|⇦•وقتی که لب وا ....
#قسمت_اول #مناجات و توسل به امام زمان روحی له الفدا اجرا شده۱۴۰۲ به نفس حاج مهدی سلحشور •✾•
●━━━━━━───────
⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻
دردم مداوا میکنی مثل همیشه
عقده ز دل وا میکنی مثل همیشه
آیینه زیبا میشود با یک نگاهت
دل را تو شیدا میکنی مثل همیشه
دروازه ی لطف و کرم را میگشایی
وقتی که لب وا میکنی مثل همیشه
از گوشه ی چشمت کرم میریزد، آقا!
از بس که غوغا میکنی مثل همیشه
پرونده ی اعمال ما گرچه سیاه است
میدانم امضا میکنی مثل همیشه
دل مُرده ام اما تو با یک گوشه چشمی
کار مسیحا میکنی مثل همیشه
تو مثل بابایت علی غم های خود را
با چاه نجوا میکنی مثل همیشه
تو مثل مادرت از بس که خوبی
با ما مدارا میکنی مثل همیشه
* حاجتمندا و ملتمسین دعا و گرفتارا و مریض دارا و اونایی که گره کور به کارشون خورده، امیدی به جایی ندارن جز درِ خونه ی فاطمه، آبرودارایی که نمیخوان در جایی رو بزنن جز در خونه ی مادر، برا اونا دارم میگم، کافیه گردنتو کج کنی با همه ی وجودت بگی آقاجان!..*
آقا به جان مادرت
آن مادر غم پرورت
ما را مرانی از درت
«یابن الحسن یابن الحسن»
@navaye_asheghaan
|⇦•در پای علی...
#قسمت_پایانی #روضه و توسل به حضرت زهرا سلام الله علیها اجرا شده۱۴۰۲ به نفس حاج مهدی سلحشور •✾•
●━━━━━━───────
⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻
*بذار روضه رو از زبون فاطمه ی زهرا سلام الله علیها شروع کنم، روضه خون فاطمه باشه جلسه یه رنگ و بوی دیگه پیدا میکنه، بذار فاطمه براتون حرف بزنه..*
من رفتم از این خاک که دریا باشد
مولای همه همیشه مولا باشد
در پای علی موی سپیدم دادم
تا باشد از این پیر شدن ها باشد
*گفت: علی جان! این غصه داره منو میکشه..*
تو را بی یار میبینم، علی جان!
تو را غمبار میبینم، علی جان!
خدا داند ز تو پنهان نباشد
رُخَت را تار میبینم، علی جان!
من آن شاخه گل افسرده بودم
که در نشکفتگی پژمرده بودم
نمودم روی خود پنهان ز طفلان
برای آنکه سیلی خورده بودم
*لذا لحظه ی غسل دادن علی متوجه شد، چشمش افتاد به صورت، چشمش افتاد به بازو، ناله ی آقا بلند شد..*
کمی از غسل زیر پیروهن ماند
کمی از خون خشکت بر بدن ماند
کفن را در بغل بگرفت و بو کرد
همان طفلی که آخر بی کفن ماند
*از یه جایی شروع کنم روضه رو بریم کربلا، داره میره سمت خونه بخت، یه وقت زن ها دور فاطمه رو گرفتن، فقیره اومد خودشو به فاطمه نزدیک کرد، گفت خانم برهنه ام لباس ندارم، سریع خانم گفت: زن ها دورم حلقه بزنید، پیراهنِ نو عروسی رو در آورد داد به فقیره و خودش لباس کهنه به تن کرد. وقتی پیغمبر از قصه با خبر شد سؤال کرد فاطمه جان! چرا پیراهن کهنه رو ندادی؟ عرضه داشت از شما یاد گرفتم "اَنفِقوا مِمّا تُحِبّون" پیراهن نو رو دادم، پیغمبر گریه کرد. برا فاطمه دعا کرد... چی میخوام عرض کنم؟ خانمی که خودش پیراهن رو هدیه میده، این از خانم، اون هم از آقا، تو نماز انگشتر رو میده به فقیر.. این خونواده اینجورن، عرضم اینه.. کربلا اگه فرصت میدادن حسین خودش پیراهنو میداد، لازم نبود پیراهن رو از تن حسین دربیارید. ارباب ما بی کفن رو زمین گرم کربلا، عریان رو زمین گرم کربلا.. نانجیب اگه گفته بودی حسین خودش انگشترو داده بود، برا یه انگشتر انگشت ولیّ خدا رو از بدن جدا کرد. به این هم بسنده نکردن. نفس های آخر رو داره میکشه ابی عبدالله، دید نانجیب ها هجوم بردن سمت خیمه ها، فرمود: اگه دین ندارید آزاده باشید. شما رو با زن و بچه ی من چه کار؟ گفتن اول برید کار حسین رو تمام کنید، بعد به خیمه ها بیاین. وقتی حمله ور شدن سمت خیمه ها، نانجیب چشمش افتاد به گوشواره ی یکی از بچهها، زبانم لال، دنبال این بچه که دوید بچه ترسید، هی داره تو این بیابونا میدوه، این نانجیب هم دنبال این بچه داره میدوه، حالا این دامن عربی هم آتش گرفته، میگه آتش دامن رو که دیدم دلم سوخت، از خیر گوشواره گذشتم گفتم بذار آتش دامن این بچه رو خاموش کنم، تا رسیدم به بچه دیدم بچه کز کرده زیر چار دست و پای این مرکب نشسته، مثل بید داره میلرزه، اول چیزی که توجهم رو جلب کرد لبای خشکش بود، گفتم تشنه اته؟ گفت آره، گفتم آب بدم بهت؟ گفت آره، ظرف آب رو پر کردم، آورد کنار دهانش، تا به این ظرف آب نگاه کرد گفت علقمه کدوم طرفه؟ قتلگاه کدوم طرفه؟ قتلگاه رو میخوای برای چی؟ علقمه رو برا چی میخوای؟ گفت آخه وقتی عموم رفت تشنه بود، بابام رفت تشنه بود، برا بابام آب ببرم، برا عموم آب ببرم...*
@navaye_asheghaan
روضه دردم مداوا میکنی مثل همیشه.mp3
15.26M
|⇦در پای علی ......
#روضه وتوسل به حضرت زهرا سلام الله علیها اجرا شده فاطمیه۱۴۰۲ به نفس حاج مهدی سلحشور ✾•
●━━━━━━───────
⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻
حضرت فاطمه(س) در کلام علامه اربلی
حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها چراغدان نبوّت است، که به یُمن وجودش مروارید های نبوّت نورانی شده و پرتو افشانی می کنند. به ابرهای باران زای بزرگواری او زمین پاک و بی آلایش شد
📚فاطمه زهرا سرور دل پیامبر، ص 32-
#اَللّهُمَّ_عَجِّل_لِوَلیِّکَ_الفَرَج
@navaye_asheghaan
|⇦•از آنچه در دو جهان...
#روضه و توسل به حضرت زهرا سلام الله علیها اجرا شده به نفس حاج مهدی رسولی •✾•
●━━━━━━───────
⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻
از آنچه در دو جهان هست بیشتر دارد
فقط خداست که از کار او خبر دارد
یکی برای علی ماند و آن یکی همه بود
اگرچه لشکر دشمن چهل نفر دارد
عقیق سرخ از آتش نداشت واهمه ای
کسی که کُفِّ علی میشود جگر دارد
کمر به یاری تنهایی علی بسته
*میشه امشب خواهش کنم ناله اتو دریغ نکنی؟ میشه امشب خواهش کنم خجالت نکشی؟ یبار هست آدم حال گریه نداره، یبار هست نه تا اینجا میاد اما مقیده بلند گریه کنه، مقیّد نباش، بگو یا صاحب الزمان این فاطمیه یجوری ناله میزنم، خدا مادراتونو نگه داره، مادرم از دنیا بره اینجوری ناله نمیزنم، مادر ماست، مادر همه ی عالمه..*
کمر به یاری تنهایی علی بسته
میان کوچه اگر دست بر کمر دارد
سرِ علی به سلامت، چه باک از این سردرد
محبت ولیُ الله دردسر دارد
دوباره شب شد و سردرد دارد
بمیرم باز مادر درد دارد
دوباره شب شد و سردرد دارد
میان خانه مادر درد دارد
از این پهلو به آن پهلو شد و گفت
خدایا زخم بستر درد دارد
کسی که شهر سرِ سفره ی قنوتش بود
چگونه دست به نفرین قوم بردارد
صدا زد اشهد انّ علی ولی الله
ولی دریغ که این شهر گوش کر دارد
کنیز بیت علی خاک را طلا میکرد
سقیفه را بنِگر فکر سیم و زر دارد
زمان خوردن حق علی و اولادش
سقیفه است و احادیث معتبر دارد
سقیفه مکتب شیطانیِ خلافت بود
*اولین بار اونا گفتن مردم جدا حاکمیت جدا، وگرنه اگر علی خلیفه بود مردم جزء شئون حاکمیت اند، حاکمیت و مردم نداریم..*
سقیفه مکتب شیطانیِ خلافت بود
سیاستی که برایش علی ضرر دارد
اگرچه باغ فدک نعمت فراوان داشت
ولی ولایت او بیشتر ثمر دارد
بگو به شعله چه وقته دخیل بستن بود
هنوز چادر او کار با بشر دارد
بگو به میخ که این کعبه را خراب نکن
غلاف کاش از این کار دست بردارد
فدای محسن شش ماهه اش که زد فریاد
سپر ندارد اگر مادرم، پسر دارد
به شعله سوخت پر و بال مادر اما نه..
حسین هست حسن هست بال و پر دارد
@navaye_asheghaan
3.mp3
24.06M
|⇦از آنچه در دو جهان......
#روضه وتوسل به حضرت زهرا سلام الله علیها اجرا شده فاطمیه۱۴۰۲ به نفس حاج مهدی رسولی ✾•
●━━━━━━───────
⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻
حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها: خدا را شاهد می گیرم كه شنیدم رسول خدا صلی الله علیه و آله فرمود: على بهترین كسى است كه او را جانشین خود در میان شما قرار می دهم، على امام و خلیفه بعد از من است.
#اَللّهُمَّ_عَجِّل_لِوَلیِّکَ_الفَرَج
@navaye_asheghaan
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
بنام خدا
#زبان_حال_حضرت_زینب_س
#فاطمیه
دردودل حضرت زینب س باحضرت زهرا س بعد ازشهادت مادرشان
"" "" "" "" ""
بے تـــو مادر من تنها و پریـشـان چه کنم
باغم داغ فـراق و غـــم هجران چه کنم
داغ این درد چـــه سازم کمرم را بشکست
من بے تـــاب و توان در بر طوفان چه کنم
من گرفتـار شـــدم در دل دریـــاے محـن
مانده ام بے تو کنون باغم دوران چه کنـم
رخت بربست و برفت خنـده ز کاشـانهٔ مـا
بـاهمــه گـریه و زارے من نــالان چـه کنـم
زنــده بـودم به نـوازش به صــداے نفسـت
بـے تو اکنون چه سازم من بے جان چه کنـم
مادرم فخــر زمان روح و روانــم بــودی
خیــز برگــو به من غــم زده الان چـه کنم
مادرم بـعد تـو من کشــتے طوفـان زده ام
بے تو اے مادر نــازم من گــریان چه کنم
سینه ام سوخت دگر درد مرا نیـست علاج
من بـے روح و روان با دل سوزان چه کنم
مـادرم تـا بنشست گـرد یتیـمے بـه رخــم
من از آنروز شدم بـے سروسامان چه کنم
روزو شب بر در نیم سوخته من مےنگرم
مانـده ام با محـن و درد فراوان چه کنم
هرکجــا مـے نگــرم جـاے تـو را مےبینـم
با همه خاطره هر لحـظه و هرآن چـه کنـم
کمــر دختــرتــان را بشکسـت داغ فراق
تو بگو با همه غـمها من حیران چـه کنم
"" "" "" "" "" ""
مسلم فرتوت گلهین #فاخر
#مرثیه_حضرت_زهرا_س
گل در آتش
از مجموعه شعر ریحانه بهشت
-----------
باغبان در باغ بود و باغ را آتش زدند
باغ را در پیش چشم لاله ها آتش زدند
آه ازین غم کشتی اَمن ولایت را خَسان
در میان موج خون با ناخدا آتش زدند
آتش افروزان گلچین در حصار شعله ها
غنچه را چیدند و گل را هم جدا آتش زدند
هست و بود مرتضی یک لاله بود آن هم بسوخت
یعنی آن که هرچه بود از مرتضی آتش زدند
کاش می آمد ، وَ می پرسید از آنان مصطفی
مَهْبَط وَحیِ الهی را چرا آتش زدند
خانه ی زهرا به یثرب سوخت امّا بنگرید
خیمه ی اولاد او را کربلا آتش زدند
باغ را در سوختند آنگاه «یاسر» بی امان
نخل هستی را ز کین سر تا بپا آتش زدند
محمود تاری «یاسر»
@navaye_asheghaan
.
#زمینه
#امام_حسین
#جواد_مقدم
یه شب از این شبا میام
مثل همیشه بی سرو صدا میام
اگه اجازشو بدی
همین شب جمعه رو کربلا میام
بمیره هرکس که داره
منو ازت دور میکنه
گریه ی دلتنگی برات
یه روز منو کور میکنه
قلبم شده حسین ، بی تاب کربلا
چشمامو میبندم به شوق خواب کربلا
تو تشنه ای هنوز ، واسه همینه که
من توو حرم نمیخورم از آب کربلا
... یا لَیتَنا کُنا (2) ، یا لَیتَنا کُنا مَعَک ...
♫♫♫♫♫♫♫♫♫♫♫♫♫♫♫♫♫♫♫♫
صبر دلم سر اومده
رو بزنم به هرکی غیر تو بده
از ته دل صدات زدم
اگه دلت میاد جوابمو نده
میرسه شاید به حرم
صدای گریه های من
بهونه میگیرم همش
دیر بشه کربلای من
بغضم رو میشکنه ، آوای کربلا
با گریه میفتم به دست و پای کربلا
دلگیرم از خودم ، دلسردم از همه
قلبم فقط محتاجه به گرمای کربلا
... یا لَیتَنا کُنا (2) ، یا لَیتَنا کُنا مَعَک ...
شاعر: #محمدامین_حق_پناه ✍
#هفتگی_1403
#زمینه_امام_حسین
.👇
@navaye_asheghaan
یه شب از این شبها-زمینه.mp3
7.26M
#زمینه
🎵[ ی شب از این شبا میام ...]
🎤#جواد_مقدم
📆-جلسه هفتگی ۱۴۰۳/۳/۹
◽️-هیئت بین الحرمین طهران
@navaye_asheghaan
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
#زمزمه
#فاطمیه
سکوت خونمون شکست
مثل همیشه در زدن
گفتیم شاید یتیما باز
به شوق بابا اومدن
صداش اومد که داد میزد
علی نیاد بلوا میشه
میسوزونیم این خونه رو
باهرکی که داخلشه
همینکه فهمید مادرم
پشت دره لگد زد
یابن الحسن ببخش منو
خلاصه خیلی بد زد
خونه ی ما درش سوخت
حوریه و پرش سوخت
بین در و دیوار بود
بچه با مادرش سوخت
آه جوان مادر
آه قدکمان مادر ....
#هجوم_به_بیت_وحی
#محمدجواد_توحیدی ✍
@navaye_asheghaan
.
#فاطمیه
#حضرت_زهرا
برای روضه ی زهرا به ما توان بدهید
به چشم گریه کنان اشک بی امان بدهید
برای سینه زدن در عزای مادرمان
در این حسینیه ها بیشتر زمان بدهید
میان روضه که همسایه ایم بین بهشت
کنار خانه ی زهرا به ما مکان بدهید
برای گریه بر آنچه که آمده سرمان
به جای اشک به ما چشم خون فشان بدهید
به آه و زمزمه در روضه ها تسلایی
به قلب غم زده ی صاحب الزمان بدهید
اگر سوال شد آخر چه شد به مادر ما
فقط به دیده ی حسرت سری تکان بدهید
نمی شود که بگوییم بین کوچه چه شد
برای مرثیه خواندن اگر زبان بدهید
به روز حشر زمان حساب ناله زنیم:
فقط به خاطر زهرا به ما امان بدهید
قسم به عصمت آن چادری که خاکی شد
مزار مادرمان را نشانمان بدهید
اگر که روزی ما دیدن مدینه نشد
برات کرب و بلایی به دستمان بدهید
#شاعر؟
#طلیعه_فاطمیه
@navaye_asheghaan
4_5886315076452881775.mp3
7.61M
#نماهنگ #شعر_خوانی
برای روضه ی زهرا به ما توان بدهید...
به نفس: #کربلایی_مـحـمـد_آسـلـیـمـی
◾️ مراسمپیشوازعزایفاطمیه۱۴۴۶
@navaye_asheghaan
.
#فاطمیه
#دفن_شبانه
گفتمت برخیز از بستر ، نگفتم پر بزن
دستمال اشک را بر این دو چشم تر بزن
نوبت عجل وفاتی گفتنِ من آمده
به اجل باید بگویم خانه ام را در بزن
آتش دشمن تو را سوزاند ، من را بیشتر
باشد ای زهرا برو بر سینه ام آذر بزن
از کفن حالا که دستان تو بیرون آمده
آخرین بار است شانه بر موی دختر بزن
از کفن گفتم به یاد بی کفن افتاده ام
می روی ، گودال اما به حسینت سر بزن
#حامد_آقایی- پاییز ۱۴۰۳
#وداع_با_حضرت_زهرا
#حضرت_زهرا
#زبانحال_مولا
....................
.
امیرالمومنین میفرماید چون تصمیم گرفتم کفن فاطمه را گره بزنم، صدا زدم: اى امّ کلثوم، زینب، سکینه، فضّه، حسن و حسین! بیایید و مادر خود را براى آخرین بار ببینید، روز فراق آمد و ملاقات شما در بهشت خواهد بود.حسن و حسین علیهما السّلام در حالى آمدند که فریاد مىزدند: آه از این حسرتى که هیچ وقت به علّت از دست دادن جدّمان، پیامبر خدا و مادرمان، فاطمه زهرا از بین نخواهد رفت. اى مادر حسن و حسین! هنگامى که جدّ ما حضرت محمّد مصطفى صلّى اللَّه علیه و آله و سلّم را ملاقات نمودى سلام ما را به آن حضرت برسان و به آن بزرگوار بگو: ما بعد از تو در دار دنیا یتیم ماندیم! حضرت على علیه السلام مىفرماید: من خداوند را شاهد مىگیرم که فاطمه زهرا آه و ناله کرد، دستهاى خود را دراز نمود و حسنین را چند لحظهاى به سینه خود چسبانید. ناگاه هاتفى از آسمان ندا در داد: اى ابو الحسن! حسن و حسین را از روى سینه فاطمه بردار، به خداوند سوگند که ملائکه آسمانها را گریان کردند، زیرا دوست مشتاق لقاى دوست است.
.
@navaye_asheghaan
من فاطمه ی روزای سابق نیستم
با زحمت دارم روی پاهام وایمیستم
ضَرَبَنی منو زدن چه زدنی
ضَرَبَنی وسط کوچه علنی
دنیارو ببین علی
زهرا جلوی همه افتاد رو زمین علی
روزگارو ببین علی
تنها شدی غیرت مردا رو ببین علی
ای روزگار بی وفا
****
چند وقته میخوام بغل کنم بچم رو
اما نمیشه به کی بگم این غم رو
قَتَلَنی با کینه و بد دهنی
قَتَلَنی یه حدی داره دشمنی
زهرا شده رفتنی
سیلی نخوره دیگه بعد از من هیچ زنی
زهرا شده رفتنی
کاش تشنه نشه لبی پاره نشه پیرهنی
ای روزگار بی وفا
@navaye_asheghaan
1403082214.mp3
15.34M
#لا_ملجا_لنا_الا_زهرا
شور | من فاطمه روزای سابق نیستم
شب دوم عزاداری فاطمیه
(به روایت ۷۵ روز)
سهشنبه ۲۲ آبان ۱۴۰۳
مداح : #کربلایی_حسین_طاهری
#فاطمیه_۱۴۰۳
@navaye_asheghaan
#حضرت_زهرا_س
ایام فاطمیه ؛ ایام حزن واندوه ال محمد ص بر جمیع عاشقان ولایت تسلیت باد
زبانحال حضرت زهرا س
درد پهلو طاقتم از کف ربود
هیچ کس از درد من آگه نبود
سوختم در شعله های بی کسی
با دل بشکسته و روی کبود
با هجوم ظالمان بر خانه ام
میخ در ؛ در سینه ام ماوی نمود
زان تهاجم سینه ام مجروح شد
بود فریادم بلند اما چه سود
غنچه نشکفته ام پر پر شد و
این مصیبت بر غم ودردم فزود
درد پهلو انچنان شدت گرفت
از قیام افتادم انجا در سجود
ناله ام میرفت تا عرش برین
از سویدای دل وعمق وجود
بین دیوار ودر وان شعله ها
اشک می امد زچشمانم چو رود
بسته شد بر من دگر راه نفس
در گلویم بغض سنگین بودو دود
با چنین بی حرمتی در بیت حق
شد شکسته عهد پیغمبر چه زود
سوختم پروانه سان گرد علی
بذل جان شرط است در بزم شهود
با غزل شرح مصیبت مشکل است
ای شقایق مثنوی باید سرود
شعر:استاد حمید رضازاده " شقایق"
کرمان
#حضرت_زهرا_س
@navaye_asheghaan
#حضرت_زهرا_س
..........آتش در ملکوت..............
امت از داغ نبی سخت پریشان بودند
آسمانها ز غمش سر به گریبان بودند
حیدر و فاطمه بیش از همه نالان بودند
وای بر اهل سقیفه... ، پی بحران بودند
همه پیمان شکن و مظهر تلبیس و ریا
عَلم توطئه بر پاست خدا رحم کند
تیر فتنه ، پی دلهاست خدا رحم کند
موسم غربت مولاست خدا رحم کند
فاطمه بیکس و تنهاست خدا رحم کند
از سقیفه شرر افتاده به جان زهرا
سامری باز به سر فتنهی اکبر دارد
در دلش نیّت آزار پیمبر دارد
آی مردم.....بخدا عقده ز حیدر دارد
زنگی مست به کف شعله و خنجر دارد
تا به آتش کشد از کینه ، سرای مولا
میرود سمت سرایی که امید همه است
مثل یک زلزله در هر قدمش واهمه است
آی ابلیس مرو..... این حرم فاطمه است
عرش را صاحب این خانه خودش قائمه است
نسل قابیل ندارد ز علی شرم و حیا
خانه ای که ز ازل بوده سر آغاز کَرم
بی اجازه مَلک اینجا ننهاده است قدم
اهرمن بهر هجوم آمده با ظلم و ستم
هیزم آورده که آتش بزند درب حرم
زوزه اش می شکند حرمتِ بنت طاها
مردم انگار که در خلسه مرگند و سکوت
سامری شعبده می کرد و خلایق مبهوت
غافل از فاطمه بودند و حریم ملکوت
کور بودند و ندیدند جلال و جبروت
که بوَد منحصر دختر شاه بطحا
شعلهور گشت دَر و خانه ی زهرا میسوخت
پیش چشمان علی شاخهی طوبا میسوخت
همزمان با گل یاسش دل مولا میسوخت
کوثر افتاد ز پا، سوره ی طاها میسوخت
این شراریست که سوزد ز غمش ارض و سما
لگد اهرمن و میخ در و سینه ی یاس
آمده مثل خزان در کف خود دارد داس
دل آیینه شکست از لگد آن خنّاس
شد فدایی ولایت گلِ عشق و احساس
در ره عشقِ علی ، فاطمه افتاد زپا
بین دیوار و در افتاد و صدا زد بابا
بین این قوم ببین دختر خود را تنها
من بمیرم که غریب است در اینجا مولا
قلم افتاد ز دستان " شقایق" اینجا.......😭
کی توان کرد بیان این مِحن جانفرسا
#حضرت_زهرا_س
#گلواژه_های_اهل_بیت_ع
شعر:استاد:حمید رضازاده " شقایق"
کرمان
@navaye_asheghaan
─┅══༅࿇༅ ❃﷽❃ ༅࿇༅══┅─
#حضرت_زهرا_سلام_الله_علیها
🏴 بدون فاطمه...
آه! افتاده علی از پا بدون فاطمه
روزگارش سخت شد مولا بدون فاطمه
فاطمه بود و علی احساس تنهایی نداشت
رفت زهرا، شد علی تنها بدون فاطمه
بعد زهرا این سوال خیلی از مردم شده
زنده میماند علی آیا بدون فاطمه؟
فاطمه، جان امیرالمومنین را حفظ کرد
حفظ شد جان علی اما بدون فاطمه
بیشتر از قبل مشتاق شهادت شد علی
جای ماندن نیست این دنیا بدون فاطمه
همتراز فاطمه دیگر نباشد در جهان
پس علی مانده است بیهمتا بدون فاطمه
تا قیامت پرچم حیدر نمیافتد زمین
راه زهرا طی شود حتی بدون فاطمه
روزی همسایهها از سوی زهرا میرسید
رزقشان پس قطع شد حالا بدون فاطمه
با کنیزش هم شبیه دخترش رفتار کرد
داغ مادر دیده است اسما بدون فاطمه
روز محشر گر شفاعت را کند از ما دریغ
زار خواهد بود کار ما بدون فاطمه
مادر سادات رفت و دخترش پنجاه سال
پیر شد تا عصر عاشورا بدون فاطمه
شعر:آرش براری
@navaye_asheghaan
─┅══༅࿇༅ ❃﷽❃ ༅࿇༅══┅─
#غزل_مرثیه_فاطمیه
(#فارسی _ #ترکی)
ای دیده! گریه کن به گلِ پرپرِ علی
چون ابر در مصیبت نیلوفر علی
ای دل! بسوز و آه بکش، آه آتشین
آتش زدند قوم دَنی، بر در علی
ای شیعه! دست غم به سر و سینه ات بزن
گویم دوباره مرثیه از دفتر علی
دانی که کی قیامت حیدر به پا شده ست؟
آن دم که سوخت هم در و هم همسر علی
باور کن ای عزیز! که در قبر هم هنوز
گرید برای فاطمه، چشمِ ترِ علی
هر چند نعش فاطمه تشییع می شده ست
تشییع می شده ست ولی پیکر علی
من آذری زبانم و قلبم پُر آذر است
زیرا فتاده ذرّه ای از آذر علی
یانّام دوشنده یادیمه زهرا مصیبتی
یاندی قاپی یاناندا دلِ مضطرِ علی
بو سرّه سیّدالشّعرا آدلانوب «بشیر»
اولموش غلام فاطمه و نوکر علی
شعر
: سید بشیر حسینی میانجی
@navaye_asheghaan
─┅══༅࿇༅ ❃﷽❃ ༅࿇༅══┅─
#نوحه_زمزمه
#حضرت_زهرا_س
حیدر نشسته در کنار بستر یار
همراه اطفال پریشان و دل افکار
این زمزمه دارند و بر لب بادل زار
یا رب هوای مادر ما را نگهدار
دارند برلب زمزمه
گلدسته های فاطمه
مظلومه مادر 2
𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═══┅─
ازدست حیدر می رود بود نبودش
شسته زدنیا دست خود یاس کبودش
آتش گرفته مرتضی شمع وجودش
زین بعد علی باشد به اطفالش پرستار
دارند بر لب زمزمه
گلدسته های فاطمه
مظلومه مادر 2
𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═══┅─
حلقه زدن اطفال زهرا دور مادر
دارد وصیت می کند زهرا به حیدر
دفنم نما اندر دل شب ای غضنفر
نزدم بمان قرآن بخوان بهرم تو بسیار
دارند بر لب زمزمه
گلدسته های فاطمه
مظلومه مادر 2
𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═══┅─
بر پای مادر میزند بوسه حسینش
شیرین زبانی می نماید نور عینش
گرید برایش نور چشم نشاتینش
حمد شفا می خواند اینک بهر بیمار
دارند بر لب زمزمه
گلدسته های فاطمه
مظلومه مادر 2
𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═══┅─
اطفال او با حالت محزون و خسته
همراه بابا در بر مادر نشسته
گویا که تار و پودشان از هم گسسته
دست دعا برداشته اند بر سوی دادار
دارند بر لب زمزمه
گلدسته های فاطمه
مظلومه مادر 2
𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═══┅─
شعر: حجت آله فرج دنیوی 1402/9/11 التماس دعا
@navaye_asheghaan
.........عزای فاطمیه ..........
ایّام فاطمیّه و وقت عزا شده
وقت عزای مادر درد آشنا شده
ای غایب از نظر بفدایت تمام خلق
مولا بیا که خیمه ی مادر به پا شده
خون می چکد ز چشم محبّان فاطمه
شهر مدینه باز به غم مبتلا شده
از هر کرانه ناله ی ماتم رسد به گوش
عالم ز داغ فاطمه ماتم سرا شده
آقا بیا که روضه جانسوز مادر است
آن مادری که بر گل رویش جفا شده
زهرا که بود اُم ابیها و نور حق
در بین شعله ها سپر مرتضی شده
یاس سپید باغ نبوّت کبُود گشت
وقتی غلاف ،با تن او آشنا شده
کوثر میان شعله ی سوزان و پشت در
بهر علی و حفظ ولایت فدا شده
طوفان سهمگین خزان شاخه را شکست
با غنچه ای که از دل شاخه جدا شده
عالم سیاه پوشِ غم کوثر علیست
قدّ علی در اوج مصیبت دو تا شده
فصل یتیمیِ حسنین است و زینبین
این تازه اوّلِ، غمِ پر ماجرا شده
پرپر شده است دشت " شقایق" ز داغ یاس
پای خزان دوباره به این باغ وا شده
حمید رضازاده " شقایق"
کرمان ۱۴۰۳/۸/۲۳
@navaye_asheghaan