eitaa logo
مکتب شهدا_ناصرکاوه
927 دنبال‌کننده
22هزار عکس
16.8هزار ویدیو
542 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
🌹طنز جبهه! 💥داستانهای آقا فریبرز (38):👇 🌿...دستور از طرف لشگر آمده بود که هیچ کس حق ندارد بالای ٨٠ کیلومتر  سرعت 🚖  رانندگی کند 😓! یک شب با رانندگی فریبرز داشتیم می‌آمدیم كه یکی کنار جاده 🛣 دست تکان داد👏 نگه داشتم 😉 سوار كه شد 🙂 فریبرز گاز داد و راه افتاد.... من هم با او شروع کردم به صحبت کردن😁فریبرز هم با سرعت زیاد💨 می‌راند😇 ومن هم با اوحرف می‌زدم! 🌿...اون بنده خدا گفت👈 شنیدم که فرمانده لشگرتون دستور داده تند نرید!🙄😒 راست می‌گن؟! 🤔 گفتم : فرمانده گفته! 😊فریبرز زد دنده چهار و ادامه داد👈 اینم به سلامتی 💕فرمانده باحالمان!!! 😄 مسیرمان تا نزدیکی واحد ما، یکی بود، پیاده که شد، دیدم همه ریختند دور ورش و خیلی تحویلش می‌گيرند!! 😟 فریبرز با دستپاچگی پرسيد👈 عمو کی هستی تو مگه؟! 🤔اون بنده خدا هم گفت👈 همون که به افتخارش زدی دنده چهار...😶😰😂 دعوتید به کانال شهدا👇 https://t.me/nasserkaveh44 Www.naserkaveh.com
🌹طنز جبهه! 💥داستانهای آقا فریبرز (39):👇 🌿...نمیدانم تاحالا دنبال کردن کسی را دیدید یا نه!؟😇 حالا شما فکر کنید یه نفر😳 دونفر😁 نه,سه نفر😍 ده نفر😝نه, بیست نفر😄 نه یه گروهان دنبال یه نفر بیفتند تو پادگان تا اون بگیرند😎 وبه سزای اعمالش برسانند😂 🌿...بذارید ماجرا را از اول تعریف کنم تا کمی متوجه شوید👈 در پادگان حمام عمومی ساخته بودند که به دو صورت از آن بچه ها استفاده می کردند. 🙇 اول به صورت معمولی بچه ها مراجعه میکردند. و روش دوم, بعضی اوقات خاص اگر گردانی از خط مقدم میآمد😳حمام را برای آن گردان یه سه ساعتی انحصاری می کردند تا هر گروهانی (100نفری) یک ساعتی وقت داشته باشد, تا استحمام کند.👌 🌿... ساعت 11 الی 12 ظهر نوبت گروهان آقا فریبرز اینا بود که بروند حمام و از آن استفاده کنند😁 فریبرز اندازه پنج دقیقه, کمی زودتر رفت حمام😇 تا پلیدترین نقشه عمر خود را در حمام اجرا کند 🎩 در ورودی حمام, دو تا دوش مجزا گذاشته بودند برای نظافت بدن.😝 و داروی مخصوص هم بغل وروردی به حمام, کنار دوشها موجود بود😟 تنها کاری که آقا فریبرز کرد این بود که😎 داروی نظافت را رفت جمع کرد😖 و به جای آن داخل ظرف مخصوص👈 گچ ساختمان که مثل داروی نظافت, سفید بود ریخت و خودش هم رفت داخل حمام زیر دوش😵 شما خودتان فکرش را بکنید😁 اصلا فکرش هم بدن آدم را می لرزاند 😬 الان دیگه شما به خوبی خواهید فهمید😁 که چرا یه گروهان 100 نفره دنبال فریبرز تو پادگان بودند تا گیرش بیارند😵 تا حسابی از خجالتش در بیان😝😄 دعوتید به کانال شهدا👇 https://t.me/nasserkaveh44 Www.naserkaveh.com
🌹طنز جبهه! 💥داستانهای آقا فریبرز (40):👇 🌿... يك بار فرمانده گروهان همه را جمع کردند و گفت 👈 بچه ‌ها کسی آشپزی بلد هست؟امروز یه حالی به بچه ها بده😇 محمد ابراهیمی دست پر موى خود را بالا آورد و گفت: ها من بلدم، به شرطی که فریبرز 😁کمک آشپز من بشه! 😳 محمد بیشتر از همه با من دوست بود و اخلاقش بیشتر با من سازگار بود.😳 🌿...با محمد رفتیم داخل آشپزخانه، دیگ‌ های کوچک و بزرگ روی میزها منظم چیده شده بودند. کنج آشپزخانه پر بود از کپسول ‌های بزرگ گاز، بعضی خالی، بعضی ها هم پر بود😍  گفتم: محمد واقعاً آشپزی بلدی!؟😬 پوزخندی زد و گفت: ها بابا! من آشپز وزارت راه شاه بودم، تو کاریت نباشه، بسپر به من!😖 🌿...قرار شد برای صد نفر ناهار بپزیم، محمد با صدای خش دارش گفت: فریبرز بدو💨 برو تدارکات یک پاکت نمک بگیر.😵 رفتم وقتی برگشتم دیدم برنج را ریخته توی قابلمه بزرگ و گذاشته روی گاز، بسته نمک ۵ کیلویی را از دست من گرفت و خالی کرد توی قابلمه!😖با کف گیر روحی برنج‌ ها را به هم زد و مزه کرد....😟 🌿...گفت👈فریبرز خیلی شور شده، چکار کنیم😂 گفتم خوب شکر بریز داخلش😳 گفت پس بدو💨 برو شکر بگیر بیار!😵 رفتم  و با یک بسته ۵ كيلويى شکر برگشتم. محمد پاکت زرد رنگ شکر را گرفت و خم کرد توی قابلمه! 😰ناهار به همین سادگی آماده شد؛ اما ظهر هیچ کس نتوانست از آن برنج شور و شیرین بخورد. به نصف روز نکشید که من و محمد از منصب خطیر آشپز باشی عزل شدیم....!!😎 و سپس برای قدردانی از زحماتمان جشن پتوی مفصلی هم برایمان گرفتند😝😍 دعوتید به کانال شهدا👇 https://t.me/nasserkaveh44 Www.naserkaveh.com
🔴 ای مسئولان جمهوری اسلامی! 👇 خطاب به خودم که یکی از شما هستم و خطاب به بقیه که شما هستید؛ ما اگر ذره ای از این سیره نبی اکرم منحرف شویم، اگر در مناسبات داخل جامعه اسلامی و مناسبات بیرون جامعه اسلامی، تنها الفبایی که با آن حرف می زنیم الفبای قدرت باشد، به خدا سوگند این جمهوری دیگر جمهوری اسلامی باقی نخواهد ماند.ما اگر در هر برخورد، در هر رفتار، در هر رابطه نشان بدهیم که عاشق آن هستیم که انسان هایی را به راه نورانیت و اسلام وارد کنیم، با سخن مان، با عمل مان، با عدل مان، با حق مان و با صدق مان؛ و حاکمیت بر جامعه اسلامی، حاکمیت صدق و حق و عدل شود، آن وقت است که می توانیم مطمئن باشیم جمهوری اسلامی ما جمهوری اسلامی باقی خواهد ماند !شهید بهشتی کتاب (سخنرانی ها و مصاحبه های شهیدبهشتی) ج2 صص 530-519