eitaa logo
نوای قران(ربانی)
164 دنبال‌کننده
17.4هزار عکس
19.1هزار ویدیو
465 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
☘ توصیه‌های عالم ربّانی آیت‌الله حاج شیخ محمدرضا طبسی نجفی: ۱. سعی کنید هر شب در موقع خواب، سوره ملک را تلاوت کنید. ۲. همیشه یک دستتان بر روی قرآن و دست دیگرتان در دست اهل بیت باشد. ۳. برای خدا تواضع کنید تا عزیز و سربلند شوید. ۴. روزی یک صد مرتبه (یا علیم) و (یا حفیظ) را فراموش نکنید. ۵. هر چه می‌خواهید از ذات مقدس علی بن موسی الرضا علیهماالسلام بخواهید. 📗 کتاب فقیه خراسان ؛ صفحه ۲۸۷ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌
✿‍✵✰ هـر شــ🌙ــب یـک ✰✵✿‍ داســتــان مـعـنــوی ✧✾════✾✰✾════✾✧ 💠🔹امام سجاد علیه‌السلام: مردى با خانواده خود سوار كشتى شد و در دریا به حركت درآمد، كشتى شكست و از سرنشینان آن جز همسر آن مرد كسى نجات نیافت زن بر تخته پاره‌اى قرار گرفت و موج دریا او را به یكى از جزیره‌هاى میان آب برد در آن جزیره مرد راهزنى زندگى مى‌كرد كه هر عمل حرامى را مرتكب شده بود و به هر فعل قبیحى دامن آلوده داشت ناگهان آن زن را بالاى سر خود دید به او گفت: آدمیزادى یا پرى؟ زن گفت: آدمم دیگر سخنى نگفت برخاست و قصد كرد که عمل حرامی را با زن انجام دهد زن به خود لرزید راهزن سبب را پرسید زن با دست اشاره كرد از خدا مى‌ترسم راهزن گفت: تاكنون چنین عملى مرتكب شده‌اى؟ زن پاسخ داد به عزتش سوگند نه مرد راهزن گفت: با اینكه تو مرتكب چنین خلافى نشده‌اى از خدا مى‌ترسى! درحالیكه من این كار را به زور به تو تحمیل مى‌كنم به خدا قسم من براى ترس از حق سزاوارتر از توام راهزن پس از این جرقه بیدار كننده برخاست و در حالیكه همتى به جز توبه نداشت به نزد خاندان خود روان شد در راه به عابدی برخورد و به عنوان رفیق راه با او همراه گشت آفتاب هر دوى آنان را آزار داد عابد به راهزن جوان گفت: دعا كن تا خدا به وسیله ابرى بر ما سایه افكند وگرنه آفتاب هر دوى ما را از پاى خواهد انداخت! جوان گفت: من در پیشگاه خدا براى خود حسنه‌اى نمى‌بینم تا جرأت كرده از حضرتش طلب عنایت كنیم عابد گفت: پس من دعا مى‌كنم تو آمین بگو جوان پذیرفت، عابد دعا كرد جوان آمین گفت ابرى بر آنان سایه انداخت در سایه آن بسیارى از راه را رفتند تا به جایى رسیدند كه باید از هم جدا مى‌شدند به ناگاه ابر بالاى سر جوان به حركت آمد عابد گفت: تو از من بهترى زیرا دعا به خاطر تو به اجابت رسید داستانت را به من بگو جوان برخورد خود را با آن زن تعریف کرد عابد به او گفت: بخاطر ترسى كه از خدا به دل راه دادى تمام گناهانت بخشیده شد باید بنگرى كه در آینده نسبت به خداوند چگونه خواهى بود ↲عرفان اسلامی، شرح جامع مصباح الشریعه و مفتاح الحقیقه، جلد۱ شیخ حسین انصاریان
چگونه آغاز کنیم 9.mp3
9.15M
💢 بعضی از موضوعات در دستگاه خداوند اصل، ریشه و بُن هستند. مانند موضوع نیت و اخلاص داشتن در اعمال (یعنی خالصانه برای خدا عمل کردن) ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
💟 خدایا یه وقتایی از خواستن خواسته هام میترسم! شاید خیر من در اونها نباشه... شاید با داشتنشون از تو دور بشم اما هیچ وقت از اینکه خیرمو دست تو بسپرم نمیترسم. خیالم راحته که بهترین رو نصیبم میکنی. 💟 خدایا من خوشبختم ، نه به خاطر رسیدن به همه خواسته هام به خاطر داشتن خدایی چون تو خوشبختم و آرومم به خاطر اینکه تو آرومم کردی اگر گاهی بی حوصله و بی صبر میشم و چرا، چرا، میکنم ، تو ببخش. 💟 خدا جونم من آرامشی میخوام که با هیچ طوفانی نلرزه و این ممکن نیست مگر در رضایت تو 💟 پس شکرت میکنم برای تمام نعمتهایی که به من دادی. 🌟شبتون درپناه امن الهی
یا رب پر از نیازم و اجابت آن را در «آمین» تو می‌جویم خدای من بی‌نیازم کن و خالی از هر نیاز که جز به روزی آسمانی تو نیازم نیست دعا می‌کنم در فراسوی این شب‌های زیبا و پر از آرامش خداوند نور عشق بیحدش را بتاباند بر خوشه‌ آرزوهای شما تا صدها ستارہ بروید برای اجابت آنها شـ🌙ـبتون در پنـاه خـدا🌟
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
14.28M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎬 | توصیفی از دگرگونی آخر الزمان مردمانی عاشق معصیت و گناه و زنانی اهل خود نمایی و بی حجاب کانال سخنرانی دلنشین @sokhanrani313
. 🌱 قافله‌ای که به حج می‌رفت قافله‌ای از مسلمانان که آهنگ مکه داشت، همینکه به مدینه رسید چند روزی توقف و استراحت کرد، و بعد از مدینه به مقصد مکه به راه افتاد. در بین راه مکه و مدینه، در یکی از منازل، اهل قافله با مردی مصادف‌ شدند که با آنها آشنا بود. آن مرد در ضمن صحبت با آنها، متوجه شخصی‌ درمیان آنها شد که سیمای صالحین داشت، و با چابکی و نشاط مشغول خدمت و رسیدگی به کارها و حوائج اهل قافله بود، در لحظه اول او را شناخت. با کمال تعجب از اهل قافله پرسید: این شخصی را که مشغول خدمت و انجام‌ کارهای شماست می‌شناسید؟ گفتند: نه، او را نمی‌شناسیم، این مرد در مدینه به قافله ما ملحق شد. مردی‌ صالح و متقی و پرهیزگار است. ما از او تقاضا نکرده‌ایم که برای ما کاری‌ انجام دهد، ولی او خودش مایل است که در کارهای دیگران شرکت کند و به‌ آنها کمک بدهد. گفت: معلوم است که نمی‌شناسید، اگر می‌شناختید این طور گستاخ نبودید، هرگز حاضر نمی‌شدید مانند یک خادم به کارهای شما رسیدگی کند. گفتند: مگر این شخص کیست؟ گفت: این، علی بن الحسین زین العابدین است. جمعیت آشفته به پاخاستند و خواستند برای معذرت دست و پای امام را ببوسند. آنگاه به عنوان گله گفتند: این چه کاری بود که شما با ما کردید؟! ممکن بود خدای ناخواسته ما جسارتی نسبت به شما بکنیم، و مرتکب گناهی بزرگ بشویم. امام: من عمدا شمارا که مرا نمی‌شناختید برای همسفری انتخاب کردم، زیرا گاهی با کسانی که مرا می‌شناسند مسافرت‌ می‌کنم، آنها به خاطر رسول خدا زیاد به من عطوفت و مهربانی می‌کنند، نمی‌گذارند که من عهده‌دار کار و خدمتی بشوم، از اینرو مایلم همسفرانی‌ انتخاب کنم که مرا نمی‌شناسند و از معرفی خودم هم خودداری می‌کنم تا بتوانم به سعادت خدمت رفقا نائل شوم. 📔 بحار الأنوار: ج١١، ص٢١ 🔰 @DastanShia
قرب به اهل بیت ۳.mp3
14.18M
مجموعه (علیهم‌االسلام) ۳ | ✔️در آسمان پارتی بازی داریم! بعضی‌ها برای خدا و معصومین عزیزند حتی اگر گناه هم کنند، برشان می‌گردانند به خانه! بعضی‌ها هم علیرغم عبادات خفن، آخرسر رانده می‌شوند! چرا؟
5.29M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔻نماینده حماس: ما رهبر حرکت خود را بدرقه می کنیم برای کسی که عملیات طوفان الاقصی را مدیریت کرد 🔹رژیم صهیونیستی با ارتکاب این جرم به همه ثابت کرد مظهر جنایت است.