#شهیدی که برات #کربلا میدهد
🌸🌿🌸
این گوشه ای از قصه علیرضای۱۶ ساله است که با همه ی ما در کربلا وعده کرده است..❤️😢🌷
بسم الله
ایام عید نوروز برای دیدار اقوام به اصفهان رفتیم . روز آخر تعطیلات به گلزار شهدا و سر مزار شهید خرازی رفتم وسط هفته بود و کسی در آن حوالی نبود با گریه از خدا خواستم تا ما هم مثل شهدا راهی کربلا شویم. توی حال خودم بودم. برای خودم شعرمیخواندم.از همان شعرهایی که شهدا زمزمه میکردند:
این دل تنگم عقده ها دارد گوییا میل کربلا دارد
ای خدا ما را کربلایی کن بعد از آن با ما هرچه خواهی کن
هنوز به مزارش نرسیده بودم. یک دفعه سنگ قبر یک شهید توجهم را جلب کرد. با چشمانی گرد شده بار دیگر متن روی سنگ را خواندم. آنجا مزار شهید نوجوانی بود به نام علیرضا کریمی👇💐
اوعاشق زیارت کربلا بوده، و درآخرین دیدار به مادرش چنین گفته: میروم و تا راه کربلا باز نگردد باز نمیگردم!!
در روزی هم که اولین کاروان به طور رسمی راهی کربلا میشود پیکر مطهرش به میهن باز میگردد!!
این را از ابیاتی که روی سنگ مزارش نوشته بود فهمیدم. حسابی گیج شده بودمد. انگار گمشده ای را پیدا کردم. گویی خدا میخواهد بگوید که گره کار من به دست چه کسی باز میشود.😭 همان جا نشستم .حسابی عقده دلم را خالی کردم.
با خودم میگفتم :این ها در چه عالمی بودند و ما کجائیم؟! این ها مهمان خاص امام حسین علیه السلام بودند. ولی ما هنوز لیاقت زیارت کربلا را هم پیدا نکرده ایم.بار دیگر ابیات روی قبر را خواندم:
گفته بودی تا نگردد باز، راه راهیان کربلا عهد کردی برنگردی سرباز مهدی پیش ما و....
با علیرضا خیلی صحبت کردم.از او خواستم سفر کربلای مرا هم مهیا کند. گفتم من شک ندارم که شما در کربلایی تورا بحق امام حسین ع ما را هم کربلایی کن با صدای اذان به سمت مسجد حرکت کردم. درحالی که یاد آن شهید و چهره ی معصومانه اش از ذهنم دور نمیشد.
روز بعد راهی تهران شدیم.آماده رفتن به محل کار بودم. یک دفعه شماره تلفن کاروان کربلای روی طاقچه ، نظرم را جلب کرد. گوشی تلفن را برداشتم. شماره گرفتم. آقایی گوشی را برداشت. بعد از سلام گفتم: ببخشید، من قبل عید مراجعه کردم برای ثبت نام کربلا، میخوام ببینم برای کی جا هست؟ یک دفعه آن آقا پرید تو حرفم و گفت: ما داریم فردا حرکت می کنیم. دو تا از مسافرامون همین الان کنسل کردن،اگه میتونی همین الان بیا!!
نفهمیدم چطوری ظرف نیم ساعت از شرق تهران رسیدم به غرب. اما رسیدم . مسئول شرکت زیارتی را دیدم و صحبت کردیم. گفت:فردا هفت دستگاه اتوبوس از اینجا حرکت می کنه. قراره فردا بعد از یک ماه،مرز باز بشه و برای اربعین کربلا باشیم. اما دارم زودتر می گم، اگه یه وقت مرز رو باز نکردن یا ما را برگردوندن ناراحت نشین!
گفتم:باشه اما من گذرنامه ندارم. کمی فکر کرد و گفت:مشکل نداره،عکس برای شناسنامه خودت و خانمت رو تحویل بده. بعد ادامه دادم: یه مشکل دیگه هم هست،من مبلغ پولی که گفتید رو نمی تونم الان جور کنم. نگاهی تو صورتم انداخت. بعداز کمی مکث گفت: مشکلی نیست، شناسنامه هاتون اینجا میمونه هروقت ردیف شد بیار. با تعجب به مسئول آژانس نگاه میکردم انگار کار دست کس دیگه ای بود. هیچ چیز هماهنگ نبود. اما احساس میکردم ما دعوت شدیم.
از صحبت من با آن آقا ده روز گذشت. صبح امروز از مرز مهران عبور کردیم، وارد خاک ایران شدیم! حوادث این مدت برای من بیشتر شبیه خواب بود تا بیداری.
هشت روز قبل،با ورود کربلا ، ابتدا به حرم قمر بنی هاشم رفتیم .در ورودی حرم، برای لحظاتی حضور علیرضا ، همان شهید نوجوان ،را حس کردم. ناخودآگاه به یادش افتادم. انگار یک لحظه او را در بین جمعیت دیدم. بعد از آن هرجا که می رفتم به یادش بودم. نجف،کاظمین ،سامرا و...
سفر کربلای ما خودش یک ماجرای طولانی بود. اما عجیبتر این که دست عنایت خدا و حضور شهید کریمی در همه جا می دیدم.
در این سفر عجیب ،فقط ما و چند نفر دیگر توانستیم به زیارت سامرا مشرف شویم. زیارتی بود باور نکردنی. هرجا هم می رفتیم ابتدا به نیابت امام زمان(عج) و بعد به یاد علیرضا زیارت می کردیم..این مدت عجیب ترین روزهای زندگی من بود.
پس از بازگشت بلافاصله راهی اصفهان شدم. عصر پنج شنبه برای عرض تشکر به سر مزار علیرضا رفتم . هنوز چند کلامی صحبت نکرده بودم که آقای محترمی آمدند. فهمیدم برادر شهید و شاعر ابیات روی سنگ قبر است. داستان آشنایی خودم را تعریف کردم. ماجراهای عجیبی را هم در آنجا از زبان ایشان شنیدم. عجیب تر این که این نوجوان شهید در پایان آخرین نامه اش نوشته بود: به امید دیدار در کربلا-برادر شما #علیرضا_کریمی✋🌷
علیرضا با همه ما در کربلا وعده کرده بود.💞
📚مسافر کربلا
🥀🕊
🌷 #هر_روز_با_شهدا 🌷
شهیدےکه حضرت زهرا(س) سیرابش کرد
جاے شهید طاهرنیاخالے که مادرش میگفت:
به گوشم رساندن که سجاد لب تشنه شهید شده
وقتی تیر خورده بود از همرزمانش آب طلب میکند اما دوستانش به سجاد اب نمیدند و میگویند الان نمیتونیم بهت آب بدیم چون آب برای بدنت ضرر داره و سریع شهید میشی
لحظاتی بعد سجاد تشنه به شهادت میرسد
این موضوع خیلی منو ناراحت کرده بود هی با خودم میگفتم کاش به پسرم آب میدادن
تا اینکه یه شب تو خواب دیدم سجادم پایین کوه افتاده و من دارم میرم بهش اب بدم اما بانویی رو دیدم که عصا بدست(ان بانو حضرت زهرا(ع) بود) رفت و به سجاد اب داد و برایم دست تکان میداد منظورش این بود خیالت راحت به پسرت آب دادم
الان مطمئنم که سجاد سیراب به شهادت رسیده است
#شهید_سجاد_طاهرنیا
🥀🕊
🌺 #بسم_الله_الرحمن_الرحيم
❣سلام_امام_زمانم❣
🌱سلام بر تو و بر امید فرح بخش آمدنت،
آنگاه که حکومت خدا را نشانمان میدهی و خشکسال آرزوهای ما را با باران مهربانی ات سیراب میکنی؛
آنگونه که بعد از آن هیــچ عطشی، هـرگــز بی تابمان نکند.
📚 صحیفه مهدیه،زیارت حضرت صاحب الامر در سرداب مقدس، ص610.
#بهره_ای_از_کلام_وحی
أعوذ بالله من الشيطان الرجيم
<< الْحَقُّ مِنْ رَبِّكَ ۖ فَلَا تَكُونَنَّ مِنَ الْمُمْتَرِينَ >>
آنچه دربارۀ پیامبریِ محمد یا تغییر قبله گفته میشود، همه از طرف خداست؛ پس حتی لحظهای، شک به دلت راه نده.
سوره بقره آیه ۱۴٧
#صبحتبخیرمولایمن
🏝هر صبح سلامتان میکنم
و دستان ناتوانم را در
دستان پربرکت و مهربانتان میگذارم
و میدانم در پناه نگاه گرمتان،
لحظههایم سرشار از آرامش
و روزی و امید خواهد بود...
هر صبح سلامتان میکنم
و قایق دلم را در تندباد اضطرابها
به ساحل زیبای یاد شما میسپارم
و میدانم که نجات مییابم...
شکر خدا که شما را دارم...🏝
⚘تَنَتبہنازِطبیبان،نیازمندمباد
وجودِنازُکت،آزُردهءگزندمباد
سلامتِهمہآفاق،درسلامتِ توست
بہهیچعارضه،شخصِتودردمند مباد
"حافظشیرازے" ⚘
#الّلهُـمَّعَجِّــلْلِوَلِیِّکَـــالْفَـــرَج
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔰روز سه شنبه روز زیارتی
🌸امام زین العابدین علیه السلام
🌸امام محمدباقر علیه السلام
🌸امام جعفرصادق علیه السلام
#التماس دعا 🤲
🕊🌸الـٰلّهُمَ؏َجــِّلِلوَلــیِّڪَاَلْفــَرَجْبحق حضࢪٺزینبڪبرۍسلاماللهعلیها🤲
🌸تسبیح مخصوص روز سه شنبه🌸
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیمِ
سُبْحانَ مَنْ هُوَ فی عُلُوِّهِ دانٍ، سُبْحانَ مَنْ هُوَ فی دُنُوِّهِ عالٍ، سُبْحانَ مَنْ هُوَفی اِشْراقِهِ مُنیرٌ، سُبْحانَ مَنْ هُوَ فی سُلْطانِهِ قَوِیٌّ، سُبْحانَ الْحَلِیمِ جَمیلَ،
سُبْحانَ الْغِنَیِّ الْحَمِیدِ، سُبْحانَ الْوَاسِعِ الْعَلِیِّ، سُبْحانَ اللَّهِ وَتَعَالی ، سُبْحانَ مَنْریَکْشِفُ الْضُرَّ وَهُوَ الْدَّآئِمُ الصَّمَدُ الْفَرْدُ الْقَدِیمُ، سُبْحانَ مَنْ عَلَافِی الْهَواءِ،
سُبْحانَ الْحَیِّ الرَّفِیعِ، سُبْحانَ الْحَیِّ الْقَیُّومِ، سُبْحانَ الدَّآئِمِ الْبَاقِی الَّذِی لَایَزُولُ، سُبْحانَ الَّذِی لَاتَنْقُصُ خَزَآئِنُهُ، سُبْحانَ مَنْ لَا یَنْفَدُمَا عِنْدَهُ،
سُبْحانَ مَنْ لَا تَبِیدُ مَعَالِمُهُ، سُبْحانَ مَنْ لَایُشَاوِرُ فِی أَمْرِهِ أَحَداً، سُبْحانَ مَنْ لَا الهَ غَیْرُهُ. سُبْحانَ اللَّهِ الْعَظِیم، سُبْحانَ اللَّه وَبِحَمْدِهِ،
سُبْحانَ ذِی الْعِزِّ الشَّامِخِ الْمُبِینِ،سُبْحانَ ذِی الجَلالِ الْبَاذِخِ الَعَظِیمِ، سُبْحانَ ذِی الجَلالِ الْفَاخِرِ الْقَدِیمِ، سُبْحانَ مَنْ هُوَ فِی عُلُوِّهِ دَانٍ وَفِی دُنوِّهِ عَالٍ وَ فی اِشْراقِهِ مُنیرٌ وَ فی سُلْطانِهِ قَوِیٌّ،
وَفِی مُلْکِهِ دَآئِمِ، وَصَلَّی اللَّهُ عَلَی رَسُولِهِ سَیِّدَنا مُحَمَّدٍ نَبِیَّهِ وَأَهْلِ بَیْتِهِ الطَّاهِرِینَ. (البلد الامین، کفعمی، ذکر تسابیح الایام)
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌹ختم نهج البلاغه در ۲۷۰ روز. سهم روز شصت و پنجم
┄━━•●❥❈🌿🌹🌿❈❥●━━┄
📜 #نامه53 : نامه به مالک اشتر
9⃣ اخلاق اختصاصی رهبری
🔻بخشی از كارها به گونه ای است كه خود بايد انجام دهی، مانند پاسخ دادن به كارگزاران دولتی، در آنجا كه منشيان تو از پاسخ دادن به آنها درمانده اند و ديگر بر آوردن نياز مردم در همان روزی كه به تو عرضه می دارند و يارانت در رفع نياز آنان ناتوانند، كار هر روز را در همان روز انجام ده زيرا هر روزی كاری مخصوص به خود دارد. نيكوترين وقتها و بهترين ساعات شب و روزت را برای خود و خدای خود انتخاب كن، اگر چه همه وقت برای خداست، اگر نيّت درست و رعيّت در آسايش قرار داشته باشد. از كارهایی كه به خدا اختصاص دارد و بايد با اخلاص انجام دهی، انجام واجباتی است كه ويژه پروردگار است، پس در بخشی از شب و روز وجود خود را به پرستش خدا اختصاص ده و آنچه تو را به خدا نزديك می كند بی عيب و نقصانی انجام ده، اگر چه دچار خستگی جسم شوی. هنگامی كه نماز به جماعت می خوانی نه با طولانی كردن نماز مردم را بِپراكن و نه آن كه آن را تباه سازی، زيرا در ميان مردم بيمار يا صاحب حاجتی وجود دارد. آنگاه كه پيامبر (صلّی اللّه عليه و آله و سلّم ) مرا به يمن می فرستاد از او پرسيدم با مردم چگونه نماز بخوانم فرمود: «در حد توان ناتوانان نماز بگذار و بر مؤمنان مهربان باش» هيچ گاه خود را فراوان از مردم پنهان مدار، كه پنهان بودن رهبران نمونه ای از تنگ نظری و كم اطّلاعی در امور جامعه می باشد. نهان شدن از رعيّت زمامداران را از دانستن آنچه بر آنان پوشيده است باز می دارد، پس كار بزرگ اندك و كار اندك بزرگ جلوه می كند، زيبا زشت و زشت زيبا می نمايد و باطل به لباس حق در آيد. همانا زمامدار آنچه را كه مردم از او پوشيده دارند نمی داند و حق را نيز نشانه ای نباشد تا با آن راست از دروغ شناخته شود و تو به هر حال يكی از آن دو نفر می باشی: يا خود را برای جانبازی در راه حق آماده كرده ای كه در اين حال نسبت به حقّ واجبی كه بايد بپردازی يا كار نيكی كه بايد انجام دهی ترسی نداری، پس چرا خود را پنهان ميداری و يا مردی بخيل و تنگ نظری كه در اين صورت نيز مردم چون تو را بنگرند مأيوس شده از درخواست كردن باز مانند. با اينكه بسياری از نيازمندی های مردم رنجی برای تو نخواهد داشت كه شكايت از ستم دارند يا خواستار عدالتند، يا در خريد و فروش خواهان انصافند.
0⃣1⃣ اخلاق رهبری با خويشاوندان
🔻همانا زمامداران را خواص و نزديكانی است كه خود خواه و چپاولگرند و در معاملات انصاف ندارند، ريشه ستمكاريشان را با بريدن اسباب آن بخشكان و به هيچ كدام از اطرافيان و خويشاوندانت زمينی را واگذار مكن و به گونه ای با آنان رفتار كن كه قرار دادی به سودشان منعقد نگردد كه به مردم زيان رساند، مانند آبياری مزارع يا زراعت مشترك، كه هزينه های آن را بر ديگران تحميل كنند، در آن صورت سودش برای آنان و عيب و ننگش در دنيا و آخرت برای تو خواهد ماند. حق را به صاحب حق هر كس كه باشد، نزديك يا دور بپرداز و در اين كار شكيبا باش و اين شكيبایی را به حساب خدا بگذار، گر چه اجرای حق مشكلاتی برای نزديكانت فراهم آورد، تحمّل سنگينی آن را به ياد قيامت بر خود هموار ساز. و هر گاه رعيّت بر تو بد گمان گردد، عذر خويش را آشكارا با آنان در ميان بگذار و با اين كار از بدگمانی نجاتشان ده كه اين كار رياضتی برای خود سازی تو و مهربانی كردن نسبت به رعيّت است و اين پوزش خواهی تو آنان را به حق وامی دارد.
┄━━•●❥❈🌿🌹🌿❈❥●━━┄
https://eitaa.com/joinchat/2483486973Cfd85ad48ee
ختم نهج البلاغه در ۱۹۲ روز(39).mp3
6.15M
🔊 ختم گویای نهج البلاغه در ۲۷۰ روز
🌺 سهم روز شصت وپنجم نامه ۵۳ بند ۸، قسمت ۹تا ۱۰
https://eitaa.com/joinchat/2483486973Cfd85ad48ee
AUD-20220731-WA0002.
4.37M
🔊 شرح نهج البلاغه با نهج البلاغه
🔸 شرح #حکمت16
🎙حجت الاسلام مهدوی ارفع
https://eitaa.com/joinchat/2483486973Cfd85ad48ee
✨بسم الله الرحمن الرحیم✨
🌹شرح #حکمت16
🔹شناخت جایگاه جبر و اختیار
🔻برای فهم درست و آسان حکمت شانزدهم نهج البلاغه کافی است عزیزان به یک داستان قرآنی توجه کنند.
🔻در قرآن آمده است که یک وقتی مشاوران فرعون که ادعای « أنا ربّکم الاعلی» داشت به او گفتند بر اساس علوم غریبه ای که ما داریم، به زودی پسری در این سرزمین مصر متولد خواهد شد، بزرگ می شود و تخت و تاج تو را از تو خواهد گرفت. فرعون که خودش می دانست هیچ چیزی فراتر از یک بشر عادی نیست، اما با غرور و تکبّر ادعای خدایی میکرد، بجای اینکه در خلوتی سر به سجده بگذارد، توبه کند و از خدا بخواهد او را ببخشد و تاج و تختش را هم حفظ کند، به عدّه و عُدّه و نیرو و قدرت و ثروت خودش مغرور شد و گفت کاری ندارد ما در مقابل تقدیر خدا تدبیر میکنیم. چه می کنیم؟ از همین لحظه برای همه زنان جوان شهر جاسوس بگذاریم، هر کدام فرزند پسری به دنیا آورد درجا سر ببریم. با این دستور خیالش راحت شد که حالا اگر قرار بود فرزندی هم متولد بشود و بزرگ بشود و تاج و تخت او را بگیرد، در جا کشته است. خدا هم به تعبیر عوام گفت حالا بگرد تا بگردیم. اتفاقا حضرت موسی(علیه السلام) در نزدیکی کاخ فرعون متولد شد. مادرش نگران شد از جان موسی خدا دستور داد نگران نباش، بچه را در سبدی بگذار و روی آب رها کن. این بچه را روی آب رها کردند. خواهر حضرت موسی(علیه السلام) هم از کنار رودخانه، تعقیبش کرد تا ببیند بالاخره کار به کجا میرسد، دید که با کمال تعجب فرعون و همسرش کنار رودخانه تفریح می کردند، وقتی چشمشان به آن سبد افتاد به سربازها دستور دادند آن سبد را آوردند، تا سبد را باز کردند، پسر و بچه و نوزادی را دیدند ، خدا محبت حضرت موسی(علیه السلام) را به دل فرعون و همسرش انداخت که بچه دار نمی شدند. حالا همان فرعونی که قصد داشت موسی را از همان ابتدا بکشد، شد نوکر حضرت موسی و در کاخ بزرگش کرد و حسابی هم به او رسیدگی کرد تا این فرزند بزرگ شد و جوان تنومندی شد. در دفاع از یک مؤمن در مقابل یک قبطی، مشتی به سینه قبطی زد قبطی مرد. حضرت موسی از ترس جانش فرار کرد و رفت و از لطف و صفایی که داشت، خداوند دختر شعیب را نصیبش کرد. بعد از چند سال با همسر و فرزندانش برگشت و به دستور خدا مأمور شد که بیاید و در مقابل فرعون بایستد که بنی اسرائیل را آزاد کند. خلاصه دعوا بالا گرفت و فرعون با لشکرش دنبال بنی اسرائیل و حضرت موسی کردند. رسیدند به رود نیل، به اذن خدا عصا را بر رودخانه زد. دوازده راه آب خشک خشک از کف رودخانه باز شد، هر طایفه از مسیر خودشان عبور کردند، دوباره آبها روی هم برگشت در حالیکه لشکر فرعون وسط نیل رسیده بود.
🔻با این نگاه خداوند در همان آبی که حضرت موسیِ دو روزه را سالم عبور داد، فرعون قلدر را غرق کرد و فرمود بدنت را هم از آب نجات می دهم که تا قیامت، الگو باشی برای همه کسانی که در مقابل تقدیر الهی نایستید. حالا با این قصّه ساده قرآنی، حکمت شانزدهم را می خوانیم و میفهمیم. حضرت میفرمایند: « کارها چنان در سیطره تقدیر است که چاره اندیشی به مرگ می انجامد»؛ یعنی چنان امور عالم هستی، تحت سیطره تقدیرات عالمانه و حکیمانه و دقیق خداست، که اگر شما تدبیرت هم در مقابل تقدیر الهی باشد، جز اینکه خودت را نابود کنی هیچ فایده ای ندارد.
🎙حجت الاسلام مهدوی ارفع
https://eitaa.com/joinchat/2483486973Cfd85ad48ee
دعای دهم صحیفه سجادیه، از دعاهای صحیفه سجادیه امام سجاد(ع). این دعا در ۶ فراز تنظیم شده و موضوع اصلی آن پناهبردن به خداوند است.در فرازی از این مناجات آمده است: «الهی، شیطان، ما را چون در نافرمانیات او را همراهی کردیم سرزنش میکند، پس بر محمد و آلش درود فرست و اکنون که شیطان را به خاطر تو واگذاشتیم و از طرف او به سوی تو روی آوردیم، او را به سرزنش ما شاد مکن»
آموزههای دعا
بخشش خداوند از سر فضل و عذابِ او از سر عدل است.
امام سجاد(ع) از خداوند میخواهد با احسان و فضلش با بندگان برخورد کند نه با عدلش.
خداوند قبول دعای درماندگان را بر خود واجب کرده و رفع گرفتاری گرفتاران را به ایشان وعده داده است.
شبیهترین چیزها به خواسته خداوند و سزاوارترین کار به بزرگواری او، رحمتش بر کسی است که از او رحمت خواهد و به فریاد رسیدن کسی است که به او فریاد آورده است.
شیطان آدمی را برای نافرمانی از خداوند سرزنش میکند و از سرزنش انسان، شادمان میشود.
.
🔅#پندانه
✍️ برکت در مال
🔹از بزرگى پرسیدند:
برکت در مال یعنی چه؟
🔸در پاسخ مثالی زد:
گوسفند در سال یکبار زایمان میکند و هر بار هم یک بره به دنیا میآورد.
🔹سگ در سال دوبار زایمان میکند و هر بار هم حداقل ششهفت بچه.
🔸بهطور طبیعی شما باید گلههای سگ را ببینید که یک یا دو گوسفند در کنار آن است ولی در واقع برعکس است.
🔹گلههای گوسفند را میبینید که یک یا دو سگ در کنار آنهاست.
🔸خداوند برکت را در ذات گوسفند قرار داد و از ذات سگ برکت را گرفت.
🔹مال حرام اینگونه است. فزونی دارد ولی برکت ندارد. روی مفهوم «برکت در روزی» فکر کنیم.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#کلیپ | #استاد_شجاعی
🔽تنها راه حفظ فرزند از ابتلا به انحراف !
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌹هر موقع دلگیر بودید و غم دنیا به دلتون سنگینی کرد، این صوت ملکوتی حضرت روح الله رو گوش کنید...
مدیریت عقیدتی و نظارت حوزه مقاومت بسیج ۱۱۹ محمد امین(ص)
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
اینجا بمانیم که چه؟
🎙 #علامه_حسنزاده_آملی
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
✨تلاوت سوره انسان✨
تعداد: روزی ۵بار
اثر: جهت هدایت فرزندانی که در معرض خطر جدی عوارض بد آخرالزمان هستند.
استاد_نیلچی_زاده
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 فضیلت سوره یاسین و آرزوی خاتم النبیین
هرکس این کلمه به او رسید و از دست داد به حسرتی مبتلا خواهد شد که آن حسرت پایان ندارد ...
از امروز هر یک از شما ملتزم شوید و سوره یاسین را بخوانید ...
🎙 آیت الله العظمی وحید خراسانی حفظه الله تعالی
▪️اللّهمَّعَجِّلْلِوَلِیِّڪَالفَرَج▪️
#امام_زمان
#سوره_یاسین
@serat_almahdi