إلهی، ای کاش الفاظی جز اسمای عُلیا و صفات حُسنایت نبود، که از الوان الفاظ چه رنگها گرفته ایم.
فراز۱۳۱
💚#علامه_حسن_زاده_آملی
📗#الهی_نامه
╭━━⊰❀🌹🌹🌹❀⊱━━╮
🆔 لینک کانال تسنیم 👇
https://eitaa.com/joinchat/337510455C02b545fd7e
╰━━⊰❀🌹🌹🌹❀⊱━━╯
7مناجاتالمطیعینلله۩الفتلاوی.mp3
3.54M
👌 فوق زیبا بسیار دلنشین 💖
🤲 مناجات المطیعین لله ( فرمانبران خدا )
7️⃣ هفتمین مناجات خمس عشر
💠 امام زین العابدین حضرت سجاد (عليهالسلام)
🎙 با نوای احمد الفتلاوی
#مناجات_خمس_عشر
#لبیک_یا_خامنه_ای
#امام_زمان_عجل_الله_تعالی_فرجه_الشریف
╭━━⊰❀🌹🌹🌹❀⊱━━╮
🆔 لینک کانال تسنیم 👇
https://eitaa.com/joinchat/337510455C02b545fd7e
╰━━⊰❀🌹🌹🌹❀⊱━━╯
سوره ای جهت گشایش رزق.mp3
1.03M
⁉️معرفی سوره ای جهت گشایش رزق و درمان کاهل نمازی فرزندان
🔰#سوره_ذاریات🔰
⭕️پاسخ: #ابراهیم_افشاری
╭━━⊰❀🌹🌹🌹❀⊱━━╮
🆔 لینک کانال تسنیم 👇
https://eitaa.com/joinchat/337510455C02b545fd7e
╰━━⊰❀🌹🌹🌹❀⊱━━╯
💠 پاداش کسی که دوست دارد در رکاب قائم باشد
🔹 امام باقر علیه السلام فرمود:
🔺 آیا گمان میكنی كسی كه خود را برای خدا و خدمت به او نگه دارد خداوند برای او فرج و گشایشی قرار نمیدهد ؟
🔹 آری به خدا سوگند خداوند برای او راه خروج و فرج قرار خواهد داد ، خدا رحمت كند بنده ای را كه خود را برای خدمت به ما نگهدارد ، خدا رحمت كند بنده ای را كه نام وامر ما را زنده میكند..
🔺 عرض كردم : اگر قبل از آنكه حضرت قائم را ببینم بمیرم ، چه كنم؟
🔵 حضرت فرمود : اگر كسی از شما بگوید چنانچه حضرت قائم را ببینم یاریش خواهم كرد ، گویا چنین است كه همراه آن حضرت جهاد نموده و همچنین شهید ركاب آن حضرت دو شهادت خواهد داشت...
#امام_زمان
📚منتخب الأثر ص ۴۹۵ ف ۱۰
✅کانال منبرهای عالی 👇
http://eitaa.com/joinchat/2043084812Ca1368da7dc
💠 گشایش و رونق در کسب کار
🍀 روایت است که مردی به خدمت امام موسی کاظم علیه السلام شکایت کرد
که کار بر من بسته شده است و به هرکاری که متوجه می شوم، سود نمی یابم و به هر حاجت که رو می نهم برآورده نمی شود،
حضرت فرمودند: هر صبح بگو؛
《سُبحانَ اللهِ العَظیمِ وَ بِحَمدِه اَستَغفِرُ اللهَ وَ اَسأَلُهُ مِن فَضلِهِ》
📚(کافی،ج5،ص315)
✅کانال منبرهای عالی 👇
http://eitaa.com/joinchat/2043084812Ca1368da7dc
💠 رونق کسب و کار
آیةالکرسی را بنویسد و آن را در مزرعه دفن نماید از دزد و کم بودن بار محفوظ بوده و در آن برکت زیادی حاصل می شود.
و اگر آن را بنویسد و در درگاه مغازه اش پنهان نماید کسبش رونق می گیرد و اگر در درگاه منزلش مخفی نماید از دزد محفوظ می ماند.
📚کلیات مفاتیح الحاجات صفحه۱۳۰
✅کانال منبرهای عالی 👇
http://eitaa.com/joinchat/2043084812Ca1368da7dc
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💠 "داره یه خبــــــرایی میشه"
امامصادق علیه السلام:ایمانتونو قبل ظهور بالا ببرید؛هنگام ظهور امتحانات هایی هست! که یه وقت دوچار ریزش نشید
🔻خودتو آماده کردی؟!
#استاد_پناهیان
#امام_زمان
✅کانال منبرهای عالی 👇
http://eitaa.com/joinchat/2043084812Ca1368da7dc
#راهکارها_در_نهج_البلاغه ۴۷
💠 *«عبرتآموزی؛ راهکار بصیرت یافتن»*
🔆 *«وَ مَنِ اعْتَبَرَ أَبْصَرَ وَ مَنْ أَبْصَرَ فَهِمَ وَ مَنْ فَهِمَ عَلِمَ»*
🔆 «و كسى كه عبرت آموزد آگاهى يابد، و آن كه آگاهى يابد مىفهمد، و آن كه بفهمد دانش آموخته است.»
📘 حکمت ۱۹۹
✴️ برای یافتن بینش در زندگی باید از امور «عبرت» گرفت. «عبرت» یعنی از هر آنچه آدمی در زندگی دیگران میبیند؛ عبور کند و از زندگی خود مراقبت کند. گاه نگاه آدمی به زندگی دیگران است و به اموری توجه دارد که به او ربطی ندارد.
✳️ عبرت یعنی هر مشکلی در زندگی هرکس دیده شد؛ از آن عبور کند و مراقب باشد تا آن مشکل در زندگی او واقع نشود. باید از حوادث زندگی دیگران عبور و آنها را در زندگی خود حلاجی کنیم تا به بصیرت و بینشی درست راه یابیم و بیاندیشیم که این مشکلات در زندگی ما به چه شکل ممکن است نمایان شود!
💢 اگر مشکلات را منحصراً در زندگی دیگران میبینیم؛ برای ما بصیرتی حاصل نمیشود.
* از زندگی دیگران بایستی عبور کنیم تا خدای سبحان بینش صحیحی به ما عطا کند.*
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
پاکسازی کلیه ها با روشی کاملا طبیعی و ساده، بدون نیاز به عمل جراحی و مصرف دارو که تاکنون کسی به ما نگفته بود! این پزشک متخصص ایرانی، مقیم کشور آلمان است و این نسخه جادویی که راز پاکسازی کلیه در کشور آلمان است را در آنجا یاد گرفته و به رایگان در اختیار ایرانیان قرار داده است.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥لااقل ازین یاد بگیرید اسراف نکنید😍😄
@khabarfarda_ir
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔖منبر کوتاه 🔖
🎥#تصویری
🔅احساس حضور #امام_زمان عج...
🔰#استاد_رفیعی
کانال سخنرانی دلنشین
@sokhanrani313
D1737936T15738742(Web)-mc.mp3
14.97M
🔹 بذل در راه امام حسین علیه السلام
امام حسین (ع) در کلامی می فرمایند: « مَنْ کانَ باذِلُ فینا مَهْجَتَهُ»، «هرکسی که می خواهد جانش را برای ما هزینه کند با ما بیاید.»
🎙 #استاد_رفیعی
کانال سخنرانی دلنشین
@sokhanrani313
✨
🦋کارهایی که رزق و روزی را زیاد میکند...
امام حسن مجتبی علیه السلام میفرمایند:
قوی ترين اسباب کسب روزى
۱. نماز خواندن با تعظيم و خشوع
۲. خواندن سوره واقعه به ويژه در شب و وقت عشاء،
۳. خواندن سوره «يس» و «مُلْك» در صبح،
۴. حضور در مسجد پيش از اذان،
۵. هميشه با طهارت بودن
۶. انجام نافلۀ فجر و نماز وتر در منزل
و این که سخن لغو نگوید.
📚بحار الأنوار، ج۷۳، ص: ۳۱۹
╭━━⊰❀🌹🌹🌹❀⊱━━╮
🆔 لینک کانال تسنیم 👇
https://eitaa.com/joinchat/337510455C02b545fd7e
╰━━⊰❀🌹🌹🌹❀⊱━━╯
╭━━⊰❀🌹🌹🌹❀⊱━━╮
🆔 لینک کانال تسنیم 👇
https://eitaa.com/joinchat/337510455C02b545fd7e
╰━━⊰❀🌹🌹🌹❀⊱━━╯
📩 #سخن_نوشت | لذت دینداری
🔺️ #حجت_الاسلام_پناهیان
.: ایتا | سروش | روبیکا | بله :.
🌐 SamteKhoda3.ir
╭━━⊰❀🌹🌹🌹❀⊱━━╮
🆔 لینک کانال تسنیم 👇
https://eitaa.com/joinchat/337510455C02b545fd7e
╰━━⊰❀🌹🌹🌹❀⊱━━╯
01.mp3
11.2M
🔖منبر کامل 🔖
#استاد_رفیعی
💠فرازی از زیارت اربعین💠
📌جهل و پیامدهای آن/ مبارزه امام حسین علیه السلام با #جهل و جهالت
🕌بیت رهبری
#اربعین
کانال سخنرانی دلنشین
@sokhanrani313
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎬 کلیپ : برای عاقبت بخیر شدن ، مراقب نمازهایت باش!
👤 #حجت_الاسلام_والمسلمین_رفیعی
کانال سخنرانی دلنشین
@sokhanrani313
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎬 کلیپ : معاشرت ها و دوستی های انسان در عاقبتش مؤثر است
👤 #حجت_الاسلام_والمسلمین_رفیعی
کانال سخنرانی دلنشین
@sokhanrani313
حاج اسماعیل دولابی(ره):
شکر هر چیزی مناسب خود
آن چیز است!
شکر پول، کمک و انفاق به فقیر است
شکر علم، تعلیم دادن است
شکر قدرت، گرفتن دست ضعیف است
این ها شکر نعمتند.
الهی شکر
#امام_حسین #امام_زمان #کربلا
🥀کانال کربلا🥀
١.
🌴 پسر حاتم طائی
قبل از طلوع اسلام و تشکیل یافتن حکومت اسلامی ، رسم ملوک الطوایفی در میان اعراب جاری بود .
مردم عرب به اطاعت و فرمانبرداری رؤسای خود عادت کرده بودند . و احیانا به آنها باج و خراج میپرداختند .
یکی از رؤسا و ملوک الطوایف عرب ، سخاوتمند معروف حاتم طائی بود ، که رئیس و زعیم قبیله "طی" به شمار میرفت . بعد از حاتم پسرش "عدی" جانشین پدر شد ، قبیله طی، طاعت او را گردن نهادند .
عدی سالانه یک چهارم در آمد هر کسی را به عنوان باج و مالیات میگرفت . ریاست و زعامت عدی مصادف شد با ظهور رسول اکرم صلیاللهعلیهوآله و گسترش اسلام .
قبیله طی بت پرست بودند ، اما خود عدی کیش نصرانی داشت و آن را از مردم خویش پوشیده میداشت .
مردم عرب که مسلمان میشدند و با تعلیمات آزادی بخش اسلام آشنایی پیدا میکردند ، خواه ناخواه ، از زیر بار رؤسا که طاعت خود را بر آنها تحمیل کرده بودند آزاد میشدند .
به همین جهت عدی بن حاتم ، مانند همه اشراف و رؤسای دیگر عرب ، اسلام را بزرگترین خطر برای خود میدانست و با رسول خدا دشمنی میورزید .
اما کار از کار گذشته بود ، مردم فوج فوج به اسلام میگرویدند و کار اسلام و مسلمانی بالا گرفته بود .
عدی میدانست که روزی به سراغ او نیز خواهند آمد ، و بساط حکومت و آقایی او را بر خواهند چید .
به پیشکار مخصوص خویش ، که غلامی بود ، دستور داد گروهی شتر چاق و راهوار همیشه نزدیک خيمهگاه او آماده داشته باشد ، و هر روز اطلاع پیدا کرد سپاه اسلام نزدیک آمدهاند او را خبر کند .
یک روز آن غلام آمد و گفت : هر تصمیمی میخواهی بگیری بگیر ، که لشکریان اسلام در همین نزدیکیها هستند .
عدی دستور داد شتران را حاضر کردند ، خاندان خود را بر آنها سوار کرد و از اسباب و اثاث آنچه قابل حمل بود بر شترها بار کرد ، و به سوی شام که مردم آنجا نیز نصرانی و هم کیش او بودند فرار کرد .
اما در اثر شتابزدگی زیاد از حرکت دادن خواهرش " سفانه " غافل ماند و او در همانجا ماند .
🔰 @DastanShia
٢.
سپاه اسلام وقتی رسیدند که خود عدی گریخته بود . سفانه خواهر وی را در شمار اسیران به مدینه بردند ، و داستان فرار عدی را برای رسول اکرم نقل کردند .
در بیرون مسجد مدینه ، یک چهار دیواری بود که دیوارهایی کوتاه داشت . اسیران را در آنجا جای دادند .
یک روز رسول اکرم از جلو آن محل میگذشت تا وارد مسجد شود ، سفانه که زنی فهمیده و زبان آور بود ، از جا حرکت کرد و گفت : پدر از سرم رفته ، سرپرستم پنهان شده ، بر من منت بگذار ، خدا بر تو منت بگذارد.
رسول اکرم از وی پرسید : سرپرست تو کیست ؟ گفت : عدی بن حاتم . فرمود : همانکه از خدا و رسول او فرار کرده است ؟ !
رسول اکرم این جمله را گفت و بی درنگ از آنجا گذشت .
روز دیگر آمد از آنجا بگذرد باز سفانه از جا حرکت کرد و عین جمله روز پیش را تکرار کرد . رسول اکرم نیز عین سخن روز پیش را به او گفت . این روز هم تقاضای سفانه بینتیجه ماند .
روز سوم که رسول اکرم آمد از آنجا عبور کند ، سفانه دیگر امید زیادی نداشت تقاضایش پذیرفته شود ، تصمیم گرفت حرفی نزند اما جوانی که پشت سر پیغمبر حرکت میکرد به او با اشاره فهماند که حرکت کند و تقاضای خویش را تکرار نماید .
سفانه حرکت کرد و مانند روزهای پیش گفت : پدر از سرم رفته ، سرپرستم پنهان شده ، بر من منت بگذار خدا بر تو منت بگذارد .
رسول اکرم فرمود : بسیار خوب ، منتظرم افراد مورد اعتمادی پیدا شوند ، تو را همراه آنها به میان قبیلهات بفرستم . اگر اطلاع یافتی که همچو اشخاصی به مدینه آمدهاند مرا خبر کن .
سفانه از اشخاصی که آنجا بودند پرسید ، آن شخصی که پشت سر پیغمبر حرکت میکرد و به من اشاره کرد حرکت کنم و تقاضای خویش را تجدید نمایم کی است ؟ گفتند او علی بن أبیطالب است.
🔰 @DastanShia
٣.
پس از چندی سفانه به پیغمبر خبر داد که گروهی مورد اعتماد از قبیله ما به مدینه آمدهاند ، مرا همراه اینها بفرست .
رسول اکرم جامهای نو و مبلغی خرجی و یک مرکب به او داد ، و او همراه آن جمعیت حرکت کرد و به شام نزد برادرش رفت .
تا چشم سفانه به عدی افتاد زبان به ملامت گشود و گفت : تو زن و فرزند خویش را بردی و مرا که یادگار پدرت بودم فراموش کردی ؟ !
عدی از وی معذرت خواست . و چون سفانه زن فهمیدهای بود ، عدی در کار خود با وی مشورت کرد ، به او گفت : به نظر تو که محمد را از نزدیک دیدهای صلاح من در چیست ؟ آیا بروم نزد او و به او ملحق شوم ، یا همچنان از او کناره گیری کنم .
سفانه گفت : به عقیده من ، خوب است به او ملحق شوی ، اگر او واقعا پیغمبر خداست زهی سعادت و شرافت برای تو ، و اگر هم پیغمبر نیست و سر ملکداری دارد ، باز هم تو در آنجا که از یمن زیاد دور نیست ، با شخصیتی که در میان مردم یمن داری ، خوار نخواهی شد و عزت و شوکت خود را از دست نخواهی داد .
عدی این نظر را پسندید . تصمیم گرفت به مدینه برود ، و ضمنا در کار پیغمبر باریک بینی کند و ببیند آیا واقعا او پیغمبر خداست تا مانند یکی از امت از او پیروی کند ، یا مردی است دنیا طلب و سر پادشاهی دارد ، تا در حدود منافع مشترک با او همکاری و همراهی نماید .
پیغمبر در مسجد مدینه بود که عدی وارد شد ، و بر پیغمبر سلام کرد . رسول اکرم پرسید : کیستی ؟
عدی گفت: عدی پسر حاتم طائیم .
پیغمبر او را احترام کرد و با خود به خانه برد . در بین راه که پیغمبر و عدی میرفتند ، پیرزنی لاغر و فرتوت جلو پیغمبر را گرفت و به سؤال و جواب پرداخت .
مدتی طول کشید و پیغمبر با مهربانی و حوصله جواب پیرزن را میداد . عدی با خود گفت ، این یک نشانه از اخلاق این مرد ، که پیغمبر است .
🔰 @DastanShia