eitaa logo
نوای قران(ربانی)
163 دنبال‌کننده
17.6هزار عکس
19.2هزار ویدیو
472 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
🔷 ۱۹ مرداد سالروز شهادت شهید حسین لشکری گرامی باد (قابل توجه غربگرایان وطن فروش و ورزشکاران المپیکی ایران که با تابعیت دیگر کشورها به میدان آمدند)! 🔸او اولین اسیر ایران در جنگ با ارتش بعث و آخرین اسیر آزاد شده توسط آنها بود! وی در ۲۷ شهریور ۵۹ (سه روز قبل از آغاز رسمی جنگ) برای بمباران پاسگاه‌های ایرانی اشغال شده به پرواز درآمد و با اصابت موشک به هواپیمایش مجبور به خروج اضطراری و نهایتاً اسارت شد. 🔸صدام به او پیشنهاد می‌دهد که در ازای دریافت تابعیت هر کشوری که بخواهد و به همراه دریافت بهترین امکانات مادی برای زندگی، در مقابل دوربین برود و بگوید که این آنها و ایران بوده که شروع کننده جنگ بوده اند! اما او عِرق ملی و وفاداری به وطن را با هیچ چیز عوض نکرد و سال ها تن به اسارت در سلول‌های انفرادی داد! 🔸سرانجام ارتش بعث برای انتقام از او به سبب نافرمانی در مقابل دستور صدام، وی را به یک اردوگاه مخفی و به دور از نظارت صلیب سرخ برد و او تا سال ۷۴ از خانواده اش هیچ خبری نداشت و نهایتاً در سال ۷۷ به عنوان آخرین اسیر ایرانی آزاد شد تا در سال ۸۸ و به علت عوارض ناشی از شکنجه زمان اسارت در خاک وطن به شهادت برسد! 🔸بله، این شهید بزرگوار قبل از انقلاب دانشجوی دانشگاه‌های آمریکا بود اما پیشنهاد بی‌شرمانه دشمن را رد کرد تا نام و یادش امروز موجب رسوایی ورزشکاران وطن فروش المپیکی ایران شود که به خاطر اندکی پول، هزاران دروغ و تهمت را در نزد جهانیان علیه ملت خود گفتند! ♦️روی شما وطن فروشان سیاه و شادی روح شهید لشکری صلوات. ✍علی جهانبخش، قاضی دادگستری 👇 @ravayatefathavini
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
. 💠 توسّل به آقا امام زمان (عج) حضرت آية اللّه حسينى تهرانى در كتاب معادشناسى خود از قول يكى از اعاظم نجف نقل مى فرمايد: ما از نجف اشرف عيال اختيار كرديم و سپس در فصل تابستان براى زيارت وملاقات ارحام عازم ايران شديم و پس از زيارت حضرت ثامن الائمه عليه السلام عازم وطن خود كه شهرى است در نزديكيهاى مشهد گرديديم. آب و هواى آنجا به عيال ما نساخت و مريض شد و روز به روز مرضش شدّت پيدا كرد و هر چه معالجه كرديم سودمند واقع نشد و در آستانه مرگ قرار گرفت. من در بالين او بودم و بسيار پريشان شدم و ديدم عيالم در اين وقت فوت مى كند و من بايد تنها به نجف برگردم و در نزد پدر و مادرش خجل و شرمنده گردم و آنها بگويند: دختر نوعروس ما را برد و در آنجا دفن كرد و خودش برگشت حال اضطراب و تشويش عجيبى در من پيدا شد. فوراً آمدم در اطاق مجاور ايستادم و دو ركعت نماز خواندم و توسّل به حضرت امام زمان (عج) پيدا كردم و عرض كردم: يا ولى اللّه! همسر من را شفا دهيد كه اين امر از دست شما ساخته است. و با نهايت تضرّع و التجاء متوسّل شدم. سپس به اطاق عيالم آمدم. ديدم نشسته و مشغول گريه كردن است. تا چشمش به من افتاد گفت: چرا مانع شدى؟ چرا نگذاشتى؟ من متوجّه نشدم چه مى گويد و تصوّر كردم كه حالش بد است. بعد كه قدرى آب به او داديم و غذا به دهانش گذارديم قضيّه خود را براى من نقل كرد و گفت: عزرائيل براى قبض روح من با لباسى سفيد آمد و بسيار زيبا و آراسته بود. به من لبخندى زد و گفت: حاضر به آمدن هستى؟ گفتم: آرى! بعداً اميرالمؤ منين عليه السلام تشريف آوردند و با من بسيار ملاطفت و مهربانى نمودند و به من فرمودند: من مى خواهم بروم نجف، مى خواهى با هم به نجف برويم؟ گفتم: بلى! خيلى دوست دارم با شما به نجف بيايم. من برخاستم لباس خود را پوشيدم و آماده شدم كه با آن حضرت به نجف اشرف برويم. همينكه خواستم با آن حضرت از اطاق خارج شوم ديدم كه آقا امام زمان (عج) آمدند و تو هم دامان امام زمان (عج) را گرفته‌اى. حضرت امام زمان (عج) به آقا اميرالمؤمنین عليه السلام فرمودند: اين بنده به ما متوسّل شده، حاجتش را برآوريد! حضرت اميرالمؤمنين عليه السلام سر مبارك را پايين انداخته و به عزرائيل فرمودند: به تقاضاى مرد مؤمن كه متوسّل به فرزند ما شده است برو تا موقع معيّن! و آنگاه اميرالمؤمنين عليه السلام از من خداحافظى كردند و رفتند. چرا نگذاشتى بروم؟ 📔 معادشناسى: ج۱، ص۲۸۸ 🔰 @DastanShia