🌪️نود سیاسی 🌪️
⭕️ پرونده ویژه 🔺انبارهای سری تسلیحات آمریکا در اسرائیل 👈 با ما همراه شوید. ✅ @navad_siasi
#پرونده_ویژه کاری از کانال نود سیاسی در ایتا
🔴 انبارهای سرّی تسلیحات آمریکا در اسرائیل
👁🗨 بررسی چرایی و اهداف ایجاد انبارهای بزرگ تسلیحات ارتش آمریکا در سرزمین های اشغالی
▪️قسمت اول
🔺در طول هفته اول جنگ یوم کیپور در اکتبر 1973 ، اسرائیل متوجه شد که نیاز به تجهیزات جدید دارد. این امر منجر به عملیات نیکل گراس شد که در آن ایالات متحده بیش از 100 جنگنده فانتوم F-4 که حتی به طور کامل رنگ آمیزی نشده بودند را همراه با هزاران تن مهمات، تانک و توپخانه به اسرائیل سرازیر کرد.
🔺با توجه به تجربه جنگ 1973، در اوایل دهه 1980 آریل شارون وزیر دفاع وقت اسرائیل به امریکا پیشنهاد کرد جهت دسترسی سریع ارتش امریکا در صورت درگیری در جنگ خلیج فارس، انبار ذخیره اضطراری تسلیحات و تجهیزات امریکا در سرزمین های اشغالی ایجاد شود به شرطی که اسرائیل در مواقع ضروری از این تجهیزات و تسلیحات استفاده نماید. نخست وزیر وقت اسرائیل مناخم بگین نیز از این ایده حمایت کرد زیرا تصور میکرد که این انبارهای اضطراری، بیان تعهد واقعی آمریکا به امنیت اسرائیل خواهد بود.
🔺اما برخی احزاب داخلی اسرائیل از جمله حزب کارگر مخالف احداث این انبارها در سرزمینهای اشغالی بودند و معتقد بودند دولت صهیونیست فقط موظف است از مرزهای خود دفاع کند و نه از منافع آمریکا. اعضای حزب کارگر کنست حتی نگران بودند مبادا پایگاه های اضطراری در اسرائیل هدف حمله شوروی قرار گیرند. آمریکایی ها نیز در ابتدا مشتاق این ایده نبودند اما از طرف دیگر ، آنها اهمیت لجستیکی داشتن انبار تسلیحات با دسترسی سریع در اسرائیل را درک میکردند.
🔺ارزیابی پنتاگون در سال 1981 در این خصوص نشان داد که ذخایر تجهیزات نظامی در اسرائیل می تواند به سرعت به اروپای غربی و خلیج فارس برسد. بر اساس این ارزیابی، ایالات متحده می تواند ظرف چند روز 70 هزار تن تجهیزات را از اسرائیل به عربستان منتقل کند. انتقال موازی این تسلیحات از مصر 10 روز ، سومالی 2 هفته، کنیا 22 روز، دیگو گارسیا در اقیانوس هند 27 روز و خود امریکا 77 روز طول خواهد کشید و انتقال تجهیزات از اسرائیل به اروپا نیز نسبت به همه مسیرهای ذکر شده، کوتاه تر است.
🔺بعد از تشکیل فرماندهی مرکزی ارتش آمریکا یا همان سازمان تروریستی سنتکام در سال 1983، پنتاگون جهت تسریع دسترسی تجهیزات و تسلیحات مورد نیاز سنتکام یا فرماندهی اروپایی ارتش آمریکا (EUCOM) در مواقع ضروری و با ارزیابی های گذشته خود تصمیم به ایجاد انبارهای بزرگ تسلیحاتی و پشتیبانی در سرزمین های اشغالی گرفت.
🔺در اوایل دهه 1990 سرانجام امریکا و اسرائیل توافق کردند كه انبارهای اضطراری تسلیحات را برای استفاده از ارتش آمریکا، در سرزمین های اشغالی ایجاد كنند، انبارهای استراتژیکی که انبار رزرو مهمات جنگی یا War Reserve Stock Ammunition-Israel یا WRSA-I نامیده می شود.
🔺در گزارش سرویس تحقیقات كنگره آمریكا كه در آوریل 2012 منتشر شد آمده است که "رسماً تمام تجهیزات WRSA-I متعلق به ایالات متحده است اما در صورت درگیری و شرایط اضطراری، ارتش اسرائیل نیز می تواند اجازه استفاده از برخی از تجهیزات آن را داشته باشد.
🔺بر اساس توافقات، امریکا کلیه هزینه های ساخت و نگهداری انبارهای WRSA-I را برعهده دارد و مسئولیت و مدیریت این انبارها با نیروهای امریکایی فرماندهی اروپای ارتش امریکا (EUCOM) می باشد و رژیم صهیونیستی عملاً هیچ مسئولیتی جز اقدامات حفاظتی برای این انبارها ندارد.
🔺ارزش تجهیزات انبارهای WRSA-I در سالهای اولیه ناچیز بود، فقط صد میلیون دلار. بر اساس گزارش سرویس تحقیقات کنگره آمریکا افزایش مقدار تجهیزات در ذخایر اضطراری توسط کنگره و مجلس نمایندگان آمریکا در دسامبر 2006 ، مدت کوتاهی پس از جنگ 33 روزه ، مجاز شد. سپس در سال 2010 ایالات متحده موجودی کالا را به 800 میلیون دلار افزایش داد و در خلال جنگ 14 روزه برعلیه غزه در سال 2014 امریکا مجدداً، مجوز افزایش ذخایر تا 1.2 میلیارد دلار را صادر کرد و در حال حاضر گفته می شود تا 1.8 میلیارد دلار تجهیزات و تسلیحات در انبارهای مذکور ذخیره شده است.
ادامه دارد....
✅ @navad_siasi
🔴فعال شدن روحانی برای انتخابات مجلس آینده
📄#پرونده_ویژه
✍SEYED12000
🔹طبق آخبار رسیده، رئیس جمهور سابق و تیم اطرافیان او برای انتخابات آینده مجلس در حال برنامه ریزی هستند و بر این اساس نیز در جریان اغتشاشات اخیر موضعگیری زیادی نکردند تا در بررسی صلاحیتها دچار مشکل نشوند.
🔹 در شرایطی که افرادی مثل خاتمی در خصوص حوادث اخیر به موضع گیری رسمی و شفاف دست زدند حسن روحانی راه متفاوتی در پیش گرفته و کوشیده خود را در هاله ای از محافظه کاری و احتیاط فرو ببرد و حداقل بعد از آغاز اغتشاشات اخیر به صورت علنی فعالیت سیاسی خاصی نداشته باشد.
🔹سکوت حسن روحانی در خصوص حوادث اخیر را می توان از این منظر تحلیل کرد که او به خوبی می داند هر نوع موضع گیری رسمی و علنی درباره اتفاقات روز ولو به شکل میانه، آورده سیاسی برای او و یارانش به همراه نخواهد داشت.
🔹به بیان دیگر روحانی که عملکرد دولتش عامل مهمی در ایجاد وضعیت بغرنج اقتصادی بود نمیتواند در نقش اپوزیسیون شرایط موجود ظاهر شود پس هوشمندی سیاسی ایجاب میکند که برهه کنونی برای او با سکوت توام و طی شود. از طرف دیگر روحانی نمی خواهد بیرون ماندنش از قدرت با موضع گیری احساسی و تند روندی دائمی به خود بگیرد.
↙️ درصورت تایید حسن روحانی، شورای فقهای نگهبان و سیستم امنیتی جمهوری اسلامی، خیانتی بزرگ به اسلام و انقلاب و شهدا کردهاند. اینکه در چهارسال دوم یعنی سال 96 علیرغم اسناد موجود از خیانت حسن روحانی و مذاکرات مخفیانه وی در دهه 60 با اسرائیل بازهم او را به اسم مصلحت انديشي تایید کردند، عذری بدتر از گناه بوده. 43 سال است پدر مملکت ما را همین مصلحت اندیشیهای بیهوده در آورده و کمر انقلاب ما را وَ جمهورییت این نظام را شکسته.
↙️همه شاهدند که رهبر حکیم انقلاب بعد از اتمام دوران خفت بار ریاست جمهوری حسن روحانی، به او هیچ مسئولیتی نداده است.
♦️بسیار خطرناک است!!! باید هر چه سریعتر در سطح جامعه جنبشی شروع شود و این مردک ویرانگر را بایکوت کنند.
#نه_به_حسن_روحانی
@navad_siasi
🔴شخصیتهای یهودی/ساموئل هانتینگتون ؛ قبله اصلاحطلبان
✍بخش اول
🗄#پرونده_ویژه
🔹در آستانهی وقوع سلسله کودتاهای مخملی اروپای شرقی یک اتفاق مهم افتاد. روز سوم سپتامبر ۱۹۸۷ وقتی ساموئل هانتینگتون در مقام رئیس هشتادوسومین نشست سالانهی آکادمی علوم سیاسی آمریکا از واشنگتن. دی.سی. به شیکاگو رفت تا به صورتبندی مأموریتهای «سیاستمداران اصلاحطلب» بپردازد، گفت نظام جمهوری اسلامی ایران «یک شرّ بدتر از نظامهای استالین و هیتلر» است که «هر وسیله و هر میزان خشونتی در راه سرنگونی آن مشروع است.»
🔹پیشنهاد استراتژیست پنتاگون برای براندازی جمهوری اسلامی، گسترش «علم سیاست دموکراتیک» بود؛ تئوریای که خیلی سریع مبنای کنشهای سیاسی اصلاحطلبان ایرانی را ساخت و بهعنوان تز مرجعِ «گذار به دموکراسی» در دانشگاه تهران تدریس شد.
🔹ساموئل هانتینگتون، جوزف نای، جین شارپ و فرانسیس فوکویاما چهرههای نامدار حلقهای هستند که آنان را «فلاسفه پنتاگونی» مینامیم. هر ۴ نفر، فارغالتحصیل دانشگاه هارواد و از پژوهشگران ارشد بنیادهای راکفلر، فورد و کارنگی بهشمار میرفتند. هر ۴ نفر، از استراتژیستهای وزارت دفاع آمریکا بودند. هر ۴ نفر، برخلاف نسل فیلسوفان یهودی و روشنفکران لیبرال نهتنها به افشای هویّت جاسوسی خود حساسیّت نشان نمیدادند، بلکه با اشتیاق برای دستیابی به مناصب امنیتی میکوشیدند و هستهی راهبری و نظریهپردازی کودتای مخملی را میساختند.
🔹برای نمونه، ساموئل هانتینگتون در پنتاگون کرسی دائم مطالعات استراتژیک دفاعی را داشت. جین شارپ در تربیت تیمهای عملیاتی سیا ایفای نقش کرد.
🔹جوزف نای در دولت بیل کلینتون به معاونت امنیتی وزارت دفاع آمریکا رسید و فرانسیس فوکویاما تا بالاترین ردههای پژوهشگاه تحقیقاتی دفاعی پنتاگون ترقی کرد. هر ۴ نفر تئوریهای سیاسیای را صورتبندی کردند که به مبانی استراتژیک آمریکا در قرن ۲۱ بدل گشت. هانتینگتون نظریه علم سیاست و اصلاحات سیاسی و کتاب «موج سوم دموکراسی» ارائه داد. جوزف نای برای نخستین بار از تئوری قدرت نرم در مقام دینامیزم درونی جنگهای نرم آمریکا سخن گفت.
🔹شارپ، استراتژی مبارزه مدنی را برای «گذار از دیکتاتوری به دموکراسی» منتشر ساخت و فوکویاما رساله پایان تاریخ را در ژورنال نشنال اینترست چاپ کرد.
🔹ساموئل هانتینگتون، رهبر ایدئولوژیکِ فلاسفه پنتاگونی، سالها صاحب مسئولیتهای رسمی امنیتی بود. زندگی آکادمیک او در دهه ۱۹۵۰ تنها پیرامون نظریهپردازی نظامی متمرکز گشت، اما از سال ۱۹۶۵ برای تدوین الگوی «توسعه لیبرالیستی» و «گذارهای دموکراتیک» در پروژه مشترک مرکز امور بینالمللی دانشگاه هاروارد با بنیادهای فورد، کارنگی و راکفلر مشارکت کرد و پس از ۳ سال، کتاب سامان سیاسی در جوامع دستخوش دگرگونی را به چاپ رساند. سال ۱۹۷۷، همراه دوست قدیمیاش زبیگنیو برژینسکی به شورای امنیت ملی پیوست و در دوره بحران امنیتی آمریکا به هنگام پیروزی انقلاب اسلامی ایران، جیمی کارتر او را به عنوان «هماهنگکننده امنیتی کاخ سفید» برگزید.
🔹وقتی ویلیام کیسی، رئیس آژانس اطلاعات مرکزی آمریکا در ۱۴ ژانویه ۱۹۸۳ فرمان سِرّی راهکارهای امنیت ملی شماره ۷۷ را به امضاء رونالد ریگان رساند، هانتینگتون پژوهشهای خود را پیرامون گذارهای دموکراتیک در کشورهای جهان متمرکز ساخت و یک سال بعد، رسالهی «آیا کشورهای بیشتری دموکراتیک میشوند؟» را در ژورنال علوم سیاسی منتشر کرد.
🔹این رساله، هستهی اصلی تئوری موج سوم دموکراسی بهشمار میرود که در ایران به «کتاب مقدس براندازان» مشهور است. سال ۱۹۸۶، همان زمان که او بر کرسی ریاست انجمن علوم سیاسی آمریکا تکیه زد، وزارت دفاع و وزارت خارجه ایالات متحده بهدنبال دانشمندی میگشتند تا پُست «استراتژیست امور دفاعی» را به او بسپارند.
🔹صاحب این منصب، برپایهی سنتی قدیمی، نقش «عقل منفصل امنیتی» را برای هر دو وزارتخانه بازی میکرد. در نظر آنان، گزینهای بهتر از ساموئل هانتینگتون وجود نداشت؛ کسی که در ۳۰ سالگیاش با نگارش کتاب سرباز و دولت (۱۹۵۷) صاحب پرنفوذترین تئوری در حیطهی روابط نظامی آمریکا بهشمار میرفت و در ۵۰ سالگیاش بهعنوان پایهگذار و سردبیر مجله فارین پالیسی، یکی از ده متفکر کلیدی بلوک غرب لقب گرفت. با قبول پُست «استراتژیست امور دفاعی» و در آستانه ۶۰ سالگی به حلقهی مرکزی پروژهای راه یافت که آن را «دستور کار امنیتی دائم آمریکا» میدانند: «کودتای مخملی».
✍ ادامه دارد...
@navad_siasi
🔴شخصیتهای یهودی/ ساموئل هانتینگتون قبله اصلاح طلبان
✍بخش دوم
🗄#پرونده_ویژه
🔹هانتینگتون در مقام رئیس هشتادوسومین نشست سالانهی انجمن علوم سیاسی آمریکا با ارائه نظریهی علم سیاست و اصلاحات سیاسی گفت که نمیتوان کسی را «عالِم سیاست» نامید، مگر ابتدا «علم دموکراتیک سیاست» و آرمانشهر آمریکایی را پذیرفته باشد.
🔹چون این علم از سال ۱۹۴۵ «به کاملترین وجه در ایالات متحده نشو و نما یافته و این کشور، نخستین و کاملترین دموکراسی در جهان متجدد است.» سپس با ستایش از لخوالسا، رهبر جنبش همبستگی لهستان، به ضرورت «تربیت سیاستمداران اصلاحطلب توسط دانشگاههای آمریکایی» پرداخت؛ سیاستمدارانی «عملگرا» که با ایجاد نهادهای دموکراتیکِ باثبات، «آهسته و پیوسته» در فکر سرنگونی رژیمهای ضدآمریکایی در کشورشان هستند.
🔹او با تحلیل آرایش سیاسی جهان، جمهوری اسلامی ایران را «شَرّی بدتر از نظامهای هیتلر و استالین» دانست و از ایجاد «ارتش رستگاری دموکراتیزاسیون» برای فروپاشی چنین رژیمهایی سخن گفت. نظریهی علم سیاست و اصلاحات سیاسی بهعنوان بیانیهی هدف آکادمی پذیرفته شد تا تکلیفِ «رسالت حرفهای علم سیاست» را در عرصهی جهانی مشخص کند و نیز برپایهی روایت هانتینگتون به تمایز ۲ مفهوم «خیر» و «شرّ» بپردازد:
🔹عالمان علم سیاست میخواهند «عملی خیر» انجام دهند. آنها میخواهند دانش مربوط به زندگی سیاسی را گسترش دهند. لیکن همچنین آرزومندند تا دانش را برای «اصلاحات سیاسی» به کار برند؛ یعنی به توسعه و ترویج «دموکراتیزاسیون» میل دارند. از نظر تاریخی، «علم سیاسی» و «دموکراسی» گرایش داشتهاند که تواماً و به همراه هم توسعه یابند.
🔹آکادمی علوم سیاسی آمریکا در واقع علم را به ۲ بخش «خیر» و «شرّ» تقسیم میکند و به «خودی» و «غیرخودی»سازی در حوزه دانش دست میزند؛ مرزکشیای که در حوزهی فلسفه نیز کاملاً آشکار است. سِر کارل پوپر و ریچارد رورتی نیز در مقام بزرگترین فلاسفهی معاصر غرب، فلسفه را شامل ۲ بخش «مسائل استبدادی فلسفی» و «موضوعات دموکراتیک فلسفی» میدانستند، و هر دو میگفتند: سوال از ماهیتِ دموکراسی لیبرال از نوع «سؤالات اقتدارگرا» است و ما وظیفهای برای پاسخ دادن به چنین پرسشهایی نداریم!
🔹همین گرایش به خودی و غیرخودیسازی علم و فلسفه، طبعاً کار را به جایی رساند که هانتینگتون هم گفت: «عمل خیر سیاسی» یعنی: «اصلاحات آمریکایی» برای تحقّق دموکراتیزاسیون!!
🔹پیدایش «علم سیاست» بخشی از جنبش گسترده اصلاحات ترقیخواه در زندگی سیاسی و فکری ایالات متحده در اواخر سدهی نوزدهم بود. این ارتباط تاریخی خاص بین «علم سیاست» و «اصلاحات سیاسی» مبتنی بر یک اساس منطقی است… ما تنها یک «علم سیاست دموکراتیک» داریم که نخست و به کاملترین وجه در آمریکا رشد یافته است، چرا که ایالات متحده نخستین و کاملترین «دموکراسی» در جهان متجدد است. به همان حد که دموکراسی یک «نظام جهانشمول» حکومت است، این علم هم یک «علم جهانشمول» است.
🔹بنابراین «اصلاحات سیاسیِ دموکراتیک» یا «دموکراتیزاسیون آمریکایی» هدف استراتژیکِ علوم انسانی سکولار است. فلسفهی سیاسی معاصر برپایهی تحقق ایدئولوژی «لیبرال سرمایهداری» صورتبندی شده است و هیچ فرجام و غایت دیگری برای آن متصور نیست. اگر فلسفهای با این هدف همخوان باشد، «خیر» است و مبارک؛ و اگر راهی دیگر برود «شرّ» است و نامیمون. آکادمی علوم سیاسی آمریکا راهبرد مبارزه با فلسفهها و نظامهای سیاسی معارض با دموکراسی را چنین ترسیم میکند:
🔹باید آن نظام سیاسی را «اسوهی شرارت» و بدترین نظام ممکن توصیف کرد و بنابراین، از هرگونه تماس و همکاری با آن باید اجتناب ورزید. در نتیجه، باید به کلی «محو» و «نابود» شوند. این یک استراتژی ساده و موثر است. تمرکز بر یک «شرّ» که شرارتش را نمیتوان انکار کرد انزجاری اخلاقی ایجاد میکند. بسیج سیاسی (علیه آن را) تسهیل میکند. هدفی روشن، ساده و متحدکننده به دست میدهد؛ در عین حال از پرداختن به این موضوع تفرقهافکنانه پرهیز میکند که چه چیزی باید جایگزین آن شرّ شود. اگر نظام سیاسی موجود، بدترین نظام ممکن باشد، آنگاه عملاً هر وسیلهای و هر میزان خشونت، در راه سرنگونی آن مشروع است.
🔹ساموئل هانتینگتون صهیونیست
بیانیهی هدف آکادمی علوم سیاسی آمریکا سپس به رژیمهایی که «اسوه شرارت» هستند میپردازند و نظام جمهوری اسلامی ایران را «یک شرّ بدتر از نظامهای استالین و هیتلر» میخواند که «هر وسیله و هر میزان خشونتی در راه سرنگونی آن مشروع است.»
✍ ادامه دارد...
@navad_siasi
🔴ایران محور شرارت نیست، بلکه آمریکا و اسرائیل محور شرارت و قتل و خون ریزی هستند/ کاخ سفید را اسرائیل میچرخاند / دنیا توسط یهودیان اداره میشود
📄#پرونده_ویژه / بخش اول
🔹بسیاری از آمریکاییها، آن دسته از سیاستمداران آمریکایی را که در ظاهر مسیحی هستند، ولی در حقیقت یهودی میباشند، یهودی مخفی «#کریپتو_جِو» میخوانند. بدین معنی که آنها یهودیبودنِ خود را پنهان میسازند.
🔸جان کری وزیر خارجه سابق «دوست جواد ظریف» و هیلاری کلینتون وزیر خارجه اسبق آمریکا و جورج بوش رییس جمهور اسبق آمریکا از آن جمله هستند. نام اصلی هیلاری کلینتون، هیلاری رادام کلینتون است و اجداد او و جان کری و جورج بوش یهودی بودهاند.
🔹البته این موضوع بارها اتفاق افتاده است که اینگونه افراد، مطلبی در رابطه با یهودی بودنِ خود بیان نکردهاند، ولی بعداً که این موضوع توسط محققین اثبات شده است، آنها اقرار نمودهاند که یهودی هستند.
🔹بهعنوان مثال، مادلین آلبرایت – که نام اصلی خانوادگی او کوربِل است و پدرش یک یهودی صهیونیست بوده است، تا قبل از اینکه بهعنوان وزیر امورخارجه آمریکا در کابینهی کلینتون معرفی شود، اظهار نمیکرد که یهودی است. اما بعد از مدتی اعتراف کرد: من تازه پی بردهام که یک یهودی هستم!!
🔸اینکه یهودیان نام خود را تغییر میدهند و از اسامی دیگری «شبیه به اسامی جامعهای که در آن زندگی میکنند» استفاده میکنند، علل گوناگون دارد، از جمله اینکه:
1⃣راحتتر بتوانند در آن جامعه «و بعضاً در حکومت آن کشور و پستهای کلیدی آن» نفوذ و رخنه کنند، زیرا اگر افراد آن جامعه تشخیص دهند که آنها یهودی هستند، بیشتر مراقب خواهند بود و از نفوذ آنها جلوگیری خواهند کرد.
2⃣راحتتر بتوانند آن جامعه و سیستم حکومتی آن کشور را متزلزل و در نهایت واژگون سازند.
3⃣راحتتر بتوانند دارایی و ثروت آن جامعه را از کف آنها خارج کنند.
4⃣راحتتر بتوانند مردم آن کشور را به استثمار بکشند و از آنها بهرهکشی کنند و در پایان، آنها را کاملاً به اسارت خود در آورند.
5⃣راحتتر بتوانند در آن جامعه و کشور، وحشت ایجاد کرده و آنها را مرعوب سازند.
6⃣راحتتر بتوانند به هدف اصلی خود، که تباه ساختن و ویران نمودن دنیا و آخرت آن جامعه است، دست یابند.
🔹️در هر صورت، بسیاری از سردمداران آمریکا «غیر از یهودیان آشکار»، یهودی مخفی هستند، ولی آنرا پنهان نمودهاند تا راحتتر بتوانند جولان دهند.
🔸نهتنها افرادی در کابینهی جورج بوش و همچنین کاخ سفید [مانند سخنگوی کاخ سفید به نام آری فلیشر که یک حاخام بود] یهودی بودند، بلکه جورج بوش از یهودیان خواسته بود تا غذاهای کوشِر «غذاهایی که براساس آیین و دستورات غذای حلال یهودیان تهیه شدهاند» را برای آنها مهیا نمایند و بدینجهت، حاخامهایی به کاخ سفید میرفتند تا غذای کوشر را برای افرادی که در کاخ سفید کار میکنند، تهیه نمایند.
🔹جورج بوش نه تنها آلن گرینسپن یهودی صهیونیست را بهعنوان رئیس بانک مرکزی دولت فدرال آمریکا در پست خود نگاه داشت، بلکه یک حاخام یهودی تروریست بهنام داو زخاییم «زخیم_زکیم» را بهعنوان معاون وزیر جنگ آمریکا گمارد «درباره فعالیتهای این یهودی تروریست که بهقول برخی محققین، طراح سناریوی 11 سپتامبر بوده است، مطالب بسیار میتوان گفت ولی، خارج از بحث ما میباشد».
🔸همچنین یک ایدئولوگ یهودیان صهیونیست بهنام مایکل چرتاف که فرزند یک حاخام یهودی بود را بهعنوان رئیس سازمان تروریستی «وزارت امنیت میهن ایالات متحده آمریکا» انتخاب نمود.
🔹️آمریکاییها میگویند که اگر این سازمان، به فردی مشکوک شود، نهتنها آن فرد را دستگیر و به هر جایی که دوست دارند، خواهند برد و هر بلایی که دوست دارند، بر سر آن فرد خواهند آورد، بلکه بستگان نزدیک آن فرد حتی اجازه ندارند سؤال کنند که او را به کجا بردهاند؟! در هر صورت، جورج بوش، یک یهودی را بهعنوان رئیس این سازمان انتخاب کرد.
@navad_siasi
⭕️ #پرونده_ویژه
تحلیلی در باب استعفای رییس آمان
عملیات #وعده_صادق یا طوفان الاقصی؛ کدامیک عامل اصلی استعفای ژنرال بلندپایه صهیونیست است؟
#قسمتاول
آهارون هالیوا سرلشگر مراکشی الاصل و کارکشته ارتش اسرائیل که فرماندهی سازمان اطلاعات نظامی ارتش اسرائیل (آمان) را برعهده دارد با نامه ای به فرمانده ارتش صهیونیستی استعفای خود را بدلیل شکست اطلاعاتی در 7 اکتبر و وقوع عملیات مبهوت کننده #طوفان_الاقصی اعلام کرد.
هالیوا که سابقه نزدیک به چهل سال در ارتش صهیونیستی داشته و سابق بر این فرمانده نیروی زمینی و معاونت عملیات ارتش اسرائیل را نیز برعهده داشته؛ یکی از بلندپایه ترین ژنرال های کنونی اسرائیل است و استعفای وی در این مقطع زمانی که اسرائیل در وضعیت جنگی و ناپایدار با ایران و غزه به سر میبرد؛ منطقی به نظر نمی رسد.
داستان از ۶ اکتبر ۲۰۲۳ آغاز شد. زمانی که واحدهای اطلاعاتی، گزارشاتی از تحرکات حماس در مرز غزه به هالیوا مخابره کردند. هالیوا با رد برآوردهای سازمان مطبوعش، این تحرکات را تمرین و رزمایش یگانهای عملیاتی حماس خواند و از اعلام وضعیت هشدار و آماده باش خودداری و برای تعطیلات به ایلات رفت. روز ۷ اکتبر رزمندگان مقاومت فلسطین در یک عملیات غافلگیرانه و برق آسا ضمن نفوذ به داخل سرزمینهای اشغالی و حمله به مراکز نظامی و امنیتی رژیم، بسیاری را به هلاکت رسانده و تعداد زیادی نیز اسیر گرفتند. این عملیات بقدری برق آسا انجام شد که ژنرال نمرود آلونی فرمانده لشگر ویژه ارتش اسرائیل زمانی که خواب بود به اسارت نیروهای مقاومت درآمد.
انتقادها از همان روز اول عملیات طوفان الاقصی از هالیوا بالا گرفت اما نتانیاهو تصمیم گرفت تا تثبیت اوضاع امنیتی رژیم، از برکناری هالیوا امتناع کند. بیش از ۶ ماه از عملیات طوفان الاقصی گذشت اما همچنان برآوردهای اطلاعاتی سازمان اطلاعات نظامی ارتش صهیونیستی (آمان) از وضعیت آمادگی گردانهای القسام و سرایاالقدس، محل تونلها، محل نگهداری اسرای صهیونیست و بسیاری دیگر از برآوردهای مرتبط، دقیق نبوده و باعث آبروریزی های مضحک مانند آب بستن بی ثمر در تونل های حماس، کشته شدن اسرای صهیونیست در حملات هوایی و زمینی و تلفات بالای انسانی و تجهیزاتی تیپهای ارتش صهیونیستی شد.
اسرائیل همچنان در باتلاق غزه گرفتار بود که آمان طرحی را برای کاهش فشار بین المللی تبعات جنایات این رژیم در غزه طراحی کرد. طرحی که در واقع ترور شهید زاهدی از مهمترین فرماندهان سپاه در حوزه جبهه مقاومت بود. این طرح پس از جمع بندی توسط آمان، تحویل نتانیاهو شد. شهید زاهدی از نظر آمان؛ مهمترین فرد در پروژه و استراتژی "نبرد بین نبردها" بود. شهید زاهدی بعد از انتصاب شهید سلیمانی به عنوان فرمانده نیروی قدس سپاه پاسداران، در سال ۱۹۹۸ توسط ایشان به عنوان فرمانده جبهه سوریه و لبنان نیروی قدس سپاه منصوب شده و به زعم برآوردهای اطلاعاتی آمان؛ پروژه تسلیح گسترده حزب الله را نیز برعهده داشت. اما سوال اساسی برای کابینه جنگ اسرائیل این بود که پاسخ و واکنش ایران به این ترور چه خواهد بود؟ برآورد سازمان اطلاعات نظامی ارتش صهیونیستی (آمان) این بود که پاسخ ایران به مانند ترور شهید سیدرضی محدود و قابل کنترل خواهد بود. اما تمام این برآوردها اشتباه از آب درآمد.
با حمله مستقیم صهیونیستها به کنسولگری ایران در سوریه و ترور ناجوانمردانه و شهادت شهید زاهدی و همراهان ایشان استراتژی صبر استراتژیک ایران به پایان رسید. رهبر معظم انقلاب که فرماندهی کل قوا نیز برعهده ایشان است شخصاً اعلام کردند که اسرائیل با این اقدام به خاک ایران تجاوز کرده و قطعاً تنبیه خواهد شد. با وعده ای که رهبر معظم دادند ترس بر تمام اسرائیل مستولی شد به گونه ای که سیستم امنیت اسرائیل تصمیم گرفت از ترس حملات احتمالی ایران؛ چند شب نتانیاهو را به ویلای مستحکم سیمون وایک تاجر ثروتمند صهیونیست، منتقل کند. حال اسرائیل که دچار خطای محاسباتی جدی شده، متوسل به آمریکا می شود. از سال ۱۹۶۷ و جنگ شش روزه با اعراب، اسرائیل هیچگاه شاهد چنین روزهای وحشتناک و تهدید موجودیتی نبوده است. با جدی تر شدن احتمال حمله ایران، همزمان آمریکا به کشورهای دوست خود دستور داد با تهران تماس گرفته و آنرا از حمله احتمالی به اسرائیل منصرف کنند اما تهران بر عزم خود جهت حمله به اسرائیل و تنبیه آن تاکید کرد. تلاویو و نتانیاهو در بد مخمصه ای گیر افتاده بودند. آنقدر وحشت بالا گرفت که صهیونیستها با میدان داری آمریکا در پیامی به ایران اعلام کردند در صورت منصرف شدن ایران از حمله، از غزه عقب نشینی خواهند کرد و خبر عقب نشینی را نیز منتشر کردند. اما ایران با توجه به رذالت صهیونیستها همچنان بر تأدیب تلاویو تاکید داشت.
ادامه دارد👇
@navad_siasi
⭕️ #پرونده_ویژه
تحلیلی در باب استعفای رییس آمان
عملیات وعده صادق یا طوفان الاقصی؛ کدامیک عامل اصلی استعفای ژنرال بلندپایه صهیونیست است؟
#قسمتدوم
حال دیگر چاره ای جز دفاع برای اسرائیل باقی نمانده و شهروندان غاصب صهیونیست با هجوم به فروشگاهها و پناهگاهها وحشت صهیونیستها را به نمایش گذاشتند.
آمریکا با مستأصل شدن تلاویو و علم به اینکه اسرائیل به تنهایی قادر به مقابله با ایران نخواهد بود، با مرکزیت سنتکام ، فرماندهی مقابله با حملات ایران را برعهده گرفت و ژنرال کوریلا فرمانده سنتکام بسرعت عازم فلسطین اشغالی شد. رفتار تهران اما عجیب بود. رسماً اعلام کرد حمله خواهد کرد. ساعت صفر روز ۱۴ آوریل حمله با اطلاع به آمریکا آغاز شد. این یک قدرتنمایی بزرگ و مخوف از جانب ایران بود. در یک شب طولانی برای صهیونیستها موجی از موشک های کروز و بالستیک و پهپاد ها برای اولین بار بصورت مستقیم از خاک ایران به سمت فلسطین اشغالی شلیک شد. تقریبا تمام رسانه های دنیا بصورت زنده این حمله را پوشش دادند. اما ناکامی بزرگتری برای صهیونیستها در پیش بود. سیستم پدافندی امریکا، انگلیس، فرانسه و اسرائیل و سیستم پدافندی منطقه ای آنها از جمله در اردن، عربستان، قطر و... در مقابله با تاکتیک عملیات آفندی ایران موفق عمل نکرد. و تهران با درگیرسازی سامانه های پدافندی با موشک ها و پهپادهای ارزان قیمت، توانست تعداد زیادی از موشکهای بالستیک قدیمی خود را با دقت بالا به اهداف نظامی مهم اسرائیل از جمله پایگاه هوایی نواتیم (آشیانه اصلی جنگنده های F35) در 20 کیلومتری نیروگاه اتمی دیمونا و پایگاه هوایی رامون و چند مرکز اطلاعاتی دیگر رژیم بکوبد. شکست پشت شکست که دلیل عمده آن؛ ضعف آمان به عنوان مهمترین رکن ارتش صهیونیستی در شناسایی و کشف و از همه بدتر برآورد غلط از اقدامات نظامی ایران برعلیه اسرائیل بعد از ترور شهید زاهدی تا حمله مستقیم ایران به فلسطین اشغالی و از دست رفتن بازدارندگی این رژیم در برابر ایران و بر باد رفتن هیمنه نظامی رژیم علیرغم اینکه به عنوان قدرت اتمی مطرح است میباشد. این شکستهای پی در پی که حیثیت اطلاعاتی و نظامی صهیونیستها را بر باد داده و مهمتر از همه؛ ازدست رفتن بازدارندگی در برابر بزرگترین دشمن موجودیت اسرائیل یعنی ایران، باعث عصبانیت نتانیاهو شده و راساً دستور برکناری فرمانده آمان یعنی ژنرال آهارون هالیوا را صادر کند. اوضاع اما وخیم تر از این است. تایمز اسرائیل اعلام کرد با تثبیت اوضاع امنیتی به احتمال زیاد فرمانده ارتش صهیونیستی و رییس سازمان شاباک(یا شین بث: سازمان امنیت داخلی رژیم صهیونیستی) نیز استعفا دهند (برکنار شوند). به غیر از آهارون هالیوا یک ژنرال ارشد اطلاعاتی رژیم نیز برکنار شده اما دلیل آن ابتلا به سرطان عنوان شده و ژنرال یهودا فوکس فرمانده منطقه مرکزی ارتش صهیونیستی ( فرمانده منطقه کرانه باختری و بیت المقدس) نیز استعفا (برکنار شده است) داده است. دو شکست سنگین اطلاعاتی برای اسرائیل یکی در #طوفان_الاقصی و #وعده_صادق باعث برکناری هالیوا بوده اما صهیونیستها در تلاش اند آنرا فقط به شکست اطلاعاتی در عملیات طوفان الاقصی نسبت دهند اما در حقیقت شکست اطلاعاتی در برابر ایران در ذیل عملیات انتقامی وعده صادق که ممکن بود با گسترش درگیری دوطرف، موجودیت این رژیم را بخطر بیاندازد؛ و تبعات و مخاطرات امنیتی آن به مراتب بیشتر از جنگ برعلیه غزه است، دلیل اصلی برکناری هالیوا بوده است. مطابق مقاله گاردین؛ پیش بینی می شود در آینده ای نه چندان دور فرماندهان ارشد دیگری از ارتش صهیونیستی حتی فرمانده ارتش صهیونیستی نیز از کار برکنار شوند.
@navad_siasi