فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🏴فرارسیدن ماه محرم ایام سوگواری سرور آزادگان جهان امام حسین (ع) تسلیت باد
🖤🦋
سلام علیکم ازامروز به مدت ۱۰روز ازساعت ۵ بعدازظهر مجلس عزای سالار شهیدان منعقد است خ کیانی کوچه مرادی کوچه برادران منزل رحیمی
✍ با نصب پرچم مشکی بر سر در خانه مشمول دعای حضرت زهرا سلام الله علیها باشید
✅ امام صادق علیه السلام:
📣هرکس در ایام عزای جد ما #حسین علیه السلام بر سر در خانه ی خود پرچم مشکی نصب نماید مادرم حضرت زهرا(س) هر روز او و اهل خانه را دعا می کند.
✔ ان شاءالله به فضل الهی مطالب متنوع در عظمت کربلا و مقام امام حسین علیه السلام هر روز تقدیم عزیزان می گردد.
با نشر حداکثری در ثواب آن شریک باشید.
#محرم
🤲اللهم عجل لولیک الفرج
📣عضو کانال شوید👇
@quran_ahlebeyt
.
.
✨ دعای طلب باران
امام جعفر صادق فرمود: اهل کوفه به حضور حضرت علی علیه السلام آمدند و از نیامدن باران به آن بزرگوار شکایت کردند و گفتند: از خدا برای ما باران بخواه.
حضرت علی علیه السلام به امام حسین علیه السلام فرمود: برخیز از خدا برای ایشان باران بخواه.
امام حسین علیه السّلام برخاست و پس از اینکه حمد و ثنای خدا را به جا آورد و بر پیامبر خدا درود فرستاد، این دعا را خواند:
{خدایا تو عطا کننده خیری و نازل کننده برکت ها، آسمان را بر ما ببار و ما را با بارانی شدید، گسترده، فراوان و ریزان که بندگان ضعیفت با آن نفس میکشند و هر آن چه در سرزمینت مرده است با آن زنده میشود، سیراب کن. آمین ای پروردگار جهانیان.}
هنوز آن حضرت از دعا فارغ نشده بود که فورا باران رحمت پروردگار فرو ریخت و اعرابی از نواحی کوفه آمد و گفت: نهرها و جویبارها را دیدم که از آب موج میزدند.
📔 بحار الأنوار، ج۴۴، ص١٨٩
#امام_حسین #داستان_کوتاه
🔰 @DastanShia
✨
هر گاه امام حسین علیه السلام در مکان تاریکی مینشست، مردم به واسطه سفیدی و نور پیشانی و گلوی مبارکش به طرف آن حضرت راهنمایی میشدند.
زیرا پیامبر صلّی اللّه علیه و آله پیشانی و گلوی حسین علیه السلام را زیاد میبوسید.
✨
یک روز جبرئیل نازل شد و دید حضرت فاطمه سلام الله علیها خواب است و امام حسین علیه السلام در میان گهواره گریه میکند.
جبرئیل علیه السّلام با امام حسین علیه السلام گفتگو و آن حضرت را آرام مینمود تا اینکه فاطمه زهرا سلام الله علیها از خواب بیدار شد.
حضرت زهرا سلام الله علیها میشنید شخصی حسین را آرام میکند ولی احدی را نمی دید.
سپس پیغمبر اکرم صلی الله علیه و آله به وی خبر داد آن شخص جبرئیل است.
📔 بحار الأنوار، ج۴۴، ص١٨٩
#امام_حسین #داستان_کوتاه
🔰 @DastanShia
مداحی_آنلاین_شب_اول_محرم_سینه_زنت_آرزوشه_محمود_کریمی.mp3
5.02M
شب اول محرم
سینه زنت آرزوشه
محمود کریمی🎙
-953213183_-235428949.mp3
9.03M
عاشقانت می فروشند عیش را ؛
غم میخرند …
حی علی العزا
💠 احادیثی که در برنامه حجت الاسلام والمسلمین حسینی قمی با موضوع " سیری در نهجالبلاغه امیرالمومنین علیهالسلام (علم غیب حضرت امیر و نگاهی به کربلا) " خوانده شد.
🔸 امیرالمومنین امام علی (علیه السلام) فرمودند :
« سَلُوني قَبلَ أن تَفقِدُوني؛ فَلأََنا بِطُرُقِ السماءِ أعلَمُ منّي بِطُرُقِ الأرضِ »
🔹 از من بپرسيد پيش از آن كه از دستم دهيد ؛ زيرا من به راههاى آسمان، داناتر از راههاى زمينم.
-----------
🔹 ابن ابی الحديد در شرح نهج البلاغه از كتاب صفين نصر بن مزاحم از هرثمه بن سليم روايت كرده كه ما به همراه علی (ع) به جنگ صفين رفتيم و چون آن حضرت به كربلا رسيد در آن سرزمين نماز خواند و سپس مشتی از خاك آنجا برگرفت و آن را بوييد؛ سپس فرمود: «واها لك يا تربة ليحشرن منك قوم يدخلون الجنة بغير حساب.» يعنی؛ وه بر تو ای خاك كه براستی از تو مردمانی محشور شوند كه بی حساب داخل بهشت گردند.
▫️ چون هرثمه از جنگ صفين بازگشت و به نزد همسرش، جرداء دختر سمير، كه از شيعيان علی (ع) بود آمد ماجرا را بازگفت و با تعجب گفت: «علی از كجا و چگونه عالم به غيب شده؟» همسرش گفت: «اين سخن را واگذار ای مرد كه اميرالمؤمنين سخنی جز به حق نگويد!»
▫️ هرثمه گويد كه اين ماجرا گذشت تا روزی كه عبيدالله بن زياد لشكر به جنگ حسين (ع) فرستاد، من در آن لشكر بودم و چون به نزد حسين و يارانش رسيدم ناگهان همان سرزمين را كه با علی (ع) در آنجا نماز خوانده و آن خاك را برداشته و آن سخن را گفته بود ديده و شناختم و از اين رو از ادامه ي مسير منصرف شده و ناراحت شدم و اسب خود را ركاب زده و به نزد حسين (ع) رفتم و بر او سلام كرده و سخنی را كه از پدرش در آنجا شنيده بودم بازگفتم، حسين (ع) گفت: «امعنا ام علينا» يعنی؛ آيا به كمك ما آمده ای يا به جنگ با ما؟» گفتم: «ای پسر رسول خدا نه به كمك شما آمده ام و نه به جنگ شما؛ زيرا من زن و بچه ام را در كوفه گذارده ام و از ابن زياد برايشان بيمناكم.»
▫️ حسين (ع) كه اين سخن را شنيد فرمود: «فول هربا حتي لا تري مقتلنا، فوالذي نفس حسين بيده لا يري اليوم مقتلنا احد ثم لا يعيننا الا دخل النار.» يعنی؛ حال كه چنين است پس از اين سرزمين بگريز تا كشتارگاه ما را نبينی كه سوگند به آنكه جان حسين به دست او است در اين روز هر كس قتلگاه ما را ببيند و ما را ياری نكند داخل جهنم خواهد شد.
-----------
▫️ اميرالمؤمنين عليه السلام پس از تمام شدن جنگ درميان كشتگان میگرديد ... تا به جنازه طلحه رسيد كه ميان كشتگان افتاده بود، فرمود: طلحه را بنشانيد او را بنشاندند، فرمود:
« يا طلحه قد وجدت ما وعدنى ربى حقا جهل وجدت ما وعدك ربك حقا؟ ؛ ای طلحه بن عبیدالله آنچه را که پروردگارم به من وعده داده بود حق یافتم، آیا آنچه را که خدایت وعده داده بود حق یافتی؟ » بعد فرمود : طلحه را بخوابانيد،
▫️ يكى از يارانش گفت: يا اميرالمؤمنين چه معنى دارد سخن گفتن با دو كشته اى كه چيزى نمىشنوند؟ امام فرمود: اى مرد به خدا قسم آن دو سخن مرا شنيدند، چنان كه اهل چاه بدر كلام رسول خدا صلّى الله عليه وآله وسلّم را شنيدند
-----------
🔸 عنْ أَبِیعَبْدِاللَّهِ (علیه السلام) فِی قَوْلِ فِرْعَوْنَ ذَرُونِی أَقْتُلْ مُوسی مَنْ کَانَ یَمْنَعُهُ قَالَ مَنَعَتْهُ رِشْدَتُهُ وَ لَا یَقْتُلُ الْأَنْبِیَاءَ (علیهم السلام) وَ أَوْلَادَ الْأَنْبِیَاءِ إِلَّا أَوْلَادُ الزِّنا و البغایا.
🔹 مردی از امام صادق (علیه السلام) پرسید: «چه کسی مانع شد که فرعون حضرت موسی را نکشت، با اینکه گفت: ذَرُونِی أَقْتُلْ مُوسی»؟ فرمود: پاکی ذات و فطرت و صحّت نسبش [که اولاد زنا نبود] مانعش شد. زیرا پیغمبران و اولاد پیغمبران را جز زنازاده نمیکشد.
-----------
🔸 وقتی که أمیر المؤمنین علیه السّلام خطبه میخواند و میگفت: بپرسید از من قبل از آنکه دیگر مرا نیابید! سوگند به خدا از هیچیک از وقایع گذشته؛ و از هیچیک از وقایع آینده از من نمیپرسید؛ مگر آنکه من شما را بدان مطّلع و آگاه میکنم!
▫️ ناگهان سَعْد بن أبی وَقّاص در برابر او برخاست و گفت: ای أمیر مؤمنان به من خبر بده که چند عدد مو در سر و ریش من است؟!
▫️ حضرت به او فرمود: سوگند به خدا بدانکه از مسئله ای از من سؤال کردی که خلیل من رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم از آن به من خبر داده است که تو از من درباره آن سؤال خواهی نمود:
▫️ در سر تو و در ریش تو هیچ موئی نیست مگر آنکه در بن و ریشه آن شیطانی نشسته است! و تحقیقاً در خانه تو یک مرد رذل و پستی است (و یا یک کودکی است) که فرزندم حسین را خواهد کشت! و عُمَر بن سَعْد در آن روز طفلی بود که در مقابل او می دوید و بطور کودکانه راه می رفت.
-----------