eitaa logo
نوای قران(ربانی)
162 دنبال‌کننده
21هزار عکس
23.9هزار ویدیو
520 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
🔻حکایتی شنیدنی 🔰مرحوم ميرزا علي محدث زاده، فرزند حاج شيخ عباس قمي كه از وعاظ و خطباي مشهور تهران بود، مي فرمود: زماني من به بيماري و ناراحتي حنجره و گرفتگي صدا مبتلا شده بودم، تا جايي كه منبر رفتن و سخنراني كردن برايم ممكن نبود. مسلما هر مريضي در چنين موقعيتي به فكر معالجه مي افتد. من نيز با در نظر گرفتن طبيبي متخصص و با تجربه، به او مراجعه كردم و پس از معاينه معلوم شد كه بيماري آنقدر شديد است كه بعضي از تارهاي صوتي از كار افتاده و فلج شده است و اگر لاعلاج نباشد لااقل صعب العلاج است. 🔰طبيب معالج در ضمن نوشتن نسخه، دستور استراحت دادند كه تا چند ماه از منبر رفتن خودداري كنم و حتي با كسي حرف نزم و اگر چيزي بخواهم و يا مطلبي را از زن و بچه ام انتظار داشته باشم، آنها را بنويسم. تا در نتيجه ي استراحت مداوم و استعمال دارو، شايد سلامتي از دست رفته مجددا به من برگردد. 🔰البته صبر در مقابل چنين بيماري و حرف نزدن با مردم حتي با زن و بچه، خيلي سخت و طاقت فرساست، زيرا انسان از همه بيشتر احتياج به گفت و شنود دارد، چطور مي شود تا چند ماه هيچ نگويم و حرفي نزنم و پيوسته در استراحت باشم؟ در حالي كه معلوم نيست نتيجه آن چه باشد! بر همه روشن است كه با پيش آمد چنين بيماري خطرناكي چه حال اضطراري به بيمار دست مي دهد. اين اضطرار و ناراحتي شديد، آدمي را به ياد يك قدرت فوق العاده مي اندازد. اين حالت پريشاني باعث مي شود كه اميد انسان، از تمام چاره هاي بشري قطع شود و به ياد مقربان درگاه الهي افتد تا بوسيله ي آنها به درگاه خداوند متعال، عرض حاجت كند و از درياي بي پايان لطف خداوند بهره اي بگيرد. 🔰من هم با چنين پيش آمدي، جز توسل به ذيل عنايت حضرت امام الحسين (ع) چاره اي نداشتم. روزي بعد از نماز ظهر و عصر حال توسل به دست آمد و خيلي اشك ريختم و سالار شهيدان حضرت سيد الشهداء عليه السلام را مخاطب قرار دادم و گفتم: يابن رسول الله صلي الله عليه و آله و سلم، صبر در مقابل چنين بيماري براي من طاقت فرسا است! علاوه بر آن، من اهل منبر هستم و مردم از من انتظار دارند من از اول عمر تا به حال علي الدوام منبر مي رفتم و از نوكران شما اهل بيت هستم. ولي حالا چه شده است كه يكباره بايد از اين پست حساس، بر اثر بيماي بركنار باشم؟ به علاوه ماه مبارك رمضان نيز نزديك است دعوت ها را چه كنم؟ آقا عنايتي بفرما، تا خدا شفايم دهد! 🔰به دنبال اين توسل، طبق معمول هر روز، خوابيدم. در عالم خواب خودم را در اطاق بزرگي كه نيمي از اطاق منور و روشن بود و قسمت ديگر اطاق، كمي تاريك بود؛ ديدم. 🔰در آن قسمتي كه روشن بود، حضرت سيدالشهداء اباعبدالله الحسين عليه السلام را ديدم كه نشسته اند. خيلي خوشحال و خوشوقت شدم و همان توسلي را كه در حال بيداري داشتم، در حال رؤيا نيز پيدا كردم و به ايشان عرض حاجت نمودم! مخصوصا اصرار داشتم كه ماه مبارك نزديك است و در مساجد متعددي دعوت شده ام، ولي با اين حنجره ي از كار افتاده چطور مي توانم منبر روم و سخنراني نمايم؟ و حال آنكه دكتر مرا منع كرده است كه حتي با بچه هاي خودم نيز حرفي نزنم! چون خيلي تضرع و زاري داشتم، حضرت عليه السلام اشاره به من كردند و فرمودند: به آن آقا سيد كه دم در نشسته، بگو چند جمله از مصيبت دخترم (حضرت رقيه عليهاالسلام) بخواند و شما كمي اشك بريزيد، انشاءالله تعالي خوب مي شوي! 🔰من به در اطاق نگاه كردم، ديدم شوهر خواهرم «آقا مصطفي طباطبائي قمي» كه از علماء و خطباء و از ائمه ي جماعت تهران است، نشسته است. فرمان حضرت امام حسين عليه السلام را به او رساندم، ولي ايشان مي خواست از ذكر مصيبت خودداري كند! حضرت سيدالشهداء عليه السلام فرمودند: «بخوان روضه ي دخترم را» ايشان مشغول ذكر مصيبت حضرت رقيه عليهاالسلام شد و من هم گريه مي كردم و اشك مي ريختم. 🔰 اما متأسفانه بچه ها مرا از خواب بيدار كردند و من با ناراحتي از خواب بيدار شدم و متأسف و متأثر بودم كه چرا از آن مجلس پر فيض محروم ماندم؟ ولي دوباره ديدن آن منظره عالي امكان نداشت! 🔰 همان روز يا روز بعد، به همان پزشك متخصص مراجعه نمودم. خوشبختانه پس از معالجه، معلوم شد كه اصلا اثري از ناراحتي و بيماري قبلي نيست! پزشك كه در تعجب بود از من پرسيد: شما چه خورديد كه به اين زودي و سرعت نتيجه گرفتيد؟ 🔰 من چگونگي توسل و خواب خودم را بيان كردم. دكتر قلم در دست داشت و سرپا ايستاده بود، ولي بعد از شنيدن داستان توسلم، بي اختيار قلم از دستش بر زمين افتاد و با يك حالت معنوي كه بر اثر شنيدن نام مولي الكونين، امام حسين (ع) به او دست داده بود؛ پشت ميز طبابت نشست و قطره قطره ي اشك بر رخسارش ريخت. او گريه كرد و سپس گفت: آقا، اين ناراحتي شما جز توسل و عنايات و امداد غيبي، چاره و علاج ديگري نداشت. 📚کرامات الحسينيه ج2، ص88 الّلهُمَّ صَلِّ عَلے مُحَمَّد وَآلِ مُحَمَّد وَعَجِّل فَرَجَهُم📿
بسم الله الرحمن الرحیم هدف اصلی قیام سیدالشهدا علیه السلام احیای فریضه مهم امر به معروف و نهی از منکر بود هم امر به معروف و نهی از منکر حاکمان و هم امریه معروف و نهی از منکر مردم خداوند در قرآن میفرمایند : ✨الْمُؤْمِنُونَ وَ الْمُؤْمِناتُ بَعْضُهُمْ أَوْلِياءُ بَعْضٍ يَأْمُرُونَ بِالْمَعْرُوفِ وَ يَنْهَوْنَ عَنِ الْمُنْكَرِ وَ يُقيمُونَ الصَّلاةَ وَ يُؤْتُونَ الزَّكاةَ وَ يُطيعُونَ اللهَ‌ وَ رَسُولَهُ أُولئِكَ سَيَرْحَمُهُمُ اللهُ‌ إِنَّ اللهَ‌ عَزيزٌ حَكيمٌ [توبه/۷۱] مردان و زنان باايمان، ولىّ [و يار و ياور] يكديگرند، امربه‌معروف و نهى‌ازمنكر مى‌كنند، نماز را برپا مى‌دارند و زكات را مى‌پردازند و خدا و پيامبرش را اطاعت مى‌كنند، به‌زودى خدا آنان را مورد رحمت [خويش] قرار مى‌دهد، خداوند توانا و حكيم است. ✅ اولویت امربه معروف و نهی از منکر مسئولین لازم است باتوجه به اینکه هم قیام امام علیه حکومت فاسد یزید بود .. منتها در کنار آن از امر به معروف و نهی از منکر فردی هم نباید غافل شد که مومنان بر هم ولایت دارند... ✅در این میان توجه به شناخت اهم و مهم دین و زمان و مکان و نحوه مواجه با افراد در امربه معروف و نهی از منکر لازم است 👈یعنی شیوه امر به معروف و نهی از منکر حتما بایستی به گونه ای باشد که تاثیرگذار باشد . 🔺شرایط امربه معروف و نهی از منکر باتوجه به روایت نبوی را در قالب تمثیل بخوانیم ✅ ده نکته آموزنده از تشبیه انسان مومن به آیینه پیامبر اکرم (ص) فرمودند:  «المومن مرآه المومن» مومن آیینه ی مومن است. این تشبیه بسیار زیبا، می تواند نکات بسیاری را در برداشته باشد که به ده نکته ی آن از کتاب «تمثیلات» (به انضمام بعضی ابیات برگرفته از دیوان اشعار شاعران) اشاره می کنیم: 1⃣مثل آیینه باشیم، هم زیبایی دیگران را ببینیم و هم نقاط ضعف آنان را، مثل مگسی نباشیم که فقط روی زخم و جراحت می نشیند.      با بد و نيك است يك رنگي هوس آيينه را نيست اظهار خلاف هيچ كس آيينه را (بيدل دهلوي) 2⃣مثل آیینه باشیم، نه مثل ذرّه بین ؛ عیب مردم را بزرگ تر از آنچه هست نبینیم. 3⃣مثل آیینه باشیم، نه مثل شانه. آینه روبرو عیب ها را می گوید ولی شانه پشت سر رفته و در میان موها می گوید. دوست دارم که دوست عیب مرا / هم چو آیینه پیش رو گوید نه که چون شانه با هزار زبان /  پشت سر رفته مو به مو گوید 4⃣آیینه، مراعات مقام و شخصیّت افراد را نمی کند و گرفتار تهدید و تطمیع نمی شود. 5⃣آیینه زمانی می تواند کارایی داشته باشد که غبار نگرفته و صاف و صیقلی باشد. انسان نیز زمانی می تواند انتقاد سازنده داشته باشد که خودش دارای عیب نباشد. «چشم فرو بسته اي از عيب خويش / عيب كسان را شده آيينه پيش»  (مخزن الاسرار، نظامی) «آینه ی دل چون شود صافی و پاک /  نقش ها بینی برون از آب و خاک»  (مثنوی مولانا، دفتر دوم) 6⃣شکستن آیینه به خاطر آن که عیب ما را نشان می دهد خطاست، آزردن کسانی که انتقاد می کنند نیز نارواست. «آینه ار نقش تو بنمود راست / خود شکن، آیینه شکستن خطاست.» (مخزن الاسرار، نظامی) 7⃣اگر آیینه را بشکنند، قطعات آن هم عیب ما را نشان می دهد ؛ مومن را نیز اگر اذیّت کنند، باز دست از کارش برنمی دارد. 8⃣آیینه به خاطر صیقلی بودن عیب ما را می گوید ؛ مومن نیز بر اساس صفا و صداقت باید عیب برادر دینی خود را بگوید نه بر اساس کینه و انتقام. 9⃣آیینه عیب ما را در خود نگه نمی دارد، همین که از برابر آن کنار برویم، عیب ما از صفحه آن پاک می شود. مومن نیز باید روبرو عیب را تذکر دهد و چون از او جدا شدیم، عیب ما را در دل خود نگه ندارد. «صورت نبست در دل ما کینه ی کسی /  آیینه هرچه  دید فراموش می کند.» (سلیم تهرانی) «کفرست در طریقت ما کینه داشتن / آیین ماست، سینه چون آیینه داشتن»  (طالب آملی) 🔟- کسی عیب خود را می فهمد که بخواهد بفهمد وگرنه ممکن است انسان به آیینه نگاه سطحی بکند، ولی به فکر بررسی عیب های خود نباشد. ✨انشاءالله که بتوانیم به گونه ای تاثیرگذار فریضه واجب امریه معروف و نهی از منکر را در جامعه نهادینه کنیم و با حفظ انسانی افراد ؛ زیبایی های دینمان و‌ در عین حال  لذت عمل به احکام دینمان در زمینه حجاب و نماز و ...را با عمل به دیگران نشان دهیم که به فرموده امام رضا علیه السلام : «اگر مردم زیبایی های دین را می‌دانستند هر آینه از ما پیروی می کردند»