاست جمهوری، از زندان بان خود (Christo Brand) به عنوان مهمان ویژه دعوت کرد؛
۱۳- وقتی رئیس جمهور بود، از قاضی که (Percy Yutar) او را به اعدام محکوم کرده بود برای شام دعوت کرد؛
۱۴- معتقد بود تا فقر از میان نرود، آزادی بدست نمی آید؛
۱۵- توان قابل توجهی در اجماع سازی میان نیروهای مختلف سیاسی را داشت؛
۱۶- بر تدوین قانون اساسی آفریقای جنوبی، دقیق نظارت کرد: سندی که تحسین جهانیان را به همراه داشت؛
۱۷- میگفت بهترین روش شناخت یک کشور، شناخت وضعیت زندانهای آنست؛
۱۸- همیشه در حال یادگیری بود؛
۱۹- هر که او را ملاقات کرد گفت: ماندلا با دقت و علاقه گوش میکند؛
۲۰- هر چه از او تمنا کردند، کاندید دورۀ دوم ریاست جمهوری نشد. فقط پنج سال رئیس جمهور بود؛
۲۱- نام بیوگرافی خود را گذاشت: راه طولانی آزادی؛
۲۲- به طور واقعی و پایدار، متواضع و ازخود گذشته بود(Selfless) ؛
۲۳- ذاتا با پرنسیب بود؛ دیگران احساس حیله گری از جانب او نمی کردند؛
۲۴- قدرت و لذتِ از قدرت بسیاری از رهبران آفریقایی را آلوده کرد. ماندلا فراتر از همۀ آنها عمل کرد و چهرۀ ماندگار تاریخ شد؛
۲۵- معتقد بود آموزش، مؤثرترین روش تغییر جهان است؛
۲۶- مظهرِ بهره برداری از سَمبُل ها بود: شمارۀ زندان خود را به عنوان ابتکارعملی در مبارزه با بیماریها در آفریقا گذاشت (۴۶۶۶۴ Initiative)؛
۲۷- از ۲۵۰ دانشگاه و مؤسسه، جایزۀ صلح و دکترای افتخاری گرفت؛
۲۸- به خاطر محبوبیتِ جهانی، سازمان ملل، ۱۸ جولای هر سال (روز تولد او) را به عنوان روز بین المللی نلسون ماندلا ثبت نمود؛
۲۹- هم انسانِ شریفی بود و هم سیاستمدار بود؛
۳۰- میگفت: مرا با موفقیت هایم نسنجید بلکه با تعداد دفعاتی که سقوط کردم و مجدداً برخاستم ارزیابی کنید.،،،،،،،،،،
#حقیقت_انتظار_و_ظهور
#و_قیام_قائم_آل_محمد_ص
🔸یکی از بطون معانی ظهور آن است که
🍁 #واجبات را انجام دهی
🍁و از #محرمات اجتناب کنی
🍁و #کسب حلال داشته باشی
🍁و #سیما و #چهره انسانی ظاهری در مرد را با #محاسن و در #زن را با #چادر حضرت فاطمه علیها السلام حفظ کنی
🍁 تا به صورت انسانی #محشور شوی
🍁 و با #خلق محبوبت #دلسوز و مهربان باشی
🍁و مقدس #عاقل باشی که $سخریه مردم نشوی.
🔹آزاده باش و #دلداده باش
🍁 #فرزانه باش و #جان باخته باش
🍁با #همه باش و #بی همه باش
🍁 #آشنای همه باش بیگانه باش
🍁 #حاضر و #شاهد باش و $ناظر و #غائب باش
🍁در #جمع باش و با #احدی مباش
🍁 #دلسوز خلق خدا باش در عین حال از آنان ترس داشته باش
🍁که #وسواس خناس فراوانند که در ظاهر #منتظر مولایند و #اشک تمساح می ریزند ولی بوقتش #دجالی سامری گوساله پرستند
🔹 لذا آنکه خلق را آفرید به رسولش در دو سوره #فلق و #ناس از #شر خلق تحذیر نمود چونکه خلق #حد دارد و #حد شر است البته در منظر اعلای اهل توحید از آن جنبه که خلق وجود دارند که وجود مساوق با حق است خیر است که از نکو جز نکویی ناید
🍁پس درست دریاب که #شهود و غیبت #حضرت #حجت (عج) به چه معنا است که با همه است ولی بی همه است.
🔹ای عاشق سبیل #انتظار بدان که قرآن #جفر جامع است که بنیه محمدیه (ص) به انزال دفعی یکبارگی گرفت و حاوی همه ۷۳ حرف اسم اعظم الهی است که حضرت صاحب نفس مکتفی ۷۲ حرف آن را برای نفوس شیق به کمال تجلی می دهد پس یکی از بطون معانی انتظار #خودش را نشان می دهد که مراد از انتظار ظهور آن حروف عالیات برای #کمل است برآن باش که استعداد و #قابلیت پذیرش آن حروف #اسم_اعظم را بدست آوری که دهش و هدایا و تحف ذاتی و اسمایی به اندازه سعه وجودی هر شخصی است که از جدول و سر و حصه وجودی خود می گیرد. پس ای عزیز آب کم جوی تشنگی آور بدست تا بجوشد آبت از بالا و پست.
🔴🔴خلاصه آنکه #انتظار و #ظهور و قیام قائم آل محمد (عج) را در
🍁 #خودت جستجو کن
🍁و خلاصه ببین کجایی هستی
🍁پس #قائم باش و #دائم باش
🍁که او هم #قائم است و هم #دائم
🌿علامه حسن زاده آملی
@samad1001
❃↫✨«بِسـم ِ ربـــــِّـ الشــُّـهـداءِ والصِّـدیقیــن»✨↬❃
#فرازے_از_وصیت_نامہ
✍ای برادران و خواهران دست از اسلام بر ندارید که می دانم بر نمی دارید ،
تا شیطان بزرگ را از پای در نیاورید از پای ننشینید و به قول امام عزیزمان تا بانگ لا اله الا الله و محمد رسول الله بر تمام جهان طنین بی افکند مبارزه هست ، و مبارزه کنید تا هر چه زودتر سخن گهر بار امام به اجرا درآید..
#شهید_حاج_حسین_معتمدی🌷
ว໐iภ ↬ @sangarshohada🕊🕊
منطقه طلاییه در منتهیالیه جنوبغربی دشت آزادگان واقع است و از نظر نظامی منطقهای مهم تلقی میشود. ارتش عراق برای پیشروی به سوی #حمیدیه و #اهواز، از این معبر نظامی وارد خاک ایران شد و پس از شکست مقاومت نیروهای اندک خودی، به سوی جاده اهواز- خرمشهر و جفیر و کرخهکور پیشروی کرد. در مرحله دوم عملیات بیتالمقدس که دشمن از جنوب کرخهکور به سوی مرز عقبنشینی کرد، نه تنها طلاییه را تخلیه نکرده بلکه مواضع خود را در این منطقه مستحکم نمود. در #عملیات_خیبر که از 1362/12/3 آغاز شد، رزمندگان تلاش بسیار سنگینی را برای آزادی طلاییه آغاز کردند، لیکن دشمن با آگاهی از اهمیت این معبر و این که در صورت آزاد شدن، امکان پیشروی رزمندگان اسلام به #نشوه میسر میشود و منطقه وسیعی از شرق بصره سقوط میکند، به شدت راه را بر رزمندگان بسته بود. در شب 1362/12/10 نبردی سنگین و نابرابر با یگانهای زرهی، مکانیزه و پیاده ارتش عراق درگرفت و یگانهای خودی با پیشروی 6 کیلومتر از جاده را در اختیار گرفتند و یک تیپ دشمن را متلاشی کردند، لیکن طلاییه همچنان تحت سلطه دشمن باقیماند. طلاییه هم اکنون یکی از مناطقی است که آثار جنگ تحمیلی همچون خاکریز، میادین مین، سنگرها، سیمهای خاردار، تلههای انفجاری و تانکهای سوخته در آن باقیمانده است. حسینیهای در این منطقه احداث گردیده و پنج شهید گمنام در آن به خاک سپرده شدهاست.
دفاع همچنان باقیست
Eitaa.ir/Defa_baghist