eitaa logo
کانال نوای عاشقان
20هزار دنبال‌کننده
4.2هزار عکس
1.8هزار ویدیو
434 فایل
﷽ 📚کاملترین مرجع اشعار برای مداحان 📑کپی مطالب با ذکر منبع موجب رضایت اهل‌بیت می‌باشد. 📩شاعران گرامی اگرتمایل به همکاری داشته باشید میتوانید،با بنده؛️مرتبط بشوید 🌻༎شرائط |تـبادلات @h_salehi6
مشاهده در ایتا
دانلود
مولانا علی امنا زهرا باز این چه شورش است که در خلق عالم است ماه عزای فاطمه روح محرم است در فاطمیه از دل و جان گریه می کنیم همراه با امام زمان گریه می کنیم مولانا علی امنا زهرا لعنت بر آنکه بر تن اسلام خرقه کرد این قوم متحد شده را فرقه فرقه کرد تکفیر دشمنان علی رکن کیش ماست هرکس محب فاطمه شد قوم و خویش ماست مولانا علی امنا زهرا ما بی خیال سیلی زهرا نمی شویم راضی بر ترک و نهی تبری نمی شویم قرآن و اهل بیت نبی اصل سنت است هرکس جدا ز این دو شود اهل بدعت است ما از الست طایفه ای سینه خسته ایم ما بچه های مادر پهلو شکسته ایم امروز اگر که سینه و زنجیر می زنیم فردا به عشق فاطمه شمشیر می زنیم مولانا علی امنا زهرا ما را نبی قبیله ی سلمان خطاب کرد روی غرور و غیرت ما هم حساب کرد از ما بترس طایفه ای پر اراده ایم ما مثل کوه پشت علی ایستاده ایم از ما بترس شیعه ی سرسخت حیدریم جان بر کفان جبهه ی فتوای رهبریم از جمعه ای بترس که روز سوار هاست پشت سر امامِ زمان ذوالفقار هاست از جمعه ای بترس که دنیا به کام ماست فرخنده روز پر ظفر انتقام ماست مولانا علی امنا زهرا بر پا شده است در دل من خیمه ی غمی جانم چه نوحه و چه عزا و چه ماتمی عمریست دلخوشم به همین غم که در جهان غیر از غمت نداشته ام یار و همدمی ابی عبدالله یا اباعبدالله @navaye_asheghaan
khalaj_26.mp3
2.01M
▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️ حاج حسن خلج🎤 ابر بهارم یابن الزهرا تا کی ببارم یابن الزهرا ای آخرین مسافر دنیا کجایی ای یوسف صحرایی زهرا کجایی شاها نظر به ما کن  لطفی بر این گدا کن در یک قنوت ت آقا ما رو دعا کن یابن الجسن کجایی دلم هوای دیدنت کرد یا طلعة الرشیده برگرد ای روشنی بخش دلم تو آفتابی کی می شود بی پرده بر دنیا بتابی یه سر اگه شد آقا بیا به روضه ما تا از شرار آهت، آتیش بگیره اینجا همراه خود ای بی قرینه یه شب ببر ما رو مدینه شاید مرا یک شب کنار خود نشانی بالای قبر مادرت روضه بخوانی روضه از آن جوانی که شد قدش کمانی هم شد مویش سپید هم رویش @navaye_asheghaan
بر مزارم  بنویسید بر    مزارم    بنویسید    حسینی   بودم نوکرش بودم و از جان  ره   او  پیمودم پدرم  گفت  حسین  تا  که  بگویم  گفتم روز    محشر    بپذیرد    مرا    خشنودم بر   مزارم   بنویسید   که   خادم   بودم روز  و شب  روضه ارباب دمادم    بودم ای حسین ابن علی جان علی دستم گیر چونکه برعشق  شما محکم و قائم بودم بر     مزارم    بنویسید   مسلمان    بودم عاشق  مکتب  اسلام   و  به  قرآن بودم مادرم   گفت  حسینی   شدم و نوکر  او من  در این راه ز جان پیرو ایشان بودم بر   مزارم   بنویسید  که  مهمان   بودم چند روزی به تن خویش به زندان بودم آمدم   پاک    ولی  رفتم  از  آن    آلوده وقت رفتن به خدا سخت پشیمان بودم _ بر   مزارم    بنویسید     مسافر     بودم از جهان رفتم و با عشق حسین آسودم دارم  امید  شفاعت  ز علی  شاه  نجف گر   نگاهم   نکند   وای  یقین   مردودم _ بر    مزارم    بنویسید   که   ذاکر  بودم هرکجا  بزم  حسین بود که حاضر بودم دم  ز  او  میزدم  و سینه زنی کارم بود (بیقرار)  از مددش گشته و شاکر بودم @navaye_asheghaan
4_5821118486511881006.mp3
7.43M
مناجات با امام رضا علیهم سلام با دعای مادرم من گدای این درم مِهر و حُبّت یا رضا تا به محشر می‌بَرَم ////////////// صاحب خُلق عظیم تویی مولای کریم من به زیر پرچمت شده‌ام عمری مقیم »»»»»««««« بر تو سائلم ــ با تو کاملم نام تو بُوَد ــ نقش این دلم یا علی موسیَ الرّضا (4) حَرَمِ تو جنّـتم داده مِهرَت عزّتم ای امامِ مهربان از تو دارم حُرمتم ////////////// از کرامات خدا حَرَمَت دارُالشّفاست با نگاه تو رضا زائرت حاجت‌رواست »»»»»««««« دو عالم رضا ــ حبیبم تویی به دردم رضا ــ طبیبم تویی یا علی موسیَ الرّضا (4) ای امامِ مهربان حَرَمِت دارُالامان تو پناه مَردمی یاورِ اُفتادگان ////////////// گرچه هستم روسیاه آمدم بر تو پناه به جوادت یا رضا سائلت را کن نگاه »»»»»««««« گل فاطمه ــ تویی هست من امید همه ــ بگیر دست من یا علی موسیَ الرّضا (4) مشهد_مقدس زمزمه_مناجات_امام_رضا @navaye_asheghaan
السلام علیک یا سیدتی و مولاتی یا اُماه .. یا فاطمه الزهرا .. ای بزرگ آیتِ خلاقِ ودود بهترین گوهرِ دریایِ وجود لیله‌ی قدری و قدرت مجهول عصمتِ حقی و قبرت مفقود اگر روضه ای خواندم شما گریه میکنید ، ناله میزنید .. بزرگ نشانه‌ی مظلومیت مادرِ ما همینه که قبری نداره .. چرا باید قبرش پنهان بشه؟! چه وحشیایی بودن این جماعت که قبرِ مادرِ ما هم رحم نمیکردن ؟!! .. گمان میکنم اصلا شاید نیاز نباشه خیلی از مصائب رو بگیم! همین که دورِ هم بنشینیم بگیم مادرِ ما قبرش گمه .. همین که دور هم بشینیم و بگیم بابامون علی از خوفِ این کردم چهل صورتِ قبر کند که قبرِ خانوم رو پیدا نکنند .. بمیرم برات علی جانم .. لیله‌ی قدری و قدرت مجهول عصمتِ حقی و قبرت مفقود از تو انوار نبوت ظاهر وز تو آثار ولایت مشهود ای به تعظیم تو خم پشتِ فلک وی به تشریف تو عالم به سجود عالم نه فقط کره‌ی زمین و کرات آسمان ها ، عالم وجود یعنی آنچه ماسوالله هست غیر از خاتم الانبیا و ائمه اطهار , افتخار انبیأ و اولیأست که سجده کنن به خاک پای مادرِ هجده ساله‌ی جوان مرگِ ما .. شب تشییع تو ای آیت قدس به علی حضرت احمد فرمود می سپارم به تو زهرایم را همه‌ی دار و ندارم این بود .. سال هاست به لطف بی بی مرثیه سرای آستان اهل بیتم ولی الان گیر افتادم نمیدونم کجای روضه و مصیبتُ برات بیان کنم .. ای بشه یه روز خبرش بپیچه یه عده بچه شیعه ها دورِ هم جمع شدن از مادرشون گفتن همه با هم دق کردن .. ای مادرم .. ای مادرم .. لحظه گاهی به طول یک عمر است «قربون آدم خِبره و روضه بلد ..» لحظه گاهی به طول یک عمر است لحظه گاهی هزار شب یلداست لحظه گاهی کتاب‌ها حرف است لحظه گاهی به طول یک عمر است مثلِ آن لحظه ای که با سیلی سر مادر به سمتِ من چرخید .. ↫『
بخش دوم روضه👇👇👇👇👇 .
ای مادرم .. مثل مادر از دست داده ها باید گریه کنیا .. مثلِ آن لحظه ای که با سیلی سر مادر به سمتِ من چرخید .. چشم در چشم هم شدیم چقدر مادر از دیدنم خجالت کشید لحظه ای که سه ماه بعد از آن چشم در چشم هم دگر نشدیم لحظه ای که گذشت و بعد از آن ما دگر مادر و پسر نشدیم دست با دست فرق دارد پس ضربه با ضربه هم به همین منوال آن چنان زد که گوشواره شکست .. یه مدتی گذشته بود از شهادت بی‌بی ، خانم زینب دید همه رو می‌تونه آرام کنه اما حسن آرام نمیشه .. یه روز بی تاب شد رفت بغل دستش نشست ، صدا زد داداش جان چرا آنقدر داری بی تابی می‌کنی اگر بی مادر شدی منم شدم ، اگه مادرتُ کشتن مادر منم کشتن .. چرا آنقدر بی تابی می‌کنی ، چرا هی میای کز می‌کنی یه گوشه .. سرشُ بلند کرد گفت زینب دست از سرم بردار .. گفت اون روزی که میخواست بره فدک رو بگیره، به من گفت حسن ، مادر تو با من بیا، یه مرد با من همراه باشه .. مادرم رو من حساب کرده بود .. صید دام درد هستم دانه را گم کرده‌ام طایر بشکسته بالم لانه را گم کرده‌ام ﺑﺮ ﺭُﺥِ ﺯﺭﺩﻡ ﺩﺭﻭﻥ ﮐﻮﭼﻪ ﺛﺎﻧﯽ ﺍﺯ ستم ﺯﺩﭼﻨﺎﻥ ﺳﯿﻠﯽ ﮐﻪ ﺭﺍﻩ ﺧﺎﻧﻪ ﺭﺍ ﮔﻢ ﮐﺮﺩﻩ‌ﺍﻡ زینب ، رفتم جلو .. هرچه کردم به کناری بروند و برویم راهی در کوچه فراهم بشود ، حیف نشد زینب جان ، هر چی من رفتم جلو اونم اومد جلو .. زینب جان من قامتم کوتاه بود .. زینب جان دستش رو باند کرد .. اجازه بدید برم کربلا .. حسن جان یه ضربه سیلی دیدی هی یه گوشه کز میکردی اما .. لایوم کیومک یا اباعبدالله .. الهی به سوز دل زهرا .. الهی به غربت زینب ده مرتبه یا الله .. غريبه گان مُرُوَت حيا نمي كردند ز هيچ گونه جنايت اِبا نمي كردند غبار و گرد و اسيری نشست روی سرم ز تند باد حوادث شكست بال و پرم ستاره گان حرم را به ريسمان بستند بگو ز جور ، زمين را به آسمان بستند ميان آن همه لشگر چو بی كسم ديدند به اشك بی كسب ام ناكسانه خنديدند شاعر : حاج علي انساني اللهم عجل لولیک الفرج .. @navaye_asheghaan