eitaa logo
نوای قران(ربانی)
160 دنبال‌کننده
17.2هزار عکس
18.7هزار ویدیو
455 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
۳ 🔆 *«اقْتُلُواْ يُوسُفَ أَوِ اطْرَحُوهُ أَرْضًا يَخْلُ لَكُمْ وَجْهُ أَبِيكُمْ وَتَكُونُواْ مِن بَعْدِهِ قَوْمًا صَالِحِينَ»* 🔆 *«يوسف را بكشيد يا او را به سرزمينى بيندازيد تا توجه پدرتان معطوف شما گردد و پس از او مردمى شايسته باشيد.»* 📗 سوره یوسف، آیه ۹ 🔶 برادران یوسف به این اجماع رسیدند که یوسف را بکشند یا او را به وجهی از دیدرس پدر خارج کنند تا خودشان جلوه‌گر شوند. 💢 *تفكر نادرست آن است که گمان کنیم: «از دل برود هر آنکه از دیده برفت!»* ‼️ آن‌ها تصور می‌کردند که اگر یوسف را از دیدۀ یعقوب دور کنند، به محبوبیت یوسف خاتمه داده می‌شود. 🌀 این یک تفکر بسیار نادرست است تاریخ عکس این قضیه را ثابت کرد! یعقوب سالیان سال یوسف را ندید؛ ولی علاقه‌اش به او افزون شد و گذر زمان در محبت او به یوسف اختلالی ایجاد نکرد. ⬅️ *این که تصور کنیم چون توفیق دیدار حضرت ولی عصر عجل‌الله‌تعالی‌فرجه را نداریم؛ پس باید این عشق کمرنگ شود و در گذر زمان جای خود را به عشق دنیا دهد، تفکر ناصحیحی است.* 💢 *تفکر نادرست در حد تفکر باقی نمی‌ماند؛* این نطفه، روزی تبدیل به یک نوزاد می‌شود و این نوزاد رشد می‌کند و این تفکر ناصحیح به یک عملکرد نامناسب تبدیل می‌شود.
۲۲ ◀️ *پندار ناصحيح آنست كه گمان كنيم محرومیت موقت از فیض اولیای الهی به‌معنای محرومیت همیشگی از آن است.* 🔆 *«فَلَمَّا رَجِعُوا إِلَى أَبِيهِمْ قَالُواْ يَا أَبَانَا مُنِعَ مِنَّا الْکيْلُ فَأَرْسِلْ مَعَنَا أَخَانَا نَکتَلْ وَ إِنَّا لَهُ لَحَافِظُونَ»* 🔆 *«پس چون به سوى پدر خود بازگشتند گفتند اى پدر پيمانه از ما منع شد برادرمان را با ما بفرست تا پيمانه بگيريم و ما نگهبان او خواهيم بود»* 📗 سوره یوسف، آیه ۶۳ 🔷 گاهی اوقات ما کاملاً ناامید هستیم و ناامیدانه با امور برخورد می‌کنیم! ◀️ *ظاهر برخی از ممنوعیت‌ها و محرومیت‌ها قهر است؛ اما باطن آنها مِهر است. نباید تصور کنیم که یک ممنوعیت موقت، محرومیت دائمی را به‌دنبال دارد.* ◀️ برادران حضرت یوسف به آینده خوشبین و امیدوار بودند که در آینده برادرشان را همراه خود به مصر مي برند و دریافتی بیشتر و مطلوب خواهند داشت . در واقع به گره‌گشایی آسان امید داشتند و *ممنوعیتی که برایشان ایجاد شده بود همیشگی نمی‌دانستند.* 💢 پندار ناصحیح این است که گمان کنیم بی‌پاسخ ماندن درخواست ما همیشگی است و به‌معنای بی‌اعتبار بودن ماست! ✅ *باید بدانیم که بعضی از تأخیرها به نفع ما هستند. هرگز محرومیت موقت از سفرۀ فیض اولیای خدا به‌معنی محرومیت دائمی نیست. نگاه ما باید اصلاح شود و امیدوارانه به امور مختلف بنگریم.*
💢 *«بی‌تفاوتی نسبت به اطرافیان»* 🔆 *«لَمَّا اسْتَيْأَسُواْ مِنْهُ خَلَصُواْ نَجِيًّا قَالَ كَبِيرُهُمْ أَلَمْ تَعْلَمُواْ أَنَّ أَبَاكُمْ قَدْ أَخَذَ عَلَيْكُم مَّوْثِقًا مِّنَ اللّهِ وَمِن قَبْلُ مَا فَرَّطتُمْ فِي يُوسُفَ فَلَنْ أَبْرَحَ الأَرْضَ حَتَّىَ يَأْذَنَ لِي أَبِي أَوْ يَحْكُمَ اللّهُ لِي وَهُوَ خَيْرُ الْحَاكِمِينَ»* 🔆 *«هنگامی که (برادران) از او مأیوس شدند، به کناری رفتند و با هم به نجوا پرداختند؛ (برادر) بزرگشان گفت: «آیا نمی‌دانید پدرتان از شما پیمان الهی گرفته؛ و پیش از این درباره یوسف کوتاهی کردید؟ من از این سرزمین حرکت نمی‌کنم، تا پدرم به من اجازه دهد؛ یا خدا درباره من داوری کند، که او بهترین حکم‌کنندگان است»* 📗 سورۀ یوسف، آیه ۸۰ 🔷 *بزرگیِ بزرگتر اقتضا می‌کند که از موقعیت‌های مختلف برای معرفی اعمال نادرست اطرافیان استفاده کند. البته لسان او نباید زبان مذمت، ملامت، تحقیر یا تصغیر باشد؛ بلکه صرفاً بایستی یادآوری و تذکار باشد. 💢 یکی از پندارهای نادرست این است که گمان کنیم بزرگتر یک جمع می‌تواند به اطرافیانش بی‌توجه باشد. ⬅️ *البته تذکر دادن، آداب، قوانین و احکام خاصی دارد.* یکی از اموری که حتماً باید مورد توجه قرار بگیرد نحوۀ تذکر دادن است که هرگز نباید در یک فضای عمومی باشد؛ بلکه حتماً در خلوت انجام بگیرد. ✅ در درون ما نیز بزرگتری به نام عقل وجود دارد که وقتی با خلوت می‌کنیم، کوتاهی‌های گذشته را به ما متذکر می‌شود و هرگز آنها را توجیه نمی‌کند. ✅ قلب حتی از عقل هم بالاتر است و استدلالهای نادرست گذشته را توجیه نمی‌کند. بزرگتر چون از ما بزرگتر است تفریط‌هایمان را با زبان کنایه و در خلوت به ما خاطر نشان می‌کند. 🔷 زمانی که انسان نورانی شود، خودش متوجه خطاها و افراط و تفریط‌هایش می‌شود و دیگر نیازی به تذکر ندارد. 🔷 ما در خلوت‌های باطنی خود، در محضر عقل، قلب و روح خویشتن قرار می‌گیریم و آنها گذشتۀ ما را که مملو از کوتاهی و تفریط بوده است، به ما متذکر می‌شوند.