eitaa logo
جامعه القرآن نوای باران
898 دنبال‌کننده
4.6هزار عکس
3.2هزار ویدیو
16 فایل
☔آمده ام تا ببویم عطروبوی دل انگیز تو وپله پله باکلامت به سمت آغوش مهربانت بیایم❤️ 💕 اینجا نوای دل انگیز باران است مدیریت ➻ @YaMahdi4800 ادمین مشاوره ➻ @adminmoshaver110 ادمین سوالات ➻ @Sardar6566 🕋تحت نظر خانه قرآن آیات طیبه 🕋
مشاهده در ایتا
دانلود
با گوشه نگاهت هستِ مرا گرفتی کردم ادب بـه زهرا دستِ مرا گرفتی مـن آمدم کـه گردم بـه دور سر تـو جانم شود فدای علی اکبر تـو حضرت 🏴@navay_baran
💠 چرخی زد و شمشیر را دایره کرد . چرخید و چرخید و چرخید . با شتاب از خویشتن برون زد؛ خالی از خویش شد و تهی از حضور پریشان و آشفته‏اش . 🔷 گریزان از خویش ، پندارهای پوچ و پریشان را چون غباری پشت سر نهاد و رو در روی آفتاب ، تمام شرمساری و پشیمانی‏اش را به خاک افتاد . حادثه در آستانه اتفاقی تازه‏تر از خون رگ‏های غیرت حرّ بود . حادثه در تماس تبسم‏های حسین علیه‏السلام و اشک‏های حر ، سرشار از شکوه شده بود . حادثه ، چشم به راه یک اتفاق بارانی بود . نگاه حسین علیه‏السلام چونان آفتاب ، بر نگاه جاری حرّ تابید . حرّ بی‏قرار و بی‏تاب ، سر به زیر انداخت که آیا از این هزار توی شرمساری مرا توان گریزی هست؟! 💠 آیا از این همه بی‏قراری ، به اندازه یک لبخند مهربانی ، سهم من خواهد شد؟! در اندیشه «آیا»ی دوباره‏ای بود که شکفتن شانه‏های خویش را در ناگهانی از گل و لبخند احساس کرد . هنوز به خویش نیامده بود که حسین علیه‏السلام ، مهربانی خویش را به او بارید . 🔷 حر هنوز باور نکرده بود که عاشق شده است!  حر هنوز باور نکرده بود که سرافراز شده است! حر هنوز باور نکرده بود که غرق در آغوش مواج حسین علیه‏السلام شده است! 🌞 آفتاب روز عاشورا در امواج حرارت جنون بود ، و شمشیر برهنه حرّ ، چونان آینه‏ای زلال و صیقل خورده، غیرت خروشان حرّ را به سماع برخاسته بود. آفتاب روز عاشورا در اوج حرارت جنون بود و فرات، سرشار از نگاه سرشار حرّ. حضرت 🏴@navay_baran
جامعه القرآن نوای باران
حُر ، حق را بر باطل ترجیح داد و پیشانیِ پَشیمانی بر سجده‌گاه توبه فرود آورد! حر، جذاب ترین الگویِ توبه برای خطاکاران است . 🌸✨ اَدب و تواضع حُر در مقابل سالار شهیدان، سبب رهایی او شد . 🧡 حضرت